جلسه هفتم: محمد مکی و محمد مدنی

از راه روشن
نسخهٔ تاریخ ‏۲۷ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۴۲ توسط Admin (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

فایل صوتی

متن زیر برگردان فایل فوق توسط هوش مصنوعی و بدون ویرایش، حاوی اشکالات زیادی است.

سلام علیکم و رحمة الله بسم‌الله الرحمن الرحیم الحمدالله رب‌العالمین و صلی‌الله علی‌محمد و آله طاهرین

در بحث محمد شناسی قرآن مجید در جلسه قبل عنوان بحثمون این بود که محمد پیامبر و محمد حاکم رفتیم این دوتا کاملا از همدیگه جدا هستند پیامبری حضرت منشأ خداوندی فرستادش ولی حکومتش یک امر عارضی اتفاقی بوده می‌تونست به حکومت نرسه حالا هم رسیدی مردم بهش دادن نه خدا مردم مدینه نیاز به حاکم احساس کردن و اصلا بیشتر برا حکومت دعوتش کردند و بنابراین این دو تا را کاملا باید از هم جدا بکنیم البته این نکته را عرض کردم که حالا که حضرت محمد حاکم شد خدا آیین شهریاری را به شما آموخت یه جوری حکومت کن مثلا با مردم مشورت کن هر تصمیم بخوای بگیری مردمی که صاحب حکومت هستن و تو باید باید با مردم مشورت کنید باید با مردم مشورت کنیم که البته طبق عرایضی که قبلا داشتم خدمت تو جلسات قبل بنده آیاتی رو خوندم که خداوند به پیامبر می‌فرماید که بگو من غیب نمیدونم اگر غیب می‌دانستم مال را خیلی زیاد می‌کردم و بلایا را از خودم دفع می‌کردم پس بگو غیب نمیدونم آیه دیگر خوندیم که آن مرد غریبه لاگوس هر و علاقه به احدی اعلام منه تظام رسول خداوند عالم غیبی که غیبش را بر آن تاثیر ظاهر نمی‌کنی مگر بر پیام بخش از پیامبران چه چجوری کنار هم گذاشتی گفتیم پیامبر تو پیامبرش حالا دیگه وحی خداوند به میکنه احکام دین این را خداوند براشون بیان میکنه ولی مسائل دیگر را نه علم عادی اسمش علم عادی قالیچه میخوام برای اینجا به چه درد امشب بریم بحث می‌خوری وی اگر پیامبر همه‌چی رو نمیدونه و فقط بودجه به نحوی بهش میشه راجع به احکام دین میدونی سوال اینه آیا نیاز به مشورت دارید یا نیاز به مشورت نداره خیلی مسئله کلیدی و کلیدی مشهور قول رایج عالمان میگن پیامبر نیاز به مشورت نداشت چرا خدا بهش گفت مشورت بکن به خاطر احترام به مردم و نتیجه می‌گیرم که میگن اونا آروم اینجوری تفسیر میکنن میگن مشابه پمپ امر مشق اعضاء عزم و توکل بر الله خودت تصمیم باهاشون مشورت بکن خودت تصمیم بگیر تصمیم گرفتی توکل کن بر خدا خب نتیجه‌ی حرفش و نیم میشه که با مردم مشورت کن نود درصدشون یه چیزی گفتن خودت نظرت مخالف بود نظر خودتان این بزرگ‌ترین توهینی به مردم در حالیکه شما دارید میگید مشورت بده تمام نه پیامبر را خداوند بهش میگی مشورت به نوع بگو دنی به دو دلیل مشورت بکن به پیت نیاز داری دارچین میدی در احکام دین را من به برق می‌کنم که چگونه بجنگیم اینکه آرایش سپاه را چگونه بدی اینکه سیاست هامون چگونه باشه با چه قومی چگونه رابطه‌ای داشته باشیم چه ببندیم اما اینا دیگه چیزی نیست که من به تو وحی بکنم و ممکنه که مردم سال پیش باشند که بهتر بلد باشن اره میومدن به پیامبر عرض می‌کردند که پیامبر فرمود اینجا اردو بزنیم بلک‌جک گفتم عرض کردم که وحی یا نظر شخصیته ازت فرمود نظر شخصی بد نیست گفتم پس ما بیشتر است با جنگ کردیم بهتره اونجا اردو بزنیم پیامبر فرمود میرم اونجا اردو هستند اینا پیامبر عظیم داده بود مسائل پیامبر نه اینکه بدونه نه از یه مسئله اینه که پیامبر نیاز داره بر خلاف برف همه حرف می‌زنم اون لاین و من اینجوری تفسیر می‌کند تفسیر نه ترجمه محض تفسیر قبول ندارم واژه‌ی بچه‌ها به اون فعلا را اینجوری ترجمه می‌کنم با مردم مشورت کند تصمیم بگی با رای اکثریت ولی ممکنه نظر خود دلت خلاف نظر اکثریت باشه جاشوا کن توکل کن بر خدا و همون نظری خلاف نظر خودت رو اینجوری معنی میده یکه نظر خود چرا مقدم گنبد نظر اکثریت دیگه معنی نمیده که توکل کن بر خدا اونجایی به معنی میده توکل به خدا تا آدم نظر خودش چیز دیگری باشه نظر خودش چیز دیگری باشی پس پیامبر یکی به این دلیل نیاز داری که نیاز داره رو بلد نیست به دلیل دیگه‌ای باید مشورت کنی حق مردمه که تو سرنوشت خودشون دخالت بکنم پس هم پیامبر نیاز داره از حق مردمه شاید تعجب کنید امام علی می‌فرماید نامه انجام نامه پنجاه بفرمایید شما بر من این است که همه چیز را با شما مشورت کنم هیچ تصمیمی بدون مشورت شما نگیر و تمام حقوق شما