جامعیت قرآن

از راه روشن
نسخهٔ تاریخ ‏۱۳ مهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۰۸:۱۵ توسط Admin (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «[https://t.me/soleimani_ardestani/4662 فایل صوتی] متن زیر برگردان فایل فوق توسط هوش مصنوعی و بدون ویرایش، حاوی اشکالات زیادی است. بسم الله الرحمن الرحیم بحث روزهای شنبه‌مون روش و مبانی اسلام پژوهی هست و ما بعد از اینکه گفتیم مقصود چیه و منابع یه مقدار در مورد...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

فایل صوتی

متن زیر برگردان فایل فوق توسط هوش مصنوعی و بدون ویرایش، حاوی اشکالات زیادی است.

بسم الله الرحمن الرحیم

بحث روزهای شنبه‌مون روش و مبانی اسلام پژوهی هست و ما بعد از اینکه گفتیم مقصود چیه و منابع یه مقدار در مورد عقل و فطرت و این‌ها بحث کردیم رسیدیم به اینکه با عقل اثبات می‌کنیم که قرآن حجت است در جلسه قبل صحبت از این بود که ساختار قرآن چگونه است؟ آیا ساختار محتوایی قرآن هم در برداشت از قرآن تاثیر داره؟ یه بحث داشتیم که اگر این کتاب قرآن را کسی ببینه و یک اصلا جلدش عوض کرده باشند جلد دیگه حسن کاغذ صاف جلدش باشه و دست یک آدم بیفته که نمیتونه این چه کتابیه و می‌خواد تو قفسات کتاب خونش یک موضوعی قرار بده قرآن را تو چه موضوعی قرار میده موضوع تاریخ فقه اخلاق عرض کنم خدمتتون که اصابت یر داستان افسانه چی خیلی چیزهای بنده عرض کردم که هر کتابی را که حتی کتاب های مقدس پیشین هر کدومش رو دست کسی توی یک قفسه یه موضوع خاصی قرار میدیم اما قرآن مجید را نمیتونه توی موضوع خاصی قرار بده این تفاوت قرآن با همه کتاب‌ها هر کتابی را ببینید موضوع مثلا با کشکولش یه نوع موضوعی هست همینجور توش باشه دفعه مثلا محورش نکات اخلاقی یا قرآن فقط من چیزی که کتاب هدایت هرگز کتاب مثلاً به عمده می‌خوایم تاکید کنیم کتاب تاریخ هم ممکنه توش باشه چرا وقتی موضوع هدایت شد هر آنچه که به کار هدایت می‌آید تو کتاب میاد اگر موضوع تاریخ شد مثل تورات اون وقت فقط باید تاریخ بیاد ولی اگر موضوع هدایت شد شما باید اون موقع به من بگید که چی به کار هدایت میاد توی کتاب اومده باشه تاریخ میاد به آره یه جاهایی یه تیکه تاریخ را نقل می‌کنیم ازش درس میگیریم ولی آیا حکایتم به درد هدایت میخوره حکایت هایی که مثلا سعدی آورده به درد هدایت میخوره یعنی پندی توش هست که انسان را راهنمایی کنه دیگه نه قطعاً داره توش هست برای هدایتش هست سلام علیکم هیچ کس گفته که حکایت های که تو بوستان سعدی است مثلا یا تو گلستان هست حکایت‌ها پندی برای بشریت نداره به درد هدایت بشریت افسانه هست ولی به درد هدایت میخوره اسطوره هست ولی به درد هدایت میخوره درسته و بعد خواستم یک نتیجه بگیرم که بخوام بحث جلسه آیا ضرورت دارد که همه ماجراهایی که در قرآن نقل شده همه تاریخ باشه همه ماجراهایی که توی تورات نقل شده همه باید تاریخ باشه چون کتاب کتاب تاریخ موضوع همه ماجراهایی که تو اناجیل اربعه نقل شده همه حتماً باید حوادث تاریخی باشه چون موضوع کتاب هدایت لحظه یک کسی که نمیدونه چیه بدون جلد باشه تورات رو می‌ذاره تو کتاب تاریخ تاریخ کتاب تاریخیه لابلای تاریخ هدایت هم هست انجیل کتاب تاریخ تاریخ درسم برای هدایت انسان است ولی قرآن مجید به هیچ وجه کتاب تاریخ نیست و این تصمیم این حرف مهمیه نه از این جهت که منو راحت میکنه و راحت کرده که بیام حالا یکی یکی توجیه بکنم که فلان داستان آیا واقعا رخ داده رخ نداده تاریخ اسطوره است حکایت چیه کتاب کتاب هدایت هرچی که به درد هدایت میخوره مانع نداره اگه شد کتاب کتاب تاریخ وسط تاریخ نباید اسطوره بیاد وسط تاریخ نباید حکایت بیاد تاریخ معلومه تاریخ داره حواد حوادث یعنی اینجوری شده تو خارج گفتن بکوب به یک حقیقت