جلسه دوم : نظام متکی بر خرد

فایل صوتی

متن زیر برگردان فایل فوق توسط هوش مصنوعی و بدون ویرایش، حاوی اشکالات زیادی است.

در جلسه قبل که جلسه اول بود یک مقداری پایه‌های نظام را بیان کردم از کجا باید شروع کنیم عرضم این بود که برخلاف اونچه که مشهور بین فقها که بین متقلمان که شیعه و چه اهل سنت که می‌گویند نخستین تکلیف انسان اینه که درباره خدا تأمل کنیم و به این پرسش پاسخ بده که خدا کیه نخستین تکلیف انسان اینه که بگه من کیم من کیم این نخستین تکلیفه اون‌ها را جلسه قبل آوردم و رد کردم هم گفتم مشاعره چی میگن اشکالشون چیه و معتزله چی میگن و چرا میگم نخستین تکلیف انسان شناخته خودش است پس پایه اعتقاد خودشناسی اگر به هر چیز دیگری باید به هر باور دیگری رسید باید بر اساس این پایه رسید من وقتی گفتم من کی هستم اون موقع این سوال هم مطرح میشه که فوری از کجا آمده‌ام من از کجا آمدم اهل همینجا محصول همین طبیعت کور هستم یا اینکه یک کسی با هدفی مرا خرج کرده و با یه ماموریتی خیلی فرق داره این دو تا نگاه کل زندگی منو تغییر میده کل زندگی را تغییر میده یعنی من چگونه زندگی کنم این نگاه تقدیرش میدیم چرا گفتیم که باید نخست کیف ما اینه که خودمون را بشناسیم برای اینکه همین که خودم فرقم را با حیوان فهمیدم این مسئله خیلی روشنه که می‌بینم که من می‌توانم تصمیم بگیرم می‌توانم فکر کنم تصمیم بگیرم در حالی که ایوان اینجور نیست همین که خواستم راجع به خودم فکر کنم چی کنم میبینم که همین میتوانم فکر کنم می‌توانم فکر کنم همین که من می‌توانم فکر کنم با حیوان متفاوت اصلا تفاوت اصلی ما با موجودات دیگر اینه که ما می‌توانیم فکر کنیم نه خصوص حیوانات‌ها با فرشتگان هم ما که فکر می‌کنیم برق با نتیجه فکرمون یک دانش‌هایی هست یک دریافت هایی هست جدید که بهش میرسیم توجهتون هست فرشته ها میگن که ما چیزی بر علوم مون افزوده نمیشه از چی تو از اول در وجود ما نهادی ما میدونیم چیزی انسان که رد دانشش افزوده میشه منتها ما بحثمون الان قرآنی نیست چرا نظام باورها را میگیم بحث باید عقلی محض باشه هنوز خدای اثبات نشده هنوز قرآنی اثبات نشده فعلاً حق نداریم خواستم برای تقریب به ذهن بگم نه این چون الان حق ندارن شما حق دارین باید به من بگید که هیچی حق نداری بگید چون قرآن میگویند نظام باورها را میگم الانم جلسه دوم و تو الان وقتی که شما باید از من هر وقت حجیت قرآن را برای ما اثبات کردی اینجا و گفتی که این کتاب کتاب خدا اون موقع تو همه چیز یه چیزاییو می‌تونی استنادم به قرآن بدی ولی استدلال قرآن را باید بیاریم خود قرآن هم باید برهان براش بیارین همه چیز اینجوری نیست که چون تو قرآن اومده من بگم می‌پذیرم مثلا اگر در قرآن آمده که این قرآن تغییر نخواهد کرد این قرآن کسی نمی‌تونه دست روش ببره خب وقت تصویب من میگه که تو میگی خود این کتاب میگه که ادعای خودشه هر منبعی ممکنه راجع به خودش یک ادعایی داشته باشه اینکه نمی‌تونی بگی باید استدلال بیاری که چرا قرآن تغییر نکرده مثلا نمیتونی بگی چون خود قرآن گفته آره این می‌خوام بگم بعضیش خیلی چیزهاست که باید تو اگر خواستیم بگیم تو خود قرآن تو خود قرآن هم باید استدلال بیاریم اتفاقا قرآن به اصطلاح بله برهان هست ما در از قرآن داریم که بله ما قد جاکم برهان برهان دلیل مفسران اختلاف کردند که میگه برهانی از طرف خدا به سوی شما آمد شخص حضرت محمد یه نکته جالب بگم نکته خیلی جالبه ما میگیم اشاعره کاری با عقل ندارن اهل سنت عشایره رو ما متهم می‌کنیم که با کاری ندارن امام فخر رازی زیر ذیل این میگه چه فرقی میکنه چه پیامبر بگه چه قرآن اگه گفتی پیامبر کار پیامبر برهان آوردنه اگه گفتی قرآن کار قرآن برهان آوردنه این خیلی مهمات توجه بکنید ما متهمشون می‌کنیم ما میگیم مشاعره کاری با عقل ندارن مش امام فخر رازی تفسیر این آیه که جا برهان ربکم میگه چه فرقی میکنه که شما میگید حالا یا قرآن یا محمد اگه محمد محمد کارش برد خانه آوردن اگه قرآنه قرآن کارش برهان آوردن این یک عالم اشعری اینجور بگه این فوق العاده مهمه که دین را از عقل جدا می‌کنند و برای عقل اعتبار قائل نیستند البته یک نکته هم گاهی هست که این بحث‌های فرقه‌ای بیشترش قلم دست دشمن بوده و آدما اگه بخوان عکس دشمنشون را بکشن زشت میکشه تلویزیون ما هر وقت شما توجه کردید یا نه هر وقت میخواد یه یهودی را نشون بده زمان صدر اسلام این حتما قیافشم باید کج و کور باشه مثل ما بودن من دوست یهودی دارم که قراره که یه برنامه‌ای هم باهاش داشته باشم مهندس آرش آبایی قراره یه برنامه‌ای هم داشته باشیم امیدوارم همین جمع باشه و شمام بیاید و امیدوارم که شکل بگیره ایشون که قبول کرده من برنامه‌ای دارم تحت عنوان گفتگوی ادیان که یه مسیحی بیاد یه یهودی بیاد یه زرتشتی بیاد یه مسلمون درست حسابی هم که مهندس مهندس که کار کرده مهندس چیه که آره چی که مثلا کسی پیدا کنیم که میدونم