جلسه دوم: محمد ص ، انسانی مانند دیگر انسان‌ها

نسخهٔ تاریخ ‏۲۶ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۳۸ توسط Admin (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «[https://t.me/soleimanisaa/3937 فایل صوتی] متن زیر برگردان فایل فوق توسط هوش مصنوعی و بدون ویرایش، حاوی اشکالات زیادی است. سلام علیکم و رحمة الله بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین عنوان کلی بحث که بناست این جلسه...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

فایل صوتی

متن زیر برگردان فایل فوق توسط هوش مصنوعی و بدون ویرایش، حاوی اشکالات زیادی است.

سلام علیکم و رحمة الله

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

عنوان کلی بحث که بناست این جلسه دومش است و ادامه پیدا بکنه محمد شناسی قرآن مجید هست خوب حالا چنین واژه نمی‌شد وسطش بگم صلی الله علیه و آله آخرش می‌گیم صلی الله علیک بله بله عرض کنم خدمتتون و امروز می‌خوایم بگیم که مطابق قرآن مجید پیامبر محمد یک انسان صرفه نه هیچی بالاتر و نه هیچی کمتر و قرآن مجید بر این تصریح میکنه دو جا هم تصریح میکنه که حواستون باشه با به اصطلاح تاکید هم این نکته را بیان می فرماد که حضرت یک پیام یک انسان مانند دیگر انسان‌ها مثل بقیه شما مثلاً در سوره کهف می‌فرماید قل انما انا بشر مثلکم بگو به مردم انما که فقط و فقط یعنی فقط و فقط من یک بشر هستم مثل بقیه شما هیچ تفاوتی ندارم با شما یوها الی النما الهکم اله واحد فقط تفاوت من اینه که به من وحی میشه فوری میشه که چی مهم‌ترین پیامت چیه خدای شما یک خدا بیشتر نیست چرا بر یگانگی خدا فوری تاکید میکنه نه نه اشتباه نکنید انسان را از جایگاه انسانیت بالاتر نیارید حق ندارید محمد را غیر از این درباره‌اش تصور کنید که بشری مثل دیگر اگر این کارو انجام دادید یه جای دیگر خراب کردید یه جای دیگری را خراب کردید در واقع کسانی که انسان‌ها را درباره‌شون غلو می‌کنند آدما را نمیتونن بالا ببرند خدا را پایین میارن در واقع خدا حالا آیه داریم می‌خونم خدمتتون عرض کنم خدمتتون خوب انما الهکم واحد فمن کان یرجو لقا عرب به عمل صالحا هر کس میخواد که خدای خودش را ملاقات بکنه امید داره که خدای خودش را ملاقات بکنه باید عمل صالح انجام بده و دوباره دوباره تاکید میکنه ولا یشرک به عبادت خدا رو بذار جای خدایی خودش باشه پایینش نیار خدایی مال خداست حالا عرض می‌کنم که وقتی به هم بریزه چه آفات چه مصیبت‌هایی پیش میاد شاید الان آشکار نباشه که حالا بگو من یه مقداری مقام حضرت محمد و بالاتر ببرم خب البته وقتی میگیم هرچه درباره حضرت پیامبر گفتیم معلومه که درباره ائمه پایین‌تر باید بگیم که نمی‌تونیم بگیم که طبق گفته همه عالمان شیعه پیامبر طبق گفته اعتقاد شیعه پیامبر امام هست یه چیزی هم بالاتر بقیه امامن فقط پیامبر امام هست پیامبر پیامبر اولوالعزم امام هستند یه چیزی هم بالاتر بنابراین هرچی برای پیامبر گفتیم یه ذره پایین تر ائمه بنابراین درباره اونا معلومه که باید بگیم امام علی را هم باید بگیم که انما باید بگه انا بشر مثلکم ولا یوها الی به من وقت دیگه نمی‌شه باید بگه که من بشری هستم مثل شما تازه مثلاً سخنم حجته الان جاش نیست به من بگم چه جوری وحی بهش نمیشه ولی سخنش حجته و بعد باید سخنش را به اصطلاح پذیرفت ببینید این یک آیه بود که سوره کهف آیه ۱۱۰ بود و یه بار دیگه مشابهش سوره فصلت آیه ۶ اینگونه اومده بشر مثلکم یوها الی انما الهکم الهم واحد دقیقا دوباره بگو فقط و فقط من بشری هستم مثل شما که وحی میشه بر من که همانا خدای شما خدای واحد و یگانه نیست دوباره دنبالشو ببینید فستقیم الیش را تونا مستقیم کنید مثلا طرف او سراس راست طرف مستقیم کاملا داره خطاب میکنه که درباره موقعیت شخصیت یه ذره لغزیدید یه ذره قلف کردی وادی شرک کاملا دوتا آیه مشخص آیه اول که گفتم به من وحی میشه که او خدای واحده و مشرکین دقیقاً همین شکلی تاکید میکنه که این خطرش شرک وجود داره خطرش شرک وجود داره داره گوشزد میکنه اگر غلو بکنید خطرش وجود داره ببینید نکته را توضیح بدم خدمتتون دین یه مجموعه است مجموعه تعالیم یه مجموعه باورها و مثلا اعمال که نظام منند نظام من یعنی چه نظاممنده این دیوار از یه مجموعه بلوک تشکیل شده اگر بلوک پایینی را برداری مثلاً بلوک اون گوشه را گوشه مثلاً سمت چپ را بگذاریش وسط این وسطیه رو در بیاریم بزار گوشه بالای سمت راست هیچ اشکالی پیش نمیاد از بلوک بردار عوض کن برو هر بلوک میخواد یه کار دیگه بکن یه بلوک بردار جاش دیگه بلوک باز سیم پر کن بلوک بردار جاش آجر پر کن دست متوجه نمیشه دیوارم کارکرد کاری که شما لازم دارید با اتومبیل هم میشه همین کارو کرد میشه مثلاً یه چیزی را بردار یه جای دیگش ببندی بازم کار میکنه که مثلا یک وسیله برقیش را بردار یه جای دیگری کار دیگری یه ذره یه سر سیم کافیه که جابجا بشه که ماشین آسان کار نکنه ماشین اصلاً کار نکنه ماشین اتومبیل چیه مجموعه اجزایی که نظاممنده شما نمی‌تونی که مثلاً اگر ماشینتون پرایده که من بهش میگم ماشین اسلامی چون زود بشه عادت میرسونه عرض کنم خدمتتون که خوب این ماشین لاستیکشو باید خراب شد بری لاستیک خودشو پیدا کنی اگر یه لاستیک تراکتور را زیرش انداختی نمیشه انداخت نگ انداختی اصلاً یه چیز مسخره میشه و راه نمیره دین به همین ظرافت اینجوری که هر چیزیو بیاری قطعه دیگه بیاره نه نمی‌تونی کاملاً همه چیز سر جای خودش و دقیق و چی باید تا این دستگاه کار بکنه برخلاف مثلاً دیوار این دیوار نظام من نیست یعنی اجزاء‌اش با هم ارتباط ندارند که هر کدومی کار خاصی بکنند همه یک کار میکنن یه قسمت از دیوار را بالا میبرند همین چیز دیگه هم میتونه جاش بگذاریم ولی توی اتومبیل هرگز نمی‌تونی این کار را بکنی دقیقا دینی گونه است یک دین این گونه است به هم ربط دارند و تکمیل می‌کنند به بچه‌ها چه جوری پازل دیدید نقشه کشور میدیم دور بکند یک قطعه رو جابجا کن این قطعه‌ای که مثلاً نقشه ایران استان خوزستان خوزستانه به اضافه خراسان هیچی دیگه جور نمیشه برای اینکه اینجور بشه هم همه اجزایش باید باشه هم همه چیز سر جای خودش دقیق دقیق یکیشه که یه ذره بزرگتر از چی باشه نمیشه جا داد اینجوری نیست که دست خود ما باشه بگیم اینش رو هر چقدر خواستیم بزرگ میکنیم همین که دستکاری کردی کارکردش از دست میده بگی که خوب عزاداری امام حسین که خوبه من فقط عزاداری میکنم برای امام حسین حالا نماز نخوندم جبران میکنه عزاداری امام حسین به شکل صحیح درست جای خودش نماز جای خودش تا این دستگاه تا همه چی جای خودش دقیقا همه جابجا شد به هم می‌ریزه خراب می‌شه نمی‌تونی بگی که هر چیزی به اندازه‌ای که هست تا این دستگاه جور بشه مثلا شما میاید و جایگاه حضرت محمد را تغییر صلوات الله علیه خب چه کارش میکنیم یعنی من هادی و راهنما هستم پیام خدا را به شما می‌رسونم من دیگه کاره‌ای نیستم من پیام را پیامبرم نقش دیگری ندارم بالاتر و مثلا میگی نه کارکردهای دیگری هم داره مثلاً یکی از جاش چیه اینکه در بهشت و دوزخ من هم مثلا حسابرس اوئه او که حساب من را میرسه خوب اینجا یه مقداری دستکاری کردی یه مقداری دستکاری کردی چی میشه اون وقت هادی و راهنما نقشش عوض میشه میشه منجی اینا دارم توضیح میدم عرض می‌کنم می‌خوام بگم که توی جامعه ما چه مشکلی احیاناً به وجود اومده یا میاد یا یه ذره جابجایی چه جاهایی داره هادی منجی یعنی چی یعنی کسی که رستگاری را اصطلاح غیر از اون اصطلاحیه که مثلا شیعه میگه که منجی عالم بشریت مثلاً در اون نه اون اصطلاح