آیه ۷۵ - ۷۷ از سوره بقره

نسخهٔ تاریخ ‏۱۸ آوریل ۲۰۲۵، ساعت ۰۴:۲۹ توسط Admin (بحث | مشارکت‌ها)

فایل صوتی

متن زیر برگردان فایل فوق توسط هوش مصنوعی و بدون ویرایش، حاوی اشکالات زیادی است.

بسم الله الرحمن الرحیم تاملاتی داشتیم روی آیات الهی که رسیدیم به آیه ۷۴ و الان آیه ۷۵ و فقط هم تحمل می‌کنیم که ببینیم که چگونه ترجمه بکنیم چون بنده معتقدم که تفسیر نیاز نداره قرآن مجید و فقط همون ترجمه کفایت میکنه منتها ترجمه که میکنیم ترجمه آن به قرآن هست یعنی قرآن را با خود قرآن یعنی مجموعه قرآن را در نظر می‌گیریم و باهاش هر واژه‌ای را هر اصطلاحی را ترجمه می‌کنیم خب اینا نکاتی بود که قبلاً هم عرض کرده بودم ولی چون فاصله افتاد اینا دیگه تکرار کردند بریم سراغ بعدی آیه ۷۵ سوره بقره اف تطمعون ان یومن لکم وقد کان فریق منهم یسمعون کلام الله ث آقای فولادوند اینگونه ترجمه کرده اون بحث قبلی در مورد یهودیان بوده میگه بله آیا طمع دارید که به شما ایمان بیاورند با آنکه گروهی از آنان سخنان خدا را می‌شنیدند سپس آن را بعد از فهمیدنش تحریف می‌کردند و خودشان میدانستند خوب به نظر میرسه که این ترجمه که ایشون کرده کاملا فقط یک کلمه اینان توی آیا طمع دارید که اینان آورده توی قلاب که مد نظرم قلاب‌ها رو که کامل حذف می‌کنیم طمع دارید که به شما ایمان بیارد بیارن یعنی چی یعنی قبل گفتیم یهودیها با آن گروهی از آنان سخنان خدا را میشنیدند سپس آن را بعد از فهمیدنش بعد بعد ما اقلو داشت بعد از فهمیدنش تعریف می‌کردند خوب آقای خب به نظر من ترجمه آقای کسی روان‌تر مثلاً آقای طاهری میگه آیا انتظار دارید که قلاب یهودیان لازم نیست قلاب معلومه آیه قبلش به حقانیت شما اعتراف کند لکم آها این یه مسئله ایست حالا این باید قابل توجه ببینیم حق با کدام یک از اونها اینهاست آقای فولادوند میگه آیا سلام علیکم آیا طمع دارید اینان به شما ایمان بیاورند داره به مومنان میگه میگه به مومنان ایمان میارن به مومنان ایمان میارن مردم یا به خدا و پیامبر ایمان میارن خوب افونه اینجوری معنی کرده شما حالا داوری کنید آیا انتظار دارید که یهودیان به حقانیت شما اعتراف کنند به شما ایمان آورند را ترجمه کرده به حقانیت حقانیتشم تو قلاب گذاشته در حالی که گروهی تو قلاب دوباره پیشوایان آنان کلام خدا را از تورات می‌شنیدند و با آنکه آن را درک می‌کردند آگاهانه تحریفش می‌نمودند خب این هم از این منی سه تا ترجمه که ها انتظار به آیین پرانتز آیین آیین شما ایمان با اینکه عده‌ای از آنان سخنان شما را میشنیدند و پس از فهمیدن آن را تحریف می‌کردند در حالی که علم و اطلاع داشت برخی از آنان چیکار میکردند سخنان شما را سخنان شما را میشنیدند سخنان شما را سخنان خدا را سخنان و پس از فهمیدن آن را آوردن آیین شما به شما را به آیینش حالا یه چیز قبلش ما چون اصلا ایمان یعنی چی خود کلمه ایمان ما قبلا بارها یعنی به حقیقت گردن نهادن ما ایمان را این معنی میکنیم گردن نهادن به حقیقت این می‌شود ایمان خوب ایمان به شما بیارم خود همینه که من اینجوری ترجمه کنم هیچی نگم کنم نه اضافه کنم به شما ایمان بیارن یعنی به این ایمان بیارن که شما حقید به شما ایمان بیارن یعنی گردن به نهند که شما حق هستید چیزی باید من اضافه کنم نه همون به شما ایمان بیاورند درسته یعنی گردن به حقانیت شما به شما ایمان بیاورند یعنی به حقانیت شما گردن بنهند درسته یعنی حقانیت شما را بپذیرد پس اینجوری ترجمه می‌کنم نه اون ایمان را اون آیین را تو قلاب نه هیچ چیز دیگری را آیا انتظار دارید که حقانیت شما را بپذیرند در حالی که برخی از آن‌ها گروهی از آن‌ها سخنان خدا را سخنان خدا را چی یسمعون دانشمندی از دانشمند آنان دانشمندان آنها سخن خدا را میشن ترجمه هم آقای طاهری هم گفته گروهی از پیشوایان تو قلاب گذاشته پیشوایان پیشوایان او هم حالا مترجم حرکت است حتما توی قلاب هم گذاشته درسته میکنیم وقتی قرآن گفته