آیه ۸۴ از سوره بقره

از راه روشن
نسخهٔ تاریخ ‏۲۶ آوریل ۲۰۲۵، ساعت ۱۸:۳۱ توسط Admin (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «[https://t.me/soleimani_ardestani/4603 فایل صوتی] متن زیر برگردان فایل فوق توسط هوش مصنوعی و بدون ویرایش، حاوی اشکالات زیادی است. بسم الله الرحمن الرحیم تاملاتی داشتیم در آیات الهی و در سوره بقره و آیه بله ۸۴ آیه ۸۴ قبلش صحبت از پیمان بود و در آیه ۸۳ صحبت از پی...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

فایل صوتی

متن زیر برگردان فایل فوق توسط هوش مصنوعی و بدون ویرایش، حاوی اشکالات زیادی است.

بسم الله الرحمن الرحیم

تاملاتی داشتیم در آیات الهی و در سوره بقره و آیه بله ۸۴ آیه ۸۴ قبلش صحبت از پیمان بود و در آیه ۸۳ صحبت از پیمانی بود که با بنی اسرائیل گرفته شد و نکات مهمی را بیان کرد و از جمله در آیه ۸۴ یک پیمان دیگر یعنی بخشی پیمان را به اصطلاح بیان میکنه یعنی یکی دیگه از اصول پیمان را میثاقم لا تسکون دماعکم ولا تخرجون انفسکم من دیارکم ثم اقربتم و انتم تشهدون میگه و آنگاه که ما پیمان گرفتیم از شما که بین خودتون خونریزی نکنید لا تصون دما ولا تخرجونه انفسکم من دیار بعد خودتون را یعنی همدیگر را از دیارتون سرزمینتون به اصطلاح خارج نکنید سوم تشهدون سپس اعتراف کردید اقرار کردید و انتم تشهدون و خلاصه خودتون گواهید خودت خودتون گواهی میدهید که این به اصطلاح شهادت را دادید خوب در دنباله میخواد بگه این پیمان را نقض کردید حالا ببینیم همین آیه را آقای به اصطلاح فولادوند چگونه ترجمه کرده و چون از شما پیمان محکم گرفتیم که خون همدیگر را مریزید و یکدیگر را از سرزمین خود بیرون نکنید تو قلاب گذاشته به این پیمان بعد قلاب بسته اقرار کردید و خود گواهید و خودتون می‌دونید که به من به نظرم باز به قلابی نمیخواد به نظرم این تنها مسئله‌ای که میمونه اینه که آیا این پیمانی که گرفته شده که خون و به اصطلاح همدیگر را از دیار خود خارج نکنید مخصوص قوم یا به اصطلاح کل بشریت یعنی هیچ انسانی را نکشید هیچ لاکم یعنی شما چون مخاطبش بنی اسرائیله آیا شما بنی اسرائیل همدیگر را نکشید و همدیگر را ازتون اخراج نکنید آیا این مقصود یا نه همه انسان ظاهرا بنی اسرائیل باید مقصود سلاح این آقای ببینم من آقای فولادونددم چه ترجمه کرده این را بله ایشون به هنگامی که از شما پیمان گرفتیم که تو قلاب گذاشتن بیهوده و نظر شما لازمه همدیگر را نکشید تو قلاب آقای طاهری گذاشتن که بیهوده همدیگر را نکشید خب اگه بنا بود بگه بیهوده‌اش را خدا میگفت که شما اضافه کردید همدیگر را نکشید نقطه اصلا همدیگر را نکشید هیچگاه همدیگر را نکشید مگر اونجایی که دفاع دارید از خودتون میکنید جز در دفاع خوب یه مسئله دیگر چیه اون در دفاع هم صحبت اینه آیا قصد یعنی شما قصد باید کشتن طرف باشه مثلا اگر میتوانید دفاع کنی از خودت بدون کشتن طرف میتونید میتونید طرف را خلع سلاح مجازی به کشتن حتی تو جنگ حتی اونجایی که تجاوز کردن ببینید این را می‌خوام بگم این کلمه که بیهوده را آوردند معنیش اینه که یه جاهایی هم قطره قتل همه جا همه جا بیهوده است ولی در آنجا که دفاع می‌کنی یه وقت میخوای دفاع کنی ناخواسته میکشی یه وقت اصلا چاره نداری چاره نداره او اسلحه او می‌زنه اصلاً شما نمی‌خوای آدم بکشی اصلا نمی‌خوای آدم بکشی ولی خب چاره‌ای نداری پس بنابراین من معتقدم که این مخله این بیهوده‌ای که ایشون آورده توی همدیگر را نکشید نه خون یکدیگر را نریزید خوب لا تسکون ماکم پیمان گرفتیم که خون که ایشون میگه بیهوده تو قلاش اضافه است خونه یکدیگر را نریزید بله خوب قلابش و یکدیگر را از سرزمین خود آواره نسازید سپس اقرار کردید و گفته دوباره قلاب گذاشته به این پیمان اقرار به این پیمان شد قلاب گذاشته که نیاز