تقلید غیرکورکورانه نداریم: تفاوت میان نسخه‌ها

از راه روشن
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
نمونه‌‌هایی از این بازی با کلمات در ادامه مرور می‌شود. اولین نمونه، در ترجمه تفسیر المیزان، در حالی که علامه طباطبایی در متن عربی فقط لفظ تقلید را به کار برده‌اند، مترجمین کلمه «کورکورانه» را از خودشان اضافه کرده‌اند.  
نمونه‌‌هایی از این بازی با کلمات در ادامه مرور می‌شود. اولین نمونه، در ترجمه تفسیر المیزان، در حالی که علامه طباطبایی در متن عربی فقط لفظ تقلید را به کار برده‌اند، مترجمین کلمه «کورکورانه» را از خودشان اضافه کرده‌اند.  
  والأمر بذكر هذه النعمة مبني على ما عليه دأب القرآن أن يضع تعليمه على بيان العلل والأسباب ، ويدعو إلى الخير والهدى من وجهه من غير أن يأمر بالتقليد العامي المعمى ، وحاشا التعليم الإلهي أن يهدي الناس إلى السعادة وهي العلم النافع والعمل الصالح ثم يأمر بالوقوع في تيه التقليد وظلمة الجهل.
  والأمر بذكر هذه النعمة مبني على ما عليه دأب القرآن أن يضع تعليمه على بيان العلل والأسباب ، ويدعو إلى الخير والهدى من وجهه من غير أن يأمر بالتقليد العامي المعمى ، وحاشا التعليم الإلهي أن يهدي الناس إلى السعادة وهي العلم النافع والعمل الصالح ثم يأمر بالوقوع في تيه التقليد وظلمة الجهل.
 
لكن يجب أن لا يشتبه الأمر ولا يختلط الحال على المتدبر الباحث ، فالله سبحانه يعلم الناس حقيقة سعادتهم ، ويعلم الوجه فيها ليتبصروا بارتباط الحقائق بعضها ببعض ، وأن الجميع فائضة من منبع التوحيد مع وجوب إسلامهم لله لأنه الله رب العالمين.
لكن يجب أن لا يشتبه الأمر ولا يختلط الحال على المتدبر الباحث ، فالله سبحانه يعلم الناس حقيقة سعادتهم ، ويعلم الوجه فيها ليتبصروا بارتباط الحقائق بعضها ببعض ، وأن الجميع فائضة من منبع التوحيد مع وجوب إسلامهم لله لأنه الله رب العالمين.
[https://lib.eshia.ir/12016/3/369 متن عربی]
[https://lib.eshia.ir/12016/3/369 متن عربی]


و ترجمه فارسی:
و ترجمه فارسی:
  و اينكه خداى تعالى امر مى‌كند به يادآورى اين نعمت، اساسش رسم و عادتى است كه‌ قرآن كريم دارد و آن اين است كه تعليمات خود را با ذكر علل و اسباب بيان نموده و از اين راه، خلق را به سوى خير و هدايت دعوت مى‌كند، بدون اينكه مردم را وادار به تقليد كوركورانه بسازد، و حاشا از تعليم الهى كه بشر را به سوى سعادتش يعنى به سوى علم نافع و عمل صالح هدايت نموده، حيرت، تقليد و ظلمت جهل را هم تجويز نمايد ولى لازم است كه مساله بر اهل علم و تدبر مشتبه نشود (و بدانند كه ممنوعيت تقليد در تشخيص راه سعادت، منافاتى با تسليم شدن براى خدا ندارد. به اين معنا كه مورد هر يك غير مورد ديگرى است، آنجا كه تقليد ممنوع است، مسائل مربوط به اصول و معارف اصولى دين است. و آنجا كه جاى تسليم است، مسائل فروع و احكام عملى است. مترجم )
  و اينكه خداى تعالى امر مى‌كند به يادآورى اين نعمت، اساسش رسم و عادتى است كه‌ قرآن كريم دارد و آن اين است كه تعليمات خود را با ذكر علل و اسباب بيان نموده و از اين راه، خلق را به سوى خير و هدايت دعوت مى‌كند، بدون اينكه مردم را وادار به <u>تقليد كوركورانه</u> بسازد، و حاشا از تعليم الهى كه بشر را به سوى سعادتش يعنى به سوى علم نافع و عمل صالح هدايت نموده، حيرت، تقليد و ظلمت جهل را هم تجويز نمايد ولى لازم است كه مساله بر اهل علم و تدبر مشتبه نشود (و بدانند كه ممنوعيت تقليد در تشخيص راه سعادت، منافاتى با تسليم شدن براى خدا ندارد. به اين معنا كه مورد هر يك غير مورد ديگرى است، آنجا كه تقليد ممنوع است، مسائل مربوط به اصول و معارف اصولى دين است. و آنجا كه جاى تسليم است، مسائل فروع و احكام عملى است. مترجم)
 
و متاسفانه مترجمین در ادامه متن هم رسم امانت‌داری را رعایت نکرده و جملات آخر علامه را حذف و به جای آن مطالب متفاوتی را در پرانتز، البته با ذکر «مترجم» آورده‌اند که حداقل مشکلش این است که خواننده فارسی‌زبان را از اصل آنچه علامه نوشته اند محروم کرده‌اند.

