پرش به محتوا
منوی اصلی
منوی اصلی
انتقال به نوار کناری
نهفتن
ناوبری
صفحهٔ اصلی
تغییرات اخیر
مقالهٔ تصادفی
راهنما دربارهٔ مدیاویکی
راه روشن
جستجو
جستجو
ایجاد حساب
ورود
ابزارهای شخصی
ایجاد حساب
ورود
صفحههایی برای ویرایشگرانی که از سامانه خارج شدند
بیشتر بدانید
مشارکتها
بحث
در حال ویرایش
حرمت قرآن و حرمت انسان
صفحه
بحث
فارسی
خواندن
ویرایش
نمایش تاریخچه
ابزارها
ابزارها
انتقال به نوار کناری
نهفتن
عملها
خواندن
ویرایش
نمایش تاریخچه
عمومی
پیوندها به این صفحه
تغییرات مرتبط
صفحههای ویژه
اطلاعات صفحه
هشدار:
شما وارد نشدهاید. نشانی آیپی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر
وارد شوید
یا
یک حساب کاربری بسازید
، ویرایشهایتان به نام کاربریتان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.
بررسی ضدهرزنگاری. این قسمت را پر
نکنید
!
[https://t.me/soleimani_ardestani/4613 فایل صوتی] متن زیر برگردان فایل فوق توسط هوش مصنوعی و بدون ویرایش، حاوی اشکالات زیادی است. بسم الله الرحمن الرحیم عنوان جلسه امروزمون فقه حقوق بشر که فکر میکنم جلسه دوازدهم در جلسه قبل درباره مسئله بحث شد و مسئله این بود توی رساله به اصطلاح توضیح المسائل مراجع که از ۱۳ تا مرجع هست و البته متن اصلیش از آیت الله خمینی مسئله بود که کافر یعنی کسی که منکر یا برای خدا شریک قرار میدهد یا پیامبری حضرت خاتم الانبیا محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله را قبول ندارد نجس است و همچنین است اگر در یکی از اینها شک داشته باشد و نیز کسی که ضروری دین یعنی چیزی را که مثل نماز و روزه مانند نماز و روزه مسلمانان جز دین اسلام میدان نماز روزه مسلمانان جز دین اسلام میدانند منکر شود چنانچه بداند آن چیز ضروری دین است و انکار آن چیز برمیگردد به انکار خدا یا توحید یا نبوت نجس میباشد و اگر ندارد احتیاطاً باید از هلو این مسئله را برای این خوندم که این که ببینیم امروز بحثمون درباره چیه یکی از مسائلی که هست اینکه آیا قرآن را میشه به کافر داد یا نمیشه داد و سخن اینه بحثم اینه که آیا اون مسئله اول تقلید بیان شد که گفتن که انسان باید اصول دین خودش را تحقیق بکنه خوب فرض میکنیم یک بچه الان ۱۵ ساله شده و الان میخواد تحقیق کنه الان توی یک چیزهایی تردید داره خوب طبق مسئله ۱۰۶ کسی که تردید داشته باشه نجسه کسی که حتی تردید داشته باشه نجسه طبق مسئله ۱۰۶ حالا میریم مسئله ۳۹ مسئله ۱۳۹ را نگاه بکنیم میفرماید که احتیاط واجب آن است که از دادن قرآن به کافر خودداری کنند و اگر قرآن دست اوست در صورت امکان از او بگیرند من سخنم اینه بچه الان شده ۱۵ سالش تکلیف هم شده تسکه نمیتونه بگه قبل از تکلیف شما باید تحقیق کرده باشید قاعدتاً تحقیق بعد از تکلیف ای لحظه ای که طرف تکلی میشه مسلمان هست یعنی چی اگر مسلمان نباشه اسلام را نپذیرفته باشه که ما اگه قرآن دستشه از دست این بچه باید بگیریم طبق مسئله ۱۳۹۹ چرا چون شما فرمودید که اگر حتی تردید داشته باشه نجسه و باید قرآن از دستش گرفته بشه صحبت همینه بچهای که الان ۱۵ سالش میشه یا سر ۱۵ بدون تحقیق باور به اسلام داره و میگید تحقیق کنه یا باور به اسلام نداره و میگه تحقیق کنه یکی از این دو صورته یا باور به اسلام داره یا باور به اسلام نداره اگر باور به اسلام داره و تحقیق کنه و از اسلام برگرده اعدامه اگر باور نداره و در