دیگر تمثیل میگه در وجود انسان قرار دادیم واقعا به انسان خیلی چیزهای دیگه بعد از اینکه این نکته را روشن کردم وقت روی این دیگه نمیزارم یعنی یه مسئله‌مو حل کردم چیه که یک یک این داستان‌ها را بخوام ثابت کنم که تاریخ بزرگیه بخشش سنگین هم هست که بخوام ثابت بکنم فرق نمیکنه به قرآن من لطمه نمیخوره چه تاریخ باشه چه اسطوره باشه چه حکایت باشه چه تمثیل باشه که من بخوام اثبات کنم که ضرورت کدوم یک از ایناست اگر یک کسی ادعا کرد که اینش توی قرآن رخ نداده یا حتی بیش از این اصلاً با اساطیر قبل از قرآن بوده که مثلاً داستان نوح مشابهش تو اساطیر بین‌النهرین هست مشابه است حالا اگه گفتی از اسطوره است بر پند اومده توی قرآن تاریخ نیست اومده تلاش نمی‌کنم که بگم حتما تاریخ بهم بگه خیلی خوب اگر تاریخ چطور اومده که مال قبل از اسلام بوده ببین به مقدار بار خودم را با این حرف فوق العاده تاثیرگذار از این جهت ولی بحث امروز من این نیست یعنی بحث جلسه قبلم این بحث مال جلسه قبلم بود این نیست که این بار را سبک میکنه تصویر یکی از این ماجراهای قرآن عینا تو اساطیر ۲۰۰۰ سال قبل از اسلام آمده بوده معروف بوده قرآن داره درسش آورده دستگیر تاریخ که نیست که قرآن دستگیری اومده هر وقت رفتی یکی پیدا شد و به سعدی اعتراض کرد که این حکایت‌ها کجا رخ داده که تو آوردی اعتراض کرده به سعدی که این حکایت‌های کجا رخ داده میگه من هی گفتم رخ داده اما این نبود درس بحثی که من میخواستم ببینید عنوان بحث من روش روش و مبانی اسلام پژوهی تو این جلسه وقتی که گفتم که ماجرا عرض کنم خدمتتون که داستان‌ها حکایت‌ها اینایی که اومده توی قرآن تاریخ اسطوره است چی هست گذاشتیم کتاب هدایت اون موقع باید حواسمون باشه داستان‌ها را با دست تورات قرآنی تو یک سطح قرار ندیم کدوم مقدمه دستورات نه داستان‌ها که نمی‌دونیم حکایت چیه به عنوان مثال حالا ردم بشه شما اگر تعار دیدی بین آیه مثلاً فرض بفرمایید اینو داریم به اونایی که نام پرستن بد نگید که بیان و خدای شما بعد بگن خب ایمان چرا را تعارض دیدی با چی با چی با ماجرای ابراهیم خلیل که بت شکنی کرده شکست این دوتا رو جوری جمع بکنیم شما باید نهی صریح قرآن را مقدم کنیم به فرض که نتونی حل کنیا فرض کن ماجرای ابراهیم خلیل رو نتونست حلش بکنی نهی صریح را بر اون چون ماجرا معلوم نیست تاریخ به معنای چی باشه و خیلی هم سطحش فرق داره ماجراهای به اصطلاح این گونه داریم یا مثلا نمونه دیگه یکی از این نوع مغالطه است که رخ جلسه قبل عرض کردم که آقا دو جای قرآن خداوند به پیامبر می‌گوید بگو به مردم که من غیب نمی‌دونم بگو من غیب نمیدونم خب کسانی که میخواهند جوری بکنند میاد میگم آقا دو جای قرآن به پیغمبر گفته بگو من غیب نمیدونم غیب میدونستم که مال زیاد میکردم این دوتا رها میکنه میره سراغ داستان سلیمان که من عنده علم و من الکتاب گفت که چیو میارمت دوتا دستور صریح پیامبر خدا به پیامبر را کنار میزاره و میره سراغ یه داستان که من نمیدونم او کسی که گفت من عنده علم اصلا چه موجودی بوده موجودی بوده من نمیدونم و به هر حال داستان فرق داره این دوتا در یک سطح این رها کردی رفتی سراغ او برای اثبات علم غیب پیامبر و ائمه مغالطه صریح مرتکب شدید خدا به پیغمبر نمیدونم مستقیم به پیامبر داره میگه آقا بگو من غیب نمیدونم اصلا خودتم نمیتونی بگی اون چه جن بود فرشته بود چی بود داستان تاریخ تمثیل حکایت چیه اینا در یک سطح نیست محکمه اونایی که به صورت تاریخ محکم و متشابه را من تعریف دیگری دارم الان یه چیز دیگری نه متشابه نیست اینها متشابه نیست ولی به هر حال دستور صریح قرآن بر برداشت از یک داستان برای یک ماجرا حتی اگه تاریخ هم باشهتو تاریخ ممکنه نیاورده باشه به دلیل اینکه اصلا هدف این بوده که اون قسمت نقل نمی‌کنند