آیه ۸۳ از سوره بقره
متن زیر برگردان فایل فوق توسط هوش مصنوعی و بدون ویرایش، حاوی اشکالات زیادی است.
بسم الله الرحمن الرحیم
تاملاتی داشتیم در آیات الهی و سوره بقره رسیدیم به آیه ۸۲ بحث کردیم و آیه ۸۳ آیه ۸۳ اشاره میکنه به پیمان به پیمانی که خدا از بنی اسرائیل گرفته و این نکته جالبه چند جا هم این مسئله بهش اشاره شده و خوب کلمه پیمان هم چه برای هودیها و چه برای مسیحیها کلید واژه است که واژه کلیدی است به گونهای که مثلاً متن مخصوص یهودیها اسمش هست عهد قدیم یعنی پیمان قدیم که البته مخصوص مسیح یهودی ها شاید تعبیر دقیق نبود اون بخشی که یعنی یهودی ها فقط اونا قبول دارند از کتاب مقدس چون عهد قدیم را مسیحی ها هم قبول دارند و مسیحی ها هم کتابشون میگن عهد جدید و میگن خداوند یهودی ها میگویند خدا یک پیمان با انسان بسته و مسیحیها میگویند که خدا دو پیمان بسته یک پیمان مقدمه بوده موقتی بوده و یه پیمان پیمان نهایی یعنی پس تفاوت مسیحیها با یهودیها روشن شد یهودیا میگن خدا یک پیمان با انسان بسته با اسرائیل اینم اصلاحش بکنم با قوم اسرائیل یک پیمان بسته و این پیمان جاودانه است همیشگی مسیحی ها میگن خداوند دو تا پیمان بسته که یکیش همونه که یهودی ها میگن منتها اینکه میگن مقدمه بود برای اینکه زمینه را فراهم بکنه که اون پیمان نهایی بسته بشه حالا پس یهودی مسیحیها دو پیمانیاند یهودیها یک پیمانیاند پیمانی که یهودی ها میگن چیه میگن پیمان اونا خودشون میگن برای میخوام قبل از اینکه وارد این آیه چون خیلی آیه مهمیه و مفاد پیمان را بیان میکنه اگه بخواهیم مقایسه بکنیم مفاد پیمان را خیلی از مسائل مهم ما بیان کرده آیه بعدی یهودیا میگن پ که خداوند بست پیمان شریعت بود من یه شریعتی به شما میدم شما بهش پایبند باشید خوب منم در مقابل زندگی این دنیاتون را آباد و خوب و خرم و خوب میکنم صحبت از معاد هم نیست توی تورات زندگی دیگری نیست مسیح ها گفتن که خوب او پیمان درست بود پیمان شریعت بود ولی پیمان شریعت موقتی بود برای اینکه پیمان نهایی بیاد پیمان نهایی چیه پیمان ایمان خیلی فرق داره این دوره شریعت سر آمد من پسر یگانهام را می فرستم خدا میگه تا مثلاً به صلیب بره تو مسیحیت خدا پیمانش اینه شما وظیفهتون اینه که ایمان بیارید به این پسر یگانه من منم در مقابل پیمان دو طرفه است حیات جاودانه بهتون میدم کاملا متفاوته پیمان اول میگه شریعت انجام بدید تا زندگی دنیاتون را درست کنم پیمان دوم میگه که البته بنابر تفسیر یهودی ها مسیحی ها همون پیمان اولم تفسیر دیگری ازش میکنن تفسیری که زمینه ساز برای اومدن مسیح که پیمان دوم بسته بشه خوب پیمان دوم میگن ایمان هر کس به این پسر یگانه که میفرستم ایمان بیاره حیات جاودانه بهش میدم که جدا هم کرده تقریبا هم توجه میفرماد اگه بخوام خیلی چکیده هم مسیحیت بگیم هم یهودیت بگیم یه جمله بگم همین گفتم توی جمله یهودیت تکیه گاه شریعته شریعت تاکید میکنه مسیحیت بر ایمان به عیسی مسیح ایمان مسیح اون همه کار است و پسر خدا هم هستا سر خدا همسایه فرزند خاص خدا است خوب ما حالا تو این آیه پیمان با بنی اسرائیل را داریم این آیه و میخوایم ببینیم که چی میگه فکر میکنم که ای پیمان من نمیتونم اسمش را شریعت را بزارم بزارید من قبل از اینکه وارد بشم یه نکته را توضیح بدم که یه وقت دین یهود را منحرفش نکن یعنی تحریفش منحرف کنه تحریفش من نکنم تحریف شده بیان نکنم این خیلی مهمه و اگر نمیگفتم شریعت ما گاهی میگیم شریعت اونا که میگن یعنی دستور خدا دستور بده دستور یه وقت میگه خدای یگانه را بپرست شامل میشه یه وقت میگه که به همسایت نیکی کن شامل اینم میشه یه وقت میگه که قربانی بکن شامل میخوام گاهی یعنی دین را وقتی دین را میخواهیم چی بکنیم نه نه اصطلاح شریعت الان وقتی گفته میشه تو حوزه علمیه قم با اصطلاح که یهودیا میگن فرق داره مثلاً وقتی یهودیا میگن ۶۱۳ حکم تورات اومده اولشو بگو میگه خدا را بپرست خدای یگانه را بپرست غیر از خدای یگانه همون تورات را رعایت بکن چی احکام دستورات اخلاقی مثلا طلب داشتی از همسایت به عنوان مثال شما طلب داشتی از همسایه و نداشت حق نداری بری مثلا لباسشو بگیری که دیگه لباس نداشته باشه طلب هم داریم ولی ضروریات زندگیش را تاخیر هم کرده ها قرار هم بوده بده پولت را مقصرم هر سال حالا ضروریات زندگیش نمیتونیم بگیری ازش اینم هست اینم هست یک کتابی هست اگه شما وارد این بشم یک کتابی هست الان تو این کتابخونه خود ما هم هست به نام حقوق کیفری یهود ترجمه و تالیف برادر من ترجمه و تالیف کرده یه قسمتهاش ترجمه است یه قسمتش تالیفه برادرم حسین دکتر حسین سلیمانی برادر و کار را انجام داده کتاب خوبی هم هست یک فصلش احکام ۶۱۳ گانه تورات احکام را ببینید نه مثل صالح اولیه