واقع میخواد تحقیق بکنه که شما میگید قرآن را بهش ندیم اصلا قرآن که دارم باید قرآن نذاشت گری شما بفرمایید اگه میشه خوب میشه از بچه ۱۵ ساله قرآن را تو خونه گرفت میشه چگونه تحقیق کنه آیا روی این مسئله فکر کردید ۱ بار دیگر مثلاً دختر بچه ۹ ساله یا تو سال به اصطلاح شمسی ساله همین که بالغ شد شما دینش باید تحقیقی باشه خوب خواست تحقیق بکنه یا قبلش مسلمان شده و تحقیق میکنه یا قبلش مسلمان نشده و تحقیق میکنه اگر مسلمان شده و تحقیق و به یه نتیجهای برسه اگه مسلمان نشده از قبل از هنگام تقلید که قرآن را اصلا بشن نباید داد از هر سوال این غیر مسلمانان جهان این مسئله اینجا که گفتم همین بچه تو خونه خودمونه صحبت ازش فرض کنید من پدر یک کودکی هستم و این کودک ۱۵ ساله شده فرض کنید یک بچه هوشیاری هم هست که میدونه باید تحقیق کنه حالا شد ۱۵ سالشو میخواد تحقیق کنه تکلیف من پدر چیه قرآن را بهش بدم یا قرآن را ندم تا اصل دین ما قرآنه شما میفرمایید که من پدر آره همین لحظه اگر او میگوید که من باید تحقیق کنم و ببینم اسلام حقه یا اسلام حق نیست خب معلومه معنیش اینه که هنوز مسلمان نیست پس من هنگام تکلیف اگر خواست تحقیق کنه باید قرآن از دستش بگیرم من باید قرآن را از دستش بگیرم اون وقت چگونه این بچه تحقیق کنه حالا دختر بچه هشت و نیم سالم جای خودش چگونه اسلام را تحقیق کنه منهای قرآن تذکیه قرآن دستش چگونه اسلام را تحقیق کنه حالا مسئله دیگر ببینید در سوره توبه آمده که اگر یک کسی از مشرکان خاص بیاد اسلام را مطالعه کنید شما اجازه بهش بدید بیاد اسلام را مطالعه کنه و اگر هم اسلام را شنید و مسلمان نشد شما برسونیدش سالم به محل خودش خب این فرد اومد اهل مطالعه است اسلام که الان من میخوام یک نفر غیر مسلمان به من میگه که من میخوام بیام در مورد اسلام تحقیق کنم میگه میخوام بیام در مورد اسلام تحقیق کنم خب ببینم اسلام حقه یا حق نیست طبق اون آیه قرآن آی یا بر من واجبه که امکان را براش فراهم کنم یا نه طبق آیه قرآن واجب که من امکان را براش فراهم کنم که بیاد در مورد اسلام مطالعه اون وقت وقتی اومد من باید بهش بگم که قرآن میدم کتابی هم که یک آیه قرآن روش نوشته باشه چون ممکنه دست روش بگذاریم هر جا یک آیده قرآن باشه قرآن را به تو نمیدم تو باید بدون قرآن تحقیق کنیم بدون قرآن مطالعه کنی و به نتیجه برسه که اسلام حقه آیا به نظر شما این حرف نامربوط نیست آیا این تکلیف که دوش مسلمان ها گذاشتید شما به اصطلاح میگید که باید انسانها تحقیق بکنند حدود سه چهارم مردم جهان یا بیشتر بلکه حدود ۴ پنجمشون مسلمان نیستند این چهار پنجم مردم دنیا که مسلمان نیستند یا تکلیف واقعیشون این هست که بیان اسلام را مطالعه کنند و ببینند اسلام حق است یا نه یا تکلیف واقعیشون نیست شما چی میفرمایید مقصودم از تکلیف ضرورتاً تکلیف شرعی و رسالهای و فتوا نیست آیا انسان از این حیث که انسان است باید ببینه که کدام یک از آیا لازم است دین داشته باشه یا نه و آیا اگر لازم است لازمه ببینه کدام یک از ادیان برترند یا حقن یا بیشتر با حق منطبق اند یا نه تکلیف این انسان ها آیا این هست یا نیست خوب شما دارید به خدا نسبت میدید که من مسلمان اگر میتوانم باید کنم که دست این چهار پنجم مردم دنیا به قرآن نرسه اون وقت این چهار پنجم مردم دنیا چگونه تحقیق بکنند مگر امکان تحقیق وجود داره مگر تحقیق اسلام منهای قرآن ممکنه