جلسه سوم : خودشناسی و نفس اماره

فایل صوتی

متن زیر برگردان فایل فوق توسط هوش مصنوعی و بدون ویرایش، حاوی اشکالات زیادی است.

سلام علیکم و رحمة الله

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

ما یک عنوان کلی داشت بحثمون نظام باورهای قرآن برهانی که این جلسه سوممون هست و در دو جلسه دو جلسه قبل درباره این بحث کردیم که اولاً نخستین سوالی که انسان باید بهش پاسخ بده چی هست و بعد در جلسه بعد صحبت از عقل کردیم خرد که انسان اولین تفاوت که بین خودش و حیوان میفهمه خرد هست و اونکه خردمند هست یه مقداری بحث کرد جوری میخوایم یه بحث دیگری را هم بهش ربط بدیم گاهی با استفاده از آیات و اینها برخی میگن که انسان چهار تا نفس داره یکی نفس ناطقه غم و خرد یکی نفس اماره که دستور به بدی و اینها میده در وجود ما هست یکی نفس مطمئنه بله النفس المطمئنه بالاترین جایی که انسان و یکی نفس لوامه که گاهی میگن همون وجدان که گویا ملامت می‌کنه انسان را که چرا این ظلم را کردی چرا این خطا را کردی خوب ما تقریبا میتونیم بگیم که اون بحث جلسه قبمون بحث ناطقه اولین چیزی که انسان تفاوت بین خودش و حیوان را می‌فهمه نطق عقل خرد و بر این پایه باید همه چیز را یعنی تفاوت انسان با حیوان خردش هست و هر چی که دیگه بعد از این میاد بر روی خرد استوار میشه خرد شالوده است خرد مثلاً زیر بنا هرچی بعدش میاد اگر به انسان میگن تو مکلفی چون خردمندی تو باید اخلاقی زندگی کنی چون خردمندی چون خرد حیوان نه لازم نیست اصلا نمیشه حیوان رو گفت که خوش اخلاقه یا بد اخلاق معنی که بگیم مثلاً این قاطر خوش اخلاقه یا بد اخلاقه قاطر نه خوش اخلاقه نه بد اخلاق ها تقریبا یه جور چیزی ملکه ملکه نداره پس کنید اینجوری بگیم یه الاغ باسواد یا بی‌سواده اصلاً زمینه باسواد بی‌سواد اشتباست که بپرسی هیچ الاغی نمی‌تونه سواددار باشه تفاوت ما با حیوان همون عقلانیت ما هست ما دو تا بعد داریم یک بعد ماورایی داریم روح الهی است که در ما دمیده شده که اون مهم‌ترین مشخصه‌اش خرد البته فطرت هم هست ببین ما در واقع یه فطرت داریم یه خرد داریم این فطرت مال بعد انسانی ماست یک غرایز داریم اون مال انسانیمونه یک غرایز داریم مال بعد حیوانی‌مون هست غریزه مال بوده حیوانیمونه خوب حالا تو این بعد حیوانی مون یک یه چیزی یه نفت داریم که دائما داره میگه که اون بعد انسانی را رها بکن بیا برو سراغ بعد بچسبه بعد بچسپ به شهوات اینا را اصل قرار بده نه اونا را یک بخش بخش حیوانی ما ما را می‌کشونه طرف غرایز که اینو بهش میگیم نفس نفس اماره مقصود نفس حیوانی ماست بعد حیوانات دو بعدی هستیم نفس عماره بهش میگیم جنسی رو بر نمیدونه عیسی پسر مریم من همسر اختیار نکردن به کسی ربطی معذرت نه نه نه نه نه حیوانی هست حیوان تولید مثل غیر از حیوان که چیزی تولید مثل نمیکنه که منتها بد نیست شما میگی نه قرآن بد ندونسته خوردنم مال بعد حیوانی ماست ولی میگه بد دونسته بقیه شهوات چی هم که ما داریم مال بود حیوونه ولی بد نیست که بعد اونجاست که بعد حیوانی ما اصل بشه و حاکم بشه بر بعد انسانی او بده وگرنه خودش خود به خود خوبه در حد اعتدال اگر بعد انسانی‌مون حاکم بشود حیوانی مون ولی بعد حیوانی را کنترل ولی باشه خیلی هم خوبه حتماً باید باشه رها بشود رها شهوت اگر رها بشود از تحت کنترل خرد اگر رها بشود چیز اونی که رئیس بعد حیوانی ما که ما را به طرف حیوانات می‌کشه و در واقع به ما میگه که شهوات را اصل قرار بده این در نه شهوات ارضا شهوات را ارضا کن من نیاز دارم خوردن آشامیدن امثاله ولی این رها آزاد باشه میشه نفس عماره خب پس ما یه نفس در مقابل خرد که مثلاً خوبا از بد به اصطلاح نشون میده جاده رو راه را از چراغ چراغه و نشون میده نفس لوامه که سرزنش میکنه که چرا بدی کردی و در مقابل نفس مطمئنه که مخصوص تا مربوط به بعد انسانی ما هست ولی یک چیزی هم داریم نفس به اصطلاح عماره که مربوط به بعد حیوانی ما حالا اینجا بحث سر اینه که اگر ما نفس ناطقه را حاکم بکنیم بر مملکت وجودمون ما میشیم انسان خوبه درست حسابی و اگر نفس عماره را حاکم بکنیم بر نفس ناطقه برعکس حیوانیت اونا دهنه می‌بندیم به حیوان چی ولی اینو میگیم دست خرد می‌گیم بکش و کنترلش کن این کارو میکنیم میشه مرکب یه وقت کنترل یعنی خرد را نفس ناطقه را در اختیار نفس حیوانیت قرار میدیم قاطر چموش هرجا می‌خواد بره عقلم سوارشه ولی هرجا میخواد بره مثلا یا او سوار عقل برعکس شده اون سوار عقل شده می‌خواد بره با او میبره هر جا بخواد بره اونور قعر دیگه ما بستگی انسان باشه باید بد انسانیش را حاکم کنه بر بعد حیوانیش نبود حیوانش از بین ببره ها کنترل کنه تحت کنترل خرد در بیاره نه همه چی مثلاً از هر راهی می‌خواد به دست بیاره بخوره از هر راهی شهوترانی کنه از هر راه نه نه اینو باید بیاره تحت کنترل خرد و همواره در مقابل حالا بیشتر اینه چون هویت انسان به ناطقه انسانه ولی خوب چرا نفس لوامه هم سرزنش میکنه که چرا بدی کردی اوناش سه تاشو گفتم انسانیه اون سه تا یکیش سوال مطرح کنم ایجاد کنم شما هرچی دلتون خواست نتیجه بگیرید چرا مثلا پیامبر ضد قرآن است زده چرا قرآن ضد خودش حرف زده می‌خوام پنج شش تا اشکال جدی بکنم و شما جواب بدید من اصلا جواب نمیدم اشکال اولم اینه که پیامبر می‌فرماد اعداد نفس کلتی بین جنبل دشمن‌ترین دشمن تو نفس که بین این دو تا پهلوته یعنی درون خودته آره دیگه دشمن‌ترین دشمن این چه جوری جمع میکنه با چندین آیه قرآن که می‌فرماید شیطان لکم عدو مبین شیطان دشمن آشکار شماست چرا پیامبر فرموده دشمن‌ترین دشمن تو نفس خودته در حالی که قرآن فرمود دشمن اصلی تو شیطان ناسازگار درسته حداقل با غول رایج با غول رای که مشهور این دوتا ناسازگاره دیگه این اشکال اول نمیگم ناسازگاره من میگم منم همین شاید جواب جواب ندارم براش من میگم سوال می‌خوام بکنم که شما فکر بکنید نه نه نمیخوام جواب بدم می‌خوام همون نتیجه‌ای که شما رسیدید می‌خوام خودت بررسی کنید چرا تو قرآن دشمن‌ترین دشمن انسان شیطانه که ما میگیم یه موجود بیرونیه ولی تو سخن پیامبر دشمن ترین دشمن ما نفس ماست که درون ماست حالا اصلا جواب نده تو