نه عالم بشریت نه تو اصطلاحیعنی کسی که رستگاری را برای انسان ممکن میکنه رستگاری برای انسان ممکن نیست او باعث میشه که رستگاری ممکن بشه وقتی تو اسلام نگاه می‌کنیم توی مسیحیت عیسی مسیحه که با صلیب خودش رستگاری را برای انسان ممکن میکنه به همین خاطر منجی منجی یعنی رستگاری را ممکن میکنه به صلیب نمی‌رفت رستگاری برای هیچکس ممکن نبود اسلام که اینو نمی‌گیم که میگیم حتی اگر حضرت محمد صلی الله علیه و آله مبعوث نمی‌شد رستگاری برای انسان‌ها ممکن بود چه اونایی که قبل چه اونایی که الان رستگاری ربطی نداره رستگاری چیز دیگری پیامبر اسلام راهنماست راه نماز منجی نیست اون وقت اگر ما تبدیل یعنی چی یعنی یک کسی که ما جدای از راه نمایش یه وقت هدایت ازش می‌گیریم و خودمون رستگار میکنیم خودمون خودمون رستگار می‌کنیم یه وقت می‌خواهیم که ما را رستگار کنه خیلی با هم فرق داره یه وقت هدایتی که آوردی ما ازش این هدایت را می‌گیریم بهش عمل می‌کنیم و خودمون خودمون را رستگار میکنیم یه وقت این کار را نمی‌کنیم از او می‌خوایم که ما را رستگار کنه این راهنما شد منجی اون موقع که عرض میکنم خراب میشه کار برای اینکه یه آدمی که هم چند اندیشه‌ای اومد تو ذهنش خودشو بی نیاز میدونه از اینکه به دستورات پیامبر عمل کنه خودشو بی‌نیاز از اینکه آدم خوبی بشه اینجاست که جامعه فاسد میشه آدما فاسد میشن آدما با عملشون با عمل به دستورات پیامبر آدم حسابی میشن حضرت را تبدیل کردیم یک جایگاه دیگری غیر از هدایت و راهنمایی بهش دادیم غیر از هدایت و راهنمایی یه چیز دیگری بهش دادیم گفتیم بهشت و دوزخ انسان‌ها دست توست اگه اینو گفتیم همین پس شد منجی منجی شد دیگه راهن اگر بهشت و دوزخ او ما دست اوست بهش التماس کنیم که ما را ببر به بهشت ما را نبرد به دوزخ ما خیلی تو را دوست داریم ما چه هستیم ما چه هستیم گریم براش بکنیم چی بکنیم و بگیم ما را کمک بکن که بریم بهشت و فوری رخ داد اون موقع هرچی این قوی تر بشه اون قسمتی که عمل به دستوراتش است ضعیف تر میشه پررنگ‌تر بشه این ضعیف تر میشه هرچی این عمل به دستورات ضعیف تر بشه ما از رستگاری دورتر میشیم جامعه مون فاسد تر میشه جامعه فاسد در میشه به خاطر همین جابجایی حمید جابجایی یه ذره پیامبر را از اون حد خودش بالاتر بردیم بخشی از کار خدا را سپردیم به پیامبر ها بله قرآن مجید مکرر در مکرر چی می‌فرماد غیر از اینه حساب شما با ماست یاد شما به سوی ماست خدا می‌فرم از آیات دیگه انا لله و انا کاملا حسابرس خداست خداست بهشت و دوزخ دست خداست پیامبر و امام من پیامبر دارم بحث می‌کنم ولی امام به طریق اولا چون پایین‌تره کارش فقط و فقط هدایت و راهنمایی هرچی که غیر از یه خورده کار خدا را گرفتی دادی به او شاید بگیم خوب خیلی کار خدا را هم او انجام بده نه هر میزان که کار خدا را بگیری به او بدی کار خودش کار اصلی خودش یعنی دیگه نیاز نمی‌بینی که شما نیاز اصلی به امام این نیست که شما را هدایت و راهنمایی کنه نیاز اصلی اینه که شما رو ببره به بهشت بهشت بردن میشه کار امام نه هدایت و راهنمایی خیلی فرق داره این دوتا یه نویسنده مسیحی که کتابش هم به اصطلاح ترجمه هم شده به فارسی هست یه کتابی است الهیات مسیحی بله ۱ آقایی که تو اون سایت‌هایی که قتل‌های زنجیره‌ای بود یه مسیحی بود کشته شد تو خونه خونش ترجمه کرده کتاب را میکائیلیان در میکائیان الهیات مسیحی کتاب یه جایی نویسنده اینو میگه میگه ببینین شما باید مسیح را منجی اگر مسیح را راه نماد دونستی خوب دقت بکنید اگر مسیح را راهنما بدونید مسیحیت را درصد به سطح دیگر ادیان تنزل دادید اگه بگی مسیح راهنما هست مسیحیت تا پایین آوردی اسلام خوب باشه همین ولی آقای دیگر همین نکته را میگه تو دید من مسیحیت کار کردم در طول تاریخ مسیحیت این آدمی که خیلی مرتدم اعلام شده و اسمش بد میبرند به نام پلاس بزرگترین مصلح تاریخ مسیحیت بوده میاد تو شهر روم میبینه که دقیقا ۳۰ سال بعد از اینکه مسیحیت حاکم شده می‌بینه شهر غرق در فساد غرق در فساد میگه چرا شهر غرق در فساده سوال خیلی مهمیه چرا نصیحت که تازه نفسه ۳۸۱ یگانه شده مرکزش هم روم هست معذرت می‌خوام روم روم نه روم شهره روم هست و همین مرکز غرق در فساد گذشته حدود ۲۰ سال ۲۰ سال گذشته چقدر غرق در فساده یه جایی از دین دست یه جایی وگرنه دین باید درست بکنه جامعه را فساد باید کم کنه کجای دین دستکاری شده او میگه بعد از اینکه دعوا و خیلی هم دعواهای جدی میکنه و اینها با شخصیت معروفی اسمشو می‌دونن آگوستین قدیس همزمان و دست و پنجه با هم نرم میکنن منتها گوستین قدیس شده و کتاباش باقی مونده بدبخت چون مرتد اعلام شده هیچ اثری ازش باقی نمونده از تو کتاب های آگوستین میفهمیم که بلاروس چی گفته سر آگوستین ردش بکنه میگفت گفته که شما همین یه دستکاری کردید دستکاریتون چی بود عیسی مسیح یه معلم معلم بشریت شما دردش منجی کرده راهنمایی ردش گرفت راهنمایی را ازش گرفتی همین که گفتی که انسان نیاز به راهنما نداره نیاز به منجی داره شما مسئولیت را از انسان گرفتی گفتی دیگری باید نجاتت بده شما وقتی گفتی که عیسی مسیح باید تو را نجات بده یعنی با عمل خودت نمی‌تونی خودتو نجات بدی اگر عیسی مسیح راهنما باشه معناش اینه که او راه را به من نشون میده خودم عمل می‌کنم خودم خودم را نجات میدم اگر منجی باشه او منو نجات میده عملم نداره با شما عیسی را که معلم بود تبدیلش کردید به منجی همه فساد علتش اینه اون وقت گفت که این دینی که شما درست کردید نه تنها جامعه را اصلاح نمیکنه بلکه خودش باعث خودش فاسد میکنه جامعه بسیار دقیق نظر من مهمترین به اصطلاح مصلح تاریخ مسیحیت بوده اگر پیام حالا این آیات که خوندیم پیامبر رو غیر از شأن راهنمایی و همینطور امام را امام غیر از شان راهنمایی چند دیگری بهش دادید همه چی دستگاه میشه متفاوت کار خدا میفته دست پیامبر خب فقط اون نیست و گفتم نظام به هم می‌ریزه پازل گفتم و همه چی دیگه انسان چی انسان وضعیتش چی میشه فقط خدا اینجوری نیست انسان دیگه از این به بعد رابطه اش با خدا سراست نیست واسطه میاد نمی‌تونه با خدا مستقیم خودشو خدای خودش نیست میخوره اینجاست که آدما میشوند بیا برو آدما می‌شوند ناتوان خدا چی آیات قرآن با صراحت بگوید که با تاکید ادعونی استجب لکم استجب لکم بخوانید مرا تا جوابتون را بدم یکی گفته باید ما خدا راز و نیاز کنم باید با خدا صحبت بکنم دستور داده دیگر اصلا حذف کرده حذف این آیه دستور میده وجود بخون منو تا جوابتو بدم آیه دیگر حالت حصر داره عمه یجیب المضطر اذا دعا و جواب میده به آدم درمانده و گرفتاریشو برطرف می‌کنه چه کسی معلومه استفهام استفهام خاصیه‌ها استفهام سوال پرسش مثلاً اگه شما پرسیدی که از یک کسی که متقی با غیر متقی جور است شما از کسی پرسیدی آیا آدم پرهیزگار با غیر پرهیزگار یه جورن است دیگه هیچی این دوتا یه جورن ستونه که معلومه یه جور معلومه که یه جور نیستن آقای استفهام برای اینه سپاه معنای مختلف چه کسی جواب نمیده جواب دیگه نمیده یکی یه نفر او او جواب می‌کنم که آره همین ماجرا راجع به ائمه میشه که اگر جابجاش کردی حسین نقش راهنمایی از دست میده مثلا نقش منجی پیدا می‌کنه دهه محرم میگذره و ما نمی‌نشینیم که چیزی یاد بگیریم از اباعبدالله الحسین علیه السلام زندگیمون را مطابق با او کنیم می‌نشینیم و تو روزه شرکت می‌کنیم که نجات را ازش بگیریم رستگاری را ازش بگیریم حالا تعبیر که گناهانمون صاف بشه گناهانمون پاک بشه یا امثال اینها اونجاست که بعد از دهه محرم جامعه ما چه بسا صالح و پاک و پاکیزه و درست که نشده هیچی تازه تازه نفس