اسلام منهای قرآن مگر اسلام اصلا اسلام منهای قرآن مگر دین تازه طبق این گفته شما حتی روایت را هم نمیتونه چون روایت هم که کلمه الله آمده و کلمه خیلی از روایات اومده کلمه الله حکم قرآن را داره کتاب مسلمونها را هم نمیتونیم بهش بدیم چون شما که میگه قرآن که قاعدتاً مقصود دین نیست که یک قرآن کامل موضوعیت نداره یه آیه قرآن هم حکم قرآن را دارد شما میفرمایید یک آیه قرآن هم حکم قرآن را داره شما به من نشون بدید یک کتاب کلامی یک کتاب فقهی یک کتاب تفسیری یک کتاب اسلامی بعد تا آیهای از قرآن توش نباشه یعنی من اگر یک کتاب فقهی را دارم میدم ببین مثلاً همین رساله رساله عملیه مگر آیه قرآن توش نیست مگر مشتمل بر آیات قرآن نیست رساله های عملی خوب مگر مثلا اذانوع قامی تو همین رساله های عملی نیامده مگر سوره های قرآن اشاره بهش نشده مگر قرآن تو رساله اومده سوالم اینه میخوام یه مقداری روی این مسئله مسئله ۱۳۹ شما در مسئله ۱۰۶ کافه را تعریف کردید و گفتید کافر نجس کافر کسی بود که خدایا پیغمبر یا چی یا چی قبول نداشته باشه یا قرآن قبول مثلاً نداشته باشه یا در یکی از اینها تردید داشته باشه یا ضروری دین را انکار بکنه خب کسی که ضروری دین را داره انکار میکنه یا در یک چیزی تحقیق میکنه آیا شما اجازه بهش میدید که بیاد تحقیق بکنه و ببینه که آیا اشتباه کرده یا نکرده یا نه اون کسی که اسلام را قبول نداره یکی از اصولقبول نداره یا تردید درش داره صورتهای مختلف یا دین دیگری داره یا هرچی آیا فرد چگونه بفهمه که اسلام حقه شما به من مسلمان میگویید که معنای مسئله ۱۳۰۹ این که آقای فلان بنده خوب اگر میتوانید نگذار قرآن به دست هیچ غیر مسلمانی برسه یا به دست هر کسی که در یکی از این اصول اسلام را قبول نداره برسه یا به دست یکی کسی که در یکی از این اصول تردید داره به قصه میگید خوب پس من طبق رساله شما تکلیفم این است که نگذارم قرآن دست کسی برسه دست غیر مسلمان برسه دست کسی که تردید داره برسه بازم توضیح هم دادم که قرآن فقط قرآنی که جلد داره روش نوشته قرآن مقصود آیه آیه بسم الله الرحمن الرحیم قرآن بسم الله الرحمن الرحیم قرآن و آیات قرآن تو همه کتابها اومده ببینید معناش اینه معناش این سخن اینه که اگر یک کسری یه بودایی یه هندویی یه مسیحی یه زرتشتی یه یهودی یا یکی پیروان ادی میگه من میخوام راجع به اسلام تحقیق بکنم میخوام راه بیفتم بیایم توی قم و قشنگ مطالعه کنم ببینم اسلام چیه آیا ما مسلمان ها مجازیم در یک کتابخانه ای که در حوزه علمیه قم هست ایشون را راهش بدیم کتابها همه اسلامی کتابهای کتابخونه توی قم همش کتابهای اسلامیست و در همش هم آی شما حتی یک کتاب عرفانی میتونی پیدا کنی که توش آیه قرآن نیامده باشه یک کتاب فلسفی میتونی پیدا کنی که توش آیه قرآن یک کتاب درباره تاریخ اسلام میتونید پیدا کنید که در توش به اصطلاح آیه قرآن نیامده باشه بسم الله نیامده باشه وقتی میگید که احتیاط واجبات است که از دادن قرآن به کافر خودداری کنند معنی فرمایش شما اینه که ما مجاز نیستیم که قرآن مجید را اجازه دست ماست اگر ما مسئول یک کتابخونه هستیم اگر ما مسئول حوزه علمیه قم هستیم مجاز نیستیم که یک کتاب را اجازه بدیم که قرآن یا کتاب قرآن یا کتابی که آیه قرآن توش آمده به دست کافر برسه به دست غیر مسلمان برسد این یعنی چی که الگوی یعنی تغییر درباره اسلام را بر روی همه غیر مسلمانان ببندیم