جلسه نهم: قرآنشناسی
متن زیر برگردان فایل فوق توسط هوش مصنوعی و بدون ویرایش، حاوی اشکالات زیادی است.
بسمالله الرحمن الرحیم الحمدلله ربالعالمین و صلیالله علیمحمد و آله طاهرین
بحثمون درباره به اصطلاح فقهی نصاب نه باورهای اسلامی بود از انسان شروع کردیم به خدا رسیدیم و به اینکه خداوند پیامبر فرستاده یعنی سؤالش را مطرح کرد تو معدهاش ولی چه دلیلی داریم رفتیم سراغ قرآن مجید که گفته میشه معجزهی زنده اس برخلاف ادیان دیگه که مدعی هستن ما بر گواهی پیشینیان مدنی هستیم که معجزات تا نقد کردن حالتو اسلام این ادعای خوبیه کیر نما بر گواهی پیشینیان ما بر اعجاز عضو زنده و قرآن مجید و بنده راههای متداول برای اثبات اعجاز قرآن را رد کردم و از یک راه خودم رسیدم و اون این نظام و به اصطلاح نه جاز محتوای قرآن نظام عقیدتی نظام اخلاقی نظام حقوقی که در قرآن آمده که یه وقتی اینجوری گفتم دیگه کسی نمیتونه بهت گیر بده که حال این داستان را هم قضیه شهرک نمیتونی مثلا بگی که آی جو مثلا ناقلا که این قرآن را قرائت نقل از روح هست نم دیدید که گاهی میگن که شیخ قرائتی خلاصه فلان آقا یا آقا اینجا بودم نه نه نه آقای کین قرائت قرآن مثلا ما از او هست چی از فلان یک اسم به ذهنم نمیاد آیا این آدمی که قرائتی نقلشده معتبر هست یا نیست گاهی آدم معتبری نبود شبهه میکنند آیا قرائتهای مختلفی از قرآن هست اینها چکارش کنیم آیا قرآن تحریفشده یا نشده کم شده یا نشده اضافه شده یا نشده تمام سوالات رو من از روش میپرم پرش میکنم میگن که در دست من است جاز است تمام دیگه و تمام اون چوبها که موضوع دست من هیچ کدوم نیاز نمیدونم که پاسخ بدم اگر آنکه دست من است اجازه هست موقع میگم که باش اون آقایی که نه فرار کرده آدم خوبی نبوده باشی نمیدونم آدم خوبی بوده یا نه من تو رو نقل و نقل و اعتماد نکردم که من خود کتاب سنجیدم وقتی مفقودی کتاب سنجیدم و فهمیدم که اجازه آقای ناخن هر هرکس میخواد بوده باشه بنابراین مثلا اشکالاتی که آقای اصغر حیدری میکنند آیا تو خوب نه من مساله برام هری میگن آقا این نانوایی که نقض کرده آیا چقدر اعتبار داشته چه نداشته فلان بحث این بود هرچی میخوای بحث اینگونه بکنید اثر تاریخ قربان گردآوری شدیم بدست کی گردآوریشده آیا همش آورده شده زیادی آورده شده کم آورده شده تو قرآن حذفشده قرا نشده هر چی میخواین برید وقتی کتابی که الان جلوم است اثبات میکنم که اجازه برای خودم اصل کاری ندارم که میخواد از شده باش حذفشده باشه ولی میبینم این قرآن اعجاز و محتواش اعتراض و میتواند همه زندگی انسان را احاطه داشته باشی اصولی که از قرآن و درمیارم به اون شکلی که درمیارم میتونه بشریت رو هم الان و هم آینده به اصطلاح اداره بکنه و جهان را به گونهای داره بکنه که بهتر بشه و نه سی و دو عصر که من درآوردن کسانی که اعجاز قرآن را قبول ندارند خوب میخوند و در جواب من میگن که نمیتونید در بیارین سه اصل را زیر دو اصل اگر بتونی در بیاری سی و دو تا اصل میتونه دنیا را گلستان بکن نمیتونی به من میگفتند به ادعای خودم میدونم و به ادعای خودم که تونستم و سی و چهار جلسه دام میافتد به خودم به خودمون بر دیگری که خودم قانع شدم همین حد بیکاری را شنید و قانع شد نشد من نمیتونم که قدرتی ندارم خودم قانع شدم که قرآن محتوای قرآن به همین شکلی که هست اجازه داد بنابراین من تمام اشکالاتی که زیادم هست در باب تاریخ تاریخ گردآوری قرآن چگونگی گردآوری قرآن تحریف قرآن کم شدن قرآن زیاد شدن قرآن نقل کرده قرائت فلان و اما میلیونها نباش هر چی میخواد بوده باشه که دست من رسیده یکی از اعجاز و کافی هم هست برام بیش از اینکه یعنی خوبه کافیه معنی سی و دو اصل که البته سی و دو اصل از اصول عطسه یا اصول فردی دیگری هم میتونم در بیارم از غوغا از کافیه بنابراین من نیازی که یعنی مشکلی برای من اون اشکالات شبهات ایجاد نمیکنه من خیلی برام مهمه اما بس که امروز این یک تکملهای بود برای بحث قبلی اما مسئلهای کیه امروز میخوام به ما تا قبل از جلسه قبل فقط پیامبر باطن را داشت یعنی فطرت و عقل الان با اثبات اعجاز قرآن یک منبع دیگر هم اضافه شد و او هم قرآن مجید هست و از این به بعد ما جدی خوب تا همین جا انسان را بحث کردیم خدا را بحث کردیم سپاس خدا را و بدون مراجعه به قرآن سپاه خود و ویژگیهای خدا یگانگی خدا و خالقیت خدا بر امور دیگر و رسالت حضرت موسی همم چون قرآن اثبات شد ولی قرآن میگه من پیامبری به نام حضرت محمد بود که این کتاب را آورده و رسالتم برام اثبات شد حجت قرآن مسواک شد از اینجا به بعد یک چیز دیگری از این به بعد حرکت کن بر عقائد با سه تا منبع هست فطرت عقل و برهان من سه تا خوب حالا همون طور که یه بحثهای فونگ عجله صاحب داشتیم درباره نه عقل شناسی و سعی کردیم توی عقد دامنه و جهت چاپ یه بحثم امروز میخوایم بکنیم با اعتقادی در مورد قرآن شناسی یه بحث امروزمون عنوان شصت قرآن شناسی بعد از اثبات حجت قرآن منم قرآن حالا چگونه با تو بکشید بلکه مقصودم اینست چه انتظاری از قرآن داشته باشی چه انتظاری از قرآن چه چیزهایی را میتوانیم از قرآن بگیریم و چه چیزهایی را باید بگیریم چه چیزهایی را باید بگیریم چون بحث ما باور کدام باورها را باید از قرآن بگیریم و کدام باورها را میتوانیم از قرآن بگیریم آنجاست بحثه مقصودم از قرآن شناسی به سقف قرآن مجید برا خودش دو تا ویژگی خود قرآن نقلقول میکنیم کی خوب این دوتا ویژگی باید در نظر بگیره یک ویژگی این کیه قرآن کامل طبق ان کل شک تفصیل کل شیء تو نظام اعتقادی این باید معنی کنیم که تفصیل کل شیء که بیان کل شایعه همه چی را بیان کرده و تفصیل همه چی را آوردی خب یعنی چی همه چی یعنی چی همه چی یعنی چی نباید ملکه کنیم خب این یکی یکم اینکه کتاب خودش مدعی است که کتاب مبین آشکار روحشان و میخوام بگم بای الان خود قرآن مدعی است که روشنه میخوایم بریم به لحاظ اخلاقی باید محکم باش نباید برای فهمش نیاز به چیز دیگری داشته باشیم میتونی بگی که میخوای بحث کنیم در هر برش و بعد بگیم سوخت چه نگاهی چه انتظار بحث امروز چه انتظاری از قرآن داشته باشی چه میزان باور هامون رو باید حتما از قرآن بگیریم البته ممکنه یک چیز کسی بگه که معلومه که هیچیک از باورهای ما نباید مخالف قرآن باشد مسلم این بحثم نیستا روشنه که اگر قرآن کتاب عرصه ما شد اجازه شوت و کتاب خدا شد معلومه که هیچ باوری نباید ضد قرآن باشد که کنی بحث نداره ادعا چیز دیگری بس که میخوام امروز بکنم چیز دیگری که چیزهای باید تو قرآن باشه یه وقت چیزی ضد قرآن نیست آیا قرآن درباره ش بحث نکرده اما همهی حرفم اینه که کتابی که مدعی است که ان کل ضایعه تفصیل کل شیء خوب حالا چه چیزایی حتما باید داشته باشی من باید برم و بگم