ما نیست اینجا که میشد اخلاق اینجاش که شده اعتقادات اینجاست که شد یعنی آنچه خدا دستور میدهد و میخواهد از انسان توضیح دادم مسیحیا که میگن شریعت نه یعنی چه مسیحی میگن شریعت سر آمد یعنی اخلاق رعایت نکن یعنی اینا رو رعایت نکن این هم باید دقیق بدونیم چی میگن باید ببینیم دقیق چی میگن ببین حرفشون اینه حرفشون خوب فهمیده میگه قبل از اینکه عیسی مسیح به صلیب بره و تو بهش ایمان بیاری تو برده بود بعد از اینکه ایمان آوردی عیسی مسیح اومد را داد و ایمان آوردیش میشه فرزند توی خانواده غلام هست فرزندم هست پدر خانواده اسب در این عصر را باید آب و علوفه بهش داد غلام به این اسب آب و علوفه میده چرا برای اینکه اگر نده ظهر ارباب اعصابش نمیده کتکم بهش میزنه فرزند خانواده هم به همین است آب و علوفه میده چه بسا وقتی نیست اما چرا چون صاحبش چون میخواد سوارش بشه میخواد سوارش بشه مال خودشه قلاب تو خونه خدمتگزار فرزند تو خونه صاحب خونه است بعد از صلیب مسیح اونایی که ایمان میارن میشن فرزند خدا دیگه اونجوری نیست که مثل غلام به خاطر ترس فرمان اجرا بکنه به خاطر ترس خاطر اینکه غذا بهشون نده یا کتکشون بزنه نه بعد از مسیح بخاطر اینکه فرزند خدا و موقعیت فرق میکنه کلید کلید واژه شریعت معنیش چی بود دستور خدا خاص خدا خواست خدا یک کتاب داره برای اینکه اصطلاح روشن بشه هگل به نام استقرار شریعت در مذهب مسیح ترجمه شده به فارسی استقرار شریعت مذهب مسیح که شریعت نیست استقرار مسیحی شریعت تو مذه مسیح یعنی تو مذهب مسیح فرمان نبود خدا فرمان نمیداد ولی بعدا اومد فرمان نبود از وضعیت تعابیر پولس هم همین برمی ببخشید مجبور شدم که اصطلاح را توضیح بدم و بگم چقدر هم کلیدیه که معنی اصطلاح را بفهمیم که آنچه که یهودیت میده خدا فقط خواسته که ما بیعت عمل کنیم یه دفعه تو ذهنتون نره که رساله مثلا توضیح المسائل مراجع این کتاب نیست مسیحیا که میگن شریعت دورش گذشت نمیگن مثلا ده فرمان جز از اصل شریعت یهود در فرمان ده فرمان دورش سرآمد تمام شد این نمیگن اصلاً حرفی نیست حرفی نیست که دیگه از این به بعد خوب هر کاری میخوای بکنی بکن بکن حرفش این نیست اتفاقا میگه همون اخلاقی باید ولی نه از ترس خدا نه ارباب مثلا بلکه پدر اون لطافت بیشتر توی آیین مزی هم از همین لطافت میگیره ولی توجه داشته باشیم که اگر شریعت در یهودیت را به همین شریعت که معادل فقه که تو حوزه است بگیریم شریعت یهود را زمخت کردیم همین که تو رساله اومده لطافتهایی داره برای خودش لطافت چون شامل فقه و اخلاق و چیزهای لطیف دیگرم میشه نگاه شریعت یکی اون نفت شریعت داره گاهی شریعت به معنای دین هم به کار نه نه معادل دین در قرآن میگه شرعت منهاج مثلا عدالت بورز خودم میخوام نه حرف دیگران لکل جعلنا شرعت و منهاج درستهمسئله عدالت که تو اجتماع باید رعایت کرد این قوم تا اون قوم فرق میکنه ۲ یک قرار دادنی مسئله عدالت که روابط ما با عادلا نباشه درسته این اصلا اینجوریه که خدا قرار بده یا اگه خدا هم گفت ارشاد به حکم عقل ثابته نه ثابته مصداق عدالت ثابت ها مصداق عدالت که کاملا متغیره اصل اینکه عادلانه زندگی کن به هم ظلم نکنید زن و شوهر روابط شان مثلا عرض کنم که بله میگه که عاشق معروف که من از کل قرآن گفتم یه آیه قبلاً هم که آیه جعل کردم از آیات شیطانی و البته خودم به نظرم آیات رحمانیه از قرآن نه عروس عاشق الناسب معروف یه خورده گسترده تر آشرو المخقات معروف قرآن اینو میفهمم حیوانات یه خورده بالاتر عاشق الموجودات بالمعروف یعنی چه مخلوقات با موجودات فرق داره موجودات که گفتیم خدا هم میاد توش خدا موجود با هر آنچه که هست پسندیده باشه با هر آنچه که هست با خدا پسندیده باشه رابطه پسندیده یعنی اگه احساس کردی نعمتی به داده رابطه پسندیده است دیگه اگه میدونی که نعمتی داده رابطه با خدا با حیوانات با گیاهان با چی عاشق الناس عاشق موجود با همه پسندیده برخورد کن اون وقت اخلاق به معنی اعم را هم اینجوری معنی میکنم با هر آنچه که هست رابطه پسندیده برقرار کن اخلاق اون وقت میگم انما بویس مکار ملخ را نباید تحویلش کنی نه دین مساوی اخلا به این معنا واقعیه فقط و فقط برای اخلاق با همه اخلاقه فقط اخلاق دین یعنی اخلاق به این معنی که من وقتی بریم رفتیم شروع نکردیم نامی ساق بنی اسرائیل معنی بکنیم آنگاه که گرفتیم پیمان بنی اسرائیل را که چی از اینجا شروع میشه لا تعبد پیمان شریعت تو شریعتم خدا هم بود یعنی غیر از من فرمان اول تو را خدا فرمان اول ده فرمان تو را خدایی غیر از من نباشد میفرما اول فرمان خدایی غیر از من نباشد همین جدول لا تعبدون الا الله ترجمه هم که اختلاف نیست ولیلوالدین احسان به پدر و مادر نیکی کنید به فامیلای نزدیکتونم فامیلاتونم فامیلا فامیل احسان کنید به