همسرداری پیامبر ص

نسخهٔ تاریخ ‏۶ مهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۰۳:۵۳ توسط Admin (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «[https://t.me/soleimani_ardestani/4639 فایل صوتی] متن زیر برگردان فایل فوق توسط هوش مصنوعی و بدون ویرایش، حاوی اشکالات زیادی است. سلام علیکم و رحمة الله بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین بحثمون درباره محمد شناسی قرآن مجید بود و سوالی که می‌خوام ام...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

فایل صوتی

متن زیر برگردان فایل فوق توسط هوش مصنوعی و بدون ویرایش، حاوی اشکالات زیادی است.

سلام علیکم و رحمة الله

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین

بحثمون درباره محمد شناسی قرآن مجید بود و سوالی که می‌خوام امشب بهش بپردازم اینه پیامبر با زنانش چگونه برخورد می‌کرد خب شما شاید الان تو ذهنتون بیاد که آیا مجبورشون میکرد نماز بخونن قرآن بخونن نه اینا رو نمی‌خوام بگم چیزی هم نیامده توی قرآن و که بخوام در این باره من می‌خوام ببینم که پیامبر به زنانش چقدر آزادی می‌داده بیانجایی از خونه بیرون کار چه شکلی بیان بیرون خوب اینها سوالاتی است و بحث و فوق العاده مهم است من یک حالا نکته‌ای را نکته حاشیه‌ای را خدمتتون به عنوان یه خبر عرض بکنم که با اجازه جناب و لطف جناب آقای امام انشالله جلسات ما دوبار تو هفته میشه و شب جمعه هم همین جلسه منتها موضوع شب جمعه ما یعنی پنجشنبه شب موضوعش هست نظام باورهای قرآنی برهانی نظام باورهای قرآنی برهانی این را عرض بکنم نکته دیگری که باز هم با اجازه جناب امام عرض بکنم کسانی که سخن من را تو این جلسات اینجا می‌شنوند یا در جاهای دیگری و مایل هستند و میبینند من حرفام به نظرشون میرسه که حالا یا دقیق نیست یا چی لطف بکنن و همین جا روزهای دوشنبه ساعت مثلا پنج یا شیش ۵ می‌تونیم همین مناظره تشکیل بدیم و دوستانم تشریف بیارن ببینن و برنامه هم ضبط بشه و که آره نه برای اینکه من زیاد میگم مناظره هرگز مقصودم این نیست که من می‌خوام کسی رو شکست بدم ابراز قدرت کنم نه نه برعکس من میخوام اشکالاتم بفهمم من میخوام اگر جایش خط خطاب مردم نگفته باشم روشن بشه هم خودم روشن بشم هم کسانی که میشنوم ببینند که من حرف‌هایی که می‌زنم به هر حال ایراد هم ممکنه داشته باشه بنابراین اصلا یه چیزی که ما تو جامعه ما خیلی کم بوده و ما بتونیم با هم افکار مختلف با هم تو همین جا همین جلسه گاهی دوستانی که یه مقدار تند دعوا می‌کنند و توی بحث اعتقادی طرف مقابل اون طرف طیف تو فضای مجازی تشکر می‌کنن که از من که اجازه میدی مخالفم حرف بزنه جالبه ها توجه بفرما طرف مخالف با اون آقا میگه ولی همین که اجازه میدی مخالف جلسه مخالف هم اجازه داره هرچی بخواد بگه ارزشمنده باید حرف زده بشه نه اینجا هم به لطف آقای امام حسینیه مکان خوب و ارزشمندیه و ایشون هم که چی امیدواریم که دوستانی که سوال دارند بحث دارند چی دارند تشریف بیارن اینجا و آزاد مطرح کنند من توی گفتگویی که دارم از این طرف کسی که سنتی سنتی سنتی افراطیه پیام برسه تا کسی که خدا و پیغمبر را رد میکنه از این طرف طیف تا اون طرف طیف ما آماده گفتگو هستم راحتی بیاد خدا را رد کنیم هیچ جا سقف پایین بیاد بحثو قطع می‌کنیم اگه دیدیم سخت ترک برداشت آزاد باشه گفته تو فضا مجازی گفته میشه با هم گفتگو کنیم یکی هم بیاد بگه خدا نیست چه اشکال داره من اتفاقاً تو این تهران یک کسی هست به نام آقای حجت الله نیکویی تو فضای مجازی پیامبر را رد یا قرآن را یکی از بحث های که ایشون مطرح کرده ناسازگاری درونی قرآن یه قرآن ناسازگاره و من با ایشون قرار دارم یه بار گفتگو کنم بیاد حرف با هم بزنیم از نظر من سازگاری درونی قرآن در حد اعجاز سازگاری درونی قرآن چه اشکال داره ببینیم کجاهاش داوری بکنند حالا یکی دو هفته چی طول بکشه تا برنامه ریزی بشه کسی نه آماده ما میخواهیم شروع بکنیم دعوت کنیم و خیلی کار کار جالبی اصلا باید فرهنگ بشه باید فرهنگ بشه با یکی از آقایون من یه مناظره انجام دادم با آقای نصیری خب من خیلی اختلاف داشتم با ایشون طرفدار شاهزاده بود رضا پهلوی و من خوب نه گفتم که هیچی قبول ندارم و فلان کار ندارم ایشون ایشون گفتم بین مناظره چی که آخوند را از تخت پایین بکشید تو هدفت اینه آخوند از تخت سلطنت پایین بکشه میدونی که من هدف بالاتری دارم من هدفم اینه که آخوند را از منبر پایین بکشه چرا می‌خوام بیاد روبروی مردم هم سطح مردم بشینه یه طرفم حرف نزنه منبر راهم هرچی بزرگتر ساختی مردم خیال می‌کنن منبر بزرگ ساختن خیلی هرچی بزرگتر ساختی آخوندی که اون بالا می‌شینه کوچیک می‌بیند از اون بالا یه منبر هست توی مسجد امام حسن مجتبی بازار قم که من نرفتم هیچ وقت بالا منبر چنان نرفتم چون اگه منبرم باشه پله اول دوم میشن ولی من نمیدونم من چون تو ارتفاع مشکل ارتفاع هم دارم چی آخه سرم سیاهی میره برم زیر سقف که چی آخه الان تو دنیا برعکس می‌سازن یه جوری چیز دیگر سخنران ایستاده مردم نشسته روی صندلی و گفتگوی جوونا اینکه یک طرفه صحبت کنی و بعدم سر تا زیر بندازیم بریم از منبر میخوام آقا باید توی صحبت های که میکنید پاسخگو باشید باید دو جور پاسخگو باشید یکی اینکه مردمی که میشنوند بعد از جلسه سابقه بپیچوننت بپیچند اصلا هیچ حالا شهر ایشون نجف آباد خیلی هم خوشم میاد که شهر شما نجف آباده نجف باد مرحوم مرحوم مطهری خیلی حرص می‌کرده از دست مرحوم آیت الله منتظری نجف باد دیگه چیه خب بگو نجف آباد عالی عالی شده میاد میگه مزخرف که گفتی چی بود اشتباه کردم ببخشید حاشیه بود و خوب یکی از بحث‌های پس این خبر بود که من با کسب اجازه از جناب امام و لطفی که ایشون میکنه و توجهی که به فرهنگ و مسائل دینی داره راه زحمت میکشه من سپاسزارم از ایشون و انشالله که این حسینیه بتونه یک مرکزی بشه نمونه که بیشتر یعنی توجه جوانای ما رو جلب بکنه به خودش و خوب سوال مهم همین سوال شما الان امروزم جامعه مطرح است که با دخترانمون با زنانمون با چی چگونه برخورد کنیم آیا آزادیشون بگذریم تندی کنیم اصلا اجازه بدیم بیرون بیان یا اجازه ندیم آیا زن برای این درست شده که توی پستو باشه در بسته تو خونه میگن آلمان این را گفتن که خوبه که زن اصلا از خونه بیرون نیاد چه بسا به آیه قرآن هم استناد کردند و من می‌خوام همین الان از همین اخلاق رفتار پیامبر مطابق قرآن و جاهای دیگه اون‌ها که حرف‌ها روشن مسلم نی هرچی نقل میشه منم اگر یه چیزی را همین امشبم می‌خوام مثلاً یه چیزی را نقل بکنم بگم اگر احتمالاً شده اگر احتمال چه حرف های که به سود چه حرف های که به زیان اگه شده و نمیدونیم قطعی نیست قرآن حسابش جداست می‌خوایم ببینیم که روش پیامبر در برخورد با همسرانش و مثلاً زیر مجموعه دخترانه‌ها چگونه بوده اجازه می‌دادم بیرون بیام چگونه بحثی است که برای امروز جامعه ما مفید فرضیه و سوال مطرح کردند سوال و مطرح کردن من به چه سؤالی می‌خوام امشب پاسخ بدم سیره پیامبر مطابق قرآن در برخورد همسرانش در اینکه چگونه تو اجتماع ظاهر بشن یا اصلاً ظاهر بشن یا نشن فرضیه‌م اینه که حالا اینجوری بگید بزار این شکلی بگم به نظر من پیامبر تو این قضیه کاملا باز بوده شواهد قرآنشو میگم به قول جوانا اوپن ها باز اصلا سخت نبود و تو این قضیه پیامبر خدا گاهی به زنان پیامبر خدا خودش مستقیم آیه میاد میگه ای همسران پیامبر اجازه مراد چرا پیامبر نمی‌گفته خدا مستقیم بگه یا نساء النبی کنید اینجوری رفتار کنید پیامبر خودش سخت نمیگرفته حالا آیات را که بخونیم لوازم دیگر یک آیه داریم که ظاهرش اینه که زنان پیامبر باید داخل خونه باشند نمیخوام بحث بکنم و بگم یک انحراف کاملا بزرگ اسلام رخ داده که زن توی پستو باشه از فضیلت مرد اینه که دخترش تو خونه پدر عادت نشود بر اساس حدیث هم میگه دیگه سوال ابتدایی نمیدونم دختر که یا چی که هنوز به سن عادت ماهیانه نرسیده نیاز جنسی داره یا نداره این سوال پزشکا باید جواب بدن اون وقت کسی که هنوز نیاز نداری یعنی یه طرف ازش استفاده بکنه که میشه وسیله ابزار چه جوری اینو گفتی من نمی‌دختری که هنوز به سنی نرسیده که نیاز جنسی را احساس بکنه تمایل جنسی شکنجه چرا باید تازه این حالا یه سوال دیگه آیا تو این سنی که شما