پرش به محتوا
منوی اصلی
منوی اصلی
انتقال به نوار کناری
نهفتن
ناوبری
صفحهٔ اصلی
تغییرات اخیر
مقالهٔ تصادفی
راهنما دربارهٔ مدیاویکی
راه روشن
جستجو
جستجو
ایجاد حساب
ورود
ابزارهای شخصی
ایجاد حساب
ورود
صفحههایی برای ویرایشگرانی که از سامانه خارج شدند
بیشتر بدانید
مشارکتها
بحث
در حال ویرایش
آیه ۱۰۳ از سوره بقره
صفحه
بحث
فارسی
خواندن
ویرایش
نمایش تاریخچه
ابزارها
ابزارها
انتقال به نوار کناری
نهفتن
عملها
خواندن
ویرایش
نمایش تاریخچه
عمومی
پیوندها به این صفحه
تغییرات مرتبط
صفحههای ویژه
اطلاعات صفحه
هشدار:
شما وارد نشدهاید. نشانی آیپی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر
وارد شوید
یا
یک حساب کاربری بسازید
، ویرایشهایتان به نام کاربریتان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.
بررسی ضدهرزنگاری. این قسمت را پر
نکنید
!
[https://t.me/azadandish_soleimani/4754 فایل صوتی] متن زیر برگردان فایل فوق توسط هوش مصنوعی و بدون ویرایش، حاوی اشکالات زیادی است. بسم الله الرحمن الرحیم سوره بقره آیه ۱۰۳ : وَلَوْ أَنَّهُمْ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَمَثُوبَةٌ مِّنْ عِندِ اللَّهِ خَيْرٌ ۖ لَّوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ ﴿١٠٣﴾ کاملا، اگر ایمان میوردند و تقوا پیشه میکردند ثواب الهی پاداش الهی پاداش از سوی خدا بهتر بود اگر میفهمید اگر میفهمیدند اگر میدونستند آقای فولادوند معنی کرده اگر آنها گرویده و پرهیزگاری کرده بودند قطعاً پاداشی تو قلاب که از جانب خدا تو قلاب مییافتند بهتر بود اگر میدانستند تو یک جمله واضح دو تا قلاب باز میکنیم معنیش اینه که یه جمله خیلی نمیتونه فقط این اگر گرویده بودن گرویده بودن نه این آمنو را ما نباید بگیم که اگر ایمان آورده بودند هم خودشه بگیم ایمان دیگه اگر آنها ایمان آورده بودند و تقوا را هم پرهیزگاری کرده بودند ما مکرر میگیم تقوا را نمیشه ترجمه این ترجمه را بکنید مگر اینکه بگیم و خود را مثلا حفظ کرده بودن یه همچین چیزی معنی کنیم پاداش الهی لازم از جانب خدا پاداش الهی پاداشی که از طرف خداوند است پاداشی که خدا میدهد پاداش الهی بهتر بود اگر میفهمیدند ایشون اینجور معنی کرده آقای گفته که و کاش میدانستند اگر ایمان آورده و با پروا میشدند پاداش پاداشی که قلاب از جانب خدا تو قلاب دوباره میگرفتند بهتر بود به نظرم اینقدر عبارت ساده فقط این کارها را مثلا اینکه و کاش میدانستند بله کاملا اینا اصطلاحا بهش میگن شرطیه خلاف واقع کاشت یعنی امید داریم که نه نه شرطیه گر مثلاً فلانی این کارو کرده بود اینجوری میشد ولی این کارو نکرد و جور دیگه شد شرطیه خلاف واقع شرط نه کاش نه امید کاش این کارو میکردن نه ترجمه درستی نیست اگه این کارو کرده بودن بهتر بود براشون نمیخواد اگر اونا ایمان آورده بودند و تقوا پیشه کرده بودند پاداش الهی بهتر بود اگه میفهمیدم یا اینجوری بگیم اونو بیاریم جلو اگه فهمیدن اگه فهم داشتن پاداش الهی بهتر بود هیچی توی قلاب هم نمیخواد اما بریم سراغ آیه ۱۰۴ یا ایها الذین آمنو تقوولو راعنا و