شده برای پاک شد حالا سرحال تا یه سال دیگه سال دیگه هم انشاللهها میریم حسینیه محبان الائمه و پاکش می‌کنیم و پاکش می‌کنیم و درستش می‌کنیم می‌خوام بگم جابجا که شد اون وقت میکردم انسان هم میشود ناتوان تاکید بکنیم که انسان توی قرآن مجید کاملا تواناست کاملا قدرتمنده عقلش کاملا چالاکه فطرتش کاملا تابناکه هیچ نیاز به منجی ندارد هیچ نیاز به منجی نداره نیاز به نزد راهنما داره نیاز به کسی داره که بهش بگه که من این نقطه رو عرض بکنم خدمتتون اگه بخوام قشنگ توضیح بدم فرق مثلاً مسیحیت و اسلام را ببینید یک کسی توی یه چاه افتاده و بدنش خورده به چینی نیاز داره بعد از این چاه بیاد بیرون بدنش خورده ها دستشه شکسته پاش شکسته کمرش شکسته خورده به چی نیاز داره به یک کسی که بیاد بیرون یه طناب آویزون کنه یکی هم دست و پاش شکسته این ته چاهی که گفتم یا هست تو مسیحیت این آدمی که گفتم بدنش خورده وضعیت انسانه تو این دنیا تو مسیحیت وضعیت انسان اینجوریه معلومه که نیاز به قصد داره که طناب آویزون کنه معلومه که باید کسی بیاد طناب به کمرش ببندنده گفته میشه که منجی عیسی مسیحه فیض ازلی خداوند هم اونیه که کمر را میبنده دو تا عامل بیرونی تو نجات انسان نقش داره دوتا عامل هر دو بیرونی دست خود آدم این باعث خرابی جامعه میشه انسان یه جور دیگری را کاملا چالاک قوی بدن سالم سالم ته چاهم نیست ته چاهم نیست کجاست اینجا روی زمین صاف امکاناتم در اختیارشه فقط یه قله اونجاست پیداست این قله رو باید قطع کنیم بله نزدیک شده و بله ولی حالا اون که ما توجه بفرمایید عرض کنم که آدم چالاک میبینه امکانات هم همین جهت میتونه پیدا کنه طناب پیدا کنید کفش پیدا کنه بخره چیست خواب بخره چون میخواد بره قله رو فتح کنه دیگه میتونه بره میتونه قله رو فتح کنه خودش به تنهایی سخته مقداری ممکنه خطا بکنه ممکنه خطا نمی‌دونه فلان جا دره هست فلان جا دقیقا امکانات مجبور بشه برگرده چی باشه راهنما کارش اینه بین انسان چالاک عقل کاملا سالم فطرتش خوب همه چیزش درست کار می‌کنه ولی بهش میگه که اینجایی که میخوای فتح بکنی ای قسمتش مار هستا جنگل مار قسمت بالاترش مثلاً وضعیت اینگونه است هوا برف قسمت بالاترش به اصطلاح دیواره است و شما طناب می‌خوای و اونجا که باز یخبنده داشته باشه و سر نخوری و فرو نری و با یه مقدار بالاتر که رفتی به اصطلاح چیه اکسیژن میخوای چون هوا فشارش کمه و نمیتونی نفس بکشی و قشنگ میگه اینا رو نیاز داری از اونور از اون خودشم یه کسی ممکنه که با آزمون و خطا بره و بکنه انسان اسلام اون وقت اینجوری نیست که ما انسان که دست کاریش کردیم نه نه اگه انسان پایین آوردیم همه چی خراب میشه پلاس اعتراضش این بود که وقتی شما مسیح را تبدیلش کردی به منجی انسانو پایین آوردی ناتوانش کردی انسان نا که انتظار ارزش داری انسانی من میتونم مخذش کنم که آقا چرا اینجور می‌کنی چرا اینجور چرا اینجوری قبلش بهت گفته باشم آقا فطرتت عقلت خیلی خیلی خوب کار میکنه عقلت خیلی نعمت بزرگیه غافل نشو از عقاید بهره بگیر اگر بنده به یک کسی میگویم که آقا از آبا و اجدادت کورکورانه تبعیت نکن به قرآن می فرماید بارها از عالمان کورکورانه تبعیت نکن از عرض کنم خدمت حاکمان کورکورانه تبعیت نکن از اجتماع کورکورانه تبعیت نه اون این اگر گفتم این کارها را نکن در چه صورتی می‌تونم اینا رو بگم در صورت قبلش گفته باشم که پول دارای عقلی عقل درست کار میکنه و خیلی سالمی فطرتی داریم بسیار عالی و میتونی تشخیص بدی میتونی تشخیص بدی گاهی میشه توی مثلا فرض و فرمان بخوام بگم لمات اجتماعی را ببینید میگن که من روزه‌هام هی دائماً گفته میشه که مثلا علوم انسانی را ما از دیگران نگیریم و چی و نگذریم بیاد و مخصوصاً تو علوم انسانی خیلی به اصطلاح تاکید میشه اون وقت من سوال بکنم که اینکه پیامبر فرمود علم را فرا بگیرید حتی در چین چین مسلمان بودند چین مگه مسلمان بودن که پیامبر میفرماید حتی از چین برید فرا بگیرید وقتی میگه روایت که حکمت را بگیرید حتی از منافق حکمت را بگیرید به قاپید ولو از مشرک از مشرک بگیرید از منافق بگیرید این پشتش یه قضیه است پشت این جملات شکوهمندم است یک حساب و کتابی هست و اونی که گفته شده تو خود چی آره کسی میتونه اینو بگه که به انسان قبلش گفته باشه که خیلی خوبه خوبه فطرت خیلی خوبه تو میتونی اگر رفتی چین توی قدرت داری که حق از باطل تمیز بدی یعنی قبلش آدم آورده سر خودش نشون دهنده انسان قدرتمند انسانی که عقلش درست کار می‌کنه می‌تونه از هر جای دنیا هر علمی باشه بگیره و مال خودش بکنه چون قدرت تمیز داره تو قدرت تمیز داره همین خوب پیامبر عقل آدمی را اینجوری میکشه ما را درها را ببندیم علوم انسانی خودمون در جا میزنی جهان در حال پیشرفت جهان کار کردن علوم زیادی بسیار پیشرفت کرده شما نمی‌تونی که مثلاً پیشرفت‌هایی که در علم حقوق در علم اقتصاد در علوم سیاست امثال اینها بشر پیشرفت کرده کشف کرده درها را ببندی و بگی که ما فاجعه بار میاد این رشد ما باید همه علوم از هر جا هست بگیریم و به انسان هم احترام بگذاریم انسان خیلی احترام داره توی یعنی به انسان یادش باید آورد که تو چقدر توانایی بسنج ببین هرجا حرف خوب بود بپذیر هرجا حرف بد بود قدرت تمیز داری چون خداوند این عقل بهت داده ما تو هم مسیحیت که عرض کردم خدمتتون با اون نگاه به انسان مسیح رفت بالا شد منجی انسان اومد پایین انسان اومد پایین همه چیزش خراب شد بعد از اینکه مسیحیت حاکم میشه تو امپراطوری گرون از قرن چهارم پنجم پنج قرن صدای تاریک از قرن پنجم تا قرن دهم سده‌های تاریک کلاس‌های تاریک یعنی علم پیشرفت نکرده دانش پیشرفت نکرده چرا با خاک با اینکه مسیحیت حاکم شد سلطه پیدا کرد برای روم علم و دانش افول کرد اینکه میگم یه جشن دستکاری کن مسیحو بردی بالا کردش منجی انسان آوردش پایینش ناتوان عقلش درست کار نمیکنه تحت سلطه گناهه دوتا که صورت انسان سقوط کرده بهش گفتی که تو عقلت کار نمیکنه تو نمیتونی بفهمی اون وقت بعدش مجبور شدی بگی که ها به جای اینکه تو فکر کنی کلیسا فکر میکنه به جای اینکه تو فکر کنی پاپ فکر میکنه او از کتاب مقدس میفهمه بیان میکنه تو هم بپذیر چرا چرا من اینجوری باشم سقوط کردی تو وضعیت خرابه خب پاپم که سقوط کرده نه پاپ روح القدس نمیزاره اشتباه کنه پاپا روح القدس وقتی میخواد فتوا بده نمی‌ذاره خطا بکنه بد داره با تو چرا او میرسه نسبتش با نمیدونم تونستم بگم عرض بکنم چطور همه چی به هم ربط داره یه جاش خراب کردیم همه جا خراب میشه یه گوشه رو خراب کردیم در ایثار در مسیر انسان فرو افتاد خدا نقشش از دست میده جامعه فاسد میشه علم پیشرفت نمیکنه دوتا تمدن بزرگ ارث رسیده به مسیحیت ارث رسیده تمدن روم تمدن یونان ولی تمدن سوزی کردهای تاریک به وجود اومد قرن شانزدهم این مال سده های نخست نتیجه همین نگاه به انسان نگاه اونم نتیجه نگاه به انسان عرض بکنم این تمدن سوزی کرده تو حجاب ضعیف به لحاظ تمدن من نمیگم مثل برخی وحشی بودن نه حق نداره کسی بگه حجاز قبل از اسلام وحشی بودن اگه اینو بگه با قرآن مشکل پیدا می‌کنه اون وقت دلیل میشه که اگر اینقدر در وحشی بودن چرا قوانینشون را اسلام اومده و امضا کرده بیشتر احکام اسلام انسانیه اگه خیلی وحشی بودن نباید اینقدر قوانینی داشته باشند که اسلام امضا بکنه بودن بالاخره ضعیف بود تمدن نمیشه بگید تمدن میاد اونجا پنج قرن اول اسلام تمدن رو به بالا و درخشان میشه تمدن اسلام قرن پنجم فقط و به همین دلیل که این نگاه را خوب ببخشید شاید هم حاشیه رفتم هم ممکنه احتمالاً بعضی از حرفام تکراریم بوده باشه عرض می‌کنم