میدید به بلوغ عقلی هم رسیده که تشخیص بده که این آقا برای من اصلا قیافه این آقا رو دوست دارم یا ندارم سنم رسیده یا نرسیده با اون سنی که شما سنی دخترها مثلا عادت میشن چی میشن و خوب یه آزمایش بکنیم خوب یه مقداری نگاهها میشه متفاوت و حدیث را هم من چون و چرا توش بکنم به فرض که سندش درست باشه من بگم که به چه معنا کسی که احساس اصلا نیاز جنسی نداره هنوز شما یک مرد مثلا چی و اونیا داره نداره هنوز و چی میشه میگه ابزار میگه خب خیلی زمینه‌های مختلف بحث داره حالا من اون قسمت ها کاری ندارم اینجاش رو میگم یکی از گوگل زن باید توی پستو باشه شما می‌خوام از اول با نقد شروع کنم شما نقل می‌کنید که حضرت زهرا سلام الله علیها تو خونه یا جایی یه فرد نابینایی بود حضرت زهرا روح گرفت صورت گرفت مثلا حجاب بهش گفتن که نابینااست فرمود که من که نابینا نیستم خب من که اونا می‌بینم خب وقتی که این حجاب را اینجوری کردی تا اینجا اون وقت یعنی دیگه نمیبینی حتی فرض کنیم که از این گوشی‌ها انداختی اون موقع نمیبینی که کار ندارن یه سوال یه سوال یه سوال جدی ها میخوام کسی بشینه اینجا جواب بده این حضرت زهرا شما میگید معنیش اینه که تو پست نشسته آدم نابینا گفتگو بکنه یا روبرو بشه یا چی بشه شما میگید زن ها هم که وظیفه شان بوده همه توی پستوهاشون باشن شما نمیگید اینا یه حکمتی که این خداوند حضرت زهرا رو معصوم قرار داده چرا باید ۱۴ تا معصوم داشته باشیم عصمت حتی به معنای خودم میگم از عصمت به معنای که من میگم یعنی تو بیان حکم خدا خطا نمیکنه خدا عصمت به پیامبر داده که حکم خدا را درست دست مردم برسونه خدا عصمت به امام داده تا حکم خدا را درست دست مردم برسونه درسته خب اینو میفهمم تا اینجا اگر قراره حضرت زهرا سلام الله علیها تو پستو باشه نه با زنی ارتباط داشته باشه نه با مرد اصلا نبینه هیچکس را خدا به چه دلیل فلسفش چی بوده که این می‌خواسته چه ماموریتی بهش بده که شما میگید ۱۴ تا معصوم شما که میگید اصلا نباید اجتماع زن ها که نمیومدن و نمیدیدن شما که میگید زن ها را پیامبر فرموده بوده که تو خونتون نماز بخونید نماز خونه بخونید مسجد نیاد چی نکنید تو جمع شرکت زهرا پس با زنی ارتباط نداشت با مردم ارتباط نداشته برای من حالا ۴۶ سال دارم تحقیق فلان حضرت زهرا رو جوری قرار داده که حکم خدا را اشتباه بیان نکنید درست شد به معنای من همه کارشو حتی تو کشاورزیش هم اشتباه نمیکنه و تو مثلا حالا حضرت زهرا سنگ آسیاب دستی که میچرخونده مثلا اشتباه نمیکنه تو ظرف شستن اشتباه اونا دیگه که تو بیان حکم خدا خطا نمیکنه با آدم‌ها ارتباط نداشته باشه حالا جالبه شما میگین نمیگید کسی که یه عیب نفرت آوری داشته باشه که مردم ازش خوششون نیاد خوشش نیاد این نباید پیغمبر بشه حالا کار ندارم حضرت عرض کنم خدمتتون که حضرت موسی میگه برادرم بهتر از من حرف میزنه من کمی لکنت گویی قالب بزنید دیگه همه زیبایی زیبا هر امامی هم که میخواد نشون بدید لامپ ۲۰۰۰ صورتش می‌درخشه بالا اینجوری نشون میدید نشون میدید و میگید اینجوری بود و بعدم دوباره میگید که پیامبر توی مجلس تو مسجد عرب اومد دید پیامبر با اصحابش گرد نشستن گفت که کدومتون محمدیدی دیگه معلومه که اون که لامپ پیامبر امام سجاد علیه السلام تو کاروان داشت میرفت کلی خدمت میکرد به اهل کاروان ناشناس ناشناس خدمت میکرد وسط راه تحصیل شان را میشناسید نمیشناسید گفتن که نه چیه گفتن که این به اصطلاح امام سجاد علی بن الحسین لامپ ۲۰۰۰ صورت امام باشه که دیگه مردم بودن خوش تیپ خیلی بقیه خیلی ها فکر نکنم زیادی من امشب نورانی مقداری یعنی از نور قرار گرفتم بله از نور قرار گرفتم و شما براتون مثلا ممکنه سوال باشه که شامپویی استفاده کردم عادی بوده قضایا می‌خوایم ببینیم که پیامبر پیامبر را خداوند بهش میگه که به زنان پیامبر میگه رعایت کنید خود خدا میاد میگه رعایت کنید عجیبه حالا چرا پیامبر خودش نمی‌گفته ما یه جا نداریم گاهی چرا خدا به پیامبر میگه به زنا اینجوری بگو میگه مستقیم آیه میاد که زنا اینجوری بگو چون خودش نمی گفته خودش آدم سخت گیری نبوده که خدا مجبور شده آیه بفرسته بگه ای محمد نشون بگو که مقداری رعایت کنند مثلا ماجرا رو می‌خوام نقل کنم برای اینکه یه آیه‌ای داریم اون معناش مفهوم بشه به اینجا خلیفه دوم تو کوچه در خانه نشده باشه منم احتمالاً خلیفه دوم از تو کوچه رد میشد در خانه زنان پیامبر نشسته بودند سختی بوده خلیفه دوم فوق العاده سطحی بوده فوق العاده سختی اومده تو مسجد و به پیامبر عرض کرده که برو زنا تا جمع کن تو کوچه زندگی عادی بوده زندگی را سخت پیغمبر هم مثل ما زندگی میکرده سه ماه زندگی می‌کرده و خیلی خوب حالا می خوام یادی از این چند تا آیه را بخونیم یا نساء النبی سوره احزاب آیه ۳۲ چی میفهمین یا نساء النبی لست نک عهد من النساغتون اگر شما مثل بقیه زنا نیستی دیگه پرهیزگار باشید پرهیزگار باشی به خاطر نسبت با پیامبر مزدتون اضافه است پاداشتون بیشتر تشویقشون کنه که شما بیشتر باید تقوا را هم داره میگه ضرورتاً آقا تقوا فقط پوشش هزار مسئله است یکیش هم مثل حالا بقیه مسائلم فوق العاده مهم‌تره فوق‌العاده مهم‌تره بعضی من دیدم کسی خانواده ارتباط داشتم راحت بودند من می‌رفتم خونشون راحت بودن دختر ولی اگر ناخن‌هاشونو یک یک می‌کشیدی یه دروغ نمیگفتند یه غیبت نمی‌کردن کدوم مهم‌تره کدومش مهمتر حق الناسه خیلی مسئله جدی تر من نمیخوام بگم ارزش یارو توجه بکنیم که ارزش های دینی را حتی اگه میخوای رعایت اگه میخوای روش تاکید بکنی میخوای روش حساس باشی باز هم به نسبتی که تو دین اهمیت داره روش حساس باشه که اهمیت داره و خوب ببین مسئله جایگاهش کجاست خوب جان پس اینجا تو این آیه سوره احزاب آیه ۳۲ مستقیم خدا زنان پیامبر را خطاب کرده گویا خود پیامبر دخالت نمی‌کرده چرا یا نساء النبی لست نک عهد من النسا القول یعنی چه حرف که میزنید من نمیدونم با چه ادبیات چی شکلی بگم زن پیامبر تو کوچه بوده با مردها حرف می‌زده یا نه با مردها روبرو بوده یا نه گفتگو می‌کرده یا نه میکرده دیگه که نایبش میگه که باش و حرف نزن درست حرف بزن با مردهای نامحرم ولی حرف بزن حرف بزن تو کوچه‌ام باش بازارم برو جنسم بخر زندگی مرض با عشوه حرف نزن که او آدمی که دلش مریضه طمع بهت بکنه حرف نزن که اون که مریضم مرد نیست که کسی اونجا که طمع بکنه یا فلان بکنه نه پس زندگی زندگی عادی بوده که خدا داره خدا داره خودش مستقیم میگه به زنان پیامبرها به زنان پیامبر داره توصیه می‌کنه که اینجوری باشه یه طرفش را نگاه می‌کنیم لازمه حرف را دقت نمی‌کنیم که بیایم بفهمیم که خوب پیامبر چگونه چقدر اجازه می‌داده به زنانش پس پیامبر اجازه می‌داده به زنانش راحت بیان توی بازار و چه بسا و چه بسا ناجورم حرف می‌زدن که این توصیه را خداوند میکنه حرف زدن جوری که به تعبیر یعنی نمی‌گفتن و خدا خودشون رعایت می‌کردند و خدا اینجوری میگه پس بوده و پیامبر سختی نبود بیخود بهش نسبت ندیم وقپسندیده حرف بزنید سخن پسندیده بگو با کی سخن خوب بگید مردا سر ارتباط با عشوه حرف نزد که طمع نکنه و اینجوری حرف بزن قول معروف پسندیده حرف بزن قشنگ حرف بزن محکم حرف بزن یه جوری حرف نزن که طرف خیال کنه یه جوری هستیم مثلا فلان توصیه میکنه خدا به زنان پیامبر برداشت کنیم که زنان پیامبر تو کوچه چگونه بودند اصلا میرفتن تو کوچه یا نمی‌رفتن و اگه میرفتن چگونه بودند و اصلا آیا خدا میخواد که زن با مرد توی کوچه توی بازار توی چی صحبت نکنه حرف نزنه نه نه میخواد که حرف بزنه میخواد که بره دانشگاه حالا متناسب با زمان بره کنفرانس بده ولی حرف که میزنه رعایت کنه باب عشق حرف نزنه قشنگ پاکیزه محکم سخن معروف پسندیده حرف بزنه پس اصل اینکه زن باید بیاد تو جامعه و حرف بزنه این قرآن رد کرده یا نه اصل اینکه بیاد حرف بزنه یا قید براش تعیین کرده دو تا توی ناحیه یکی اینکه با نزنید یکی اینکه سخن خوب بگویید سخن پسندیده بگویید خطاب معلومه که داره با مردها را میگه تو جامعه رو میگه تو کوچه رو میگه می‌خوام داریم با می‌خوایم کتابمون را ببینیم و ببینیم کسر آیه قرآن مثلاً آها خیلی خوب این یک آیه بود که ۳۲ احزاب ۳۳ احزاب در مورد خسوس یا نساء نبی باشید ۳۳ احزاب من فارسیشو میخونم به دلیل عربی و در خانه هایتان قرار و آرام