را هم ادا کنم تعبیر قشنگ با دقت بکنی و سوم مساوات رو هم تو جامعه برقرار کنم همه مساوی باشن هر وقت ایس کار را کردم اطاعت من بر شما واجب می‌شود یعنی عواملی که تصمیم بشه چجوری گرفتی با مشورت مردم وقتی با مشورت شما من تصمیم گرفتم وقت ابلاغ کردم تصمیم را و شما باید اطاعت کنید از کی داره ببین پر رو داره فرمایش امام علی درمان مردم دارن از کی اطاعت می‌کنن از خودش از خودشون تو میگی به فرمان من به شما اینه که همه چی با شما مشورت کنم هر وقت مشورت کردم و به تصمیم رسیدم و شما از من اطاعت کنی پس مردم دارند در واقع خودشان تبعیت میکنن خودشون دارن بر خودشان حکومت میکنن به همین دلیل بنده ادعا میکنه که حکومت امام علی علیه‌السلام مثلا و هم‌چنین حکومت پیامبر حکومت تئوکراتیک بوده حکومت از نوع دموکراسی بوده مردم بر مفهوم بود اولش فرمود لولا حضور الحاضر اگه نبود که مردم اومدن و از من خواستن رها می‌کردم می‌خواستن قبول کردم از مردم حکومت را به من دادند بعد تو تصمیم‌ها مردم تصمیم میگیرن و بعد مردم حق دارند هر تصمیم من گرفتم نقد کند باید واجب مومنین می‌فرماید واجب که لغو کنم باید در دستور میده با من اینطوری برخورد نکنید شکل خاصی برای خالق بهشت پس پیامبر را در چی در مدینه مردم به شوق مرد را دادن ولی خداوند شیوه حکومت درست را به پیامبران آموخت نکته‌ای که در جلسه‌ی قبل عرض کردم این که بسیاری از مطالبی که در قرآن آمده چه در مکه و چه در مدینه و بیشتر در مدینه حوادثی که رخ می‌داد به مناسبت مناسبت نیاز نیاز حضرت پیامبر مسلح به مناسبت نیاز یا حوادث اینها چندتا سوره داریم که باید در تبت یدا ابی لهب خوبه در دبیری هفت نبود که نمی‌گفت یا ایلاف قریش اونجا نبود اینا نمی‌گفته به مناسبت و این‌ها توی مدینه بیشتر حال هر فردی که می‌خوام امشب بهش بپردازید این پیامبر این حضرت محمد صلی‌الله علیه واله یه دوره در مکه پس فقط پیامبر بمناسبت هم آیات نازل می‌شود به لای حوادث پیام هام رسانده می‌شود حوادث که داره مخاطب پیامم میرسونه خداوند ولی وقتی تو مدینه به صورت کاملا اتفاقی میشه خاکه مردم ازش میخوان معادل موقع این نکته را عرض کردم که شیوه حکومت‌داری رو برای مردم برای پیامبر بیان می‌کنی ولی یک کار دیگر هم میکنه که این کلیدی است و بتونم عرض کردم که بورسیه هفته قبل از کردم که خیلی پنیر و یادته اومد مردیث و نه بیشتر معروفه خطرناک بزنم و اونی کی خداوند به حضرت محمد در مدینه کمک کرد که یا قانون برای دارایی جامعه به قانون از کجا میره همون قوانینی که عقلا یه حجاز برای اداره جامعه خودشون در نظر گرفته بودم نود درصد اونا رو امضا کرد حدود هفت درصد از اول ده درصدم اصلاح کرد همون قوانین رو تو عقلا گرفته بود و عقلا برای جامعه خودشان دیده بودن چه چیزهایی نیاز اینا رو گرفتم این ایده همشونو عالمان سنتی هم قبول دارند که نود درصد احکام اجتماعی اسلام امضایی تو اجازه میدی اینجا مسئله فوق‌العاده مهمی پیش میاد ای جا قوانینی که پیامبر از او قلای اجازه گرفت و امضا کرد برای همیشه تاریخ همینا باید ثابت باشی یا ممکنه کی او حجاز والاتر از او قلعه‌های ایران امروز نبودن که پایین‌تر بودن بالاتر از عقلایی و اروپا نبودم اون زن بالاتر از عقلائی ایران اصلا عقلایی حجاز نسبت به اون قلعه‌های امپراطوری روم شش قرن قبل زمان حضرت عیسی پایین‌تر بودن پایین‌تر بودن ولی مسئله‌ای کی یه نکته فوق‌العاده مهم و اونی کی وقتی می‌خواهید جامعه رایج اداره بکنی یک مجموعه قوانین برای هر جامعه‌ای عناصر داره بیشتر چون بوقلمون خودشون بهش می‌رسم قلابش می‌رسد اونوقت این اشتباه بزرگیه اینجاست که میخوام وحشتناک بدم و همه اون حرفی که الانم بهتون میده عرض می‌کنم محکم بشینید که سقف فرو اومد حواسمون آی جو من باید اون قوانینی را تو اون روز امضا کرد پیامبر و ارزو و قلای حجاز گرفت همیشگی بدونن و بگم آهای این پیامبر مثلا فرمود یه چیزی داری به نام یا عاقله تو است اگر یک کسی قتل غیر عمد انجام بده جشن رو باید پسر عموها پسر دایی‌ها فامیلا آنها اونها بیان پول جمع کنند و دیگران بپردازد بهش دیه عاقله الان تو جامعه ما اجرا میشه یا نه دیگه خودشونم قبول دارد که همیشه توی جامعه بهش تو مال جامعه قبیله‌ای بودی جامعه قبیله‌ای جواب میده اونجاس اینجا قبیله‌ای تو همه سود و زیان همدیگه مشارکت داشتن قبیله واحد بوده اون دوره جور اونجا حال انجام