خدمتتون که یک جا را که دستکاری کردیم بود شما حضرت محمد صلی الله علیه و آله را یک کلمه پیامبر است پیام فارسی رسول رسول اتفاقا بعضی حساسن میگن که خیلی کوچیک نکنیم کار پیامبر را مثلاپیامبر اتفاق می رسونه منتها یه تفاوت این تفاوت تفاوت را با تمام وجودش میگیره جز وجودش میشه با سخن و عملش پیام خدا را میرسونه با پیک معمولی فرقش اینه فقط پیام خدا را با این تفاوت پیک نامه تو جیبشه نامه رو میاره و دست اون نامه رو برسونه میرسونه پیامبر اینجوری نیست فقط پیام خدا را میرسونه تفاوتش اینه که اول اول پیام خدا متوجه خودش پیام را با همه وجود میگیره جز وجودش می‌شه عمل می‌کنه قبل از دیگران اون وقت یک همچین کسی هم با زبانش هم با عملش و با همه حرکات و سکناتش پیام خدا را به مردم میرسونه ولی باز چیزی از خودش روش نه چیزی کم میکنه نه چیزی اضافه میکنه پیامبر پیامبری باید بکنه خدا خدایی کنه پیامبر پیامبر پیامبری کنه انسان انسانیت کنه انسان انسان همه چیز سر جای خودش کردیم جامعه میشه اون وقت همین جا هم بگیم امام هم امام یعنی چی پیامبر یعنی کسی که پیام میاره نبی کسی که خبر میاره خبر میده رسول پیام‌آور امام پیشواز امام پیشوا پیشوایی ما به هر میزانی که نقش منجی گری یعنی غیر از هدایت گری به امام دادیم از نقش هدایتگریش خواستیم همه چی اون موقع خراب میشه از خدایی میفته و انسان از انسانیت میفته امام میشه یه کار دیگری پیامبر میشه یک قاره دیگری هیچی سر جاش نیست جامعه‌ای که باید اصلاح بشه فاسد می‌شه اون وقت دیگه نباید انتظار داشته باشی که شهری که بیشتر از بقیه عزاداری میشه فساد کمتر باشه باید کمتر باشه که نه هرچی که عزاداری بیشتر میشه باید فساد کمتر باشه دیگه کمتر باید باشه فرمود که من برای اصلاح جامعه خوب پس باید هرجا اسم امام حسین بیشتر میاد جامعه پاک تر و پاکیزه تر باشه بنده نمی‌تونم اینجا عرض بکنم ولی متاسفانه آمار گونه دیگری نشون نمایش خودم پیش اومد برام من وقت داشتم توی ماشین بودم و میرفتم گاهی میشه که آدم یه چیزی توجه جلب میکنه و به طور کاملا اتفاقی یه مسئله‌ای براش جالب می‌شود من بود تا ماشین به شکل عجیب و غریبی شکل خیلی ناجور به اصطلاح رد شدن و رفتن اینها نگاه کردم دیدم پشت هر دو تا این چیزایی هست که در مورد امام حسین مینویسن پشت هر دوتا نوشته بود خب این مسئله بدون اینکه بخوام دیگه دست خودم نبود همینجور که داشتم میرفتم چندین روز ببخشید که این دیگه حالا دیدم تعداد آزمونی بدون اینکه بخوام تعداد کسانی که بد رانندگی می‌کنند تخلفات عجیب و غریب می‌کنند و پشتش هم اینو نوشتن بیش از بقیه مردمه دو تا نمیخواستم ببینم اصلا دنبال این نبودم بله او حادثه توجهم را جلب کرد دو سه روز همینطور نگاه میکردم هر ماشینی تخلف میکنه ببینم پشتش این نوشته یا نه همینج بدون اینکه دیگه توجهم ناخواسته جلب شده بود تعداد کسانی که پشتشون نوشتن و تخلف می‌کنند و بعد رانندگی می‌کنند بیش از سایر مردمه چرا چرا عکس باشه که باید کسی که اسم امام حسینو ببره بیشتر به مقررات به مقررات که رعایت نمیکنه حقوق دیگران را دارید بعد چرا رانندگی می‌کنی داری دیگران را به خطر می‌اندازید دانشجوهایی که این شکلی دیدید تو اتوبان ها و خیلی خاصی حالا مثلا کشیدن و امثال اینها خوب امنیت دیگران را به خطر می‌اندازید خودت بگو حالا جون خودت به خطر افتاده دیگران را به خطر اینجا حقوق رانندگی حقوق دیگرانه و ما ناخواسته داریم تجزیه می‌کنیم و مهم‌ترین گناهه مهم‌ترین گناهه حقوق تجزیه حقوق دیگران ببخشید حالا من دوتا آیه دیگر هم بخونم خدمتتون و عرض کنم خدمتتون که آقای لنکرانی اومده اینجا و نشسته که عطس کنم که خوب بله بله حواستون کاملاً پرته است اهل الکتاب لا تقلو فی دینکم ای اهل کتاب در دینتون غلو نکنید غیر الحق غیر از حق یعنی هیچ کسی را از جای خودش بالاتر قوم من قبل کثرا تعبیر را ببینید همه اینا که آیه داره میگه به خاطر همین که یه ذره غلو کردیم تو حضرت عیسی پیش میاد نکنید به غیر حق و هوا و هوس چی را قومی که قبلاً گمراه شدند و گمراه کردند هم گمراه شدند و هم گمراه کردن زیاد و از راه راست منحرف شدند راه را دیگه شما نرید همه دینتون خراب میشه همه این جور نیست که شما یک گوشه را نه نه همه شان خراب میکنه که یک غلو کردی همه چی میشه یه چیز دیگری کارکرد خودشه دیگه کاملا از دست میده این سوره گاهی وصف برات توضیح قلوب یعنی کسی را بالاتر از حدش بردند اون موقع همه جا لازم نیست وصف چی باشه گاهی وصف به اصطلاح توزیع مردم میخواد بگه هر قلوبی معلومه که غیر حقه غیر حقه یعنی قطره را بالاتر از کی بردن قول یا اهل یا اهل الکتاب لا تقلو فی دینکم غیر الحق خوب این را خواندم یا اهل این دومی سوره نسا آیه ۱۷۱ یا لا تقلو فی دینکم در دینتون غلو نکنید ولا تقولو علی الله الا الحق کوچک‌ترین غلولوی کردید خدا را درباره‌اش غیر حق گفتید یه چیزی که مال خداست از خدا گرفتید یه جایی که مال خداست از خدا گرفتید دادید همه چی خراب میشه همه چی خراب میشه ولا تقولو علی الله عیسی بن مریم رسول الله و کلمتون القاها الی مریم بر من آمنوا بالله و رسوله ایمان بیارید ولا تقولو ثلاثه تثلیث نگید نگید مسیح شخص دوم برگردید خیر لکم ان الله اله واحد خدا واحده سبحانه ان یکون لهو ولدو نگید مسیح پسر خداست خداحافظ خداحافظ که همه اختیارات داره مسیح هیچ کاره است مسیح هیچ کاره است فقط یه پیامبره پیام خدا را جابجاش کردی اسدین عوض میشه کارکردش عوض میشه جامعه فاسد میشه خیلی چیزها پیش میاد یه روایتم بخونم و اصطلاح تمام بکنم پیامبر می‌فرماید نگید ربط داره یا نداره من ربطشو خودتون متوجه بشید هر چی او دینای قبلی انجام دادن شما هم مو به مو انجام می‌دید هر قدمی که اونا برداشتن هر کاری که سر دینشون آوردن شما همون کار میکنید اگر دستشونو طولانی کردن شما هم اگر تو ببخشید جماعت کردم شما هم هر کاری که اونا کردن شما هم قدم به قدم انجام خواهید داد پیامبر نقل کردی صلوات بفرستید اللهم صل علی محمد و آل محمد پاسخ حسینی پشتشون نوشته جواد خیلی زحمت تو تهران دو هفته در شب اول محرم تا شب سوم مراسم باشه خیلی هزینه این شعر رو میخونه اگه گناه من زیاده خدا به ما حسین رو داده این همون علت است که خیلی از مردم اینجوری فکر میکنن خود حرکت امام حسین رو هم به عنوان شفاعت میشه نگاه امام حسین باید الگو بشه برای ما ما دیگه گناه نکنیم به این شکل امام حسین ما را نجات بده به این شکل نه به شکل دیگر به این شکل باعث نجات در دنباله شفاعت و وسیله نجات در واقع وقتی نگاه شفاعت رو هم رد نکرده یا مثلا درباره حضرت مسیح نگاه میکنیم معجزات حضرت مسیح میگه که من در واقع نمیگه که خداوند آیه قرآن که فرمودید در مورد شفاعت کاملا گوناگون ها اصلا هیچ کس شفاعت نمیکنه شفاعت را سراغ روایات تو روایات داریم که چه کسانی شفاعتمیگه مومنین شفاعت می‌کنند شهدا شفاعت می‌کنند کی شفاعت می‌کنه کی شفاعت میکنه اصلا چیزی که مخصوص پیامبر و امام باشه نیست آره اونم فرمودن شفی یعنی واسطه شفیع یعنی واسطه نقل که مرحوم آیت الله خمینی میگن که واسطه در هدایتن دیگه واسطن باعث میشن که ما هدایت بشیم پیامی می‌رسونن داستان همین که داره میگه امام حسین گفته که روز عاشور ترکت الخلق طراً فیاکا از هر آنچه که هست و نیست در راه عشق تو گذشتم منم یه خورده حداقل از یه چیزهایی حاضر میشم بگذرم از میکروفون از این ربات‌های زیادی داریم ما که می‌دونید که ما بود خیلی زیاد داریم میکروفون یک بوتین اون کرسی دانشگاه شغله وزارت ریاست خیلی چیزهای دیگه بته برای هر کسی یه چیزی بود که