گروهی از آنان چرا ما میگیم دانشمندان چه ضرورتی داره که ما ترجمه باید بکنیم قرآن میخواست بگه دانشمند نه پیشوا هم نیست همینجور آدم عادیه ولی سخن را کان طریق منهم یسمعون فریق منهم پس هیچ اضافه نمیکیم فقط گروهی از گروهی از آنان خوب اینجا ببینید کان لقد کان فریق منهم یسمعون اینجا نباید فریب فلفل مضارعه چون که کان یسمعون می‌شنیدند ترجمه میشه یعنی گروهی از آنان کلام خدا را می‌شنیدند سوم اینجا فعل مضارع و سپس آن را تحریف می‌کردند تحریف می‌کردند بعد از اینکه میفهمیدن خوب اگه بخوایم یه خورده فارسی تر ترجمه بکنیم اینجوری اگه ترجمه بکنیم چی بگیم در حالی که گروهی از آن‌ها سخن خدا را سپس بله عالمانه آن را بعد از فهم تعریف می‌کردند بعد از درس می‌کردند یعنی وهمی اون رو میگم عالمانه عالمانه فرق داره جاهلانه کسی تحقیق میکنه عالمانه تعریف میکنه آگاهی دانشمند همون که تحریف میکنه من ممکنه تح بکنم یه وقت عالمانه تحریف میکنن یه وقت ندانسته این کار را میکنم برخی از آنها عالمانه کلام خدا را تحریم ببینید هر جا گفتن عالمانه یه چیز دیگه هم کنارش هست میدونی شما چیه عالم که میگن یه چیز دیگه هم کنارش هست که جرم آدم خیلی زیاد میکنه عامدانه آها عالمان که گفتیم یعنی عامدانه یعنی به عمد یعنی عمدی این کار را میکنن حواسشون نباشه فلانه خوب این خیر فقط تنها مسئله خیلی که هست و بخوام ببینم که شما نظرتون چیه اینکه مقصود از یسمعون کلام الله گروهی از آنان کلام خدا را می‌شنیدند سپس بعد از درک عالمانه تعریف می‌کردند مخصوص سخن خدا چی قرآن یا تورات آره دیگه هر دوش می‌تونه باشه هر دوش میتونه باشه آیات قبلی قرآن که اومده قبلا اینجوری بودند سخنان خدا را میشنیدن آیات قبلی نازل شده بود بعد عالم تعریفش می‌کردن می‌تونه تورات باشه کدوم یک از اینهاست به نظر شما سوال کردید یه پرانتز باز میکنه چون کلمه تورات اومد و تورات که الان نزد ما هست اصلا تحریف نشده زمانی که پیامبر کی نه نه آره پیامبر نازل می‌شده خب این قرآن طبق همان آیات میگه تصدیق داره می‌کنه ببینید اصلاً این بحث را کنار بزاریم اینجوری بگیم ای تورات و انجیل و کتاب مقدسی که الان هست زمان پیامبر اسلام هم دقیقا همین جور بود زمان پیامبر اسلام تا الان هیچ تقلید نکرده ببینید این تورات این متون مقدس یهودی مسیحی کلا چون عهد قدیم تورات ببینید تورات بخشی از عهد قدیمه عهد قدیم ۳۹ تا کتاب چهار تا کتاب اولش ۵ تا ۵ تا کتاب اولش تورات عهد جدید ۲۷ تا کتاب ۴ تا کتاب اولش اناجیله قدیم بهش میگن عهد جدید کل این مجموعه اینجوری که الان هست زمان پیامبر اسلام هم دقیقا همین بوده یعنی بعد از اسلام هیچ تغییری نکرد حالا یه چیز دیگه اضافه بهش بکنم هیچگاه هیچ تحقیقی نکرده این دیگه تعجب می‌کنید هیچگاه هیچ تغییری نکرده یعنی چه یعنی از اون زمانی که نوشته کی نوشته شده و کی نوشته کی نوشته شده و کی نوشته تورات را یهودی‌های سنتی و مسیحیای سنتی میگفتند حضرت موسی نوشته در حالی که دانشمندان جدید با علم میگن نه ۸۰۰ سال بعد از حضرت موسی تالیف شده تالیف یعنی گردآوری تالیف یعنی گردآوری قرن ششم پیش از میلاد تالیف شده از ۱۰۰ سال بعد از حضرت موسی بعد از اونم که تالیف شده دست نخوردهاز این کتاب که میگه کتاب نازل شده و تورات نازل شده و حضرت کتاب نه کتاب کتاب یه چیزی به حضرت موسی نازل شده بعد او معلوم نیست چی شده ۸۰۰ سال بعد از حضرت موسی تورات فعلی با استفاده از منابعی که بوده تالیف شده هم توش مطلب حق است هم مطلب باطل هم مطالب حق توشه هم باطل توش هست درسته خوب اون وقت اون روزی که نوشته شده تا الان دیگه پس دستش نبرده همینطور اناجی از اون روزی که طبق قرآن و روایات ما یک کتابی به حضرت عیسی به نام انجیل نازل شده مسیحی‌ها اصلاً قبول ندارن که حضرت عیسی کتاب آورده کتاب نیاورده که چرا چون خود خدا تا پیغمبر می‌فرستاد بهش کتاب میداد حالا وقتی خودش اومد دیگه کتاب بیاره حضرت پیغمبر نیست