مسئله همه اونهایی که تردید دارند ببندیم بر روی آنهایی که یکی از ضروریات دین را انکار میکنند ببندیم کلاً و بهشون اجازه ندیم به کتاب اسلامی را مطالعه بکنند نه فقط حرفم اینه آیا چنین چیزی درسته آیا مجازیم اصلا به عنوان یک دیندار به عنوان یک انسان من مجازم که بگویم که من باورهایی دارم باورهای من از قرآن گرفته شده من جینی دارم ای دین من از قرآن گرفته شده یه اعمالی دارم که این اعمال از قرآن گرفته شده ولی هیچ کس که در دین من نباشه این کتاب اصلیم را دستش نمیدم که مطالعه بکنه و اگر قدرت داشته باشند اگر داشته باشه ازش میگیرم از اینجا شروع کردم اولاً بچه پسر بچه ۱۵ ساله و دختر بچه ۹ ساله سر بچه ۱۵ ساله و دختر بچه ۹ ساله مسلمان زاده شما میگید که تحقیق میکنه باید تو مسئله اول وقتی میگید تحقیق بکنه اگه هنگامی که تحقیق میکنه مسلمان هست که اگر بعد از تحقیق دست برداره اهدا میشه اگر مسلمان نیست و میخواد تازه تصمیم بگیره که میگید نمیشه آنرا و یا هیچ کتابی که آیه قرآن دستش توش آمده به دستش داد اوناییم که تو خانواده غیر مسلمان متولد شدند اونها را هم به هیچ وجه نمیشه قرآن یا کتابی که آیه قرآن آمده اینکه باید اسلام بعد از یک نسل از بین بره این که اسلام با تمام بشه چون بچه ممکنه بگه که من موقع تکمیل بگه من موقع تکلیفم خودم میخوام تحقیق کنم همون لحظه که میخواد تحقیق بکنه میگه من تردید دارم میخوام تحقیق کنم دیگه الان دارم قرآن نمیشه بهش بدی به بچه غیر مسلمانم که قرآنو نمیشه بدی به مسلمان غیر مسلمان بالغم که کتاب نمیشه بدی یا هر کتابی که آیه قرآن آمده این مسئله را چگونه میخوید حلش کنید یعنی چی این معنیش اینه معنای این سخن اینه ما به هیچ وجه به هیچ کس اجازه نمیدهیم مورد اسلام تحقیق کن معنی حرف شمال من اگر قدرت داشته باشم معنیش اینه من اگر قدرت داشته باشم بر من واجب است که نگذارم کسی درباره اسلام تحقیق بکنه آیا این حرف معقول هست یا نیست من بیشتر تکیهام اینه که معقول هست یا نیست بحث من حقوق بشری آیا انسانها حق دارند مطالعه کنند و بهترین دین را برگزیدن یا نه حق انسانها هست یا نیست عقل چی میگه در این باره قرآن در این باره چی میگه عقل در این باره چی میگه قرآن در این باره چی میگه عقل که میگوید همه باید تحقیق کنن و ببینند و بهترین راه را انتخاب بکنند پس همه باید بتوانند به همه متون دسترسی داشته باشند و مطالعه کنند و تحقیق کنند تا ببینن حق چیه سوال اینه ببینید آیه ای که می فرماید فبشر عباد الذین یستمعون القول فیت بندگانی که سخنان را میشنوم و بهترین را بر میگزیند آیا ممکنه غیر مسلمانم باشد مسلمان باشند که بهترین را برگزیدند به اعتقاد شما پس باید شامل غیر مسلمان هم بشید پس غیر مسلمانان هم باید بتوانند مطالعه کنند و بهترین سخن که قرآن مجیده به اعتقاد ما مثلا ازش تبعیت بکنند وقتی نمی شود قرآن را به کسی داد چگونه مطالعه بکنه وقتی باید قرآن را از دستش چگونه مطالعه بکنیم وقتی هر کتابی که آیه قرآن توش است باید از دستش گرفت چگونه مطالعه بکنه چگونه چنین چیزی ممکنه چنین چیزی ممکن نیست بنابراین من درس میکنم یکی از مسائلی که با مسئله اول رساله به طور کلی ناسازگاری و ضدش هست و به بدترین شکل ضدش هست مسئله ۱۳۹ رساله آیت الله خمینی هست ۱۲ تا مرجع دیگر هم توی این کتاب این حرفا تایید کردن چه اسلام را نپذیرفته قرآن یا آیه قرآن را نداریم