میخوام دنبال عالم بگردیم که یه کسی که الان مطالعه کردیم که پیدا کنیم یک زرتشتی عالم یک مسیحی یهودیش را میشناسم دوستیم ایشون را بله البته عالم سنتی تر هم میشناسند این اخلاقش بهتره یهودی یهودی با اونم آشنا هستم به اصطلاح دکتر یونس حمامی لاله زار من میشناسم یهودی کلیمیه ولی ایشون زیادی حزب اللهیه نه نه ادیان امیدوارم که همین جا تشکیل بشه و شما هم بیاید و می‌تونیم با ادیان هم گفت و گو کنیم و حداقل من ترسی ندارم حداقل من ترسی ندارم که واقعاً یهودی را باهاش گفتگو کنم با مسیحی گفتگو کنم با زرتشتی گفتگو کنم و بگم که بنابراین امیدوارم این نمیدونم ها این را میخواستم بگم اتفاقا شما بیاید مهندس آرش آبایی ببین چقدر خوب خوشتیپه آره آره اونا کارش ندارم از خط قرمز و حرف منشوری زدی یا عرض کنم خدمتتون نگاه بکنید فیلمایی که درست میشه تلویزیون مثلا یهودی حالا قیافه باید غیر عادی باشه مثل بقیه این میگن رفیق من شما بمونید و شاید تو سه چهار نفر که باهاش صحبت کردی قبول کرده اون دو تای دیگر پیدا نکردم یعنی شخصی که بگم آگاهه و میادم گفتگو با هم ولی سلسله جلسات سلسله جلسات یه موضوع یا مشخص میکنیم بیشتر اخلاق و حقوق بشر نه اعتقادات و اینها اوکی اخلاق حقوق و هر کدوم موضع دین خودشونو میگن و گفتگو انشالله بنا داریم این کار بشه و امیدوارم هم اینجا بشه بله اینجا جای خوبیه ها میدونید آقای امام تماس میگیرم نه ما چیز را شکلش را مذاهب را هم وقتی خواستیم شیعه درباره اونا حرف بزنن چیزایی بهشون نسبت دادن که نارواست اونا هم راجع به ما همینجور میگن شیعه وقتی نماز میخونه بعد از نمازش ما میگیم سه بار الله اکبر خان الامین یعنی جبرئیل امین خیانت کرد به جای اینکه وحی را به علی برد بره پیغمبر خیانت کرد حضرت عباسی ما اصلا نشنیدیم ما از شما شنید اینجوری میگیم و به اصطلاح میگیم درست نیست خیلی چیزا پشت سر یهودیان میگیم درست نیست خیلی چیزا پشت سر مسیحیا میگیم درست نیست خیلی چیزا که مسیحا پشت سر ما میگن درست نیست نه نه اینقدر به هم دور نیستیم که میشه خیلی نزدیکتر باشه و همونا خوبی دارند اما خوبی داریم هم اونا بدی دارن هم ما بدی داریم و عرض کنم خدمتتون هیچ متن قابل مقایسه با قرآن نمیدونم روایات نمیگما روایات ما مجموعه‌اش مثل تلمود یهودیاست یک مجموعه توش خوب هست ولی بدم کم نیست عرض کنم خدمتتون که قرآن هم پس گفتم باید یه جاهایی ولی ما الان نباید بریم سراغ قرآن از این در واقع باید ببینیم اگه بخوایم شالوده‌ای بریزیم و یک ساختمانی بنا کنیم چه جوری و از اول باید بدونیم که این شالوده‌ای که می‌ریزیم این ساختمونی که داریم درست می‌کنیم حواسمون باشه ساختمان سه طبقه را چهار طبقه را می خوام یه اصطلاح محلی مون را به کار ببرم نمیدونم شما دیدید چوب آفتابگردون را بوته آفتابگردون قطوره ولی ممکنه کسی گول قطرش را بخوره ما میگیم آفتابگردون را محلمون گل آفتاب آفتابگردون گل آفتاب اون وقت میگن کهساختمان سه طبقه رو روی چوب گل آفتاب بنا کنیم یه ساختمون چند طبقه یکی از پایه‌هاش چوب استقامت نداره البته به جاش ولی جا داره جا داره که نمیشه جا شد عرض کنم خدمتتون که با توجه داشته باشیم این بنایی که داره درست می‌کنیم آرام آرام قدم به قدم میریم جلو شالوده پایه و بیایم بدونیم که هر چیزی جاش کجاست هر چیزی جاش کجاست یه چیزی نباشه چیزی نباشه یه چیزی هم جابجا باشه نمی‌تونی که مثلاً ساختمون کسی بسازه اون وقت مثلا پس کنید اینجوری از ظرفشویی شاه تو توالت بزنه ببنده ظرفشویی که می‌خواد ظرف‌های اینا رو بشوره توش توی مثل یک تختش کمه دیگه کسی که این کار را بکنی معنیش اینه که می‌خوام بگم همه چیز باید سر جای خودش باشه اگر همه چیز سر جای خودش نباشه سبک یا اضافه کنیم یا کم کنیم ما نه حق داریم اضافه کنیم نقد داریم کم کنیم یه چیزی اضافه کردیم کلش ممکنه خراب بشه یه چیزی کم کردیم کلش خراب میشه کلش خراب میشه یعنی این مجموعه دقیقا من مثال قبلا زدم یک یک سیم کوچک این موبایل را یه سیم کوچک یه ذره جابجا ببند یک سیم ماشین را یه ذره جابجا ببندیم برقش را ماشین دیگه موتور باشه موتور موتور سیکلت اگر تا الان سوارش میشی میری اگر یه سیم جابجا کردی سوار خودت رهاش بکنی که وارونه که شد اینگونه میشه به همین خاطر خیلی تاکید شده که بدعت جلو بدعت را بگیرید جلو بدعت بگیرید حالا یه وقت یه کسی میاد میگه آقا از این آیه که شما می‌کنی اینم می‌شه فهمید فکر کنید ولی یه عملی که تا ۲۰ سال پیش نبوده هیچ خبری هم ازش نبوده الان ایجاد بشه و بگن از هزار تا حجم تازه ثوابش بیشتره تا ۲۰ سال پیش نبود از اون همه سال ما نگفتیم به مردم که آقا این که پیاده روی اربعین مثل اینه که هزار بار حج رفتی به ما نگفتیم آخه چرا نگفتید ما دست دادیم طلبکار بشن خیلی ما ضرر کردیم میرفتیم هر سال و اونجا هم که غذا مفته و فلان و بیت المال که هست تفریح سر جای خودش خیلی خوبه که هم ها همه چی سر