یتیمانم احسان کنید نیکی کنید والمساکین به فقرا هم نیکی کنید تا اینجا یکی کردن گفت یه جمله دیگر و قولو للناس حسنا با مردمم خوب حرف بزنید با مردم خوب حرف بزنید من همین جاش که گفتم قوم اسرائیل قوم اسرائیلها مساکین همه بشری و جمله بعدی با ناس نیکو سخن بگویید مردم استثنا نداره قوم خاص نیست اینجا دیگه بزنگاه ها که داره ببینید اخلاق را آورد پاشا در واقع یکی از انحرافاتی که تو یهود به وجود آمده اخلاق شده قومی به وجود آمده به ویژه توی تلمود به ویژه توی تلمود به وجود آمده و در قرون وسطا خیلی مسئله بوده یه مقدارشم مال عصبانیتشون بوده ها این عصبانیت خیلی وقت ها باعث میشه که آدم اصل دین منحرف کنه این مصیبته که الان باهاش روبرو هستیم ها چون از وضع موجود طرف عصبانیه به پیغمبر فحش میده مثل گویا پیغمبر مقصره که الان اومده مال تاریخ گذشته میگفتن خلیفه پیغمبریم خب گفتم یهودیها به دلیل اینکه مسیحیها خیلی اذیتشون کردن تو قرون انصافاً اذیتشون کردن مسیح ها یعنی بیش از اون حدی که زبان حضرت عیسی زمانی که حضرت عیسی قیامش شروع کرده مثلا حدود دقیق نمیتونم بگم سال ۲۸ میلادی حدودا تولد حضرت عیسی ممکنه چند قرن قبل چند سال قبل از میلاد مسیح بوده باشد ولی حضرت عیسی حدوداً ۳۰ تا ۳۲ سال زندگی کرده ۲ سالم دوره ماموریتش بوده حالا حدوداً سال ۲۸ میلادی تا حدود مثلاً سال ۶۰ ۷۰ میلادی یهودیها خیلی مسیحیها را هنوز زمان حضرت عیسی اذیت کردند تا موقعی که سال ۷۰ میلادی یهودی خودشون پراکنده شدن نداشتن که یه تجمعی نداشتن که مسیح ها را اذیت کنند تا اون موقع مسیحا رو اذیت کردند سال ۷۰ میلادی تا مثلا حدود سال ۳۵۰ ۶۰ میلادی امپراطوری روم امپراطوری ایران یهودیا و مسیحا مساوی بودن دیگه به همدیگه ظلم نمیتونستن بکنن مسیحیا بیشتر مورد ظلم بیشتر مورد ظلم قرار میگرفتند توسط امپراطوری رو نه توسط یهودیا چون یهودی بودند البته یهودی ها و مسیحی ها از حدود سال ۳۷۰ ۳۸۰ میلادی تو امپراتوری ایران هم مورد ظلم و ستم قرار گرفتن حادثه همزمان رخ داده تو امپراتوری روم حدود سال ۳۸ دقیقا گفته شده تنها دین قانونی امپراطوری روم یک قرائت خاص از مسیحیت که قرائت تثلیثی غیر اونها اصلا قانونی نیستند مجازات باید بشن شاید این زمان مهاجرت کرده باشند یهودی مسیحی یهودیایی که خوب کلا یهودی بودن میخواستن مسیحی های که این قرائت خاص را نداشتند قبول نداشتن اینا مهاجرت کرده باشن و به شات حجازم رفته باشند با اینکه من منطقه بی آب و علفی بوده خب چرا دقیقا همین زمان تو امپراتوری ایران هم اعلام شد تنها دین قانونی امپراطوری ایران زرتشتی اونم زرتشتی در آینه زرتشتی یعنی مثلا یهودیها دیگه نمیتونستن امپراتوری ایران بیان مشکل داشتن تو امپراتوری روم هم کل منطقه همین دوتا امپراتوری بود کل منطقه بود دیگه کشورهای کوچک کوچک که بعدا درست شد شاید نمیدونیم من دقیق یعنی دلیل ندارم ولی احتمال میدم که هم یهودیای این زمان برن تو منطقه نداره و مسیحیهاییم که او قرائت قبول ندارند رفته باشند من حتی اونجا که میگه مثلاً یک راهبی گفت که مثلاً من منتظر یه پیامبری من دلیل بر رد دلیل بر تاییدش ندارما ولی دلیل بر ردشم ندارم شاید رفته باشه کسی اونجا و کسانی نیست بوده باشن که یه جور دیگری فکر میکردن یعنی نمیتونم رد کنم نمیتونم تایید کنم همچین چیزهایی خوب به هر حال نمیدونم بحثم چی بود که کشید به مسیحیها خیلی اذیت کردن یهودیها را وضعیتشون فوق العاده اسفناک بود یهودیها تو کشورهای اسلامی خوب بود تو کشورهای اسلامی کاملا وضعیتشون خوب بود کاملاً نه اینم کلمه هم اشتباه بود خیلی بهتر بود از اونجا ولی تو کشورهای مسیحی نشین فاجعه بار بود مثلا باید یه تو یه جایی بوده کنار شهر میساختن باید هنوز آفتاب دیوار بلند آفتاب که بالا میاد بیان بیرون یه پارچه زردی اینجا بدوزند جلوی پیراهن لباسشون که معلوم باشه یهودیه شغلههایی را ندارن شغل های داشته باشند اون وقت با اینها اموال ش میومدن حالا اموالی که به همین شکل به دست میآوردن مصادره میکردن میگرفتند یک قرن ۱۲ ۱۳ هست یک طاعونی میاد تو اروپا چرا برای تو بودن آتش روشن میکردند بیمار واگیر بیاد وارد بشه نمیذاشتن آب و درست می جوشان میگفتند همه چیزهای رعایت میکردن علم طب داشتن یهودیها نمردن یهودیا نمردن مسیحیا مردن ولی یهودیا نمردن تا اون تمام شد مسیر حواسشون سر جا خودشون گفت چطور شده که این یهودیا نمردن و مسیحا مردن حتما اینا چیزی تو آب شهر ریختند حالا طاعون نکشت یه تعریف توی اواخر قرون وسطا بوده خوب تو این عصبانیت که تو قرون وسطا داشتن یه جاهایی هم دین یکی از انحرافات که در دین خودشون به وجود آوردند اینکه اخلاق را نسبت به هم دینان خودمون باید رعایت کنیم نسبت به غیر همدینان نیازی رعایت بکنیم نسبت