ولی حرفتون اونقت بچه نابالغ هم نپذیرفته هنوز فرض که شما گفتید تحقیق باید بکنه که شما گفتید تحقیق باید بکنه که از قرآن یا کتابی که توش آیه قرآن هست نمیشه بهش داد یا اگر داره باید واجب ازش گرفت معنیش اینه که هیچکس نباید درباره اسلام تحقیق بکنه هر کس تردید داشته باشه در یکی از اصول اسلام تردید داشته باشه حق تحقیق نداره من فکر من اشکالات زیادی به اون مسئله اول تاکنون وارد کردن مسئله کتب ضاله را وارد کردم تا شما به من میگید کتاب غیر اسلامی را حق نداری مطالعه بکنی اون وقت غیر اسلامیشم من مشخص میکنم یک مسئله دیگر را مطرح کردیم گفتیم شما باید حتما تحقیق کنید و حتما هم باید به نتیجه که برسیم همه حرف های وحشتناکیه ولی به باور من این علی ۱۳۹ از اون قبلی ها وحشتناکتره که شما بگویید که به هیچ انسانی که اسلام را در بس قبول نمیشه قرآن را داد یا آیهای از قرآن را داد یا کتابی که توش آیه قرآن آمده داد و اگر میتونی باید ازش بگیری این خیلی وحشتناکه اگر این مسئله را کنار مسئله کتب ضاله بگذاریم که شما گفتید کتب کتاب ذالک گفتید چیه کتابی که توش یک مسئله یه حرف به اصطلاح غیر اسلامی آمده باشه شما این را گفتید بنابراین یک نفر که در الان کودک و بالغ شده و میخواد تحقیق بکنه کتاب غیر اسلامی طبق مسئله کتب ضاله حق نداریم بهش بدیم برق نداره بخونه کتابی نداره به خونه چون آقای قرآن توش اومده بچه که بالغ شده و تردید الان داره و میخواد ببینه چی چی حقه نه کتاب غیر اسلامی هیچ کتابی که مطابق با اسلام باشه حق داره بخونه و نه هیچ کتابی که هیچ کتابی که غیر اسلامی باشه یعنی برق مثلاً غیر اسلامی توش باشه یا ضد اسلامی توش باشه نه اون را میتونه بخونه و نه کتابی که اسلامی باشه میتونه بخونه شما دارید به بچهتو هیچ کتابی اعم از اسلامی و غیر اسلامی نخون ولی اصول دینت را تحقیق بکن باید اصول دینت حتما تحقیقی باشه بسیار ناجور خب معنی نمونه ها را عرض میکنم و میخوام بگم که اینها چقدر با حقوق انسان سازگار حق اولیه انسان اینه که تحقیق مسئله کتب ضاله و مسئله حرمت دادن قرآن به غیر مسلمان یا به کافر به تعبیر این دوتا را که کنار هم میذاریم معنیش این میشه که حتی بچه خودمون وقتی بالغ میشه نه که تا به اسلامی مجازیم بهش بدیم نه کتاب غیر اسلامی مجازیم بهش بدیم حتما هم باید تحقیق بکنه این حرف به اندازه ای و بد و غیر خردمندان است که شاید کمتر اگر عمداً کسی بخواد حرف نامعقول بزنه بتونه حرف اینجوری بزنه اگه تصمیم بگیری که من میخوام یک حرف کامل نامربوطی بزنم تصمیم دارم که حرف کاملاً نامربوطی بزنم اینقدر نمیشه نامربوط حرف زد که گفت بچه الان بالغ شد ۱۵ سالشه حتما باید تحقیق کنه هیچ کتاب اسلامی بهش هیچ کتاب غیر اسلامی هم بهش نمیدم نه اسلامی نه غیر اسلامی من نمیدونم این آیا پرتر از این هم میتوان حرف زد یا نه خب من از این مسئله میگذرم میپردازم به مسئله بعدی ویژگی یعنی الان کسی بگه که این دو تا مسئله ربطی به هم نداره خوب شاید ارتباط ظاهرشون در هر دو قرآن هر دو درباره قرآن این ارتباط را داره با مسئله یه چیز دیگری هم این دوتا مسئله را به هم ربط و اون اینکه انسان مهم نیست حرمت قرآن مهمتر از حرمت انسان برای احترام به قرآن باید حق اولیه همه انسانها را نادیده مسئله دوم نه بحث در مورد کافر نیست بحث درباره مسئله ۱۴۰ رساله آیت الله خمینی یا توضیح المسائل این مسئله تمام میگه