نسخهٔ ‏۲۵ مهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۰۹:۱۸

در متون و مقالات و مباحثات مختلفی مشاهده می‌شود که افراد عبارت «تقلید کورکورانه» را به کار می‌برند و فقط این نوع تقلید را ناپسند می‌دانند. این متن به این خواهد پرداخت که این عبارت معنایی ندارد و تنها بازی با کلمات است.

کورکورانه بودن جزئی از تعریف تقلید است. طبق تعریفی که در قسمت ؟ ارائه شد، تقلید یعنی پیروی بدون علم و بدون سوال از دلیل و بنا به تعریف آقای سیستانی در همان قسمت، یعنی پیروی بدون بصیرت که به زبان فارسی می‌شود بدون چشم (و گوش) باز و اصطلاحا «چشم و گوش بسته» و در آخر «کورکورانه». بنابراین، اگر بپذیریم خود تقلید یعنی «پیروی کورکورانه»، در این صورت عبارت «تقلید کورکورانه» به معنای «پیروی کورکورانه کورکورانه» خواهد بود که ترکیبی اضافی و حشو و بی‌مورد است. همچنین عبارت «تقلید غیرکورکورانه» به معنای «پیروی کورکورانه غیرکورکورانه» می‌شود که خودمتناقض و کاملا بی‌معناست.

نمونه‌‌هایی از این بازی با کلمات در ادامه مرور می‌شود. اولین نمونه، در ترجمه تفسیر المیزان، در حالی که علامه طباطبایی در متن عربی فقط لفظ تقلید را به کار برده‌اند، مترجمین کلمه «کورکورانه» را از خودشان اضافه کرده‌اند.

والأمر بذكر هذه النعمة مبني على ما عليه دأب القرآن أن يضع تعليمه على بيان العلل والأسباب ، ويدعو إلى الخير والهدى من وجهه من غير أن يأمر بالتقليد العامي المعمى ، وحاشا التعليم الإلهي أن يهدي الناس إلى السعادة وهي العلم النافع والعمل الصالح ثم يأمر بالوقوع في تيه التقليد وظلمة الجهل.
لكن يجب أن لا يشتبه الأمر ولا يختلط الحال على المتدبر الباحث ، فالله سبحانه يعلم الناس حقيقة سعادتهم ، ويعلم الوجه فيها ليتبصروا بارتباط الحقائق بعضها ببعض ، وأن الجميع فائضة من منبع التوحيد مع وجوب إسلامهم لله لأنه الله رب العالمين.

متن عربی

و ترجمه فارسی:

و اينكه خداى تعالى امر مى‌كند به يادآورى اين نعمت، اساسش رسم و عادتى است كه‌ قرآن كريم دارد و آن اين است كه تعليمات خود را با ذكر علل و اسباب بيان نموده و از اين راه، خلق را به سوى خير و هدايت دعوت مى‌كند، بدون اينكه مردم را وادار به تقليد كوركورانه بسازد، و حاشا از تعليم الهى كه بشر را به سوى سعادتش يعنى به سوى علم نافع و عمل صالح هدايت نموده، حيرت، تقليد و ظلمت جهل را هم تجويز نمايد ولى لازم است كه مساله بر اهل علم و تدبر مشتبه نشود (و بدانند كه ممنوعيت تقليد در تشخيص راه سعادت، منافاتى با تسليم شدن براى خدا ندارد. به اين معنا كه مورد هر يك غير مورد ديگرى است، آنجا كه تقليد ممنوع است، مسائل مربوط به اصول و معارف اصولى دين است. و آنجا كه جاى تسليم است، مسائل فروع و احكام عملى است. مترجم)

و متاسفانه مترجمین در ادامه متن هم رسم امانت‌داری را رعایت نکرده و جملات آخر علامه را حذف و به جای آن مطالب متفاوتی را در پرانتز، البته با ذکر «مترجم» آورده‌اند که حداقل مشکلش این است که خواننده فارسی‌زبان را از اصل آنچه علامه نوشته اند محروم کرده‌اند.