قولنافرینه عذاب علیم ببینیم ایشون چی معنی کرده ای کسانی که ایمان آورده اید نگویید راعنا و بگویید انظرنا و بشنوید و قلاب گذاشته این توصیه را بشنوید و دوباره و دو قلاب گرنه کافران را عذابی دردناک است چه معنی کرده بله آقای طاهری ای ایمان آوردگان تو الله هنگام تکلم با پیامبر نگویید رائنا بگویید انظرنا و تو قلاب دوباره و به آیات قرآن گوش فرا دارید که انکار ورزان تو قلاب و استحضا کنندهندگان حالا بسته عذابی دردناک دو قلاب در انتظار دارند من به نظرم ملهای که کسی میگه و برای اینکه ما بیانش بکنیم و محکومش کنیم این اندازه قلاب نیاز داشته باشه من به نظرم گوینده تو بیانش خیلی مشکل داره اینقدر باید تو قلاب بیاریم تو قلاب یعنی تو متن نمیتونیم من دارم اضافه میکنم بله ببینید قضیه کاملا معلومه این آیه که داره راجع به یک قضیه خاص صحبت میکنه توجه کن به ما خوب چرا خدا میگه نرید راعنا که تو عربی معنی بدی نمیده به درستی گفتن راعنا باید ببینیم تو زبان عبری چی بوده تو زبان عبری یعنی مثلاً ای خبیث را انا یعنی ای خبیث ما ای شریر ما عنی بدی میداده خطاب به پیامبر میگه به جای این که بگید رائنا استفاده را بکنند بگید اونجا به ما نگاه کن به جای اینکه بگید به ما توجه کن که او کلمه را استفاده کنید خیلی ساده بعدم بگه که وسمعو و بشنوید بله بله کافرین عذاب علیم و برای کسایی که با حق عناد دارند با حق ستیز دارند عذابی دردناک است خب حالا هر دو طرف این آقایون چی معنی کردن بله ای کسانی که ایمان آورده خب اینجاش خوبه نگویید رائنا و بگویید اون زورنا و این را دو قلاب گذاشته و این توصیه را بشنوید وگرنه کافران را عذابی دردناک خب ببینید اینکه بگم نیارید توی قلاب چی داره میگه که عذابی دردناک براشون هست هودیان عناد دارند و مسخره میکنن یا مسلمونای ساده که میگن رائنا مسلمونا رو میگه عذابی دردناک براشون است یه یهودیهایی که کلمه رو میگیرن و مسخره میکنن حالا این وقتی اضافه کردیم این مسئله است وقتی اضافه کردیم وارونه میشه اینجاست که میگم کل اضافات را به اصطلاح پاکش کنیم وارونه میکنیم معنا را با اضافه که کردیم الان این ترجمه که آقای فولادوند کرده معنیش اینه ای کسانی که ایمان آوردید نگویید راعنا و بگویید اون زورنا و تو قلاب و این توصیه را بشنوید و ونه وگرنه یعنی اگه نشنویید برای کافران عذابی در خطابش کیه مسلمونا صحبتم سر اینه اینکه آخر آیه داره میگه برای کافران عذابی دردناکه مقصودش اونا که پیامبر را مسخره میکردند مسلمانان را مسخره میکردن یا اینکه توجه نداشت و توجه هم داشت درست بود تو عربی اون سوء استفاده میکرد اون داره اونو داره میگه شما با این وگرنه که تو قلاب اضافه کردی مسلمان نگویید راعنا بگویید انظرنا و تو قلاب به آیات قرآن از کجا آوردی آیات قرآن از کجا گوش بدید گوش بدید گفتم گوش بدید تکرار نکنید دوباره یه بار که بهتون گفتم گوش بدید خوب آیات قرآن گوش فرا دارید که انکار ورزان و استهزا کنندگان آورده ولی بهتر از اونه یعنی اون استحصار یهودی ها را داره میگه استهزا کنندگان عذابی دردناک در انتظار فقط مشکل که تا میتونه