گیرید به قرن نفی کن خانه مترجم ترجمه کرده قرار و آرام گیرید و تو قلابم زده و در میان نامحرمان و کوچه و بازار جاهلیت اولا خودنمایی دوره زنان دوره جاهلیت خودنمایی می‌کردم خودنمایی نکنید از خونه بیرون نیان دیگه خود اتفاق خودنمایی بکن که اتفاق اگه قراره بشینه تو خونه تو خونه رو چرا میگه ولا بله جاهلیت اولا چی شد زکات الله و رسول خوب میگه در خانه ها ترجمه مترجم میخونم ها شما ببینید که واقعا همینه که برای خودنمایی بازی نه تو آرایش بدون پوشش در همه جا ظاهر می‌شدن نه تو قلاب نوشته ظاهر نشوید و نماز را به پات دارید و زکات بدهید و خدا و پیامبرش را اطاعت کنید جز این نیست که همواره خدا می‌خواهد هرگونه پلیدی را از شما اهل بیت برطرف نماید عرض کنم خدمتتون و شما را چنان که شایسته است پاک و پاک گرداند ترجمه ندارم فقط میخواستم تلنگر بزنم از این قسمت آخرش چی متوجه شدید زنان پیامبر بحث سر زنان پیامبر توصیه خدا می‌خواد که شما آدم حسابی باشید خدا از شما می‌خواد پاک باشید عرض کنم خدمتتون که حالا این قسمت حاشیه ربطی به بحث امشب نداره من فارسی رو خوندم اگه بخواد دوباره بخونم داره درباره زنان پیامبر حرف میزنه خودشونم مستقیم میگه بهشون توصیه های میکنه خدا میخواد که شما یعنی خدا از شما می‌خواد از شما که ویژه شما اولشم گفت شما ویژه‌اید اگه متقی باشید خدا پارسال چه مضاعف بهتون میده چون نسبت دارید با پیامبر بعد میگه خدا از شما می‌خواد که نتیجه و فلان باشید درست شد بگذریم این حاشیه بود پرانتز بسته آقایون میگن در مورد عصمت ائمه اطهار انما یرید الله لیذهب عکم رجس اهل البیت و تطهرا همون آیه است همون آیه فقط من فارسی خوندم دنبال بحث درباره زنان پیامبر اراده تشریعیه یعنی ای زنان پیامبر شما اهل بیت پیامبر خدا از شما میخواد که شما پاک باشید شما خدا میخواد کنه که این توصیه‌ها رو بهتون میده میکنه پیامبر و شما این بحث ربط نداره اگه گفتید خدا میخواد اراده اراده تکوینیه یعنی خدا همونطور که میگه یه اراده خدا می‌خواد که شما نماز بخونید این اراده اراده تشریعی میخواد اراده اراده تکوینیه یعنی خدا قالب میزنه شما را که شما باشید شما را متفاوت خلق کرده اصلا متفاوت خلقه سیاه و اینها را هم نگاه بکنید خوب دقت بکنید فکر نکنید که با عدله آبکی یه فضایلی برای ائمه اطهار بچه‌هاتون شبکه هفت ما رو گوش نمیده خداوند مثلا علی علیه السلام را قالب زده باشه که اصلا نتونه خطا بکنه جور دیگه خلقش کرده باشه فضیلت علی فضیلتشه که علی متفاوت حضرت زهرا خوابت خلق شده باشه یا فضیلت حضرت زهرا اینه که مثل ما خلق شده باشه مثل بقیه ولی کاملا هم شکم و فلان مثل یک انسان بیاد تو اجتماع سخنش بگه حتی امر به معروف کنه چه کنه و فضیلته چون فضیلت ساختی که اومدید گفتید که خدا حضرت زهرا رو متفاوت با ما خلق کرده من نمیگم که اونایی که سخی حرف میزنند میگه حتی مثلا عادت همیشه حرف‌های ناجوره خیلی در حدی که همون برای مسخره کردن جوونها خوبه فضای مجازی یعنی چی مثل همه چیزشون هیچ فرقی ندارد اصفهان از خانمی پرسید که حضرت زهرا چگونه بوده یعنی همینجور عادت دوست دارم خیلی آقای گفت که من مادرم سیدی پدرم خیلی مقیده که به سادات احترام بگذاره اینقدر به مادرم احترام میگذاره که تو طول عمرش پاشو پیش مادرم دراز نکرده رفیق خیلی شوخه گفت اون وقت تو رو چجوری ساخته تخصص میخوام بگم این حرف های هوسه چیه دراز نمیکرده دراز میکنه دراز میکنن عرض کنم خدمتتون آخوندا میگن اینقدر اینقدر مسئله ساختنی داره ساختارها را میدونی چرا میسازه چرا میسازه اینا خیال میکنه داره فضیلت حضرت زهرا رو زیاد میکنه وقتی بگه مثلا حضرت علی علیه السلام دست نمی‌رفته یا زمین می‌بلعیده یا چه می‌کرده داره فضیلتو میگه داره بالا میبره داره پایین میاره انسان بود گرسنه میشد هر چیزی که اضافه کردی اوج پایین آوردن اوج پایین آوردن حضرت دکترای دانشگاه دارند حضرت علی حضرت زهرا سه روز تو خونه غذا نبود غذا را میذاشت پیش حضرت علی حضرت علی تنها غذا میخوره یا نه حضرت زهرا چه کار است مخفی میکنه میگه واجب نیست که امام علی بفروشه حضرت زهرا اینقدر بالا بود خودش و بچه هاش گرسنه بودند غذا حضرت علی حضرت زهرا رو از عدالت انداختی هم حضرت علی را از عدالت انداختی و ظلم کردی بچه‌ها رو حق نداشتی گرسنه نگه داری همش قاطی پاتی قسمت که هیچی نفهمی چون می‌خوای خیال می‌کنی خودت هرچی فکر می‌کنی باید بالا ببر حضرت نبود رفته سکه عرض کردم بعد این سکه را وقتی داشت میومد که چیزی بخره دید حالا اشتباه نکنم مقداد پریشانه آشفته است گفت چیه خلاف قرآنه خیلی جالبه ها خود این کار که پولکجای قرآن یسعلونک ما زایونفقون ازت میپرسند چیه انفاق کنیم زیادی را اندازه نیاز بچه ها مال تو نیست بچه است بله چرا دیگری کار کن بیشتر کار کن حالا اول بچه رو سیر کن بچه است حالا من نمیخوام سیاسی و ایناش کنم که بچه های جای دیگر ادامه ادامه خب چقدر این ائمه فضیلت دارند حضرت علی داد اومد خونه طبق غذا حضرت زهرا دعا کرده از ستون موز و گلابی و مرغ و تموم شد همشو از بین بردیم حضرت زهرا که میتونستیم چی دعایی بکنه چرا نکرد تا گشنگی نده به بچه اول تا آخرش چرنده و دین را ما باید بگردیم توش با ذره بین که دو طرف حسابی پیدا کنیم چرند ریخته شده که نمیتونه بگرده از لابلای مثلاً تو کادون برای سوزن پیدا کنیم سوزن پیدا به اسم دین جا زدن حرف های مزخرف را شده همه کتاب خاتون نوشته ها تو سخن به یه ذره تحلیل که میکنیم جور نیست شما ساختی چون خیال می‌کردی داری فضیلت ایجاد می‌کنی برای کاری نداشتم با اون بحث مسئله عصمت خوب و در حالا قبل چی بود یادتون هست فرمود که فلان حرف اینجوری بزنید درست حرف بزنید حالا اینجا میگه و قرن فی بیوتکم آیه بعدیشه این باشه که یعنی شما از خونه بیرون نیاید که ای آیه قبلی ناسازگار که داره می‌گه می‌فرماد اون قضیه دوم و اعتراض کرد تو کوچه نباشید اینجوری بگه مثلا همین الانشم هست خیلی زن ها تو کوچه مادر توی خونش درون نمیگه اون نقطه رو میگه یعنی بیهوده نیاید الکی بگردید یعنی به جای اینکه تو خونه برید خونتون بند نی خونه در نیاید اشتباه چیه اگر گفت بغل جاهلیت الاولا خودنمایی خودنمایی کسی که گفتی همین که گفتی که از خونه در نیایید اگر گفت از خونه در نیاد دیگه بقیش همش کسی که از خونه در نمیاد دیگه بره نباشه خودش باشه یه قضیه خاص داره اشاره میکنه که میگه که نه تو خونتون قرار بگیرید یعنی در خونه ایشونم ترجمه کرده در خانه‌هایتان قرار و آرام گیرید نمیگه نرید تو بازار چیزی بخرید میگه قرار و آرام ترجمه کردی یعنی چی تو کوچه جای شب نشینی جای صحبت اینا نیست خونتون آرام و قرار گیرید یعنی علاف نباشید فقط برید توی به اصطلاح چی باشید بله حالا برم سراغ یک آیه دیگه خداوند به پیامبر دستور میده یا ایها النبی ازواج و بناتک بگو به همسرانت بعد دخترانت پس فقط همسر و نساء المومنین به زنان مومنین هم بگو همه را بگو فقط همسر یدنین علیهن من جلابی بهنه میگه که حالا ایشون ببینیم چی ترجمه کرده اینا سوره احزاب آیه ۵۹ عرض کنم خدمتتون که بگو چادرهای شان را برخورد چادر بزنم روی سر همین جا شما اومدین با امروز جامعه اینه ترجمه کردید چادر چادر یک لباس ایرانی چادر لباس ایرانی و مال فرهنگ قبل از اسلامم هست جادو عرب چادر نمی‌پوشیده که حالا الانم نمی‌پوشه عبا می‌پوشه زن‌ها عبا دارن نه چادر وقتی شما ترجمه بکنید و از این گذشته آقا یه مسئله رو باید در نظر بگیریم مثل خیلی ساده است واقعا تهیه پارچه به اندازه که شما ببینی الان یه خانم میگید به خانم واقعا مصیبت بوده مشکل بوده اینجور نبوده که راحت باشه پارچه اینجوری نبوده که لباس بپوشم مقنعه داشته و بعدم روبندم داشته چی هم داشته تا ۱۰۰ سال ۲۰۰ سال پیش مرده رو که دفن می‌کردن باید سر قبر می‌ایستادن که یکی شب نیاد قبرو بکنه کفنشو بدزده براش کفتر کفن دوستی یک حرف بوده بعد مواظب باشه که پارچه اهمیت داشته حالا برعکس حالا بازم اینا دیگه نقل توی قرآن نیست ولی شواهد که کمک کن پیامبر نشسته بود یه خانمی سوار الاغ بود پیامبر روشو برگردوند که نبینه صحنه را اعصاب گفت به پیامبر که روتو بر نکرد این شلوار پوشیده بود شلوار پوشیده بود معنیش چیه معمولا شلوار نمی‌پوش نداشتن نداشتن که بپوشند اینقدر راحت نگو اون