یه چیز دیگری تو خیلی از جاهای دیگه میاد یکی دوتا رو به عنوان نمونه فوق العاده مهمه ها خیلی بچه بی گناه میشه کشت یا نه قرآن طبق دستور قرآن دستور قرآن طبق دستور دستور قرآن که میگه ظلم نکن قتل نکن نکن طبق این دستورات بی‌گناه را نکشت قرآن طبق دستور قرآن طبق این دستوراتی که قرآن میگه این کارها رو بکنید این کارا رو نکنید میشه بچه بی گناه را کشت نمیشه خب اگه نمیشه این مقدمه داستانی که شما بهش اشاره کردید حضرت موسی که نمیدونیم مکه به نظرم مکاشفه است و ماجراهای دیگر و بحث داره ولی شما این دستورات صریح را نمیتونی کنار از داستان از ماجرا که نمی‌دونی چیه فعلاً نتونه حلش بکنی باید این داستان‌های دستورات صریح قرآن را مقدم کنیم نباید بگی که سر از خیلی جاها در میاره ها سر از جاهای ناجور در میاره مقدم کردی حرف از اونجا بشه که اگر یک کسی که من حجت می‌دونم سخنش را به من دستور داد کنار میگذارم و جنایت می‌کنم توجه فرمودید نتیجه چی میشه ها اگر کسی که من سخنش را حجت به من دستور داد که یه خانواده بچه‌ها رو منفجر کنم می‌کنم چرا چرا می‌کنم چون تو قرآن ماجرای حضرت موسی اومده خیلی خیلی میخوام بگم که چقدر مهمه دسته بندی چقدر مهمه که من دوتا مثال داشته باشم ها خیلی چیزهای دیگری من در جلسه حتی شخصیت بزرگی مثل مرحوم مطهری تغییر می‌تازه که چرا گفته که وقتی وارد بابل شده گفته دین آزاد استناد بکنه یک شخصیت بزرگی مثل مرحوم مطهری که باید بیاد استناد کنه به آیه دین میاد استناد میکنه به بت شکنی ابراهیم خیلی شگفت انگیزه که این مغالطه توسط مرحوم مطهری رخ بده یه مغالطه است مغالطه است که آیه روشن لا اکراه دین را کنار بگذاریم ماجرا که نمیدونیم جوانبش چی بوده داستان داستان پیامش همه چیزش واضح نیست یه چیزاش ممکنه ماجرا بعضیاشون ممکنه حکایت باشه تمثیل باشه داستان مکاشفه شد مربوط به پشت پرده عالم میشه نه مربوط به زندگی عادی ما پشت پرده عالم خدا بهانه نمیخواد که جان منو بگیره که چون بچه را میگیره و هیچ دلی هم نمیخواد خودش ممکنه مصلحت حساب خدا با ما جداست خدا جان را میگیره داده و میگیره جای خودش حل کنیم ها این ماجرایی که گفتم این قضیه مهمه این ماجرا اینقدر مهمه که دارم میگم بزرگی مثل مرحوم مطهری کوروش کبیر داوری کنه نمیاد بر اساس آیه لا اکراه دین داوری کنه و بگه آفرین کوروش کبیر افتخار ایرانیان هستی که نمیدونم عرض کنم که هزار سال یا بله ۱۰۰ سال قبل از ۱۱۰۰ سال قبل از اسلام قبل از اسلام آزادی دین را اعلام کرده لا اکراه فی الدین ای دنیا افتخار کنید که می‌تازه به کوروش کبیر ای کوروش کبیر چرا مثل ابراهیم خلیل عمل نکردی نه کوروش کبیر به لاراه الدین عمل کرد لا تصب الذین یدعون من دون الله عمل کرد اتفاقا فرق میکنه کلی قضایا متفاوت میشه خود اون ماجرا شما کودک اگر کسی از اون ماجرای حضرت این نتیجه رو بگیره که هر چی پس هر دستوری که کسی که من حجت می‌دونمش بده من باید انجام بدم چه فاجعه‌ای رخ میده رخ داده چه فاجعه رخ داده حج بود رابطه داره با امام زمان این رابطه داره این ها گفته حالا یکم آقای قرائتی میگفت که یک کسی هم ادعا کرده بود که من امام زمان ظهور کردند یکی هم سیلی زد تو گوشش گفت چرا می‌زنی و من خدا هستم کی بهت اجازه دادم ظهور کنی عرض کنم خدمتتون گفت انجام داد بر اساس قرآن قرآن هرچی گفت انجام میده خوب بگذریم فقط بگم چقدر بحثی که هفته قبل جلسه قبل کردم کلیدی ها کتاب هدایت دانستن قرآن خیلی لازمه داره لوازم مهمی داره اینکه من میگم قرآن کتاب تاریخ نیست کتاب هدایت مسائل را تغییر میده شما باید دستورات قرآن را ملاک قرار بدی نه داستان‌ها را داستان ها را عرضه کنی به دستورات داستان را با دستور با ترجمه یه آیه میگه که خداوند ظلم نمی‌کنه ظلم نمیکنه چقدر تعطیلا نقی را هیچ خدا