که در مسئله ۱۴۰ اگر ورق قرآن یا چیزی که احترام آن لازم است مثل کاغذی که اسم خدا یا پیغمبر امام برام نوشته شده است نوشته شده در مستراح بیفتد اسم امام درش نوشته شده خوب اسم خدا اسم پیغمبر بیرون آوردن و آب کشیدن آن اگر چه خرج داشته باشد واجب است افتاد توی چاه هر چقدر هزینه داشته باشه شما پیدا کنی و بیاری یه ذره کاغذ بود روش نوشته شده بود محمد صلی الله علیه و آله علی علیه السلام این کاغذ افتاد توی چاه توالت شما واجبه به هر هزینه ممکن بری و این کاغذ را بیرون بیاری و تطهیرش بکنی آب بکشی با آب کشیدن آن گرچه خرج داشته باشد واجب است هزینه سنگینی هم داشته باشه واجبه که این کار را بکن جواب میخوام بگم انسان مهمه یا اگر بیرون آوردن آن ممکن نباشد باید به آن مستراح نروند تا یقین کنند آن ورق پوسیده است عرض کنم خدمت شما که خود این کتاب را نگاه کنید القرآن الکریم خود این کلمه قرآن جز آیه قرآن هست یا نیست همچین ماده اگر مثلا روی یک پلاستیک روی یک چرم روی یک چی با خط چه نوشته شده باشه یک بسم الله الرحمن الرحیم نه خصوص کاغذ یه الله نوشته شده باشه یه محمد نوشته شده باشه یه علی نوشته شده باشه یه بخشی از قرآن نوشته شده باشه این افتاد توی یک توالت و رفت پایین توالت خیلی مسئله چی هست خوب شما اگر واجبه که با هزینه سنگین هم که شده بیرون بیارین اما اگه نمیتونی بیرون بیاری از این دستشویی دیگه نمیتونی استفاده بکنی تا زمانی که یقین کنی دیگه حل شده دیگه چیزی که روی مثلاً چرم اگه نوشته شده باشه هک شده باشه دهها سال از بین نمیره یعنی شما خب یه چیزی افتاد باید دیگه اون دستشویی را مثلا کلا تعطیل بکنیم اصلا مثلا کلا بریم اصلا اگه تو خونت چاهه اون چاه را درش ببندیم و یه چاه دیگر خوب شماها الان ذهنتون میاد که خب اگر قرآن افتاد جیبی خیلی کوچیک پلاستیکی مثلاً چرمی داره زیپ هم داره اگر از جیب من افتاد توی چقدر وقت طول میکشه که این از بین بره آیا به یک سال و دو سال و ۱۰ سال و ۲۰ سال و طول میکشه پس معنیش اینه که اون چاه باید به همین راحتی بحث خب حالا تا اینجاش شما میگید که قرآن من یه چیز دیگری میگم آیا کتاب اسلامی داریم که توش نام محمد یا علی یا یکی از ائمه یا یک کلمه بسم الله الرحمن الرحیم جوش نباشه همچین چیزی که نداریم تو همه هست معنی این سخن اینه هر کتابی هر کتاب اسلامی مهمم نیست چی باشه کتاب تاریخ اسلام باشه کتاب رساله باشه کتابش اگر از دستت افتاد یک چاه مثلاً مفاتیح کوچک باشه صحیفه سجادیه کوچک باشه این کتاب مثلاً کتابچهای که جزوه کوچکی که دعای کمیل توش نوشته شده یا هر چیزی که یک کلمه الله توش آمده باشه یا محمد باشه یا چی افتاد معنیش اینه که شما باید چاه خانه را کلا تعطیلش بکنید و مثلا شما دیگه نمیتونید تو این دستشویی بره تو خونه هم که معمولا یک دستشویی هست از این دستشویی نمیتونه استفاده کنید تا زمانی که مثلا یه چاه جدید بزنی و از اون چاه دست برداری و یک جاه واقعا تکلیف تکلیف شاه نیست آیا سختتر از این هم تکلیف میشه یک کتاب فرق نداره اینجوری نگاه نکنیم که قرآن افتاد نه گفت کتابی که نام علی توش باشه که نام یکی از ائمه توش باشه نام پیامبر توش باشه نام خدا توش باشه یکی از دو تا کلمه از قرآن توش باشه هیچ کتاب غیر اسلام کتاب اسلامی پیدا نمیکنید تعداد بسیار زیادی از کتابهای غیر اسلامی هم کتابهای مربوط به علوم انسانی تاریخی چیه چه بسا