توی قلاب آورده ببینیم که واقعا اینجا لازمه ای مومنان و بشنوید و گوش بدید و گوش بدید گوش بدید برای کسانی که با حق ستیز دارند عذابی دردناک خواهد بود من هیچی هم توی قلاب نمیارم هیچی هم مشکلم نداره هرچی هم تو قلاب بیاری خراب کرده کار را ن نمیفهمم چرا باید اینا رو تو قلاب آورد کجاش این مبهمه ای کسانی که ایمان آوردید نگید رائنا و بگید و بشنوید حالا این یا اینه یعنی توصیه را بشنوید یا یه چیز دیگه ممکنه باشه حث درباره چیه پیامبر داشته حرف زده میگفتن که اینا که نشسته بودن میگفتن به ما توجه به ما نگاه اولا بشنوید سخن پیامبر را سخن پیامبر چه نگاه به شما داره میکنه سخن را بشنوید پیغمبرشون ای شریر ما ای خبیث ما گید سخن پیامبران کاری هم نداشته باشید حالا داره نگاه به شما میکنه یا به کی میکنه و کافرین اونایی که سوء استفاده را میکنن مسخره میکنن چی میکنن برای اونایی که با حق ستیز دارن خواهد بود این بهتر یعنی احتمال بیشتر نیست در مقابل بشنوید نه این توصیه را بشنوید تموم شده میکنه یا نمیکنه بشنوید گوش بدید گوش بدید چیکار داری که نگاه به تو میکنه یا نگاه به او میکنه حرفو بشنو من به نظرم اینه مقصود گوش بدید و گوش بدید به قول خودمون فارسی گوش بدید دیگه کاری نداشته باشید که به کی پیغمبر داره نگاه میکنه من مقصودم این واضح و هیچم تو قلاب نمیخواد و هیچی بریم سر سراغ آیه ۱۰۵ ما ید الذین کفرو من نه کسانی از اهل کتاب نه کسانی که از اهل کتاب کافر شدند و نه مشرکان بله وب دوست نمیدند خیلی از جانب پروردگار بر شما فرود آید با آنکه خدا هر که را بخواهد به رحمت خود اختصاص دهد و خدا دارای فزون بخشی عظیم است خب بذار ببینم آقای انکار ورزان اهل کتاب و مشرکین دوست نمیدارند که خیری حالا تو قلاب از جانب صاحب اختیار تان بر شما برسد حال آنکه خدا هر که را بخواهد قلاب و شایسته بداند اضافه کردیا و شایسته هیچ فرقی نداره اینم که اضافه کردی شایسته بداندو میخواستی بگی که خدا بی ملاک نمیده حالا بله به رحمت خویش اختصاص دهد که خدا افزون بخشی بی حد دارد بله ببینیم چه کافران اهل کتاب خود این مسئله است نه نه جواب مهمی داره برخیشون با حق عناد ندارین خیلی هم مهمه این آقای کافران اهل کتاب کافران اهل کتاب حتما باید این تاکید کنیم نشون بده که اهل کتاب بخش شان با حق دارند همشون که ندارن اکثریت ش که ندارن کافران از اهل کتاب و مشرکان دوست ندارند که خیلی از جانب پروردگار شما بر شما نازل شود درسته قلابم نگذاشتم خیلی از جانب خداوند از جانب پروردگارتان بر شما نازل شود دوست ندارد در حالی که والله در حالی که خدا خدا حمتش را ویژه مخصوص کسانی که میخواهد قرار میده خود خدا دست کسی نیست البته حرف هست و اونی که آیا خدا بی ملاک انتخاب میکنه ولی میخواد بگه دست شما که بگید که ما خدا باید به ما رحمتشو بده به اینا نده نه دست خداست و البته خدا ملاک داره خدا ملاک داره خدا رحمت خودش را دهد بلکه بخواهد رحمت خودش را شامل میگرداند به هر کس بخواهد خدا رحمت خود را به هر کس بخواهد شامل میگرداند یعنی دست خداست نه اینکه بگیم لاکاها دست خداست دست