حتما باید به قرآن باش یه چیزایی که میگم اگر توی قرآن نبود از تقبل میکنم نمیتونی یک کتاب مدعی باشه که بیان کل شب تفصیل کل شیء ولی مهمترین مثلا باور رو نیاورده باشی دوست نباش مهمترین باور رو مثلا یک کسی بگی که میگن مهمترین باور یا یکی از مهمترین باورها امامت نمیدونم دیگه مهمترین و بگیم که قرآن در این باره بحث نکرده باشه مخصوصا تعیین شخص امام میآد مقصودم اینه که امام کیه کیستی ما امام چه کسی این مقصود نه چه ویژگیهایی داره به ویژگیهای میتونه داشته باشه میتونیم مثلا ما یک شأنی برای امام قائل بشوی قرآن مجید برای هیچکس قائل نشدی میتونیم یا نه وقتی قرآن که بیان کل شد خیلی مسئله مهمی اوه یک مثل قرآن تبیان کل شریعت تفصیل کل شیء و برخی افراط افراط را پیموده و گفتن حرمت قرآن فیزیک و شیمی و نمیدونم انرژی هستهای و کیک زرد و کشتیسازی و چی و ما هم میشه تو قرآن پیدا کنی و هستی همه چی توی میشه همهی علوم میشه از قرآن ولی نه قبله چی عالمان گفتن که آغاز معلومه هر کتاب موضوعش باید ببینی چیه هرچی که مربوط به هدایت و رستگاری انسانه این چیزای دیگه که مربوط به دنیا اینکه مثلا چند تا کهکشان داریم چندتا کهکشان تو عالم هست یا مثلا منظومه شمسی چند تا هست یا عناصر توی طبیعت چند تا هست ربطی نداره که قرآن بیان بکنه اینارو نرو از جای مثل دیگر و بر جناب استاد ملکیان از قول یک تصریح طلبهای ما حدس میزدیم که طلبه کیه یکی از نزدیکان خودش بود میگفت کی غلبه گفته که من مشهد بودم و آیتالله بهجت را دیدم از آیتالله بهجت پرسیدند که من میخوام هدیه برای خانمها بخرم چی بخرم خوب بهش گفتم اینا کایت وحشت که نمیدونه نباید از بوتیک فروشگاه چه هدیهای به قانون به یه غذایی بد رو نباید بپرسی که چرا میدونم به نه باید از بروز را به پرز و اونا بهتر بلد است هر چند باهاشون برقصم ولی خریدن یا نه عرض کنم که هر و بعد از اینکه آقا از عناصر طبیعت را از مندعلی خود میدن جدول من پرسید چی از کرات بعد از دانشمندان قرآن بنا نیست چیزی را بیان کند آنچه که مربوط به هدایت و رستگاری هست اون و عضله در کتاب لا و فیه و دل متفقین و حسابی هدایت معلومه هدایت به سوی رستگاری هرچی برای هدایت به سوی رستگاری لازمه قرآن باید داشته باشی میخواستم آدم نمیخواد بعد حالا من جدول مندلیف را بدانم یا ندانم نجات و رستگاری دسته نداره که من بتونم یا نه بیشتر مردم نشون نشنیدن واسه نشنیدن کم که من جدول من الان یادم یکصد و چهار تا بود چند تا بودن استادم صد و نه چهار تا فردا ده سال دقیق یادم نیست اضافهشده شده زرد آره ممکنه باش عرض کنم خدمتتون مرا پس افراط نکنید به همه چی قرآن است یعنی فیزیک و شیمی و وقت و جین مردم این کوه انحراف خیلی مضر را خیلی موظفه تو را نزدیک نمیری تجربه کنیم فلان و ازلام بگیر از همهی دنیا از دانشمندان از چی نخ میای آیه و عمر تلف کردن اثباتش سخت میشه ازش درمیاد مثلا پزشکی مثلا من همه نصف از بیمار آرا عنبرنسارا مثلا مداوا میکنم ساله از توش طب اینجوری درمیاد یا نمیدونم روغن بنفشه یا چی چیزای اینجوری از توش آخرش درمیاد چیز درست حسابی درنمیاد اگر مقدار وقت تلف کردن و ضرر زدن به مردم به یه مقداری هم آدمهای ساده را به کشتن میده چه میکنه و نه انتظار نابجا درست نیست که از فصل همچین ولی کفش آنچه که مربوط به هدایت و رستگاری است قربان محمدپور دارم ش دار دیگه باید کامل داشته باشی نمیتونی بگی یه چیزی نداره خوب اینجاست کی میگیم کی قرآن درباره خداشناسی باید با عقل خدا را شناخت ما هم جلوتر بحث کردیم قبل از اثبات قربان ولی قرآن در بحث خداشناسی خدا صفات خدا ویژگیهای خدا که دو تا از مهمترین ویژگیهای خدا که به رابطه انسان با خدا مهمی مخصوصا بعد شریعت ما به دستور بگیریم از خدا عدالت و حکمت خداوند تو این دو تا را با صراحت و با تأکید قرآن مجید به اصطلاح بیان کرده صفات دیگر خداوند را هم بیان کردی بعد لازم حتی یگانه منتها اینا رو بااینکه قرآن بیان کرده ولی با استدلال بیان کردهها اینا تو ما درسته که تو آن اومده ولی اینها مطالبی است که باید با عقل عقل آدمی قانع بشه به همین خاطر خداوند وقتی یگانگی رو میگی استدلال میکنه لبها نه فیهما آلهه تونل دلا رفع سردرد تا مثلا فاسد میشد با زمینلرزه هدف کل و الهه ما خلق و خو اینها استدلالهایی کرده بر یگانگی خدا رفته اگر دو تا خدا بود میگه هر کدومشون رفتن تلفات و چیزایی که خودش خلق کردم اونوقت نظام عالم ولی اینجوری ساده نگاه کنیم قوانین حاکم بر این هستی فاوت میشد جاذبه اثر جاذبه میس اونجا جهت اونجا همه روشن نمیشد زندگی کنی فساد میشد اگه قرار بود یکی از این قوانین طبیعت همه نباش همهجا نهایت قانون همه نباشه یعنی یه جا جاذبه باشه یه جا جاذبه نباش نه خوبه عرض کنم خدمتتون که خراب شد همهچی که در نجاتش بسوزونه جن است این شد که این صنعت هیچ قطع کنه که نمیتونست نمیدونست چه پیشبینی کنه مطالعه بکنیم ما از طبیعت دار و مسواک احوال از این طرف که نگاه میکنید آیا همین که همه قوانین بر طبیعی و قوانین حاکم بر طبیعت تا اونجایی که ما فتح کردیم نواخته خود این دلالت ندارد که اگر ناظمی داره این عالم یک خیابون یکی دوتا نیست خب استدلال خود قرآن استدلال ساده و قرآن میکنه و استدلال همه فهم استدلالهای قربان بر وجود خدا استدلال کرده مثلا هم استدلال از اصطلاح علت اسکی چند نوع استدلال میدم قرآن بر قدرت خدا کرد نمیخوام این را به عقب براند بر علم خداوند قدرت خود آورد چی اوه خدا شناسی قرآن مجید کامل و خود قرآن با استدلال بیان کرد اما مهمتر و قسمتهای دیگر توروخدا شناسیش مایل هستیم خدا را شکر ما قبلا با عقل منم بفرستید برو اونم با عقل ما صحبت میکنند اما بریم سراغ داری اون قسمت چرا برای این کیه همه مساله اینجاس به از خدات گذشتی میشه نوبت پیامبر و نوبت من و اونوقت سوالی نیست پیامبر چی چه ویژگیهایی داری امام حسن کیه چه ویژگیهایی داره چرا مهمه که بگم چه ویژگیهایی دارد برای اینکه بگویم چه انتظاری ازش داشته باشم چی از او بگیرم پیادهرو انتظار نداشته باشم ویژگی هاش خیلی مثلث برا من ویژگیها را باید از قرآن بگیرن البته ما جلوتر یک بحث را مطرح کرد قبل از اینکه بریم برسیم بخور کن به اونی که تعقل آدم چالاک نقص نداره ضعف نداره اگر خداوند پیامبری فرستاده برای جبران نقص نفرستاده نه اینکه تو نغمهای من کارایی نداره خدا و قرآن خداوند پیامبر فرستاده عقل گفتیم کاملا چارلی چیزی که میتونم اسمت من قرآن را به اصطلاح ه اعجاز قرآن اثبات بکنه خدا را اثبات بکنه کاملا چالاک اگر اینو گفتی اون موقع معلوم میشه که از قبل من چه نیازی دارم تو اصلا گفتیم نیازی ندارم اگر خداوند پیامبری فرستادی خونهی خاله همینجا خود هم قربانی میگیرد