بوده که میخوام بگم کی یک خطای بسیار بزرگ رخ‌داده که ما فکر کنیم هرچه عقلا یه حجاز برای اداره جامعه شون وضع کردن و پیامبرم دید مناسب به اون جا است که مناسب بوده با اصلاحاتی قرار داده اینو بگیر تا روز قیامت اینها ثابت ثابت مثلا اینجا اصلا مردم لورا ماه‌های حرام اصلا نمیدونم یعنی چی چه میدونم ماه‌های حرام مردم رو اینجا یه زمان جنگ بوده جنگ بودی همه سال نمی‌تونستم زندگی کنم نمی‌تونستم تجارت کنند نمی‌تونستم کارای دینی شونو انجام بدن گفتم و چهار ماه و جنس مرغوب عقلا و چهار ما را حرام بکنیم جنگ را و تا بفرستین به کارهامون حالا اسلام هر جای دنیا رفت باید بگم چهار ماه حرام دیگه مثلا برق داره پا ماه‌های دیگه امروز با دیروز فرق داره یه مثلا تغلیظ می‌شناسند و برابرانه گوشی جز جوریه وی مال اونجا بود وی تناسب داشت با اونجا اصلا بالاتر از این بدوم تاریخ میگن عبدالمطلب تعیین کرد که دیگه‌ی یک انسان مرد صد تا شتر باشه من عاشقشم معلومه تایید کرد ماجرا یا متن داستانی است که فردا صبح برو اونجا عادلانه بود ثبت شد فوق‌العاده مهم صوت فوق‌العاده مهم بود هم عقب برو به او سازگار بود یا اون می‌تونست خارها و اینها را مصرف کنید شیر می‌داد بهشون گوشت می‌داد بهشون نگه داشتم راحت بود به او یارو اونجا بیابان مقاوم بود آب هم می‌خواست آب اونجا کیلو و هموار می‌بود هم سواری می‌داد همه چیز شیک و فوق‌العاده ارزشمند خب حالا به نظر شما اگر اینیستا رفع جای من براتون مثال می‌زنم برای آن تو فیلم دیدم حدود مثلا صد سال پیش استرالیا از اروپا رفتند می‌خواستند راه‌آهن بکشد برای اینکه تو بیابون بتونن ابزار اونها رو جابجا کنن یه مقدار شتر بردن راحت بیابون دیگر به صلاح استرالیا بیشتر مناطق بیابون که هست کارشان که تمام شد ایشان قرآن را رها کردن چون شتر سازگار بود با اون محیط مثلا می‌تونست چند روز آب نخورید زیاد شد نثرش و امروز تبدیل‌شده به یه آفت توی مقاومه می‌تونه حیوانات دیگر را در خطر قرار بده علوفه‌ها رو میخوره جور کرد و آب مشکلی نداره الان توی استرالیا فوت و یا افت اونجا تو گوشتم ارزان از گوشت شتر هستن سوء استفاده نمی‌کنی شتر بخواد رایگان بگو برو بگیر بیابون خودشون ملل چادر را از بین ببرد آره حدس زد دقت را پشت بهش بگو برو ثبت شد و افتاد و صد تا شتر آلپ و یکصد تا صدور بتونم بیام نه یکصد تا مال تو همینه نمیشه گفت نمیشه گفت که اسلام گفته صد پاشو دو چون اسلام گفته شد ستار تو میدونی که فقها فتوا می‌دهند انتخاب من با کیه با قاتل انتخابم با قاتل چی چی و بپردازه شتر بپردازه سیستم طلا بپردازد به انتخاب خودمون تصریح کرد شتر انتخاب کردم ساعت ده شد و منو جمع کن که به جای ثبت و سود برد حاصل شد بر افت شتر آفتی دیگه چه ما میتونیم بگیم که اسلام گفته شد تو گفت صد تا شتر اونجا من جوره حالا اگر این اسلام رفت توی مثلا کشورهای اسکاندیناوی شمال اروپا نه شتر دارم یه جاهایی نه گ دارم نه گوسفند دارم حله یمانی که دیگه هیچی کلان جانیس یکی از چیزها حله یمانی اون روز بوده باسلام اونجا مثلا نزدیکای بود گوزن پرورش میدن دعوت پرورش میدن دیگه باید چی بدونم اسلام چی میگی که بیاد از عربستان شتر برداشت و برد اونجا شتر از اینجا یخ میزنه میدونی متن پیش رو دور نگه داشت سرد مثل هوای اونجا جور نیست که خوب ایناس که جاشو طور برا اونجا عادلانه بود صد تا شتر برای تو استرالیا صد تا شتر ظالمانه است برا تو کشورهای اسکاندیناوی هیچ‌یک از این موارد نیس هیچ کدومش نیست نه شتر نگاه نکن خوبم میگه مثلا فوتبالش یه چیزی میگه دویست بار گابی زخم چطوره هی یه چیزایی پس یه خورده گاو و یک هفته خیلی بیشتر موجوداتی بیشتر با فرد بره فرق داره چقدر همین ایران خود ما گاوهای بومی یکی چنده با قاب‌های خارجی که میاد ده برابر قیمتش حالا مثلا تو هلند دویست گاو با دویست بابی که تو عربستان بوده کیه بابک تو برنده اعلام ده برابر آن قیمتی میگه ده هزار تا گوسفند شما می‌دونید بوست همین پاکستان نزدیک ماه است که چهارصد کیلو وزنش بوث چهارصد کیلو وزنش از گاوهای بومی دو برابر گاوهای بومی ماست ب بنا بر گاوهای بومی ماست و وقتی رفت اسلام اونجا میگه هزار تا این بود رو باید بدید یا مثلا دویست تا حالا اینجوری یا نه عقلی به کار چیه باید ببینی متناسب با زمان متناسب با مکان بخوام بگم و زبانی که اونجا آورد قوانینی که اونجا بود متناسب با اون