خدا ظلم نمیکنه ها یعنی هیچ دستور ظالمانه خدا نداره ظلمشم خودتون میفهمید ظالمانه است هرجا دیدید که مسئله ظلمی توی کار بود عرض کنم خدمتتون که این نکته رو داشتن به هر حال فوق العاده مهم که خدا عادل خدا عادلانه رو اصل که پذیرفتیم و مسلم شد توی قرآن میفهمیم کل دین به هم می‌ریزه هر داستانی که معنیش یه جوری باشه که منظور ازش میفهمم باید بگم حتما یه چیزیه که من نمیفهمم نه اینکه یا یه چیزی تو ماجراست که نمیدونم داستان اومده دیگه نمیدونم حتی ماجرای ذب فرزند آخر شعر بگو نمیدونم بله عرض کنم خدمتتون که اهمیتش تاکید کنم می‌خواستم بگم چقدر میتونه تاثیر گذار باشه توی یعنی ما اصول را اساس قرار بدیم و بعد تو ماجراها داستان‌ها چیزهای دیگر به این نگاه کنیم فوق العاده اساسی حتی قرآن چی اولاً آیا قرآن جامع هست جامعه است یعنی چه همه چی داره تا به جامعه یعنی هرچی توش باشه هست به یک معنا جامع هست یعنی همه چیز عالم توش است همه چیز عالم توش است اینکه اگر کسی ادعا کرد یک کسی اگر ادعا کرد همه گزاره‌ای که ممکنه تو تاریخ رخ داده باشه یا رخ بده علوم فیزیک شیمی چی جغرافیا فلان اینا همش تو قرآن هست کمکش کنید که برای بیمارستان مناسب جای خوب پیدا بکنید و کسی اینجور چیزی ادعا کرد همه علوم توی قرآن هست فیزیکم هست شیمی هم هست جغرافیام هست نمی‌دونم کیهان شناسی هواشناسی همه چیز که پزشک توی قرآن هست که حتماً باید یه مدتی و گذاشت خرابه دیگه گفت هست ولی میشه نکاتی رو اشاره کرد بعضی از قرآن کتاب هدایت است و کتاب علم نیست بخش اگر اگر گفتی این شعر خوب محاسبات و علم مثلا تا قبل از انیشتین میگه نظریه نسبیت مطرح بود خوب میشه استاد یک نکته های علمی چون تغییر میکنه تغییر میکنه تازگیشو از دست نمیده نه شما نمیتونی بگی امروز تو قرآن در مورد جن و در مورد موجوداتی که دیده نمیشن موجوداتی که دیده نمیشه همون میکروب‌هایی هستند که حالا اونایی که ممکنه شاید باید بگه شاید گفتی جن یعنی میکروب باید همه اون آیات قرآن بتونی نشون بدی که استرق نفر فلان خیلی به این سادگی که قرآن کتاب علم نیست کتاب علمش کردی امروز کشف علمی معجزه معجزه قرآن ۱۴۰۰ سال پیش یه چیزی که الان کشف شد گفته درسته فردا عوض شد چی اون وقت میگه که یه جور دیگر اینکه نمیشه که حالا یه چی حالا اشکالی اول میگن که راجع به کلیسا راجع اسلام کشف میشه اول که تو می‌تونن باهاش مبارزه میکنن تا میتونن باهاش مبارزه می‌کنن نمی‌ذارن از نمی‌دونم بلندگو گرفته از دوش حمام گرفته از رادیو گرفته از هراول باش مبارزه می‌کنم تا می‌تونم بعد که دیگه نمی‌شه یه مدت سکوت می‌کنم بعد از سکوت برمیگردن میگن متون ما جلوتر گفته بوده شما میگید تو قرآن اومده بوده علمه تو قرآن اومده بوده چرا این علم را یکی از عالمان شما کشف نکرد چیزی که تو قرآن اومده بوده ۱۴۰۰ سال وقت داشتید کتاب باید قرآن ارتباط دور دهه ۵۰ و اینا یادتونه کتاب علم نیست قرآن چیزش کردی اون وقت فردا دعوت همین اشکال همین این اشکال چه جوری جواب میدید مگه نمیگی اینجا این مسئله علمی تو قرآن آمده چرا ما کشفش کردیم ۱۴۰۰ سالم وقت داشتی چرا کشفش نکردی ۴۱ میلیون مثلا ۱ تعبیر این خیلی چیزهای شنید از کجا الله صمد صمد یعنی چه ریشه لغویش یعنی تور لغویش سلاحش یعنی چی بی نیاز دلیل لغویش یعنی چی الان اومدن دیدن که ماده تو خالیه دیگه ماده فشردش بکنیم کره زمین میشه توپ بسکتبال فاصله بین الکترون مثلاً می‌چرخه کوچک اگر ماده میگن سیاه چاله ها و ماده که مرده فشار اینه که جاذبه عجیب و غریبه اگر کوره زمین فاصله بین ما باورمون نمیتونه بشه این فاصله اش فاصله اتم الکترون ها دوره هسته می‌چرخن این فاصله رو پر کنن به هم بچسبند زمین در مقابل دانشمند دهه ۵۰ مثلا قبل از این استفاده را میکردن خداپر ماده توخالی است پس ما