اما با عقل گفتی من گفتیم قرآن میگه انسان همه چه پیامبر ظاهر و ببینن که نبینن هدایت شدن نه هدیناه السبیل اما شاد کردم برای ما تلخ انسان هدایت فودی میتونه راه خودش را پیدا کنه حالا خوب اینجوری گفتیم لقد من الله و حزب بعث رسول من انفسکم منت گذاشت و فرستاد از قبل ما هیچ پیامبری که میخواد بیاد و الان میخوام بشناسمش و شناختیم مأموریتش محدود تحریمها فقط ماموریتش هدایتی نه چون عقل ناقصی عقل کامل ژی چیزایی یکی از تیررس عقل خارج که خود عقل میگه من در اینجا داوری ندارم یه چیزای اونا رو بیان میکنم اونا چیه علم ما لم تکون علم و علم کن مادرم بود دلمون ژورنال کنیم نهایت ما قرار معلومات گفتم قرآن را تفسیر نمیکنیم ترجمه ترجمه این رو نمیکنم علم ملیام تکون و دلمو خب چیزایی را به شما یاد داد که نمیتونستم یاد بگیرید پس پیامبر اون چیزای یا به انسان یاد میده نمیتونه یاد بگیره و اون چیزی که میتونه یاد بگیره کار پیامبر ما مارلن تکون و دلمون ذکر نمیتونست چیزی یاد بگیرید نه اون چیزی که میتونید مطالعه کنید دم تکون نمیتوانستید یاد بگیرید پس چیزهایی رو پیامبر یاد میدی ما نمیتونستیم یاد بگیریم اون چیزایی که میتونستیم یاد بگیریم دردسری یادآوری میکنه یه تلنگر میزنه برخی دو ناحیه زیادی پافشاری میکنن و هلند چی میگید پیامبر اومده تلنگر بزنه و عقل ما رو کند و ما را در بیارید و فطرت ما رو بیدار بکنه امثال خودش میگه علم مایلم به او تعلق و قانون درست بر جمه کن آره قبول دارم یه چیزای که تا روز قیامت خدا نمیگفت نمیفهمیدم مرگ تا روز قیامت به من میگفت که گوشت خوک حرام نیست موسی اره گوشت شتر حلال است من خودم بودم شاید دردشان میخورد هر دو میخورد یه چیزایی که اغلب دربارش داوری نداره در روز قیامت داوری نداشت اینار خود آیم اینو میگی پس پیامبر اومدین غیر از اینکه عقل و فطرت منو بیدار کنه یه چیزایی که امکان نداره که من یاد بگیرم اونم بهم یاد داده اون چیزایی که امکان نداره من یاد بگیرم اجزای محدود گیاها اونم مربوط به رابطه انسان با خدا تو رابطه انسان برخورد با خدا را من احاطه بعدش ندارم لوازم چگونه به اونم روزم چگونه بگیرم چیزهای حلال چه چیزهایی حرام چه چیزهایی اغلب احاطه نداره و نارو آره به اون بره ظاهر یاد میده و غیر اینها راکی بهترین هارو میاد تلنگر حداکثر میزنه بیرون عقل و فطرت کردم از همین جا محدودش کنیم آتیه نکن این پیامبری که قراره بیاد خدا منت گذاشته و فرستاده محدوده کارش پیام خوددار و میرسونه به من حالا یه چیزایی میگه که به تعبیر علماء ارشاد به حکم عقل یعنی چی یعنی تو لاتام کول و اموال نکن به نکن بر باطل تو معاملات تو کل سر همدیگه نیست کلا سر همدیگه نگذارید نه خدا عابدی ارشاد و ماه ارشاد به حکم عقل اصطلاح ارشاد و مغرب یعنی جلوتر عقل و فطرت میگفت اهداف تو میبرد ا درصد نابود و به بینات منزل نامهای امالکتاب المیزان لیقوم الناس بالقسط تا مردم اقامه عدل بکنم خودم میفهمیدم یا نه خودم میدونم خوب با همه آدم تا پیامبر رو مارکس دوستام میگن نشدم مارکسیستها رو باید پیاده کرد وایسا دنیا قصد نداریم که به عدل نباید پیاده کرد عدالت میخواهیم عدالت عدالت اینه که ما میگیم نمیدونم دولت نباید وجه کارفرما و کارگر و کار و ارباب و فلان و اینها باید در جرم مشخص بشه و عادلانه بود مصداق عدالت میگه اینه که من میگم عالی دولت نباید تو دنیا نداریم که بگه نباید عدالت را اجرا کرد فقط مصداق عدالت اینه که من میگن عدالت را باید اجرا کرد همه قبول دارند مهمترین میره مهمترین ماموریت انبیا رو قرآن مجید میگم عمه پیامبران را و کتابها را و میزان را و عقد رو همه رو فرستادیم تا مردم قوم او میکنن خودم میدونم خودم میدونم باید با هیچکس منکرش نیست خیلی قضیه میشه خیلی خب حالا همینجا پس من جلوتر بیان غیر از این عقل میگه انتظار دیگری از پیامبر نداشته باش زود مشخص یه چیزایی و اغلب میفهمم او بیدار میکند به چیزایی اغلب نمیتونی به بیان میکنه ولی کلا کار پیامبر هدایت مرا نه مالیا تو کار خدا نباید دخالت کنید کار خدا نه فقط هدایتگری میخوام و دائما میخوام رفت و برگشت کنم به او بحثهایی که قبلا کردم و حالا که رسیدیم سراغ قرآن در قرآن دست منه دائما اشاره میکنم اون بر بیان شد حالا ببینیم قرآن میگه قرآن میگه که تو هدایتگری نه ما الکل بلاغ البته قرآن پیامبر راه عادی میخونی مایتی نکن معنی حدودا همون تب هدایت حالا خوب خون علیهمالسلام لحظه بعد از اینکه حضرت آدم از باغ رانده شو دو بار قرآن ماجرا رو که نقد میکنه دوتا آیه بلافاصله بعد از این یادم میاره مایتی نکن من نبودن فمن تبع هدای فلا خوب خون علیه من از این به بعد آن طرف روی زمین هدایتگری از سوی من آمد هر کس تبعیت بکن رستگار میشد پس پیامبر خاک راهنماست اما این خدا یه خورده خیلی تو کی خودش ناخن خوشطعم هستیم وقت داری خدا خودت سخت یا پس این هدایتگری دادی به پیامبر دیگه پشیمون میشی بیگلری سرلک تا خدا خب من خودم از پس تو فقط پیام میرسیم همون هدایتگری را هم ازش پس گرفت تو هدایتم که میگی گول خوردم هدایت میکنم فقط پیام برسونی هدایت دست خداست یعنی بگم که حتی هادی و راه نما امن با تسامح پیامبر یعنی عراق را رسوندن و پیامرسانی ما بهش میگیم هدایت ولی عادی کیه خانه خداست هادی خداست و فقط پیام میرسونه فقط پیام برسونه و از اول وقت گفت عادی اما بودن ماهیتی نکن منی بودن یعنی کسی که پیام منو برسونه وگرنه هادی خودم باید در خودمم میرسونه به هدایتگر خود خداست نام ازل و روشن بکنیم حمام خلق و تدبیر عالم مال خداست حتی هدایتگری حتی واسطه در هدایت نیز پیامبر واسطه در بلا پ ن واسطه در هدایت یعنی یه گوشهای از تدبیر عالم را به تفصیل نه سپرده توجه کنی حتی هدایتگری را با تسامح میگوییم پیامبر عادیه اگر بودیم پیامبرشناسی بجاش میگیم راهنماشناسی با تسامح میگی هدایت خواه خوب است تدبیر عالم کلا مال خداست خلقم مال خداست روزی هم کار خلاص شو و حالا یکیک یک گام به گام به جلو ببینیم کی به هیچ انسانی فیزیکی و نه سه قوه جز یک چیز فقط یه کلیسا به انسان سپرده خدا سون دست مردم هست پیام رو برسونه دست مردم سپرده بشم که نمیشم حتما یه انسان باید میومد او انسانیه که باید میآورد یک انسانی مثل ما باید میبود یک انسان مثل نه که قرار بود غیر از این باشه دیگه پیام رو نمیتونست برام اونجاست با تاکید میگوید قل انما انا بشر اون مثل کم قبوله لوازم کافی برای استخراج باید آدمی باشم مثل تا غیر از اینکه پیام خدا را با زبانش میرسونه با تمام وجودشان برسونه نمیشه که یه نفر با زبانش بگی و در عمل خلافش بود من نمیپذیرفتم من زیر بار نمیرفتم که کسی بنابراین سخن خداوند باید به رز وجود پیامبر وقت پیامبر با تمام وجودش