شما این وشه خاص مشرکان و یهودیا و فلان اینها نیست خدا والله ذوالفضل العظیم خداوند صاحب فضل بزرگ است زیاد است فصل فارسی سعی کردن بگن فزون بخشی ا باید بدونیم فارسی میگیم یا نه فزون بخشی به کار میبریم تو فارسی خدا اینجوری بگیم بخشایش خداوند از این است بخشندگی بخشندگی بخشایش اونجا که گناه هست میگیم بخشایش اون بخشندگی اونجا که چیزی میدن بخشندگی خداوند دارای بخشندگی گسترده است عظیم بزرگ نیست زیادیست ساده ز فکر میکنم میآیم اصلاً چیز سختی نیست و خیلی هم که یک کلمه را وقتی میبینیم فارسی یک کلمه است که اگه تو فارسی معادل درستی نگذاریم معنا ناجور میشه ولی یک کلمه است که نه فضل یعنی بخشیدنی که طرف استحقاقشو نداره نمیگیم که خدایا با فضلت با ما برخورد کن نه با عدله اولین باری که این کلمه میاد بگیم که فضل معنیش اینه تو عربی یعنی بخششی که طرف بخشندگی که طرف استحقاقش نداره بیش از استحقاقش است یه بار باید اینو بگیم و بعد دیگه کلمه فصل را به کار ببریم از اون به بعد وقتی تو فارسی نداریم ببینید یه بار بگیم فصل مثل تقوا مثل کلمه تقوا یه بار مثلاً همینجور هست خب ولی فکر میکنم معنیهای باز هم چیز روشنه هست خب بریم سراغ آیه ۱۰۶ ما آینده خبریه خبرش اینه مثل علم تعلم ان الله علی کل شی قدیر هر حکمی را نسخ کنیم یا بله یا آن را تو قلاب گفته به فراموشی بسپاریم بهتر از آن یا مانند آن را میآوریم مگر ندانسته که خدا بر هر کاری تواناست آقای بله ها هر آیهای را نسخ کنیم یا آن را ذهن ها محو نماییم بهتر از آن یا مانند مگر ندانسته که خدا بر هر کاری تواناست فقط از ذهنها را تو قلاب گذاشت نسخ بکنیم از یه آیه خب نسخ اصطلاح یعنی اصطلاح دینی سلاح قرآنیه دنبال بگردید که فارسی بگیم چی نسخ یعنی که هست ولی زمانش سرآمد دیگه از این به بعد نباید بشه عملکرد بیت المقدس نماز بخونید حذفش نکرد ولی میگه از این به بعد طرف مکه نماز بخونیم طرف کعبه نماز بخونید این بهش میگن نسخ معنی کنیم و بعد از این به بعد نسخ را به کار ببریم نسخ را به کار ببریم هر جان دوباره یعنی به فراموشانیم یعنی ز ذهن انسانها پاک کنیم هر پس چی بود خیلی فرق داره ها یه چیزی هست که هست توی قرآن ولی دیگه میگیم که این آیه را دیگه اینجوری عمل نکنید اینجوری م هست که ما نمیتونیم دیگه بفهمیم اصلا به فراموشی سپرده میشه یعنی خدا کاری میکنه که انسانها فراموش کنن بوده یا نبوده ما نمیتونیم دربارش داوری کنیم یا چیزی هم بوده که خدا آیهای که خدا بیاره و فراموش فرض کنیم آیهای که باید عمل اون نسخ خود قرآن گفته که دیگه کارایی نداره ولی یه آیه دیگری ممکنه باشه که ما یگه میبینیم این آیه در این زمان دیگه کارایی نداره مثلا میگه که بله در مورد شهادت زن میگه دو تا یکی یادش رفت اون یکی یادش بیاره میفهمیم که تو اون دوره زن ها ممکنه که الان که میبینیم این مشکل از این جهت بین زن و مرد هیچ تفاوتی الان نیست آخه این قضیه رو که میشه راجع به مردم بگی که اگه یکیشون یادش بیاره نه معلومه زن یه خصوصیت داشته اون زمان که الان دیگه نیست چی رفت اون حالت اون روز اون حالت الان نیست دیگه این