جای فال و هم تماشا بپرسن که این از کجا اومد یه ذره اضافه شد یه ذره کم شد جور دیگری میشه این من گاهی این سال را میزنم توی طبیعت تا اونجایی که من طلا دارم هیچ مواد غذایی بهتر از شیره نارگیل طبیعی نیست خیلی عجیبه اینها شیر نارگیل طبیعی را تو جنگل همون درخته و دستگاهی نشده کسی با آمپول بکشه و تو خون خودش تزریق بکنه نه هیچی توی جنگ‌ها به سربازها میگفتن این کار را بکنید شیر را تزریق شیر خودت بله یه وقت نکنه اینی که تو بازار هست کسی کارش تمام میشه همین را با او که توی بازار هست الان تو اینو نمی‌دونی چیه نمی‌دونی چقدرشو کشیدن چقدر توش کردن چقدرشو اینا اگر کشیدی و تزریق کردی به خودت نفس کشید آره دیگه یادش میره آدم ماده ای که ما سراغ نداریم نمی‌دونم ماده‌ای هست که تو طبیعت مستقیم بشه تو خون تزریق کرد یعنی اینقدر مواد اضافی نداشته باشه و همش مفید باشه آره همونم که شما بفرما دستکاری میکنن باشه نه نه باشه ممکنه نه نه نه نه باشه یک ذره آب و نه اونقدر از آثاری هم داشته باشه اونو من نمیگم اینکه تو خود طبیعت من نشنیدم چیزی باشه ولی می‌دونم توی جنگ‌ها جنگ جهانی اینا سربازانی که خون ازشون می‌رفته این ماده را تزریق میکردند و شیر می‌کشیدن و خودشون تزریق میکردند نجات یه ذره دست کاریش کنی کشنده است یه ضربه دستکاریش کنی کشنده است آره دیگه یه ذره میگفت یه شعری هست اتفاقاً من خودم ترجمه کتاب ترجمه کردم آدم یه شعر گفته بود کسی شعر این بود مضمونش میخواست طرف بگه که این دین خیلی چیز خرابم شد خیلی مضره برای اینکه این مطلب را برسونه شعر به انگلیسی اینجوری بود زنبق گل بسیار ولی زنبق فاسد شده از هر علف هرزی بدتر از هر علف هر زی بدتره ولی خود زنبق گل خود خودش دستکاریش که کردی یه چیز دیگری میشه و دیگه اون جاست که باید کاملا مواظب باشیم چیزی بدین اضافه نشه باید قبول کنیم که به هر حال متن شالوده‌ای که داریم می‌ریزیم هر چیزی را بر اساس همین شالوده بیایم جلو و به دقت گوش کنیم و ببینیم هر چیزی که ممکنه خیلی چیزها توی جامعه به عنوان باورهای رواج داشته باشه اون موقع میگیم که هر کدومش این از کجا اومده این از کجا اومده این از کجا اومده از کدام منبع آمده آیا از منبع معتبر آمده یا از منبع معتبری نیامده آیا به اون اساس لطمه میزنه یا به اون اساس لطمه به راحتی یک چیزه یک باور کوچک ممکنه که همه چیز را عوض می‌کنه یه ذره عوض میشه خیلی عوض نمیشه مرگ بخوام بگم مهم‌ترین دستور قرآن یعنی مهمترین حرفی به نظر من زدی که خیلی مهمه این آیه است آیه رو روش دقت بکنیم لقد ارسلنا رسنا و انزلنا معهم الکتاب والمیزان لیقوم الناس بالقست همه پیغمبرانو فرستادم کتاب و عقل با این پیامبران هم ادله روشن همه این پیامبر مردم اقامه عدل بکنند شما اقامه عدل بکنید عدل را تو جامعه پیاده ظلم را جلوش را بگیریم این مهمترین من فکر میکنم داره میگه همه انبیا برای اومدن فوق العاده مهمه اما می‌دونید که میتونه یه باور را یه دستکاریش کرد این آیه رو از کار انداخت ما انداخت ما یه باوری داریم اصلش درسته به نام تقیه اصلش درسته هر جا دیدی که یه چیزی گفتنش خیلی تاثیر نداره ولی خیلی داره خطر میندازه نه یه وقت جان به خطر می‌اندازه ولی می ارزه که جانتو به خطر بیندازی اینقدر مهمه این حرفت بنداز به خطر مهمه این لیقوم الناس بالقست کنار اون روایت که می‌فرماد افضل الجهات بالاترین جهات گفتن یک جمله پیش حاکم ستمگر بالاترین جهاد جناب احتمالاً بالاترین هزینه را داره برای انسان چون بالاترین هزینه را داره خب پس گفت مردم وظیفه‌شون اینه که همه همه پیامبران اومدن که به من بگن اقامه عدل بکن با ظلم مبارزه بکن پیاده بکن همه پیامبران برای این اومدن خیلی مسئله مهمه اصلاً مهم‌تر از این هیچ چیز نیست خب وقتی می‌خوای خنثاش بکنیم مهمترین ماموریتمون این شد حالا یه آموزش درست شده عقلی است عقل میگه اگه یه جمله‌ای یه جایی بگی مثلا یه جایی هست که اگر بگیم مثلا من فرض بفرما فلان اعتقاد را دارم جونت به خطر میفته نکن لازم نیست بگی که یا حتی اگه جانت به خطر میفته به خاطر جانت بهت میگن خلافشو بگو باز هم بگو چون مهم اینه که شما یه گوشه‌ای بهت بگم که مثلا مثلا یه چیزی را قبول ندارم باورم نیست ولی هست جان به خطر یا جان دیگران به خطر می‌افتد یه مسئله‌ای که ارزش اثر نداره یا جان خودت یا جان خیلی ضرری به جایی نمی‌زنه ولی جان یک عده را نجات میده نداره ولی تقیه که الان ما میگیم اینه هرجا حق‌گویی برات هزینه داره نه هر جا حق گفتن بلد هزینه داره نگو این تقیه که الان است یه مثال را برای زدن که به یک به راحتی با تغییر یک آموزش کل پیام دین میگه همه پیامبرانو فرستادی تا مردم قامه عدل بکنن که اینجور نیست که من بخوام اقامه عزل کنم هم جایزه بهم بدن بخوام جلو ظالم بگم افضل ال جهاد کلمات عدل هم کلمات اینقدر مهمه کاملا دیگه تمام بگو با ظلم مبارزه کن تا جایی که برات هزینه نداشته