بود برای اونجا عادلانه بود من بود چون بچسب در همه دنیا هر جا اسلام و حتما باید بگی شتر حتما باید بریم داد حتما باید بگیم گوسفند هستن اینارو باید بگی یاد گرفتن تو کشورهای اسکاندیناوی باید به اینجا اینجا گوزن و عادلانه تعیین کنیم ولی این کارو بکنیم انجام بدهیم چون تو استرالیا به شتر بوکه خوام بگم قوانینی که پیامبر آورده قوانین اونجا را گرفت و امضا کرد و در آنجا عادلانه بود چهار شمع اصلاح کرد خطا داشت برو اونجا عادلانه بود اگر جای دیگری اسلام میومد قوانین تو دریا می‌شد تو حجت مثال زدم جلسه قبل تو جاس ماه‌های حرام بود توکی امپراطوری روم ششصد سال قبل از پیامبر اسلام دادگاه بدون حضور وکیل تشکیل نمی‌شد خوبه که تو اسلام تو آیا تو روایات هیچ جا نداریم که دادگاه چی ما چیزی نداریم به نظر شما اگر تو امپراطوری روم میومد بیا امضاء می‌کرد یا نه دادگاه با حضور وکیل تشکیل بشه می‌شد دیگه قانون عادلانه است عادلانه از همینجا می‌خوام یک نقطه‌ای بگم آرد جو میشه این قانون و حذف کنی که برای همه زمان‌ها و مکان‌ها عادلانه باشی شب چیزی تموم شدنی یه چیزی را دیه انسان قرار بدیم که به همه دنیا طور دیگه باشه شدنی این اصلا شدنی نیست که حالا یه مسئله شاد دسترس یک جا تو قرآن مجید آمده یک جا ورود روایات اومده مثلا زن دو نفر شاهد زن برابر یک مرد دو تا زن برابر یک مرد فوری بعدش اومدی همون اگه خوب دقت بفرمایید فرود اومده چرا دو تا زن برابر یک مرد برای اینکه اگر یکیشون فراموش کردن کودکی یادش بیاد خوب مرد را هم میتونیم اینو بگی مردم تو باشن تا یک رو فراموش کرد یکی چرا مردم نگفتم چیزی که میتونست مرد رو هم بگی چرا دلیل خیلی راحته خیلی هم سخت نیست که اینو بفهمیم و اون اینکه زن تو جامعه یه وضعیتی داشته که عقل تجربی پیش نقض ذاتیش عقل تجربی خیلی بکا نبودن به بازی گرفته نمی‌شدند تو اجتماع نمی‌اومدم نبودن و یه چادر زندگی مرزها باز تو اجتماع میومدن زن عقل تجربی شش نکرده بوده فریب نخورده غرب ممکن بود کلاه سرش بره حالا دیگه جامعه یم رسیدیم که ما تشخیص اگه یکیشون یادشون رفت که دیگه یادشون بیاره من الان بازنشسته شدم حدود چقدر سال دانشجوی مختلف دختر و پسر با هم داشتند دخترها اتفاقا پسرها التماس میکنه که شما جزوه بنویسید برای ما شما جزو به جزو شون رو با التماس می‌گیرند برای امتحان و چروک‌ها و خیلی هم زرنگ‌تر از هیچکس یادش نمیره پسرها یادشون میره یادشون نمیره یادشون نمیره طوری نیست گردان اصلا اینکه اگر بگیم یک یادش نبود مگه دختر و پسر ببین کلاس بودن دست دادم و تصویب کردم سوال پرسیدم اگه قوی نباشن ضعیف‌تر نیستند که پس از شهر من این جا وضعیت زن متفاوت بوده تو این فضا وضعیت زن متفاوت بوده نباید بگم که تا روز قیامت ثابت و همه جامعه هر جامعه‌ای عادلانه است که شهادت دو تا زن برابر یک مرد باشه همه جنگ عادلانه است نه یه جاهایی عادلانه نیست ولی اونجا عادلانه بوده اینجا عادلانه بوده ولی دیگه جاها الان جامعه مودب شهرها حداقل قم و تهران که من می‌بینم واقعیت اینه که به طور معمول نه اینطور نیست که تفاوت باشه پس قوانینی که پیامبر آورد و اون جا هم به تو خانواده منو تو خانواده البته برخلاف قول مشهور یعنی اقوام مردم مردم کس ازش بپرسی میگه قرآن گفته که چهار تا زن می‌گیرید مرز ناو سولاس و ربات قاری قرآن آره من به شما میگم میدونم که ناحیه را نداریم برو داریم یا نه فرانک هو و ملک نسا مصنوعی و ثلاث و رباع می‌خوام بگم دلم می‌خواد قرآن از خودمونه مرد قانون نداریم قربان بذار یه مثال بزنم اگر فرمانده مثلا ارتش به یه کسی نامه در پیام بده بگو تو خلیج‌فارس به نیرو فرمانده نیروی دریایی بگو در آرنا به آمریکا حمله کرد و حمله کن و بعد به یکی از درناها به آمریکا حمله کرد حذف کنه به حمله کن به نام آمریکا این فرمانده گفته یا نه آیا واقعا ارزش گفتی ولی لفظ توی سیاه گفته گفته ادل رو حل کرد تا اگر چسب کردیم قرآن که میریم می‌فرماید و ان خیر الله ته دل و فعلیت آمار که ما تا ملکه اومدن نسا مصنوعی و سال‌ها و باد این می‌ترسید که عدالت را درباره‌ی یتیم‌ها نتونید رعایت کنید ولی اونایی که حلال سه دو تا سه تا چهار تا ازدواج کنید فرقش چیه نه طرقی اینه که یخ میگی به عبارتی قرآن توصیه کرده و به قرآن توصیه کرده چهار تا زن بگیرید نخ را توصیه نکرده گفته اگر می‌ترسید فلان و فلان بشه ظلم بشه به یتیم‌ها که