کمیت و کیفیت معاهدات پیامبر ص
متن زیر برگردان فایل فوق توسط هوش مصنوعی و بدون ویرایش، حاوی اشکالات زیادی است.
سلام علیکم و رحمة الله
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
عنوان کلی بحثمون حضرت محمد صلی الله علیه و آله در قرآن مجید هست و در جلسه قبل بحثمون تعهد و پایبندی به عهد و پیمان بود و امشب میخوام درباره این بحث بکنیم که پیامبر با چه کسانی پیمان می‌بست و چگونه پیمان می بست چون باید درس بگیریم و روش پیامبر را سرلوحه کار خودمون زندگی خودمون زندگی شخصی خودمون و کشورداری خودمون به اصطلاح قرارش بدیم اگر بخوام چون بحث اصلیمون قرآن مجید هست معمولا پیمان مهم‌ترین پیمان‌ها سخت‌ترین پیمان‌ها پیمان با دشمن افغانستان یه پیمانی با دوست میبنده یه پیمان عادی میبنده خب اون خیلی مشکل نداره یه پیمان می‌بندیم که یک کسی یک کاری را برای ما انجام بده و ما هم به این ترتیب مثلا هزینه بهش پرداخت کنیم خب اون یک پیمان عادی و چندان مشکل نداره وقتی مشکل او پیمانی که پیمان با دشمن بسته بشه همه حرف سر پیمان با دشمنه وگرنه پیمان عادی و پیمانه با دوست خوب اون هم البته راهکارهای خودش را داره سختی‌های خودشو داره باید دقیق باشه ولی به هر حال پیمان با دشمن که الان می‌خوایم بگیم به اصطلاح مهمه و پیامبر در پیمان با دشمن چگونه برخورد میکرد اگر بخواهیم از قرآن مجید استفاده بکنیم تو حجاز دو دسته و بیش از همه دشمن مسلمانها بودند قرآن میفرماید که لتجدن اشد الناس عداوتا للذین آمنو یهود والذین اشرف مییابی شدیدترین دشمنان را نسبت به مسلمان ها یکی یهودی ها و یکی مشرکان این دو دسته رو قرآن مجید میفرماید بیشتر دشمنن با مسلمان ها بعدش در ادامه میفرماید که مثلا ولی مسیحیا بهترن و لتجدنه عقرب مودت للذین آمنو الذین قالو انا نصرا اونایی که بیشتر دوستن با مسلمانا اونایین که میگن ما نصارا هستیم مسیحی‌ها علت هم جالبه علتش چیه علتش اینه که تو این مسیحیا یک کشیش قسیس یعنی کشیش معرب شده یه کشیش‌های و راهبانی هستند که مستکبر نیستند مستکبر قرآن دقیقاً اگه بخوایم بگیم معادلش چطور تو کلمه قرآنیش مسلم است مسلم کسیه که اصطلاحا ها اصطلاحا مسلم کسیه که در مقابل حق در مقابل حقیقت به حقیقت گردن می‌نه تسلیم مستکبر اونی که در مقابل حق گردن کشی میکنه تسلیم حق نمیشه درست نقطه مقابلش اونقت بفرما به این دلیل مسیحیا کمتر دشمنن و بیشتر دوستن که توشون کشیشان و راهبانی هستند که مستکبر نیستند تسلیم حقند تسلیم حق پذیرند کمترند مشرکان و یهودیا چون کمتر حق پذیرن بیشتر دشمنند خب حالا من یه قسمتش را کاری نداشتم بگم این دو دسته دشمنند قرآن مجید می‌فرماد یا بیشتر دشمنن یا دشمنی شون شدیدتره اگه بخوایم طبق آیه تحت الفظی بحث بکنیم دشمنیشون شدیدتره پیامبر با این دو دسته بارها پیمان بسته پیمانه پس تا اینجا ما طبق قرآن باید بپذیریم که دشمنند ولی با همه اینها پیمان بسته با این دشمنان بسته و نه یک پیمان متعدد پیمان بسته مخصوصا با مشرکان پیامبر متعدد از قرآن مجید هم بر میاد که متعدد پیمان بسته پیمان را مهم‌ترین پیمان پیمان ۱ با دشمن متجاوز بسته میشود او دیگه باید سخت‌ترین پیمانه دشمن متجاوز یه وقت دشمنی که دشمنی با ما هم بده چه بسا سنگ اندازی میکنه ولی حمله به ما نمیکنه و تجاوز نمیکنه دشمنه یه دشمنی که متجاوزه آن هم وسط تجاوزشه یعنی اومده و حمله کرده و اینجا را قرآن مجید به پیامبر میفرماید که اگر دشمن تقاضای پیمانه پیمان صلح و در ادامه میفرماید که حتی اگر فکر میکنید که این تقاضای صلحشون خود است فریب میگه بازم بپذیر و توکل کن بر خدا و اگر می‌خوان با این صلح طلبی شون خود بزنند فریب بزنند زمان بخرن و تجدید قوا کنن صلح را بپذیر و توکل کن بر خدا خب این دیگه نهایت صلح طلبی دشمن متجاوز تقاضای صلح کرد باید پذیرفت طبق قرآن مجید حتی اونجایی که حدس میزنی کی دشمن به پیمان صلح پایبند نیست و شعار صلح میده که تجدید قوا بکنه و به اصطلاح حمله بکنه این ادامه این آیه نیست ولی نه بله متشکر بله قبلش اون وقت آیه دستور به صلح داده صلح را بپذیر اگر مثلاً می‌خوان هم به اصطلاح خداوند تو را کفایت میکنه خداوند پشتیبان تو هست نترس نگران نباش بنابراین دیگه بدترین وضعیت خداوند دستور می‌دهد که البته ما چند آیه داریم که دشمن در هر حالتی تقاضای صلح کرد صلح را بپذیر صلح را بپذیر یک پیمان عهد یکی از پیمان های که مهمی که پیامبر اسلام بسته پیمان صلح حدیبیه سال ششم هجری سال ششم هجری بعد از جنگ بدر جنگ احد جنگ احزاب سه تا جنگ مهم با مشرکین رخ داده جنگ بعد از این سه تا جنگ یه دفعه پیامبر می‌فرماد که می‌خوایم بریم زیارت خانه خدا می‌خوایم بریم زیارت خانه خدا خیلی عجیب خب باغ که رابطه نداریم نمی‌ذارن ما میریم زیارت خانه خدا چه جوری بریم همونطور که زائر میره دیگه زائر زره سپر ور نمی‌داره و اسلحه جنگی با خودش برنمی‌داره زائر یک روشی داره آره به همون شکل میریم فقط به اندازه یه مسافر اسلحه برمی‌داریم د شمشیر فقط و اون دزدی کرده چیزی بهمون حمله بکنه مثلا بتونیم دفاع بکنیم برای جنگ نمیریم تجهیزات جنگی هم برنمی‌داریم برای زیارت میریم حرکت کردن پیامبرم وعده داد که انشالله خانه خدا را خوب مشرکین یه جمله خیلی جالبه وقتی میان خب مشرکین وقتی می‌فهمن که پیامبر داره این شکلی میاد اولا نمیتونن حمله کنن براشون خیلی هزینه داره که با کسی بجنگند که داره میاد خانه خدا را زیارت کنه و اسلحه هم نداره او براشون هزینه داره نمیتونن این کار را بکنند ولی از طرف دیگه هم نمیتونن اجازه بدن که پیامبر وارد مکه بشه من اینو می‌تونن نمیتونن بجنگن جوری پیامبر برنامه‌ریزی کرده اصلا بگو من من اینجور که اصلا پیامبر برای زیارت خانه خدا نرفت اصلاً رفت که پیمان ببندی نه من که گفتم پیامبر حرکاتش تو مسئله غیب دانی و