که حضرت عیسی خود خداست که جسم گرفته اومده روی زمین از مسیحیا میگن تا زمانی که پیغمبر می‌فرستاد باید بهش کتاب وقت خودش اومد دیگه چی جزوه نه یعنی دیگه نه کتاب نه جزوه هیچی حرفاشو میزنه دیگه وقتی تصمیم می‌فرستی بهش کتاب بنابراین حضرت عیسی مسیحا میگن اصلا نباید کتاب آور باشه باید حرف زده باشه پس این کتاب های که اصلا چی اند حرف های حضرت عیسی رو نوشتن حرف های حضرت عیسی یا عمل حضرت عیسی نوشتن در واقع چارت انجیلی که داریم سخن و سیره حضرت عیسیست و اصلا ما به سخن سیره حضرت عیسی نیاز داریم چرا معنی نمیده که کتاب آورده باشه کسی که خودش میاد دیگه نامه میده مثلاً یک کسی خودش اومده مثلا فرض بفرمایید یکی از بستگان شما از خارج خودش اومده الان اینجا بعد یه نامه بگه که من این نامه را برای شما نوشتم معنی نمیده حضرت محمد حضرت محمد و مسلمانان نمیگم خداست که اومده روی زمین که میگن پیامبر خداست کتاب آورده باشه مسیحیا میگن مسیح پیغمبر نیستا خداست که جسم گرفته اومده روی زمین فرق داره ما میگیم پیامبر یه پیامبر حتما باید کتاب بیاد اونا میگن دیگه پیامبر نیست بعد دیگری که ما باید از کجا ثابت بکنیم که این قرآن که اکنون دست ماست همون کتابی است که حضرت محمد صلی الله علیه و آله آورده است طرف خدا یه چیز دیگری یک باید ثابت کنیم ولی الان داریم اعتقادات کتاب آورده یهودی‌ها و مسیحی‌ها میگن حضرت موسی کتاب آورده کتابشم همین کتابیه که الان هست ولی عالمان دانشمندان جدید با دقیق و علمی اثبات می‌کنند که این کتاب ۸۰۰ سال بعد از حضرت موسی با استفاده از چهار تا منبع اون کسی که کتاب نوشته چهار تا منبع دستش بوده با استفاده از چهار تا منبع کتاب تالیف کرده بعد از اینکه تعریف شده داستان خورده حالا از شماره سوال می‌کنم آیا تورات تحریف شده یا نه تعریف شده تعریف وقتی میگی یعنی کتاب همون کتابه چهار جاشو دست بردند تخریب وقتی میگی بالا میاری داری کتاب را غلط تعریف کتاب تاریخ تورات تاریخ قوم اومده تالیف کرده اون وقت شما داری میگی چیه همون تورات کثرت موسی آورد تحریف شده چه ربطی داره کتابی که من نوشتم مطالب حق قرآنی هم تو کتاب من هست درسته خب مثل اینکه کتابی که من تالیف کردم شما بفرمایید که این همون قرآن تحریف شده این مثلاً من یه سوال از شما بکنم کتاب کیمیای سعادت از کیه امام محمد غزالی خب یا مثلا خوب حالا فرض کنیم این کیمیای سعادت را آقای فیض کاشانی ملا محسن که فیض کاشانی اومده شیعه است در واقع شیعی اش کرده یعنی اون اهل سنت دیگه نوشته بوده این قرائتش کتاب از مطابق کیمیای سعادت امام محمد غزالی خیلی مطالب خوب توش هست خیلی زیاد میتونی بگی که حجت البیزای فیض کاشانی همون قرآنه که تحریف شده درسته جمله من درسته ها نه خب محجت الزا مطلب قرآنی خیلی بیشتر توشه تا کتاب چی درسته پس همه شما باید بگی نه حق نداره بگی محجت البرزا همون قرآن که تحریف شده قرآن یه چیزه ملا محسن فیض کاشانی هم یه کتاب تحلیل تالیف کرده به نام محجت البیضا بعد مطالب حق قرآنی را هم توش آورده ممکنه بعضی از مطالب باطل هم توش باشه دیگه ممکنه باطل باشه این پس این نکته مهم پس توجه فرمودید اینجاست که عرض کنم خدمتتون که میگم بین ما مسلمان معروفه که کتاب اونا تحریف شده درسته کلاً این کلمه رو باید پاکش کرد چون کلمه غلط تعریف چیه کتاب یه روزی تالیف شده بعد از اینم که تعریف شده تا حالا سالم مونده شما بگید که پس کتاب حضرت موسی چی شد کتاب حضرت عیسی که مسیحیا اعتقاد ندارن که کتاب آورده ما اعتقاد داریم مثلا کتاب آورده چی شد تو خود عهد قدیم اومده خود عهد قدیم گم شده بود دست نبود و یه نفر اومد گفت که من پیدا کردم و اومد خوند پیش مردم نصف روز طول کشید تا تورات را خوند برای مردم یه جای دیگه دوباره اومده که ازرای کاهن تورات را برای مردم خوند اونجا میگه مثلا هفت روز طول کشید خوندنش یه جا نصف روز خونده شد یه جا ۷ روز خونده شد مثلاً یا حالا من نمیگم سه