به اورانوس مسلمان بودن مسیحی هم بودن دیگه نسبت به اونا لازم نیست رعایت کنیم خوب مگر اینکه باعث جنگ بشه دعوا و خونریزی میشه اگه یواشکی تونستی مالشو بردار نه نفهمه ولی اگه برداریم میشه دعوا میشه نبرد پس اخلاق نه بر اخلاق اخلاق برای مصلحت قوم اخلاق را تا جایی رعایت کن نسبت به دیگران که ضرری به قوم نزنه من کار ندارم یه وقت نگید که فتوا اینجور فقهم داریما فتوای اینجوری تو فقه هم داریم اینا دیگهخط قرمز اگه شما گفتید اگه گفتید که فقهای خودمون میگن حتی بچه رو شما اگه مثلاً رفتید تو کشور هند و یه بچه را دزدیدی آوردی برده کردی هیچ اشکال ندارد یک دست جاهای ورزش اینه که بچه را از اونجا یک گو های که اسم خودشون مسلمان هستند که همچین فتوایی هم دادن یا گفتن مال کافر حربی را میتونی برداری و ساعت بشی و میتونی با مثلاً زنی که حتی قصد بکنی که کنیزت و گفتن چه جاهایی میگم گفتن من ندیدمشونو نمیشناسمشونو ولی یه همچین چیزهایی هم گفتم میخوام چون گفتم یهودیا این کار را کردند الحمدالله که ما عالم مبرا بودن در طول تاریخ فتواهای ناجور ندادن و دین را هم منحرف نکردن هرگز یعنی یهودی ها کردن کارهای با مردم درست مراوده کنید مردم چیان همه انسانها این دستوری تو خدا میگه ما به بنی اسرائیل و این منحرف شده یک قرون وسطا هرچند با عصبانیت چون اینا زیر فرمان مسیحیان امپراطوری روم اذیتشون میکرد اینا چیز حدود از سال ۷۰ میلادی تا این دوره جدید عصر جدید واقعا اذیت شدن تو امپراطوری روم و تنها جایی که میتونستن راحت یه خورده زندگی بکنند کشورهای اتفاق عالم موسی بن میمون شخصیتهای برجستهایم که پیدا شدن تو جهان اسلام بودن رشد داشتن فهم قرآن که پیمانی که قرآن میگه خدا با بنی اسرائیل بست این پیمان همون دستوراتیه که ما باید اجرا بکنیم همون دستور که ما باید به نظر من این آیه فرمان خداست که به یهودی ها داده خدا میگه اینجا به یهودیا داده از طریق یهودیا رسیده به مسیح ها مسلمانان تو قرآنشون یواشکی یواشکی شما پس نگیرید تحریف کردن فرمان خدا را هر سگی تحریف کردن اینکه للناس حرف بزنید حرف زدن فقط حرف نیست مراوده است مراوده داشته باشید با همه انسان ها همه انسان ها که یه نمونه شما هم دیدید من یه حرفی زدم تو واقعیت اینه که پاپ فرانسیس برای من یک شخصیت موضوع یک شخصیت عزیز بود و دوستش داشتم با فرانسیس را چون به معنای واقعی معنوی بود به معنای واقعی اخلاقی بود به معنای واقعی انسان دوست بود به معنای واقعی مخالف جنگ بود به معنای واقعی صلح دوست بود واقعا آدم حسابی بود دوستان بود من نه اینکه من موقعی که گفتن بیمار شنیدم خبر را چیزی نوشتم و دعا میکردم که خداوند شفاش بده و شخصیت بزرگ بشریت ضایعه بزرگ رخ داده و فوت تاریخ مسیحیت در کم نظیر بوده ایشون تاریخ مسیحیتم کم نظیر بوده بینظیر اگه نبوده من من نمیشناسم تو تاریخ ندیدم به این خوبی به این خوبی به این وارستگی رهبران همه ادیان و ملاقات بکنه تلاشیان را به هم نزدیک کنه چه کنیم از جمله آیت الله سیستانی اومد خیلی بزرگ شخصیت میخواد که مثلا اتو حداکثر مقلدین خوب ۲۰ میلیون و من بیش از یک میلیارد طرفدار دارم یک میلیارد و دویست سیصد میلیون خیلی فاصله آدم حسابی میخواد که این کارا رو بکنه خیلی باید آدم حسابی باشه بزرگ بزرگ پنبه بزرگی او میشناسم نکته شما ببینید حساسیت نشون دادن که من واقعا مومن میدونمش نه اینکه مومن حق پرست میدونمش اصلا ایشون میدونید که عالم یاد برجسته نبوده که حالا مثلاً تو نظریه در باب تثلیث در باب الهی دان بزرگ نبود حالا آدما اعتقاداتشون ممکنه گوناگون باشه بگذریم عهد جدید قرآن زیادی است باید حالا این پیمانه دیگه خدا توضیح داده کدوم اینا رو از ما نخواسته جای دیگه این مواردی که الان گفت داره میگه جای دیگه کجا نگفته برای ما گفته که پیمان که از بنی اسرائیل خواسته گردن در میگه مسیح یهودی ها منحرفش کردن عرض کنم خدمتتون که مسیحیها منحرفش کردن واقعیت اینه که مثلاً من یه ضرب یه چیزی داشتم یه کتاب یه کتاب ترجمه کردم به نام آیین پروتستان خیلی سال دهه ۷۰ و اینها به یه جمله رسیدم نویسنده یک نویسنده متنی چون کتاب گردآوری بوده تو غرب مال چند قرن نوشته بود که حالا سه چهار قرن قبل یه نویسنده نوشته بود من به همسایهام ظلم نمیکنم حتی اگر ترک باشه ترک باشه من ترجمه کنم آقا یعنی چه ما جوک میگیم ایران چرا گفته آخه من به همسایهام اذیت نمیکنم حتی اگر ترک باشد آخه من هرچی رفتم پیش آقای دکتر لگن حسین گفتم که یعنی چی گفت ترک عثمانی ها با عثمانی ها روبرو بودند چند ترک مسلمان ترک یعنی مسلمان برامون ترکی یعنی مسلمان اون وقت گاهی هم ترکی عرب ها عرب یعنی مسلمان چون عربا بیشترن عرب هم یعنی مسلمانا میگن بله همین جمله که میگه من به همسایهام اذیت