نیست اقرار کردید در حالی که دوباره تو قلاب گذاشته به درستی آن گواهی میداد تشهدون را ببین یه تفاوت داره بین آقای فولادوند و آقای طاهری اون نگاه کنی آقای فولادوند گفته و خود گواهیید خود گواهی چیا داره میگه بنی اسرائیلی که زمان پیامبر هستند در حالی که چین کار را کرده و پیمان باهاش بسته شده بنی اسرائیل مثلاً ۲۰۰۰ سال زودتر ایشون آقای طاهری اینجوری معنی کرده که در حالی که گواهی میدادید سوم تشهدون تعبیر اینه شما اقرار کردی پیمان را در حال خودتون شاهد بود شهادت می‌دادید همین خودشون شاهد پیمان رو مثلاً امضا کردید و قبولم داشتید که این پیمانه امضا کردید شما یه پیمانی امضا کردید و قبولم داشتید که این پیمان را آقای فولادوند معنی کرده و قبول دارید که این پیمان امضا کردید نه این دقیق نیست چون اینایی که الان هستن که اصلا نمیدونن یادشون نمیاد و نمیدونم شما غلط ترجمه آقای فولادوند ترجمه آقای طاهری درسته شما این پیمان را امضا کردید و خودتون مثلا شهادت میدید و انتم تشهدون در حالی که این تعبیر ها ببینید جمله را باید اول ببینیم یعنی چه و انتم تشهدون آره در حالی که شاهد بودید ترکیب چیه آقای به اصطلاح فولادوند درسته در حالی که شاید اما از آقای چقدر توی قلاب در واقع نصفش توی قلابه این نه باید خیلی مبهم باشه که شما این توی قلاب گذاشتید متنی که ابهام داره اینقدر مبهمه که اینقدر چیزی قلاب بزاره شما نصف تقریبا توی قلاب نه هیچی توی قلاب نمیخواد من حالا میخونم همین ترجمه آقای ببینید و هنگامی که از شما پیمان گرفتیم که خونه یکدیگر را نریزید و یکدیگر را از سرزمین خود آواره نسازید سپس اقرار در حالی که گواهی می‌دهید من تمام تقریبا نصف مطلب را که تو قلاب بود حذف کردم آره چرا توی قلاب به این جهت می‌خوام بگم همون کلمه بیهوده که به نظر خودت توضیح داد اشتباه شد مطلب اشتباه میکنیم نه داریم قتل قتل با یعنی غیر بیهوده مگه داریم دفاع حسابش جداست دفاع و مجبور داره تیر میزنه مجبورم تیرش بزنم اصلا عنوان آقای مکارم را هم بخونید و هنگامی را که از شما پیمان گرفتیم را سرزمین خود بیرون نکنید سپس شما اقرار کردید و در این پیمان گذاشتند قلاب زیادیه یعنی اینجا خیلی من نکته از سرزمین و از یکدیگر را از سرزمین خود بیرون نکنید این منظور کدام سرزمین سرزمین اول شما انسان‌ها همدیگر را نکشید اونم دیگه رو نریزید و همدیگر را از خونتون اخراج نکنید یا داره خطاب به خود قوم اسرائیل ظاهرا اینجا خطاب به خصوص قوم اسرائیل و اونم اون سرزمین مثلا مقدس باشه خوب هالا تقتلون انفسکم وخرجون فریق منکم من دیارهم تظرون علیهم با اسم ادوان و خوب و ان یعتوکم عصاره محرم علیکم اخراجهم خبری کنیم مطلب وسط آیه است ولی این مطلب تمام چون مطلب عوض میشه یه چیزی بعد میگه باز هم اینجا مثلا سوم یعنی چه سپس شما خودتون سپس شما خودتون ه باز همین شما اینجوری معنی کرده باز همین شما یعنی خودتون چیکار کردید تقتلون انفسکم همین شما هستید که یکدیگر را می‌کشید ثمنتم هالا و گروهی از خودتان را از دیوارشان بیرون می‌رانید و به گناه و تجاوز بر ضد آنان به یکدیگر کمک میکنید و اگر به اسارت پیش شما آینده دادن فطری آنان را آزاد می‌کنید با آنکه بله گذاشته نه تنها کشتن بلکه قلاب بسته بیرون کردن آنان بر شما حرام شده است بلکه ویران کردن آنان بر شما حرام شده است خوب خیلی توی قلاب هست ببینید من یه دفعه دیگه همین ترجمه سپس شما خودتون انفسکم می‌کشید همدیگر را و تخرجون فریقا منکم من دیاره گروهی از خودتان را از سرزمینبیرون می‌کنید و تظاهرون علیهم و پشت هم گرم ها نه نه تظاهر تظاهرات یعنی چیزی تو فارسی میگن پشت هم در اومدن ازش حمایت کرد تظاه یعنی پشت همدیگه در میاید در گناه و تجاوز یعنی همدیگر پشتم دیگه در میاید در گناه و تجاوز بر تظاهرون علیکم علیه با گناه