روز و سه شب یه چیزی اینجوری دانشمندان میگن اونی که نصف روز خوند اون روز صفر مثلا خون اینقدر کتاب موجود عروج بود که مثلا طول کشید یک چیز دیگر به هر حال من پرانتزی که باز کردیم یه خورده طول کشید کلمه تحریف غلط این کتاب‌هایی که دست ما هست عهد قدیم عهد جدید تورات انجی تالیفاً قرآن حسابش جداست این تالیف من فقط می‌خوام بگم نگیم تعریف غلط تعریف کلمه تحریف غلطه کتابی که در قرن مثلا ششم قبل از میلاد تالیف شده و تا الانم سال مونده به نظر شما میشه گفت تحریف شده یعنی چه تحریف شده یه زمانی تعلیف شده یه زمانی هم مونده تحریف یعنی چه فقط یه مسئله دیگه هست حضرت موسی کتابی آورد که این کتاب نیست ولی مطالب حقی از او کتاب تو این کتابم آمده مطالب حقی از او تو این کتابم آمده که شما فرمود هستی قرآن مگه همین کتابت هستش همینی که الان هست تصدیق میکنه ولی به تعبیر علامه طباطبایی تصدیق فی الجمله میکنه جمله یعنی فعل یه چیزی را مثلا مثل این تعبیر این تعبیر شما از این چی میفهمید آیت الله مرحوم آیت الله خمینی گفت که آثار مرحوم مطهری بلا استثنا مفید درسته به نظر شما میتونید نتیجه بگیرید که خوب پس تو آثار مرحوم مطهری یه جمله نی که آیت الله خمینی قبول نداشته باشه می‌تونه نتیجه بگیرید یا نه میشه می‌تونید بگید که تو کل آثار مرحوم مطهری یه جمله نی که آیت الله خمینی قبول نداره تاییدی که آیت الله تایید فعل جمله است نه تایید جمله تا آخرش ۱۰۰% قرآن مجید تصدیق فی الجله کرده نه تصدیق بالجمله یعنی خود قرآن که گفته که ان هازال قرآن اسرائیل اکثر الذی هم فیه یختلفون ای قرآن حکایت می‌کنه بنابراین اسرائیل بیشتر اون چیزهایی که درباره‌اش داستان‌هایی که دربارش اختلاف دارند اختلاف دارند اون وقت تازه وقتی یه بارم میگه مصدق مصدقا و مهیم علیه هم تصدیق میکنه هم ایمنه داره هم تصدیقه هم یعنی یه نوع چیرگی یه نوع چی داره برش بنابراین نه این تصدیق تصدی خیلی زیاده خدا هست باطله خدای یگانه است خدا را باید پرستید غیر خدا را نباید پرستید مثلاً ظلم نباید کرد اخلاق را باید رعایت کرد دروغ نباید گفت خوب تورات اومده به مستمندان باید رسیدگی کرد خوبم اتفاقاً دیگه باید رسیدگی کرد خوب میگه بعضی چیزاش واقعا قشنگه خیلی قشنگه مثلا میگه وقتی درو می‌کنی ته درو می‌کردد قدیم که مردم بودن یک کسانی میومدن ته زمین خوشه جمع می‌کردن بهشون می‌گفتن خوشه چین اون وقت تورات میگه که زمین درو می‌کنید حق ندارید خوشه‌های تهش را جمع کنید تا اون فقرام که بوتا با یعنیهای سفال های حالا گوشه و کنار زمین را هم حق ندارید بچینید اگه یه بافه گندتون هم تو زمین جا گذاشتید یادتون رفت ببرید حق ندارید برگردید بردارید یه چیزایی هم بمونه برای فقرا خوب حرف های قشنگ زیاد داره کمم نیست درخت انگور که داری انگوراشو می‌چرخ تمیزه تمیزش کنی و نه برام که میاد پرنده‌ها یه چیزایی باشه تمیز حق نداره که هیچی بهش نباشه این دستورات زشته خیلی قشنگه دیگه مثلا میگه الاغ دشمن دشمن توی رای داره میره دشمنت باید حتما تحویلش بده جالب اینجاست که مفسران مسیحی یهودی میگن دشمن یعنی مشرکانا دشمن یعنی دیگه خیلی قشنگ میشه یعنی این مشرک‌هایی که با شما جنگ دارند دعوا دارن نزاع دارن الاغ شدیدی توی راهی داره میره گم شده بعد در خونهپس حرف قشنگ زیادی باطلم هست آره حضرت موسی شبی که می‌خوان از مصر فرار بکنن میگه برید از همسایه خدا بهش میگه برید از همسایه‌هاتون هرچی می‌تونید طلا و نقره و جواهرات بگیرید امانت تا شب بردارید و این هست اون هم هست خب میگیم زشته میگیم هم خوب هست هم بد است بسیار خوب خوب ببینید این آقای برگردیم به اینجا در حالی که گروهی از تو قلاب آقای طاهری میدن گروهی از پیشوایان نه ما حق نداریم اضافه کنیم آنان کلام خدا را تو قلاب نوشته از تورات میشنیدن و خوب شما اولا از کجا از تورات را آوردید چرا کلام خدا را از تورات می‌شنیدن نام خود پیامبر اسلام را میشنیدن داره