خونتون هست یتیم خونه شون بودن اگه اینجوری پس برید دوتا و سه تا و چهارتا بگیرید بین ما معروف شده قسمت به عالیه و بله ترک نمادها و و ملل نشان اصناف و سالاد و ربا بهینه نداره توی قرآن قرآنی نداریم تو تد لوپیتا ما دلتون تنگ تا بلند ملل نزاع حرفش شما عرض کردم فرقش اینه که فقط این باشه قرآن توصیه اردبیل چند همسری اگر اون باشه در یه مورد اضطراری گفته برید خیلی فرق داره زمین داستان دو توصیه نیس بورسیه نیز تطبیق نیست تشویق نکرده به چندهمسری قرآن این نکته کاری با این ندارم این بحث حاشیه ولی حجاز هزار و چهارصد سال پیش ازدواج یعنی چند همسری یک ضرورت اجتماعی یک ضرورت اجتماعی ولی اصلا جامعه جامعه از هم می‌پاشید که چندهمسری من چرا مردها بیشتر کشته شدن تو جنگ چین‌ها اونوقت زن‌ها اگر ازدواج نمی‌کردن از گرسنگی می‌مردم برای زن نبود کار نبود می‌مرد از گرسنگی باید می‌رفت همسر چهارم یکنفر شد اون با بچه هاش هم باید می‌رفت یکی از مسائل الان جامعه ما مثل نایر و چی ازش می‌فهمیم و ربانی و ملا تیپی و جور کن و بی بهایی که تو خونه هاتون یعنی چی یعنی دختر زن تو از مرد دیگری که یتیم خونه شماست بورسیه کردن باهاشون اینگونه برخورد کنید اینگونه برخورد کنیم اینگونه برخورد کنیم الان تو جامعه ما بگه چه معنایی داره چند تا خونه داریم که چند درصد مردم بچه یتیم مرد دیگری روز بله این طرف چهار تا همسر داشت دادجو قابل‌توجهی از این روا خونه شون بودم شیرخواران بخوام برای این عرض کنم که این قوانین برای اون بوس و برای جامعه و اونجا هم عادلانه بوده اینجا هم عادلانه بوده فوق‌العاده اشتباهه که تسریع فکر کنی این‌ها همیشگی و ابدی است و هر جا اسلام بینه‌ای باید این قوانین خداوند اومد صادق باش برخورد کنی پیامبر نیاز داشت جامعه رو داره پل و عقلا حجاز قوانینی وضع کرده بودند پیامبر خداوند این مقدارش نود درصدش متناسب با جامعه است عادلانه است امسال ده درصد تقریبا اصلاحات بوجود آورد پایین چرا این اجرا بکند خب بحث من عنوانش امروز یه قرار دادن داده بودم محمد ملکی و محمد مدنی این دوتا خیلی فرق داره محمد مکی رابطه انسان با خدا و کلیات روابط عادلانه انسان‌ها را عوضش میزنه ولی محمد مدینه صحبت از قانون می‌کنی خدا هم بهش میگه قربان خدا برای آروم آروم حجاز گرفته شدی اصلاح شدی این چرا تو عادلانه است و برای جامعه فرق اسبه اینجاست که عین حال مخصوص اندیشمندان جدید خیلی بحث‌های چی میگن مثلا استعلام من چی اسلامی اومدن قرآن آیات مکی آیات مدنی و مخفی نظریاتی هم دادن نظریات متعددی که چکار کنیم چه کار کنیم مسئله را حل کنیم اوه لیک که قوانینی که اسلام امضا کرده به عنوان قوانین حجاز اینجا عادلانه بوده دیگه می‌بینیم جاهای دیگر عادلانه دیگه جاهای دیگه نمی‌شه مطرح کنیم دیگه جای دیگه جوری حلش کنیم نظریات و فرضیه‌های مختلفی دادن مخصوصا اندیشمندان عرب مثلا اصطلاح نسخ معکوس آیات مدنی رو با آیات متن چی که جلوتر آمده نصفش کنیم نسخ معکوس می‌نویسد زونا از ایناست ولی واقعیت اینه اینجوری بگیم هیچکس نمی‌تواند روانی اجرایی بیاره که برای همه جوامع و همه زمان‌ها و مکان‌ها و دل نباش نمیشی چراغ گاز یا فر قدرت اجتماع فردا امام علی میره از چاه برای یک یهودی با طناب در آب می‌کشه و هر دو یه قربانی وحشتناک انگار سنگ واقعا وحشتناک خطرناک جون هم حقوق ناچیز هم زحمت زیادی امنیت کاری نیس هم بیمه نیز هم مرخصی نیز هم چیز برای امروز جامعه معادل نبود تو جامعه عادلانه کار نبود کار نبود عادلانه بود توی جامعه ما الان این عادلانه پس الان باید کارگر حتما بیمه الان باید امنیت محیط کار باش بهداشت محیط کار باش مرخصی باید باش ساعت کار مشخص باید باش اول حقوق باید مشخص باش نمیتونی تو که صاحب کاری خیلی چیزا تاثیر داره خیلی تاثیر داره چرا چرا اینجا جامعه می‌تونه اینا را فرق میکنه برای اینکه این خیابون کشی شدی امکانات دیگری که بوجود آمده با کوچیکی بوجود آوردی با بیت‌المال رو که این چیزا نبود که بیت‌المال رو کارگران شریک یا نه با پول و امکانات تا ساختی اونوقت اونی که کارخونه داره سبکی هست از امکانات بیشتر داره استفاده می‌کنی داره استفاده میکنه از علوم از علوم کارگر خوب قوانین فرق میکنن یه چیزای دیگه میشه عادلانه ادمهای یه نمونه اس آی جو ازدواج چندهمسری امثال اینها برای همه جوامع یکنواخت می‌شود کرد تو تهران الان اگر کسی به