وقتی میخوای در راه حق گام برداری باید حاضر بشه این بتات را بشکنیم و حالا خوب خیلی درس داره امام حسین برای ما در هدایت یعنی اینجوری انسان را رستگار میکنه اما کاری ندارم چه شکلی و ببینید یک اصل مسلم عقلی و نقلی داریم یا آیه قرآن داریم و لیسسان الا ما خیلی هم تاکید اینا دو سه تا تاکید داره به ضبط زبان عربی خود ان تاکیده فلان انسان الا ماسا و نیست برای انسان مگر مگر آنچه که خودش براش سعی و تلاش کرده هرچی می‌خوای شفاعت ولی این آیه رو نباید خدشه بهش وارد کنی ها و ان لیس انسان کلیدها هست کلید شفاعت باید معنی کنه معنی نیست ولی فکر نکنیم پارتی بازیه نه نه فقط سعی و تلاش خودمونه که ما کسب شود و علیه و علیها مکتسبت یک روایت از پیامبر داریم که خیلی جالبه این را مرحوم مطهری نقل کرده تو کتاب عدل الهی خیلی قشنگ سندشم خوبه که نگید یک وقت که من رابطه داریم با محمد نه من و شما من و شما همه مون همه چیز بسته به عمله‌مون هست نکنه روز قیامت بشه غیر از شما مسلمونا سخنرانی میکنه میگه نکنه روز قیامت بشه و غیر از شما جاشون بهتر از شما باشه چون بهتر عمل کردن بنابراین حالا عرضم اینه جمله تموم میشه جمله عجیبی می فرما خدا شاهد باشید رسالت خودم رسوندم خیلی عجیبه این تعبیر آخر صحبت بعد که میگه فکر نکنید نسبت با من باعث رقص داری میشه و بعد میگه که روز قیامت دیگران بهتر از خدایا شاهد باش که رسالت خودم را انجام دادم و پیام را رسوندم مهمترین گمراهی که کسی فکر کنه چون مسلمانم چون شیعه‌ام مطمئناً اوضام درسته نه باید اصلاح کنیم انشالله دوستان دیدم سلام علیکم سلام علیکم و رحمة الله در مورد خدا صادق و معصومیت حکم خدا را درست دست ما میرس درست میکردم یعنی حکم خدا ولی اون چیزی که ایشون میگن نه ببینید اختلاف که عرض کردم علم ا از کجا میاد گاهی میگن الهام میشه گاهی تعبیرات این گونه ولی خیلی سال پیش جناب دکتر سروش هر چند سالی یه چوب می‌کنه تو لونه زنبور و زنبورها بیرون میریزند و آشوبی راه می اندازند کار ندارم با بعضی نظریات مخالفم و نقدم کردن ولی خود این کارش خدمت میکنه که یه حرکتی به وجود بیاد یک کاری بشه یک کارهایی که ۲۰ سال پیش انجام داد گفت این امامتی که شما میگید با خاتمیت ناسازگار شما میگید حکمی را امام صادق آورده که پیامبر نیاورده بوده به امام صادق الهام شده وحیه دیگه حکم جدید پیامبر نیاورده امام صادق آورده که شما میزنید قائل به خاتمیت نیستید این اعتقادتون به امامت قائل به خاتمیت جور در نمیاد خیلی بحث و دعوا و اولش هم که ایشون تکفیر میشه و بعد یه مقدار سروصدا ولی واقعیت اینه که حداقل اینجا درست حداقل اینجا درست کن شما نمی‌تونی بگی که حکمی پیامبر نیاورده بعد از چقدر وقت امام صادق علیه السلام آورده حالا بعضیاش که حالا نمی‌خوام واردش بشم چون یه خورده یک بار گفتن یه جاهایی و یه خورده حجم چون تقریبا گذاشتم پا رو جای چی نقطه زنی خمس را مطرح کردم پس انداز در واقع که بهش میگن نرواح مکاسب و مثلا آقایون وقتی مثلا تو کتاب وسایل یا جاهای دیگری که استناد می خوام بدن اولین حدیثی که بهش استناد میدن مال امام جواد علیه السلامه در مورد این خمس تا اون زمان پس چی بوده چه جوری بوده فلان عرض کنم که ولی به هر حال یعنی چه پیامبر باید یه جوری حلش کنیم ما باید اینو جواب بدیم که با اسم و بازی با لفظ و اینا مشکل حل نمیشه که بگیم او اسمش وحیه این اسمش الهامه فرق نداره پیام خداست دو اسمشو گذاشت مشکلت حل بشه ۱ بحث دعواست تو این مسئله من نظر خودم اینه گاهی می‌فرمودن بهشون که اصحاب می‌گفتن از کجا اینو گفتی چرا این فرمایش فرمود می‌فرمود که می‌فرماد که از فلان آیه استفاده کردند گاهی ائمه میگن شنیدم از پدرم اونم از پدرش اونم از پیامبر حالا اسمش حدیث را داره سند میگه که عجب چرا خودش نمیگه چرا نه داره میرسونه به پیامبر گاهی اشاره می‌کنند به یک طوماری که دستشون بوده دستشون بودی از پیامبر به او اشاره می‌کنند گاهی گفته میشه طومار حضرت زهرا سلام الله علیها تومار علی علیه السلام یه چیزایی اشاره میکنن یک قول من خودم یه حرفی را بهش رسیدم یه وقت مجموع فکر که میکردم بعد دیدم یک کسی قدیما گفته نمیدونم یادم رفته نگفتم چیه ولی قدیما به نظر من ائمه اجتهاد معصومانه می‌کردن یعنی از همون چیزهایی که دستشون بوده یا قرآن یا چیزهایی که از آب آور اجدادشون رسیده بوده یا طوماری که داشتن یا امثال این‌ها چیز جدیدی بهشون داده نمی‌شه همونا را اجتهاد معصومانه می‌کردن یعنی یعنی طرف اجتهاد میکنه حکم برداشت میکنه ولی خطا نمیکنه اگه بخوام حرفمو این حرف را حالا شما گفتید چی گفته یه شکلی تو کتاب امامت و رهبری مفهوم مطهری فرموده اونجا باید لابلای حرفاش باید درآورد ولی یکی از قدیمم گفته این حرف را و اجتهاد من ببینید ما مثلاً یکی از کتاب‌هایی که در مورد امامت خیلی حدیث حرف و اینا هست حالا همه جور حدیثی هم هست اسمش هست بساائر الدرجات تو اونجا احادیثی داریم که مثلاً جبرئیل را از روح جدا میکنه روح القدس مثلا و از اون احادیث بر میاد که گویا این روح القدس یعنی دقیقا مسیحیت هم هست روح القدس کارش اینه که نمی‌ذاره خطا کنند جلو خطا را میگیره بعد از اسکار جبرئیل روایاتمون همچین چیزی داریم که روح نمی‌زاره ائمه خطا بکنند بنابراین اجتهاد میکنه از آیه قرآن برداشت میکنه ولی دست غیبی نمی‌ذاره خطا بکنه قرآن حکم جدید نمیاره که حرف نمیزنه نمیزنه خطا کنه از همون حرف های پیامبر برداشت میکنه همونو برداشت میکنه ولی برداشتش برداشتش مصون از خطاست برداشت اجتهاده ولی اجتهاد منطقی اجتهاد معصومانه و این را عرض میکنم خودم به این نتیجه رسیده بودم ولی بعدا دیدم یکی از علمایی گفتن و بعدش دوباره دیدم که مفهوم مطهری هم به یک شکلی تو کتاب امامت و رهبری فرموده به نظر خودم حالا جواب های دیگری ممکن بده سوال اول شد من پاسخ سوال اول بود پیامبر یه چیزهای پیامبر درون میگه همین که من می‌ که عقلم کار می‌کنه فکرتم کار می‌کنه اینو خودم میفهمم بنابراین هر پیامبری بیاد هر حرفی بزنه من باید با عقل و فطرت من سخن بگه بنابراین یه جاهایی هست که خودم عقلم میفهمه که اگر من راهنما می‌خوام برای چی می‌خوام یه چیزایی این‌جوره و در چه حدی میخوام اما یه چیزایی هم هست که باید این پیامبر بهم بگه یه چیزایی مثلا این جزئیات حج که به من نمی‌گفت یا اینکه نماز چگونه و اهمیتش چقدره یه مقدارش از پیامبر ظاهر میگیرم ولی اصول مسائل مهم و اساسیش از پیامبر باطن مقدس این حضرت محمد که مادرش آمنه بود سلام الله علی مثل ما متولد شد مثل ماگرسنه میشد بدم بیمار که می‌شد نیاز داشت ضربتم که بهش می‌زدن زخمی میشد از خودش نمی‌تونستی بکنه مقدس پیامبر کرده وقتی در مورد حضرت عیسی و حضرت مریم میگه چرا غلو کردی آیه داریم میگه چرا توجه نمی‌کنید هر دو غذا می‌خوردن آیه هر دو غذا می‌خوردن آدمی که اگر ظهر ناهار غذا گیرش نیاد میوفته روی زمین این نمیتونه تکیه‌گاه اصلی باشه حتی عیسی مسیح باشه حتی اگه عیسی مسیح باشه استدلال قرآن کرده پیامبر باطنم میگه این استدلال که پیامبر میگه کسی که این ابراهیم خلیل علیه السلام استدلال که میکنه میگه خدای من کیه خورشید این جمله عرض کنم خدمتتون که یه استدلال داره اون چیزایی که غروب می‌کنند دوست ندارم شایستگی عشق ورزیدن نیستند چیزی که از دستت میره گاه خودت قرار میگی که به ماشین دلخوش نباش که حالا فلان اینها ممکنه همین امروز خود این باعث مرگت بشه خود این بهش افتخار خیلی نکن خود این پست و مقام خیلی این سرنگونت میکنه و نابودت میکنه خدمتتون که استدلال ابراهیم خلیل از کجا استدلال