و تجاوز علیه اونا گروهی که بیرونشون کردید همدیگر را میکنید پشت همدیگه در میاید خوب ولی اگر آقای فولاد معنی کرده که اگر به اسارت پیش شما آینده پسندی به اسارت پیش در حالی که بعضی از آنها به صورت اسیران نزد شما آیند به صورت وسا اگر نفت شما به صورت اسیر آورده شود یعطوب یعنی بیاورند آنان را پیش شما به صورت اسیر یعنی اگر اسیر اسیر شما شود اگر اسیر شما شود ببین قضیه سر اینه که با همدیگه جنگ نکنید جنگ نکن حالا یکیشون تو همین جنگ میکنید اسیر شدند و آوردن پیش شما میگید که ما حتما برای آزادی میخویم در حالی که فدیه گرفتن برای یک انسان از یک انسان مومنی که مومن بودن دیگه بنی اسرائیل مومن بودن در حالی که بر شما حرامه که فدیه بگیرید آزاد بکنیم و هو محرم علیکم اخراجهم و هو محرم علیکم اخراجهم در حالی که اخراجشون بر شما حرام بوده آقای چی معنی می‌کنند آقای طاهری بله اینجا ولی تو قلاب دوباره با این عهد و اقرار همین شما آره شما همین شما خوبه هنوز شما یعنی خودتون شما خودتون یکدیگر را میکشید و گروهی از خودتان را از سرزمین خویش آواره میکنید تو قلاب بر ضد ایشان به گناه و تجاوز هم داستان می‌شوید یعنی پشت همدیگه یعنی پشت همدیگه در میان بله هم داستان می‌شوید اگر توی قلاب تبعید شده ها ببینید این قلاب بالا یعنی اونایی که از سرزمینشون بیرون کردید قلاب بسته بله در حال اسارت نزد شما آیند من به نظرم اصلاً همه ترجمه ها یک مورد دیگری به قضیه نگاه کنیم در چه صورتی یا آدمی را می‌کشند یا سرزمینشون اخراج می‌کنند با چی به چه وسیله خوب جنگ رخ داده دیگه با جنگ که این کار رخ میده بحث سر اینه که شما که با همدیگه بنی اسرائیل می‌جنگید می‌کشید خون میریزید همدیگر از دیار بیرون میکنید یه چیز دیگم رخ میده چیه یه چیز دیگه نیست اسیرم میگیرید اون وقت برای اسیر فدیه میگیرید برای اسیری که از بنی اسرائیله فدیه میگیرید در حالی که اصل اخراجشون آره جور کرده گفته و اگر تبعید شده ها در حال اسارت نزد شما آیند یعنی چه شما چی میفهمید از این جمله این جمله اصلا فارسیه من قلابی یه مقدار قلابه اگر تبعید شده‌ها نزد شما به اسارت آینده اسیر یعنی خودشون به اسارت بیان خودشون بیان از خودشون اسیر بشن یعنی چه جور که ایشون فهمیده یعنی چه خودشون بیان اسیر بشن نه نه قضیه سر اینه و یتوکم عصرا یعنی گرفته بشن یعنی اگه اسیرتون بشن یسیرتون از خانه بیرون میکنید خوب جنگ میگیرید که اگه اسیرتونم بشن در حالی که محرم علیکم بله و بله بله در آها و اگر تبعید قلاب تضعیف شده ها در حال اسارت تبدیل شد در حال اسارت نزد شما آیند در برابر دو قلاب دوباره در آزادی شان غرامت می‌دهید غرامت می‌دهید یعنی برای اسیر بنی اسرائیل خیلی ساده است ها میگه شما بنا نبود با همدیگه بجنگید با همدیگه می‌جنگید همدیگر است از خونه بیرون میکنید اسیرن که میگیرید فطری میگیره آزاد میکنید که همدیگر جنگ کردید خونشونو بگیرید اصلا حرام بوده اخراجشون اصل کارتون اخراج اصل کارتون حرام بود اینجا زمین خودشونه باید باشه اصل کارتون حرام بود در حالی که اصل کارتون حرام بود شما رفتید کشتید زمین را گرفتید اسراشون هم فدیه ازشون میگیرید در حالی که اصل اخراجشون حرام بود این من این ترجمه ها را ببینید میشه بعد اینکه بگم ترجمه ها را باید عوض کرد هم من بله به نظرم این قسمتش را آقای فولادوند و اگر به اسارت پیش شما آینده گفته پیش شما آورده شوند خودش کسی نمیاد به فدیه آنان را آزاد میکنید با آنکه تو قلاب ایشون نوشته نه تنها کشتن بلکه قلا بسته بیرون کردن آنان بر شما حرام بود ببینید اینا رو که میارید شما چرا بهشون حمله کردید می‌خواستید زمین بگیرید کشتیشون بیرونشونم کردی بعضیاشونم مسجد کردید اینکه از زمینشون طمع بکنید به زمینشون این حرام بر شما اگه اون حرام بود بقیه اش هم معلومه