نیست دیگه یعنی علت اینکه گفته عرض کنم خدمتتون که اگر یکیشون یادش رفت یا یکی دیگه مبین میگه تو بحث نیست یعنی تو بحث کم میاره یعنی به اصطلاح خودمون یعنی تو جدال تو بحث کم میاره کم میاره صد تا مرد را الان میکنه کم نمیاره کجا کم خب این میگه ما یه چیزی فراموش کردیم اینجا یک ترسی من دیدم یکی از اساتید دانشگاه مفید سخنرانی داریم باره میکرد ولی اینجور چیزی را میخواست بفهمه و واقعا قابل توجه قابل توجه هم حتی ذهن افراد بردیم یا آیه بود آیه رو ذهنشون پاک کردیم ولی نه یه چیز دیگری بخواد بگه یه چیزی بود که الان نمیبینی الان نیست لان نیست چون الان نمیبینی که کی زنا تو بحث کم میارن سخهها یعنی یا کی اینجوری بودن که لازم داشت که یکیشون اگه یادشون بره که دیگه کمکش کنه بازم یعنی کم میاره این آیه ببین این دو تا غذای مثل این یعنی یه چیزی هست که ما دیگه الان نمیبینیم نا وزن کم بیارن ما نمیبینیم که حافظه شان مشکل یا گول بخورند یا نیستند دیگه اون آقا استاد استاد قابل یعنی برجسته بودا ولی حرفم قابل اعتنا ها حرفم قابل اعتنا اونورش که بگیم آیه را همه فراموش کنن در بحث کم میارن که و خیلی خوب آقای شما خیلی بد بهم نگاه کردید آنچه را که نسخ کنیم از عایشه یا به فراموشانیم به فرامووشانی پیش بره که دیگه مردم ببینن همچین چیزی نیست این مقصود باید باشه اون آقا من اینو دارم از اون آقای استاد قاری به نظرم قابل توجه این نکته که ایشون فرمود آنچه را که نفس کنیم از آیه یا فراموشانیم بهتر از آن را میآوریم یا مثل شاه بهتر از اون یا مثل میارید آیا نمیدونید که خداوند به همه چی تواناست کاملا هر حکمی را که نصب کنیم یا آن را به دست فراموشی بسپاریم این که خیلی ناجور شد اینکه یعنی این را فاعل به فراموشی سپردن کیه مردم به فراموشی ولی خدایی که گفتیم به فراموشی سپرد یعنی خودش فراموش کرد ناجوره یعنی این عبارت ما دیگه کارش کنیم که اون تو ذهن نیاد یعنی کار کرد که آدما فراموش کنه بهتر از آن یا مانندش را میآوریم مگر ندانستی که خدا بر هر کاری تواناست هر آیه را نسخ کنیم آقای طاهری میگه یا آن را از دو قلاب گذشته از ذهن ها محو نماییم ببین چرا چه کردی چرا کلمه ذهن از ذهن ها من حالا میخوام از ذهن ها را چون چیزی که تو قلاب میاری من میتونم حذفش کنم یا آن را محو نماییم به فراموشانیم باید اینجوری باشه بهتر از آن یا همانندش را میآوریم مگر ندانستهای که خدا بر کاری تواناست مشکل چی نداریم فقط اون نکته آقای دکتر فاطمی را من میپسندم که به عنوان یه دماغ بل گیری ما نداریم محال خدایا مقطعی خیلی آیا نمیدونید که خداوند یعنی ملک یعنی فرمانروایی آسمان ها و زمین مال خداست و ما لکم من دون الله من ولی ولا نصیب شما بدون خدا هیچ سرپرستی و هیچ یاری کننده ای نداریم که وقتی میگه که ونسرانی فانکما ناصران ناصری غیر از خدا وجود نداره ر اینجا میگه هیچ ناصری غیر از خدا وجود نداره میخوام بگم این حرفا با اینکه به اذن الله مشکل حل نمیشه اگه قرار شد یه کسی بگه که ین آدم میتونه ناصر من باشه جای کسی بگه که تو اقوام ابتدایی هست یه چیزی پیدا میکنه یه سنگی