جلوتر گفته بودیم که ماده تو خالی هست ماده توخالی هست ما جلوتر گفته بودیم گفته بود که الکترون‌ها که دور هسته اتم می‌چرخند فاصله بین الله الصمد فرض کنیم موجودی به نام جن وجود او از جنس ماده است که تو خالی باشه یا نه توخالی نیست ماده تو خالی باشه پس جن شیطان چی فرض کنیم یه موجود دیگری داشته الله الله اذکاری نکن قرآن کتاب علم نیست که چیزای چه انگیزه‌ای داره که صمد در بیاری که اتم کتاب فیزیک شما این کارا رو بکنید صمد یعنی لغویش اصطلاحیش یعنی غنی هست و مخلوق نیازمند تمام مخلوق آویزون آویزون او که تمام چیزی است که من شنیده میشنیدم توی سن نوجوان بودم نمونه این را حتی حرکت می‌کردند اون وقت حرکت کرات از این آیات استفاده قرآن هرچی بیشتر بگیم ناجور کرده من یه چیزی یکی از اساطیر اشکال قرآنی اشکالی آقای جناب استاد ملکیان به قرآن گرفته بود یکی از اشکالات قرآن الان که میدونه همه میگن آیا بچه جنین کوچکی گوشت اول یا یه وقتی هم هست که استخوان باشه کسی دیده که بچه که سقط میکنه سقط میشه یه وقتی هم وقتی توی سنی مثلا استخوان خالص باشه تو قرآن اومده که ما استخوان بود بعد اینو استخوان رو گوشت اینه که توی یه دوره استخوان بود بنده خودم تو بچگی به دلیل اینکه پدرم قصابی میکرد گاهی حیوانی که ذکر نمی‌کند یا سن کمتری باشه یعنی دوره بچه گوسفند را ببینیم مختلف میگه که ما اول استخوان خلق میکنه بعد چه میکنیم که بنده فوری این نکته رو گفتم نه ضد علمی بگو الان کشف شده ها عربا مثل من که تو بچگی دیدم اونام دیده بودند که بچه هیچ وقت استخوان چرا اونا اعتراض نکردن این که ربطی به علم جدید نداره که اینکه من تو بچگی تو روستا با چشم خودم دیده بودم ربطی به کشفیات علم جدید نداره پس عرب اون زمان می‌دونسته که مثلا جنی نبود یا انسان انسان هیچ وقت استخوان نداره پس این قرآن داره به یه زبان دیگری گفتم جالب بود که یک کسی فایل صوتی منو دنبال می‌کرد توی شهرستان متخصص آزمایشگاه بود یک پیامی برای من فرستاد و گفت خب ببین کتاب‌ها را صفحه‌شو فرستاد مستند کتاب‌های علمی و گفت که این چند تا منبع ۵ تا منبع که اول سلول‌های استخوان شکل می‌گیره نه سفته صفر نیست سلول‌های استخوان و سلول های گوشت فرق داره سلول‌ها اول که نرم هستا نرم نرم گوشته یعنی به لحاظ نرمی ولی سلول استخوان که کم کم صفر میشه و میگم سه چهار تا متن را تصویرشو فرستاد این دانشمند دانشمند بزرگ اول جنین سلول‌های استخوان شکل می‌گیره بعد سلول‌های گوشت روی استخوان میاد یعنی ضد هیچ کدام شما نمیگیم حالا تا جیبی ۵۰ سال قبل نگفته بود هنوز اینا نگفته بود که سلول استخوان هنوز اینو کشف نشده بود من اشکال به قرآن میکردم چون اینا که دیده بودم تو بچگی که دیده بودم چیزی جدید کشف بکنه که جنین هیچ وقت استخوان سفت نیست اشکال ذهن به قرآن کتاب علم نیست ثابت شد بازم معجزه است بازم نمیگم آخه تا دیروز اشکال می‌شد به قرآن مثلا شد معجزه که علم کشف کرد که اول سلول‌های استخوان شکل میگیره معجزه است قرآن کتاب نیست قرآن نیست کتاب هدایت از این انتظار بله آیاتی که میگه کل شب تحصیل کل شهر قرآن تفصیل کل شیعه یا تبیان کلمه کل شی یعنی چی هر چیزی که اگر یک کسی کتاب فیزیک نوشت و گفت کتاب من حامله یعنی چی یعنی هرچی مربوط به فیزیک تو این کتاب آوردم چیزی جا ننداختم هرچی که مربوط به چی توش نیستا کیهان شناسی هم توش نیست که من بگم حامله خوب حواست باشه من روش نوشتم که مثلا ۱ کتاب می‌خوام مختصری مثلاً یه کتاب یه جلدی در مورد فیزیک بنویسم تو مقدمه گفتم کتاب من کتاب کاملیه حامله جامعه همه چی توش هست یعنی هرچی که مربوط به فیزیک است هرچی مربوط کتاب شیمی من کامل هر چی که مربوط به شیمی است خب کتاب اولش که ما گفتم کتاب هدایتی بارها بارها گفته قرآن کتاب هدایت هر چی که