زمان لباس اینجوری فلان اصلا نداشتن که بپوشند نمیشد تهیه کنید پارچه نبود که این شکلی که تهیه چگونه زندگی میکنه وضعیت دیدن عشایر چگونه زندگی میکنه همین الانشم حالا با اون میزان اون زمان بوده عرض کنم که اولاً ترجمه شما میکنید به چادر و فلان و حتی این تعابیر که یکی از گفته بود که حجاب چادر بهترین نوع حجاب و نشانه ملی ماست جمله دوم را قبول میکنه نشانه ملی ما هست چادر مال قبل از اسلام بود ولی بهترین نوع حجا عرض کنم خدمتتون که یک کسی هم میگه که واقعا این زن بخواد اینجوری و راه با دستش هم بگیره شاد بکنه یا کارهای دیگه مسائلی شاید یه نوع پوششی دیگه کسی طراحی کنه که کی گفته که حتماً باید برای همیشه چادر باشه قضیه کجای اسلام حجاب شما همین تو مسئله رسالت این پوشش تعریف می‌کنی خوب همسران کسانی که مومن هستند بگو چادرهای شان را بر خود فرو پوشند خوب این آقا تو قلاب اضافه کرده تا بعدا به آرایش و زیورهایشان در برابر دید نامحرمان قرار نگیرد نیاز دیده که یه خورده کمک خدا کنه که قلاب تو ترجمه شون خدا چیزایی که از دستش در رفته مثلا ما اضافه کنیم گفت من دارم کتاب می‌نویسم به طلبه گفتن چی که چه کتاب قفل اسم کتابم مستدرک القرآن فی ما فات الرحمن قشنگه یعنی اون چیزایی که من از دست خدا در رفته و حواسش نبوده من دارم جلد دوم قرآن را می‌نویسم اون چیزایی که خدا حواسش نبود این پوشش به اینکه دوباره قلاب به عفت و پاکدامنی شناخته شوند نزدیکتر است و در نتیجه دوباره قلاب از سوی اهل فسق و فجور مورد آزار قرار نخواهند گرفت حالا من آیه رو بخونم یه بار دیگه یا ایها النبی قل ازواج بگو سوره باز احزاب ۵۹ بگو به همسرانت و دخترانت و زنان مومنان بگو که چی یدنین علیه دقیق نمی‌تونیم ترجمه کنیم درست بندازیدش همین ترجمه بوده نه چادر بوده نه چیزی نمیشده یه چیزی آویزون بوده یه شکل خوب خوب بله فوری گفت ذالکه عدنا ان یعرفنه پول داشته باشی شنا نزدیکتره به اینکه شناخته میشید بشناسنتون و مورد اذیت قرار نگیرید بشناسنتون شناخته بشید و مورد اذیت قرار نگیرینش کنه پیغمبر این قضیه است که وقتی شما چی دارید معلوم میشه که دنبال فسادی چیزی نیستی دنبال و کسانی مثلا نگاه بد بهت بکنم اذیت بشناسمت یعنی می‌شناسن که تو کوچه چه جوری می‌شناسند نه میشناسند یعنی متفاوت میشی با اونایی که تابلو شکلی که دنبال هرزگی هستند با اونایی که دنبال هرزگی هستند متفاوت میشی میگن من نمیدونم واقعا جدی میگم اینا رو نمیدونم و حالا اگر خواستید میخورم با اینکه میگن طلبه‌ها توی قم مثلاً دنبال فلان و اینها هستند و صیغه و نمیدونم من شاید خنگیم یه بنده خدا را دق کردن ماشین من داشتم شب بود توی تاریکی میومدم سوار کردم از این هیلمنایی بود که دو در داشت و فلان و اینها و منم نمیفهمیدم چرا آره من نمیفهمم چرا اینجوری حرف میزنه اصلا نمیفهمیدم چی میگه آخر آخر پیاده بشیم دیگه خیلی حرفا زد گفت یه پیشنهاد دارم من ذهنم اومد که مثلا چون من محققم پیشنهاد طرح پژوهشی چیزی گفتم اهلش نیستمبعدا فکر کردم این چی از دست من کشیده گفته که خنگ تر از این عالم نیست که هرچی خودم نتونستم حرف را به اصطلاح حالش کنم عرض کنم خدمت حالا میگن بچه تجربه ندارم ولی میگن اون طلبه ها یا کسانی که در قم اهلشن از نوع راه رفتن زن‌ها از نوع لباس پوشیدنشون از واقعا جدی میگم من یکی خیلی خنگم بی‌استعداد یعنی چی ولی اونا میگن ما اونایی که اهلشن میگن طرف که داره راه میره میفهمه چی هست بوی خاصی میده شاید من نمیدونم چیکار میکنن ببخشید این حرفای یه مقداری شکلش هم زشته که اینجوری ولی یک محیط تاریک دیدم خیابون این بنده خدا تا سر خیابون ماشین اینجا رفت و آمد نمیکرد گفتم بیارمش تا سر خیابون که سوار شه سوار که شد گفت تا کجا میری گفتم تا فلان جا میرم منم میام برو پایین ذهنم اینجا نرفت بله نه من دنبال کباب بودم که خونه آماده بود برام حواسم به این چیزا نبود خب عرض کردم که حالا این نو بگید این به این که شناخته شوند نزدیکتر است و در نتیجه مورد آزار قرار نخواهند گرفت و خدا مرتد و مهربان است یه چیزی بگم داره میگه این را بپوش این لباس اینجوری بپوشی اشتباه نگیرنتون رسم اون زمانه بوده اینجوری که بپوشید خیال نمی‌کنند بدکاره‌اید و به درستی مرحوم آقای باهنر شادی ارشادی یعنی حرف پزشک که مرضت زیاد نشه یعنی اگه خوردی چی نه مجازاتت می‌کنم خب مریض میش اینا شادی نه موخذت میکنم ها نه اگه این کارو بکنی نتیجه اش اینه یعنی اگر مثلا سرخ یعنی نتیجه اش همینه که گفتم آیه قرآن نتیجه میگه میگه این کارو بکنی نتیجه اش اینه که اگه بکنی میفهمن که حساب جداست به توجه حالا من ببخشید ایشون اولین بار ماموریتی یافته قاعدتا تذکر داده که وقت تمامه منم میخوام حالا یه نمیدونم ولی تا همین جاش زنان پیامبر عادی بودن تو اجتماع گفت و خدا هم میخواد درست نمیخواد که تو خونه فقط درست حرف بزنید با عشوه حرف نزنید با حرف منطقی سنگین به قول مردم سنگین و رنگین باشید چی باشید این کارا رو نکنید ولی نمیگه تو کوچه خیابون نرو تو دانشگاه نرو درس نخون چی نکن سخنرانی نکن نه همه این کار قول معروف درست بگو ولی نکن وقتی میگه اون کارا رو نکن خودش یعنی تو اجتماع اومدن مشکل نداره بلکه انجام بدی خب ببخشید صلواتی مرحمت اللهم صل علی محمد شب جمعه همین هفته است بله همین هفته اونجا شش تمام امشب خسته نباشید سلام علیکم نابین حتی امروز از این آیات گرفت که پیامبر نازل شده زنان نازل نشده که پیامبر نازل شده که حالا فارغ از اینکه به شرایط خود حضرت زمان پیامبر بوده نتیجه گرفتن پیامبر ساده میگرفته خیلی موضوعات گفته به پیامبر نگاه نکنند نمیدونم دروغ نگن دزدی پیامبر نازل شده که شده نکته سوم که حضرت زهرا خودشون بچه ببینید بسیار متشکر سه تا بحث مطرح فرمودید اون بحث اول چی بود یه حادثه که ما نمیدونیم شده یا نه که قرآن باشه که منطبق پذیرد چه نپذیرم زهرا کم نمی‌شه به نقل حرف اینه معنی میده که یک نابینای بد بگه مثلا با رو بگیری جلوش خیلی نمی‌دونم جور نیست حالا فضیلتم باشه نابینا را نابینات اما دومین مسئله که فرمودید که دومیش چی بود من چون کاغذ قلم نداشتم سومیش این بود که حالا دوم اینکه غذا خوب غذا سهم خودشونو بخشیدن میدونی که بچه حق نداره سهم خودشو ببخشه نه بالغ نیست که بالغ نیست پدر و مادر قیم میشن خودش میگه گفت بخشیدم قیم مجاز نیست که با رضایت خودش مال را ببخشه اگه با رضایت خودش اگه یه کسی قیم یه بچه هست و بچه داره میگه آقا من راضیم این خونه رو بدید در راه خدا قیم مجاز نیست چون رضایتش رضایت کودک باید جای او تصمیم بگیره طعام آدمات کلی گفته شده شان نزولش اهل بیت خوب باشه از نظر زهرا و علی علیه السلام ما داریم اگر اگر شان نزول ها ما هیچ شان نزول یعنی نداریم در مورد آیات قرآن حداکثر گاهی یک آیه مثلاً معروف نه نه باشه نه شان نزول مشخصی که شما الان بگید این بوده قطعا نبوده اینکه شما الان بتونید قطعا این بوده حتما یه شبی بود حضرت زهرا و حضرت علی مثلا دادن یه بار مال داستان را سه شب روزه بودند غذاشون را میدادند و بعد چیزم بود یکشنبه نمی‌دونم فقیر و یه شب یه شب به چی و دیگه گرسنه میموندن تا فردا شب سه روزه مثلا بی غذا بودن و اینها قطعا که باید بچه ها را حسابشونو جدا بکنی بچه را که حق ندارن از طرفش بدن ولی پدر و مادر آیا میشده که سه شبانه روز هیچی نخورند و از حال نرن من از حال میرم چون متفاوت متفاوت بوده بیشتر ترجیح میدم که آقا داره کلی میگه یعنی ما داستان درست نکنیم برای آیه که بعد تو آره مصرع دومش گیر کنیم عبای من دارد درس دوم الله لا اله الا الله طولانی تر شد تا اون گفت خدا رحم کن که رسیدم به قافیه اگر نه تا فیها خالدون میرفتم شبانه روز میمیره آدم غش میکنه درس بگیرم ازش حالا تازه اون قضیه‌اش که اگه دعا می‌کرده و از ستون بیرون میومده اصلا گرسنه نمیشده حساب پس این یک نکته هم این وسط فرمودید که پیامبر نه حرف همینه دوتا دست آیه داریم یه دسته آیات ای پیامبر بگو به همسرانت یه دسته آیات خودش مستقیم مورد خطاب میده یا نساء النبی اینجوری باشید اینجوری باشید رعایت بکنید یه وقت داره حکم را چی میکنه ای مومنین دزدی نکنید مومن هیچی نگو ولی یه وقت داره میگه ای زنان پیامبر دیگه نمیگه مومنی ای زنان پیامبر اینجوری باشید یعنی قبلش چه