دیگه اینه به نظرم پیچیدگی هم نداره که من میگم آیا تو قرآن که ما بیخودی داریم چی میکنیم بله سپس شما خودتون می‌کشید هم خودتون را همدیگر را و اخراج میکنید عکس خودتون را از سرزمینشون سرزمین در گناه و تجاوز و اگر اسیر شان بگیرید یتو عصا را اسیر شان بگیرید و هو محرم علیکم اخراجه این من معنی یک کلمه نه تو قلاب میزارن حیات دنیا و یوم قیامت یردون الا اشد العذاب و غافل اما تعملون ببینید آقای اینجوری معنی کردن آیا شما به پاره‌ای از کتاب ایمان می آورید قلاب گذاشتن تورات کتاب یعنی تورات نیاز کتاب یعنی کتاب آسمانی اگه من گفتم کتاب مسلمونا با قلاب بزنم قرآن آیا شما به پاره‌ای از کتاب ایمان می‌آورید به پاره کفر می‌ورزید کفر ورزید یعنی چی یعنی کفر اونجاست آدم می‌دونه باطله ولی پا رو حرف میزنه کفر می‌ورزید یعنی این قسمت نادیده بگیرید پس جزای هر کس از شما که چنین کند جز خواری در زندگی دنیا چیزی نخواهد بود و روز رستاخیز ایشان را به سخت‌ترین عذاب‌ها باز برند بله اشد العذاب یعنی باسنند ایشون معنی کرده یعنی بازگردانده میشوند یردونه یک کلمش ولی من فکر می‌کنم اینجا نمی‌خواد ما گوگل باز برند یعنی می‌برند اونها را به عزا یعنی به عذاب یردون یعنی مبتلا می‌شوند به عذاب علیم اینجوری مبتلا می‌شوند به عذاب علی یعنی گرفتار میشوند به عذاب علی آخی مثلا بر روز و روز رستاخیز ایشان را به سخت ترین عذاب ها باز برند خیلی تحت الفظی خاصه کسی که جور دیگه ببینید ایشون در زندگی دنیا نیست و روز قیامت توی است بازگردانیده می‌شود به خدا از آن چه انجام می‌دهید بی‌خبر نیست بله بازگردانده می‌شود بازگردانده میشوند میگه قبلا بودند بازگردانده میشود آقای کرده از احکام کتاب خدا را میپذیرید و برخی دیگر را انکار میکنید انکار می‌کنید صدای هر کس از شما که چنین کند جز رسوایی در زندگی رسوایی بود فقط بله الا خزون فی الحیات دنیا رسوایی یا خاری خدر زندگی دنیا نیست و روز رستاخیز هم به سخت‌ترین عذاب باز برده خواهند شد من گرفتم گرفتار خواهند شد این بادون الی عالم غیب و شهادت درسته یعنی گردانده میشوید یا عالم الغیب والشهاد عالم خب اونجا معنی میده بازگردانده میشه شما از خداییم به خدا بازگردانده میشه معنی میده ولی اینجا دونه عذاب یعنی چی یعنی چه ما را باز کردیم کلمه بازش تاکید بکنیم میبرند شما فرمودید چیه مکارم گرفتار میشود آره یه چیزی هم گذاشتن برای کسی از شما که نوشته اول بخونم آیا بعضی از کافر میشوید برای کسی از شما که این عمل بر تو قلاب زدن تبعیض در میان احکام و قوانین الهی را انجام دهد جز رسوایی در این جهان چیزی نخواهد بود خدا از آنچه میکنید غافل نیستم که میگه که بله و خداوند از آنچه میکنید غافل نیست بله به خدا از آنچه می‌کنید غافل نیست همینه دیگه معنی کنیم یه جاهایش تغییر دینم ترجمه‌ها بالاخره یه خورده متفاوت بود برای آزادی ظاهرا یعنی ببینید مثلاً آقای فولادوند گفته که اگر به اسارت پیش دادن فدیه آنان را آزاد میکنید شما از دیارتون اخراج کردید بعد اونا اومدن اینا اینجور تصور اینجوری معنی کردن اینا بعد از اینکه شما اخراجشون کردید مثلا مسیر اقوام دیگه شدن میان پیش شما میگن که فدیه بدید تا ما آزاد بشیم شما فدیه می‌دید تا اونا بشن من بزنم پیچوندن قضیه است نه من اینو برداشتم از ترجمه میگه آره ترجمه اینه داره میگه فکر کنه آزاد از اول کاری که کردید اخراجشون کرد ببینید به هر حال ظاهرا آقای کم همینجور معنی کرده بله و اگر تبعید شده ها در اسارت نزد شما آینه اند یعنی اسیر شده نزد شما بیان شما فدیه میدید که آزاد بشن و اسارت شان و محرم اخراجهم اصل اخراجشون حرام بود میتونه این معنا درست در واقع بیرون شدن رانده شدن یه عده اسیر شدن حالا به اسیره میگن فدیه بده تا آزادت کنیم ولی اینجور که الان داره صحبت میشه یعنی