ذهنش هرکسی جواب جواب هر کسی در ذهن خودش خیلی خوبه که نتیجه سوال ایجاد کنم من نمیخوام آدما را کاری کنیم که خودشون به نتیجه برسند روش بهتری هست این یه اشکالی که مطرح کرد اشکال دوم بدتر پیامبر میگین نفرمود که وقتی مسلمونا از جهاد اومده بودند گفت که این جهادی که کردید جهاد اکبر بود در اصغر ولی حالا بر شما باد اکبر بزرگ‌ترین جهاد اکبر گفتن چیه جهاد با نفس پس پیامبر فرمود ما دوتا جهاد داریم یکی دشمن ظاهری که حمله کرده به کشورمون جهاد با یکی نفس چرا پیامبر نبود جهاد با کی میکنن با دشمن یکی دشمن ظاهری صدام که حمله کرده به کشور ما یه دشمن یه دشمنم پیامبر گفت نفستونه که درونتون هست در حالی که یه دشمن بزرگ دیگرم ما داریم طبق قرآن و اون کیه شیطان میگفت سه تا جهاد داریم یکی جهاد با او دشمنی جهاد اصغر یکی جهاد با نفس که درونیه که جاده اکبربره بالاخره یه جهاد متوسط هم اکبر بالاتر بالاتر یعنی بزرگتر درسته خوب یهدیگری هم داشته باشیم بزرگتر اشغال دوممه می‌خوام دوستان حل بکنن درسته تو ذهن جواب نده اصلا خودش میخوام جوری بحث پیش ببرم که ببینم هر کسی برای خودش چه نتیجه ای میگیره شما به عنوان یه مسلمان نمیتونی بگی پیامبر حرفی زده که با قرآن سازگار نیست این رو در هر حرف پیامبر مشهور نیست که یه جا و یکمی و یه گوشه‌ای رو نشنیدم و همه کس شنیده و خیلی مشهور یکی دشمن‌ترین دشمن نفس که تو آدمیه تعبیر می‌کنه که درونته در حالی که قرآن مکرره من یه نگاهی کردم دیدم حداقل هفت هشت ده بار عدو و مبین دشمن آشکارتون شیطانانه زائر خب دومیش هم این بود اشکالم که جهاد را پیامبر فرمود دو جوره یک جهاد اصغر با دشمن خارجی که حمله کرده یکی جهاد اکبر با نفس اگه بناست جهاد با دشمن صورت بگیره شیطان که دشمنه دشمن مبین چرا پیامبر یه نوع دیگه هم نگفت تو ذهنتون اینا رو جواب اشکال سومم اینکه خود قرآن یه جا میگه که شیطان تو خود قرآن نفس امارت باسو نفسی که عمار صیغه مبالغه است آمر یعنی دستور دهنده عمار یعنی خیلی دستور زیاد دستور میده این دوتا رو چجوری جمع می‌کنید بالاخره کدوم شیطان ما را گمراه می‌کنه یا نفس ما را گمراه میکنه هر دو رو هم با تاکید گفتهم اجمعین همه رو من گمراه می‌کنم قسم خورده عزته بله خود خداوند می‌فرماید که جای دیگر باشه خدا بگه یا پیغمبر بگه خدا بگه یا پیغمبر بگه فرقی نمیکنه خدا گفته که نه این جور نگیم خود خدا از قول شیطان یه بار نقل کرده که خدا از قول حضرت یوسف نقل کرده که نه نفس درست شد ولی خدا را تایید کرده که خدایا اشکال چهارم قرآن در یک آیه یا چند آیه که می‌فرماد لا تعبد الشیطان شیطان نپرستید اولا شیطان میپرسته شیطانو کی می‌پرسته قسم برای شیطان نماز میخونه یه چیز دیگری من یه بحث دیگری داره انشالله تو اون بحث مناظره مون بهش میپردازیم یکی از انواع توحید توحید در ساعت یکی از انواع توحید توحید در اطاعت یعنی اطاعت مخصوص خداست چون حقیقت محضه تو حقیقت محض اطاعت محصول خداست خوب حالا اون وقت کسی که داره از شیطان تبعیت میکنه در مقابل توحیدش خدشه‌دار شده است داریم جای دیگرما مثلا اونجا آیه دیگه داریم که احبار من دون الله عالمان خودشونم مثلا یهودی ها رب گرفتن در کنار خدا می‌پرسن کی ما پرستیدیم میگه نه اطا پرستش اطاعت بی چون این روایت بازم داریما هرکس اطاعت بکنه هر کس گوش بده گوش بده یعنی بشنوه و آخه اصطلاحی داریم این بچه حرف شنو نیست بچه حرف شنو نیست یعنی چه یعنی نمیشنوه نه نه هر کس گوش بده به یک شنونده روایت داریم لقد ابده یعنی پرستش گوش بده یعنی چشم و گوش بسته حرفشو بپذیره یعنی چشم و گوش بسته خوب یک جا چند جا قرآن می‌فرماید که لا تع شیطان چند جا قرآن می‌فرماید من تخذ الا هوا کسی که هوای نفس خودش را معبود خودش بگیره کدومش اولا چی نفس خود هوای نفس خودشان معبود خودش قرار میده کی قرار میده این از اون طرف کی شیطان را معبود خودش قرار میده هر دوش هر دوش یعنی اطاعت کردن یعنی خود را سپردن خود را به شیطان سپردند خود را به نفس و هوای نفس سپردن چرا یه جا قرآن مسئله چندم چهارم مسئله پنجم قرآن مجید مکرر در مکرر می‌فرماید که ان الله علی ذات صدور انه علیم به ذات صدور خدا درون دلها را می‌داند خدا میگه هی میگه منم درون دلارو می‌دونم چرا انقدر خودت تعریف می‌کنی دشمن تو هم که شیطونه چون تا تو قلب همه آدما را ندونه چه خبره چه جوری به اصطلاح وسوسه شان میکنه اگه ندونه من چی تو قلبم چه میگذره چه جوری میاد دخالت میکنه ها تو یه جا از خودت تعریف کردی اونم مکرر گفتی علی فهمیدم قرار باشه که صدها هزار نفر داریم که علی وارد چیزی که تو خودت تعریف ازش کردی دشمنت را هم همین علمو بهش دادی یه شیطانه تو از خودت تعریف می‌کنی همه انسان ها نه همه انسان‌های زمین همه انسان های روی نمیدونیم تعدادش چنده در آن واحد تو قلب همه داشته تمام اون علمی که علیمون بضات صدور کامل به شیطانم دادی چرا اشغال چندم مگه نمیگه همه را گمراه می کنند کسی که نمیدونه نه نه میدونم نگرفتم فرمایش شما رو گرفتم فرمایش قرآن مال دنیا بله ببینید کجای منو وسوسه میکنه شیطان کجا را وسوسه میکنه نه نفست کجاته کجاته درون جنبه جنبل می‌دونه چه خبر می‌دونه من چه تصمیمی گرفت عجیبه یک کسی خودش تصمیم داره نماز نخونه شیطان میاد بهش نماز نخوند به کسی میاد بگه نماز نه خوب که تصمیم داره نماز بخونه دیگه پس می‌دونه که این میخواد نماز بخونه که بهش میگن نماز نخونه نه این هم یک مسئله شیطان اگر بخواد منو وسوسه کنه باید از در من اطلاع داشته باشه بدون من چه تصمیمی دارم که بیاد ضدشه بگه اثر داره اینکه اگه نه آگاه نباشه که نمیشه که این هم نمیدونم اشغاله پنجم و اما اشکال ششم هم اینه که ما تولو فسمه وجه الله یعنی چی صورت خلاصه هر جا نگاه کنی ذات ذات خدا همه جا حضور داره وجه نه وچ می‌دونم عکس کنم که کل من علیها و خدا حفظ من قرآن ولی خط که شرکت می‌کنم این یکی ناخواسته حساب شده کمک تحمیلی توفیق اجباری خوب باشه هزار بار هزار بار عرض کنم خدمتتون که کل من علیها فان و یبقا وجه ربک ذوالجلال و اکرام همه چیز فانی می‌شود روی پروردگار ذات پروردگار آیه بخونم نشون بدم من اصل لله هر کس تصویری