کرد همه ما میدونیم عقل همه ما میگه آنچه که ازت میگیرم آنچه که برات موندنی نیست دل نبند اون چیزی که فردا این موقع ممکنه که وراث دارن تو سر و کله هم میزنند تقسیمش هیچکسم یادش نیست که تو جنازه هنوز دعواشونو میکنن و خیلی تکیه‌گاه مطمئنی نیست به هیچ دردت فردا نمی‌خوره به هیچ درد خوب اون استدلال ابراهیم اونی که غروب میکنه اونی که از دست میره شایستگی عشق ورزیدن نداره ببخشید بفرما یاد گرفتیم اجازه بگیریم سلام علیکم متوجه راه کلمه واسط از اینها تقاضا می‌کنیم به خاطر آبروی الهی شفاعت بشن در امام حسین خدا اینجوری که اشاره شده امتیازاتی اینکه مربوط به خداوند بسیار متشکر من یادم رفته نشسته اون گفته که فرمودید که یا عندل الله توسل از امام صادق یا امام با یا امام کاظم همه نور واحد نه از امام خواجه نصیرالدین طوسی از امام خواجه نصیرالدین طوسی امام نوزدهم گفتم که هر جمله‌ای را مسلم نگیریم که چه هست عبارت اشکال نداره کسی بخونه بگو من شفاعت کن ولی همه وقت حواست باشه که غیر از او همه کسی چیک است هم باید داده باشه که یک قضیه اینجا هست و اونیم که مانع یه تیکه‌ای فرمودید که یه جایی ویژه است متبرک معلومه که یک جایی که کسی که فانی در حق بوده مدفون هست این ارکان فرق داره با جای دیگری و احتمالاً دعا اینجا بهتر یک کسی اینجا مفهوم که همه هستیشو فدای حق کرده معلومه که اینجا فرق داره با جای دیگه و احیانا بهتر چی میشه و امثال اینها ولی اینکه بفرمایید موقعیت و چی ویژه‌ای به کسی داده شده و امثال اینها یک چیز عام داده شده هر کس حق پرست‌تر باشه تو این سلسله هستی نزد خدا جایگاه بالاترتری داره هر چی حق پرستار باشه این خصوص امام علی نیست سلمان فارسی هم که الان نمیشناسیم و ممکنه بین شما باشه ها ان اکرمکم ان الله یه کوچولو کلی هست امام حسینم از این حیث که همه هستیش را در راه اوج قله حق پرستی را فتح کرده سلمان ویژه است کما اینکه زینب سلام الله علیها ویژه حضرت عباس ممکنه یک انسان‌های دیگری هم باشد کسی اختیار ویژه داده که آیا تربت مثلا شفابخش هست یعنی ها من توصیه ام اینه که دکتر بریم دکتر بریم حالا یه خورده نمیدونم چه حکمی و چه چیزی داره ولی در حال فرزند یکی از علمای خیلی چی خیلی مطرح پسرش میگفت که میگم خیلی همه عرض کنم خدمتتون که مادرمان مریض بود و به جای اینکه دکتر ببره هیبت تو حلقش کرد ها نه نه دکتر دکتر یک آقایی امروز گفتن همه چی مسائل پزشکی یه تخصص عقل انسان بهش میرسه دارو باید مصرف کنیم اگه بناست اگه بناست اینم بخورم ولی دکترم اگه دکتره نباشه شفا بگیرم یه خورده من نمیخوام محکم واردش بشم آقا دکتر پزشک امروز قبلا دیده بودم امروز دوباره دیدم که یه آقایی نقل کرده بود که نمیدونم کجا تو غرب کشور مادرم کمرش مشکل داشت بردمش نمیدونم امام ابراهیم کجا یه جایی با مینی بوس رفتم و خوب جاده خاکی و بد و اینها بعد از اینجا گفتن گفتن دیگه نمیشه کوه نمیشه باید با قاطر بریم مادر سوار قاطر گفتم که کرایه قاطع گفتن ساعتی مثلا ۵ هزار تومان ساعت ۵ ۰۰۰ تومن برگشتن تو دانشگاه گفتن آقا شما به من ساعت ۲۰۰۰ تو حوزه علمیه میدید قاطر ساعت ۵ ۰۰۰ تومن پخش شده بود تو اینترنت یه نفر زیرش نوشته بود عضو هیئت علمی که به جای اینکه مادرشو دکتر ببره سوار قاطر میکنه تو کوهستان میبره خیلی زیادشه خودش طرف نوشته حقوق قاطر خیلی زیادشه باید کمتر بهش داد و ببخشید در خدمتتون درسته جای خودش گفتم دعا دعا معذرت می‌خوام دعا کار کرده خودش را دارد و کار پزشکان بکن هیچ اشکال نداره نکردیم ولی کسی ندا کنه و پزشک نره یهویی تو کرونا پخش شد که من صبح پخش شد یا خوندی که میگه دیدم حالم ناجوره یه مقداری تربت را خوردم کلیپشو عصرشم خبر اومد که مرد تموم شد آقا دکتر پزشک ولی دعا هم جای خودش تربت نمیدونم خودم میگید بیمار بودم دو سه سال پیش یه پاکت کسی به من داد گفت اینا یک کسی از اصل خود وسط برداشته آورده برای احمد شاه قاجار و این مونده و دکتر رفتم بیماریم خوب شد دکتر باشه من که ندارم عرض میکنم دعا باشه ولی دکتر هر کس هرچی دعا کنه هرچی امام رضا بره هرچی ولی دکتر نره میمیره دکتر نریم میمیریم بریم بریم شاید بمیریم شایدم ولی اگه نریم حتما ولی نظر نگرفتم نه آره چون از من سوال کرد منم اونچه که خودم بهش رسیدم میگم خب معلومه که نمیگم آره دارن میگن مرد نه نظر باشه عرض کنم آره آره به هم نریزه که آقای ببخشید ببخشید ببخشید من یه نکته‌ای را عرض بکنم اصلا من یه بار دیگه هم گفتم این نکته را اون چیزهایی که من میگم اکثرش را اکثر آلمان تموم شد آقا اکثریت باهاش مخالف اندهر کس هر کس حاضر استقلال را بشنوه روش فکر کنه اگر دید استدلال درسته بپذیره او باید بیاد پای صحبت من من که نمیگم کسی بپذیره من میگم اصلا تصویب میگم کسی که از کسی تبعیت بکنه انسانیت خودش را زیر پا گذاشته انسان باید فرمان را بحثم کردیم فرمانروای خودش باشه هیچ کس اگر میکروفون قرار گرفت و گفت حرف منو بپذیرید بکشید اگر گفت استدلال می‌کنم استدلالمو بشنوید بعداً خودتون فکر کنید ببینید درسته یا نه شاید درست باشه شاید ماجرای پیامبر گفتید بعد انسان رو انقدر بزرگه کلی در قرآن نخوندید شما فقط انسان یه آیه از قرآن نیاوردید که خدا گفته باشد که خلق الان به نظر استدلال یعنی شما باید تمام جوانب بحث اگر بر مبنای قرآن صحبت میکنید از قرآن مطرح کنید بعد استدلال کنید مثال میفرمایید پیامبر مگه نمیگید پیامبر فقط خبر رسانه آیه قرآن مگه نمیگه که اگر ازغ الله اگر بنا بر اینه که قرآن فقط پیامبر فقط خبررسان باشه خب پیامبر استمداد طلبیدم خود خدام میگه بد اگه خواستی صحبت کنید لطفاً مثل بقیه وقت بگید بعد از ایشون صحبت شما را قطع بکنم عرض کنم خدمتتون که تو یک صحبت که موضوعش مشخصه استدلال برای همون موضوع میارن همه چی اما شما که میخواید شما که می‌خواید ۱ مهمترین حرف دین ما کجاست قرآن درسته انا انزلناه قرآن عربی قرآن ۴۹ بار آمده مهمترین ماخذه قرآن از انسان اینه تعبیر اینکه خیلی تکرار شده افلا تعقلون من انسان ببینیم که در معنی کتابی نوشتن تحت عنوان سرشت انسان در اسلام و مسیحیت شما اونجا تمام مالیاتی که شما می‌فرمایید اجازه بدید به اندازه همین الان عرض کردم بعد از ایشون بیاید خوب بعد از ایشون چرا پنج دقیقه هفته بعد آقا صبر کن پنج دقیقه بعد از ایشون بیا بشین و فرمایش بفرما اشاره کردم که قرآن انسان را عظمت اسلامی اینه که انسان انقدر بالاست بنا نیست که هرچی که میگن بحث فطرتش را فطرت مطرح کنم انسان میگه قرآن میگه من گفتم قرآن فطرتش تابناک خرد چلکه ۴۹ بار به تعبیر خواب صورت های مختلف تحول انسان تحقق کن چرا نمی‌کنی فتش فالمها فجورها و نفس و مصواها فجورها و تقوا بدکاری‌ها و خوب کاری‌ها را تو وجود انسان نهاده جز فطرت انسان نهاده انسان قرآن مجید شکوهمنده و البته باشه شما بیاید اشکالتون را بفرمایید بعداً خدمتتون هستم مرتکب گناه شده اگر بگیم که به نظرتون بهتر نیست آیا میتونه این مصداق داشته باشه من نمی‌دونم که گفتم گناه کرده یا نه من بعیده که نه من بعیده آخه بعضی حرف ها به میخوره ماجرای حضرت آدم علیه السلام را کلش تمثیل نه واقعیت خارجی که رخ داده یعنی تاریخ نیست یعنی اینجوری نبوده که واقعا یک باغی آدم و حوا و توش زندگی مثل این زندگی که ما می‌کنیم وا می‌خواد بگه انسان چه جوری یک بعد ماورایی داشت یه بعد زمینی در جاهای مختلف قرآن اینو میگه که از گل درست کردیم از روح خودمون را به زبان دیگری اونجا میگم آدم از درخت ممنوعه خورد و به اصطلاح برهنه است یعنی چه یعنی چی آگاه شد دید برهنه است یعنی توجه به