جوری بودن که اینجور گفت ببین نه اینکه میگه ای زنان نمیگم ای پیامبر میگه ای زنان پیامبر اینجوری تو کوچه که راه میرید اینجوری راه میرید حرف اینجوری بزنید چی بکنید مستقیم داره خود زنان پیامبر را مورد خطاب قرار می‌گرفت من باشم میگم پیامبر یه آدم سختی نبود که همین الان خوندم که قول بگو به زنان و دخترانت و نساء مومنین که اینجوری باشن یه داری ولی اون مورد هم داریم که مکرر داره میگه که خصوص پیامبر را مورد خطاب قرار میده میگه احترام پیامبر را حفظ کنید شما زن پیغمبر همسر پیغمبری این کارا رو نکنید اینجوری کنید حالا هر کسمن برداشتم اینه که خود شخص پیامبر وقتی آیه اینجوری میگه خطابم خود زنانه پیامبر را قرار میده پیامبر یک آدم سختی اصرار نداریم که بگیم همین وقتی میگه ای زنان پیامبر شما نسبت دارید به پیامبر اینا را رعایت خود پیامبر محکم نمیگرفته که خونه بشینید و چی بکنید دیگه جا نداشت که خدا اینجوری مستقیم بگه حرف این بود حالا روی هم نباید خیلی محکم ایستاده ممکنه یه برداشت در خدمتتون زنده استاد سوالی بدون محدودیت از نظر نژاد ملیت تابعیت یا مذهب دیگر زناشویی خانواده تشکیل بدن به ازدواج مشرکین در نیاورید نوع ولایت بر زنان و دختران قرار نمیده برای پدران اینها اونا خودشون آزادی نداشتند در انتخاب شوهران که پیش اومد که حالا گاهی مطرح میکنن احکام برده داری که آیات قرآن حرف زده کتاب ابدی هست الانم به درد ما نمیخوره خوب چرا خدا تو قرآن قرار بله بله بسیار متشکر دوتا سوال هر دو تا سوال واقعا زیبایی ایشون سالشون را حتما شنیدی که بنده میگم گفتن و جمع کنم جهانی حقوق بشر حق نداریم بگیم یک عده غربی که مغزشون تو شراب خیس خورده بوده غربی نمی‌دونم فلان گفتم نه این دستاورد پیام مهم‌ترین دستاورد پیامبر باطنه خردمندان عالم عقلشون به اینجا رسیده و خرد پیامبر باطنه ها تقریبا یه همچین حرف های مرحوم مطهری زده در مورد اعلامیه جهانی حقوق خیلی تعریف کرده مرحوم مطهریا که چیزی مثل این نداشتیم ما تو طول تاریخ بشر انار موزم در مورد اعلامیه جهانی حقوق بشر اما سوال ایشون اینه خب تو ماده ۱۶ هرکس با هر کس می‌خواد ازدواج کنه حالا ایشون گفت مشرکان گفت مشرک ها با عمش ازدواج کنه آیه قرآن ازدواج یه بنده خدا گفت ما کردیم مشکلی هم پیش نیامد و خلاصه خیلی عرض کنم خدمتتون چرا من از این هم بگم آیه همه اعلامیه جهانی حقوق بشر وقتی داره آیه قرآن میگه میگه ای آدما مومنان من تکلیف شما کردم یعنی اگر از این دستورات تخلف کردی باید پاسخگو باشید کجا روز قیامت به من درسته اگر کسی با زن مشرک ازدواج کرد اگر کسی با زن مشرک ازدواج کرد چیکارش باید کرد روز قیامت خداوند بالاخره خاطره تخلفش اما یه چیز دیگر من حق دارم بهش بگم چرا ازدواج کردی جهانی حقوق بشر میگه من کاری با رابطه انسان با خدا ندارم هر جور خودت با خدا من کار با رابطه انسان ها دارم رابطه انسان ها دارم خدا می‌گوید اگر فهمیدی دین اسلام دین برتره یا اگر تو کوتاهی کردی تو تحقیق کوتاهی کردی به اندازه وسعت من مواخذت می‌کنم اگه می‌دونی اسلام حقه و دست برداشتی از اسلام من محافظت می‌کنم روز قیامت اینو کی میگه خدا اعلامیه جهانی حقوق بشر میگه من با این کار ندارم با هر رابطه میخوای با خدا داشته باشی خدا بهت دستور میده عمل کن نکن کاری با اون ندارم من میگم اگه کسی دینش را عوض کرد یک کس دیگه نباید بیاد بگه من میکشمت اونو میگه یه کس دیگه نباید بیاد بگه چون تو از اسلام دست برداشتی من می‌کشمت اگر میدونه حقه و دست برداشته خدا در واقع این دوتا رو جدا بکنیم اعلامیه جهانی حقوق بشر هیچ کاری با رابطه انسان با خدا نداره هرجوری می‌خواد رابطه‌تون با خدا باشه روز قیامت پاسخ خیلی از انسان ها خدا قبول ندارن که این اعلامیه میخواست چیکار جهانی اعلامیه جهانی جهانی همه قبول داشته باشن دیگه خب بخش از انسان اون زمان همونایی که داشتن تصویب می‌کردن از بلوک شرق و کمونیسم و اینا بودن این چیزا رو اصلا کلی بحث شده تو مقدمه تو چیه پیش قبل از اعلامیه که می‌خواستند که آیا نام خدا تو اعلامیه بیاد یا نیاد آخر تصویب شده نیاد خدا ربطی نداره ما کار با خدا نداریم ما داریم ما آدما که ادیان مون کاملا مختلفه بعضی دین ندارن همه با هم حقوق همدیگر را رعایت کنیم دنبال اینم بتونیم اعلام جهانی مقدس و خوبی اما رابطه انسان با خدا یه چیز یه چیز فلان چیز حرامه خوردن شما حق نداری به کسی بگه گوشت خوک بخور یا گوشت خوب ولی خدا بهت میگه گوشت خوک نخور تو نخور اگر خوردی چی باید جواب خدا را بدی پس این قسمت اصلا ازدواج تو ادیان دیگر یه قوانین شرعی که ما داریم که با مثلا بعضی جاها اصلا همینی که گفتن با دختر عموم دختر عمه دختر دایی مجاز ازدواج بکنیم بعضی ها مجاز نیست بعضی جاها مجاز نیست اینا دیگه شریعت‌هاست شریعت‌ها رابطه انسان با خدا را بیان می‌کنه اعلامیه جهانی حقوق بشر میگم میگه من کاری با رابطت با خدا ندارم من کار با رابطه با انسان‌های دیگر دارم من دارم نظام‌نامه‌ای درست می‌کنم که انسان‌ها به یک کمونیست با یک مسلمان کنار همدیگه بشینند و به حقوق همدیگه تجاوز نکنند حالا میگه یه مسلمان با یک کمونیست ازدواج کرد خدا روز قیامت گناه کرده طبق دین خودش طبق دین خودش ولی من میتونم بگم اعدامت می‌کنم چون ازدواج کردی حق نداری حق نداری یه دفاع دیگه بکنم از اعلام میگه تا جایی که حواستون کاملا پرت است تا جایی که به ماده ۲۹ ۳۰ تا بنده اعلام ماده است ماده ۲۹ میگه تا جایی آزادی عمل که به حقوق دیگران تجاوز نکنید تا جایی که کاری با دیگران نداری چیزی بهت بگه اون جایی که عمل هر چیزی با دیگران کار داشت جلوی تو می‌تونن بگیرن و فلان قسمت الان بعدش تشریف نکاح در بیارید مهم‌تره که میگه دخترانتونو به نکاح در بیارید اونا رو چی معنی می‌کنید شما یعنی دخترایی که اختیار ندار خوب بنده معتقدم این حرفی که میگن شرط حجا بحثم کردن اذن پدر شرطه قبول ندارم پس اینکه دستور میده ای مومنان به ازدواج در بیارید یعنی کمک کنید که تو جامعه ازدواج رخ بده اون جوونی که نمیتونه اون زنی که نمیتونه یعنی این زمینه را فراهم نه ضرورت یعنی به عقد در بیارید و اجازه اگر یه دختری رفت و با یک مشرکی ازدواج کرد ولی یه وقت پدر تلاش می‌کنه که ازدواج رخ بده زمینه‌شو فراهم میکنه میگه گناه کردی اگر این زمینه رو فراهم کردی افسر این قسمتشه نه اینکه اختیار را من قبول اختیار که میگه توی اجتماع نساء را دختران را به ازدواج در بیارید یعنی شما اختیار ازدواج این که ندارید که یعنی تو اجتماع موظفه که برنامه‌ریزی بکنه که زمینه ازدواج همه فراهم بشه تهیه بشه شغل فراهم بشه اگه میشه امثال اینها خوب اما برم سراغ اون سومی هم که خیلی مهمه ولی خیلی کوتاه اگر خواستید طولانیش را ببینید یک فایل الانم با چیز تنظیم کرده یک کسی خدمت چی کرده و این فایل‌های من رو با یک رباتی دیگه موضوعی و همین انجام شده راحت میتونیم پیدا کنیم یک صحبت داشتم در مورد بردگی و برده داری در اسلام از سوی کانال یک صحبتم در مورد کنیز که مسائلش اون تفصیل شو اونجا خواستید گوش بله بد نیست چون باید تکرار هم بشه طوری نیست از نظر من قرآن مجید اصلاً برده‌گیری و برده‌داری را اونایی که می‌خوان دفاع بکنن میگن اسلام اومده کاری کرده که به تدریج برچیده بشه درسته خب بنده دو چیز دارم ۱ ما تو قرآن مجید بردگی نداریم تنها جایی که بردگی ممکنه تو قرآن اونجا که تجاوز کرده باشه اون پ جهاده ابتدا قبول نداریم که توی قرآن اومده او طرف دفاع می‌گیری حتی اونجایی که میای اسیر می‌گیری مشرک متجاوز قرآن می‌فرماید آزادش کن یا با منت یا با فدیه اما من و اما آزادش کن که پیامبر تعیینم می‌کرد با این بود که دوتا مسلمان بود قرآن من فقط از قرآن بگم با فتوای فقها چیکار ندارم فتوای فقها اینه که رفتی مثلا توی الان ژاپن یه بچه را دزدیدی و برداشتی آوردی کنیز خودت غلام خودت یا کنیز خودت هیچ اشکال ندارد یکی از اول تا آخر ولی دارم این قرآن موظفم ازش دفاع کنم قرآن میگه در جمع در جنگ این جنگم یا با منت یا اصلا برده شدن نیست توی قرآن بردگی ما تو قرآن نداریم فقط میمونه که چرا اسلام برده بود آزاد نکرد یک آیه من به یک آیه استدلال کردم که خیلی مهمه میگه حالا آیه رو من آدرس تو ذهنم میگه زکات را در این راه‌ها خرج کنید زکات چی