اینها نبود حرکت عادی بود همه حرکات پیامبر تحلیل عادی که مشرکان اجازه نمیدن ما به این راحتی بریم خانه خدا را زیارت بکنیم قابل ولی ممکن است رفتن ما به پیمان صلح منتهی بشود مشرکان وقتی شنیدن که پیامبر در حال حرکته داره میاد این گونم میاد جلسه تشکیل دادن گفتن که نمی‌ذاریم پناه کردن پیغام بدن که ما مانع میشیم چندین سفیر رد و بدل شد یعنی مشرکان فرستادن پیش پیامبر و پیام رسوندند من یک به اصطلاح جالب برام این تیکه را من دارم از کتاب فروغ ابدیت آیت الله سبحانی جعفر سبحانی میخونم این کتاب این نسخه‌ای که دست منه چاپ ۱۳ ۵۱ ۱۳۵۱ هنوز فضای انقلاب قبل از انقلاب و دیگه هنوز خط و خطوط چین نشده بوده که خب اتفاقاً بهتر میشه از این کتاب‌ها استفاده بکنیم همونطور که میفهمیده مینوشته همینجور که اسلام میفهمیده الان ممکنه بگیم هر کتابی از کیه تو چه جناحی قرار داره آیا واقعا نظر واقعیشه یا نظر واقعیش نیست ولی کتاب سال ۱۳۵۱ نوشته شده دیگهمن فقط یک تیکه رو میخوام بگم قبل از این حالا همون موقعی که خبرها شنیده شده که مشرکان می‌خوان نگذارند که ما بریم و زیارت بکنیم یه جمله پیامبر فرموده من جمله رو میخونم به نقل از این آیت الله سبحانی تو کتاب فروغ ابدیت جلد دوم صفحه ۵۸۳ میگه روی این جهاد پیامبر پس از فرود آمدن مجلس منزلی فرود آمد رو به یاران خود کرد و چنین بود خیلی جمله فوق العاده مهمه اگر امروز قریش از من چیزی بخواهند که باعث تحکیم روابط خویشاوندی شود من خواهم داد و راه مسالمت پیش خواهم گرفت شما دقت بکنید قریش چی بوده ۱۳ سال تو مکه که پیامبر در مکه تشریف داشته هر کاری تونستن کردن فشار شکنجه حتی می‌خواستن پیامبر را به ماجرای شعر ابیطالب امثال اینا کشتن یاران پیامبر شکنجه یاران پیامبر ۶ سال الان سال ششم هجریه تو مدینه چند تا جنگ راه انداختن آدمای مهمی مثل حمزه دیگران را کشته شدند تو این جنگ ها هر کاری تونستن کردن پیامبر اومده میخوام ببینم چقدر مایل به قرارداد صلح با کی با این مشرکانی که این کارها را کردند خیلی عجیبه این جمله فوق العاده اهمیت داره می‌فرماد که اگر امروز قریش از من چیزی بخواهند که باعث تحکیم روابط خویشاوندی میشود مشرکان خویشاوندند این چه خویشاوند که این همه جنگ کرده این همه اذیت کرده روابط خویشاوندی کنار نه نه اگر چیزی از من بخوان که باعث تحکیم روابط خویشاوندی بشه من می‌پذیرم می‌پذیرم قبول میکنم من خواهم خواهم داد اون چیز را و راه مسالمت پیش خواهم گرفت این قبل از اینکه مشرکین بیان و خواسته‌هاشونو بیان بکنن قبل از اینکه این کتاب این جمله مال آیت الله سبحانی چاپ کتاب ۲۳ ۱ سخنرانی کرده حضرت عیسی خیلی برای عالمان یعقوب خیلی مخذه‌شون میکنه عالمان یهود را با شدت که چرا شما اینجوری که مثلا وای بر شما ای عالمان و فریسیان ریاکار که پس چرا صافی میکنید و شتر را فرو میبرید وای بر شما که شوید و زیره و نعنا عشر میدهید و اعظم احکام شریعت را که عدالت و رحمت و محبت است فراموش کرده‌اید وای بر شما که لباس هاتونو دراز میکنید و دوست دارید بالای مجلس بشینید و دوست دارید آقا آقا بهتون بگن و دوست دارید دستتونو ببوسید خیلی خیلی من جایی داشتم طلاب خارجی هم بود خوندم طرف گفت این حواسش نبود گفت این قبل از دوم خرداد نوشته شده یا بعد از دوم خرداد گفتم ۲۰۰۰ سال قبل از دوم خرداد نوشته شده ۲۰۰۰ سال قبل از دوم خرداد نوشته شده ولی خوب دیگه تعبیر واقعیت اینه که عبارات جوری بود حواسشم نبود جدی سوال کرد جدی سوال کرد گفت این بعد از دوم خرداد یا قبل از دوم خرداد نوشته شده قبل از ۲۰۰۰ سال فقط جلوتر نوشته شده حالا اینم سال ۱۳۵۱ نوشته شده به تحکیم خویشاوندی دشمنی با همه ظلم و ستمی که کردن با همه ظلم و ستمی که کردن یعنی پیامبر آماده است برای اینکه به نظر من اصلاً اومده میدونست را اجازه نمیدن که بله میخواست پیمان ببندی پیمان باعث بشه که سال‌های بعد پیمان پیمان صلح و خوبم بود البته پیمان را بهش مشرکان واینسه یعنی شکستن پیمان را و به خاطر پیمان شکنیشون پیامبر حمله کرد و فتح مکه رخ داد پیمان رو پیمان نوشتن ۱۰ سال پیمان صلح پیمان ۱۰ ساله بود پیمان صلح ۱۰ ساله بود سال ششم هجری که قاعدتاً باید تا شانزدهم که میشه ۶ سال بعد از وفات پیامبر باید ادامه می‌یافت ولی دو سال بعد پیامبر حمله کرد به مکه به خاطر اینکه پیمان را شکستند پیمان را شکستند این میخوام بگم که پیامبر با کسی داره پیمان میبنده تو سلویه که بدترین آدمه هم به لحاظ دین هم به لحاظ مسابقه من به هیچی هم پایبند نبوده به هیچی هم پایبند نبود چه بسا حدسم میزنه که کسی که اینجوریه باز هم پایبند نیست آیا کسی که دو تا سوال آنجا به کسی با کسی که قبلاً عهد شکنی کرده باز هم قیمیمان ببندیم سوال دوم کسی که میدونیم در آینده پیمان شکنی خواهد کرد پیمان ببندیم یا نه پیامبر یاد بگیریم از پیامبر یاد بگیریم خب باید ببینید که تو همین دو سالی که در یک سالی که طرف پیمان هست به نفع ملتته یا به ضرر ملت یک سال همون یک سال شاید ملتت نفسی کشید تا نفسی کشید یه مقداری از زیر بار فشار بیرون اومد شاید پیمان را شکست ولی به فرض که بدانیم که پیمان شکنی میکنه به فرض که بدان ها میدونیم پیمان شکنی میکنه ولی این پیمان دو ساله ادامه داره تو همین دو سال به نفع چی باید در نظر بگیریم آیا می‌تونیم بگیم اینکه به این آدم اعتماد ندارم پیمان نمی‌بندم یا مصلحت ملتم را ببینم کدوم پیامبر انجام داد پیامبر مشرکان اعتماد داشت نمیدونست ولی پیمان بست و توش خیلی کار خواهد آمد انجام شد مسلمان ها توی مسجد بودند تعداد مسلمان در امنیت دیگه زندگی میکردن مشکل نداشتن مسلمانان مدینه رفت و آمد میکردند مشکلی نداشتن خانواده هاشون اینها جدا شده بودند بسیاری اومدن و با خانواده و با فامیل ها و اینها رفت و آمد پیدا کردن چه کردن یکی از مسائل