چیزی توش هست شما کتاب مثلاً تاریخ تمدن ویل دورانت میگه اسم حضرت محمد توش نیست کتابهایی که غربی ها هم نوشتن همین حکومت داره یک کتابی که اسم پیامبر توش آمده یا اسم یکی از ائمه توش آمده یا یک کلمه از قرآن آمده توش شما وقتی چی شد باید مجبور که دیگه این دستشویی نرید یه مدتی برید مثلاً خونه همسایه تا اینکه یک چاه جدید بزنید و دستشویی را عوض کنید و به اصطلاح اون موقع برید هرگز نگید شریعت اسلام شریعت سهل است هرگز نگید شریعت سم هست سهل است سهله هست شما فقها به اندازه سختش کردید که بیشتر از این ممکن نیست به اندازه سختش کردید این اسلام نیست این اسلام نیست اسلام اینقدر سخت گیر نیست یعنی چه هر کتاب اسلامی افتاد توی از دستت در رفت یا یه ورقش یا چی تا زمانی که یقین معنیش اینه که هر کس هر کتاب اسلامی یا حتی غیر اسلامی کتابهای کوچک از دستش در رفت افتاد توی چاه مجبور توی توالت افتاد توی چی و رفت توی چاه شما مجبورید که این دستشویی را تعطیل کنید تا هزینه سنگینش به جای خودش تا مدت طولانی که یک سرویس دستشویی جدید بسازیم سهل است آسونه انسان مهمتره یا خدا معذرت میخوام جمله را اشتباه گفتم انسان مهمتره یا کتاب یا قرآن یا چی آسان باشه چون انسان را من ادامه مسئله را باید به آن اگر چه خرج داشته باشه واجب است و اگر بیرون آوردن آن ممکن نباشد باید به آن مستراح نروند تا یقین کند آن ورق پوسیده است چرمی عرق پوستی مخصوصاً اگر هک شده باشه اثر از بین نمیره پس باید این دستشویی را خود کتاب هم این کتاب قرآنی که کوچولو یا یک کتاب کوچک حداقل یه سال دو سال که طول میکشه تا از بین بره این دستشویی باید عوض کنیم به خاطر اینکه یک کتاب اسلامی توش افتاد فرقم نداره مقوله منطقیه دین عملیه خب حالا هیچی و نیز اگر تربت در مستراح بیفتد اگر تربت در مستراح بیفتد و بیرون آوردن آن ممکن نباشد باید تا وقتی که یقین نکرده اند که به کلی از بین رفته به آن نروند های که تو بازار است ادعا اینه که یه ذره مثلاً تربت این هم این رساله آیت الله خمینی که میگه فقط تربت فقط تربت کربلا هم تربت مشهدم هست تربت البته برخی آیت الله زنجانی گفتن تربت کربلاکربلا یه ذره خاک اگر افتاد توی از جیب من افتاد توی دستشویی و خوب اولا که باید هزینه کنم هر چقدر میشه و درش بیارم اولا این مسئله نشد درش بیارم باید دستشویی خونه را عوض کنم همین تربتم یه ماه طول میکشه خوب تا وقتی نکردن به کلی از بین رفته است با مستراح نرود تربت افتاد تا وقتی کامل نشده حق نداره به اون دستشویی بریم خوشحال تصور بکنید یک کاغذ یه صفحه کاغذ یک قلم یک کاغذ کوچیکی که اسم یک امام روش نوشته یه ذره دعا روش نوشته یه چیزی یا یک کتاب غیر اسلامی یا یک اسمی از امام یا پیغمبر توش هست کسی توی جیبش بود و رفت توی دستشویی و این افتاد توی دستشویی یا خوب اینجا شما میگید که لحظه اول چون ما الان تو دستشویی فوری میره تو چاه مثلاً نباید بدون اینکه کسی را اجازه بدیم دستشویی بریم فوری زنگ بزنیم بگیم به کسی از بیرون خودمونم که نمیتونیم بره و واجبه که از توی این چاه در بیاره حتی با هزینه سنگین باید در بیاریم و تطهیر بکنیم و اگر نمیشه در باید توی این نرین من اسم اینو میزارم شریعت سخته سخته خدا ساده است احادیث زیاد اسلامی نیست قرآن میگه دین آسان خدا میگوید من میخوام باشه بر شما خدا در قرآن روایت پیامبر میفرماد دین آسان میفرماد اگر چیزی