که شکل یه پرنده است مثلاً در جان ابتدایی است بهش میگن فتیش فتیش میگه این دنبالم باشه برام شانس میاره کمکم میکنه حالا هیچ فرقی شما بگید که خب باشه و اینم داده ما میگید که این بت ها نمیدونم چی فلان به اذن الله چی اینا نمیتونن میگه که تو قرآن خداوند میگه ما کی سلطان به این دادیم یه زیادی داریما خداوند سلطهای به این نداده که یعنی غیر خدا را اگه میخوای بگی باید نشون بدی که خدا رو بهش داده تا ندادی این دوتا هیچ فرقی نداره یعنی این استدلال که خداوند میگه ما کی به این بت سلطه دادیم توان کجا بهش داده دیگه جا به یه آدمی این سلطه اینجوری داده که بعد از مرگش یاور همه انسانها باشه در آن واحد تو همه دنیا در آن واحد هر کس یاور بخواد فوری یاورشه این سلطه مهمه یا نه این سلطان مهم سلطنت سلطان این احاطه مهمه خیلی مهمه درسته باید ببینیم خدا داده اصلش مال خداست استدلال خود خدا هم تو آیات متعدد اینه که ما بهش ندادیم اون وقت همون طوری که راجع به اون بت میگه ما سلطه ای بهش ندادیم راجع به پیامبرم میگه انما انت مذکر یادآوری کننده سیطره کار بخواد بکنه درسته وقتی شما میگید مگر اینکه بگی زمان حیاتش نداشته ولی بعد از مرگش داره که اینکه خیلی استدلال این میگه ما به این سلطه نداریم شما همه قبول دارید که اصلش از خداست بعد ثابت کنیم که به این بت داد این سلطه را که بتونه کمکی بهتون کنه میتونه ثابت کنه باز یه جایی بیار دلیل بیارید راجع به پیغمبر همون دلیلی بیاره که خدا سلطنت داده بهش دلیل میخواد اصلش قبول داره که مال خداست دلیل بیاره که خدا داده به این دیگه در اون دینی نیست بیرون دینیش که نمیشه چیز دلیل بیاریم که داده برهان عقلی که نمیتونی بیاری که داده مگر اینکه آیه قرآن بیاری که به پیامبرانش سلطه رو داده خب پیامبر اسلام هیچ پس ماجرا از شکل دیگری میگیره سماوات و ما لکم من دون الله من ولی نصیر هیچ سرپرستی و هیچ یاری کننده غیر از خدا مگر ندانستی که فرمانروایی آسمانها و زمین از آن خداست و شما جز خدا سرور و یاوری ندارید اینو که گفت استثنا شاه حداقل اینه اصلش مال خداست استثناشو دلیل محکم در قرآن میگه خیلی سختم است که چیزی که قرآن میگه هیچ داوری شما نداره ما بگید که تو کی یاور همه کس هستی یتواند یاور همه انسان های تو این زمین و کرات دیگر وها باشه در آن واحد خدا میگه که بدون هیچ یاوری غیر از من ندارید حقیقت جمع کردن این دو طرف خیلی مشکله خیلی مشکله خدا خداست که فرمانروای آسمانها و زمین خاص اوست و در برابر خدا هیچ کارساز و یاوری نخواهید داشت بله من دون الله را معنی کرد در برابر خدا وقتی میخواد شما رو مجازات بکنه شما دیگه نمیتونید در برابر خدایی که میخواد مجازاتتون کنه یاوری چیزی داشته باش آیا این نبود که من دون الله یعنی غیر الله من اصلا قبول ندارم اون چیزی که آقای طاهری معنی کردن من دون الله یعنی در برابر خدا یعنی غیر از خدا نصیر نه آیا نمید آیا خیلی ساده آیا نمیدانید که فرمانروایی آسمانها و زمین از آن خداست این فرمانروایی هم توجه بکنیم کلمه که زبان ما آریه گرفته شده فرمانروایی یاد پادشاه میافتیم