ممکنه تو دو سال حل بشه اصلاً طرف ممکنه بیاد اموالشو بفروشه سر و سامانی بهش بده برداره بره خیلی اینا خودش خیلی اهمیت داره ببینید در پیمان یک چیز را باید در نظر گرفت مصلحت مردم حتی مصلحت کوتاه مدت مردم روزنامه ها مینویسند مثلا برجام که پیمانش مثلا بسته شد و نقض شد و چه شد خوب وفا نکرد هی داد که آقا ما یه بار آزمایش کردیم خب آره یه بار آزمایش کردیم ولی تو همون یک سال چی شد تو همون یک سال تورم چه شکلی شد وضعیت اقتصادی مردم چطور شد تو همون یه سال ادامه پیدا نکرد خب نداد جذر دادیم چی از دست دادنش اول خط گفته بودن غنی سازی نکنید ما هم گفته بودیم غنی‌سازی نمی‌کنیم حالا میگیم غنی سازی دوباره میکنیم خوب غنی سازی که خیلی برای ما حیات برق و هزینه هم فوق العاده سدها و بلکه میلیارد شاید کلاً برای این انرژی هسته‌ای که حق مسلم ماست هزینه دادیم یا به قول اون یک بنده خدا در اردستان گفت که گوش دادم دیدم بعد از نماز صبح مادرم داره یه ذکری میگه این تازه است برام نزدیک ببینم چی میگه دیدم بعد از نماز صبح میگه انرژی هسته‌ای حق مسلطه ماست نه حق مسلم آره دیگه حق مسلطه خوب حداقل اینه که این همه هزینه کردیم برای انرژی هسته‌ای برق کم نداریم الان قطع نمیشه و خدا را شکر حداقل یه مشکل را با هزینه شاید حدود ۱۰۰۰ میلیارد کلاً با خسارت‌هاش با چیا دادیم مشکلمون الحمدالله حل شده و مسئله نداره به هر حال میخوام بگم باشه همون یک سال چه ضرر دادیم بعد که شروع کرده دوباره ما غنی سازی بکنیم الان کجاییم خب انشالله تسهیلات بیستم فروردین چه روزیه روز انرژی هسته‌ای بیستم فروردین دیگه تو زندگیتون موفقیت جشن می‌گیریم اگه لازم شد و چون خیلی دستاوردهای مهمی برامون به اصطلاح داشته دستاوردهای مهم و ما مشکلاتمون تو لازم انرژی حل شده و کمبود نداریم الحمدلله به هر حال پیامبر اینگونه با مشرکین پیمان میبنده اینا پیمان شکنی می‌کنند که فتح مسجد پیش میاد پیامبرم ببینید از قبل فرمود اگر از من امروز چیزی بخوان قبول میکنم پیمان میبنده میدونم که پایبند نیستند من متن پیمان را میخونم بعدش اون بحث دوممه با پیمان پیمان را میشکنند پیامبر مجبور میشه حمله کنه به مکه تو مواد پیمان مثلاً این بود که با مسلمانان که تو مکه هستند بعد برخورد نکنن مسلمانان مدینه بتونن رفت و آمد بکنند و مسائل جنگ راه نندازند و امثال هیچ توطئه نکنن پیمان اینجوری بود پایبند نبودند بعدا پیامبر مجبور شد که حمله کنه و مکه را فتح بکنه ولی جالبه من هفته قبل خوندم خدمتتون سوره توبه را از سوره توبه از چند آیه استفاده میشه که پیامبر با مشرکین بعد از فتح مکه دوباره پیمان بسته بعد از فتح مکه داشته خب قدرت نداشت مسلط حداقل نبود و با سلاح مسافرم آمده بود ولی بعد از فتح مکه اونم با مشرکان که در اقلیت محکومند با اونا پیمان بسته جالب اینجاست که تو همون سوره توبه چند بار دستور میده که اونایی که باهاشون پیمان بستی تا سر پیمانشون هستن تو هم باید باش مگر اینکه پیمان شکنی کنن اونا باید پیمان شکنی کنن اگه اونا پیمان حالا یه پیمان شکنی کردند و مجازاتشون کردی و دوباره تقاضای پیمان کردند تقاضای پیمان کردند چون یه بار پیمان شکست بود اون موقعی که صلح حدیبیهپیمان بست دیگه بعدش نباید می‌بست وقتی یه بار پیمان شکنی کردن دیگه نباید با این پیمانه شکست پیمان می بست پیمان بست و خداوند میفرماید بهش که بعد از فتح مکه با هر کس پیمان بستی که میگه اونایی که نزد اشاره میکنه فرمود علت مسجد الحرام الا اونایی که نزد پیش مسجد الحرام به هر حال با تو پیمان بستن مادامی که بر سر پیمانشون باشن شما هم بر سر پیمان باش اینجا پیامبر مسلطه قدرت داره ولی پیمان می پیمان چیز خوبی است پیمان پیمان اصل مهمش اینه که ۱۰ سال هیچ کدوم با همدیگه ما هم جنگ نکنیم با شما شما هم با ما جنگ نکنید من میخونم بعدش خدمتتون که ببینید درس های مهمی داره گاهی میگن جامعه ما آقا پیمان وقتی میبندی طرف که نمیاد بگه که خب تو بنویس هرچی دلت میخواد من میکنم داد و ستد کرد یه جاهایی باید شما عقب بشین حتی گاهی باید از اعتقادات عقب بشینید و نشسته پیامبر عقب نشسته از اعتقادات خودش تو پیمان تو پیمان با مشرکین پیمان این گونه است پیمان طرف پیمان میبندی معلومه که برخی از خواسته های او را باید بپذیری باید بپذیره پیمان دیگه معنی نمیده که که دیکته کردن خواسته خودت که برنامه باشه هیچ عقب نشینی نکنی خواسته خودتو دیکته کنی پیمان پیمان یعنی یه چیزایی تو عقب نشینی کن یه چیزایی او عقب نشینی کنه تا این وسط به هم برسید این یک پیمانه که پیامبر بست و تو این وضعیت و بعد هم با مشرکین ادامه داد و به قرآن مجید هم اومده پیمان دیگه با یهودیای مدینه است اینها هم حالا بالاخره عده‌ای بودن اقلیت هم بودن تحت پیمان پیامبر میبنده و باز تو این پیمان به اصطلاح داد و ستد هست یهودیا دشمنن آره دشمن با دشمن باید پیمان بست اتفاقاً دشمنیشونم شدید هست بعدم عمل میکنن خیانت هم میکنم آره خیانت میکنن طبق قرآن مدام میشنوی که خیانت کردن مدام اینو ببینید چشم بپوش درگذر باشه گذشت یکی از نکات فوق العاده مهم روی سیاست طرف مقابلتو بشناس و متناسب با او عکس العمله ببینید کیه با هر کسی باید یه جور تو اون دیگران کشور ما را میبینند قاعدتا متوجه هستند تو کشور ما کسانی هستند که میگه fatf به سود لب هست که امضا بشه ولی چون فلانی سرکاره نمیریم زیر بارش من نمیدونم این بوده یا نبوده ولی من از آقای پورمحمدی شنیدم بعضی آقای پورمحمدی که کس کاندیداها بود شنیدم که گفت فلانی را گفت پس تو کشور ما کسی هم هست که مصلحت ملت را صدای بازی های جناحی کنه کاملا خودخواهی کاملا خودخواهی خوب ترامپ یک آدم به قول خودشون آنورماله کسی نمیگه که ترامپ آدم واقعاً حرف‌ها را ببینید که میزنه مثلاً کانادا باید ایالت ۵۳ ما بشه خلیج