بکنه رو شا به خدا یعنی چه تسلیم روح را تسلیم کنه یعنی چی یعنی همه وجودشو تسلیم خدا بکنه یعنی ذاتشه عرض کنم خدمتتون که نما تولد هر جا نگاه کنی اونجا ذات الهی همه جا هست جهان پر است از او شعری از جهان آره جهان پر از خداست دیگه همه جا خدا هست همه جا هست شیطان چی شیطان چی تعریف نکن رفتی بالا منبر نمی‌ذاره آقای لنترانی حرفشو بزنه وجه الله هرجا ببینیش ذات خدا حضور داره شیطان حضور شما علاقه مندی به حضرت یوسف و انصار الشیطان ذکر و ربه شیطان یاد خدا را از ذهنش برد اون وقت خدا از حضرت یوسف۷ سال تو زندان بمونه ای خدا تو اینقدر قدرت داری به شیطان که می‌تواند از یاد حضرت عیسی ببرد حضرت از یاد پیامبر اولوالعزمه اولوالعزم یوسف معذرت معذرت پیامبر از یاد پیامبرت ببره ۷ سال زندان تو قدرت خودت دادی به شیطان که از یادش ببره شیطان میتونه از یادش ببرد یوسفو مجازات می‌کنیم یوسف چه تقصیری داشت شیطان از یادش بود مسلح کردی و تو مسلطش کردی مقصری خودت مقصری که این شیطان را می فرماید چی میخوام عرض بکنم چرا یوسف باید ۷ سال زندان بمونه اگر شیطان این قدرت را داره که از یاد حضرت یوسف ببره میتونم از یاد من ببره درسته اون وقت منم مجازات بشم به خاطر کاری که مقصر خدا مقصره خودت مقصری که این قدرت را بهش دادیم اینم اشکال هفتم گفتم چند تا اشکال اینقدر دیگه زرنگ شدن آخوند ساده بی تجربه این یک مسئله یه سوال دیگه شیطان چرا حالا شما بنویسید هشتمی تا حالا شیطان یه موجود بیرونی بود درسته ولی شیاطین انسول این دیگه چه جوریه شرایط شیاطین چرا جمع شد و از اون گذشته چرا شیاطین جن و انس انسان و اجنه این دوتا را من چیکارش کنم شما تو برخی از آیات میگه که شیطان عدوه ولی یه جا میگه شیاطین جن و جاهای متعد میگه شیاطین اینم اشکال هشتم اما میرن سراغ اشغال برای اینکه تعداد نگفتن آره شیطان میگه منو از چی خلق کردی آتش آتش از جنس چیه خوب باشه از جنس عالم ماده ماده است درسته خاک خلق کردی شیطان را اگر از آتش خلق کردی چرا من نمیبینم ماده است نباید یه چیز نامرئی باشه اینم مسئله بعدی معذرت می‌خوام شما را به نتیجه برسونم الان تو ذهن مردم که اون خانم به اونجا چند روز پیش اون کرد و قرار شد که من بحثی بکنم در این باره و بگم چرا نظرم با معروف متفاوت بگم چرا اون چیزی که تو ذهن توست من قبول ندارم اینو برسم ولی دارم کاری میکنم که شما خودت برسی به نتیجه این اندازه اشکالی که تا الان تو ذهنم آمد و بالاخره اشکال را چگونه جواب میدیم شیطان که شما تا الان گفتی که یه موجودیه که دیده نمیشه شیاطین انسان های شیطان یه جای دیگه آیه یادتون سوره بقره آیه ۱۰۲ اف زده طولانی باشه عرض کنم که ما تتلو تتلو الشیاطین علی ملک سلیمان اون چیزهایی که شیاطین علیه نظام حضرت سلیمان بود حکومت حضرت سلیمان علیه او میگفتن یهودیا اطاعت کردند از اون حرفایی که شیاطین علیه حکومت حضرت سلیمان میگفتند شیاطین چیه شیاطینی که علیه حکومت حضرت سلیمان سازی می‌کند و یهودی‌های اطاعت کردن آدما میان میگن علیه چی میریم سراغ یه آیه اول سوره بقره میگه که بله میگن ایمان آوردیم وقتی با شمار روبرو میشن و اذا خللی شیاطین قالوا شیاطینشون خلوت میکنن یعنی چه باباشون میگن ما با شماییم منافقین این کارو می‌کردن اگه میشه با شیاطین خلوت بکنی چرا ما نمیتونیم خوب من به من چه مربوط من نمیتونم من نمیتونم من هیچ وقت با شیطان خلوت نکردم که شما خودت عرض کنم خدمتتون که چند تا شیاطین انسان انسان خیلی جاها خیلی جاها شیاطین انسان من سه تاشو الان گفتم ولی بازم هستم بقیه بعضی جاهاش هم حالا یه چیز دیگه شیطان از چه جنسی شیطان پس جین از چی ساخته شده شیطان از آتش ساخته شده دیگه آتشم که ماده است پس جن باید جنس از جنس ماده اولیه ما خاک ماده اولیه او آتشه اگه ماده است چرا با یکیش تماس نداشتیم نمی‌بینیم حالا گرمای انرژی من خواستم بزنم و بگم متوجه نشدم آتش که انرژی نیست ما گرما انرژی بالاخره فیزیک و شیمی و این چیزا خوندیم تو دبیرستان فعلا آتشه دیگه از آتش ساخته شد انسان فردا نمیبینیمش ولی هیچ کس هم ندیده خب این دیگه نمیتونست جنس زمین به هر حال جن چیه که شیطان هم جزشه که از زمین خلق شده زمین خلق شده دیگه برای پنهان جن یعنی چی پنهان ناپیدا که پیدا نیست یه چیز ضعیف دیگری روایت استناد کردی ضعیف و قویش ندارم چون تو بحث من شما حق دارید به اشکال بکنید که چرا رفتی سراغ روایت قرآنی برهانی من می‌خوام تقریب به ذهن یعنی چه که تو روایت داریم از ظرفی که ترک داره غذا نخورید چون تو ترک شیطون جن خونه میکنه یعنی چی جن تو ترک ضعف خونه میکنه حق داره یک کسی بگه مقصود از جن میکروبه حق داره یک بهترین مکان برای تولید میکروبه دیگه معلومه دیگه لازم باید بگم که به علت اینکه گفت مکروه بخاطر اینکه رشد میک وقتی گفت محصولش احتمالاً میکروب بود اینا رو میگم برای اینکه شیطان یه جای موجود خارجی انسان‌ها شیطان شدن یه جا جنم شیطان شده جن از جنس جن شیطان از آتش خلق شده جنم است آتش پس زمینیه پس باید دیده بشن پس موجود اینگونه است شیطان جن یه چیزیه که میگه تو ظرف اینجور جایی هست در مجموع ببینم به چه نتیجه شما میرسه آخر مقصودم این بود جننا گفتم یعنی چه کلمه اش یه چیزی که پنهانه تو ترک ظرف چیه میکروب که دیده نمیشه دیگه دیده نمیشه ولی مصداق آورده یه انسانی رو گفته یه جا گفته شیاطین الجن والانس من می‌خوام بگم مجموع این ۱۰ ۱۲ تا گیرم یکیش را آقای مترو هم نمی‌رسه الان قبول نکنه ها منم نفرینش می‌کنم نه نه باشه نه آقا میخواستم شما به این نتیجه برسید من که اصلا نتیجه نگرفتم که من می‌خوام بگم کسی که توانست همه این اشکالات منو جواب بده باید چه نتیجه‌ای بگیرد جواب بده اصلا یه چیز انسانی که شیطانه کیه چطوری میشه انسان شیطان میشه انسانی که شیطان یه جوری دیگه از اونور نگاش کن همون نقطه‌ای که شما گفتین نفس عماره رو نگفتیم که عمارت بسو انسانی که نفس عماره‌شو حاکم کرده باشه بر نفس ناطقش ها حاکم شد کی رفت سماره اگر کسی گفت مقصود از شیطان نفس عماره است پس کسی که نفس عمارش را غالب خواستم این را عرض بکنم اگر کسی گفت مقصود از نفس ناطقه مقصود از نفس اماما یه