باشه معلومه دیگه همین که می‌خوای یه کلمه چی بگی یه خورده هزینه داره بالاخره سبک‌ترینش یه خورده هزینه داره دیگه مهمترش بیشتر هزینهشغلت از دست میدی زندان پیشه هزینه داره حق پرستی حق گویی هزینه داره عدالت خواهی هزینه داره هزینه که نیست شما یا موزه را تبدیلش کردید عوضش کردید تقیه را تبدیل امام صادق علیه السلام می فرماید شما پدر و مادرتونم دوست دارید همون زمان سوء استفاده شده بود بعد باز می‌فرماید آقا تقیه برای حفظ جان انسان هاست اگر قرار باشه که جان انسان‌ها به خطر بیفته و شما تقیه بکنید که وارونه شد که ببین انسان‌ها دارن کشته میشن بی گناه میکنم اصل تقیه برای این بود که جان انسان‌ها حفظ بشه اگر توی جامعه‌ای جان انسان‌ها به ناحق گرفته میشه سکوت بکنی و تقیه بکنی تقیه برای این بود که حفظ جان شما الان به خاطر چی داری در مقابل جان بیگناها عکسشو امام زمان امام روایت از امام صادق که شما تقیه را اینجوریش کردید و تعبیر اینه که از پدر و مادرتون دوستش دارید چرا چون هزینه خیلی شعار مهمیه خیلی مهمه آره مهم‌ترین ماموریت دین را خنثیش می‌کنیم اون وقت میشه تبدیل به یه جامعه مرده اون وقت توی اونجاست که اون فرمایش امام علی را میفهمی خیال می‌کنیم که بهمون القا شده که آقا کلمه به معروف و نهی از منکر که تو دین ما اومده یعنی اگر یه کسی تار موش چی بود امر به معروف و نهی از موقع اینجاست جاشه جایی که ظلم بشه حالا ببینید تعبیر را تعبیر امام علی را اونجایی که تا اگه ذهنم یاری بکنه اتفاقا تو وصیتیه که در بستر شهادت حضرت فرموده لاترک امر بالم معروف و نهی عن المنکر فینه الله علیکم شراراکم امر به معروف و نهی از منکر ترک نکنید که اگر ترک بشه آدمای بدتون برتون حاکم میشن دعا می‌کنید دعاتونم مستجاب نمی‌شه دعا میکنید دعا مشکل میکنه در حالی که باید خودتون در حالی که باید خودتون میگردید با دعا تویی که ترک واجب را واجب ترک کردی وظیفه ترک کردی اون وقت میخوای با دعا مشکل حل بکنید وظیفه که خدا گفته خودت باید انجام بدی یعنی می‌خوام بگم چه جوری قضایا زیر و رو میشه چه جور وارونه میشه اگر ترک بشه و معنای امر به معروف هم بفهمیم یعنی چی ما ظواهر و امر به معروف و نهی از منکر اصلش درباره ظلم های که در جامعه صورت میگیره اصلش درباره اجهاف های که میشه ستم هایی که میشه حقوقی که ضایع میشه در مقابل اونها باید امر به معروف و نهی از منکر کرد ولی اگه ترک شد امام علی می‌فرماید این فاجعه رخ میده این ببخشید که رفتم از این جلسه می‌خوام بگم که از اون اول شالوده رو که می‌ریزیم مواظب باشیم باید کاملا حواسمون جمع باشه هرچی بخواد تو این حریم دین وارد بشه از یک منبع روشن بگیم و معلوم باشه جاش کجاست چرا باید بیاد یعنی نظام درست کنیم تو این نظام هیچی نباید اضافه باشه هیچی نباید اضافه باشه چیز اضافه نباشه هیچی هم نباید مخل باش اگه بخوام دین را تعریف کنم تعریف کلامی نه تعریف فلسفه دینی و قرون دینی مقصودم دین حق دینو میگم برنامه خدا برای رستگاری انسان موافقید با من یا نه خدا یه برنامه‌ای فرستاده برای انسان خوب حالا هر چی میخواد کسی بگه جزء دینه دو چیز باید ثابت بکنه یکی اینکه این برنامه خدا هست این برنامه خدا دوم تو رستگاری من چه تاثیری داره یکی اینکه سخن خدا هست یکی اینکه تو رستگاریم چه تاثیری داره این که گفتی خدا گفته خواسته تاثیر داره تا من جزء دین حسابش کنم تا من اون رو جزء دین اگه نتونستی یکی از این دوتا را برای من اثبات کنی از دین کنارش میزارم لطمه میزنه یا به رستگاریم لطمه میزنه یا کارکرد دین را ازم می‌گیره ملاک پس داریم هر چیزی نباید وارد بشیم و نباید اجازه بدیم کسی چیزی را وارد کنیم و نباید اجازه بدیم چیزی را کسی کم کنه و نباید اجازه بدیم کسی یه چیزی را بر معنا کنه بگیریم یقه سخن می‌گه اصلاً فرهنگمون عوض بشه ما جور دیگری یعنی چه متکلم وحدت و مونولوگ دیگه چیه یک نفر بره بالا منبر تا زیر سقف هرچی دلش خواست بگه بعداً مردم بیان دستشو ببوسن و بعد بره بیرون مردم باید یه کار دیگری بکنند هر کس هر چی میگه هر سخنی میگه دلیلش چیه دلیلت عقلیه یا نقلیه نقلیه است اگه دلیل استدلالش چیه نقلیه است از کدام منبعه از آیه است یا روایت چگونه است اگر روایت این روایت با قرآن میسازه یا نمی‌سازه با عقل میسازه یا نمی‌سازه یا بگو همه باید بگی همشو باید این قضیه را عرض می‌کنم ما یه مقداری اصلاح فرهنگ تبلیغ دین نیاز داریم فرهنگ تبلیغ دین ما اینه که یه نفر میره بالا میشینه و یه طرف صحبت میکنه و بعد ما نمیگیم چرا اینا رو گفتی این که گفتی دلیلش چی بود گفتی چی بود آقای نصیر نمیدونم تکراریه وقت این آقای نصیری را مهدی نصیری را باشه مناظره‌ای من کردم ولی بین بهش گفتم ببین تو آخوندا رو میخوای از تخت قایم بکشی ولی من هدف دیگری دارم من می‌خوام از منبع پایینشون بکشم از تخت موقتی هستند هر حکومتی موقتی است هیچ حکومت علی پیامبر