بوده مالیات اسلامی مالیات اسلامیمیگه در چند مورد میشه ماره یکیش همین که برده‌ها را آزاد کنید سؤالم اینه سوال نه دقت اینو دقت بکنید پیامبر در زمان حیاتش با فقر بسیار جدی روبرو بود یعنی تو جامعه واقعا مشکل بود سالینه سالینه اگر پیامبر دستش باز بود یعنی به اندازه بیت المال بود که میشد همه غلام برده‌ها و کنیزها را خرید و آزاد کرد طبق این آیه که گفتم بر پیامبر واجبه یا نه بر پیامبر ببین میگه زکات را تو این راه‌ها خرج کنید آزاد کردن وعده پیامبر خب اینقدر زکات فرض کنیم بود که و همه اون مراعات شد بازم پول بود میشد همه برده ها را بخری آزاد بکنی پس اگه این آیه را داریم که داریم پیامبر پرده داره را تایید نکرده منتها این آیه رو باید بهش عمل بکنه در اولین فرصتی که امکان به وجود آمد باید این برده‌هایی که تو جامعه هست همشون رو آزاد کرد برده گیریم که دیگه نداریم بعد تمام قرآن بیان بکنم یا نه این نکته رو اضافه بکنم تو غرب تو قرن ۱۸ ۱۹ کشورهایی مثل انگلستان مثل چی الان کشورهای که هنوز برده داری بود تو قرن ۱۸ و ۱۹ و اینها میدونید که یک مبلغ سنگینی بودجه تصویب کردند برده ها را از مالکینش خریدند آزاد کردن با بیت المال بعد گفتن دیگه حالا برده داری نه راه دیگری هم نبود راه دیگری نیست که برده رو طرف خریده رفته این بنده خدایی که برده داره عرف بوده برده رو رفته خریده البته اسلام احکام متعددی قرار داد برای آزاد کردن برده بعضیش واجبه بعضیش مستحبه یکی از مستحبات فوق العاده مهمه اینا رو قرار داد علاوه بر این یه حکم داد که هر وقت که معنیش اینه هر وقت ای آقای حاکم محمد علی هر کس دیگری که هر وقت دستت باز بود بردگی که ممنون هر وقت دستت باز بود بردار و بخر آزاد کن تمام بشه همون کاری که تو غرب صورت گرفت بنابراین قرآن در مورد کنیز هم حکم همین برده است یک آیه گیر و گور داره که خیلی چیه تمیز را وقتی داشتن ائمه ما فکر کنم نمی‌دونم ۵ تا ۶ تاشون فرزند کنی فرزند یعنی امام رفته امام قبلی با کنیز ازدواج ازدواج که میکرده فرق می‌کرده دیگه حکمش شده خود به خود آزاد وقتی بچه می‌آورد می‌شد ام ببرک خود به خود آزاد میشد یعنی ازدواج می‌کرده با کنیز شده چی و نگیم وقتی که چیزی حدود ۵ تا یا ۶ تا امام ما پنج تا اینجورها کنیز زادن کنیز زاده دنبال چی بودن با کنیزا چگونه نگاه می‌کردن خیلی مسئله است امام فرزند کنی اسلام چیه اون یه آیه است فکر میکنه مایه ۲۴ سوره نساء که مشهور ازش برداشت کردند که وقتی که شما یک کنیزی را می‌گیری از دشمن حتی شوهر داره شوهرم داره‌ها می‌تونی باهاش ازدواج کنی آیه ۲۴ سوره نسا این آیه را برداشت کردند بنده معتقدم اصلاً ترجمه ترجمه کردن باشه یک جلسه است این است حکم مشهور درباره کنیز این قضیه خیلی شبه ناکه اینو اونجا ببینید اون آیه را میگن باید جور دیگری ترجمه کنید قبول ندارم که مشهور ترجمه کردن اون جلسه گوش دادم برده داری اشکال ندارم کتاب قرآن که کتاب ابدیه برای ما اومده توش احکام برده داری ازدواج با کنیز هست این به نظر شماهای حرام که تو عرب‌ها قرار داده بودند که چون جنگ و اینا نباشه یه سوال اینه قرآن که تو اونجا اومده اصلا نباید صحبت از ماه‌های حرام بکنه که بره اونجا جامعه عادلانه است درسته ولی الان من بگم که آیا تو جامعه ما هم باید تغلیظ دیگه داشته باشیم امروز با دیروز تصادف تصادف فرق داره مسئله جنگ بوده این برنامه رو ریخته بودن دیگه شما بفرمایید چرا قرآن اینو آورده آیا به درد الان من میخوره الان ببین که عادلانه است امروز آنچه را که حجاب عادلانه نمیدونستن ۹۰ درصدش را بالای ۹۰ درصدشو قرآن امضا کرد ولی حجاز بالاتر از عقلای الان ایران نبودن بالاتر که نبودن که اون پایین تر بودن حالا بیا ببینم خب خیلی چیزا رو شما دست برداشتید که تو احکام یکیش اینه دی اینجوری بوده که اگر یک کسی قتل غیر عمد انجام میداد اسلحه پسر عموها پسرداییا پسر اینا پول جمع باید می‌کردند و دیگر را میدادند کاملا زندگی قبیله‌ایه کاملاً معلوم زندگی الان پسر عمو پسرن نمی‌بینن همدیگرا اون روز تو جامعه قبیله کلی برای همدیگه هزینه می‌کردن از همدیگه دفاع می‌کردن این اگه کشته میشد او باورش چی بود تو زندگی که بره قصاص بکنه خونشو حالا زندگی قبیله جور تابلو که مال زندگی قبیله‌ایه اون روز نیاز بوده چرا چون ببینید اینجوری بهتون بگم کنیز غلام بودجه امکان تنها راه این بوده که بخری آزاد بکنی و تمام کنی قضیه را این پولش نبود امکانش نبود پس تا مدتی اینا هستن قرآن اومده گفته حالا که هستن حالا تو مدتی که هستن اینگونه باشون برخورد کنیم و ائمه غلام را حالا که هست اولاً بخر به مدت نگهدار ادب تربیتش کن یادش بدم آزادش کن ائمه این کارو می‌کردنش بعدم میری لباس می‌خری رفته غلام لباس خریده پیراهن خریده امام به غلام میگه که شیک خیلی براتون که جوونی این خوبه برو برای من یه ارزونتر بگیر بیا تو جوان امام علی این کارو کرده تو جوونی این لباس تو خوبه برو برای من یه لباس ارزونتر داره یاد میده حالا که داری و چاره حداقل اینجوری باهاش یعنی نشون میده که چگونه باید برخورد کرد تو قرآن اومده تو جامده که حالا که نمیشه فوری برش داشت راه برخورد با غلام با برده را نشون بسیار پدر ولایت معذرت می‌خوام اینکه گفتم دختر ولایت دختر نداره الان دختر پدر توی فرهنگی میگی بچه ۹ ساله را قبل از اینکه ازدواج باید پدر ولایت داشته باشه چون خود بچه که عقل نداره ولی این واقعاً اینو اسلام گفته یا نه جالب اینجاست که طبق فتوای رساله‌ها و مجهول یه آدمی اون عضو دکتر درس داده الان ۶۰ سالشه ازدواج نکرده بازنشسته شده حالا تصمیم می‌گیره که ازدواج کنه یک پدرش مرده پدربزرگش تو روستا داره چوپانی اجازه بده که این ازدواج بکنه او باید بیاد اجازه بده که ازدواج بکنه این عضو هیئت علمی پزشکی که الان بازنشسته شده خوبه واقعا اینجوری باید باشه الان معمول دخترها دیپلوم لیسانس چی دارن دیگه خیلی زیاده حتماً باشه و اون وقت اون وقت میگن آقایون میگن اگر نه حالا سن ۱۸ سال که اقل و دفاع کنی یا نه پدری آمد بچه یک ساله را دختر بچه یک ساله را به عقد یک مرد ۵۰ ساله در آورد خب حالا این دختر بچه شد ۹ سالش او شده ۶۰ سالش حق داره بگه چون پیر خوشم نمیاد طبق فتوای فقها همه نگم این دختر ۹ ساله باید بره تو دادگاه اثبات کنه که مصلحت من نیست نه خوشم نمیادا نه پیره‌ها اینا نه بادکنکه مصلحت من نیست اگه نتونه اثبات بکنه که اثبات بکنه یعنی این پول نداره که خرج ما بده آقا خوشم نمیاد ازش اینا رو بزار کنار خوشم نمیاد و خوشم میاد اینا نه باید اثبات کنی که مصلحت من این نبوده که از عقد این در بیاد نه اینقدر میگه اختیار داره پدر اینقدر میگه پدر اختیار داره بچه را به در بیاره پسرشم همین جورا پسرم به عقد یک مثلا یک زن ۵۰ ساله رو به عقدش در آورد ۱۵ سالش شد اینکه بگه قیافشو خوشم نمیاد و فلان و اخلاقش اثبات کنه تو دادگاه که مصلحت در این نبوده که من با مصلحت نبوده نه قیافشو دوست ندارما نه مصلحت راز مالی به لحاظ چی می‌خوام اوضامن دختر پسر تا به سنی نرسیدم که بلوغ عقلی داشته باشد که خودشون تشخیص بدن بفرمایید که این کار را کرده باشند مادر خانم من در یزد از بچگی عقد پسر داییش کردن این بزرگ که شده گفته که نه خوشم نمیاد یه مقدارشم مادرش بهش تلقین می‌کرد خودش من این مادر خانمم فوت کرده خودش از خودش شنیدم که مادرم بهم میگفت به هر حال کشو بود این دختر میگفت نمیخوام اون آقا پسر داییش پسر داییش بوده سیدی هم بوده سر به بیابون گذاشتهعلما در واقع اگر دختر بزرگ شد اگر در واقع گفت نمی‌خوام باید بره مصلحتش رو در واقع در دادگاه اعلام بکنه اثبات اثبات شده به چه صورتی اگر نه معذرت نه معذرت می‌خوام یک سوال بکنیم سوال ها هست یا نیست معذرت نه نه بیشتر بحث‌های سنتی و عرفی بوده علما یاد گرفتن مادر خانمتون بفرمایید که سید بیابون گذاشت بر اساس حکم شرع چیکار کردید بعد از اینکه مایوس شدن دیدن دیگه پیدا نمیشه دادگاه طلاق یابی داده و زمانی که من خیلی قدیم بوده با دخترش ازدواج کردم دختر چند بچه بزرگش که خیلی بزرگتر بود این عرض کنم که زمانی که من بودم تازه این رفت داشت مادر خانم که خیلی هم متشرع بود دنبال ورثه او میگشت که چون مهر کرده بود که چه جوری مهر را برگردونم به ورثه اسمم بود چی شده