بیان بکنیم با تمام وجودش بیان کنه نه با زبانش فقط با زبان چیزی را بیان میکنه کسی زیر بارش نمونه میتونه تاثیر داشته باشه با همه وجودش بیان بکنیم قبل از زبانش با عملش باید بیان بکنیم هر کس بخواد مبلغ دین باشه باید همینجور باشه بازی قبل و دعات الناس به غیر از صنعت کن باغهای به زبان تون دعوت کنید پیامبر بعدی اینگونه خب بهش اضافه نکن شیر چیه ده تیغ بندازیم تحقیق و یه جاهایی میاد شیشه خیلی جناب دکتر سروش حساسی رو اینکه به این پیامبر پیک کی مطمئنم بنده میدم و محصول یعنی پیک رسول یعنی پیک رسول یعنی فرستاده و عربی رسوم بکر ولی پی لازم از هر جهت مثل کس پستچی باشه که نامه میاره نه بیتفاوت میشیم از این جهت مثل پستچی نه چیزی کم کنه نتیجه اضافه میکنم خودم من وسط کارم از این جهت مثل پستچی آلرژی جهت مثل حسن نیست و اونی که پستچی با محتوای نامه کاری نداره فقط میرسونه دست مردم ولی پیامبر مخاطب اول پیام خدا خودش اول باید خودش را با پیام خدا بسازیم بر پیام برسونه پستچی تمام دیگران میرسونه پیامبر اول خودش و بعد دیگران به همین خاطر باید خودش با پیام خدا ساخته بشه و بعد پیام رو برسونه از جن زد مثل همون طوری که گردش میترسم از این نظر که نه چیزی کم میکنه نه چیزی اضافه میکنه همون پستی پیک یعنی چی میخوان بگن که خود پیامبر تاثیر داری شما نقش پیامبر تن میکنید وقتی میگی پستچی نقش وقتی میگی پی کی نقش پیامبر کم میکنید من میگفتم هست بخش فرم پر کنم کار خداس ولی خروجی عظمت پدرم میگم پیامبر که نباید بدهیم که عظمت شما بخوای بالا ببرید به یه چیزی به پیام خدا اضافه میکنه یا یه چیزی کم میکنه طرح مد داره که حق نداره چیزی اضافه یا کم بکنه که ولی خیلی بالا بردم عشق میگم اول پیام خدا میشه جز وجود خودش بعد پیام خدا را با تمام وجود خودش میرسونه با تمام وجود خودش خیلی جایگاه بالایی که در قلبمه کم و پایین نیاوردن و پایین نیاوردن نه به حرف روشنی من از یه جهت میگم که از یک جهت هم کاملا متفاوتی هی کیه کی اول باید پیام به خودش برسونه نامه رو باز کنه بخونی با وجودش بپذیره بعد به دیگران برسونه ولی پیکه نتیجه اضافه میکنه نه چیزی که این خب عرض کنم خدمتتون خب اینجا خیلی مهمه که پیامبر محدود شد دهم حال سوال دک این پیامبر چی میدونی چقدر میدونه اولا این پیامبر هر چی بلدی خدا بهش داده قصه نگفته که از غیر خدا یه چیزایی از جامعه یاد گرفته تو زندگی کرده چیزایی یاد گرفته پس اومدم یه چیزایی به طور طبیعی خانواده تو چی چیزایی مثل بقیه مردم در باب کشاورزی دامپروری پزشکی طب بهداشت ایستگاه زمان خودش یاد گرفت ولی باقی چیزها رو خدا بهش داده خدا بهش داده چقد داده من فرمول شما میگید که به اندازهی ماموریت آره دیگه خطا به هرکی ماموریت بده به اندازه ماموریت شم هم دانشش رو بهش میدی هم قدرت بهش میده لوازم دیدار تصریح خدای حکیم به ماموریتی میفرسته به همون اندازهای که ماموریت بهش میده ابزار را بشویید معجزه لازمه بهش میده علم لازمه بهش میده قدرت لازمه بهش میدی بله هر هرچی لازمهها نه بیشتر گفتم کارش چی بود هدایت کرد هدایت انسانها را بشویید که برای هدایت علم دینی بهش میده خدا از کی از وقتی به پیامبری مبعوث شد نه از هنگام تولد از همینجا دارم حرف مشهور را رد میکنم ها خوابیدن مشهور میکنی که پیامبر از هنگام تولد تا هنگام وفات مرسوم همهچی رو میدونه چی چی چی چی بده بعد چی بعد کیلوگرم نه عرض کنم کی گام به گام داریم میریم جلو پیامبر به نزد هادی باشه به اندازه هدایتگری خدا ماموریت داشت تا معجزه لازمه بهش میگی بهش میدی علم غیب به اندازهای که به میکنه که غیب دیگه وحی میکنه غیب اینکه نمیتونست که خود قرآن میگه الان نیست جالبه که قرآن مجید میگوید ما تدریج مرگ کتاب و من نیما میگه تو قبل از اینکه وحی بشه میدونستی کتاب یعنی چه ایمان یعنی چی نمیدونست حالا آقایون نه هنگام تولد اصطلاح مرسوم بوده و حالا این نکته که میگم شاد و لعاب بگید که بسته چه خاصیتی داره چه فایده داره که ما بحث کنیم پیامبر چی میدونسته آره نه بعدا مذهب همین امروز بتونه حبس میکنم که فوقالعاده مهم چه انتظاری داشته باشیم از پیامبر فوقالعاده مهم بلای محدودش کردی دانش رو به هدایت اونوقت انتظار دیگری نباید از این پیامبر داشته باشیم علوم دیگر دیگر فوقالعاده مهم فقط احکام خدا را بلدی علم جهنم بلدی چطوری جهانی وارد کرد استراتژی تو جنگ وقتا پیش میاد دفاع دفاع مخصوص همه چی باید باشی کی بیشتر بلده بیشتر جلب کرده اونوقت پیامبر باید پس مشورت کنید یا اونوقت پیامبر و ارتش که مشورتی خودش میدونه خودش نمیدونه آقایون بگن چی میدونه ولی به خاطر احترام به مردم باید مشورت کنه خب اینطور که ماساژ میخان نمیدونم من تو نمیدونه باید مشورت کنید ساده نمود یعنی ریاکارانه موش مشورت نه نه نامی که اعلام میگردد نام گل به بهخاطر گرام معروف ولی نیاز نداریم نتیجهاش چی میشه آیه و سابق پمپ امن و لذا عزم سفر دعوت الیالله و اینجوری معنی میکنم مشورت بکن برای خودت تصمیم بگیر مطلب برو با مردم مشورت کن نود درصد مردم یه چیزی رو گفتم ببین تو حرف خودت عمل کن در بدترین توهین به مردمه این بدترین توهین میگه درآمد مردم مشورت بیاد مشورت بکنی ما نود درصد بگیم آقا این کارو بکن بعد بگه که حالا من نظر خودم اینه نظر خودش عمل بکند نمیدونم میگن به خاطر احترام به مردم گفته مشورت بکن تو توهین به مردمه و اگر بد نبیند معنیش چیه ببخشید من من از مجید همه چیز و میدونسته آره به طور پیشفرض قوانین که بهتون میگن پیامبر همه چی رو میدونه دیگه نیاز به مشورت نداره که همه چی میتونه به مشورت کنه که چی مشورت برای احترام بگو ببینم سر خود دامن کن چه توهینی به مردم نه قرآن اینو نمیگی قرآن میگه تو نمیدونی مشورت کن کجا میگه بی به مردم که من غیب نمیدونم اگر غیب میدونستم خیرات را زیاد میکردم مثل مال من خودم جمع میکردم و بعد شروع بد دیار از خودم دفع میکردم اگه من غیب میدونستم میدونم که تصویری از پشت سر حمله میکنه بر اینکه بدونم که خودمو میکشم کنار درسته اگه بدونم که اینجا چایی که میخوام بکنم به آب نمیرسد چرا نمیتونم دیگه من اونجا که آپس پیامبر میگه خداوند میگه بگو نمیدونم اینارو هیچی نبود دو سه تا آیه میگم بگو بگو من هیچی نمیدونم و نمیدونم یه آیه میگی فرمود که عالم غریبه لا یوزر و علاقهای به هیچ احدی خداوند عالم غیب که باغهای برقی هیچ عصرآباد نمیکنه اعلام نرخ تظام وصول مثل اینکه پیامبر که انتخاب کرده خب اینا چی به به اون پیامبر چی میده همون میزانی که وقتی بهش میکنه تو پیامبرش جای دیگه گفتگو نمیدونم تو پیامبرش آیا تو دیگری هم میگه که ظاهر کن به انبار را قلب نوبی لک این خبرهای غیبی پدرم بهت میدم وارد ک