حالا پول کشیده مثل عباسیان چقدر طول کشیده حسابی موقت ولی منبر موقت نیست بابات فرهنگمون رو به چالش بکش ما الان نه آخوند بلکه یک مداحی که فقط ۴ تا شعر حفظ کرده صداشم خوبه تئوریسین ما همچین کسیه تئوریسین دین ما تصمیم به دلیل فضایی که چون اصلا توی یک فضای این گونه مداحی رواج می‌یابه بازارش گرم میشه مداحی بازار بازار خوبه سید حسن نصرالله دستگیر شده که شنیدید که بله احتمالاً جان خودش را هم یعنی مداح نزدیک میشود تو مداحی رونق داره مداحی بازار داره مهم‌ترین بیزینس جامعه ما ارسلان وقتی صحبت از پول‌ها و چیزهایی که رد و بدل میشه و اینها وقت میشه تئوریسین میکنن خیلی مسخره است او بیان میکنه و هیچ کس هم جوابی هم نمیده که گفتی چی تو اصلا چه کاری میگن ببخشید اگه حرفم تکرار پای تلویزیون نشسته بودم شب یلدا عرض کنم خدمتتون که تلویزیون گفت که امشب مهمان ویژه‌ای داریم استاد برجسته یه خورده حساس شدم که ببینم این استاد برجسته کیه که قراره امشب بیاد توی تلویزیون بله دوباره بالا برد گفت بله به زودی استاد برجسته میاد چه میاد من بیشتر حساس شدم استاد کدام رشته است که اینقدر داره تبلیغ میکنه و اینها بعد دو سه بار که گفت من خوب حساس شدم که نشستم دیگه نمی‌تونستم بلند شم نشستم که ببینم مادر طرف را اول آوردن مادر بعد گفت که راجع به پسرت نظرت چیه پسرم که استاد اساتیده بعد دیگه اصلاً نمی‌تونستم بلند اگه میخواستم تصمیم بلند نمیشدم برم بیمارستان برسونمش چون دیگه باید ببینم این استاد اساتیدا واجبه دیگه شد گفتن گفتن بعد دیدن مداح که تهران می‌شناسیدشو همتون اومد دانشگاه مداحیه کلام آخه استاد کدام رشته است کدام رشته حداقل بگو استاد موسیقیه مثل مرحوم شجریان استاد موسیقی استاد می‌خونه صداش خوبه استاد شد استاد تلاوت قرآنم ما استاد داریم استاد ۴ تا شعر حفظ کنی و صداتم یه ذره مثلا خوب باشه و حتما اکو و تلویزیون و اینها هم که صدا را چون اونام تاثیر داره دیگه میدونید که منم تو حمام صدام خوبه مسمای ها خوب اون وقت میگه استاد اساتید میبینم که توی تلویزیون یه مداح معمولیه به هیچ گونه سوادی نداره هیچی آوردن و به مردم بگن استاد اسات اوضاش وضعیت معرفت دینی شناخت دین امثال اینها با شما انتظار نداشته باشید که از جامعه اینگونه انتظار بیشتری نباید داشته باشیم تلویزیونش داره اینجوری صدای سیمای ملیش داره و در این سطح دین را معرفی میکنه خوب بالاخره باید کاری کرد که دین را درست بر پایه درست و خردمندانه و از منابع درست و ببینیم منابع درست چیه گام به گام بریم جلو بعد صحبتم سر انسان صحبتم اینه بعد گفتم باید نظام بسازیم دین یک نظام یعنی یه مجموعه باورهاست که به هم مرتبط و یک شاکله رو شکل میده همون اولی که فهمیدم که من با حیوان متفاوت ام این را هم میفهمم که من باید سرنوشت خودم خودم تعیین کنم برخلاف حیوان که می‌بینم طبق غریزه دارم عمل میکنه من باید سرنوشت خودم را خودم تعیین کنم حالا صحبت اینه نخستین چیزی که انسان در خودش کشف میکنه درباره خودمون تحمل کنیم نخستین چیزی که در خودت کشف می‌کنی چی هست که تفاوت خودت با حیوان خرد آدمیست خردهمین که فکر کردی درباره خودت نخستین چیزی که بهش می‌رسی می‌بینی که من درباره یه چیزهای چون و چرا می‌کنم یه چیزایی دارم به نام عقل و او نداره انسانیت شکوفا بشه جایی برسونید هیچ چاره‌ای نداری تو اون شالوده اصلی اصلی را خرد استوار بکنه تو نخستین چیزیه که فهمیدی دارید نخستین چیزیه که فهمیدی داری برای خرد باید استوار بکنیم در این پیامبر باطن حواست باشه هر کتابی بالاترین کتاب دستت باشه که از نظر من هیچ کتابی قابل قیاس با این کتاب نیست قابل قیاس نیست قرآن برا من نمیگم قرآن برتر ها قابل قیاس نیست باورمه واقعا این باوره ولی کتاب بدون عقل فقط فقط جنایت داعش این کتاب بدون عقل آدم را داعش میکنه این کتاب می‌دونی چرا برای ما اومده اصلاً چرا خدا این کتابو برای ما فرستاده ولی برای گوزن‌ها نفرستاده برای گوزن‌ها نفرستاده فقط به یه دلیل ما عقل داریم عقل نداریم همین که عقل آمد را تشخیص داد فوری مسئله تکلیف مطرح میشه فوری مسئله اختیار مطرح تکلیف کتاب میاد برای انسان موجود مکلف مکلف قبلش هم عاقله هم مختار حواسمون که میگم این پایه شد ها هر جا هر جا یه ذره از این پایه کم گذاشتی این پایه را نادیده گرفتی ساختمان سستش کردی یعنی اینجوری نیست که شما بگی که عقل چیه بدون عقل شما نمی‌توانید بنا را درست بکنه اینجا همه چیز دارم میگم همه یه قرآن که اومده چرا برای ما اومده کتاب نمیومد برای حیوانات دیگر نیامد خدا برای هیچ حیوانی کتاب نفرستاده پیامبر نفرستاده شما عاقلیم فرستاد ما وجود ذاتمون هویت نمیگم قبل از چیز دیگری نداریم نه یه چیز فوق العاده مهمی قبل از عقل داریم قبل با اون فطرت و ما فطریاتی داریم ما یه چیزایی از درونمون میجوشه بدون اینکه استدلال براش بکنیم استدلال نمی‌کنیم برا اینکه آقا راست بگو