یه عده که خب کشته شدن یه عده هم آواره شدن آواره‌ها حالا یه جایی اسیر شدن حالا اون اسیر خودشون اومده اومدن میگن که ما را آزاد کنید که ما اسیر شدیم پیام میدن اینا اینجوری معنی میکنن ظاهرا همین سه چهاررتایی که خوندیم که اینا میان و میگن که برای آزادی ما فدیه بدید شماها شما که هم دین ما هستید برای آزادی ما فطری من حالا باز یه بار دیگه این قضیه ببینید سارا اگر اسیر شما بشه آقایون اینجوری من یه مقدار زیادی گیر داره که بگیم ما اونا را بیرونشون کردیم بعد اونا اسیر کس دیگه شدن و اومدن و درخواست کردن که آقا برای ما فدیه بدید که ما آزاد بشیم نه یه جوری من فکر می‌کنم که درسته که یعنی شما اینجوریه که کل بنی اسرائیل را در نظر بگیرید تو خود بنی اسرائیل برخی شان برخی دیگر اسیر کردند اون وقت برای آزادیشون چیکار میکنن تو خود بنی اسرائیل دوباره یعنی به همدیگه فطریه میدید کل قم به همدیگه فدیه میدید که آزاد بشید من اینجوری نیست در حالی که اگر بعضی شما آیند فدیه میدهید در حالی که اگر بعضی از آنها به صورت اسیر نزد شما آیند میدهید خوب باشه حتی یعنی چی که اونا به صورت اسیر نزد شما بیان یعنی رفتن کس دیگری اسیرشون کرده به هر حال من اینجوری می‌فهمم که اگر اسیر شما بشن باید شما خودتون هدیه یعنی به همدیگه رد و بدل میکنید یعنی یه اسرائیلی به یه اسرائیلی میگه آزادت کنم و اونجور نمیفهمم تقریبا همه گفتن اینجوری گفتن حالا احتمال خب بله کتاب و یعنی برده می‌شوید دوباره می‌روید یردونه برده می‌شوید نه بازگردانده می‌شوید بازگردانده شدن که به معنی اینه که غافل اما تعملون و خدا ببینید پس من ای نمیخوام قاطع بگم احتمال را دارم میدم آقایون سارا حالا واو که حالیه بگیریم یعنی شما اخراجشون کردید اگر اینا بیان پیش شما اسیر خوب آوردشن پیش شما به عنوان اصلی بگیره توشون یعنی سربازانتون اسیر بیارن پیش شما خب اون وقت فدیه میدهید آره دیگه اشکال نداره کلی نگاه کنید بنی اسرائیل را یعنی یعنی بین همدیگه رد و بدل میکنید در حالی که نباید فجیع در حالی که از اول جنگ خراب بود همین کسانند که زندگی دنیا را به به جهان دیگر خریدن آیا ایشون تو قلاب گذاشته به بهای جهان دیگر خریدند یعنی چه خریدن یعنی چه خرید و فروش یعنی چی گاهی آدم آخرتش را میده تا در مقابل چی بگیره خرید و فروش خرید و فروش من دنیامو آخرتمو میدم که یه چیزی است دنیا را به دست بیارم در واقع دارم خرید و فروش میکنم ولی خوب خرید و فروش زیان بار بسیار زیاد داره خوب بله بله همین کسانی که زندگی دنیا را خوب دیگه لازم نیست که قلاب بیاریم وقتی میگیم من اگر من به شما گفتم که من این کتاب را به تومان خریدم من این کتاب ۱۰۰ تومان خریدم از همین کتاب ۱۰۰ تومن خریدم فارسی شما تو قلاب میزنید به ۱۰۰ تومن خریدم یا ۱۰۰ تومان خریدم تو قلاب میزنی به بهای ۱۰۰ تومن خریدم دیگه دنیا را با آخرت می‌خرم دنیا را میگیرند یشترون حیات دنیا بله الحیات دنیا بالاخره کسانی که میخند دنیا را با آخرت یا به وسیله آخرم به از براشون عذاب تخفیف داده نمیشه یاسرون و یاری هم نمیشود پس عذاب آنان سبک گردد و نشان یاری شود معنی روشنه و مورد قرار از این روی عذاب شان سبک نخواهد بود و مورد قرار نخواهند گرفت خیلی خوب چیز خاصی فکر نمی‌کنم داشته باشه چون اینا پیچیدگی نداره بریم سراغ مطلب بعدی آتینا موسی کتاب علوم این هم کردی و همانا به موسی کتاب دادیم بله و لقد آتینا موسی کتاب کنیم همانا به موسی کتاب را دادیم به موسی کتاب دادیم ما به موسی کتاب دادیم دیگه این چشم ما کتاب به موسی دادیم تمام نه تورات میخواد و پس از او پیامبرانی را پشت سر هم فرستاد و عیسی پسر مریم را معجزه‌های آشکار بخشیدیم و او را باروح‌القدس تایید کردیم تا اینجاش معنی روشن به جز اون کلمه پس چرا هرگاه پیامبر چیزی را که