فلان باید اسمش بشه فلان مکزیک باید اینگونه بشه از همه حرفام عقب نشسته از همه حرفام عقب یه خورده اون طرف میدونست چگونه باید چه آدمی باید برخورد بکنه طرف مثال چی بزنم من تو فیلم مستند میبینم ۱ خانمی چندین سال مثلاً ده ۱۵ سال توی باغ وحشی به یک گوریل خوراک میداد از پشت میله از پشت میله خوراک میداد معمولاً حیوانات خیلی غذا میده و دائما رسیدگی بهشون میکنه یک بار یادشون رفته بوده در قفس را ببندند گوریل بیرون اومد و پارک کرد این خانم رو زخمی به سختی نجاتش دادن فیلم مستند دیدم و خیلی مطالعه کردن که چی باعث شده که ایگوریل با کسی که همه چندین سال غذا که خوراک نشون میده چرا این حمله را کرده خیلی مسئله مهمه براشون چند سال تحقیق فکر میکنی نتیجه‌اش چی بوده خیلی جالبه خیلی جالبه یه خانم وقتی غذا می‌داده به این گوریل مهربون که میخواسته باشه می‌خندیده و غذا می‌داده لبخند میزده و غذا می‌داده خوب مشکلش چیه مشکل اینه که گوریل خنده نمی‌فهمه گوریل دندان نشان گوریل وقتی این می‌خندیده تفسیرش این بوده که داره تهدیدم میکنه تفسیر عبوریل این بوده که داره تهدیدم میکنه و در واقع یه خانم ۱۰ ۱۵۰۰ سال عبوری را تهدید می کرده چون می‌خندیده و غذا میداد وقتی عکس العمل گوریل چیز دیگری حساب کنیم خندیدن برای گوریل اون معنایی که برای ما انسان‌ها داره نداره باید با گوریل بفهمید گوریل چی میفهمه با اون شکلی باید باهاش برخورد کنیم چطوری باید باهاش برخورد کنیم لبخند و لبخند ترجمه نمیکنه لبخند را دندان نشان دادن با ترامپ دندان نشان میده اگه ما هم دندان نشان بدیم اون وقت دندون کی تیزتره دندونه چیز دیگری راه چیز دیگریه روش دندان نشان داد ما باید حواسمون باشه ما دندان نشان ندیم همون شکلی که ببینیم طرفمون چیه خیلی چیزهاست که حالا که گفتم یک چیز دیگر ببخشید یه داستان دیگه تو فیلم منطقه توی آفریقا شیرها معمولاً اصلاً از گوشت آدم خوششون نمیاد مشتاق گوشت انسان باشد معمولا آدم خوار نیستند ولی تو یه محله شده بودن شیرها آدم خوار عادت کرده بودن به گوش آدم فیلم مستند باز بود طولانی تحقیق تحقیق تحقیق چرا اینجا گوشتخوار شدن عجیبه میدونی جوابش چیه یه روستا مسلمونن چون ای روستا مسلمونن شیرهای اطراف این روستا آدم‌خوار شدن ۵۰ خوردید خیلی تعجبه ها آره حالا ببینید مردم این روستا بین بقیه تنها روستا بوده که مسلمان بودند عموما مسلمانا گراز خوب نمی‌خوردن در نتیجه گرازها برای اینکه خودشون را چی بکنند به طور طبیعی اطراف این روستا شیرها به خاطر گرازها جلب اینا شدن هر وقت غذا گیرشون نیومده مجبور شدن آدم خوردن این با استثنا شده شیرهاش آدم‌خوار عادتم کردن به گوش دادن ربط به هم داره و گفتم مسلمون چی بوده به اصطلاح گفتم که باید نشون بدیم که ما تو همه زمینه ها علم داریم الکی از زمینه‌های عرض کنم گفت که خیلی جوان بودم منبر بودم یه جایی یه نوجوان هستم پرسید که رو منبر بودم میدونی که عدس ساختن فرقش با عدس عادی چیه سبز نمیشه کاشت درسته یه دفعه دیدم دارن تو گوش همدیگه میگن ماشالله چقدر پره خوب همه چی جواب همه سوالات را خواستم فضل و علم خودمون ببخشید عرض کنم خدمتتون که پیامبر با یهودی با مشرکین بعد درست باید ببینیم بشناسید با طرف مقابللت چه جور آدمیه با دیوانه دیوانه وار نباید برخورد باد دیوانه دیوانه وار نباید برخورد کرد اگه طرف دیوانه است کاملا عاقلانه برخورد کنیم نه مثل او هر کاری کرد عیناً گفت که با عجب آدم فلانی طرفم گفت خودت با ادب آدم فلانی طرف خیلی جواب نباید تکرار کنیم ببینیم طرفمون که ببخشید به هر حال نه یک تصمیم چنگ و دندان نشان میده عین کاملا خطا اونم خطای وحشتناکه این نشناختن طرفه و این اینکه یعنی سیاست خوب پیامبر پیمان می‌بست با آدمای بد پیمان می‌بستند با پیمان شکنان پیمان می‌بست با کسانی که بارها پیمان شکسته بودند و میدونست که پیمان شکنی میکنن میدونست که پیمان شکنی میکنه ولی بازم پیمان می‌بست خود پیمان خوبه حتی اگر موقتی باشه آبادانی به وجود میاره وضعیت جلو جنگ حتی اگر برای ۲ سال باشه ۲ سال جنگ نباشه خیلی ارزشمنده عرض کنم خدمتتون که بله من بله میخوام صلح حدیبیه را بخونم ببینید طرف اومد شروع کردن عهد نامه بنویسند گفت باشه امام علی شروع کرد نوشتن امام علی نامه رو نوشتن گفت پیامبر فرمود بسم الله الرحمن الرحیم او طرف گفت این جمله رو بلد نیستم چیه آشنا نیستم بنویس بسمک اللهم عرب مشرکان اعجاز مسلمانان بود بسم الله الرحمن الرحیم و بنویس بسم الله پیامبر فرمود بنویس از محمد رسول خدا با طرف گفت اگه تو را پیامبر خدا می‌دونستم که دعوا نداشتم کهپیامبر خدا میدونم بنویس اون طرف گفت بنویس محمد بن عبدالله قبول ندارم پیامبر فرمود به امام علی که پاک کن پاک بود دیگه پاک می‌کردردن دارم نقل آیت الله سبحانی را دوباره میکردم جالبه به بحث های قبلیمونم ربط داره امام علی فرمود که عرض کرد به پیامبر که من به خودم اجازه نمیدم که نامش رسول الله را پاک کنم پیامبر فرمود خودم پاک میکنم بیاد تو خودم پاک کنم کجای بحث‌های قبلیمون میخوره پیامبر به امام علی گفت دست منو بگیر روم کلمه بزار تا من پاک کنم دست منو بگیر رو اون کلمه این آخوند سنتی قبل از انقلاب پاک کنم دستشو گرفت رو کلمه گذاشت کرد همین هیچی مربوط به بحث های قبلی بود پیامبر همه چیز بندهای بعدی ۱۰ سال جنگ کنار یکی از بنده ببینید عادلانه است یا عادلانه نیست یا پیامبر چرا عقب نشینی کرده بنده نمیدونم اگر یکی از مشرکان مسلمان شد و اومد مدینه پیامبر موظف برش گردونه به من اما اگر یک مسلمانی مشرک شد و رفت مکه مشرکان موظف نیستند که برگردونن مشرکی مسلمان شد اومد مدینه پیامبر باید برگردونه ولی مسلمانی مشرک شد و رفت مکه پیامبر یه طرف است یه طرفه است خیلی صداشون در اومد ماس پیمان زرنگی زرنگی پیامبر بعدا بهش عرض کردن