مربوط به هدایت توی قرآن آمده ولی از این نباید استفاده کنید که همه چی اومده ها این یه گمراهی اشتباهه اون وقت خودی خطرناک خود این خطرناک ها اون وقت اون علومی را که ما باید بریم با تلسکو میکروسک طبیعت و مطالعه میگردیم دنبالش میگردیم مجبور به هم ببافیم مثل نمیدونم حالا ببخشید دوره کرونا و اینا یادتون موهای روایی خودشون بیمار می‌شدن که خودشون یعقوب یا مسیحی یا کاری خودت بلدی دیگه هر جا نسخه پیچیدن طبق اون زمان گفتن معنیش اینه که درست دقیقا درسته توی روایت یارو گفت که ای شرم سرم شوره میزنه سرکه را افغانی کن و باهاش سخته شامپوی ضد شور نه دیروز مال دوران مشکل داشتن دوران کودکی و نوجوانی و جوانی من بود دنبال شامپوی ضد شوره گشتم شامپوی ضد شوره را رهاش بکن صابونای برگردون بود با پی می‌ساختن صابون‌های سنتی بهتر بود خیلی هم بوی بدی میداد احساس کرده بودم ظاهرا مواد سرباز بود اومد یکی دو تا صابون از اونایی که تو ارتش بهشون میدادن خاص ارتش ارتش مثلا برای اینکه مثلا سربازها توشون چی نکنه صابون با مواد قوی ساختن خودم روز احساس میکردم که اون یکی چند بار شامپامروز شامپو رهاش بکن ببین چه ویتامینی تو بدنت کمه که شوره میزنه اصلا مال داخل هیچ ارتباطی با شامپو نداره قرص بخوری ویتامینی که کم دارید امام چی گفت امام سعدی درست باشه بر فرض حدیث درست باشه گفت ناس را دوباره اشتباه اولا چرا شامپو ضد شوره نگفتی منم که فکر میکردم با اون شامپو یا با صابون بهتره یعنی شورایی که زده بود می‌ریخت ولی فردا دوباره میشه پوست کمبود ویت بوده اصلا اشتباه کرده خیلی خوب پس تو بتون درباره هدایت هرچی درباره هدایت است تو قرآن آمده اگر فقط جهت هدایت که دلالت بر تعه تبیان همه چیزه همه کنار هم گذاشتی میشه که هرچه که مربوط به هدایت باشه در صورتی که ما مثلا بحث نجومی یعنی آسمان کشف از خیلی حقایق هستی اشاره کردم خدمتتون ما کلی اشتباست که اینا رو بگیم داره طبیعتتا بیان میکنه خطایی میشه وقتی داستان چند تا یعنی چی تحقیق کنه درسته نکاتی از آیات قرآن طبیعی من هفت آسمان را توجی میکنم برای اینکه الان عرض کنم که نجوم جدید را پشت ذهن علوم جدید کیهانشناسیه با کیهان شناسی جدید جور نیست نمیدونم چیه ولی اون کسی که کیهان شناسی جدید را نمیدونسته چی گفته سراغ هیئت افلاک درسته حالا اونو گفتن همه وقتی میاد جدید اشکال شد به قرآن همین را جناب استاد ملکیان گفته چی بود اون منجم قدیم میگه دیروز گفتی به شما بگم همون دیروز همون صدر اسلام همون زمان اگه دقت شده بود نمیگفتند هیئت را میدونی چرا چون میگه آیه قرآن توجه بکنه به مثابه دنیا به مصابی کدومه چراغ ها ستاره ها پس همه این سه تا راه هایی که پیداست همه که میتوان با تلسکوپ دید با میکروسکوپ تلسکوپ که با تلسکوپ مثلا پس زمان اول یعنی عالم ماده آسمان دوم یعنی چه عالم معنا عالم آسمان سوم دیگه چی معنا در معنا معنا خداوند اصلا خط هاست که همون هزار سال پیش این آیه را معنی میکند ما آسمان دنیا را با چراغ های روشن کردیم چراغ ها را که همه کس میفهمه یعنی ستاره ها چیز دیگه نمی‌فهمه که آسمان دنیا گفته که شما اصلا رفتید یه ذره دقت میکردید قرآن افلاک نگفته بود که نه اون قدیم هیچ کدوم اینا نبوده که یک معنای معنوی بله یعنی چی طبقه دیگه ماده تکیه داره به اون عالم معنای قبلش که داره بالا به مردم یعنی چه و به همین دلیل کار ندارم با قرآن الان کار ندارم پیامبر رفت آسمون اول آسمونه دوم آسمان سوم یعنی کجا رفت یعنی چی بفهمیم تا بگیم حالا اصلا درسته کاری ندارم رفت آسمان اول دقت نکردن آسمان هفتم کجا بود درسته عرش خدا میگه مکان داره همه هستی کرسی یهو سماوات و نداریم جایی بود اونجا رسیده عرش خداوند تخت خداوند از آسمان اول همینجا تو آسمان اولی از اینجا که رفتیم میشه تو عالم