دروغ نگو ما به کسی که میگیم براس بگو دروغ نگو سقراط کبرا نمی‌چینیم که یه تلنگر بهش میزنیم میگیم دروغ زشته کسی دیدید که بشینه و کسی استدلال کنه که دروغ برای اینکه هم خودش فکر دروغ زشته حموم هر دو طرف اگه بخواهیم استدلال کنی نمیتونی ولی چرا گفتم عقل شالوده است برای اینکه درباره اینکه چه چیزی فطری هست یا نیستم باید عقل داوری کنه ممکنه هر کسی بیاد و یه چیزی بگه که آره باز باید عقل داوری فلان چیز فطری هست آیا فطری نیست آیا واقعا جز فطرت منه یا نفسم داره تزیین میکنه و نمایش میده جلوم کدوم یک از اینها نفس داره می‌کنه یا واقعاً جزو فطرتمه خیلی وقت است که نیل آدمی امیال آدمی یه چیزی رو خوب نشون میده میگه این بهتره ولی میلاد آدمی اذیتش به اصطلاح فرق باید مواظب باشه همه جا باید داور باشه خرد باید داور باشه که این چی بود از کجا بود ندا از کجا بود این ندا از باطنم بود خب از باطنم که بود از نفس ناطقم بود یا از نفس عمارم بود از کدومش بودی ندایی که اومد یه ندای اومد از کدوم بود از حیوانیت هم بود یا از انسانیتم بود قاطی ام من قاطی‌ام یک پا در ملکوت دارد ملک حیوان از اونجا اومدم قاطی شده حیوانتم که داره این میگه این کارو بکن کدام یک از این دوتا روایت دو دسته روایت داریم یه دستش گ صیغه بکنی غسل میکنید هر قطره آبش بریزه یه کاخ روایت داریم یه روایت دیگران روایات اینو داریم چند تا روایت دیگری هم داریم که میاد طرف سوال میکنه که حکم بانک موقت چیه امام پرخاش می‌کنه میگه که دو تا همسر داری به چی می‌پرسی همسر داری امام صادق علیه السلام به طرف میگه که ببین اگه میخوای دنبال کثافت کاریا بره خونه ما رفت و آمد نکن خب طرف میاد پیش امام می‌پرسه می‌خوام برم مسافرت تو مسافرت که مسافرت اون زمان همسرم دنبالم دیگه چرا ما ایناشو نمی‌خونیم برای مردم چرا اونا رو می‌خونیم اینا رو نمی‌خونیم تا اون وقت کلی دین را متهم بکنیم کل دین را متهم بکنیم که بگه آقا داره غرب به ما میگه اون چیزی که مذهب شما میگه فحشا رو مقدس میکنه میگه آقا شما فحشا را مقدس کردی چون فحشا رو مقدس کردید شما دارید میگید یک مرد در شبانه روز بانک همسر داره می‌تواند با بی‌نهایت زن ارتباط برقرار کنه هیچ محدودیتی نداره هیچ محدودیتی نداره نه همزمان ۲۰۰۰ تا داشته باش مثل چی مثلاً لخت باشه به هم لول بزنیم مثل دیگ ماکارونی و میگه فحشای میگه یه زن حالا قید میارید ۵۰ سالش باشه چون غیر نگه داره یه زن شده ۵۰ سالش مثلا شده با چند تا مرد می‌توان ارتباط تو شبانه روز برقرار کنیم با چند تا مرد دنیا عالم نشسته و داره نمیدونه تو دنیا چه خبره یک بدبختی مثل من باید روبرو بشه و جواب بده من سپر کردید من باید جواب بدم اینها را چه جوری جواب بدم خب فحشاست دیگه فحشاست دیگه مردی زن داره خانواده داره همسر داره اون وقت میگه با ۵۰۰۰ تا با ۱۰ هزار هرچی دلم خواست دیگه دنیا به هرچی بیشتر بگیری آره چیز خوبیه ماکارونی چرا او برای مردم گفتی و ایناشو نگفتی چرا من هر جایی روایات را برای مردم می‌خونم شاخ در میارن که ما اینو نشنیده بودیم واقعا دغدغت خدا هوای نفست بود که حال کنم قصرم داشته باشم چقدر این حق پرستی هزینه داره انصافاً حق پرستی هزینه داره ولی این نوح هست من خیلی هزینه داره دو میلیون با یک ازدواج موقت مثلاً ۲۰۰۰ تا قصر چند تا قصره چه میدونم من هم دارم خدا را عبادت می‌کنم و این کارم هم بهشت و امثال اینها حواسمون باشه ندای درون را باید دید که آقای جان همین که دارید دوتا روایت را یکیش را بر یکدیگر یه دسته را بر یه دسته دیگر مقدم میگی و دین را خراب می‌کنی ندا ندای پیامبر باطنه یا نفسم نگفتی حداقل هر دوشو به مردم می‌گفتید تا خودشونم بدونن که شدید هم هست خیلی شدیده اصلاً دعوا می‌کنه باش که چرا پرسیدی چرا پرسیدی معلومه هست ازدواج موقت هست توی چی ولی به عنوان یه امر اضطراری یه کسی که نمیتونه یک کسی که مشکل به عنوان امر اضطراری هست نه برای کسی که همسر داره خونه داره و زندگی داره بیفته دنبال کارها نباید دنبال این کارا بیفته خونه ما رفت و آمد نکن ما را ببر آدم مذهبی هم بود فوت کرد این برادرم داره خورده بزرگتر از من میگفتیم تو ماشین میگفت حاجی شنیدم که شما هم رفتی دنبال صیغه و فلان اینها گفت که خوب آره گفت چرا گفت که برای اینکه دیدم تو یه حدیث اومده که اگر کسی صیغه نکرده باشه روز قیامت نوکش کجه ما منقار را میگیم نوک منقار مرغ هستا روز قیامت نوکش منقارش کجه اگه نکنیم برای این رفتم کردم هر ندایی که میاد از همین اول عقل که باید داوری کنه که این فطرت منه ندای پیامبرونه یا شیطان درون من هست شیطان درونم داره تزیین کاخ داشته حضرت امام حسن مجتبی امامیه مسئله است تعدد زوجات من الان دارم مسئله ازدواج موقت را می‌گم من کار ندارم یه شب دیگه بحث کردم روزهای دوشنبه ازدواج‌های پیامبر و این‌ها را بحث کردم ولی الان من ازدواج موقت را دارم میگم می‌خوام بگم ما