نمیکنم حتی اگر حالا جاش بزار حتی اگر مسلمان داره به آدم اذیت نکنی دیگه به آدم نباید اذیت کنی چرا میگه حتی یعنی این بده با اینکه بده اذیتش نمیکنم عثمانی باشه حتی اگه مسلمان باشه این بازم رو عصبانیت نه حالا ببین ما یه وقت فرمان دین را میخویم بگیم یه وقت عصبانی از یه نظام حرف میزنه این دوتا کاملا عصبانیت کامل کامل کنار مسیحیا خشم خودشونو تعریف کردن ما هم الان چه وسایل الان جوونامون بخاطر همین یه کارایی بکنیم بخاطریک از یک نظام که نمیدونه ناراحتیم اصل قرآن را رد کنیم اصل دین را رد کنیم و حتما هست حتما دقت عمل نمیک عمل نمیکن این آیه و قولو للناس حسناها یعنی با همه انسانها نیکو مراوده بکن به همه مردم احترام نماز نماز یعنی چه نماز به پا داری خود کلمه تو عربی یعنی دعا دعا یعنی چه نماز یعنی دعا و دعا را ما چه معنی میکنیم عودونی استجب لکمید تا بهتون بده هر دو طرفش غلط بخوانید تا جوابتون بدم دعا یعنی خواندن نه یعنی خواستن یعنی بگو ای خدا تو هم بگم بله دعا ولی دعا نه به معنی خواستن به معنی خواندن روح عبادت خواندن حال معنی آیه رو میگم ببینید چه خوب میفهمید عقل سلام نماز بخون برای یاد من از یاد من مهمه نمازم یعنی یاد من یعنی یاد من باش خواندن یاد بودن اون وقت اینجوری صلات تنها اکبر اولاد خداست که مهمتره یعنی چی منظور معنی میکنم ممکنه من مسلمان ای نماز ظاهری را میخوندم یاد خدا توش نیست جلوی فحشا و منکرم نمیگیره سرخ پوسته یاد خدا هست جلو فحشا منکر را هم که جلوی فحشا و منکر را میگیره یاد خداست یاد خداست خیلی هم مغرور نشیم که ما نماز میخونیم نماز ها آره اونم اشتباست خدا از ما خواسته ما باید تسلیم خدا بلند بپا داری با نماز بخوانید شما گفتن که اقامه گفتن عدالت را رعایت کن عدالت را رعایت کن یعنی رفته مغازه یا مغازه دار بودی کلا سر مردم نرسه اقامه عدل کن یعنی تلاش کن که جامعه توش عدالت پیاده اقامه به این معناست نه نماز را اقامه کنید یعنی تلاش کنید که نماز خونه نماز بخون سلو یعنی نماز بخونید اقیم الصلالات جامعه نماز خون درست کنید جامعه نماز خون درست کنید این فرق دارد عدالت رعایت کن یا عدالت را اقامه اقامه عدل کن نه عدالت رعایت کن تو کاسبیت کلاه سر مردم نزا ای اقامه عدل کن یعنی جامعه بساز که توش مردم کلاه سر همدیگه هر دو وظیفه ماست وظیفه دوم مهمتر وظیفه دوم تلاش کنیم جامعهای بسازیم که بسیار خوب پسها صلات بهاکثریت قاطع انسانها نماز دارند تو فیلما نشون میدن که مسیحیها قبل از غذا و بعد از دعا غذا دعا میکنن دعا میکنن نه اینکه چیزی بخوان ها شکرگزاری میکنن خود این نمازها خود این نماز یعنی خواندنه یعنی خواندن خداست یعنی یاد خدا بودنه شکلش فرق داره شکلش فرق داره یاد خدا کسی داره کسی داره کار دیگری میکنه و یاد خدا هست اقامت جامعه قبل از اینکه آقای مطلبی بفرماد اونایی که دائما تو نماز خوشا آنان که چی خوش بابا شاه آنان که دائم در نماز بود آره یاد خداست اختیار خودش نیست بیدار شد یاد خدا فقط تو اون موقع که اختیار خودشه نداشت وقتی که دائم در نماز وقتی بیهوشه که نمیگه که آره ولی در نماز یعنی این یعنی توجه دارند که یک موجود حقیقت الحقایق هست که داره چی داره و حقیقت را میخواد از ما و نه اینم ذهنمون نره که اصلا اشتباه کسی برداشت نکنه که من میگم یک مقتدی هست که قدرت داره و میبرد حقیقت محض ساده از من میخواد خودت میگی نمیدونی باید تسلیم حقیقت باشی نمیدونی کسی باید بهت بگه خدا میگه تسلیم کردن متوجه خدا باش یعنی حواست باشه که حقی رو ناحق نکن چیزی که میخواد کاملا خوب و اقیم زکات زکات یعنی چی زکاتی که تو دین ما بوده یعنی چی یعنی هم حالت درآمد دارید به فکرمندانم باشید هم به مستمندان بدید هم برای اداره جامعهتون بدید که هر دوش درم نرید از زکات ببخشید که این را میگم من زیاد میرم چیزی میخرم و طرف کارت خون یا از کارتون استفاده نمیکنه جای دیگری کارت به کارت میکنه یا منم روم نمیشه به طرف بگم داره کار اشتباه میکنی و من نمیخوام کاسبی میکنی درآمد داری به میزانی که درآمد داری باید مالیات نمیدونه که داره دزدی میکنه اونجا دولت نباشه اصلا اونا قبول اصلا اونا قبول انشالله یه بحثی راه نندازم بخوام تحت عنوان الهیات اقتصادی به چه دلیل باید بتونه یک کسی دست محکم روشه از رو پول من برداره یعنی چه تعجبه ظلم اینجوری هم میشه کرد من پول تو جیبمه دستم محکم روشه ولی پول منو برداره به قدرت خدا ها همون وقتی که پول چاپ میکنه و این جیبمه لرزش اومد پایین از روی پول برداشت عادلانه مالیات حداقل میتونی صدا بکنی تو بانکه به خود دولت به کار بینداز ۱۰ میلیون گذاشتم تو ۲۰ میلیون ۳۰ میلیون گذاشتم هفته آینده یه مقدارشو برداشتی غیر از قانون داره مالیات که قانون داره اودسی