خوشایند شما نبود برایتان خوب تفکر ما جاعکم رسول بما لا تهوا انفسکم کبر ورز استکبرتون کبر ورزیدید گروهی را دروغگو خواندید و گروهی را کشتید حالا من برگردم ولی اگه بخوام یک کلمه اولا معمولاً پیامبری که میاد وقتی انسان‌ها باهاش مقابله می‌کنند که یه حرفی می‌زنه که خوششون نمیاد من به هر حال به مردم میگه با همدیگه نجنگید با همدیگه خوششون نمیاد چیزای مختلفی هست که خوششون به اصطلاح نمیاد ولی یک کلمه است استکبار را چه معنی کنیم ایشون گفته کبر ورزیدید تکبر یعنی خودشون بالاتر از بقیه بالاتر از بقیه سرکشی سرکشی با تکبر عرض می‌کنم به نکته‌ای را خدمتتون بله روشن دادیم چرا هرگاه رسولی پیامی خلاف پسند نفس شما آورد گردن افراد گردن افراطید چی گردن کشی کرد سرکشی کرد همه اینها درسته به جز که نه چرا چرا ولی وقتی میره توی باب دیگه تو استکبار دقیقاً مقابل یه کلمه رو با مقابلش باید فهمید تو قرآن مقابل اسلام استکبار اسلام یعنی تسلیم حق شدن استکبار یعنی سرکشی کردن در مقابل حق درسته توش معنی کبر نهفته است یعنی شما تسلیم اینجوری بگم خضوع نکردید در مقابل کسی که هجوم نمیکنه چیه به این معنا درسته ولی دقیق نیست یعنی به حق گردن ننهادید در مقابل ماده دیگری استکبار یعنی اصلا کلمه استکبار کلید واژه است سوره قرآن در مقابل استق با اسلام اسلام یعنی تسلیم حق شدن استقبال یعنی گردنفرازی کردن در گردن فرازی کردن در مقابل هم هست خوب اینجا خوب موسی ببینیم ایشون چی کرده گفتن که آقای طاهری به موسی کتاب دادیم خوبه به موساد کتاب دادیم و از پی او رسولانی پی در پی فرستادیم و به عیسی فرزند مریم نشانه‌های روشن دادیم و او را توسط جبرئیل روحقد کاری ندارم اینا یکی از یا یکی نیستند ولی یه چیزی اگر دو تا اسم داره شما همون اسمشو بزار حالا منظور از روح القدس یعنی ج نه من کار ندارم بعد بهش میخواد یکی باشه میخواد دوتا باشه اگر فرض کنیم یکی باشه و دو تا اسم داشته باشه شما کدوم اسم میاری به هر حال جبرئیل را که قرآن جای دیگه گفته نبوده جبرئیل مصداقش یکیه خب یکی باشه ولی تو قرآن دوتا نام داره اگر یکی هم دوتا نام داره همون نامی که خودش گفته بیا رحمان و رحیم هر دو نام خدا هستند مصداقشون یکیه درسته شما به جا رحمان رحیم بیارید ترجمه مثلا آیا تو خود دین ما روح القدوس با جبرئیل یکیه یا یکی نیست خوب قرآن جبرئیل را که آورده حالا روح القدس را ببینید هر جا تو قرآن جبرئیل را آورده جبرئیل چه کار است پیام آور از طرف خداست درسته حالا روح القدس چیکار تایید می‌کنه روح‌القدس نمی‌زنه خطاب کنیم پس دوتا کار یک کار به جبرئیل نسبت داده یک کار به روح القدس نسبت داده من بزارید یک کلمه ببینم ایشون پاورقی ببینید روح القدس ایشون نوشته آقای طاهری روح القدس نام دیگر جبرئیل است آیات ۱۰۲ نهر و ۹۷ بقره را با یکدیگر مقایسه کنید ۱۰۲ نهر و هفت بقره را با یکدیگر مقایسه کنیم ۹۷ بقره را که همون نزوله شماره ۱۶ سوره درسته یا ثابت کننده یک شخصیت‌های خوبی کرد یک شخصیت در یک کتابی روایی مون به نام بساائر الدرجات در مطابق اونجا جبرئیل باید جبرئیل کارش آوردن پیامه کتاب بسائل الدرجات بصر با صاد ب درجات جبرئیل کارشو آوردن روح القدس کارش حفظه که من خودم اونجا رو اگه فقط در نظر بگیرم میگم پیامبر خدا یعنی پیامبر یه ختم شد با پیامبر روح القدس ماموریتش تمام شد ماموریتش جبرئیل جبرئیل ماموریتش تمام شد روح القدس مثلا آغاز شد یه همچین چیزی ولی قضیه همین که حضرت عیسی را میگه روح القدوس حضرت عیسی پیامبر می‌دونیمش که به روح القدس یعنی چه پس باید یه گونه این دوتا شخصیت یکی باشد و ماموریت دو نوع کار چیزی باید باشه با همه این حرف‌ها ایشون خطاست که جبرئیل من کرده اگر یک شخصیت در نظر میگیرن چه چیزی براش در نظر گرفتن شما پرسیدید مسیحی ها نفرمودیدم که عهد جدید