سخت بود جز دین نیست بنا نیست انسان فدای بعضی چیزهایی که شما میگید واقعیت اینه که به دردسر خیلی جدی میاندازید یعنی توی یک خونه امروزی اینکه چاه را عوض بکنی و یه چاه جدید و تاج ساخته میشه هم تو دستشویی نری هزینه فوق العاده سنگینیه که بعضی زندگیها رو مختل میکنه شما شریعت سهل و آسان پیامبر را و اسلام را فوق العاده سختش کردی اگه یک آیه قرآن را درکمیوسر خدا نمیخواد سختتون باشه اگر روایت میگه چند تا روایت داریم که آقا هر چیزی را که سخت و غیر قابل چی هست من میخوام بگم تکلیف شاق یعنی چی آیا این تکلیف شاق نیست من هزینه فوق العاده سنگین بکنم یعنی به طور متعارف درآمد دو سه ماهم را خرج چی بکنم بعد هم حدود دو سه هفته دستشویی تو خونه امروزی نباشه تکلیف نیست سخت نیست خوب میخوام بگم دین خدا به این اینجا از این جهت میگم که وقتی اینجوری سخت میشه دین بر انسان در واقع دین برای انسان نیست انسان برای دین انسان برای دین یه جمله در انجیل متی اومده تعالیمان یهود سخت میگیرند که چرا مثلاً شنبه که کار حرامه مثلا ارتش سخت میگیرن میگن چرا حضرت عیسی شفا داده روز شنبه ولی نه یه جای دیگه گویا شاگردان حواریون حضرت عیسی مقداری گرسنه بودن از شدت گرسنگی یه تعدادی مقداری خوشه گندم نارس را کف دستمالی و دانههاش رو خوردن از شدت گرسنگی نهالمان یهود گفتن که عرض کنم خدمتتون که چرا شاگردان تو اینجوری شنبه کار میکنید حضرت در یک جا میفرماید بگو ببینم شنبه برای انسان درست شده انسان برای شنبه انسان برای شنبه یا شنبه برای انسان در یک جای دیگر جواب همین مسئله را اینگونه میده اشاره میکنه به یک آیه یک فقره از عهد قدیم در یکی از کتابها کتابهای عهد قدیم اومده که میگه اگر ای آیه را درست فهمیده بودید که آیه اینه رحمت میخواهم نه قربان قربان یعنی احکام شرعی اشاره به احکام شرعی عهد قدیم آمده تو کتاب اگر اشتباه نکنم هوشع نبی ولی حضرت عیسی بهش استناد میکنه میگه اگر اینا را فهمیده بودید که میخواهم نه قربانی سختگیری نمیکردید برای مسئله حکم شنبه و بگید رحمت میخوام نه قربان دین رحمت ما ارسلانک الا رحمت العالمین چرا اینقدر سخت گیریم چرا اینقدر سختش کرد یه عبارت هم باز از انجیل متی باب ۲۳ میخونم براتون از قرآن که خوندم از روایتم خوندم اگه سراغ از کتاب هوش نبی خوندم رحمت میخواهم نه قربانی سخن حضرت عیسی را نقل کردم تو باب ۲۳ انجیل مداحم یه جملهای داره باب ۲۳ یک سخنرانی حضرت عیسیست خطاب به عالمان یهود وای بر شما ای عالمان یهود یکی از جملاتش اینه که بارها سنگین را میبدید و دوش مردم میگذارید و خودتون حاضر نیستید با یه انگشت اونها را حرکت بدید اشاره به اینه که چرا دین خدا را سخت میکنید چرا خدا را غیر قابل تحمل میکنید این کار را انجام دادید خوب ببخشید و صلی الله علی محمد و آل محمد
خلاصه:
لطفاً توجه داشته باشید که همهٔ مشارکتها در راه روشن ممکن است توسط دیگر مشارکتکنندگان تغییر یابند، ویرایش یا حذف شوند. اگر نمیخواهید نوشتههایتان بیرحمانه ویرایش شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد میکنید که خودتان این را نوشتهاید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشتهاید (
راه روشن:حق تکثیر
را برای جزئیات بیشتر ببینید).
کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!
لغو
راهنمای ویرایش
(در پنجرهٔ تازه باز میشود)
تغییر عرض محدود محتوا