چیکارش کنم او دزدی که قانونی هم نداره نه خوب اینها خود مسئله پول مسئله فوق العاده اشکال خودم ۸۰ درصد چیزهایی که میخرم یه همچین بازی توش هست همش دوستی دزدی از مردم دوجی از فقراست و کاری با دولت ندارم هر دولت باشه دولت ممکنه هزار و ولی به هر حال وقتی قرار شد که ما مالیات بدیم بر کاسبمون که از مال خودتون گرفتیم برای اینکه این اشکال را جواب بفرمایید که بدون اینکه رضایت من باشه دارن این قانون رو وضع میکنن و هیچ مبنای سفت و سختی هم نداره و این داره اضافه میشه ۲۰ درصد بوده که آیا نظام مالیات ما عادلانه هست یا نیست درست شد هست یا نیست چاق دلانه هست چادلانه نیست آیا من میتونم نادیده بگیرم این خیابون را میزنن یه طرفه واقعا اشتباس که گذاشتن این خیابون یه طرفه دردسر ایجاد کردن برای مردم نه ببینید مثال نه استاد شما طبق فرمایش مرکز برداشته بشه و این ظلم آشکاره قانون را باید تلاش کرد اصلاحش نظیر خیلی بد ها یکی اشکال مقاومت مدینه این تقلبه این شما باید با این کارتون تجارت کنیم وگرنه مجوز کسب را باطل میکنه طرف رفته تعهد داده که اینا رو رعایت تعهد یا نده رعایت مکرر باید معضل روبرو هستیم به صورت های مختلف آقا همه دارن میخورن اینجا بگم همه دارن میخورن حالا که همه دارن میخورن پس منم یه مقدار از بیت المال بدستم نه ببین این خیاب این خونه من تو این خیابونه من تو این خیابونه واقعا اینکه خیابون یه طرفه کردن برام مصیبته که میخوام این میدونونی که ۵۰ متر بهش فاصله دارم خیابونم بزرگه باید سه کیلومتر برم دور بزنم بیام برم تو همین میدونه صد متره ظلم امکانش هست به غلط برم چون یه طرفه که برم جان مردم را به خطر انداختم من نمیتونم من با تلاش کنم که قانون بد را درست کنم نه قانون بد زیر پا بگذارم یعنی شما با کاری که در بهترین حالتش موافق بودیم تقسیم کنه یا به استحقاق تقسیم اینجا اگر بدون رضایت من از جیب من پول برداره یا برای دوام کارم داره بدون رضایت من داره این کار را انجام میده و اتفاق قان اگر قانون را قرار شد همه نقض کنند چه اتفاقی در این مورد هیچ اتفاقی نمی افت یه آقایی که میره و میگه آقا من کاسبیم از طریق این کارت خوان از طریق بیرون این نمیکنم و میگن که آقا با این شرایط مجوز کسب و قبول میکنه تخلف تخلف نباید بکنه مورد ظلم واقع میشه مورد ظلم واقع میشه باید تلاش کنه که به اصطلاح یعنی قانون بد را ببین هرج و مرج به وجود هرج و مرج به وجود میاد نه از نظر من اونهایی که میرن من خودم مبتلا هستم ها بهش طرف میگه میوه گرفتم مثلا یه مبلغ خیلی زیادم نیست کارت منو میگیره میره به عابر بانک از اونجا میره کارت خود منو میگیره یا میره میاد میدونم تخلفه و ناراضیم من خودم نمیتونم آخه من که نمیتونم این مغازه دعوا کنم مغازه دعوا کنم من دعوا کنم مشکل دارم ولی الان این را میگم نه قانون تا قانونی دقیقا مثل خیابون یه طرفه است خیابون یه طرف به اشتباه یک طرفه چی کردن اشتباه و واقعا برای این افرادی که تو خیابونن ضرر داره ولی کل شهرم ضرر داره بد کردن ولی در عین حال نقضش خطر چون یک عده میگن خیلی خب ما حالا که اینجوره این همین قانون رعایت کنیم به خطر می اندازیم نه قانون وقتی شد باید زکات آره حالا هم به فقرا هم بر جامعه برای اداره کنیم دولت مون بده حل کنه با تلاش کنیم دولتمونو مثلا پلیسمون خوب نیست رشوه میگیره پلیس درست کنیم نه اینکه به همدیگهبدیم که آی که داری خلاف میکنی تند میری پلیس اینجا وایساده اصلاً خیال میکنی ما داریم خدمت میکنیم که به همه کار خیر میکنیم که به اونایی که تند میرن براشون علامت میدیم که اینجا پلیس هست نه خیانت اجتماعی خیانت اصلا کار ندارم پلیس خوبه بده داره خدمت میکنه اونی که اون داره میره جان مردم اندا حتی این پلیس رشوه بگیره حتی اگه این پلیس بده من باید همکاری کنم با اون که جان مردم را به خطر میاندازه ببخشید زکات خوب تا اینجا عرض کنم خدمتتون که من این آیه را داشتیم میخوندیم خوب دستورات مهمی داد خدا را بپرستید به والدین نیکی کنید به فامیل کنید به یتیمان نیکی کنید به فقرا کنید با همه مردم خوب مراوده کنید نماز به پا دارید اقامه نماز کنید و زکات بدید به معنای اینکه هم به لحاظ مالی فقرا را رسیدگی کنید هم زکات به هر دو معناش جامعه خودتون اداره کنید مدرسه یک جایی به اصطلاح مدرسه نداره یا چی یعنی قرآن اومده فقط در رابطه با خمس هست چطور الان خیلی داره ولی زکات خیلی توجه نداره ربطی بین نماز خوب کاری میکنن که به زکات توجه ندارند چون زکاتی که این فقها میگن با زکات که خدا میگه فرق داره اینا میگن اگر یک چوپان ۴۰ تا بز داره داره تو بیابون میچرونه این باید زکات بده اما اگر ۴۰ تا گاوداری داره که هر کدوم ده هزار تا گاو هلندی توشه اون نباید بدی زکاتی که