خواستگاری خواستگاری دختری و بگی کی یک درصد احتمال داره که من بازم ازدواج کنم با چه جوری برخورد میکنن چرا عقب می‌اندازند بیرون با اردنگی با اردنگی داد زنش به او حجاز اینگونه نبوده معلوم بود که هر مردی که ازدواج میکنه بازم ازدواج میکنه این دو تا جمعه یه جور است میشه یک قانون برای این دو تا جامعه وصل کرد اصلا با کسی ازدواج بکنه توییت تهران از تو بیخودی تو عقد نامه نوشتن اگر تو عقدنامه نوشته نباشه به ازدواج بکنه شرط عرفی شرط و یک نود و نه درصد حالا من با احتیاط میدم به نظر خودم نهصد و نود و نه درهزار اگر بدونن طرف می‌خواد دوباره ازدواج کنه باهاش ازدواج نمیکنه دولت جا خب چنین جامعه‌ای که اینجوریه اگر طرف رفت ازدواج کرد خلاف شرط عرفی عملکرد شرط هست هستی جامعه ما جامعه‌ای که اینجوری شد او تصریح که میخواد بیاد خواستگاری باید شرط بکنه داداش من می‌خوام ازدواج با دوباره ازدواج کند او باید بیاد شرط بکنه اینجوری جامعه ما ازدواج مجدد عادلانه نیست بدون اجازه همسر رفتار خودشو داره که یا آدم یاد نانسی دیگه اختیار خودمه که دارم یه دخترم من اختیار خودمون که دارم با کسی که دوباره می‌خواد ازدواج کنه نمیخوام ازدواج کنم اسم حق داره یا نه با دلال مکزیکی حقیقت داره که نمیخوام ازدواج کنم با کسی که میخواد همه دخترهای دهقان الان اینو میگن یا نه همشونو با کسی که دوباره ازدواج بکنی حتی بیشتر از این با کسی که دنبال نمیدونم صیغه و امثال اینها هم باشه میگه نمیخوام ازدواج بیشتر از این حرفا بیشتر از این حرفا با کسی که به هر زنی میرسه به چی چشم یک سوژه نگاه میکنه که ممکنه به کارم بیاد با او ازدواج میکنه او ازدواج نمیکنه همین واقعیت جامعه عدالت طرح داره و نمیشه برای خانواده یه قانونی حجاز را بدیم برای همه‌جا برو رای تبانی ناعادلانه است برای اینجا به قوانین دیگری برامون یه قوانین دیگری و عادلانه اس بنابراین قانون ثابت نمی‌شود وضع کرد شدنی نیست که شما به ثابته یه بخشی از و اجتماعی مجازات خاص مجازات دروغ میگن خیلی جی میگی حداقل من خودم نه احسان کردن باشه چند تا ویژگی باید داشته باشه آیا مجازات نمی‌کنیم که دلمو خنک بشی ما مجازات نمی‌کنیم که گناه در پرتاب کرد که دلم خنک بشه میخوایم جلوی خط رو بگیریم جامعه درست بشی غصه خب یه مجازاتی تعیین کرده و به دو یکی که باید بازدارندگی داشته باش ممکنه مجازاتی در یک زمان بود زمان بازدارندگی نداشته باش یکی که اگر یه قانونی باعث شد که شما دزد را به گونه مجازات کردی که باقی زندگیش حتما باید دزدی کنه هیچ راه دیگری نداریم بازم همین باید اجرا بشه ببینید یه مجازات چی باعث می‌شود که هیچکس تابلو بشه بنده خدا و دیگه کسی کار بهش ندی و هیچ راهی جز دزدی نداشته باشه باقی زندگیش بازم می‌چسبیم همین قانون باید اجرا بشه یه قانونی به روح و روان اجتماع لطمه میزنه جانور روح و روانش فرق میکنه تو کشورها فرق میکنه فلان خانوم از اروپا آورده و در دست آورده بود اینجا و یه قوچ پنج روز ذبح کردن پخش کرد هستند من ضد کرد ماده شده برام اشک بوی چیزی کردی فقط میخوام بگم روحیات آنها ممکنه که به اجتماعی جهان مسئله چهارم وهن اسلام دیگه خودشونم گفتن پله‌ها وهن اسلام شد نوع مجازات بازم ما می‌چسبیم میگم با تو بشی آره چهارتا مساله بود کی می‌تونه تشخیص بده که چهار تا حالت این مجازات مثلا وقتی به اجرا بکنیم این چهار اصل مراعات میشه اثر یه سوال ازتون دارم که فقیه تو حوزه علمیه قم می‌تونه اینا راه هست که یک مجازات بازدارندگی داره یا نه آیا این مجازات به روح و روان اجتماع لطمه میزنه یا نه آیا این مجازات چنان حیثیت طرف را از بین می‌برد از زندگی ساقطش میکنه یا نه صالحین آب آسمان می‌بینیم که چیده میشه و عسل دیگه از دست علی بیرون میاد باید گویا جامعه‌شناس روانشناس همه بیان دخالت بکنند و به اصطلاح قانون وضع کنن صرفا تغییر نمیتونه برام جذاب محصول موفقی نیاز طرح سنتی هست به هرحال حرفی امشب بنده این بود که با گل محمدی مکی و محمد مدنی را از همدیگه جدا ترکیب حتی حرفای بخدا بش زده در مدینه یا کیسه‌ای نیاز داشتی متناسب با نیازش رو حاکم شده بوده آروم براش آورده این قانون همان قانون بود که تو اعجاز بود عادلانه بود و اونجا امضا کرد اگر اینجور نگاه نکنی اینجور نگاه نکن موقع با معضلات جدی روبرو میشیم مهم اسلام نمی‌تونیم بگیم جهانیه و جاودانه است ما اعتقاد داریم که اسلام