دو دسته روایت داریم همه روایت حرفم اینه چه شد که شما برجسته کرده که همه مردم شنیدن هیچ کس نشنیده هیچ جا میگم شنیده بودی نه نشنیده بودم این چی باعث شد بدون اینکه آدم بفهمه که به ما می‌گویند مطابق مذهب شما یه مرد در آن واحد می‌تواند با ۱۰ هزار زن رابطه داشته باشه میتونه یا نه گفتم یاد رفت دیگه ماکارونی میگم توی سالنی باشه ده هزار تا باشه همه برهنه باشند مثال دیگه یاد فکر کردم تا ابتکار از خودم در و کردم و مثال زدم توجه میکنید ما داشتیم درباره انسان صحبت می‌کردیم انسان همه هویتش پای هر باوری هر نظام باوری باید خودشناسی باشه باید انسان شناسی باشه ذات ما گوهر ما خرد ما است روایت همه چی باید بنا کنیم ساختمان را هرچی می‌خوایم بنا بکنیم خوب ببخشید یه صلواتی آدرس شما مراجعه کنید به وسایل چیه باب نکاح ازدواج موقت فکر می‌کنم جلد اگر اشتباه نکنم ۱۳ باشه ولی یادم نیست دقیق وسایل شیعه روایات همش آمده کتاب نکاح باب ازدواج موقت اومده کتاب هست ولی اینکه بیاریم بین مردم بودن توی کتاب مهم نیست باید ببینیم چی چی پشت ویترینه پشت ویترین برای مردم چی گذاشتیم مردم چیا می‌بینن مردم اینا شدیدن و اون وقت چقدر لطمه به خانواده ها میزنیم خیلی لطمه میزنیم به خانواده ها که بفهمه شوهرش دنبال این کارهاست چی فلان حتی ببخشید چه بسا باعث لجبازی باعث طلاق چی خانواده خیلی ناجور میکنه خراب میکنه یک اشتباه ممنون ممنون آقای ارمنی باشه چون تو ایران ارمنی مشخص کنید ارتباط دارید هر کدوم به لحاظ علمی بیشتر ارامنه تو ایران موضوع یه جلسه درباره یه موضوع مشخص نصب عرض کنم این برمیگرده به منابع خانم فکر کردم این علما چیز مثلا برداشت علمااست منابع قرآن است قرآن از کجا گرفت به شدت ۵۰۰ ۵۵۰ آیه که در قرآن عرض کنم آرامی ها زدن تنها قومی که اینا رو واقعا اذیت نکرد ایرانی کشیدند خلاصه دومین مرکز بسیار میلادی در زمان که ۷ پیامبر اسلام کی متولد شده ۵۷ تولد پیامبر عرض کنم که اینا وقتی پیامبر چیزی نداشته تمام مسائل تاثیر گذاشته شما میفرمایید که این قرآن من قابل قی ما کتاب حالا خود این قابل قیاس ندونستن خودش یه نوعی گردد هیچ کس عقل ما گرفتاری روابط اگر مفهوم من قابل ولی اگر منظور برتری باشه دوباره برمیگردیم ما منظورمون از گفتگوی ادیان این هست که همونطور که من سوال کردم از خیلیا سوال بخون تمام که ما دزدیدیم اصلا میگه که همینه و اینکه اصلا استنباط درست من خواهشم اینه که یه مقدار توضیح بدید بسیار متشکر دو قسمت بود فرمایش شما دو قسمت بود فرمایش شما یکی اینکه اون راجع به اون ازدواج موقت و امثال اینها که من می‌گفتید که عالمان نداشتن تو متون اومده من عالمان را متهم نکردم که اختراع کردن متهم کردم که همشو نقل نمی‌کنید چرا اینا را ترجیح ندادید شدیدتر لحنش چرا چرا فقط گفتی در واقع اومد هر دوش است من که انکار نکردم ولی تو روایات چرا این شاه اینقدر تابلو کردید پشت ویترین گذاشتید اون هیچ کس نشنیده این مسئله اما این بود اما یه بحث دیگر شما مطرح کردید که آقا اینا تو قرآن اومده و مسئله قرآن یک جلسه هفتگی دارم با یه خانم متخصصی نام خانم دکتر مرادی مصاحبه می‌کنیم درباره او مصاحبه می‌کنه با من درباره الهیات حقوق زن در اسلام چهار جلسه برگزار شده اولین جلسه‌اش احتمالاً امشب یا فردا حالا بستگی داره که تو یوتیوب پخش میشه بله اون وقت هر کس هر بحث اینجوری قرآنی با من داره هر کس آقای حجت الله نیکویی را نمیدم اسمشو شنیدید یا نه من آزاده نه الان آزاده ولی اجازه نداره که کاری بکنن من با ایشون تماس گرفتم ازش خواستم بیاد با من مناظر گفت اجازه نمیدم گفتم بیا در قالب مصاحبه از من سوال کن همونا رو بگو گفتم اجازه نمیده گفتم سوال را کتبی بده تا من ببینیم باید اجازه بگیرم هنوز جواب نداد نه اصلا عرض کنم خدمتتون که هیچی راه پیدا می‌کنم من همین حرفایی که زده راجع به قرآن قرآن را نقد کرده قرآن من یه چیزی بههر کس هر موزه‌ای ضد قرآن داره هر کس هر موزه‌ای ضد قرآن داره بیاد اینجا بشینه حتی سرکار خانم وسمقی ما با هم خونشون رفتن خیلی هم فضای مجازی هم با هم کلی حتی گاهی هم با هم امضا کردیم که شش هفت نفر که حکم اعدام را گفتیم مخالفیم و اینها نه کاملا رابطه ایشون یه مسئله دیگری راه پیامبری یادتون کتاب نوشته من گفتم انجمن اسلامی مهندسین که یه جلسه من راجع بهش سخنرانی می‌کنم یه جلسه با ایشون خیلی براش احترام هر کس هر حرفی راجع به قرآن داره بیاد شما از طرف من وکیل دعوتش کنید بیاد مناظره کنه با من هر چیز قرآن ولی خودم میگم روایتمون همه چی توش هست روایات مون همه چی توش هست قرآن برم سراغ قسمت بریم سراغ قسمت دوم و اونی که شما فرمودید که چرا گفتم قرآن نه ببینید من گفتگو می‌کنم معنیش این نیست که قرآن را برتر نمی‌دونم آدم هر کس گفتگو میکنه اتفاقا میخوام تقریبا کنم به همین خاطر دارم بحث اخلاق و حقوق بشر را مطرح می‌کند ولی این معنیش این نیست