میگه میشه شنیدم تحریفش می‌کردن اون وقت وقتی میگه از تورات می‌شنید خب فوری کسر شما میگید توجه می‌فرما شما میگید که حالا گیرم آبا و اجدادشون یه جوری بودن که تورات را که می‌شنیدند اینجوریش می‌کردن به چه دلیل میتونه قرآن بگه خب الانم سخن پیامبر اجدادشون تورات را که شنیدن اینجوری کردن این یعنی چی که اجدادشون اینجوری بودن آبا و اجداد من چه ربطی به من داره نه خودشون و خودشون نه تورات را قرآن را قرآن را می‌شنیدند و آقای چیز رفته تو اون وادی که تورات را تحریف می‌گردد نه این خطاست هرجا اومده که کتاب را تحریف می‌کردن تعبیر کلمه تحریف به کار رفته که حالا می‌رسیم توی مقصود تحریف قرآن سخن حضرت محمد کتاب خودشون نه کتاب خودشونو کتاب خودشونم تحریف میکردن ها منتها نه تحریف لفظی تحریف معنوی تحریف معنوی با تحریف لفظی فرق داره تحریف لفظ یعنی آیه رو ما بیایم تغییرش بدیم تو قرآن تحریف معنوی یعنی اینکه متناسب با مثلا حزب سیاسی خودم تفسیر بکنم این میشه تحریم ها از یه آیه قرآن بیام استفاده کنم برای مثلا بگم تاییدی بیارم برای این وضعیت نظام یا امثال اینها و این تحریف معنویه تحریف معنوی میکردن ها همیشه میکردن تفسیر تحریف لفظ اینکه لفظ کتاب تغییر بدی دست ببره تو کتاب یک آیه جابجا کنید تقریر بدی تحریف معنوی یعنی که آیه رو هیچ کاریش نمیکنی ولی یه جوری برا مردم معنا می‌کنید مقصود خودت را برسونی الان تحریف تحریف معنوی تحریف معنوی هم یهودی‌ها می‌کردن هم مسیحیا می‌کردن هم مسلمونا می‌کردن هم ما الان میکنیم تحریف معنوی یعنی آیه را مطابق میل مون معنی کنیم آیه رو مطابق اعتقادات خودمون معنی کنیم این تحریف معنوی اما تحریف لفظی صورت نگرفت آقای به اصطلاح طاهری تو قلاب نوشته تورات را نه نه قرآن نبود که تورات را یحرفون ی کلام الله یعنی همین قرآن را می‌شنیدند همین سخن پیامبر اسلام را که می‌شنیدند یعنی نگو نسل‌های پیشینشون چه کار می‌کردن همینایی که الان هستند کارشون این بود اون وقت میگه گروهی از آن این کار را میکردند مقصود اینه که چه جور میخوای ایمان بیارن در حالی که این امر بینشون رواج داشته اگه یک عده‌شونم سخنان پیامبر اسلام را تحریف می‌کردند او بقیه که می‌شنیدن چه جوری میشنیدن درست شد یه همه که نمی‌تونستن سخن پیامبر بشنوند که سخن پیامبر را همه مسلمان‌ها هم نمی‌شنیدن که تو مدینه بودن همه که نمی‌شنیدن که مثلاً زن‌ها که تو خونه بودن کجا سخن پیامبر همه مردم بودن الان یا آیه میومد این آیه را چند نفر پیامبر همه مردم مدینه رو که نمی‌تونست جمع بکنه بگه بشنوید تا حالا تازه مدینه را بشنوید اوکی تو یمن بود چی به او چه جوری بگه حتی مردمی هم که پیام آیه قرآن را زمان پیامبر اسلام می‌شنیدند از زبان پیامبر که نمی‌شنیدند شوهرش تو خونه میومد و میگفت امروز این آیه بر پیغمبر نازل شده اینجوری شنید حالا او که نقل میکنه تحقیق کنه چی اون که نقل میکنه که تحریف کنه معنیش عوض کنه چی کنه خب اون بنده خدایی که با واسطه میشنوه دیگه هدایت نمیشه دیگه داره می‌فرماد چه جوری امید دارید که به تو ایمان بیارن در حالی که کارشون اینه دیشون اونایی که سخن پیامبر اسلام را آیات قرآن را می‌شنیدند و وارونه برای مردمشون نقل می‌کردند تحریف می‌کردند اما شما میخوای نتیجه بگیری اون که تو خونه شنید اگر هم ایمان نیاورد تقصیری نداره آره آره معمولا اکثریت جام که تحت سلطه مثلاً یه نخبگان هستند اونا تقصیر ندارن اینا نمی‌ذارن اونا حقیقت را بفهمم همه جا هست و مهمترین وظیفه آدم اینه که از تحت سلطه دیگران عالمان غیر عالمان حاکمان این تو اون زمان ممکنه رئیس قبیله بوده نه ضرورتاً عالم‌ها رئیس قبیله میومد حرف های پیامبر را میشنید میرفت برای قبیلش نبود وارونه نقل و این تحریفه عامدانه است ولی صحبت سر تورات نیست صحبت سر پیام حرف های پیامبر اسلام این آیه هم در مورد پیامبر اون خطاست که ایشون فرموده که امید داری که اینا ایمان بیارن اینا