بوده دیگه شده بوده آب و ملک بوده روستا به اسم شده بود فرمایش آقای جواد ببینید آقای امام یه مسئله اینه که آیا تو رساله‌ها هست یا نیست خب من باید بحث کنم که هست یا نیست بیارم جلسه بعد و ببینید رساله‌های مراجع را حذف می توانم بیارم و ببینید که همه هم گفتن اما مسئله دوم آیا تو جامعه ما رخ میده یا نه الان نه ولی گذشته ها نه نه حالا کاری نداریم حکمی در گذشته ها بوده در گذشته ها بوده یه همچین چیزی بوده و مسئله ساز بوده میگم یک آدم را نابود کرده ناراحت از وقتی که قبول نکرده او رفته چرا برای اینکه برای اینکه از بچگی بچه بوده دل بسته تا مثلاً ۱۷ ۱۸ سالگیش دل بسته بوده عاشق بوده می‌خواسته مگه نمی‌خوام این ظلم به اون بچه پسر هست یا نیست به اون پسر ظلم هست یا نیست این یه قضیه پس بوده اما آیا درسته یا نه عقد آدمی که خودش تشخیص نداره بلوغ عقلی نداره ببینید یک انسان بالغ ما انسان دیگری ازدواج میکنه انسان بالغ انسان دیگر ازدواج می‌کنه دو نفر ازدواج می‌کنند کودک نفر نیست کودک نفر نیست کسی که تو گهواره است اون تعبیر کارهایی هم که میگن میکنن که بچه رو به عقد کسی برای محرم همش باطله همش با ازدواج دیگه عذر می‌خوام من دیگه مجبور حرف های میزنم مشکل مثلا اون وقت نتیجه‌اش این میشه نتیجه چی میشه حالت عقد کردی بچه یک ماه را استفاده جنسی هم می‌تونی ازش ببری همه میگن آره جالبه بچه یک ماهه را استفاده دخول نها استفاده جنسی استفاده جنسی میتونی ببری خوب حالا عرض کنم خدمتتون که یک قسمتش که نفرت انگیز و فلان و اینها من میخوام ببینم مثلا بچه شش ساله هفت ساله یه مردی داره بهش اینجوری ور میره چه معنایی براش داره به لحاظ روانی به لحاظ روانی چه منحرف نمیشه معنیش چیه که یه بچه ازش استفاده کنم بچه شیرخواره که تصریح شده تو رساله‌ها تسریع شده تفویض الرویع رساله آیت الله خمینی پس جایزه ۸ ساله بچه ۹ ساله حالا شما میگید که حالا ۹ سالش که شد که تازه باید بره مصلحت ثابت کنه حالا مصلحت ثابت کرد اون وقت بگه که این مرتیکه فلان نه سال از من استفاده کرده برای چی کرم راضی بودم چی رضایت داده انسان با انسان ازدواج میکنه عاقل با عاقل ازدواج می‌کنه و تشخیص میده و چی می‌کنه تمام هیچکس حق نداره به بهانه اینکه محرم بشم تو این خونه می‌خوام بیام به بچه رو به ازدواج خودش فوری فساد من قبلا یه ذره که کج رفت دیگه میره تا آخر اگر همون مرد نکره‌ای که بچه رو به ازدواجش در آوردی قبل از ۸ سال نباید دخول انجام بده قبل ۸ سال و نیم حالا اگه انجام داد چی ها خوب دختر ۹ سال شده مگه ازدواج نمیخوام بکنم اگر دخول کرد و شد به خاطر یه بچه است افضا یعنی به هر حال به هم ریخت به هم ریخت حالا نمیدونم تجربه ندارم یه جور دیگری تجربه هستا یک زن و مردی با هم اخلا واقعیت ها رخ داده که زنه حکممی داره که افضا که میشه دیگه تا آخر نمیتونه ازدواج بکنه باهاش و نه اون زنه و دیگه تا آخر باید پولی بده و دیگه حکم خاصی داره اون وقت یک زنی افضا شده بود مشکل داشته باش چون نمی‌تونستن حل کنن اومدن پیش مرحوم آیت الله بروجردی و آیت الله بروجردی اون زمان نمی‌دونم ۶ تومن چقدر پول داده به زن برو بدبخت شدی دیگه بدبخته طرف ازدواج نمیتونه بکنه بعد یه طلبه نامه نوشته بروجردی گفتش شنیدم دو نفر داشتن حال میکردن یکیشون افضا شده و اینقدر پول دادی آقا من روزی ۱۰ بار از گرسنگی افضا میشم اینجا و یه خورده به فکر منم باش منم دارم افضا میشم و ازدواج طرفم هیچ خسارتی نباید بدی همسرش بود اینکه میشه نزدیکی کنی با بچه خردسال میشه به جنسیت ببرید چون اینا رفتن و قشنگ کار کردم چند تا روایت داریم چند تا آیه داریم هیچی آقایون میگن عرض کنم که ما یه احکام مطل داریم که گفته مرد با همسرش می‌تونه استفاده جنسی ببره از اطلاقش استفاده می‌کنیم که از بچه هم میتونه بنده هم بهشون بگم آقای میگم که اینا پخش بشه آقای محترم طبق مبانی خودت که من اصلا قبول ندارم طبق مبانی خودت که من اصلا قبول ندارم خودت یه خورده دقت بکن خودت گفتی که مطلق اگر قدرتیقن داشته باشه نمیشه مطلق درسته که گفته با همسرت میتونه ازدواج کنی ولی اینجا قدرتیقن همسر بالغه همسر نابالغ نمیشه قدرتیقن داره اینجا طبق مبنای خودت بگی دوم دوم طبق مواز مبنای خودت طبق مبنای خودت روایت که نداریم با اون چه کردیم طبق مبنای خودت قبل از اینکه این عقد انجام بشه استفاده جنسی حکمش چی بود جایز نبود دیگه قبل از اینکه این عقد انجام بشه خود شما یه اصلی داری به نام استثحاب یعنی شک داری که باید فضولی حلال شد این کار یا نه باید اون حرمت قبلی را طبق مبنای خودت استثنا کنیم طبق مبنای خودت به خدا گاهی وقت چی میکنم میبینم تو سر خودم بزنم که چرا یه ذره دقت نشده چرا این چیزا نسبت داده به خدا قسم بسیاری از حرفایی که زدن مبانی خودشونو یه ذره دقت روش نکردن مبانی خودشان من این اصول فقه اصول فقه شما رو خوندم من که جای دیگه نخوندم طبق اون اصول فقهی که پیش شما خوندم شما گفتید مطلق اگر قدرتیقن داشته انسان بالغ انسان بالغ قدرتیقنشه کودک پس نمی‌شه جاری بکنه شما گفتی قبلش حرام بود شک داری که بعدش با عقد فضولی حلال شد یا نشد خوب طبق این مبانی سستیه خودتون که من الان نتونم جلوی جوان ها جلوی هیچ دفاعی بکنن و به من بگن که تو داری خلاف همه حرف میزنی حرف میزنم میخوان مزخرف نگن مزخرف گفتن میخواستن نگن هر که مزخرف به اسلام نسبت داده من مواظبم از اسلام دفاع کنم چی گفته هرچی می‌خواد گفته باشه میگم مزخرف گفته میگم فکر نکرده و گفته میگم از دور دست همدیگه نوشتن میگه رساله برداشته یه کسی همین دوره نوشته از اون رساله آیت الله خمینی اون وقت حواسش نبوده که آیت الله خمینی تو رساله فارسیش نوشته همانطور که تو تحریرالوسیله گفتن این حذف نکرده اون وقت نمیگن که آخه تو وسیله مال آیت الله خمینی آدم کسی ها فوت رساله نوشته تو رساله اومده همونطور که تو تحریرالوسیله گفتین نه فوت کرده میگم این هست میتونید به اگه بخوام اسم ببرم میگید میگم شکسته و چه کارهایی کرده من احساسات شدم بعضی احکام ناراحتم میکنه به خدا فتوا از کوره در فقها میگن که نواحی یا دلالت میکنه یا کراهت میکنه بر اساس قرینه عوامل یا دلالت بر وجود میکنه یا استحباب میکنه تخصصی نمیشیم توی قرآن عوامل و نواحی وجود داره که اینها حرمت میکنه مثلا بحث همین موضوعی که مطرح شد که با مشرکین حالا این آیا دلالت بر حرمت می‌کنه یا کراهت میکنه یه بحثه اینو می‌خوام اینجا نگهداری ما جاری بشه که مثلا ازدواج نکنید با مشرکین به این معناست که کراهت نکنید اما پارادایم رو کلا عوض میکنیم میایم تو وادی سکولاریسم آقا امر و نهی الهی مربوط به آخرته به این دنیا کار ندارم ازدواج کردی فلان کردی نماز نخوندی زنا خوب کردی باید بریم اون دنیا به خدا و پیغمبر جواب بدی ما اصلاً به این چیزا کار نداریم اینجا ما دین رو داریم توی پارادایم وارد می‌کنیم پاسخی که شما دادی که دارید وارد بحث سکولاریسم میشیمدر واقع ما یک امر دنیوی رو باید اینجا به اصطلاح بررسی بکنیم که من می‌خوام بگم که میتونیم اینجوری پاسخ بدیم که اگر با مشرکین ازدواج نکن کراهت میکنه مثلا و ما حالا غیر از این پاسخ ما زمان مکان قرآن را در نظر بگیریم که مشرکین اون موقع که ازدواج میکردن چه اتفاقاتی افتاده که میخواستم بگم ما دوتا پارادایم وارد کدوم پارادایم کلا اصلا باید بگیم هر چی تو قرآن اومده جوابش رو در واقع باید چرا به قرآن همین الانشم برده داریم ما که سیاهان رو میبردن تو آمریکا به عنوان برده استفاده میکردن کلبه عمتون که یه رمان ترجمه شده که چه فجایعی بر سیاه وارد شده که شمالیا برده داری و حاکم میشن الان جامعه ما طوری شده که اگر شما بخواهید این پیوندهایی هم که وجود داره رو بخوایم بزنیم جامعه با فاجعه مواجه میشه الان مثلاً یه دختر ۱۳ ساله رو الان ما میبینیم که تناسلی پیدا کرده تناسلی برای چیه که با مردای زیادی ارتباط برقرار کرده حالا ما بگیم که پدر ولایتی ندارد و دختر ۱۳ ساله من خودم هستم به شما هیچ ارتباطی نداریم ما این پیوندهای کوچیک رو هم اگر از بین ببریم ولایت نداره فردا تمام دخترا هر کاری که بخوان میکنن متشکرم بسیار متشکر عرض کنم خدمتتون که من با این کلمات این گونه مثل پارادایم و امثال اینها هیچ وقت به کار نمی‌برند دلیلشم اینه که هر