اینکه چرا این پذیرفتید که ناجور ناجور نیست که خوبه چرا برای اینکه گفت مسلمانی مشرک شد و رفت و مسلمان اگر مشرکی مسلمان شد خودش ما نباید نجاتش بدیم راهی برای نجات پیدا کنه از خدا باید کمک بگیره مسلمان که عبادت از من کمک بگیره از خدا باید کمک بگیره از خدا کمک بگیره تا خدا راه را بهش نشون بده جالبش اینجاست چند نفر مسلمان شدن اومدن مدینه پیامبر برشون گردوند این چند نفر فرار کردن وسط راه رفتن تو راه شام کم کم دی جمع شدن اون وقت قبیله تجاری مکه را که می‌رفت بین راه شام به مکه سنگ‌اندازی میکردن و اذیت می کردند و فلان و اینها مشرکین اومدن پیش پیامبر گفتن اگه میشه لطف کنید این بنده را آب کنیم این بند را پاک کنیم چون که دیگه الان هر کس مشرک میشه نمیاد مدینه میره اونجا تو راه شام اونجا جمعی درست شدن و مشکل درست کردن اینها سیاست مسلمان میشه خود مسلمانیش باید راهنماییش کنه دل ببنده به اینکه دیگری کمکش کنه خودش باید راه پیدا بکنه و خودش پیدا کرد خودشون پیدا کرد در راه را مجبور شدن رفتن تو راه شام و مشکلاتی ایجاد کردن و حل شد مسئله پیمان صلح به اصطلاح اما پیمان من حالا چند تا بند داره ولی پیمان عرض کنم خدمتتون که با یهودی ها را هم خدمتتون میخونم ببینید پیمان را ببینید چقدر کوتاه اومده پیامبر پیامبر تو مدینه حاکمم هست قدرتم داره البند اول یهودیانی که تحت این پیمان هستند باید مورد یاری و حمایت کی مسلمان ها بند اول آنها نشود و دشمنانشان یاری نشوند مسلمونا حق ندار اگه یک گروه دشمن جنگی در گرفت بین یک گروهی و یهودیان مسلمانا حق ندارند با گروه همکاری کنند یاری کنند هرگاه مسلمانان یهود را به مصالحه دعوت کردند باید بپذیرند و همچنین هرگاه یعقوب مسلمانان را به مصالحه خواندن باید بپذیرند تقریبا این بند اول در مجموع بیشتر به سود یهودی ها بند دوم هنگام جنگ یهودیان نیز باید در هزینه با مسلمانان شرکت کنند این به سود مسلمانان مسلمانان هزینه خود و یهود هزینه خودش را بپردازد هر طرف باید هزینه را بپردازد بند سوم مسلمانان و یهودیان مسلمانان و یهودیان هم پیمان یک امت هستند خیلی جالبه یک امت هستند جدایی دیگه نیست برادری عقب نشینی کرده یعنی اینا رو ما الان ناظم امضا بکنیم یا نه ما الان بیشتر دین تر است پیامبر نیست نه اصلا مسلمانان دین خود و یهودیان خود را دارند ولی برادر مگر کسی که مرتکب ستم شود مسلمان یا یهودی ستم کرد شخص خودش حسابش جداست ولی بخاطر دینش کسی را نباید یهودی بودن آزاد مسلمان بودن آزاد امت واحد خیلی تعبیر عجیب خوب دقت بفرمایید ۴ بر مسلمانان و یهودیان لازم است ضد دشمنان منطقه هماهنگی و همراهی کنند چه دشمنی یهودی‌ها چه مسلمانها اونا باید کمک کنن ما هم باید به اصطلاح کمک کنیم خوب هیچ انسانی به بنده پنجم بنده هیچ انسانی به سبب گناه هم پیمانش مخذه نمی‌شود یهودیا با یک گروه پیمان دارند انجام دادند ما یهودیان را بگیریم میام مسئله دیگه ملا خیلی جاها این کشور با اون کشور ارتباط داره اون کشور یه کار بد میکنه اینم که ارتباط داره ربطی نداره ربطی نداره هم پیمانه ششم لازم است مظلومان را میان خود یاری کنند هم مسلمانا هم یهودی‌ها اگه کسی مورد ستم قرار گرفت همه باید یاری کنیم یه یهودی مورد ستم قرار گرفت همه باید یاری کنه یه مسلمون مورد ستم قرار گرفت همه باید یاری کنیم خیلی انگار صمیمی شده بودند سر شده بودند یهودی ها نمیپذیریم این چیزا را درسته مسلط باشی نمیپذیریم مگر اینکه نداشته بند هشتم همسایه همانند خویش است و نباید مورد تعدی قرار گیرد بر مسلمانان و یهودیان لازم است میان خود بر مهاجمانی که به مدینه هجوم می‌آورند همیاری کنند میان مسلمانان و یهودیان مسلمانان و یهودیان ۵ اندرز و خیرخواهی حاکم است مسلمانان یهودیا به مسلمانا پند اندرس خیرخواهی مسلمانان باید پند و اندرس و خیرخواهی نامه‌ای که خوندم عهدنامه پیامبر حاکم مدینه با یهودیا بسته اینم پیمانی که با یهودی‌ها بسته گویا اگر ما بودیم میگفتیم که نه آقا به نظر من پیامبر بر اساس سه اصل عزت و حکمت و مصلحت اینا اگه به برخی روزنامه‌ها بگیم خب باید به پیامبر بالاخره اشکال بگیره که همچین پیمان‌هایی بسته و خیلی چیزا رو مطابق حداقل میل بعضی روزنامه ها نیس پس پیامبر پیمان خود پیمان با هر کس براش یک اصل بوده تو پیمان کاملا حقوق هر دو طرف رعایت می‌شده اینگونه نبوده با اینکه پیامبر حاکم بوده و یک طرف پیمان ببنده کاملا حقوق در مجموع من نمیدونم این پیمان با یهودیان بیشتر به سود یهودیا بیشتر به سود مسلمان ها به ظاهر یهودی ما یه مقداری بالاخره فرموده و لقد کان لکم فی رسول الله ببخشید که متشکر بسم الله الرحمن الرحیم من فکر میکنم خیلی بحث بحث پویا امروز با توجه به گذشت این همه در واقع سنوات از زبان پیامبر تا به امروز ضمن تایید همه مطالب و به هر حال بدون اینکه بخوام به پیامبر خدایی نکرده شما شبیه سازی تاریخ مقایسه بکنید و مسائل امروز رو بخوایم از اون زمان در واقع تبعیت بکنیم اساساً نمیشه شرایط امروز جامعه ما کشور ما دنیا متفاوته و اینکه زمان خودش رو باید در نظر گرفت شرایط خودشو باید در نظر گرفت اینکه همه رو بخوایم مقایسه بکنیم و به هر حال آنچه که پیامبر تشخیص داده و به درستی و با راهنمایی‌های خداوند فکر میکنم که امروز رو مقایسه نکنیم با شرایط امروز رو مناسب امروز دنیا مناسب سیاست های روز دنیا آدم های روز دنیا آنچه که به امروز به کشور گذشته به دنیا میگذره به نظرم مستقل از بحث‌های آنچه که در جمال پیامبر گذشت باید تحلیل کنیم من فکر میکنم که به هر حال امروز وقتی که متناسب روز بشر که امروز آگاه شده اگر ما پیامبر متکی بر اساس آگاهی خودشون تصمیم بگیرند و این رو هم به نظرم باید یه تفکیکی براش قائل باشیم شما زدید هر آنچه که در زمان پیامبر گذشته روعیناً باید در واقع اجرا کنیم