یه عده شون سخن خدا را می‌شنیدن رفتن برای دیگران نقل می‌کردن وارونه نقل می‌کردن خب اینا تحریف کردن که ایمان نمیاد که وارونه براشون نقل شد که ایمان نمیاد ایمان نمیارن اینا داره میگه دانشمندان منظور دانشمندا نیست همون مردم عادی هم میشه رئیس قبیله دانشمند نداریم آیه قرآن دانشمند نداره گروهی از آنها ما این گروه رئیس قبلی چرا آیه دیگه میگه که هر کاری بکنی بالاخره اکثریت به تو ایمان نمیارن هر کاری بکنیم اکثریت به تو ایمان نمیارن ایمان آدمای بدی ضرورت هستنا یا برخی اینجوری بخوان بفهم یعنی اکثریت انسان‌ها بدن نه نه بد نیستن که اتفاقاً آدمای خوبیم هستند منتها حقیقت درست بهشون نمی‌رسه با واسطه میرسه حقیقت بشو اون وقت سخته که شما الان از یک کشاورز انتظار داشته باشی که مثلا بیاد اسلام رو از سرچشمه بگیره و بفهمه و سلطه عالمان دیگران که توی ۱۴۰۰ سال با دین هر کاری خواستن کردن بیرون بیاد نمیشه سلطه بیرون بیاد سخته کار اون نیست همین قدری که باشه من آدم خوبی شکافی لازم نیست خدامم که انتظار ازش نداره خودمم که به همین شکلی که ما چقدر می‌تونیم ادعا کنیم که رفتیم اسلام واقعی را شناختیم کشاورز ما مغازه داره ما اینا چقدر می‌تونن این ادعا رو بکنن اکثر مردم اونا نمیتونن این ادعا بکنن از عهده اش هم بر نمیان اونجا هم مردم یهودی ها مسیحیا همینجور بودن رو کشاورز بود پیامبر را نمیدید پیامبر را که نمید دیده یکی میومده میگفته بهش یه پیامبر اومده اینجوری میگه نقل میکنه اونایی که تو شام بودن زمان خلیفه دوم همون زمان خلیفه دوم حاکمشون چی شد معاویه معاویه حاکم شد اون وقت مسلمان شدند ولی چه قرائتی از اسلام را باهاش آشنا شدند معاویه بهشون میداد که معاویه بهشون میداد اگر میخواست علی علیه السلام را کاملا وارونه اش بکنه این کارو میکرد دیگه و کرد یه جوری پس بنابراین و ما اکثر الناس ولو هرسته به مومنین اکثر مردم حتی حرص بخوره جوش بخوره چی بکنی ایمان خواستن بگن اکثریت بدن از این استفاده کنه اکثریت نگو اکثریت رای فلان عکس نگو اکثریت بدبخت البته این حرف غلطه اکثرشون ایمان نمیارند نه که اکثرشون عناده با حق دارند ها نه اتفاق اکثریت با حق ندارن حق درست بهشون نمیرسه متفاوت رخ بده ممکنه یک درصدی مثلا برای طرف حقیقت روشن بشه و فلان ولی اکثری آدم ها با حقیقت عناد ندارن دشمنی ندارن بدشون رسیده بد بهشون رسیده همین الان ما داریم بد می‌رسونیم دیگه شما این جوان ها فکر میکن همه خورده شیشه دارن خب اعمال ما سخنان ما میشن اعمال ما اعمال درستی به نام اسلام نیست اون زمان ولی الان باید همه چیزهایی تبلیغاتی آدم برای اینکه دستگاه های تبلیغاتی خودشون همه دست به دست هم دادن که وارونه همه چیو داره وارونه میکنن خود اونا ما خوندی که تو تلویزیون میارن صحبت اصلا داره وارونه میکنه یعنی اصلا اصلا اخوندی میارن که بارون نمیکنه اگه وارونه نکنه جای خودشه و زنده نگهدار باطل به تعبیر قرآن آب زیر آب اون حق روش باطل تعبیر قرآن اینا ولی کف نیم ساعت دیگه از بین میره آب پیدا میشه این شکلی مثالی که قرآن میزنه خوب بریم پس بگیم که تحریف تحریف خود سخن پیامبر اسلام را تحریف می‌کردند آیه بعدی آیه ۷۶ و اذا لق الذین آمنو قالو اذا خلا بعضهم الی بعضن قالو تحدثونم بما فتح الله علیکم بهی عند ربکم افلا تعقلون ببینیم آقای فولادوند معنی کرده چون با کت و دوباره تو قلاب گذاشته لازم نیست تو قلاب بزاریم داره مطلب میگه معلومه آدم داره همونایی که درباره شان حرف میزد لازم نیست چیزی اضافه کنیم عرض کنم که میگه و چون اینجوری بگیم چون با کسانی که ایمان آورده اند برخورد کنند میگویند ما ایمان آورد بله ما ایمان آوردیم ما پذیرفتیم ما ایمان آوردیم ما ایمان آوردیم و وقتی با همدیگر خلوت می‌کنند می‌گویند چرا از آنچه خدا بر شما گشوده است تحت الفظی فتحه یعنی گشود یعنی گشودن فتح باب شنیدید فتح با یعنی باز کردن دهر یعنی گشودن در یعنی مقصود کوچک خدا