چیز دیگه تجربی را هم اضافه بکنم یعنی چه کسی داره از بیرون منو وسوسه میکنه نفسم وسوسم میکنه خوب خوب میفهمم میفهمم که داره میگه مثلا برو سراغ شهوت برو سراغ چی برو این که میفهمیم همه مون میفهمیم درسته لازم نیست سراغ آقای لنکرانی بریم همه میفهمن درست اما اینکه یه چیزی بیرون من داره منو وسوسه میکنه من مواظبش باشم کدوم طرفا من نگاه کنم مواظب باشم چیه نفسمو میفهمم میبینم مشاهده نفسم یعنی او وقت صحنه شهوت آلود چی میشه میکشه که من هیچ شناختی نسبت بهش ندارم چرا اینا میگن برای اینکه چرا یک کسی من مگه نمیگی دشمن منه دشمنی که من نمیبینمش دشمنی که دردش نمی‌کنم دشمن من چه جوری باهاش مقابله کنم نفسمو می‌فهمم چه باید مهارش کنم ولی اونم من باید چه جوری مهارش بکنم مسئله مجموعه اینها را و چیزهای دیگری را در نظر اولاً شیطان یعنی نفسماره همون نفس ولی برای فهم آدما راحت تر بفهمن به این صورت بیان شده یه چیزی بیرون ما نیست که ما را وسوسه بکنه از بیرون هم از بیرون ما خودمون دشمن‌ترین دشمن دشمنت کیه نه کسی بیرون از تو خودتی خودتی که درون خودت فقط اینا به صورت تمثیلی به این شکل بیان کرده که یه موجودی بیرون از ما هست که ما را دارد حالا اون جنبه‌ای که گفتم ذات صدور نفس من که درون خودمه میدونه که نفس شما هم درون خودته میدونم هر کسی نفس خودش درون خودش می‌دونه پس این عشق نداره این مشکل که همون شیطان جهاد اکبر همه جا همه جا نیست درون همه انسان ها است نزد همه انسان حالا من یه چیز دیگری بگم برای اینکه تقریب به ذهن بشه شیطانو بیشتر موجوده ببخشید عرض کنم که اینا نداریم روایت که فرشته‌هایم همراه آدم هستند که برخلاف شیطان آدم به خوبی دعوت میکند یعنی چی فرشته بیرون نیست درونته همونجوری که یه چیزی هست که به سوی بدی میکشه یه کسی هم هست که نفس لوامه میگه چرا این کارو کردی نفس مطمئنه است نفس خوبی بر بدی تو انسان غلبه داره ها اینجوری که حالا اینجوری بگم شیطان کان ضعیف نیست کاری ازش نمیاد اینو چیکار کنیم یعنی جوری تو را خلق کردی خیلی ضایع نباشی این خیلی خیلی ضایع نباشی اون عادی عادی آدم عادی باشی اهل فوتبالی ۳ به یک اگه بشه یه دروازه‌بان سه نفر مهاجم اگه گل نزنن خیلی ها باید بیرون اگه صحنه سه به یک رو نشه گل کنیم عرض کنم خدمتتون این خواستم برای حالا اینجوری حالا نگاه بکنیم این طرفش نه کید شیطانی کان ضعیفا خضولات هم داریم شیطان بزرگش نکنید قدرتمندش نکن رستم نسس جایی که رستم از اولش بشی چموشم است ولی مرکب خوبیه مرتب خوبیه می‌برتت نفس ناطقه دهنش را قشنگ به منزل اگر اونا را داشت حالا بریم ماجرای حضرت یوسف این یکی موند من دارم اگر کدام فرشته هایم داریم که نفس لوامت آره فرشته هایی که همراه آدمن فرشته هایی که همراه آدم اند ولی یه سوال یه سوال انسانی که نفس عمارش حاکم بشود بر انسانیتش فقط میاد بدی می‌شود شیطان شیطان مغز تازه از شیطان پدر جد شیطان قدرت نداره چرا قوای دیگر در خدمت قرار گرفتن خیلی قدرتمنده پس شیطان می‌تونه خیلی قدرتمند بشه اگر عقل در خدمت شهید نفس عماره قرار بگیره این میشه پس هم شیطان قوی باشه دشمن باشه میتونه میتونم ضعیف باشه دست خودته ضعیفش بکن بزار رهاش بکن تا قدرتمند بشه دست خودته پس قضیه اون فرشته ها نفس خدا آدمیست که داره آدم به خوبی در حضرت نفسش شیطان خدا را از یادش بود نفسش بود یعنی هوای نفسش بهش گفت به این آدم تکیه کن به جای اینکه به خدا تکیه بکنه شیطان نبود نفسش باعث شد که این توجهش بره سراغ قوای یعنی یه لحظه نفسش بهش گفت به این قدرت‌های دنیایی چنگ تو مشکلت حل بشه به جای اینکه به اون قدرت اصلی چنگ بزنیم به جای اینکه به اون قدرت اصلی متوسل بشی که مشکلت حل بکنه ببین کی قدرت داره ببین چی شوقت داره ببین که چی داره کی میگه همه اینا رو کی میگه آقا مشکل حل بشه برو جلو فلان صاحب قدرت کرنش کن برو کرنش کن جلوش یا صاحب مکنت مال مقام هرچی این چی میگه برو جلوش کرنش بکن تا مشکلت حل بشه در حالی که آدم برای انسان از اول تو را دارم میگم که اون حرفو زد کنار که پیامبران را یک کارش بکنی که از اول دیگه اینجوری راجع بهش بگی که محال است که هیچی پاش بلغزه بهتر قرآن میفهمیا اون آیاتی که میگه که راجع به غفر ما خداوند بخشید ماتخر معتقد درست کن مجبوری که این معنی وارونه اش بکنیم مجبوریم پیغمبر انسان مثل ما که نمیتونی کاریش بکنی میگه ای پیامبر از این به بعد حق نداری دیگه ازدواج کنیم حتی اگر از یه زن خوشت بیاد قیافش قشنگه حق نداره دیگه ازدواج ور میریم اتفاقاً خوبه که بوده چون میتونه الگوی من باشه نمیتونم اسوه من باشه واقعا من ببینید مسئله چون میگم تکراریه میدونم همین جا گفتم یادمه گفتم ولی تکراری میگم من تو جوانیم شاید دهه ۶۰ بود پای درس مرحوم آیت الله فاضل لنکرانی نشسته بودم یک کسی که لباس این آقایون که درس خارج میدن خوششون میاد که اینایی که با دستشون میاد همه ملبس باشن یعنی همه لباس شخصی دوست ندارن یه آقایی شخصی لباس شخصی داشت دو صف جلوتر از من نشسته بود شلوغ بود جلسات جلسات درس خارج یکی از یکی ازش والاته حوزه اینه که زورمون نمیرسه که حالی کنیم که اینجور نباید باشه بالاترین سطح دکتری مثلا یه استاد باید سه تا شاگرد قبل از انقلاب یه رشته دکتری یه شاگرد برای رشته می‌گرفتند با استاد دیگه تمام انرژی را موفق میکرد ولی ۲۰۰۰ نفر پای درس منبر شما این عنبره این کلاس درس عالی نیست اصلا اشتباهه روش و به همین خاطر کسانی که میرن رشته پزشکی چند درصدشون پزشک میشن چند درصدشون پزشک میشن ۹۰ کسانی که میان حوزه درس بخونن چند درصدشون مجتهد میشن مواد غلطه عمرها که تلف شد برای چیه اشتباهه شما باید عرض کنم خدمتتون که شما باید روش ولش کن حاشیه رفتم و من چون گاهی دارم یک کارهای هم انجام میدن به صورت مصاحبه که اشکالات حوزه و دانشگاه هر دو جا بودم یک سلسله مصاحبه‌ای سه تا شمارش انجام دادم شماره اولش من الان حرفای جدیدم را ببینه باید بره تو یوتیوب اونجا کانال دارم مصاحبه‌ها و مناظره‌ها و این‌ها اونجا الان گذاشته میشه اون مصاحبه‌ها رو دارم یکی سلسله مصاحبه عنوانش اینه راه رفته کسی از من می‌پرسه در مورد این چیزایی که خودم