و ک میکنم پیامبر از کجا میدونست که مثل حضرت موسی داستان جودی حضرت نوح چه بوده حضرت پیامبران که نرها نوروز کجا میدونی و خدا رو شکر واقعی بده که غیبیه هرچی خدا به گفته میدونه کی و علم غیب هم داری ولی به همان محدودهای که خدا بر دین بهش داده اما مهدی قرا زای دیگرو چیست که نوا اینجا اردو بزنیم یا وقتی میخوایم جنگ کنیم یا بریم اونجا اردو بزنیم پیامبر میگه که وقتی داره میره میخواد جنگی را انجام بده میدونی تو اردو زد مردم میان پیشش میگن که برخی میگن که گفتی اینجا اردو بزنین و یا نظر خود خودته میفرمایید از خودمه من و جی نه تو خودم این بود که اینجا بیافتد میگن که نظر خوبیه به نظرم ما بیشتر جنگ و جو رو بزن کدوم اونجاست جالب و مکرر اینجوری نگو شدهها مکرر که میگم یا حسن همون یه ذره بریم سراغ ماجراهایی که توی حسین نگاه رایج و چیز دیگری میشه و خیلی متفاوت آرزوی قربان بفرمایید گفت من نمیدی مراقب نمیدونم از مجموع آیات و فقط چیزایی که خدا وحی کرده مردم میان سراغ ما مکرر تا اون که تو ذهنمه هفده هجده مورد مسائل پیشآمده که مردم میگن که گفتی و یا نظر شخصی دانبار مورد نظر شخصی فنلاند و پس ما مخالف اصلا در من خدایا وزیر آره الو اون حال امضای امضایش را خدا وحی کرده که امضا کرده آره امسال خدا وحی کرده که امسال است ولی آره ولی میخوام بگم پیامبر پس همه چی پیامبر شگفتانگیز این میاد ب روحه جنگ و جنگ احزاب جنگ احزاب خیلی سخت بوده و مسلمانها آذوقه نداشتم غذا نداشتن محاصره بودند زندپور کشیده خندقهای کنده بودن خیلی کشته ندادند چون رودررو او طرف فقط مثلا امر به ابداع بود کشته شد به دست امام علی و فلان برام خیلی جنگ رو در رو نشد زیاد خود محاصره خیلی مردم را گرسنه بودن و خیلی وحشتناک برام عنبر مثل مستاصل شده بود که چکار بکنن یه پیام فرستاد برای کس فرماندههای یک جناح که قبایلی بود دیگه بهش گفت که پیام میداد که اگر ول کنید جنگ را و بری ثلث خرمای مدینه رو بهت میدم ثلث خرمای مدینه رو بهت میدم طرف وسوسه شد راه افتاد اومد دو پیامبر گفت نسبت به نصف خرمایی سس گفت مس به عنوان پاپ نه فقط صبح زود با سس بنویس پیامبر فرمود به امامعلی که بنویس پوست شروع کار نوشتن ثلث خرما و دین داشت مینوشت داشتن محکم زدن یا دو تا از انصار رسیدن گفتم چیه میگفت که فرمود که آقا من دیدم که خود منطق جنگ و فشار همچین دارم قرارداد معلق ثلث خرمای مدینه رو بدیم به این نکته نه به گفتند که رهیار نظر خود دقیقه گفت نظر خود در میدان جنگ نمیشه کاریش بکنی به نظرم رسید از این راه نجات تون بدم گفتنی نظر خودته ما یه دونه خرما لنت قرمزو مث یه دونه فقط شمشیر ما فقط با شمشیر جوابشو نمیدی یک دونه قرمزه بده و بقیه رو چشمم به نظر شخصیته یک دونه خرما خیلی ماجرا را عالم سنتی آیتالله منتظری عالم سنتی کتابی املاک فقیر جلد دوم مشورتهای پیامبر موارد متعدد نقض کرد و یکیشون و پیروز هم شدم بله بهروز شدن پیروز شدن تو جنگه میخندد تو اونو رفتن دیگه نتونستن کاری کنن اونا با برادر محاصره طولانی شد اونا با مشکل روبرو شدن و چقدر نگاه فرق میکند هالک پیامبر اگر اینجوری شد که این نگاه را داشتی پیامبر پول نیاز داره باید مشورت کنه دو تا دلیل داره که پیامبر باید مشورت کنه زود به دلیل پیچش این عالمان قبول ندارم یکی اینکه نیاز داره این حق مردمه حق مردمه که سرنوشتشان دخالت بکنم به این دو دلیل پیامبر باید مشورت بکنیم نه به دلیلی صرفا احترام به مردم مثل حکومت قلبتان مسئله حکومت بیان حکم خدا که حسابش جداست آره چرا برای تاکید میکنم برای اینکه اگر گفتیم پیامبر لازم نبود واقعا نیاز نداشت مشورت صوری بودی که قدم دیگه داریم که کسی بگه که زمان پیدا بشه بگه که خیلی خوب اختیارات پیامبر در زمان غیبت به من واگذار شده این یه ذره فاصله از که کسی مدعی بشه خشمگین شدن که میبینید شدن تمام ولایت سیاسی به پیامبر داشته کامل کامل در زمان غیبت به فقیه دادهشده بنده نداشت پیامبر تو بپردازیم نداشت رامبد حکومت مال مردم بودی به پیامبر دادن تو همه چی هم باید باهاشون مشورت میکردی هم به دلیل اینکه نیاز به مشورت داشته تونل علمی نداشته هم به دلیل اینکه حق مردم مردم باید سرنوشت خودشان دخالت بکنند خب میخوام بگم حسن یه مسئله دیگری داشتیم میگفتیم علی ازش فلسفه سیاسی دینی درمیاد نگاه فرق میکنه این بله بله همین میخوام بگم یه چیزی نیست که میخوام بگم ما داریم به حال پیامبر چه چجوری بوده یا نه اگر گفتیم اینجوری یه کم پیدا میشه میده خوب لعنت به من دادهشده اختیار و بنده بودم بیاختیار به یک انسان داده نشد این اختیارات و اسمش به هیچ انسانی داده نشده و بنابراین حکومت مال مردم هر کسم حاکم همه چی باید مشورت کنه با مرد و دیدم که این اختیار رو دادن مردم دارن بله بله بله بله بله اگه مردم نمیدادند پیامبر اگه بیست سال دیگه تو مکه بود تشریف داشتن و همونطور ادامه میدادند پیامبر شیک نقص نداشت برام شام مصر به طور کاملا اتفاقی مردم من مردم مدینه از جنگ و آسیب شده بودم از جنگ بین اوس و خزرج قبیلهای پل خسته شده بودم گفتم یه حاکم مرضی الطرفین پیدا کنیم به طور کاملا اتفاقی دیدار توی پس ادعای پیامبری که آدم خیلی خوبیه مراقب گفتن خود یافتم ما باش به حکم مهر خداند مردم مدیون نداد اتفاقی پیامبر جای خودشو حکومتش مال مردم و حکومت که مال مردم خدا بعد از اینکه مردم حکومت بهش دادن خدای کارکردهای و اونی که اومده به پیامبر گفته بلکه مردم به دادن شیوه حکومتداری ایناس بکشین مشورت تصمیمتو بگیر از مردم مشورت بکن مردم و بدون مشورت شود دیگه چی چی چی مثلا عفو و گذشت را اساس قرار بده اینها دستورات خداوند به پیامبر دارد خیلی خب حالا میخوام میخواستم این رو قرآن مجید بود و از یک از یکسو ما سه تا آیه را در نظر بگیریم قل انما انا بشر و مثل کونگو قاعده بگو من یک انسانی هستم مثل شما که به من و بث ویژگی دیگری غیر از وحی من ندارم از وقتیکه بهم میگه هیچی ندارم آبنوس سوشا دو پارک دو تائیه داریم چی بود تا حداقلهای داریم که میگه بگو غیب نمیدونم نه میدونستم مثل تو باشم تازه میگه که من هیچ قدرتی ندارم که از خودم سودی برسونه یا ضرر را دفع کنم بتونم خودمم نمیدونم تا شماها انتظار داشته باشید که من براتون کاری بکنم اون خودمم نمیتونم دیگه بگو خدا میگه بگو من اصن برا خودمم نمیتونم یه ضربه کاری بکنم و اما بعدش چیکار تدوین میکنی همهکاره میدونی ما همهکاره میدی من هیچکار است هیچ کارهی هیچکاره هادی و راهنما بود تو این قضایا هیچ کار استو نه روزیرسان نه دفعکننده بلاس به خودمم نمیدونم شما زمان حیاتش نمیتونی بعد از حیاتش هم نمیتونی اجرا مال خداست چیزها مال خداست پیامبر یا پیامبر انسان کشور شد و یا به مردم