بر شما آشکار کرده است عرض کردم می‌گوید چرا از آنچه خدا بر شما گشوده است برای آنان حکایت میکنید تا آنان تو قلاب نوشته به اسم ب تا آنان به قلاب استناد آن پیش پروردگار کان بر ضد شما استدلال کند آیا فکر نمی‌کنید ببینید اینجوری ببرید ذهن ناله قبل از اینکه معنی را خوندید حرف اینه کی یک کسایی میگفتن ایمان آوردیم ایمان آوردیم یه چیز دیگری را هم میگفتند میگفتن که نه جین قبلیمون هم ضد آنکه شما میگید نگو بوده این قبلش مثلا حضرت موسی را زده خدا هست خدای یگانه حالا شایدم یه تعبیری که گفتم که یه پیامبری مثلاً خواهد آمد که هست توی تورات کنونی میگن که خب اینا میومدن و می‌گفتن آره ایمان آوردم دین ما دین قبلی ما ضدیت با دین الان دیگران بدن وقتی خلوت میکنن بهشون بگن شما چرا اون چیزهایی که خدا برای شما آشکار کرده پیششون میگی تا اینا فردا پیش خدا احتجاج کنن علیه ما بگن آقا تو بر طبق کتاب خودت میدونستیم پیامبر اسلام حقه و ایمان نیاوردی مطلب روشن بشه تا بعد بریم لفظش را که پذیرفت دیگران میگن که چرا شما قبول کردید که این چیزایی که این پیامبر میگه مطابق منطبق با اون چیزایی که قبل از حضرت موسی اومده بود تایم فردا پیش خداوند علیه ما احتجاج کنند بگن که اینا میدونستن که محمد حقه ولی بهش ایمان نیاوردند این خب حالا ببینیم تحت الفظی میخوام بگم ترجمه روشن چون با کسانی که ایمان آوردند برخورد می‌گویند ما ایمان آوردیم و وقتی با همدیگر خلوت می‌کنند می‌گویند چرا از آنچه خدا بر شما گشوده است یعنی آشکار کرده است برای آنان حکایت می‌کنید تا آنان استناد تو قلاب حذفش می‌کنم به آن پیش پروردگارتان به ضد شما استدلال کند آیا فکر نمی‌کنید افلا تعقل نمیکید نگید اینا رو که حرف اینه آیا ممکنه یک کسی هم پیدا بشه بگه که پیش مردم پیش مسلمونا که تو تورات ما اینا اومده فردا همین حرفا رو می‌گیرن پیش خدا احتجاج میکنن میگن اینا با هم داشتن پیدا میشه که همچینی بگه حالا می‌خوام برای اینکه یه خورده بگیم آره همه جوری شما باورتون میشه که یک کسی بگه مثلا آمریکا و اسرائیل دست به دست هم دادند و دارند با دقت زیر نظر گرفتن که کی امام زمان ظهور میکنه که بکشنش توجه کردید آخه معنی این حرفی نیست که آمریکا و اسرائیل اعتقاد دارند که یه امامی هست که غایبه و حقه اینا رو اعتقاد دارند عرض کنم که اعتقاد دارند به اینها که یه امامی هست مال ارتباط با خدا هم داره خدا هم می‌فرستدش الانم غایبه اون تا دوربین همه جا گذاشتن که هر وقت ظهور کرد بکشنش به نظرتون میشه کسی اینقدر عقلشو تعطیل کنه که همچین حرفی رو بزنه خیلی باید عقل اسرائیل و آمریکا به امام زمان ما باور دارند معنیش اینه دیگه اونا باور داره باور دارن به امام زمان ما همه آمریکا اسرائیل حرفای ما راجع به امام زمان را صد در صد بشه اعتقاد دارد اون وقت میگن که دوربین گذاشتن چی گذاشتن که هر جا زورتر بکشنش ببین این پرت و پلا رو خیلی پرت و پلا هست پس میگه یا نه هست بزنید آخوند میگه اینم پرت و پلاست که بگی که چرا برم مردم آشکار میکنید برای مسلمانا تا روز قیامت به خدا پیش خدا بگن اینا می‌دونستن محمد حق و ایمان نیاوردن برای ما خنده داره مگه میشه یه همچین آدمی باشه همونطور که اون آدم الان هست و جلوی چشممون میبینیم این آدم هست که حرف میزنه اینجوری میکنه هست تو بزنید راجع میگه آقا امام زمان استکبار جهانی همه قدرتش بسیج کرده که امام زمان همین که اومد به قتلش برسون یعنی استکبار جهانی بیش از ماها اعتقاد داره به امام زمان اعتقاد داره که امام زمان هست و ظهور خواهد کرد آقای من طاهری را ببینم چی معنی کرده وقتی افراد با ایمان را ملاقات می‌کنند خب اینجا میگویند ایمان آورده ایم و چون با یکدیگر به خلوت نشینند میگویند چرا آنچه ببینید اینجا دوباره تو قلاب گذاشته آنچه از خصوصیات پیامبر که در تورات آمده و قلاب بسته خدا تو قلاب دوباره راه آگاهی از آن را بر شما گشوده است ببین چقدر اضافه