دیدم از بچگی تا الان شماره سه شماره ثبت شده شماره حوزه دانشگاه مشکلات چی دیدی اینا رو داده عرض کنم خدمت فاضل لنکرانی من نشسته یه آقایی که دو صف جلوتر از من بود یه اشکالی کرد آقای فاضل یه سوالی پرسید یک دفعه دیدم آقای فاضل برافروخته شد بنا کرد داد بزنه چی گفته هر کسی میاد درس خارج چرا اومدی چرا یه لحظه من اومدم که اخلاق یاد بگیرم من چه میدونم این بنده خدا چی گفت ولی هرچی تو جمع ۲۰۰۰ نفری اینقدر ضایعش کنید خیلی اشکال به نظرم رسید میخواستم اینقدر فشار اومد که بلند شم بیام بیرون خیلی ناراحت شدم عرض کنم خدمتتون که روز چهارشنبه ها معمولا آخر درس طلبه‌ها به استاد میدن یه حدیث اخلاقی بخون چهارشنبه روز آخر پنجشنبه آخر درس یکی جلو گفت استاد یک حدیث سخت تحمل کرد آیت الله فاضلو گفت من حدیث اخلاقی بخونم میگین نمیبینید اخلاق من چقدر مزخرفه میگی ندیدید سر این خدا چی آوردم من چقدر ضایعم من چقدر خرابم تازه شما یک ساعت پیش منید اون بدبختایی که ۲۴ ساعت منو تحمل می‌کنن چی میگن من نمی‌دونم با خودم چه کار کنم منیه لحظه تو ذهنم اومد که این میتونه این خوب بود خوب جلسه ای بود این می‌تونه من اینجوریم من اینجوریم می‌لرزم هنر اینه که اونجایی که لغزیدی جبرانش بکنی اگر لغزه هممون خشمگین میشیم از دستمون در میره یه کارهایی میکنیم ولی او که بعد از اینکه خشمش حداقل فرو نشست انصافاً جبران انصافاً جبران کرد اینقدر حمله کرد به خودش چه جوری جبران بکنم بهترین درس زندگیم همین اشتباه کردم که میخواستم برم بیرون اشتباه کردم مواد می‌نشستم تا آخر خوب شد نشستم و تا آخر درس را دیدم من نمیدونم این صدای من را احتمال داره خاطره من را تقسیم بر پسر آقای نقل بکنه پسر آیت الله شایدم ندونه که یه همچین چیزی من دارم شاید ندونید ولی حرفم اینه ببینید من اون روز تو ذهنم اومد یه الگوی من میتونه باشه چون من اینجوریی‌ام لغزش داریم مهم اینه که آقا پیامبر لغزش داره از کوه پایین اومده بدون پرس و جو ریش برادرت چسبیده هرچه التماس میکنه من تقصیر نداشتم کادو یقتلون کثیف بود منو بکشن من تازه ترسیدم که تو بعدا بیای بگی تفرقه انداختی من به خدا مقصرم اون چسبیده روش خب کارشو اشتباست دیگه بدون پرس و شروع چسب ماجرای دیگه حضرت داوود نشسته حضرت داوود نشسته توی تورات نقل شده که با قرآن تفاوت داره آقای توجه در تورات اومده چه حضرت داوود رفت بالا پشت بوم نمیدونم برای دفتر بازی رفت بالا پشت بوم نگاه کرد اون همسا زن خبر داد که آقا کار خراب گفت شوهرش کیه گفتن یه اوریاییه که داره تو جبهه می‌جنگه وقتی آورد بهش گفت که برو امشب خونت و شمس برو ماستمالی کنه بعد وقتی در صبح در قصر را باز کردن دیدن اوریاب دم در نشسته چرا نرفتی خونت گفت چگونه برم خونه پیش زن ها در حالی که برادرانم زیر شمشیر دشمنن داوود یه نامه نوشت بهش داد گفت برو فرمانده وقتشه که شهید بشه شهید بشه بفرستیم جلو جلو شهید بشه تو توپ های بعدی تورات ۵ تا کتاب اول قدیمه کل عهد قدیم ۳۹ تا کتاب کتابای بعدی بعد طرف شهید شد و با همسرشم ازدواج کرد و بچه شد مال حضرت داوود دوتا فرشته یه فرشته به صورت انسان میاد پیش حضرت داوود و میگه که برادر من ۹۹ تا گوسفند من یک گوسفند دارم این برادر من میخواد یه گوسفند من را هم بگیره که درست بشه ستارش حضرت داوود عصبانی شد گفت پدرشو در میارم چه آدم ظالمیه چرا اینجوری خودتی حرمسرا داشتی چیکار داشتی با زن همسایه خودتو دارم میگم خودت این کارو برادرم چیه نه خودتو دارم میگم این چه کاری بود که کردی چقدر همسر داشتی دارم عهد قدیم نه تربت عهد قدیم عهد قدیم یعنی قسمت‌های مثلاً یه کتاب‌هایی داریم به نام کتاب پادشاهان دوتا کتاب کتاب اول پادشاهان دوم پادشاهان اونجا اومده عرض کنم خدمتتون که این ماجرای تورات ماجرای عهد قدیم تو قرآن یه جور دیگری اومده تو عهد قدیمه ان هذا القرآنی بنی اسرائیل اکثر الذی هم فیه یختلفون گفتم که این قرآن اکثر اون چیزایی که ناجوره اونجا درستشو بیان می‌کنه حالا می‌خوام روایت قرآش رو بگم روایت قرآن اینگونه اومده دوتا یکی اومد حضرت انسان به حضرت داوود گفتن که این برادرم ۱۰۰ تا ۹۹ تا گوسفند داره و یکی دارم خلاصه میخواد یکیشو بگیره و حضرت داوود میگه که چرا پدر چه میکنم پدرشو در میارم خیلی ظ یا داوود انا جعلناک خلیفتا فی الارض درسته فهم بین الناس به این دستور بهش داده بوده تو قرآن مردم به حق داوری به حق داوری یک دفعه حضرت داوود متوجه شد که آزمایش شده و عجله کرده تو قضاوت جرم حضرت داوود عجله در قضاوت بود چرا که دروغه گفته بیخود داره میخواد گوسفند تو را بگیره در حالی که نه نه اصلا ماجرا این نبوده که خدا بهش گفت بابا دروغ میگه این یه گوسفند مال اونه داره میخواد بکنه هیچی نداره اون صد تا داره هیچی نداره به این بهانه صحنه سازی کرده که یکی از بله برادرش بگیره باید دقیق داوری کنید اینکه یه نفر میگه من یکی و اون یکی ۹۹ تا باعث بشه که تو حکمت ظالمانه از به هر حال سخنم اینه که نه پیامبران اینجوری نگاه ساده ساده حکم خدا را درست دست مردم برسونند هیچ خطایی نمی‌کردند در رساندن حکم خدا زندگی شخصی شان لغزشن بود خیلی خیلی داشتن اینجوری نگاه کنیم اون وقت حضرت چی هم میشه ازتون درست میشه بنابراین اصلا تمام بلندگو آورد که آقای خیلی خوب گرفتم با تمام وجود عرض کنم خدمتتون که اگه بخوام نتیجه بگیرم شیطان نظر من یعنی نفسماره فرشته‌ای که دستور میده یعنی نفس لوامه نفس مطمئنه نفس چی بود امیدوارم که حداقل نمیخوام حرفامو بپذیرید ولی اینجوری فکر کنید که من ادله‌ای داشتم که به این باور رسیدم من نمی‌خوام بگم حرف من درسته ها فقط میخوام بگی بدونید میخواستم امشب اینو بگم همین بعضی شما می‌فرمایید تو ۵ دقیقه بگو پنج دقیقه چه جوری این همه ادله که گفتم بگم و زمینه سازی بکنم من نمی‌خوام کسی حرف منو بپ بدونید که به دلیل با این ادله به این نتیجه رسیدم که شیطان همون نفسماره است الکی اینجوری که دلم میخواد اینجوری بگم نه نه ادله متعدد محکمی دارم که منو به اینجا رسونده که بگم شیطان همون نفس امارت گاهی با تمثیل به صورت دیگری بیان شده بسیار عذر میخوام که خسته کردم متشکرم بفرمایید