اینا میگن بزار کنار خوب کاری میکنن خرابش کردن خمسی که شما میفرمایید خمس که تو قرآن اومده خمسه غنیمت انشالله اصلا جنگ نباشه که غنتی باشه که بخوایم خمس بدیم این خمسی که الان هست خمسه پس انداز اینقدر میگن خمس پسانداز پسانداز مال چیه یک مصرف میکنه کم میخوره پول جمع کنه که دختر جهیزیه جور کنه یا خونه تهیه کنه خونه به مرور زمان این آخر سال میگه پنجمش را هیچ نداره اگر از من کسب بپرسه خمس بدم یا نه مگه دلت میخواد در راه خدا مستح کل هزینه کردن در راه خدا ولی ما غیر از یه پولایی باید همسایه گرسنه است همسایه بیمار عرض کنم که بشود توجه نکنید اینجا توجه کردن یه امری نیست که به اصطلاح مستحب باشه یا بگیم این مورد خاص همسایه گرسنه است شب بچه گرسنه میخوابه ما اینقدر بخوریم که فردا ظهر سکته کنیم شروع بشه واجبه که واجب اون بچه واجب قرآنم آیا رزین فی اموالم حق معلوم به اموالی حق معلوم هر که دیدی میتونه یک انسان ببینه بچه گرسنه است و مال داشته میتونه بگه من این مسلمونی هیچی نمیتونه بگه من انسان بگه قرآن حکیمی مرحوم محمدرضا حکیمی نظریات خاصی داشت درباره دقیق خوبم از قرآن برداشت کرده بود متفاوت با بقیه اقتصاد مرحوم محمدرضا خاص اقتصادی داشت در قائل بود که باید پرداخت کرده تلاش اقامه نماز یا اقامه عدل با مثلا بعید عادلانه رفتار کردن در هر دو مورد اشکال نداره در هر دو شما برای همین الان دارم تلاش میکنم که میگم زکات مالیات مالیات را باید پرداخت کشورهای دنیا مالیات اصلا مالیات باید حساب مالیات باشه و درآمد بالای بالا میره مالیات باید بالا بره باید مالیات بر درآمد یک اقشاری هم که زندگیشون سطحشون پایین تر معلم دبستانی که الان استخدام شده به نظر من اصلاً نباید مالیات بده حقوق مالیات بده این نباید مالیات بده به کسانی نباید مالیات بدن بیشتر مالیات بدن او از امکانات اجتماعی استفاده میکنه اگه تو این اجتماع نبود برو مثلا کارخانه داریم باید مالیاتشو بده درسته عادلانه ها من نکاتی که آقای می فرما که بی حساب و کتاب و اینا حالا ایشون الان مردم یه نگرانی اینجوری دارند پریروز من یک کسی اینجا کار دوبار پول به حسابش ریختم حالا برگردون خوب خوب برمیگردونم حالا یک غذا گرفته که این پول که به حساب من ریخته شد یارانه به قتل میکنن نداره دیگه که کسی خوب من اومدم به خاطر چی رفتم پول رو حسابم برای اینکه میخواستم کار پیش بره کار قصدی دیگه و فلان اینا محاسبات و قانون غلط جای خودش خیلی زیاده خیلی زیاده میگم اولین چیزی که طرف تو ذهنش اومده که من دوبار پول ریختم اشتباهی به حسابش کردم واریز نشد در حال انجام دوباره انجام دادم دوبار در حال انجام شد یه دفعه هم که شد دیدم که مصیبت شده برای ما الو سکته نکردم تو ذهنم نیامد مالی ما را یارانه ما را قطع درآمد زیاده که اینقدر پول تو کارت اومده فلانها و خوب زکات ثم دستور بهتون دیگری کردید و برگشتید من یک دور بخونم طول کشید از فرزندان اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خدا را نپرستید و به پدر و مادر و خویشان و یتیمان و مستمندان احسان کنید و با مردم مخالفم تو قلابینه با زبان خوش بعد از قلاب قلابش حذف کنید با مردم خوش سخن بگویید مشکلش چیه با مردم خوب حرف بزنید با مردم خوب مراوده بکنید هیچی قلاب نمیخواد سخن بگویید و نماز را به پا دارید و زکات را بدهید آنگاه جز اندکی از شما دو قلاب همگی معلومه دیگه جز اندکی از شما همگی شص میکنم همگی عشق تو قلابه است جز اندکی از شما به حالت اعراض روی بردارید یه تیکه آخرشو به حالت اعراب رو برگرداندن از قانون را نماز نخوندن دو حالت داره یک وقت طرف میگه حال ندارم نماز بخونم یه وقت میگه نمازو ولش با هم فرق داره یه وقت میگه نماز چیز بیخودیه میگه محل ندارم هر دو از نماز روی گرداند هر دو از نماز یعنی به حالت اعراض روی تافتید یعنی اون اولی نیستید که میگه حالا مثلا من فرض کن نماز را به پا نداشتم تو حال نداشتم اکثریت میگید نماز چیزی بیخودی برگرد حالت یعنی خوب باید دیگه حالا ببینیم که چه شکلی نترس یعنی به حالت اعراض فارسی نیست مردم همین الانم تا امروز رو میخونم معادل جاش یعنی با این کار ترک کردید فرق داره یه کسی حالا انکارم خودش دوباره مشکل داره که نمیرسونه فارسی من معادل باید معادل پیدا کنیم ببینید کار انجام نمیده و انکارم میکنه میگه شما چرا انجام کاری بیخودی این کار بیخود چیه خوش به حال داشتی نماز خوندی حال نداشت راست نیست که میگه نماز مثلا مالیات زکات چی چی همه اینها خوب در خدمتتون بله بله میگفت که تو آیه قرآن اومده از من بپرسید من به کسی توصیه نمیکنم که اگر به حجاب باور داری به خاطر اینکه نقض بکنی صرفا مثلا ببینید اگر قانون اومد وصل کردیم که مثلا مردم از این به بعد نباید