جهانی و جاودانه است جهانی و جاودانه شد اعتقاد ماست که اگر میگی اینا اصل دم ثابت به جهانی و جاودانه است باید به اینها متغیر نامتناسب با اون جامعه است جامعه دیگری که ناعادلانه خب بسیاری از مسائل پیش میاد بسیار مسائل احکام اجتماعی وی به دهه شصت یه هوای جی سره قانون کار و کارگر دعوای خیلی جدی ه مثلا عالمان و زوی مثل مرحوم آیت‌الله آذری قمی امثال اینها چسبیده بودن که با کتاب بل اجاره‌ای که توپش آمده همون باید در بیاد و اجرا بشه قانون کار و بار دیگر عمو اوبر یک اصل مبتنی چیه المومنون نشون میده هرچی قرار گذاشتیم کارفرما هرچی دلش خواست قرار میذاره دوازده ساعت کار کرد سه میلیون تومان هم الان امروز چه میلیون تومان میدم مرخصی نداریم بیمه نداری امنیت محیط کارم نداره هیچکس این چیزا نیست طبق فقه سنتی ننه ش هرچه قرار گذاشتی المومنین سقوط هرچی قرار گذاشتی هرچه قرار گذاشتیم به حجاز مناسب بوده کار نبود ولی برای امروز اینجا برای ایران مناسب نیست متن عوضش کنیم و متناسب با زمانش کنید تا به مکان زمان و مکانش کنید تا عادلانه بشی و مجبور کردن عقب‌نشینی کنند آنها عقب‌نشینی کردند و آبروی مسئله مسئله عقب‌نشینی کردن بسیاری از مسائل دیگر هم باید عقب‌نشینی کنن باید عقب‌نشینی کند و نه چسبنده‌ای که قوانین اجتماعی اسلام از جمله مجازات‌ها از جمله مجازات‌ها آیا واقعا شما فیلم‌هایی که از سنگ سار پخش میشه طالبان زیاد اجرا می‌کنیم بر سر اینکه طبق فتوای فقها اصلا هم فتوای همه فقها دلال اصلا نباید اثبات بشه اصلا نمیشه اثبات بشه دور می‌زنم که بخوای سنگسار کنیم اصلا نمیشه اثبات بشه گفته چهار تا مرد باید یکی اینجوری ببینن محاله که قصد ببین تازه یکیشون رفت و شهادت داد و سه نفر دیگه نیومدن و حد میخوره امام علی فرهاد که اگر سه نفر نیومده باشن شهادت بده گلو درد من اگر دیده باشه من نمیام شهادت بدم اگر دیده باشه من نمیام شهادت بدم روز جای خودش ولی سام اونم کاری ندارم که بنده معتقدم سنگسار تو اسلام نداریم اصلا سنگسار تو اسلام ندارند اسامی اشتباه افتادیم اسلام قرآن مجید حکم زنا را مکرر آورده و فقط تازیانه به معنی گفته و حرفیه وقتی آقای دکتر مصطفی محقق داماد یه مقاله‌ای در این باره نوشت دکتر مصطفی محقق داماد مقاله که صد سال جز اسلام ص و اسلام نبوده تو یهودیت بوده و اومده این نه نه حسنی یا نه میگن یکی دو بار اجرا شده برای یهودیان اجرا شده طبق دین خودشان دستور توقف داد ولی فقها بالاخره فتوا می‌دهد اینا کاری ندارند فقر نه نه آن چیزی که لازمه عرض کنم مسئله فعلا که امام علی اجرا نکرده نسبت به یهودی‌ها اجرا کرده و اونایی که مخالفه ببین آخه مسئله یه مسئله اگر هفت بار حجم بار توی قرآن پنج بار شش بار توی قرآن اومد و گفت مجازاتش تازیانه است و هیچ اشاره‌ای نکرده به سنگ سنگسار سوالات چرا قرآن شش ماه اول نیاز بوده چرا نگفتی حتما اینم یه نظره من معتقدم سکس سال تو اسلام نداریم و حتی آقای محقق داماد را قبول دارم به فرض که داشته باش حالا اگر اراک نسبت به اسلام نفرت ایجاد میکنه بازم باید اجرا کنی بازم با برای طالبان برسونه خود ما نفرت داره جالب خود ما نمیتونیم ببین من نفرت‌انگیز برامون بود که شکل کار انجام بشه و خوب است و بچسبیم تا روز قیامت بود چیزایی اصطلاح دیگر می‌کنی خب محمد مکی محمد مدنی احکام اجتماعی اسلام تو مدینه آورد برای اون جامعه کاملا عادلانه بود اون مسلم جز اسلام السا اونا که مستلزم جز اسلام است یه چیزایی را قبول ندارند به جز اسلام ماها مثل خوردن زن مثل خوردن زن که بکن نه رو قبول ندارم بجز و قرآن قبول ندارم ببینم اوناهاش که مسلم جز اسلام هست مال او جامعه است بود بذار زدن رو اصلا نمی‌نویسند به وجود آمدن باشه من بنده وقت گم شد گفتم عرض کردم خدمتتون آیه دیگری داریم و عاشق و نه به معروف فضل به او نه مایع میگه باهاشون پسندیده برخورد کنید عقلا الان میگن خوردن پسندیده هست یا نیست ما ناپسند است با معاینه نمیسازه مقدمه ش کنم چرا چرا واگرا مقدم می‌کنم عاشروهن بالمعروف را برای این‌که پیامبر باطن هم همینو میگه برای اینکه پیامبر باطن هم داره میاد که اون نه به معروف پسندیده باهاشون برخورد کنی اون را کنار می‌گذارم چرا چون پیامبر باطن میگه ناپسندی پیامبر باطن مسموم مقدم می‌کنم تا مشکل رو حل کنم بگم چرا قرآن فرموده آهان باشه من تجربه ندارم خب ببخشید خسته‌ات می‌کردم