سلام علیکم از این زاه قول مشهور این شده که یه موجودی بیرون ما هست که وسوسه میکنه ما را من باور ندارم نیست بدونید که متن بارها گفتم من نمیگم خدا هست یا خدا نیستا من فقط اینو میگم من با این دلیل به این نتیجه رسیدم که خدا هست من دارم خودمو گزارش میدم کاری با شما ندارم من با این برهان به این نتیجه رسیدم خدا هست من خودمو فقط این قضیه هم راستا دیگه درون خودمو شما نمیتونید بگید دروغه مگر اینکه درون منو بدون من با این برهان به این نتیجه رسیدم که محمد پیامبر خداست من با این برهان به این نتیجه رسیدم که این کتابی که الان دست ماست این کتاب نمی‌تواند محصول زمینی باشد نمی‌تواند ساخته بشر باشد من خودمو دارم گزارش میدم که شنیدید الان امشب به تفسیر قشنگ تونستم بیان کنم که به این دلیل به ۱۱ تا دلیل مجبور شدم که اونجوری بفهمم که شیطان همون نفس عماره است نیامده که شیطان ۱ نه پیشونی را رو مبل گذاشتن تعظیم نفس عماره می گوید که مربوط به بعد حیوانی است در مقابل بعد انسانی ما تعظیم کن تسلیمش شویم بعد آسمانی زمینیه خوب برد حیوانی منو میگه تسلیم خضوع بکن در مقابل بعد ملکوتی اگر شد هی شیطان شد نفس اماره در مقابل کی نفس ناطقه نفس مطمئنه نفس لوامه که مربوط به بعد انسانی ماست بعد ملکه ماست خدا به این نفس اماره میگوید که او خیلی بالاتر از توست تو باید خضوع کنی سجده کنی یعنی تسلیمش بشی سرگرد آره دیگه همه این‌ها رو چی کردم میگه فساد کی فرشته‌ها که معلومه که مشکل نگرفتم جن معذرت می‌خوام چون جا افتاده بگم چون امشب مشکل پیدا می‌کنه شیاطین شیاطینس شیاطین انسان انسان‌هایی که نفس عماره‌شون غلبه کرده و بعد انسان یعنی چهشیطان موجودیه که وسوسه می‌کنه عمارت درسته این عمارتسو بعضی‌هاش آدما آدما که وسوسه میکنن گول میزنن چی میکنن گمراه میکنن آدما خیلی کار میکنن که نفسمارشون براشون غلبه کرده این یک طرف کننده هایم هست که ناپیداست اینش پیداست یه آدمه ولی اون چیزای دیگه اینقدر ظریفه که نمیبینی قدرت جاه اصلاً اینقدر مخفیه که متوجه نمیشی میگه آخر و ما یخرج من صدیقی آخرین صدیقین خیلی مهمن ها روایت میگه آخرین چیزی که از دل صدیقین خارج میشه حب مقام آخری آخرش یعنی فرزندو میکشه ها چشم فرزند در میاره برای مقام دوتا چشم کور میکنه برای سو زن این سوءظن به فرزندش پیدا کرده دو تا چشمش کور نادر حالا کوروش کبیر پادشاه پادشاه پادشاه آدم خوب خوب خوب که دنبالش نگردیم ولی کریم خان اگر بود اون زمان خوب بوده بله بله من این نکته ببین شیاطینس معلوم شیاطین جن یعنی وسوسه کننده هایی که شما نمیبینی اصلا نمیدونی از کجا میاد کاربردهای مختلفی وسوسه کننده‌ای که خیلی هم پیدا نبود تو چشم اینجوری تعبیر بکن اینجوری حالا نمیخوام بگم که اختلاف در رابطه با امام زمان اول بهاییت بگم بهائیت مدعی هست دین را دین چی بوده و چی شده که به وجود آمد آیا انگلیس به وجود آورد اینها را نمیدونم اینها باید بحث بکنم بهائیت چی میگن من ادیان را پدیدار شناسانه بحث می‌کنم من کار ندارم آیا واقعا انگلستان کسی بهایی‌ها میگن دوره رسالت حضرت محمد پیامبر خاتم نبود خاتم النبیین یعنی خاتم یعنی نگین انگشتر نگین درسته ختم میکردند نامه را پاش چی میکردن ولی خاتم دوتا ویژگی داره یکی یعنی ختم نامه را یکی اینکه قشنگه درخشنده یعنی خاتم نبینین یعنی بین انبیا همه بالاترینه آخرین آخرینش حسن علی آمد و پیامبر دنیای مدرنه مشکلات حقوق بشر و این چیزها را حل بکنه حرف دارم یهودی‌های امروز بهایی‌های امروز را میدن البته با همین حرف پیرو پیدا کردن یعنی اینجور نیست که موفق نبوده باشند جذاب نه ابداً یه دین جدید اشتباه است اگه کسی بگه فقه باب یک کسی بوده ولی چون فوری بعد از ۲۰ سال بعدش حسن علی اومده اون دیگه محو شده تبدیل شده به این پس بابا فرق میکنه دو نفرند چه چه فرقی عرض کنم خدمتتون که ببخشید برادرم میگفت که یه مسئولیتی داشتم دهه ۶۰ توی روستامون اون وقت گفت یه نفتکش نفت آورده بود بعد رفته بودیم نفت خالی کنیم نفت بهش گفتم کجایی هستی گفت نجف آبادی گفت که گفتم اسمت چیه حسین علی گفتم چرا همه نجف آبادی حسین گفت تو چند تا نجف آبادی میشناسی گفتم دوتا تو و آیت الله منتظری گفت تو با دوتا نتیجه شهر ۱۵۰ هزار نفره دو نفر می‌شناسی ببخشید جواب بدم سوال یکی بهاییت که گفتیم میگه پیامبر جدید ۱۲ امام را قبول دارند ولی میگن دوره هیچکس حق نداره حضرت محمد توهین کنه باید احترام ولی حضرت عیسی آمد یعنی من واسطه بین امام زمان هستم اصلا تاریخچه رو واردش نمیشم من بگم واردش نشدم اما اون سوال دیگر که فرمودید راجع به برقعه‌ای و امام زمان چه آقایی برقعه‌ای و چه آقای حیدری میگن ما دلیلی بر اینکه فرزندی از امام حسن عسکری علیه السلام متولد شده نداریم سید کمال حیدری ابوالفضل داوری میکنیم بنده حرفم اینه یک من روی این مسئله کار نکردم عمدی کار نکردم یعنی وقتمو نگذاشتم برم واقعاً ببینم روایت چه جوری ولی چرا برای اینکه میدونم اگرم برم آخرش به یه خبر واحد و زن آور نیست ولی چرا میگم نمیرم برای اینکه یه فلسفه دارم هر پیامبر پیامبر خاتم درسته پس قرآن بعد از این قرآن نخواهد آمد اگر امام زمانی اومد حتما باید این قرآن را بهش عمل کنه خوب منم وظیفهم الان اینه که این قرآن را من تلاش میکنم بکنم کسی هم بگه اومد خواست قرآن را پیاده بکنه بهش کمک می‌کنم هر کس روی این کره زمین پیدا شد که خاص قرآن را واقعا قرآن را اجرا بکنه من کمکش می‌کنم بنابراین من نمیرم انکار نمی‌کنم ها من نمیگم نبوده ولی یه چیز میگم من کار نکردم البته میدونم که اگرم برم کار کنم سنگلاخ وادی بیش از خبر واحد نمیرسم ها اینو میدونم ولی انگیزه نداشتم که برم کار بیشتر از این کار سطحی بکنم کارهای مهم‌تر داشتم که به قرآن برسم به چی برسم چون تو دین داریم تاثیر نداره چه امام زمان باشه و بیاد که پیاده کردنه قرآن بنابراین انگیزه نداشتم از این به بعدم انگیزه ندارم برم کار کنم برام مهم نیست چون دینداریم تاثیر نداره نه انکارش می‌کنم نه حرف اونا رو اونم حرف ادعای عجیبیه که بگه کسی دلیل دارد بچه نداشته یعنی دلیل دارم که بچه نداشته آقای برقعه‌ای نداشته یعنی من علم دارم