لامکان مکان نداره که بره جای میره تو عالم معنا تو عالم معنا که آسمان دوم آسمان که امور معنوی است که با هم احاطه برش نداریم که امور چی هست کلاً شکل دیگری است عکس‌ها از پیامبر که سوار نمی‌دونم بالای ستاره ها در خونه‌ها من دیده بودم یه وقت بچگی دبیرستان که این چیزای خونده میاد تو دبیرستان که این آسمان شکلی بالای ستاره ها داره آسمون اینجوریه که متدین که این دوره وقتی درس ایمانشون از دست بچه نباید مدرسه ولی گفتی که عرش خداوند فوق زمان و مکان یکی از قدیم گفتید پیغمبر وقتی جایی سماوات همینجوری میگه تو این داستان نمیگه اول آسمان دوم آسمان رفت حواسمون باشه جایی بود خدا که مکانیکه خدا که هست چیزی بوده که میگن ایشون رفته خیلی باشه باشه کار ندارم حالا اینها خوبه توجه وقتی پیامبر اگر مسجد الحرام مهراج از تو مسجد الاقصی رفت مهراب همین که رفت از مکان لحظه اول رفت تو لامکان رفت تو لامکان لامسه به من بگو توضیحش بده بگم دست گیرنده نزنید عیب از فرستاد هیچ احاطه به جهان قبل از این جهان ماده و جهان بعد از این جهان ماده هیچی ندارم قبلا صحبت کردم محکمات قرآن یعنی اونجایی که قرآن درباره این جهان صحبت می‌کنه متشابهات موقع خدا گفتم قبلا وقتی که جهان قبل از این جهان و جهان بعد از این جهان صحبت بله یه بیان فقط در صفات میگه هر که میگه معذرت من وقتی ادله نظر خودم مفصلجات تفصیل بیانش کردم و گفتم چرا نظرات که تا الان داده شدن نگاه خطا هستند نگاه خطاست که بعضی از آیات قرآن دو پهلو و اون وقت بیاد کلی داستان بفهمیم چرا خدا دو پهلو حرف زده تو کتاب هدایت چرا خدا دو پهلو حرف زده هدایت میزنهاز آسمان سومی که وارد آسمان امروزی در آسمان دیروزی دارید پیامبر وقتی نگاه میکرد به آسمان نگاه این آسمان این آسمان مادی تحویل یافته تغییر یافته علمی امروزی نیستش که ما بهش نگاه میکنیم یه چیزی هستش که اونورش بسیار پایین دارد آنچه حرف میزنه به آسمان با عرف مردم وقتی داره حرف میزنه آسمان نگاه به آسمون کن فرق داره وقتی آیات قرآن کسی دقت میکرد که اولش نمیدونم جهان ماده آسمان دنیا آخر دنیا سما دنیا در مقابل کمان دنیا یعنی آسمان ماده دنیا یعنی ماده دوم اشعری یعنی اشعری که ما حسن و افعال را نمی فهمیم که ما عالم خدا را ذات خداوند اینه که فلان فعل حسنه یا فلان فعل قوی معذرت ثانوی شما در نظر می‌گیرید محکمات امشب ببخشید چیزی که چیزی که بیانش نکردم من گفتم جای دیگری بیان کردم من نخواستم و فقط گفتم نگفتم تحلیلمو نگفتم مستند قرآنی براش میارم که اینجوری گفتن اشکال عقلی به نظر مشهور می‌گیرند مستند قرآنی و روایی برای دلیل خود برای حرف خودم میارم مفصل یکی دوبار مفصل بیانش باید بکنم حرف اینجوری نیست که وقتی بیان کنم به این راحتی اگه حرفی را زدن اینقدر فکر روش کردن کسی بهش نگیره ممکنه اشکال بهش بگیره فوری به ذهن برسه نه اگر قرار باشه اونقدر تلیت میکنم مغز طرف را که ساده نتونست اشکال نداره عرض کنم خدمتتون که من یه نکته‌ای را ببینم پس یک نکته تا اینجا از قرآن نخوایم فیزیک نخوان چی نخوام من نخوایم بانک محدود کردم تبیان به کل شهر تفصیل کل یعنی هر آنچه که مربوط به این محدوده هدایت اومده همین راه رستگاری همش تو قرآن اومده اومده همش اومده که نماز صبح دو رکعته معلم گوینده بیان کننده انتظار از قرآن ما از قرآن چه انتظاری باید داشته باشیم تفصیل کل شی است قرآن که تفصیل قرب کل شی کل معنی کردیم مربوط به هدایت هر چی که مربوط به هدایت توی قرآن آمده کس گفت من دیدم که در مورد هدایت تو قرآن نیامده چیکارش کنیم یه دسته بندی باید بکنیم اگر می‌گوید که همه چیز تو قرآن اومده مربوط به هدایت ولی تفصیل نماز نیامده یکی اینا چه جوابی بدی فوق العاده مهم اگه کسی گفت که مثلا بدا گفته میشه از مختصات شیعه است یعنی