جدید یه جور جواب باید می‌دادم عهد جدیدو باید می‌گفتم دو بخش تو یه بخشش روح القدس یه فرشته است توی بخش دیگرش یا تو مسیحیا مسیحا چیز دیگر تو مسیحی‌ها پرسیدین مسیحیا چی میگن اونا تصویری دارند پدر پسر روحقدس پسر ماموریتش این بود که رو زمین بیاد زندگی بکنه بیاد زندگی بکنه و زندگیش مردم ببینند به این وسیله پیام برسونه و عرض کنم خدمتتون که به صلیبم بره فدیه بده گناه آدم کفاره گناه آدم چی شد روح القدس تازه ماموریتش شروع میشه حالا روح القدس چه کار است روح القدس تو کلیسا حضور داره مثلا نمیزاره وقتی فتوا میده اشتباه بکنه یا مسیحی ها را یاری میرسونه هست مثلا ببینید تو خود عهد جدید یه حالت خوب کدوم اعتقاد اتفاق اینجوری برداشت کردم که جبر وحی میاره روح القدوس جبرئیل دیگه وحی نمیاره برای ائمه ولی روح القدس نمیزاره خطا روح القدس مثلا خوب دقیق چیه ولی مسیحیا میگن که ماموریت حضرت عیسی تمام شد پسر اینها حالا تو کلیسا کی ماموریتش شروع شده روح القدس که نمیزاره خطا کنیم خیلی خوب ولی به هر حال این کلمه نه ما باید بگیم روح القدس ایشون هم آقای فولادوند درست گفته گفته روح القدس حتی اگر مشترک توسط روح القدس توسط جبرئیل نیرومند کردیم تایید کردیم را در نیرومند کردیم قدرت دادیم من فکر می‌کنم معنیش اینه که مثلا تایید کردن اصلا یعنی چی یک کسی تایید کنیم فلانی ام تایید میکنم یعنی چه میگم درسته میگم درسته و این معنی جلو خطا را گرفتن روح القدس توانایی بخشیده این آقای فولادوند تایید فکر کنم کافیه بله تفکر ما جاکم رسول پس اینجوری باید باشه آیا بله نیرومند کردیم همچین ای یاری نیرومند کردیم یاری کردیم تایید کردیم من نه یکی نمی‌دونمجاری باز یاری به معنی نیرومندتر لازم شاید خودت تایید کردین یا به نظر من لازمش اینه که نگذاشتیم خطا بکنه اینها چون تو کلیسا معنیش اینه تو مسیحیت تو اون روایت هم معنیش اینه کار جلو خطا را میگیره خوب بله کجا هستیم الان چرا هرگاه رسولی پیامی خلاف پسند نفس شما آورد گردن افراختید این خوبه معنیش خلاف پسند گروهی را دروغ پرداز شمردید و گروهی را به بعضیا گفتید شما کذابید بعضیا رم زدید و خشکید این هم یک آیه یک آیه دیگر هم بخونیم که این صفحه پایین تمام میشه ظاهرا آره دیگه اینم هر چند کمی بحث داره و قالوا قلوبنا قفلم داریم توی قرآن که قفله اون جمع قفله این قلفه قفله داریم قفل خب قلوبنا مثلا ایشون معنی کرده حالا ببینیم آیه رو بخونیم و قال قلوبنا بلعم الله به کرمون و گفتند دلهای ما در غلاف است تو پر قلابشون گذشته نه چنین نیست بلکه خدا به سزای کفرشان لعنتشان کرده است پس آنان که ایمان می‌آورند چه اندک شمارند از کسانی که ایمان می‌آورند به کفر لما یومنون عرض کنم خدمتتون که خوب آقای من بخونم ترجمه میگن که گفتن قلب های ما در پرده است در غلاف است مشکل نیست اصطلاح زبان یعنی ما چیزی قرار نه بلکه تو قلاب نوشتن نه بلکه خدا آنان را به خاطر انکارشان نفرین کرده است و عده کمی از آنان ایمان می‌آورند این اذان و این‌هاش توی قلاب بود گفتن چی درسته قلاب گذاشتن و آنها از روی است بعد دلهای ما در غلاف است و ما از گفته تو چیزی نمیفهمی همین منظور در غلاف است فکر از رحمت خود دور ساخته باز دوباره تو قلاب به همین دلیل چیزی درک نمی‌کند و کمتر ایمان می‌آورد چقدر تو گل چقدر چیزی گفتن که قلب های ما دست تو پرد است یعنی چی این چیزایی که تو میگی بفهم در مقابلش چیه اگه بخواد بگه نه شما دروغ گفتید چی باید بگه خوب خوب میفهمید زیر بار حق نمیخواهیم برید لعنهم الله چی معنی اول معنی را بگم ببینید بخوام چی بگم تحت الفظی معنی میکنیم گفتن که ما دلمون پرده است یعنی پرده از نمی‌فهمیم این حرف حرفاتون به دل ما نمیشینه خدا گفته که شما کافرید شما حق می‌فهمید و زیر بارش نمیرید در مقابلش کفر نیست در مقابل