حمام برن یه مدرسه داشتیم میدونید که فکر نکنید تو دنیا خیلی چیزهای مختلف افتاده اومد گفت مردم حق ندارن حمام برن ببین قانون اینجوریه که سر مالیاته که داره چاپ میکنه یه جایش غلطه یه جاش روشش غلطه همین کارت را محاسبه میکنه که چقدر پول توش اومده محاسبه کنه که واقعاً آقا طرف درآمد داشته یا نداشتهبالاخره درست و قانون غلط اصلاحش کنیم ولی اگر این قانون اومد به من گفت که مثلاً یکی از حقوق ذاتی و اولیه به من گفت نماز نخوان تو کشورهای کمونیستی هست دیگه مشابه جاهایی مشابه اینها هستش یه چیزهایی که گفت نه تو فرانسه میگه من تو فرانسه قانون کسی که کلاس میره روسری حق نداره میگه روبند نزن من میگم که منم اینجا من باشم رو ببند چون من کسی که بچه به قول حالا نمیخوام بگم نه اصلا بد ندارم امنیت تو جامعه من نمیدونم چیه با دوربین عکسشو برداره آقا تو جامعه فعلی همه جا باید دوربین باشه که اون سه نفر دو نفری که موتور سواری که پری روز دو سه روز پیش مادر تو ۷۲ ساعت پیداشون کردن گرفتنشون از دوره دوربین همه جا باشه همه جا باید باشه یه وقت گفتن تو همین دانشگاه مفید که بودیم بحث بود که توی آسانسور دوربین یا نگذاریم تا حالا نبوده من امنیت نداشتم که واقعا میگم امنیت نداشتم اصلا دعوا کردم من نمیدونستم که دوربین نیست شاید سوار نمیرفتم تو آسانسور چون اگر حالا یه آدم مثلا من یک دوربین نیست یه دختری فرض بفرمایید مشکلی هم داره حالا هرچی داد و فریاد بزنه که مثلا یک اقدامی کرده من چه جوری از خودم دفاع کنم تهمتی به من بزنه من چه جوری از خودم دفاع کنم اگه دوربین نباشه نه امنیت نداده بوده که دوربین باید باشه همونجا گفتم اصلا اتاق من دوربین بالا دیوار نیست که شیشه است مخفی باشه که کار که نباید مخفی باشید که دوربین چیز خوبیه حالا عرضم اینه که یه وقت دولت فرانسه یه وقتی کشور خوب نیست کاری ندارم با این قضیه با این کار ندارم ولی بغلم دارن رد میشن و من نگونم این مرده نیست زیر این چی داره و اگر حتی اقدامی هم کرد نتونه کسی شناساییش کنه خب میترسم ازش من میترسم ازش وسیله شناسایی باید باشه تو دوره امروز قدیما نمیدونم چه جور بوده الان باید باشه ولی روسری حسابش جداست فرانسه میگه حق نداره روسری بپوشید من بگم اینجا داره حقوق اولیه منو نقض میکنه اون وقت هیچ دموکراسی و هیچ قانونی و هیچ مجلسی حق نداره حقوق اولیه منو نقض کنه نه حق داره بگه به من نماز بخون حق داره به من بگه نماز نخوان به نظر من آره به نظر من دلیل حتما چرا چرا اینو میگم که حجاب از این مقوله است برای اینکه جدا از اینکه هیچی هیچ ۴۰ سال حکومت زمان پیامبر تا زمان پایان امام علی اینکه شریعت اجرا میشده که کشورهای مختلفی هم فتح شده که یه جمله باید داشته باشیم که دستور داده باشند این پیروان ادیان عشایر یه جمله باید داشته باشیم که دستور شریعت خودمون را به اقلیتهای مذهبی تحمیل کنیم نه نه آیه قرآن آیه قرآن چی میگه یه حرفه آیه قرآن میگه نماز بخونه نمیگه میگه نمازم تحمیل کنیم مربوط به جامعه مربوط به جامعه کجاست جایی که ما حق دیگری را ضایع بکنیم نه باشه نه ببین حجاب در این مگه پوششه نمیگیما حجاب یه مسئله شرعی اصلا کلمه حجاب یه اصطلاح فقهی زنها تو نماز باید چه جوری باشد حجاب یعنی اینکه یه پارچه یه جای کله طرف آویزون باشه باشه ربطی به حجاب هم نداره اصلا این نماد یه نظام این مثل حیثیتی شده برای دعوا سر حجاب اصلا بیخود حرف حجاب نیست حالا بحث اینه آیا حجاب شرعی خودمون را ما میتوانیم اقلیتهای دینی تحمیل بکنیم اگر کسی روسری سرش نباشه به حقوق دیگران تجاوز کرده دیگران را تحریک کرده اینجور بگم ممنوع بوده که حجاب رعایت بکنه بین کنیز و چی فرقی هست مال سفید پوست ایران ممنوع بوده که حجاب سرایت کنه فرقی داره اگه بناست اینم پس داره میکنه بنابراین نه حجاب اگر واجب باشه تو قرآن اومده اگر بحثشو واردش نمیشم واردش نمیشم الان یعنی ها شایدم وقتی تو آیه قرآن که رسیدیم ظریفی داره که اونجا میگم خدمت تو مرحوم آقای باقر گفته هست فایل صوتیش از آیه قرآن برداشت کرده حقوق شادی یعنی گفته که اینا رعایت کنید تا مرده اذیت و آزار ببخشید من چون نمیتونستم الان یه چیزی بگم بعدا یواش یواش می خوام بگم که یک شخصیتی که شما شهید و کتاب قبل از انقلاب نوشته گفته آره آره منم از آیه قرآن بفهمم وقتی میگه که رعایت کنید تا اذیت نشید معلومه خوب شده ارشادی نه مولوی بخون تا اذیت نشی حالا اگر یه جایی من اگه پوشیدم اذیت میشم جامعه اینجوری شد واسه همونه من خواستم یه خورده آرام آرام و بگم گفتم قبل توجه داشته باش که آقای باغ هنر مرحوم آقای همینا فهمیده و گفته یه نفر حالا من تو ذهنم حالا گفتم ایشون گفته که خیلی خوب حالا ترسم ریخت منم نظرم همینه خوب شد خوب ببخشید