تمام میشود یه جا میگی کی جنگو بود جنگو و شایعه شده بود که پیامبر کشته شد میگه که اما محمد بن الا رسول قد خلت من قبله و صوت پیامبر نیوز محمد نیست غیر از پیامبری که قبلش هم پیامبرانی پس قبلش هم مثل پیامبران قبلی ویژه هیچوقت اوه خوبی بود اربعین ما تعاونی کلاین غلبۀ دمل و ارقام بمیره و یا کشته بشه برمیگرده به برخورد پس پیامبر میمیره مثل پیامبران قبلی مثل پیامبران قبلی از هرچی به حضرت موسی قائلید ازت مثال چی براش قائلیم در مورد اولوالعزم دیگه قرآن بیاموزیم ونوس نمیدونم تمام ماموریتشان دما کارشون تمام نقش دیگری هم غیر از هدایتگری نداشت و تمام تمام شد چه انتظار دیگری نداشته باش ازش بعد از مرگ بعد از من انتظار دیدن آشکار فداکار هدایتگری بود پیامبری بود انجام داد تموم شد تموم شد، چیز دیگری نبود. فیلم شب من و همون چیزی که باعث وهن میشی نیازم داشت به مشورت باید مشورت میکرد هیچ کاری ازش نمیاومد و خودش را میسپارد نمیتونست بکنه برو خود شام هیچ کاری نمیتونست بکنه تا چه برسه که شما بیاید بگید که الان بعد از مرگ همهجا حاضره، جواب همه کس را میده از درون دل همه انسانها آگاهه، همهجا هم هست، ابد درون انسانها در آن واحد میلیونها انسان را میلیاردها انسان رو میدونیم چه تو قلبش میگذره و میتونم هوای جمع را برآورده بکنه و به همه جواب بده و تو آقایان مردن تا هیچ اونایی که زنده ن نه این هر تا صدها میلیون سیارهای که دانشمندان احتمال میدهند روستا به احتمالات مثل زمین بودین چیپ وجود دارد که موجودی مثل انسان احتمالا اونجا هستن تو قلب همه اونها خب رقت قرآن میگه بگو برا خودم هیچ کاری نمیتونم بکنم هیچی نمیدونم من هیچی نمیدونم هیچ کاری نمیتونم بکنم ما میگیم همه چی رو میدونه حالا میتونم از این گذشته بیشتر هستید حالا این دنیا روزی هم دست ایناس روزی میدن اینا شفا میدن یا روزی یا چه میکند چه میکنند چه میکند قیامت اینا حسابرسی میکنند روز قیامت و حسابرسی میکنند قاضی اعتقادشون اینه قرآن مجید میفرماید ان الینا ایابکم سوم این راینا اسحاق بود نام میبرد یا خلقه کو و حساب اون الک و نه ناخدا یا بکن سم این راینا حساب بازگشت شما به سوی منه حساب شما با من تو برو زیارت جامعه کبیره که اعتقادنامه اینها میگه یا برو خرقه علل کو و حساب و علیک ضد قرآن حدس زدیم گفتم یا رسولالله که مرده پدر شدم بیاین و لازم نیست بر میومد من این کار خداست اونا کار خداست نباید به پستی گن گفته یک ادرستان ما زواره یک تعداد خان داشته بود قدیم مونده معمولا سادات بودن بچهها وقت یکی از این خیلی ظلم و ستم کرده بود آنها آخرین شب کوک شده بود یک نوکری داشت وی نوکرت گفت که دست منو بگیر میخوام برم آقا علی عباس اینجا شفا بگیرم چشمم آنها نخ باش دستشو گرفت و برد به ظریف مغولی عباس تورهای کاشان آمد گفتم ببندیم منابع زنش داری اینور ضریح بسته شو بنا کرد التماس کنه که چشمامو شد غلام نوکر و ور ضریح گفت یا علی عباس همه ائمه دست به دست هم دادند تا این کورش کردن به دست آدم ناجور بود یک وول نخوری یک ما میگیم حاشیه هاش چی یعنی بچه شو دوخت حاشیه حاشیه بچه شتر زبان حاج شتر برندها گولت نزنه و یا حاشیه چی بهت بده و چشم شب عابد مواظب باش اینقدر بد بوده که همه ائمه دست به دست هم دادن تا پورش کردن هروقت گل سبب نره و فلفل شفاش بده اگه دیگه نه والا نه نکردن نه ناپدری یه دفتری نوآوری را از ما خریداری نمایید یه چیزی نمانده بود که از آنچه نه نه بفرما برندی پس میگرفتم وگرنه دوباره نمیدادی نه نه نه هیلد گرایی داری به آنها گرایی اینم چندلر در زندگی و چندان پس از مرگ عذاب میکشم این است بیا بریم خونه مادر حتی تو قسمت وحی هم داره میگه که آره همونجا ممکنه که دو هم میگه ممکنه گول بخوری بلغزی و اگه لب زدی وضعیت چیه اعضا بر میگردم دنداندرد بله همینطوره بنده حالا خواستم بگم که بخشی از بحثم باقی موند کی مغزم این بود کی نمیخوام جمعبندی بکنم ای کی صحبت نمود از خود قرآن چه انتظاری داشته باشی قربان همه چی رو بیان کرده که به ان کل شک یکیش پیامبر شناسی و امام شناسی کل شی بادی و بیان کرده باشه او بیان کرده پیامبر که هم پیامبر هم امام گفتهاید علم غیب نداره اسمت در نتیجه تو همه چی نداره فقط حکم خدا رو درست بیان میکنیم نیاز به مشورت داره از خودش دفع ضرر نمیتونه بکنه، چیز دیگری هم نیست انسان یا مثل و شماست میمیره تمام میشه ریچل سیگار دیگری هم نداره حسابرسی مال خود روزی مال خود داشت هدایت هم مال خداست همه این چیزها مال خداست هیچ اینا هیچ رنج پس دیگر هیچکاره است و آره ولی خب ما باورها و اعتقادات تموم کاری با رابطهای با قرآن نداره ما و اعتقاداتمان از جاهای دیگری گرفتی با قرآن سازگار نیس پدر شعر واسش انجام میده تذکر بهش بگو مواظب باش نعل تذکر میکنم و وحشی رو هم نلغزی مواظب باش من تازه اونم با ضمایم شش تا آیه خیلیا گیر کردن که اینو چی میگه، اگر شک داری که اینا از طرف خدا است برو از اهل کتاب بپرس برو چک کن براشون پیامبر شهر داشته شک داشته که اینو وحه یا نیست. کلی به در و دیوار آقایون میزنن که بگن چرا این را خدا گفته اگه شک داشتید که چی بهت چی میکنی و میگی مثل آیتالله مصباح میفرماید که از باب به در بزن تا دیوار بشنو و از این باب مخاطب ما یه چیزی بگه افراد کشیش دعای داره میگه اگه شک داری برو اون ربط داره دیگه شک داره که وهبی بود یا نبود خب میگه و گفت که گمرک انسان دیگه انسان ده میلیون انسان شد تموم کنیم خیلی باید آبدیدهتر و ما باید مطابق قرآن قرآن مسابقه خودمون کنیم ما اینکارو میکنیم ما قورقا عقاید خودمونو به قرآن تحمیل میکنیم نه اینکه بیان عقاید خودمان را مطابق قربان کنیم اونجاست و اعتقادات ما ارتباطی با قرآن ندارد هیچ ارتباطی ندارد ضد قرآن من بسته شد نظر شما اومد از سیاست یعنی این نوع از سیاست جدا پیامبری یه چیزه حکومت را چیزی داد پیام ازت محمد ش حکومت میکرد که حکومت نمیکرد پیامبر خداست اون سمت مکه بود پیامبر خدا به آن بعدشم کیر عادی نداشت حکومت تجاری ارزی بود به طور اتفاقی مردم گفتن بیا حاکم هم باش حضرت عیسی رو هیچکس نگفت که حاکم ما باش امپراتوری هون خیلی قدرتمند با سوسا نمیتونست بگه حضرت عیسی نمیتونست بگه میخوام آقا به دولت نداشت که بگه حاکم ما بر امپراطوری خیلی قدرتمند حضرت عیسی حکومت نکرد پیامبر نقص داره نامور شیراز را بر جای خودش کیانپور اتفاقی ارزی مردم میده نخوردم نخوردم مردم مردم مدینه اومدن دادن ایران به نمیدادم نه نمیشود نباید اینم یکی از بحثهاست که میگن ویلا پیامبر رو حکومتش هم خدا داده نه پیامبر را پیامبر خدا دادهایم حکومت و مردم دادن چرا خدا بعد از اینکه مردم به حکومت داد دادن یادش داد که اینجوری باید حکومت بکنیم