قرار گرفته نمیفهمیم پوشیده نه نه برعکس ما نمیفهمیم قفله که یعنی نمیفهمیم کفر یعنی میفهمید و زیر بار نمیرید اینجوری بهتره گفتن دل ما قفل تو پرده است ما نمی‌فهمیم تو چی میگی بلکه هر جا گفت بلکه خودش هیچی دیگه نه تو قلاب لازم بلکه یعنی چی یعنی حرف شما درست نیست بلکه بل یعنی بلکه بلکه خدا نفرینشون می‌کنه نفرینشون کرد به خاطر کفرشون بلکه بخاطر کفر من به نظرم اشتباه نه نه ادعا کردن به پیغمبر گفتن که قلوب ما بلی این اصلا آیه قبل چی بود و لقد آتینا موسی کتاب داریم یعنی اینا به کی گفتن پس به موسی به موسی گفتن دلام خدا نفرینشون کرد به خاطر کفرشون یعنی می‌فهمیدن و بیخودی می‌گفتن نمی‌فهمی می‌فهمیدن و این کار میکردن بخاطر قفلشون خداوند بخاطر انکار این آقای طاهری معنی میکنه این کار همه جا معنی میکنه این کارشون خوب فقط لما یومنون هم کسانی که به اصطلاح ایمان می‌آورند و کمی امام فقط قلیلم ما یومنون پس کمند کسانی که ایمان می‌آورند حالا البته این قسمت آخرش فقط ما یومنون آیا می‌خواد بگه که تو بشریت کم کسانی که به حق گردن میدن اگه باشه ناجور نه تو بشریت بسیارند کسانی که به دلایل مختلف یه چیز دیگری یه حق بهشون نمی‌رسه یا یه چیز دیگری هم شده ها و اون اینکه داریم توی قرآن عقاید آبا و اجدادی شون چنان براشون سخت و سنگین شده که نمی‌خوان یعنی اون چنان خیال میکنن خیال میکنن حقیقت دارند حاضر نیستن حرف جدید بشنوند نه باشه نه من چرا دارم این را اضافه می‌کنم اگه این را گفتیم که کمند آدم‌هایی که ایمان می‌آورد راجع به پیامبر اسلامه و ما اکثر الناس به مومنین اکثر مردم ایمان می‌تونی ازش نتیجه بگیریم که اکثر مردم با حق دارند نه این اینو نباید استفاده کنیم اکثر مردم اکثر مردم اینه یه تعدادی از مردم حق براشون نمیشه بیان نمیشه بیان نمیشه که شنیدن مسیحی‌های غربی خب شنیدن از کی شنیدن از شما قرائت که شما دادید جذاب‌تر از دین خودش نیست که قرائت که او ارائه کرد جذابه که طرف بگه به به نه خوب یا درستشون نمیرسه یا یه چیز دیگری و این مصیبت اکثریت آدماست فکر میکنم آیات اول سوره یاسین روشن کرده آدما با یک عقاید و باورهایی خوب گرفتن از کودکی خیال میکنن حقیقت محض اون وقت حاضر نیستن دیگه حرف دیگر رو بشنوند اصلا حاضر نیست که واقعیت اینه که اکثریت انسان ها اینجوری اند اکثریت آدما که زمان پیامبر اسلام میگه اکثر مردم هر چقدر جوش بخوری چرا شما یه قبیله را ای قبیله را چی میرفت و به سخن پیامبر را میرسوند اکثریت مردم یا درستشون نمی‌رسه یا نمی‌ذارن ایمان بیارن یا صورت سوم این مصیبت بچه من نظرم این مصیبت بزرگی که آدما خیال میکنن حق محض نزد خودشونه به اکثریت آدم یه مشکل میکنن حقیقت را دارند به همین خیلی‌ها به غلط می‌خونن به قرآن نیست الحمدلله الذی هدانا و ما کنا للحدی لولا این تو قرآن نیست نیست جا هست هست و معنیش بله یعنی خدا را سپاس که ما راه هدایت کرد که اگر ما را هدایت نمی کرد الحمدلله الذی کانال آزاد و ما کنا لنهتدی لولا اندا الله خیلی راحت آدمایی می‌خونن یعنی خدایا شکرت که منو هدایت کرده چرا میگم این غلطه او که گفتی درسته درست میگه اصحاب بهشت میگن خدا را شکر که هذا یعنی به این نعمت ها اکثر اون علمایی که بالای بسیاری از آیات قرآن گمراه‌ترین آدم هدایت شدم تمام نه تا روز مرد باید بگه عهدنا الصراط المستقین شما از اول ادعا کنید که حتما دقیقا دقیقا صراط مستقیم تا آخر عمر دعا کنید دنیا نیست و هیچ کس تو این دنیا نباید اینو بگه تو این دنیا باید تلاش کنیم که تا لحظه مرگ ببینیم راه مستقیم اگه اشتباه کردیم پیدا کنیم روز قیامت کسانی که میرن تو بهشت و به نعمت میرسند و مطمئن میشن که و مطمئن میشن که راهی که اومدن درست بوده اون‌ها می‌گن الحمدلله الذی هدانا لهذا وما کنا لنهتدی لولا ان هدانا الله ببخشید