کس هم به کار توضیح بده که من کلمه فارسی جاش بذارم آره یک برنامه خیلی حسن و بشریت دوره دوره دوره یک دوره‌ای بوده و یه دوره نه عقل بشری داره اصلاً انسان جدید انسان چیزها ندید ۲ کی گفت که کلمه سکولاری تو فارسی میگم سکولار یعنی چی یه آقایی اومده به نام شیدان وسیع به نام شیطان که ظاهرا کرده من نمیشناسم کتابی نوشته کتاب قشنگم است به نام لایسیته چیست اسم کتاب تو این کتاب ثابت کرده که حتی روشنفکران ما این کلمات را اشتباه به کار بردند اثبات کرده گفته که کاربردها این منش اینا پیچیده لیبرالیزم امثال اینها یکی اومده توضیح بده واقعا یعنی چی آیا واقعا بده بد نیست من تو مناظره با آقای نصیری ملاحظ آیا ایشون می‌گفته کلاریس بنده حرفم بود کلمه سکولاریسم یا لایسیته کشورهای کاتولیک مذهب لائیسیته را به کار می‌برد کشورهای پروتستان مذهب سکولاریسم را به کار می‌بردند این مثال را زدم این مثال توجه بکنید در مقابل کلرژیک کلرژی یعنی روحانی لایک از لائوس یعنی مردم این دوتا در مقابل همه چرا کشور کاریکاتولیک مذهب این را اصطلاح را به کار می‌برند برای اینکه قرون داشتیم که روحانیت همه چیز را دخالت می‌کرده چه می‌کرده و اینها دارن میگن نه از جامعه از قانون از حکومت روحانی را کنار بگذار بده به کی مردم گفتم و شما هم ببینید حالا من گفتم که اصلا تو اسلام چیزی به نام روحانی نداریم تو ادیان تو مسیحیت کاتولیک یه طبقه داریم روحانی یکی داریم تئولوژی عالم دین این دوتا جداست تو یک کاهن داریم یه خاخام یا خاخام داریم این یعنی حکیم عالم یک کس دیگریه دو طبقه روحانی نداره این کلمه هم غلطه حالا از من بپرسیک جواب بدم من لایکم یا کل باشم لایک باشم دلیل دارم و محکم چی اصلا روحانی تو اسلام نداریم که بگیم لایک باشه کلرژین ندارم چجوری بگم کلر کلمه چی باشه حالا سکولار خوبه یا نه بسیار باید می‌شده باید می‌شده البته این نکته رو اضافه بکنم بلکه همیلتون ۶ تا معنا تو جامعه شناسی دین برای سکولار میاره ها بعضیاش رد دین دینه فقط معنی سومش اینه که یعنی دین از جامعه جدا دین نیاد دخالت بکنه به معنی سومش پنج تا دیگه معناش گونه رد دین و ایناست شکل های مختلف داره توجه بفرما بحثم اینه بسیار خوب بوده به جا بوده ولی اگر من توی قرآن سکولار باشه یعنی چی حالا ببین این کلمه باز میگم کلمات سخته مشکل ایجاد میکنه خیلی قشنگه تو فارسی ما نتونستیم عرف گرایی دنیا گرایی چی معادل سکولار نتونستیم چیزی پیدا کنیم نه باشه مقصودم واژه واژه دوتا واژه و معادله سکولار به کار بردند یکی علمانی یکی علمانیه علمیه از عالم گرفته شده یعنی این دنیایی ایجایی فلان المانی یعنی علم اگر معادل سکولار اینه که جامعه را باید با عقل و علم ارائه کرد اداره کرد معادلش اینه که عرب‌ها گفتن المانیه این معادلش از نظر من قرآن می‌فرماید جامعه را باید با عقل اداره کرد قرآن می‌فرماید جامعه را باید با عقل و علم اداره کرد اصلا من وقتی که از قرآن این را می‌فهمم هر کس میخواد بیاد بحث کنم ها چرا میگم بحث میکنه بحث میکنه حرفایی که با عقل و علم باید جامعه را اداره کرد اگر قانونم باید با عقل و علم بحث کرد اگر این را گفتم اصلا چی چی به من میخوای بگی سکولار شدی یا نه پارادایم شد اون چیه قرآن می‌فهمم که شما میگید حالا مطابق این تعبیر عربیش معنیش اینه جامعه را باید با عقل و علم اداره کرد از نظر من قرآن می فرماید جامعه را باید با عقل و علم داره کنیم پس چی بگی به اون آقا گفتم چه ضرورتی داره کلمه سکولار را به کار ببرم قرآن می‌گوید جامعه را با عقل و علم اداره کنید تموم ها پس اینا کلی ما باید جاش بحث بکنیم برده داری بنده هم گفتم که تا الان بوده یه نکته رو توجه داشته باشیم شیوع داشتن یه چیز غیر از هنجار بودنشه ها این دوتا رو قاطی نکنیم ممکنه یه چیزی همین الان شیوع داشته باشه بین ما ولی هر یک از ما را بگیم که آیا خوبه یا نه میگیم نه این بده بده الان تو جامعه ما دروغ گفتن یه ضرورت زندگی اصلا بدون دروغ نمیشه زندگی کرد نمیشه زندگی کرد من که به نظرتون آیا دروغ گفتن یعنی خوبه اخلاقی داره برده داری همین گونه بوده ها همیشه تاریخ شیوع داشته ولی هنجار نبود اون وقت حق داره جوان بگه که آیا اسلام موضعش در مورد برده داری هیچگاه هنجار نبوده هیچگاه به دلیل اینکه تو جوامع مختلف یه دفعه علیه برده داری قیام می‌کردن پرچم بلند می‌کردن حتی یونان باستان روم باستان چین جاهای دیگه علیه برده‌داری قیام پس برده‌داری هیچگاه و اسلام باید رد کرده باشه نکرده باشه قابل دفاع نیست از نظر من رد کرده از نظر من رد کرد اما اون حرفتونو قبول دارم که تا بود تا آمریکا بود کشورهای چی بود و راه حلشم که برچیدن عرض کردم خدمتتون ببینید شما یک کمی من کی گفتم که پدر نبات بچه‌شو کنترل کنه مدیریتش کنه چی کنه چه کنه من که اینا رو عرض نکردم که من عرض کردم که بچه بلوغ که پیدا می‌کنه بلوغ عقلی یه دختر میره لیسانس من همین الان دختر دارم توی خونه خوب فوق لیسانس داره ها اگرم بیاد چند موردی که مثلا اومده پیش اومده خودش تصمیم بگیره آره کجاش خراب میشه بالغه عاقله گفتم که هرچی خودش تصمیم گرفت منم میام تایید میکنم بزار خودش منم چون میگن تو امضا باید باشه تو محضر من میام امضا می‌کنم خودش باید تصمیم دخالت اگر اومد با مشورت کرد نظر مشورتیمو بهش بگو اومد بشم نمیگم بیا با من مشورت کن من اینم نمیگم اما معنیش این نیست که بچه رو تربیتش را توجه نمیکنه که نمیدونم رباته فلان اینا من دستمه اصلا راجع به اینا که بحث نکردم اصلا راجع به اصل ازدواج بود حرفم اینه دختر تا بلوغ عقلی نداشته باشه نباید ازدواج بکنه کسی نباید به ازدواج وقتی بلوغ عقلی پیدا کرد نمی‌تونه پدرش بیاد بگه چون این آقا کارخونه داره باهاش ازدواج کن میگه خوشم نمیاد از قیافش خوشم نمیاد میگه وضعش خوبه خوب باشه من خوشم نمیاد ازش میگی بعدا وقتی میگه آخر آخرش باید بره این دختر ثابت کنه توی دادگاه که این پسری که الان می‌خوام ازدواج کنم و مثلا پدر بزرگم که داره تو روستا چوپانی میکنه منی که دکتری دارم مدرک دکتری دارم چی دارم استاد دانشگاه پدرمم فوت کرده الان باید برم پدربزرگم رو تو روستا دنبال گله پیداش کنم تا بیاد برای من تصمیم بگیره نمیدونم که بز و میش فقط اینقدر می‌دونه که فرقشون چیه راجع به من تصمیم بگیره چی جوابش بدم الهدی دانشجو چه جوابش بدم اینا آره من اینقدر تحصیلاتم اینقد علم دارم یه پدربزرگم اونجا جدم جدم نه نه نه همه حرف سر اینه که این دختر بچه عقلش نمیرسهپدرش باید تصمیم بگیره همه حرفشون اینه دختر بچه که نباید ازدواج کنه آدم بالغ باید ازدواج بکنه و آدم بالغ و عاقل باید ازدواج کنه اونورشو باید استثنا کرده الان اونورشو باید استثنا کرد آقا میگه طرف میگم همین الان دختر پسر همسر هر دو پزشک میخام با هم ازدواج کنن پدر اجازه نمیده دختر پزشک بیاد و بره مدرک چی اثبات بکنه که این همکف با من خوب نیست دیگه این الان نمیشه و به نظرم نه اسلام نگفته که ولایت جد حالا یه چیز دیگه پدرم نداره هیچکسو نداره او چه جور باید ازدواج کنه او باید چه جوری ازدواج کنه نه حالا سوالم اینه حالا سوالم اینه جواب بدید وکیل هستید ها سوال حالا سوال اینه شما میگی این پدر نداره جدم نداره مادر که داره چرا مادر هیچ اختیار نباید داشته باشد اگه بناست مصلحت چرا مادر است اینا جواب اگر مسلما جز دین هست بکنیم واحد سقفش فتوا بر اساس این داده شده ما هزاران یعنی صدها حکم اعدام فقه مون داریم همش مبتنی بر خبر واحدی حداکثر حداکثر کنیم ما نمی‌تونیم بگیم که این فقهی که آقایون نوشتن حتماً مطابق با اسلامه حتی نمی‌تونم بگم اصول فقهی که نوشتید حتماً درسته حرف‌های بشریه کل اصول فقه کل فقه کل چی اینا خداست بشر دیگه خوب بشر منم بشرم میبینم درست یا نه روش سجده نظر میکنیم واقعا اسلام گفته یا نگفته اگه نگفته به این جوونمون میگیم بابا این حکم اسلام نبود عالم اینجا اشتباه کرده بسیار دقیقه ۴۰ دقیقه نگاه میکنه عرض کنم خدمتتون که باور کنید هر چقدر اصرار کنید ادامه نمیدم صرفاً برای ادامه نمیدم صرفا برای حال نکنید سیون شب بخیر استدلالی هست عرفی هست زمینی داره اعلامیه حقوق بشر را بخونم بیشتر بیا ببینم مثلاً در اقوام مختلف ازدواج بین دختر خاله پسرخاله اینا و من از این بابت از شما متشکرم