شهوتش کرد وقتی می‌خواستن بپوشونن کجا رو پوشاندن مگه نشنیدید که گفت که اولین دعوای خانوادگی تاریخ رخ داده چی بوده ها گفت حضرت آدم اومد خونه به خانمش گفت که چرا شورت منو دلم کردی و چرا درخت را اون برگ را برداشته ببخشید عرض کنم خدمتتون که ببینید حرف اینه که حضرت آدم داره بحث اینه وقتی از میوه خورد توجه به شهوتش کرد میخواد بگه انسان یک جنس دیگری بود شهوت مال حیوانیتش بود یه بود یک چیز دیگری که مال عالم دیگری بود اومد حیوان شد اون وقت این حیوان از یک روز شهوت داره از سوی دیگر هم بعد ملکوتی داره هم حیوان شدن انسان را داره با این تمثیل بیان میکنه با این تمثیل نه اینکه واقعیت مرحوم علامه طباطبایی میگه خدا پدر آدمو بیامرزه که گناه کرد که ما بیایم اینجا بهتره اینجا بهتره عرض کنم خدمتتون که نه کل ماجرا تمثیل اگر بگیم به فرض گناه است عرضم که خب همونجا چه کاریه که خدا یادش بده که توبه بکن اینجوری هم توبه کن برو بیرون چرا بره بیرون توبه کردی که اگه توبه کرد توبه را پذیرفتی چرا بره بیرون نه میخواد منجرا رو بگه ما کل داستان ما از جنس دیگری واقعیت انسانیت است زمینی شدیم شهوت پیدا کردیم شهوت شهوت جنسی مهمترین بعد حیوانیت انسانه مهم‌ترین بود و البته یواشکی بهتون بگم بعداًم که میریم اونجا جای دیگری حیوانیت مون اینجا جا زده ما میریم حیوانی اونجا حیوان نیستیم ها همین مشکل همینه که اونا رو باید تمثیل و یه شکلی بگیم به زبان دیگری بیان شده مثل الجنة التیقون اینه اونجا رو نمیشه بیان بکنید اینه اینجوری که ما بیان کردیم خوب متوجه نه ما هم فقط شما برید مخاطب اولیه که عرب حجاز ۱۴۰۰ سال پیش او چه جور میشد براش بیان کنیم بهشتو چه جوری میشد براش بیان مثلا تحریک بشه چی بشه و تحریک بشه بیان بکنی اینجوری بهتون بگم اگر قرار باشه دنیای دیگر فقط خوردن و شهوت رانی باشه اون وقت یک کسی به من بگه اگر یک کسی به من بگه تو اگر صددرصد حق پرست بودی از همه چیز در راه حقیقت گذاشتی هرچی بخوای بهت میدم بخور هرچی می‌خواد آماده شهوترانی کن حتما ناراحت بگم نه سطح عالم دیگر را پایین نیاریم توجه داشته باشیم که یه عالم دیگر ما اونجا که دارم میگم کلی مشکلات را حل میکنیم ها نه مذکریم نه مونث حقیقت انسانیت نه مذکره نه مونث که اشکال بکنن چرا قرآن فقط مردا را در نظر گرفته ما اونجا اصلا مذکر و مونث بودن مال حیوان مذکر و مونث بودن مال حیوانه حیوانیت جا می‌ذاریم و میریم حرف قدم عرض کنم خدمتتون که می‌خوام بگم ترسانی میگن اگر ای بوده جسمانی حیوان معاده جسمانی را که میشه حیوانی حیوانی میگن اگر کسی انکار بکنه از ضروریات اسلام را این کار کرده و مرتد و باید اعدام بشه الان مرتد شدم نه قبول من می‌خوام بگم اصلاً نمیگم دیگران حتماً همه گفتن اکثریت مخالف همه چیزایی که میگم بیشتر ۹۰ درصدش که میگن اکثریت مخالفن ولی میگم چون به اصطلاح کرده حضرت آدم اصلا هیچ کدامش به شکل ظاهری اینجوری چیزی که اصلا اگر انسان شهوت نداشته باشه شهوت نداشته باشه گناه یعنی چی بعد از خوردن متوجه شهوتشو بعد از خوردن متوجه چطور گناه کرد قبلش چطور داره فرایند را میگه به یه زبان دیگری داره بیان میکنه حالا بله یکیش هم شهوت خوردن نه خوردن نه دلم هیچ کدام از اینها در کار نبوده و تمثیل در واقع و ببخشید بله بله از روح خودم در این دمیدم نتونستم برسم که آیا این معنا و مفهومش اینه خلقش کردم در نهادینه شده کوتاه بگم اکثریت حواست اکثریت مفسران میگن که این روح از روح خودمکه دمیدم ای اضافه اضافه ملکی است یعنی روحی که مال منه من تو که همه عالم مال منه یه اقلیتی هم مخصوصاً اونایی که عرفان مسلک عارف مسلکن میگن نه نه از روح یعنی واقعا از روح خودشه کدومش انتخاب بکنم از روح خودش انسانی از الوهیت در وجودش هست انسان اگر این را نگم اصلاً نمی‌تونم اعمال انسان را بیان بکنم نمیتونم بیان بکنم که یک آدمی که اصلاً به خدا اعتقاد نداره خودشو تو آتش می‌اندازه تا یه بچه‌ای را نجات بده من قبلاً شایدم یه خورده درباره دمیدن کنایه از اینه این دو بعد را قاطی کردیم یه آیه دیگه بخونم بله انا خلق انسان من نطفه و جعلناه سمیه ما از نطفه مختلف یعنی چی دو بعدی انسان را حالا این بیان صورت های مختلف داره می‌خواد برسونه که یک شما حیوان محض نیستید از جای دیگری هستید از جنس دیگری هستید اینجا مسافرید این حیوانیتتون موقت و متوجه شدم یقین پیدا کنم که آیا این می‌تواند بگیم که خداوند روحی رو خلق کرده انسان به نام عالم زر وجود نداشته یک سری روایات که کاملا مقدور از قرآن مجید هم آیه که ازش استفاده مشخصه که اشتباه کردن از این عالم عالمی به نام عالم زر وجود نداشته خب معلومه میگم حرف اینه اون روحی که خدا قرار داد در ما یکی از مخلوقاتش بود که شما میفرمایید یا چیزی از جنس عالم دیگری که نمیتونم بیانش کنم قول روح روح عالم دیگری هستی در واقع از این لحظه‌ای که روح در چهار ماهگی اینو خدا به اذن خداوند این روح بهش تحویل داده میشه یا اینکه نه این روحش از قبل مثلا در جای دیگه بوده بیشتر بوده جواب دادند جای دیگری وجود نداشته همین جاست ما عالم دیگری نداشتیم عالم دیگری نداشتیم همین عالم فقط از هر بچه به دنیا میاد اتفاقا همینو میگه این جمله را معنی کنم ربک من بنی آدم آنگاه که خداوند از فرزندان آدم از پشتشون ذریه‌شونو میگیره اون لحظه که از پشت فرزندان یعنی ماها از فرزند میگیره یعنی اولین وقتی که ما را خلق میکنه اون موقع بهش میگه الست به ربکم اون لحظه جز فطرت قرار میده جز خلقت قرار میده نوبت ایشونم آقای آقای خیلی خوش آمدید سلام قرآن نیارم یا این شواهد متناقض باشه اون موقع باید سعی کنم بین آیات قرآن جمع کنم مثلاً همین آیات شفاعت جای آیه داره می‌شه می‌گوید شفاعت هست ولی شروطی به اذنی لازم داره یه سری جاها می‌فهمم پس یک شباهتی در کل وجود دارد بی حساب کتاب نمی‌توانم شفاعت رو کاملا منکر بشم شفاعت رو باید قبول کنم شفاعت را نمیتونم به کلمه غیر از معنی واقعیش حالا یادم خدمتتون به معنای قدرت میده به معنای این میده که یه کسی ضعیفه و تو مدش در لغت عرب شفاعت معنی واسطه نیست به هر ترتیب کلام پایبند باشیم بالاخره یکی از قواعدش اینه که من باید به ظاهر کلام دقت را از موضعش خارج کنم فرمایش اولتون که گفتید استدلال بیاریم و گفتید که عربی و فلان و اینها عرض میکنم او چون مخاطب اولیه وقت نداره بهش میگه که ما عربی فرستادیم ولی بقیه یاد میگه آقا تعقل کنید فکر کنید چه کنید اینها یه آیه هم اینو میگه علیها ثم و عمیان متقین آدم حسابیا می‌دونی کی‌ین اونایی که یه آیه قرآن را که می‌شنوند چشم و گوش بسته روش نمی‌افتند وقتی میشنوند یا آیه قرآن را چشم و گوش بسته داره نه باید تعقل کنیم باید تفکر کنیم که فرمود بحث من چیز دیگری بود ولی اگه بخوام استدلال بکنم که از وسط چی شما عرض کردم چقدر آیه در مورد تعقل داریم اما مسئله شفاعت فندک عکس کردم که آیت مختلف این را که گفتم اولاً برخی از آیات میگه که هیچ شفاعتی در کار نیست برخی از آیات میگه که چه کسی شفاعت می‌کند الا به اذنه ولی قرآن مجید نفرموده که کیا شفاعت بکنند همچین چیزی را نفرمود تو بیانم بود قبلش چیزی قرآن نفرموده که چه کسی روایتمون میگه میگه مومن شفاعت می‌کنه شهید شفاعت میکنه کی شفاعت میکنه کی شفاعت میکنه پس یه چیزی نیست که ویژه ائمه باشه نه یه چیز ناقصه یا نه میگم هرجوری می‌خوای معناش بکن ولی واقعاً لیث انسان ناسازگار نباشه نباشه هرجوری می‌خوای معنیش کن ولی اون و لیث الان قرآنی برهانیه همه عقل میگه هم قرآن میگه چیزی که براش شفا یه جمله الان شما خوب یک