در اون دوره اتفاق افتاده و به درستی هم بوده و نتیجه هم داده شاید مقتضای شرایط زمانی ما نباشه متناسب پیچیدگی دنیای امروز و سیاست امروز نباشه شما از یک طرف خودتون اذان دارید که علوم انسانی که خوب محصول دانش انسان من فکر میکنم که غلبه بطلا شما می‌کشید این رو یه جایی باید تفکیک کنید عذرخواهی میکنم بسیار بسیار متشکر بسیار دقیق بود ببینید ما وقتی استفاده میکنیم که از سخن پیامبر سیره پیامبر بچه آیات قرآن توجه داشته باشیم داریم یک استدلالی میچینیم ما فقط حق داریم کبرای استدلال مون را استفاده بکنیم صغرا متغیر و امروز به دو تا سوال هستم سال اول با چه کسی پیمان ببندیم جواب سیره پیامبر و قرآن گرفتم که با هر کسی ممکنه پیمان ببندیم حتی اگه ده بار پیمان شکنی کرده باشه سوال دوم اینه چگونه پیمان ببندیم پیمان باید داد و ستد کرد باید عقب نشینی کرد یه جاهایی فقط این دو تا سوال که کبرا هست استفاده کردم این دوتا اما چگونه حالا این دو تا اعمال بکنیم ببینید اعمال بکنیم با همه دنیا ممکنه رابطه داشته باشیم ولی چگونه آره جامعه پیامبر یه جامعه ساده بوده پیامبر یه چیزی تموم میشد الان باید تعداد زیادی از کارشناسان بیان که علوم را خوندن و دانشی را دارند تا یه پیمان بسته بشه مسلمه ما قبول دارم اصلا نمیتونیم ببینید یه چیز دیگری نقل که امام علی حالا اینجور میگن و پیامبر اینجوری میشه کشور تقسیم معلم و هیچی اینا را پیغمبر نداشته هیچی نداشته کاملا دقیقه فرمایشات منم فقط خواستم دو تا سوال کلی با کی پیمان ببندیم مصلحت مردم اقتضا چگونه پیمان ببندیم بازم مصلحت تو چه فرایندی پیمان ببندیم تو دنیای پیچیده تو دنیایی که علم تو دنیایی که سیاست یک کسی متخصص حقوق بین الملل هست نمیدونم کی درباره اش نمیدونم نظر بدم آیا این تعهد این جمله دقیقا چه استفاده‌ای ازش میشه نشون من بدن بگم نمیدونم چه استفاده میشه ولی یک کسی که تخصص حقوق بین الملل داره میگه آقا این جمله این شکلی استفاده من رفتم در یعنی باید مالیات خیلی سال پیش یه مالیاتی بود تعلق میگرفت باید شهرداری تایید میکرد تو اداره دارایی یک کاغذ است از من گرفت خوب کی گرفت از این قلم های چی هم روش کشید گفت ببین مطابق این رشته شهرداری باید نامه به تو بده ببر و به شهردار نشون بده من برداشتم بردم گفتم که آقای معلومه برای من معلوم نیست کارشناس حقوقی نظر بده من نظر روشنه روشنه من داشتم حقوق نیست اینو باید یه حقوقدان نظر بده برو اتاق فلان بشه حقوقدان نظر بده رفتم اتاق فلان براش توضیح دادم حقوقدان گفت خب حق با تو نوشت قبولش آوردم پیش وزیر من تخصص دخالت نمیکنم الان دنیای پیچیده ما داریم تو دنیای اصلاً من بیشتر از این میدم او قوانینی که پیامبر امضا کرده متناسب با حجاز ۱۴۰۰ سال پیش نمی‌تونه همیشگی دائمی باشه برای قبلاً هم اینجا عرض کردم چهار ماه حرامه دیه عاقلی فقط برای جامعه قبیله‌ای خوبه که اگر یک کسی قتل غیر عمد کرد فامیلاش جمع بشن و پسر عمو بپردازند حالا مشکلات اینجوری الان هست عرض کنم خدمتتون من کاملا دقیقا تایید میکنم فرمایش جناب ولی من اینو نخواستم بگم شیوا ها را پیشرفته است من اصل خواستم دو تا جمله را نتیجه بگیرم با هر کسی که مصلحت ملت اقتضا بکنه باید پیمان بست تو پیمانم باید کوتاه اومد بسیار پیچیده است و اصلا بلد هیچی بلد نیستم با هیچ حرفی هم دربارش نمی‌زنم متشکر در خدمت هستیم هم ضبط بشه هم اینکه از نزدیک ببینیم با لبخند حرف میزنه یا با خشم و اخم و بفرمایید پیمان صلح با پیمان ترک مخاصمه و پیمان صلح حدیبی پیغمبر کردم در واقع پیغمبر ترک مخاصمه میکنه میگه با همدیگه جنگ نکنیم نه اینکه از لحاظ حقوقی بیاد با همدیگه صلح کنند تقسیم منابع بشه بگن انقدر حق منه اینقدر حق شماست میگه آقا ما با همدیگه نمی‌جنگیم تا یه مدتی به اصطلاح صلح حدیبی یه مطلب که جناب آقای فرمودند کتاب خطوط کلی اختصاص دست مردم برسه تو اونجا گفته که علمای ما متاسفانه هیچ درک و فهمی از دنیای مدرن ندارن توی اون همون عالم خودشون هستند و اقتصاد رو به عنوان یک علم نمی‌شناسند به عنوان مسئله فقهی میشناسند بسیار متشکر آقای مهران مدیری تو فیلم برره بود چی بود میگفت که گفتی یعنی چه ترک مخاصمه و نمیدونم تخصصی نمی‌فهمم که از اولم اینجوری چه کردم با دوکولی که طرح که مخاصمه چطور یه وقت در حال جنگیم وسط جنگ درست می‌فهمم یه وقت وسط جنگیم اینجا ظلم معنی جنگ نیستیم ولی با هم دشمنی داریم ظاهرا اصطلاح درست نمیدونم روش تاکید ندارم ولی هر دوش چون با یهودی ها که پیامبر جنگ اون موقع نداشته آیاتی که خوندم گفتم پیامبر به خداوند بهش میگه وسط تجاوز اگه طرف تقاضای صلح کرد بپذیر اون میشه چی ولی اینجایی که الان تو صلح حدیبیه الان جنگی نبود ولی دشمنی بود میشه مثلاً ترک مخاصمه هر دوش را مواردش را داریم هر دو را مواردشو داریم و باز هم عرض میکنیم قسمت دومی که فرمودید که کارها باید تخصصی پیش بره ۱۰۰% حق با شماست و نباید آره به اصطلاح مخصوصاً آخوند که تو همه متاسفانه یه چیزایی ما می‌خونیم که اون وقت فکر میکنیم همه چیو بلدیم و تو همه چی هم به اصطلاح مداخله میکنیم و نتیجه‌اش این ۴۶ سال دیگه آره اشغال وارد و من اصلا نخواستم اینا را بست و نمیرم و وارد این چیزا نمی‌شم اصل که فرمودید مرحوم مطهری اگه مرحوم ظاهرا باید باشه آقا ما چیزی به نام اقتصاد اسلامی نداریم ما اخلاق اقتصادی داریم لاتکلو اموالکم بینکم بالباططل اما چه برنامه‌ای بریزیم فیلمی که امروز فهمیده و اصلاً اون جامعه بدویه علمه و باید این علم را دید امروز برای این جامعه چه برنامه اقتصادی اگر کسی فکر کنه از فقه سنتی میشه برنامه اقتصادی پیچیده نیست تو این دنیا دیگه باید بگیم داره ۲۰۰۰ سال پیش زندگی میکنه ۲۰۰۰ سال پیش گفت دوستم گفت که گفتیم اون زمان دهه ۶۰ مشکل ما مشکل داریم که مدارسمون