نه اینجوری اینجوری مشورت کنید چگونه چی کنین نرمش و داشته باشی تو حکومتت، باید عفو داشته باشی، باید چیکار کنیم اینارو به شیلات و دستور حکومت از مردم زمان نزدیک من اگر چیزی میپرسیدم به یه خونهی مدیچی آره چیه بیخیال شده و در موزه این موزه در جای پیدا کنم بقیهی جای متمرکز باشه بله آره آره حسابی آیتالله چی بیشتر باشیم وی بکشی ببینید ما مشکل اینجاست که یکی از جاهای دیگر به هر دلیل اعتقادات پیدا میکنی اونوقت حاضری خور روایت و اینها را گزینش میکنیم متناسب با اعتقادات خودت که بنده میگم مثلا هیجده مورد من حالا شک دارم محل دقیق گیرنده در استعدادش رو تاریخ نقلشده که پیامبر اینجا چیزی شده مردم میگفتن این وهدیه نظر خودت چیست چقدر این نقض میکنن چند درصد مردم میدونن که یه همچین چیزی بوده نمیتونم نقد نمیشی نمیگند نمیگم گزینش میکنند و میگن روایت گزینش میکنند پس دوستان ما گفت که الو الان اعتقاد آقایون اینه میگن امام اومد اسمش چقدر علم ما کان و ما یکون و ما هو بعد قائن همش را داره، آنچه بوده آنچه میشه آنچه هست شو داد این اعتقاده که میبینید با قرآن چقدر ناسازگار حالا هیچی دوستان من گفت که چند روز پیش که من داشتم هزار و ششصد روایت پیدا کردم خلاف این حرف اینست یعنی تعداد روایات که ضد این حرف ایناست خیلی بیشتره، من خوبه واسه خودتون میخواید انتخاب کردن برق وقتی اینجوری بگم فامیلی خواری خود چرا اینجوری کردن یعنی سرچشمه کجاست من وسط پا چون فرمان نژاد تو نره آیه قل انما انا بشر مثلکم او کم چقدر روشنه چقدر روشن نمیشه تغییرش داد بگو من بشری هستم مثل شما به من میشه من دیروز با کسی مناظره کردم تهران در مورد علم و عصمت پیامبر و امام میگه این هست که اینجا بودی حصر اضافی یعنی پیامبر کاملا متفاوت با ما خراب شدیم اصلا به لحاظ خلقت متفاوت با ماست واسه چین و یه وی از حصر اضافی یعنی از یک جهت میخواد بگه پولت را خرد شدی و هر چی بهش میگم که خوب یعنی چه که قرآن بگی قل این نه و انا بشر مثلکم و پا میگفت وقت شما بگی که قسم به لحاظ خلقت اول کاملا متفاوت با من خلقشده تک ترکیه منم آخر مجبور شدم بگم که آقا یه اعتقادات داری از جای گرفت در تحمیل میکنی به قرآن را تحریف میکنی فقط تحریک میکنید همه مشکل اینه که اون اعتقاد داره که خودمونو داریم و قرآن تحریف تاریخ که دیگه راحت نیست تاریخ خود روایت گزینش رو کنید و راحت آنرا را تحریف کنی با یک بیان عالی بود مسلم بگو اون لا علم است اگر غیب میدونستم مال خیلی زیاد میکردم مال زیاد میشن میدونی چی میگن به او من الغیب را نمیتونستم نمیدونم یعنی همه غیبها نمیدونم ذات تو خدا رو نمیدونم ولی بقیه چی میدونن هر چی بهش میگم اگه ذات خدا رو نمیدونه همه چیزهای دیگر میدونه اونوقت مال و اینا میتونه اضافه بکنه که دنبالش میگه که ما از اوقات خدا ربطی نداره مال زیاد کردن بقیه ربط داره میگه یک کلمه را چسبیده بود این الغیب یعنی همه غیب یعنی ذات خدا رو نمیدونه بقیه رو میدونم افسوس که بقیه رو میدونن پس مال میتونه زیاد کنه پس دفع بلا میتونه بکنه چون ذات قدرت تو این چیزا تصویر ندارم یه کلمه را میچسبه و کمیته فوق الغیب یعنی همه دهید و دیگه نمیشه باش باشه ببخشید خانم مطلب اینه که بیان دنبالش نمیدونستم اگر که بخوای بکشی ولی کتاب ولایتفقیه آقای اجباری دانشگاه من درس بودم از اونجا بره خمینی قبل از این چیزی نبود که من متوجه شدم کردن امتحان خدا خمینی بودن و در واقع همه چی این من بسته به نظر میاد برای همه کباب میکنم که حکومت خدایی که الان دارید همه به جا نه غذایی نه انگار همه چیز میچرخه به اون ولایتفقیه که من در زمان حکومت وقتی مردم تعریف کنیم بله نه عرض کنم که نه بعد اولین نفری نیست ولی قبل از ایشون تعداد کسانی که گفتند مرحوم آیتالله منتظری میفرماید عدهای نه نه تفکر تفکر در اصل ولایتفقیه حکومت نه ولی مرحوم آیتالله منتظری میگه متقدم این فوقا مطرح نکرده است مطهری مطرح کردند اونم تعداد کسانی که به پرداختن از انگشتان یک دست آوردم چرا مثلا صاحب جواهر دویست سیصد سال پیش گفته اصغر ولی به هرحال خیلی کم هستند و و شده اجرایی شده یا نشده نه قبلا هیچوقت مجبور هیچ هیچوقت قبلا ایمان فقط زمان ماست که گفتش که اعتراض خود بشی ولی گفتم پس من خیلی کم خیلی کم ولی به حال فقط جنبه نیس حال شما تو نه تیم وقت که شک اینجوری نیست که توی جشن من گفتم به خواهرم پیامبر مثلا به چی بودی وقتی دین یک میانبر سالم اینجوری میزنم برای اینکه ماشین کار نکنه چقدر اشکال باید تو ماشین بوجود بیاد یه سر سیم قلبش جای اشتباهی وصل باشه ماشین کار نمیکنه به درده نمود آن جابجا کند به او لش بدیم اما و دو با خودت فکر کنی ببر دیگه به درد داره اینم میمونه یه جاش که خراب شد همه جاش تاثیر میذاره که فقط اینجا وقتی پیامبر فقط امام شما یه قدرت رو بهش دادی چی تدریج کرده چی کردی موقع روز محرم که میشینی به جای اینکه الگوگیری از امام اونوقت میخوای گریه بکنی که خدا ببرد امام ببرد تو بهشت اونوقت به جای اینکه محرم باعث بشه که مردم پاپ بشن از گناه اتفاقا تشویق شون کنه به گناه اینکه که امام حسینی هست که ما رو ببره به بهشت ضریب دروس جینی که باید مردم و پاک بکنه فاسد میکند میخوام عکس یکی میگم نه باید دقیق همه چی دین را فهمید و سر جای خودش گذاشت همه تون همانطور که میگم یک سیم اگر وضع یه ماشین حالا ماشین را چی میگیم یه س اینجا اینجا وصل باشه دیگه باهاشون کار نمیکنه یکیش به دین و ساختار یکیش جاش را خراب کرده تو همه جاش تاثیر میذارن بر علیه دکتر ابزار انواع و اقسام حالا میگن شما باورتون میاد که مثل چیز من دیشب گفتم بجای یادم نبود ولی صبح اومدم نگاه کردم یادم نبود که شیخ صدوق گفته یا شیخ مفید چهار تا امام شهید شدن پنجمین شهر داریم بقیه را دلیلی نداره صبح اومدم دیدم دو شیخ مفید در کتاب ارشاد گفتی پنج چهار تا امام امام علی امام حسن امام حسین امام کاظم علیهالسلام دلیل دارو تشک امام رضا را شرط داره بقیه رو نداد ولی ولی شد ما چی میگی اما شهید حتی چهارده تا هر چهارده تا موشک چرا شیخ مفید میگی چرا اینو گفتم که همیشه میخواستم تهییج کنند مردم ولی یه چیز دیگه تو کاره یه چیز دیگه تو کاره چرا من باید شهید زیاد کنم برای این کی هر چی مردم عزادار بشن تو اعضا بهتر قول میدم تو عروسی خوب احساس نمیشود که پول بریزه که ولی وقتی جوان شلوغ را از دست داده و دل از دنیا کنده اس اونوقت یه دفعه میری پول جور نموده است و مردم هر روز ادب باشم تلقی باید عزادار و شان مردم و مردم هر روز از داد باش ما شیخ مفید خودش میگه برای تهییج مردم همه مخالفت کردن با شیخ مفید و مهمه کتاب اقتصاد خیلی مهمه دوتا چهارتا شد دلیل داریم امام بزارم تو اینقدر