کسی یکی از ترجمه های قرآن را باز بکنه ترجمه آیه را ببینه که مترجمین را چه معنی کردند کلمه واسطه حاج آقا وجود دارد این شفاعت دارد به اذن الله هیچ اتفاقی در این تاریخ در این عالم به نظر توافق رسیدیم الان دوباره مجبور شدم تکرار کنم عرض به حضور شما که این آیه قرآن می فرماید که الله رسول مرتکب شدید استغفار کنیم و پیامبرم برای شما استغفار کنه لگد الله توابین به هر ترتیب ولو همین یک آیه باشه همین یا پس پیامبر غیر از شأنی که براش قائلیم که یک پیامی را می‌رساند که اون هم حالا ماجرا داره من الان زمان پیغمبر دارم زندگی میکنم گناه میکنم آیه قرآن اومده میگه برو استغفار کن پیامبر برای تو استغفار کنه من توی منجلابی افتادم به اسم گناه اتفا له و لورده شدن اتفاق این پیامبر هم بیاد دست تو استغفار کنم اون موقع منو می یابی که رحیم هستم سوره توبه دوتا آیه داره اونجا توی اون آیات ببینید آیه ۷۴ سوره میکنیم از فضل خدا و از فضل رسول اگه قرار بود پیامبر این وسط پیامبر به شما داده و خدا داده خدا و رسولش از اینجا چی میگم من نمیخوام بگم که این پیامبری که الان از فضلش خدا میگه بخواهید یا از فضلش به شما میده مستقله یعنی ما یه خدایی داریم این طرف ماجرا یه پیغمبرم ماجرا این کار خودشون میکنه این پیغمبر کار ولی خدای متعال اومده میگه این پیامبر من یه شأنی داره به اینکه یک فصلی به شما می‌رسونه این فضلشو از کجا میاره اتفاقاً خدا بهش میده پس اگر یه کسی اومد که گفت پیامبر خدا به من فضل کرد خود پیامبر خدا به من یه چیزی داد یا من رفتم یا رسول الله این منفاتی با آیات قرآن نداره منتها پس زمینه ذهن من چیه من این پیامبر رو مستقل نمیدونم این پیامبر رو عبدالله میخونم و میگویم هر چه که دارد از خداست خدا از دایره قدرت خودش که قرار نیست به هیچ حدیث جواب بده قرار نیست خوشایند من بنده عمل کنه خدای متعال خواسته به هر حکمتی اینکه اون پیامبرش مقام داره یا هر دلیل دیگه‌ای خواسته یه چیزی بده به این پیغمبره بعد بگه اینو بردارید ببر خواسته ببخشه گفته که ببین می‌خواد ببخشم تو این پیغمبرم باید برات استغفار کنه حالا کسی اعتراض این دوتایی که الان عرض کردم بیشتر از اون آیات بنده نیست آیات خدای متعال هر آنچه در عالم هر کسی از شخص پیامبر تا اون موجوددارد از جانب خداست و ذات هیچکس هیچی نداره خدای متعال خواسته به هر دلیلی منو ببخشه گفته استغفار کن پیغمبرم است خواسته جالبه تو داستان حضرت سلیمانی حضرت سلیمان خدا حضرت سل امام حسین که نگفته اینطوری تازه منی که پا میشم میرم روضه امام حسین اهل روضه اگر باشید خدا وکیلی خودتون میدونید جواب ندید قبل از اینکه میرید تو روضه بعد از اینکه از این روضه میاد حالتون بهتر هست یا نیست حالا من اینقدر معذرت میخوام اوضاع احوالم خرابه میرم بیرون دو تا کثافت کاری هم میکنم ولی این منافات اون کارکرد روزه نداره قدیمیای ما پدرای پس من میگم اگر به واسطه اینکه یه کسی میرود بیرون یه غلطی انجام میده دلیلش در روز دیگه هم میتونیم دلیل بررسی کنیم شاید نه بعد از اینکه من متوجه شدم که هر کسی به پشت ماشین زده یا تمام عرض کنم خدمتتون عرض کنم خدمتتون که ببینید راحت حرفات هم زدی و خیلی دستم مشکلی ایجاد نکرد و گفتی ۵ دقیقه شاید حدود ۱۰ دقیقه شد ولی اینها اولاً من یه چیزی به شما بگم خیلی مشرکان حجاز بد بودند مشرک بودن خیلی تعبیر داریم در مورد مشرکان حجاز که خیلی ولی قرآن یه چیز میگه آیه من خلق سماوات والارض الله اگر ازشون بپرسیم که چه کسی آسمان و زمین خلق کرده میگن خدا ازشون بپرسیم چه کسی این جهان را پس مشرکان حجاز خالقیت و مدبریت را خدا قبول داشتن مدبریت می‌دونی یعنی چی کل اداره کل اداره از روزی دادن تا هرچی مربوط به اداره عالمه همه چی اینو قبول داشتن چرا پس مشکن میگه پس چرا حکم می‌پرستید فقط این میگه لیقرونا الی الله ما فقط می‌خوایم بریم گوش بده فقط گوش به همین خاطر میگم مشرک شدن نیست همین که مدبر تدبیر عالم را بگویی خدا واگذار به دیگری کرده خدا واگذار کرده به دیگری واگذار کرده این میشه تفویض و به همین خاطر ما را میگن مفوضه به همین خاطر شیعه را میگن مفوضه خدا هیچی به هیچ کس واگذار نکرده است توان نداره که واگذار بکنه خدا اما این پیامبری که شما فرمودید خودش میگه بگو من هیچ نفع و ضرری از خودم نمیتونم من کوچکترین ضرری و نفعی نمیتونم از خودم جلب کنم یا دفع بکنم هیچ کوچکترین کاری برای خودم نمیتونم انجام بدم میگه بگو هیچ کاری نمیتونی انجام بدی اونا که شما خوردی فضل خدا امثال اینا پیامبر تو هدایت که داره میگه تو هدایت که خیلی پیامبر لطف کرده به بشریت میگه که غول ما بگید آیا اصلاً اجرا برای چی اجر چی برای چه اجرگونه مگر این برای چه کاری خونه ساخته براشون کمکشون کرده دوره پیامبر از گرسنگی مسلمانا چی بودن و هدایتشون کرده پیچ نعمتی بالاتر از هدایت نیست هیچ نعمتی بالاتر از هدایت نیست و اجرشم میگه از فضل من وجی آره مهم‌ترین کاری هم که خدا برای انسان میکنه به اصطلاح هدایت انسان بگو و نسبت به خودم هیچ توانی ندارم تصریح کردید تفاوت پیامبر ایشون تعبیرشون این بود که در واقع شما مقام فقط ببینید پیام از خدا میگیره با کلامش و با عملش و تصریح کردند تفاوت پیامبری رو با اون پی گفتن معنیش شاید به لغوی پیک باشه پیامبر باشه ولی این رو میگیره با وجودش به تمام وجود و با کلام با عمل در واقع منتقل میکنه میگم اینا تصریح کردن فرمایش شما را رد نکردم ولی نکته‌ای که شما چون موضوع رو ساده کردید و گفتید که ایشون گفته در واقع فقط پرسید گفتم که چون دوستان همه در جلسه بودند خواستم ببینم من این رو در واقع خلاف شنیدم پیام رو میگیره با تمام وجود و در واقع با کلام و عمل در واقع منتقل میکنه پیام خداست تفاوت ولی یه جمله چیز دیگری که فرمودید و من پیامبر من اگر خدمت پیامبر میرسیدم حتما ازش درخواست میکردم که برای من استقبال کنه حتما میگفتند که قله را فتح کرده که شایستگی بعثت را پیدا کرده معلومه که استغفارش مهمه حتما موثره من سلمان را هم ببینم میگم برا من استغفار کن استغفار کن و خیلیا رو می‌بینم که آدم التماس دعا اینا مشکل نداریم که پیغمبر تو معلومه مقامش حتماً بهش می‌گفتم استغفار بکن حتما هم استغفار پیامبر با استغفاره بقیه مردم فرق داره پس که قله رو فتح کرده مقرب درگاه پروردگار قبل از رسالتشم اگر می‌دیدم همینو بهش میگفتم قبلشم باید فرق داشت چون قبلش فرق داشت شایستگی بعثت پیدا کرد اگه مثل بقیه بود که شایستگی بعثت پیدا نمی‌کرد شایستگی بعثت پیدا کرد و اگه می‌دیدم آدم حسابیه قبل از رسالتشونم بهشون پاشون می‌افتادم و درخواست میکردم برای من استغفار بکن برای من دعا کن مشکل نیست این مال به اصطلاح جایگاه همه دارن اینجا این جایگاه رو که سلمان هم داره جایگاه رو که عرض کنم ابوذر هم داره دیگرانم داره که چون من فکر میکنم او مقامش بالاتر از فکر می کنم مقامش بالاتر از منه بهش میگم دعا کن برای من دلت پاک‌تر از منه من هفته گذشتم یه چیزی گفتم که کسی اومد در خونمون گفت دلت چون پاکه دعا کن یادتون اومد گفت دعا کن که شب بود آخر شب پدرم سکته کرده دعا کن چون تو قلبت پاکه صبح هم دیدم داره در میزنه گفت یه نماز شو بخون و فهمیدم که مستجاب از اون روز تا حالا فهمیدم خب ظاهرا از قیافه آقای امام ساعت جلسه مشخص ساعت نه و نیم دو ساعت دوستانم در واقع تنظیم کردن باشه برای هفته خدمتتون آقای جناب امام خیلی اصرار دارند که من ادامه بدم ولی اصلا ادامه نمیدم تا حال گیری بشه و و صلواتی بفرست روحانیت بیشتر از این انتظار صلوات اللهم صل علی محمد.