که من عقب نشینی بکنم و بگم که مثلا قرآن برترین کتاب برتر مخصوص ولی باور شخصی از اونم نه اگر آدم عاقل باشه تورات خودشو برتر می‌دونه من بهش نمیگم که عقب نشینی کن که من ازش دفاعم قبول داشته باش بیا گفتگو کنیم بیا بگیم که درباره ما می‌خوایم جهان بهتری درست کنیم ما می‌خوایم جهان بهتری تو دین خودت من مطلب آیه قرآن الله اهل الکتاب تعالی کلمة بیننا نعبد الا الله بگو بیایید حول مشترکات جمع بشیم آره ما داریم قرآن من هیچ وقت نمیگم که هیچ کتابی نمی‌خوام بگم کتاب شما بده چی هست اینها حداکثر اینه میگم کتاب شما لامپ ۱۰۰ نمی‌دونم ولی من باور دارم که این قرآن در مقایسه با لامپ ۲۰۰۰ تاریک کتاب شما چون خوبه کتاب من برتر اگر اونا برتر میدونستم که عقلم مشکل داشت که دینم عوض نکرده باشم نه عقلم اون وقت نه گفتگو به معنای این نیست که من بپذیرم که کتاب ها برابرند نه نه هر کسی باور خودش را داشته باشه اعتقاد داشته باش کتاب خودت برتره منم نمی‌تونم قانعت کنم تو این جلساتم کسی قانع نمیشه ولی می‌توانیم گفتگو کنیم دشمنی‌ها را دشمنی‌ها را کم کنیم نقاط اشتراک را بگیریم جامعه نیاز به چی داره اخلاق به حقوق انسان ها میتونیم بگیم که ما همه مون میگیم و بحث بکنیم و گفتگو ولی هر کدوم کتاب خودمون را باور داشته باشیم که برتره مشکل نداره می‌توان باور داشت کتاب اگه اعتقاد نداشته باشم که باید دین عوض کنم اعتقاد دارم نه اونم که گفتم مقایسه برتر نه یعنی فاصله قابل مقایسه فاصله این فرمایشاتم که فرمودید از تورات از کجا گرفته شده با هر کس که خواستید من صحبت می‌کنم که مناظره می‌کنم و نشون میدم که تورات زمان پیامبر اسلام همینطور تورات کنونی عهد قدیم منبع قرآن نبود این مسئله است دیگه دا داره یه منبعی که قرآن ازش استفاده کرده اونا رو حفظما من قرآن ممکنه اشتباه بخونم اون اشتباه نمیخونم ها من اگه بگم روز قیامت با تورات محشور بشید چون بیشتر حفظ شدی ممکنه که واقعا کسی که می‌گوید قرآن مجید متعثر از متون عهد قدیم قرآن روایات الا ماشا همه جا از همه جا اومده روایات نه فقط از یهودیت مسیحیت بعدا تا قرن دوم اینا از آفریقا از کجا مسلمان شدند اینها روایت ولی قرآن را من دارم تاکید قبول داریم باید عرضه کنیم به قرآن به عقل باید عرضه کنیم مشکل تو عمل این کار را نمی‌کنند که عرضه به قرآن بکنن ولی قبول دارن که باید عرضه به قرآن کرد ولی من اینم یه موضوع دیگه تو تهران هستید تورات موجود را دانشمندان می گویند دانشمندان با ادله روشن قطعی هیچ کاریش نمیشه این کتاب موجود قرن ششم پیش از میلاد با استفاده از چهار تا منبع تالیف شد ۸۰۰ سال کتاب تالیف بشری است که مطالب حق زیادی اومده و اینجوری بهتون بگم بزارید این مثال بزنم کتاب محجت البرزا از کیه از ملا محسن فیض کاشانی که اون کتاب برداشته کتاب غزالی را جسمش احیای ساده حالا فارسیشه اون عربیشه یکیه این دوتا تقریبا فارسی عربی بهش داده روایات شیعه اضافه کرده موضوع همون موضوعاته حجت البجال ملا محسن فیض کاشانی مهمیه همین الان اگه دست من بدن بگن که آیا این تالیف شده آیا تالیف بشری حالا سوال بعدی آیا حقایق قرآنی تمیز اومده هم مطالب حقی توش اومده باشه تعریف بشری تالیف این حرف ما نیست که بگیم ها از قرآن این استفاده می‌کنما قرآن هم همین را من استفاده می‌کنم که اون کتابی که بر حضرت موسی نازل شد یک کتاب بود این کتابی که الان اما همین کتاب را قرآن تصدیق می‌کند توجه بکنیم همین کتاب را تصدیق می‌کنه همین کتابی که الان است مصدقاً لما بین زده همین کتاب همین کتاب میگه که و کیف عندهم تورات فیها حکم الله همین کتاب که میگه که اگر آنچه که از احکام خداوند تو کتابشون هست عمل بهش بکنن همین کتابی که تالیف بشری است و مطالب حق توشه خیال میکنیم قرآن اومده رد کرده چی کرده یهودیا اینجورن یک جور نیستند که من اهل کتاب از اهل کتاب هستند که دل شب قیام میکنن سجده میکنن چه میکنن تو کارهای نیک از هم سبقت میگیرن آخرشم میگه صالحون انسان های صال قوم موسیلحق و به قوم موسی امت هستند که به حق سخن میگن به حق عدالت اونجوریه در عین حال چجور بهش نگاه کنیم منطق قرآن را باید در پیش بگیریم من منطق قرآن هرچی نقطه قوت داره عالی یه طرفم قضاوت نکنیم هرگز نگیم همه یهودیا اینجورن هرگز نگیم همه مسیحیان اینجورن مثل ما هم متوسط آره همه جوری ما داریم اونا همه جوری آدم حسابی هم دارن آدم ناسا هم آدم حسابی هم داریم مثل ما هیچ فرقی نداره خوب ببخشید شب بخیر بله مناظره هست بله بله آقای قربانی دکتر قربانی چیز یاد بگیرم یاد بگیرم مردم حرف های مختلف بشنوم هدف من واقعا دعوت بیان منو می‌خوام بگم که من غلبه می‌کنم آره ما نمی‌ترسیم از اینکه کسی بیاد استدلال بکنه ترس نداری کسی که واقعا با میترسه به گفتگو کنه باور نداره که کتابش باور نداره اگه باور داشته باشه حاضر باشه گفتگو کنه من واقعا باور دارم به همین خاطر حاضرم هر گفتگوی شرکت کنم.