علم از کجا آوردی حداقل بگو نمیدونم متکبر شد و سجده نکرد و رانده شد رژیم شد حالا من با آیاتش الان جنس جن بوده و جن هم از آتیش بوده ببینید از جنس آتشه شما برای ذهنتون اونور بره که می‌بردت سراغ آتش می‌بردتت از این ساعات آتش قرآن باید بفهمیم یا نه درسته آیه رو چیکارش می‌کنیم که لقد انا لقب عرض عرب سماوات والرض و همه انسان ما امانت را عرضه کردیم به آسمان زمین به کوه نتونست چی بکنه سان عرضه کردیم یعنی چه یعنی خدا اومد به آسمون گفت که ای آسمون امانت را حمل بکن گفت بکوب گفت چی می‌فهمی از این داستان نه ببین این داستان چیکار میکنیم دروغه امانت حق پرستی مختارانه است که همون ایمان هیچ موجود دیگری آسمان یعنی موجودات آسمانی نه آسمان که جایی نیست که موجودات آسمانی زمین یعنی موجودات زمینی اشاره به استواری کوه میگه این قضیه حق پرستی مختارانه را هیچ موجودی ظرفیت حملشو نداشته به انسان سپرده شده این امانت نه اینکه خدا گفت به اون که قبول کن شما چطور این داستان را مجبوری بگین تمثیل این رخ نداده که یه چیزی لا از این آیه را اخذ ربک من بنی آدم من ظهورهم ذریتهم قالو بلا تقولو یوم القیامت غافلین هرگاه از بنی آدم را از پشت بنی آدم فرزندانشونو میگیریم آیا من پروردگار تو نیستم میگه چراغ هستند این اعتراف میکنه تا روز قیامت هیچکی غافل بودم از این حرف بچه را سه جنین را وقتی از پشت پدرش میگیره خدا میاد یا مقصود اینه که آقا اینا تو فطرتش قرار دادیم این را جز فطرتش قرار دادیم اینها رو چیکار دیگه بشمارم ها اینا چه تمثیل اینا هوی ماجرای حضرت آدم از اونجایی که باغ از اونجایی که میاد درخت ممنوعه می‌خوره میاد روی زمین کلش تمثیل تاریخ نیست نه دروغه‌ها یه حقیقتیه که به زبان دیگری بیان شده همونطور که این دوتا ماجرایی که گفتم ماجرا رو که من انکار نکردم که هی گفتم تحت‌الفظی دنبال حلش نگرد بعضی چیزها تو قرآن هست که تحت الفظی نباید دنبالش چون تمثیل هم توی قرآن آمده تمثیل اون وقت یه بحثیه اینا قم انجام دادن اصلاً نه نه یه موجود آسمانی اومد زمینی شد همین که زمینی شد شهوت توش پیدا شد همینعورتش کشف شد یعنی توجه به چرا چرا از اینه که توجه شه یعنی وقتی اون موجود حیوان نیست درسته میخواد بیاد حیوان بشه نطفه شارژی ما دیگه مختلف درسته موجودات زمینی بشه ویژگی موجود زمینی چیه شهوات شهوت نداره جواب بدین این جواب بده میگه اولش نگفت که انی جاعلن فی الارض خلیفه قبل از این ماجرا رو بگه من گفتم زمین خلیفه قرار دادم آدما پس دیگه بعدش چیه که آدما گفت برو روی زمین از اول که گفته بود من زن برای زمین خلق کردم که نره همدیگه بزنیم ما قرآن کتاب تاریخ نیستا اشتباه نکنید من یه قرآن کتاب تو کتاب هدایت اگر تاریخم اومده برات پند گیری اومده اون وقت ممکنه که تمثیلم بیاد اگه تاریخ بود نباید تو تاریخ تمثیل بیاد وسط تاریخ تمثیل بیاد ولی قرآن برخلاف توراتا تورات تاریخ رو کتاب تاریخش تمثیل بیاد بهش میگیم آقا وسط تاریخ تمثیل نمی‌شه ولی نه قرآن یه تفاوتش با همه کتاب‌های دیگه اینه که موضوع خاصی نداره موضوع علوم بشری تو هیچ طبقه از علوم بشری نمی‌توان قرارش داد کتاب هدایت است اون وقت وقتی شد کتاب هدایت از هر چیزی ممکنه برای هدایت استفاده بکنه چه اشکال نداره شما چقدر ملامت می‌کنی سعدی را حکایت‌هایی که سعدی نقل کرده رخ داده رخ داده یا رخ نداده رخ نداده ولی میگه عجب آدم دروغگوییه که اینا رو آورده پنج آورده بسم الله الرحمن الرحیم گفتم که اینا تمثیل تمثیل از باشه شما فرمود توی آیه یعنی چی یعنی اول بسم الله گمراه کنه چون ذات الهی بیشتر در مورد همین واژه مخلصین داستان حضرت یوسف خدا می فرماید یوسف مخلصین شیطان راه نداره شما فرمودید خود حضرت اماره داره که با هم جمع کنیم متوجه میشیم که شیطان یک موجود دیگه است بعد جن پلاستیکش واقعی باشه نمیشه بگید چوبش تمثیل چون لحن بیان یه جوریه که دارم جنسی فولاد سخته این جمله تمثیله برای این نمیشه از نظر ادبیاتی درست در نمیاد ما سوره های در قرآن راجع به انسان به عنوان یه موجودی که از آدمیزاد خلق شده صحبت میکنه راجع به یه موجود دیگه‌ای که از یه پدری به اسم جان خلق شده صحبت میکنه آدم از گل جنسش اون جان از شراره آتش من نمیتونم ببینم از ماده است من نمیتونم خیلی ندیدن دلیل وجود نداشتن نیستش در مورد خود جن خدا آقا آقای لنکرانی که ببینیم من خودم ببینید آقای بزار من همینجا قطع بکنم این مجموعه نه تمام نشد دیگه نمیشه چون من میدونم تا آخرش دیگه چیه ببینید بحث بله بله این مجموعه ای که شما فرمودید مجموعه کشکولی ما کشکولی نمی‌تونیم سوال کنیم اینا هر کدومش را من باید اشاره کنم بگم برو اون سخنرانی رو گوش بده یک کلمه آوردیم محکم و متشابه محکم چیه متشابه چیه متشابه یعنی دو پهلو آره دیگه چرا خدا دو پهلو حرف زده یعنی چه تو کتاب مبین کتاب هدایت خدا جواب هست سخنرانی و گفتن این محکم و متشابه هر کلمه‌ای که میگید این آیات مخلصین را که آوردی آقایون استناد کردند برای عصمتن انبیا از این مخلصین آقا همین آیات که مخلصین همین کلمه مخلصین اما کلمه مخلص یعنی مخلص کیه کسی که خودش را خالص کرده چی خودشو ناخالصیا را دور ریخته کسی که بر به اصطلاح بله کسی که نفس عمارشو کاملا در کنترل خودش آورده کسی که کاملا در کنترل خودشان آورده در مورد دیگه کارش نمیتونه بکنه به خود من لابلا گفتم که ما وظیفه‌مون اینه که نفسماره را در کنترل نفس ناطقه و نفس چی قرار بدیم مخلص یعنی این عرض کنم که نکات دیگری که فرمودید و انبیا شما باید جواب بدید هر پیامبری که فرستادیم بگید شیطان امنیت اگر بعضیشون بالان بعضی شون پایین‌ترن معنیش اینه که موجوداتی یه جور که هیچ خطایی اگه هیچ خطایی از هیچ کدومشون سر نمی‌زنه یکسان باید باشد حالا دقت خود قرآن میگه نمیگه که این رسل بعضیشون بالاتر از بعضی دیگر چه جوری میشه چه جوری میشه اگه هیچ کدوم هیچ لغزشی ندارن چطوری برخی بالاترن برخی پایین‌ترند ها پس لغزش داره شیطان اینکه نفس اماره هم نمیکنه یعنی غلبه نداره برش نه اینکه یه جا وسوسه‌اش نمیکنه غلبه نداره حضرت یوسف را نمی‌تونه نفس اماره چنان برش غلبه کنه که گفتیم که عرض کنم خدمتتون