چی یک نوع اولا یه معجونیه که اول میگن از مختصات شیعه است هرچی هم می‌گیم آخه بعضی چیزاست مسیحی میگه هر چی میگی میگه نه این نیست یعنی اینکه شما هر چیزی گفتی این نیست یه چیزیه که ما نمیفهمیم تقریبا بدا شیعه یک همچین چیزی است یعنی بهش میگیم یعنی نظر خدا عوض میشه یعنی مثلا نمیگم قطعیا امام صادق علیه السلام اعلام کرد پسرش اسماعیل امام بعد از خودشه ولی گفتن بدا حاصل شد خدا نظر عوض برادران اهل سنت اهل مثلا امام فخر رازی ایشون از بدا شیعه یه همچین چیزی فهمیده که خدا تصمیم داشت مثلا اسماعیل امام بشه بعد از امام صادق خیانت نداریم برادران اهل سنت این تخمت را چون شیعه بود ما شنیده باشیم که میگفت جبرئیل امین خیانت ما نشنیدیم اونا میگن ما سه بار که اینو میگن به حضرت ازدواج کرده بود بعد اومده خراب خوب میگم ببینید هفته پیش یکی دو هفته پیش تهران بحث کردم به مناسبت شهادت امام صادق مناسب بحث یکی از مسائل آیا میگید خدا می‌خواست اسماعیل امام بشه نظرشو عوض شد اشکالش باز اگر صدقه بدی دعا بکنی خدا را دفع میکنه ما یک چیزهای ثابت داریم یه چیزهای متغیر داریم غذا غذا قدر متغیر از مختصات شیعه است همه ادیان سنیان میگن یهودیا میگن مختصات پس از مختصات سومی میگی گاهی مردم خیال میکنن اسماعیل بعد امام بشه مردم اشتباه کردن از مختصاتش چی مردم خیال میکردن باید بشه نشد مختصات مردم خیلی وقتا تاریخ اشتباه مردم تو یهودیت صد بار اشتباه کردن گفتن که مسیح اومد مسیح آقای اسمش یادم رفته اسم آهنگ تو کشور عثمانی و اینها بعد کشور عثمانی دستگیرش کردند این اومده بعد گرفتن مسلمان شد با یه زن مسلمان ازدواج کرد بعد گفتن جسم میشه مسلمان شده و با زن مسلمان حدی برم نمیگرده یهودی بوده گفته من مسلمان شد با زن مسلمانم ازدواج کرد برنمی‌گرده میگه که نه روحش هنوز ببین من من سه تا نظر در مورد برداشتم این نظر که نظر خدا عوض بشه برنامه‌ش اینه که اسماعیل بشه یه دفعه تصمیمش عوض بشه دو تا دیگه نظر دیدم هست تو عالم که تقدیر الهی هست ولی مثلاً با دعا یا صدقه یا چی عوض مسیحیا صدقه نداند چه خاصیت دارد اینه که شد دیگه مختصات معنای سوم که مردم خیال میکنن اشتباه میکنن همه جای دنیا مثال یهودی زدم که مردم مختصات شیعه باشه مسلماً باطل این دوتا معنا که مسلما درسته رخ میده مردم اشتباه می‌کنند با صدقم عوض می‌شه چیزایی این دوتا که مسلماً هست که از مختصات شیعه نیستا مختصات یعنی چی اصلا چرا ما باید یه چیزی داشته باشیم چرا به وجود اومده همچین چیزی که برادر اهل سنت به ما حمله کنند که شیعه نظر خدا عوض چی می‌خواید بگید دعا می‌کنه عمر عوض میشه چی میشه بلا دفع میشه صدقه دفع بلا می‌کند یه جایی هم خدا میخواست عذاب بفرسته صدقه کسی داد نفرستاد یعنی صدقه داده باشه ببخشید اگر بلا یه چیزیه که مختص شیعه است که اگه کسی قبول نداشته باشه دیگه شیعه نیچه باید باشه متفاوتقسمت دوم بحث ما اینه که خیلی خوب دو تا مسئله را حل کنید یکی اینکه خوب خیلی چیزا رو می‌دونیم که قرآن نگفته کیفیت نماز کیفیت روزه کیفیت حج مسلم نگفت یک سری چیز که حرف اینه نماز می‌فهمم می‌خوام تو بگم چرا نگفته که اما نمیتونم بگم امامتو نگفته ها من نمیتونم بگم که مثلا حجت الارض و اهلها زمین خالی از حجت باشه میبره زمین حجت یعنی چی یعنی بین حضرت عیسی و پیامبر اسلام کی بود توی اعتقاد شما خود قرآن که میگه بعد از یه دوره پیامبرانم نیومده بودند بعد از یه دوره‌ای که پیامبران نیامد اگه حجتی باید همش باشه حجت چیه شما می‌خواید حجت امام زمان را غیبتشو درست بکنیم یک رد پای قرآنی برای مصرف فوق العاده مهم پیدا بکنیم اداره جهان دست امام زمانه یه رد پای قرآن خود حضرت محمد که رد پا پیدا کن که این کار است حالا میخوام بگم این دو قسمت بحث مهم که باید بهش بپردازیم ببخشید.