سه شیفتن با مشکل داریم کنترل موالی داده میشد چون مدار صبح مشکلاتی میدیم دوستمون نشسته بودیم گفت که محلش میکنم چه جوری گفت مساجد و چادر میزنم گفتم خوب نظریه خوبه بد نیست حیف که یه خورده دیره چقدر ۴۰۰۰ سال ۴۰۰۰ سال دیره ولی نظریه خوبیه برای ۴۰۰۰ سال پیش و آره اگه نظریه ماها بخوایم بدیم اینجوری نظریه میدیم ببخشید استفاده کردم خسته نباشید خیلی از آیات قرآن استفاده اساتید یا خیر و اگر بگیم خیر آیا یک تعارضی در قرآن ایجاد مثلا قبول میکنیم واقعیتتوضیح بفرمایید ممنون میشم بسیار متشکر صالح امشب خیلی خوش شانس خوبه سوالات دقیق میشه خوبه عرض کنم خدمتتون که ببینید یک اول یه روایت را بخونم معروف حلال و محمد حلال الی یوم القیامه و حرامه حرام الی یوم القیامه آیا از این روایت دست برداریم حلال محمد تا روز قیامت حلاله حرامشم تا روز قیامت حرامه من اصلاً دست برنمی‌دارم حلال یعنی چی یعنی کارهایی که درسته مثال بزنم عفت پاکدامنی ارزش بی عفتی ضد به نظرشون پیامبرم تاکید کرده که عفیف باشید و از بی‌عفتی پرهیز کنید عفت واجبه بی‌عفتی حرامه آیا روز قیامت هست یا نیست هست اما چه کار کنیم که جامعه مون عفیف بشود این چه کار کنیم اون نبود عفت ثابت اینجاست که میگیم ما یه ارزش ها داریم و یه روش ها داریم ارزش ها ثابت حلال و محمد بهرام یعنی ارزش‌ها و ضد ارزش‌ها روش‌ها تغییر میکنه روش هیچ وقت نیست که بی عفتی ارزش بشه توی نباید بشه مثل فطری هم هستا عقل بشری هم همین تایید میکنه همه دنیا بی عفتی را که هیچ جا تایید نمیکنه ارش عفت ارزش حالا همین مثالش را مثلا بگیم فحشا یه وقت میگیم فحشا خوبه یا بده برای همیشه چگونه عمل کنیم که جلوی فحشا گرفته بشه چگونه عمل دزدی چگونه عمل کنیم که جلو دزدی گرفته بشه متغیره ضرورت نداره که حتماً بگیم تو هر جامعه‌ای باید فوری فوق العاده بدی داشته باشه این این یه مسئله اما سوالتون قشنگ بود خوب من آره چه اونایی که تو مکه فرمودن چه اونایی که تو مدینه فرمودن بعضی هاش ثابت منتها بیشتر اونایی که تو مکه فرمودند چون نیامده بودن تو اجتماع توی اجتماع که اومدن خداوند دیگه شد حاکم از طرف مردم قبلا عرض کردم از طرف مردم شدا که چه قانونی متناسب با اون جامعه که برای اون جامعه عادلانه باشه بسیاری را از مقلای همون جامعه اونا تعظیم عرب جاهلی گرفت و امضا کرد تا روز قیامت باید همینجور نیست اونا متغیر هستند من قبلاً هم همینجا عرض کردم که به نظر من اگه پیامبر اسلام تو اجازه اومد چهار ماه حرام را بود اگه تو امپراطوری روم میومد حتی دادگاه بدون حضور وکیل تشکیل رومه زمان حضرت عیسی دادگاه بدون حضور وکیل تشکیل نمیشدند امضا میکرد به نظر من قطع دارم که امضا میکرد امضا نکنید بسیاری از مردم با حقوق خودشون آشنا نیستند وکیل حقوق را بلده و میتونه دفاع کنه و چون معلومه عدالت بهتره اجرا میشه و خدا اینم میخواد لیقوم الناسو قسط عدالت باید عدالت با حضور وکیل بهتره اجرا میشه یا همینجوری بدونش خوب تو حجاز همچین چیزی نبود نه امکانش تو امپراطوری رو اصلاً قبل از حضرت عیسی صوفستایی‌گری که زمان یونان باستان ۵۶۰۰ سال قبل از عیسی حضرت عیسی معذرت میخوام حضرت عیسی علیه السلام به وجود آمد به خاطر وکالت اتفاقا دعوای وکلا بود که حق باطل میکردن باطل حق میکردن اتفاق آمد مسئله فرق داشته آره این چیزا متغیره ببخشید نمیدونم تونستم جواب بدم سلام علیکم و رحمت الله واسه انجام میشه استفاده کرد نظرم اگه مشخص نشه میتونه خیلی جا کشیده بشه بله بله من به قول اون بنده خدا کاملا خدمتتون که ببینید به نظر من تو دین داری یعنی به حقیقت عمل کردن چرا که حق میدونی عمل بکنیم به حق رسیدن آیا میشود با ابزار باطل به هدف حق رسید شروع میکنی باطل پرستیه با شروع کردی همین که شروع ابزار باطل استفاده بکنی اما اول کار باطل پرستی را شروع کردی مگه میشه با مسیر باطل پرستی به حق پرستی رسید نه رسیدم به حقی حقیقت تنها و تنها با ابزار حق ممکنه با ابزار درست ممکنه با ابزار باطل ماها خیلی وقتا برای اینکه مردم را مسلمان نگاه داریم خوبه که چهار تا قصه دروغ هم به امام حسین نسبت بدین مثلاً گریه کنن مردم حالا کار ندارم اون شکلی که ما به وجود آوردیم که همیشه گریه اونا کار ندارم که خوب یا بد یا اون قسمت چه کنم روز عاشورا که به نظرم خوبه احترام به امام حسین یه چیزی را بسازم من که بگم و مردم اشک بریزند خودم بسازم یه قصه سوزناک خیلی ها هرچند این روزها دیگه وضعیت مردم جوریه که روضه نمی‌خوان واقعاً جاریه آره که ولی از این ابزار استفاده بکنیم طرف اومده میگه هستا میگه حدیث جعل کرده و پیامبر نسبت داده بهش میگن پیامبر فرمود من جعل یا من وضع علیه هر کس چیزی علیه من جلب بکنه مثلا آتش فلان اینا جعل میکنی میگه من علیهش که جعل نمیکنم من له کنم همه ضررش که جعل نمیکنم تو میفهمی که خوبه به نظر تو خوبه شاید یک کس دیگه ببینه بگه خیلی هم بد تو فکر میکنی خوبه ولی واقعیت اون که چی فکر میکنی خوبه من مساوی با خوب نیست ممکنه خیلی بده نکن جن نکن با هدف خیر معنیش این نیست که از هر وسیله‌ای خواستیم استفاده بکنیم اگه کسی صاحب نداره شاید هدیه آوردن برای من سلام عرض میکنم خسته نباشید من میخواستم حکومت اسلامی اگر الگویی که پیغمبر و حضرت علی داشتن با جامعه تطبیق بدیم به نظر من نشدنیه یعنی اونی که ضربه میخوره خود اسلامه چند تا مثال بزنم براتون هواپیمای اوکراینی میفته راستشو بگه که چه اتفاقی افتاده یا نباید بگه اگر راست اگه دروغ بگه اون پرچمدار اسلام در حقیقت دروغ گفته مثال بعدی ورود در حقیقت بازدید کننده‌ها توریست به کشور خب بالاخره یه صنعتیه شما توی جامعه متمدن داری در بین کشورها زندگی بر اساس مقر مجبورش بکنید که در حقیقت منافقانه یک پوششی رو داشته باشه بعد برای اسکانش باید چیکار بکنیم برای خورد و خوراکش مث