که نفس اماره چنان برش غلبه بکنه که گفتیم میشه شیاطین خودش میشه اینطور چیز رخ نمیده یه جا بیان بکنم و شما هم باید مبانی من را ببینید بعضیاش اینجور نیست که تو این چون خیلیاش رو قبلاً بیان کردم صحبت مدیریت مختصر در تورات و در یهود پیامبر نیستند قهرمان ملی هست به همین دلیل نامشون در کتاب پادشاه نمیخویم مطالعه به نظر من ما خیلی سطح خیلی سطحی هستیم یعنی منابع اطلاعاتی شده موبایل معلوم نیست ریشه چیه موسی ۱۳۵۰ سال مسیح خیلی تاثیر داشتند در انتقال یعنی چیز جدایی نبوده در ابتدا عربی یعنی نیروهای انسانخیلی این در مورد خیلی عرض کلامی داره مطرح میکنه اگر بخواهیم کار داشته باشیم اصلا راه نداره تمام تاریخیه یعنی حادثه اتفاق افتاده آیات مدنی ضرورت اضطرار اتفاق ۲۶ بار از شیطان مربوط راجع به خلقت آدم آدم ناشناسی تاریخی نه پدیدار شناسی کلامی به تاریخ کاری بماند در چقدر آدم این کارو کردی این کار کرد خیلی آدم باید خیلی شهامت داشته بعد نگاه به کلام اصلا کاری نداره به واژه ها در صورتی که امروز خیلی مهمه چه مفهومی در ذهن آدم اون دوره داشته حتی تمام این نگاه کلام به قضیه قرآن و در واقع کل آیات خارج از زمان و مکان خودش اساسا میتونه متشکرم متشکرم متشکرم وسعت مطالعات من اسم ببخشید اسم ساده هم هستند امروز اینجا نشسته من نمیدونم چرا همه ضربه های من به ایشون نشستن و دو کلمه حرف حساب زدن خیلی سخته عرض کنم مطالعات واقعا تقسیم برانگیزه من اطلاعات شما را تحسین می‌کنم و معمولاً هم از حرفا استفاده میکنم از حرفا ولی یه نکاتی دارم ببینید من قبول دارم همین کلمه ای که فرمودید کلمات دیگرم داریم که از جای دیگری اومده مثلا جهنم از کجا آمده گوه نو یعنی وادی آتش کهریزک چیز اسم این دره بوده وادی آتش تو عربی اومده شده جهنم و واژه از اونجا اومد استخدام شد خیلی زیاد رخ داد بعد تو هیچکس هم قبول دارد یکی یکی فهمید از کجا اومد اومده تو زبان عربی از زبان عربی اینجوری ریشه یابی هم مفید بوده اصلش مفیده ببینید ایشون خیلی سعی دارند که منو طلا در حالی که من بیشتر از اینکه کلام تدریس کنم فلسفه دین تدریس کردم و پدیدارشناسی دین تدریس کردن و قبلاً هم میگفتم اینجا من پدیدار شناسانه دارم یعنی همین الان بهائیت چه جوری من باور کردم در مورد بهاییت هیچی در مورد یهودیت بهائیت بده خوبه هیچی نگفت فقط گفتم اینا این باور ها را دارند پدیدار شناسی داوری توش نیست من قرآن را همین الان آیات را که کنار هم گذاشتم پدیدارشناسی تاریخی مخصوصاً تو بیان چرا برای اینکه قبلاً هم گفتم به این دلیل که نباید قرآن را کار تخصصیش بکنیم و از دسترس مردم خارجش کنیم من نکته‌م اینه من باید خود همین قرآن را به مردم بگم اگر بن شد به مردم بگم که برید تاریخ حجاز قبل از اسلام و ادیان و یهودیت و مسیحیت نمیدونم زبان های فلان یکی گفت که اتوبوس داشت رد میشد تو راه سه نفر راننده گفت که من امتحان ازتون می‌گیرم به اول گفتن باشه به اول گفت پایتخت عراق چی میشه گفت بغداد گفت خب برو بالا دو تا جا داشت سه نفر بودند به دومی گفت پایتخت افغانستان چی میشه کجا میشه گفت کابل گفت بفرما بالا ماشین پر شد دیگه به سومی گفت پایتخت گینه کجا میشه مرد جا ندارم من به مردم نمیتونم بگم قرآن را بخونید ولی برید زبان های ریشه زبان ها و فلان و فلان و تاریخ عرب و نمیشه چرا من از این را دقت بفرمایید همه فرمایشات که شما می‌فرمایند چه تاثیرات و تاریخ چی شده و فلان ببخشید که این کلمات را به کار می‌برم من از صغریات قرآن استفاده اصلا نمیکنم از کبریاتش استفاده داریم یه کبری داریم یه نتیجه داریم صغرا اینه که حسن به حسین ظلم کرد بوی حجاز ۱۴۰۰ سال پیش یه فردی حالا حسن نگیم مثلا حسن و حسین بگم که زید به امر ظلم کرد این صغرا کبرا ظلم کار بدیست ای کبرا پس زید کار بدی کرد این نتیجه و اون چیزی که بهش چسبیدن کب است که ظلم کار بدی است برام اصلا مهم نیست که سقرایش چی بوده زید به امر ظلم کرد یا خالد به بکر ظلم کرد یا چیز دیگری بود از کبراهای قرآن استفاده می‌کنند ظلم کار بدی است مهم نی که سقراط چی بوده هرچی می‌خواد باشه اون که شما بفرمایید تاریخ را بخونیم و اینها یعنی زمینه صغرا را بفهمیم قبول من دارم که خیلی خوبه کار تخصصی بکنه اون را بدون فوق العاده مهمه کاری که آقای آذرتاش کرده همینه و فوق العاده مهمه و تخصص ولی من حق ندارم سخنرانی مردم برای مردم اینا رو بگم من اونا رو اگه بگم اگر اطلاع داشته باشما اگر هم اطلاع داشته باشم نمیگم همه شما ظاهراً اطلاعات تو این زمینه خیلی بیشتر از منه اعتراف می‌کنم ولی یه چیزایی هم بلدم اگه بنا باشم بگم اون وقت به متهم میکنن که داره اظهار فصل میکنه میگن این کلمه را مربوط چی بوده جهنم مثلا جهنم یعنی چی اون وقت نباید عرضم اینه چرا نمیرم سراغ جهان پدیدار شناسی و مهم‌ترینم می‌دونم تنها راه درست مطالعه را تو ادیان پدیدار شناسانه همونطور که تورات را پدیدار شناسانه قرآن را هم پدیدار شناسد ببینید پدیدار شناسی یعنی تمام باورهای قبلی ما میزارم هیچی اعتقادات قبلیم را نمی‌زارم تو فهم قرآن تاثیر این یعنی پدیدارشناسی داوری نه من کاری ندارم که باورهامو باید بذارم توی چیز باورهای قبلیم باعث میشه قرآن را بد بفهمم باورهام تحریف میکنه قرآن به این معنا عرض میکنم پدیدار شناسانه و پدیدارشناسان برای مردم میگم این آیه را میخونم همین الان امشب چیکار کردم ۱۱ تا اشکالی که من کردم ۱۲ تا شما چه جوری جواب میدید جواب میدیم پدیدارشناسان است من با توجه به ۱۱ تا اشکال به این نتیجه رسیدن که هم شیطان هم ابلیس هم چی اصلش یعنی نفس اماره ولی انسانی هم که وسوسه کننده است اونم شده شیطان اون چیزهایی که پیدا نیستن و انسان را وسوسه میکنن مثل حب جاه امثال اینها شدن شیطان وسوسه کننده شیطان بازم استفاده کنیم از ایشون استفاده کردم از همه دوستان یک دعا میکنم امروز یه بچه یتیم برسونید به آقای یه بچه یتیم از آقای امام یه چیزی درخواست کرده و گفته که برای ما من می‌تونم اون کار را انجام بده برای شما مفیده اون کار انجام بشه کاری که اون بچه یتیم ازش خواسته انجام بده انجام بده خیلی قشنگ کتاب سه شنبه به نظر سلام