موجود نمیدونم چپ داره که مسموم شده یا به مرگ طبیعی مرد بقیه به مرگ طبیعی مردن به دلیل نداریم بعد شهادتشون بله نه مشعل شوفاژ دزدیدن کفشها من با امام رضا یه سر ساز داشته به حساب میومده خوبه امام رضا و میزدیم اوه و نیسان اعلام کرد که درستش کن و صفرا سر و صدای بعد از قوانین کشوری یادبگیری است نه میگی امامزاده کفشهای رو برمیدارم برای سال آینده خفه دقیقا دو روز خونی و با شرکت کردن و همین کارو میکنی به گناههای سال گذشته را پاک کند تا تازهنفس بشم به سالار آره تازه با انرژی تازه دارم سال آینده اینجاست که جامعه یک جامعهای که امام حسین داره و به امام حسین مختص جامعه اصلاح بکنه پس غذا داره میکنه بر امام حسین باید پاک بشه با گناه بشه باید چی بشه خود امام حسین با اسم اسم امام حسین باعث میشه گناهکار بود و تبش نگاه باروم نمیشه دین آره و اینجاست که شاعر انگلیسی نگفته که اگه تو از این کتابهایی که من ترجمه کردم شعر بود که قشنگ بود شوهرش زنبق گلی خوشبوی خیلی خوش بود ولی اگه زنبق فاسد بشه از علف هرز هم بد زودتر میخواد دین رابطهها خوب دین را که خراب شد بعد میشل بله کی اینجاست بشر خوندم من قدرت تفکر و زیستن ولی بعد شخصی من مشخصتر است به شخص به چیزی دیگه نمیخوام بگم همیشه داشته باشند بذارین که دیگه حالا بهم گره خورده حکومت لقب حکومتی نداشتیم تو مریضی نه زندگی بعدیشون بدون اینکه بخواهم چیزی فکر کنم نه از فقیر من از فقر و تقلید را فغفوری نه نه آره نه اتو مساله نه نه نه تو نه نه او توی حکومت خودمون رو داشتیم ولی اونم یکی دیگه انحراف کی بیای تقلید بکنی و عقل را تعطیل کنیم و هرچی گفت بگو ارزی تقلید تبعیت کورکورانه آره استفاده بر اساس سروش این اسامی که میفرمایند که شبیه پیامبر میاد خب اولا پیام برای شنیدنی فروشنده هرگز پایین و با اون انتخابش نیز از خداوند یا اون در رو انتخاب کرده یعنی منتخب خداست اوه اونجا که میاد و میشه میره با بچهها برام بازی کردن و او کفشی نه با انتخاب اصلی یعنی مقام اصلی هرچیزی و ایشون نسبت به جز بخاراتی بله تا اینجا درست بفرمایید که اینجوری شایستگی انتخاب و نه اینش مهمه افتخار پیامبر و انتخابه که شایستگی انتخاب را پیدا کرد خود انتخاب چیزی به پیامبر نداد اینکه پیامبر خود شاه به مقام میرساند که شایستگی انتقام بالاترین افتخار برا پیام یالا سالها در موارد بعدی اون اختلاف بین آقای سروش و آقای عبدالعلی بازرگان در مورد این وحشیها البته من برداشتی در این بخش بله باش چشم یکی خروج او آیه میفرمایند مشورت کن ولی اون بوده تصمیمهای یهویی نه این مردم به آن عالمان بگم آل من معاینه و ایذاء اعظم در ولی یعنی هر وقت رأی مردم گرفتی نظر اکثریت تا پذیرفتی به نظر خودت مخالفه توکل کن بر خدا عمل طرف به رای مردم عمل کن بانک نظر خودت مخالفه خیلی سخته که آدم به چیزی به نظرت باطل میدونم عمل کن توکل کن این معنی میده او که بگه کی اگر مردم اکثریت شورای چیز گفتن شما نظر خود تمرکز و توکل کن بر خدا چه منافع خود زمینه نه شکلی که توکل بر خدا معنی که اینو به زبان آره آره آورد ممنون از نظر بقیه بالاخره مثبت قضیه نگاه کنیم انجام دادی کالاها ادعای رهبری جهان اسلام را داریم پیام کشورمان مثل جنگزدهها یعنی نود میلیون خدا ایرانی میدونن کیه این ببخشید حکومت دینی نه اداره برنامه شما میفرمایید جویی جدای از اینکه دلیل بر ولایتفقیه دارین یا ندارین که بنظر من ندارین بلکه بر ضد داریم دلیل رو کنار بذاریم چهل پنجاه سال جین کیف نشد ناجور قسمت خراب میکنه شما جواب نمیدید جواب نمیده کشور از بین بره آهویی بهترین دلیله که درست نیست خیلی چیزها اینجوری یاهو بحث اگه نماز جمعه در زمان غیبت اختلاف بعضی میگن واجبه و حرام بعضی میگن مثبت امیدوارم این نمازجمعهای که من چهل و پنج سال دیدم میدونم قول اونایی که میگن علامه خب درسته رو دیدم بعد خطیب نماز جمعه تهمت میزنه کار حرام انجام بده خلاف نامزدها به تقوا و درست رو اونم خودش خلاف تقواست با همین شاهد بر این ا پس غول میچسبم به قلوب جدایی ضد لک و دست من بتونم تعطیلش کن داماش چرا نماز جمعه درست کنی یه جور دیگر مردم امام جمعه رو تغییر بده آره دیگه هم مرد مسجد الان یک از مو ذرات که بوجود اومده واقعا مصیبتها همه مساجد ما دولتی و حکومت مساجد امام جماعت شو تعیین میکنی ولی اگر یک مسجدی امام جماعت چی موافق نباشن رو چک میکنم و میرم یکی دیگه به مسجد مردم باید مسجد بسازند خودشون هیئتامنا براش از آن خودشون روحانی دعوت کنم قدرت مستقل باشد و اومد مسجد رو شده ابزار برای حکومت وقتا حال که کاملا مردمی بوده و مال مردم بودی مردم میساختن یا بانی شخصی بوده یا پول جمع کردن و میساختن و بد خو هیئتامنا خودشون براش درست میگردد دعوت میکردن اداره میکردند و روحانی را همه چیزش حکومت ما همه چی او آسان و ظاهر همین دو مرجع الان مرجعی که میگه که ما باهاش مخالفین و خود حکومت تعیین میکنی جامعه مدرسین شده که جامعه مدرسین جامعه مدرسین تصریح راهشون میکنه که با حکومت همراه باش همه چی شده آلودگی واقعا امضا شده برداشت کن این مقام پیامبری یه مقاله برگشت دیشب تعداد افرادی که نمیتونن داشته باشن اندکی به میدونی وقتی نیاز به عادی میشه به راحتی دیده میشن وزیر اردک دروس برای ایران میرسونه درسته جین به راحتی ابزار میشه این عیب نیستها این دلیلش اینه که دین تندباد دل انسانها سر و کار داری اگه تونستی مسلط بشی بر دلهای انسانها بهتر میتونه حکومت بکنیم وقت و از طریق دین خیلی بهتر میشی و این بدین شرح است چی من بودی آره آره میگی اصلا شانس قبول نداری که خدا پیام داده به پیامبر میگه پیامبر آن چه را تو دیر بیان کرد پیامی در کار نبود به آن بر او چطور خودش بیان کرد وقته میگن که نه اینجوری نیست که خدای پیامی لحظات مهم یعنی خود حضرت محمد کار است خودش کارسازی ناخواسته یه حسی بکنین خودش محور خودش محور ما به خود هیچ کار است تحول میشه با تعقل نه نه نه نه اصل تعقل نفر از حرفش رو نمیزنم هرچی ایشون حرف اول ش بود کی تجربه نبوی یعنی پیامبری تجربیات تجربه مکاشفه یا نه تجربهی ظاهری یک مکاشفات چی براش رخداده برای بیان این حرف خیلی شاد نیست بلکه کتاب بچهی کتاب بسط تجربه نبوی دانش بعدا آن بر دو سه سال پیش قفل او تجربهای که گفتم رؤیا دیدهایم نه تو بیداری مثل نرو خوابی که واقعا خواب ببینه ها ولی یه رویایی داریم به نام رویای رسولانه کی تو رو یا به صورت رویایی و نتیجهش چیه نتیجش اینه که قرآن و وقتی میخونی به ظاهرش نگاه نکن اینو باید خوابگزار یا تغییر کنه اتاق خوابگزار بیاد و خوابگزار چیه جامعهشناس روانشناس بس که این علوم داشته باشیم و بریم قربان تربیت کنه خوب وقت خیلی لوازم ناجوری داری هم هست