یه سری خوراک های داره که از نظر تو در حقیقت حرامه یه سری باید تامین بکنن اینو شغلش اگه شد تامین مایحتاج این الگویی که از گذشته در حقیقت روش تمرکز شده که دین و سیاست از همدیگه جدا نیستش شاید به جایی رسیدیم مطابق الگوی کشورهای دیگه که در حقیقت حالا یه زمینه اسلامی داشته به بعد نشدنیه یعنی شما رئیس جمهور این مملکت که خودش مجتهد آقای رئیسی میره مذاکره میخواد بکنه صحبت بکنه یعنی اگر از اول تا آخر دروغ نگه سیاست کاری ندارم نظر شما چیه یه توضیح راجع به این به من بدین سوال توضیحاتی دادیم اگر بنا باشه مذاکره نره جلو این مذاکره انجامم بشود چراغ سبزی هم داده بشه بعد به هم میخوره دیگه یعنی اون کسی که یا اون تفکری که بخواد به هم بزنه مذاکره میزنه حالا موشک ندارم میگم تمرکز روی موضوع کار بیهوده هست یا نه یعنی ما اصلا بیایم تمرکز کنیم مثلا مذاکره کنم شما در حقیقت صحبت بکنید بعد این اتفاق بره جلو دوباره تجربه گذشته تکرار کردنش علاف شدن مردمی هستش در حقیقت مصداقی شده بسیار متشکر خدمت تون که من بحث شما را حالا اون قسمت اولشو دو قسمت میکنم خودش این مواردی که فرمودید هواپیما شد واجب واجب کلاسیک هر چقدر میخواد هزینه اش باشه هر چند تجربه مون نشون داده که دروغگویی هزینه چند برابر بعداً میره هم باید خسارتشو بدیم همه جا و همه وقت قضیه توریسم را مطرح کردید متن برای خود مسلمانان هم قبول ندارم که به فرض که بپذیرم که حجابی که فقها میگن واجبه بپذیرم یه امر شخصی مربوط به رابطه انسان با خداست و اصلا نباید ۱۰ میلشکسر خاص ناخواسته نمی‌شم تحمیلش کنیم دیگه اینه که جلو چشم می‌بینیم نمیشه نشدنیه چند روزی میشه اون چند روزم نتونستیم بیخود میگیم اون مدتی هم که راضی بود ببین ما یک راضی بودیم به اینکه یه تیکه پارچه یه جای کله طرف باشه این چه ربطی به حجاب داره حجاب که تعریف کردن چیز دیگه است الان این پارچه ای آویزون باشه میگیم قبول این نماد یه حکومته نه حجاب چرا به حجاب چیزش میکنید هیچ ربطی نداشت از قبلم از سال‌ها قبل از هیچگاه اون چیز نشده بود و نمی‌شدم یه پارچه نماد یه نظامی شده ولش کنیم اصلا ربطی به دین نداشت اصلا اصل مسئله مسئله دینی نیست دارم بخوام بدم حالا بگذریم از اینکه یک اشتباه وحشتناکی که کلمه حجاب و عفاف را به هم ربط عطف کردند اصلا کلمه حجاب علیه فقهیه عفاف یه مسئله اخلاقی که همه دنیا قبول دارند هیچ ربطی بین این دوتا یعنی چه این دوتا به نظر من شاید به من بگید که یعنی میگه همه بی‌سوادن که باشه بی‌سواد عرفان یه اصل اخلاقی همه دنیا قبول دارم حجاب یه مسئله فقهیه مخصوص که مخالفینی هم داره تو سیاست مون باید بمب اتم شما داری باید راست ببین یه مثال بزنم مثال بزنم که ببینید ما الان کشتی گیرامون ورزشکارامون راست نگفتن یه چیز دیگه نباید بگیم اون یه چیز دیگری است نه نه اون یه چیز دیگه است راست نگفت یعنی لازم نیست ما هرچی داریم بگیم آقا ما مثلا پایگاهامون کجاست کجاست مخفی باشه نه لازم نی همه چرا که باید می‌پرسن به نظر من یکی از آقایون که حالا فرزند یکی از علمای سابقم بود نماینده ایران حقوق بشر ما هیچ زندانی سیاسی نداریم من ندیدمشون ولی دوست داشتم ببینم بهش بگم که شما فلسفه خونده ایشون بهش بگم شما فلاسفه میگید که این نظام نظام یعنی بهترین نظام ممکن ولی من معتقدم که نظام تو کارتون انیمیشن میتونه بهتر از این نظام باشه چرا چون خیلی برام جالبه که پینوکیو هم که دروغ میگفت دماغش دراز میشد خیلی خوب بود اون دنیا بهتره اون خیلی قشنگ بود تا هر که میگه زندانی سیاسیمو نداریم تو ایران دماغش دو دور دور کره زمین بچرخه بگم که گفت دماغ دراز بشه زندانی دیگه داریم دروغ نگ اینو حقوق حقوق داره دنیای تراز بکنیم ما هم باید اعتراض کنیم به جای دیگری اگر حقوق تجزیه میشه هر انسانی که حقش رو کره زمین تجزیه میشه من دارم دفاع کنم از حقش وظیفهمه نقد دارم با جبهه انسان حقش ضایع شد باید از حقش دفاع بکنم دنیا تو ایران چرا زندانی سیاسی داری چرا حصر ۱۵ سال ۱۴ سال داریم خیلی خوب کاری میکنه که میگه به اصطلاح بنابراین نه با اخلاق ما سیاست مون گفت که سیاست عرض کنم خدمتتون که اگر آره واقعا باید سیاست ما باید عین دیانت برعکس خیانت حالا به هر حال سیاستمون باید عین دیانتمون باشه ولی دیانتمون چیه اخلاق سیاستمون باید کاملا اخلاقی که مثال‌هایی که شما زدید هر حکومتی باشه حکومت اسلامی نباشه حکومت مسلمانان باشه فرق داره حکومت مسلمانان با حکومت اسلامی مسلمان باید اخلاق را رعایت مسلمان اعتقاد داشته باشه ربطی نداره که حکومت سکولار هم تشکیل دادیم ولی من مسلمان اومدم رئیس جمهور شدم باز هم باید اخلاق را رعایت کنم همون اخلاقی که پیامبر فرموده که البته ارشاد به سوال ببینید بنده چون فرمودید حکومت اسلامی چون فنیه کوتاه میگم قبلا بحث کردم در این باره حکومت پیامبر و علی علیه السلام مردم داده بودند پیامبر خدا پیامبر به پیامبری نصب کرده ولی مردم مدینه حضرت محمد حکومت کردند بنابراین حکومت جدای از خدا حاکم قرار نداد خدا پیامبر نصب کرده امام نصب کرد مردم حاکم به اصل قضیه تا دیگه برسه به دیگران تا برسه به دیگران ها این هم قسمت دوم به اعتقاد من به نظرم خدا حاکم نصب نکرده حکومت مال مردم خدا پیامبر و امام نصب کرده نه امام علی او ۲۵ سالی که حاکمم نبود امام بود مردم در خونش ریختند و ازش خواستن که حکومت بپذیر که مردم اومدن و خدا از آلمان پیمان گرفته که من نمی‌پذیرفتم ادعام نداره که میگه چون مردم خواستن پذیرفت چندین بار این را می فرما بنابراین اصلش یه مسئله دیگری اما فرمودید که الان تشریف بیارید اینجا تشریف بیارید که من فرمایش ایشان را تمام کنم اما شما بفرمایید ببینید فرض کنیم مذاکره کردیم به یک معاهده‌ایم رسیدیم کوچک فوق العاده پر سر و صدا فوق العاده امکانات در اختیارشونه