کرده اضافه کنیم حق نداره اضافه کنیم لازم نیست پیامبری پیامبر اسلام را گفته باشند که میتونه باشه منم که اشاره کردم همین که گفته باشه که آقا این مطالبی که داره ایشون میده به تورات هم اومده کتاب خودمونم هست همین که اینو گفته باشه کافیه قلاب ها را حذفش میکنیم اینجا دوباره این قلابی که شون آورده نباید بگیم ضرورتاً ظهور چیه پیامبر این باورهایی که پیامبر اسلام اینکه پیامبر اسلام میگه که اخلاق را رعایت کنید اینکه پیامبر اسلام میگه حقوق انسان‌ها را رعایت کنید پیامبر اسلام میگه به همدیگر را نکشید جنگ نکنید صلح کنید چه کنید اینا تو دین خودمون اومده خوب خیلی چیزهای دیگر ممکن بگفته باشن بنابراین این من توی این قلاب ها رو خیلی من مخالفم باش هنگامی که مومنان را تو قلاب بعضی به بعضی دیگر اعتراض کرده قلاب بسته می‌گویند چرا مطالبی را که خداوند درباره صفات پیامبر اسلام با قلاب بسته برای شما بیان کرد به مسلمانان بازگو می‌کنید تا دوباره تو قلاب روز رستاخیز قلاب بسته در پیشگاه خدا بر ضد شما به آن استدلال کنند آیا نمیفهمید همین اینایی که تو قلاب آورده چه ایشون هر سه تا معلم خوندیم هرچی تو قلاب آورده یا لازم نیست اشتباه صفات پیامبر اسلام ایشون بگه که بله می‌گویند چرا آنچه را از خصوصیات پیامبر که در تورات آمده طرف بگه آقا جون این حرفایی که میزنه جوره با اون چیزایی که کتاب ما اومده لازم نیست خود پیامبر ممکنه چیز دیگر پس چیزی تو قلاب نگذاریم اینجوری ترجمه میکنیم و آنگاه که ایمان ملاقات میکن دیدار میکنند با مومنان میگن که گفتن یا میگن گفتن ایمان آوردیم و هر وقت خلوت می‌کنند بعضیشون با بعضی یه جایی میگن که آیا صحبت می‌کنید با اونا درباره اون چیزایی که خدا برای شما آشکار ساخته تا اونا روز قیامت مثلا پیش خداوند روز قیامت نباید بیاری تا پیش خداوند اینا احتجاج علیه شما بکنن حجت بیارن بگن اینا میدونستن پیغمبر حق مثلا آیا لیحاد چی معنی کردن یا احتجاج بکنه احتجاج بکنن یعنی مثلا حجت آوردن دلیل آوردن بگه که اینا تعقلون چرا عقلتونو به کار نمی‌برید نمی‌بدید استفاده نمی‌کنید و اینجور چیزی را میگید اون آیه بعدم دنبالشه خب حالا شما باشید چی میگید شما باشید شما بسازید چی می‌سازید اینا میگن چرا به مسلمانا میگید تا اینا احتجاج بکن خیال میکنن خدا مسلمونا باید برن پیش بکنن عقلشون نمی‌رسه که چیزی باشه که خدا خودش زودتر از مسلمان می‌دونه که خدا که نمیشه مخفی کاری کرد که آقای بد دقیقاً اولا یعلمون نمی‌دونم چقدر نفهمن آیا ان الله یعلم ما یسرون و ما یعلمون ها اگه نمیدونن خدا اون چیزایی را که پنهان میکنن و اون چیزهایی را که آشکار میکنن میدونه اولا یعلمون ببینید یه نکته اینجا داره یه استفهام چه استفهامیه اول سراغ ترجمه ببینیم ترجمه بله میگه نمی‌دانند که خداوند آنچه را پوشیده می‌دارند و آنچه را آشکار می‌کند می‌داند نمی‌تونن اینا به خداوند همه رو میدونه خوب ایشونم معنی کرده مگر نمی‌دانند که خدا هرچه پنهان و آشکار کنند می‌داند نمی‌داند اصطلاحا بهش میگن استخدام یعنی معلوم میدون گاهی ببین مثلا اینجوری بلی هر جزء الاحسان آیا پاداش نیکی غیر از نیکی جواب خدا را باور داری نمی‌دونی که خدا همه چیو می‌دونه اینجا می‌خوام توجه بکنید چرا میگه کسی که می‌دونه کسی که می‌دونه خدا همه چیو می‌دونه چرا میگه چرا آشکار برای اینکه خیلی چیزهاست ما میدونیم ولی برای فریب دیگران برای اینکه مغزشون را بزنیم و مغالطه میکنیم خیلی وقتا می‌دونیم ولی مغالطه میکنیم طرف داره میگه چرا رفتی ایمان آوردی گفتی تا روز قیامت خدا نجات بکنن خودشم می‌دونه که خدا نیاز به مسلمونا نداره که بیام پیشش بگن که خدا خودش میدونههمون زمان که مردم نمی‌تونستن پیش خدا احتجاج کنند مقصود روز قیامته تا پیش خدا احتجاج بکنه آره پس بنابراین می‌دونه ولی عرض کنم خدمتتون که آره مخفی میکنه نمیگه چی ها خوب در خدمتتون هستم اگه فرمایشی داشته باشید سلامت