ولی حواسمون باشه پادشاه یتونه کاری کنه که من الان هستم نیست بشم نه ی خدا میتونه پادشاه میتونه کاری کنه که درون من عوض بشه یه دفعه استخدام شده یعنی از زبان گرفته شده ولی نباید اصلا ذهنمون بره سراغ اون فرمانروایی این فرمانروای خاصه کلمه از اینجا استخدام شد چرا این استخدام شد چرا این کلمات استخدام میشه برای اینکه زبان ما زبان ساختیم برای اینجا بهترین کلمه ای که میشه به کار برد همین فرمان ولی هرگز او فرمانروایی مثل این فرمانروایی نیست این فرمانروا فرمانروای منه میتونم دستور به من بده که برو الان با دشمن بجنگ چی بکنه ولی هیچ احاطه بر من نداره نمیتونه جون به من بده نمیتونه ازم بگیره نمیتونه درونم منقلب بسازه نه اصلا میتونه درونم چه خبره هیچی نمیتونه یه چیزایی ظاهری و ولی اون فرمانروایی که برای خدا میگیم احاطه کامل کامل این کلمات که استخدام یا چاره ای هم نیست ملک السماوات یعنی فرمانروای خوب بله گر ندانسته که خداست که فرمانروای آسمانها و زمین خاص اوست و در برابر خدا هیچ کارساز و بله هیچ کارساز و یاوری نخواهد بود خیلی خب اینم هیچ کارساز و یاوری نخواهید خیلی خوب بریم سراغ آیه ۱۰۸ اما بسیار بله آیا میخواهید از پیامبر خود همان را بخواهید که قبلا از موسی موسی خواسته شد از موسی خیلی خواسته شد که معجزه چیکار بکنه از آسمان خواستید از پیامبرتونم بخواهید راجع به مسلمونا داره میگه همونایی که یهودیا از حضرت موسی خواستن شما هم از پیامبر و هر کس کفر را با ایمان عوض کند مسلما از راه راست گمراه شده است از راه راست بیرون رفته است از راه راست فارسی از راه راست گمراه شده است به فارسی غلطه ر گفتیم از راه به کار بردیم باید بگیم از راه راست بیرون رفته است یا باید بگیم بله مگر میخواهید از رسولتان همان درخواست قلاب نامعقول را بکنید قبلا از موسی شده بود مسلما هر که انکار را با ایمان تو قلاب خود مبادله کند راه درست را گم کرده است همون چیزی که راه درست را بله مسلما هر که انکار را با ایمان تو قلاب خود با ایمان خود که زیادیه مبادله کند راه درست را گم کرده است قبلاً از موسی بله میخواید چیزی را بخواهید از پیامبرتون که قبلاً از موسی خواسته شد همون چیزا رو میخواد همون چیزایی که بنی اسرائیل از موسی میخواستن شما همونا رو میخوام بد میگه و هر کس کفر را جایگزین ایمان کند از راه مستقیم بیرون رفته است از راه به در رفته است بیرون رفته معنیش روشنه آیه بعدی طولانیه من میخوام دیگه بمونه که هیچ ربطی هم به آمدن آقای مطلبی نداشت.
خلاصه:
لطفاً توجه داشته باشید که همهٔ مشارکتها در راه روشن ممکن است توسط دیگر مشارکتکنندگان تغییر یابند، ویرایش یا حذف شوند. اگر نمیخواهید نوشتههایتان بیرحمانه ویرایش شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد میکنید که خودتان این را نوشتهاید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشتهاید (
راه روشن:حق تکثیر
را برای جزئیات بیشتر ببینید).
کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!
لغو
راهنمای ویرایش
(در پنجرهٔ تازه باز میشود)
تغییر عرض محدود محتوا