پسرم خوبم زبان می‌کند سلام علیکم احمق کیست شما فرمودی و زمان دیدار حالا زمان مرگ کی با هم یا تو مکن مرحوم احکام ماه‌های حرام وقتی تو امپراتوری روم ممنوع نمی‌گیرم میدونم ولی برای ایجاد کن مکان پاک متشکرم خدمتتون هستم استرام محمدیان دنبالم می‌آمدی بگید بابا لنگ بزند بعدی خوبه خوبی خوبیه حرام محمد حرام الهی و حلال و حرام و حلال آروم باش حواشی شد یه مطلب عرض کنم خدمتتون که یعنی چی حرام یعنی چی حلال یعنی چی کاری که مجازی ارزشمند حرام یعنی کاری که ضد ارزش آره ارزش‌ها و ضد ارزش‌های حضرت محمد تا روز قیامت ثابت اما ما یه ارزشهایی داریم توی اسلام یه روش عالی داریم ارزش یه چیزی روش چیز دیگر ارزش‌ها ثابت تا روز قیامت کسی حق نداره بگه زنا برس خوب نویز ضدارزش پارو زده اما چکار کنیم که جامعه زناکاری بوش رخ نده این روش این روش او ارزش این روش روش هاست که در میگیم متغیر مثلا مجازات‌ها جزو روش‌های خاص جا مثلا مصادیق یه چیز ثابت یک سال عدالت را اجرا کنید اون یهو من ناسو به قسط قبلا داشتیم مردم اقامه عدل حالا اگر مصداق عدل تغییر کرد هیچی نه مستحق تقدیر کردی مصداق و تغییر کرده به مثال مثلا میگه که لب‌تر پول و اموال بالکن بری نکن به باطل معاملات تو با من بگم کی مثلا یه کیسه برف به تو قطب شماله فروختن به شما یک‌میلیون تومان خوبه عاقلانه نیست که آمده که عاقلانه نیست که دو قطبی باشی اونجا که برف می‌آورد چی پس یه چیزی اگر ارزش عقلائی نداشته باشه نمیشه معامله رو بکنی و ظلم خوب حالا یک سال صد سال پیش خون ارزشمند بود یا نه هشدار بدم الان چی مایه‌ی حیات مایع حیات علاوه الان ذی‌قیمت ولی صد سال پیش به هیچ دردی نمی‌خورد وی با دور ریخت صد سال پیش خرید و فروش اکل مال به باطل بود الآن چی پایان اشکال از کشورها خود ما هم بریم جای فرآورده‌های خونی رو گاهی وارد می‌کنیم گاهی معامله می‌کنند کشورها و و عادلانه است بی ارزش بود ارزشمند شد آه اون ثابت چیه آه چیز بی‌ارزش را نباید خرید و فروش بکنیم اثبات اصل مال به باطل ولی اگر یه چیز بی‌ارزش بود و ارزشمند شد ریچی یا یه چیزی ارزشمند بود و بی‌ارزش اینم رخ میده اینم رخ میده خیلی چیزها شما به این لباس کهنه هارو کودک لباس کهنه را قدیم برمی‌داشتند و حالا دوباره میگفتن و پا می‌شد که می‌پوشیدم بعدش تبدیل می‌کردم به لحاظ بیافته بعد که دیگه نمی‌شود استفاده بکنی دفعه بعد که نمی‌شد کفش مردم از چی جیوه گیوه تخت از پارچه کهنه کوبیده درست می‌شد پارچه رو فشرده می‌کند هنوزم درست بجا و تو گیبونز هست ما و اردستان ما یه روستای اسک و کارشون همینه ولی ما تا الان فوق‌العاده ذی‌قیمت و گیوه در کار همه کس نیست که بخره و بفروشه الان هی مت اندرسون برای خانم‌ها هم این کار را می‌کنن تخت‌های ورا پارچه رو فشرده میکنه و کارتو خوب حالا پارچه‌ی کهنه الانم هم ارزش داره جنگ کهنه شد میذاریم بره خونه نه لحاف فکر کنید نه چیز نو بندازین و من پس فرق میکنه اینجوری دور و اینجوری اینجوری کریس خب می‌خواستم خوب جا بیفتد درست برداشت بورس برگزار بشه در درمانی چیه گفتی میری دموکراسی دارید تو هستی به دموکراسی و تئوکراسی که او یعنی خدا یعنی خدا راستش نه حکومت دموکراسی حکومت خدا بر ندار دموکراسی حکومت مردم بر مردم بنده معتقدم خدا حکومت به هیچکس نداد حتی بپیونده و گفته بود تئوکراتیک است تو رسید از سقف اگر نیستن نه نه اگر کلمه دموکراسی گفتم اشتباه من دموکراسی مقصود بله دموکراسی حکومت پیامبر و علی علیه‌السلام دموکراسی دموکراتیک مانند نحوه و رفت و منتقد حسن امام علی مخصوصا روشن کسانی که اومدن اصلا اعتقاد به امامت امام علی نداشتند حتی اگر بگیم امام علی به حکومت منصوب من قائل نیستم که امام علی به حکومت نصب شدیم امامت غیر معصوم اومدی امام ولایت نه ولایت یعنی اولویت اوه اندروید و آی او را به مومنین ملل فوت پیامبر از آن است که پیامبر است اولویت دارد همین ولایت رو به امام علی هم سپرد ولی حکومت نبودم یو اومدم علی مولا ولایت همون بلد که من دارم ولت چیه النقی دو اولی بالمؤمنین من انفسهم عیسی آیا تو مکه پیامبر می‌تونست اینو بگی یا نه نمی‌تونست بگه چقدر بفهمم نه ای پیامبر تو مکه نسبت به مومنین اولویت داشت یا نه حتما داشتی که حکومت داشت نه حکومت نداشته ولی اولویت داشت قبلا اشاره کردم یعمل امضا سال سوم هجری که پیام خداوند بهش میگن به پیامبر انذر عشیرتک گل عقربی دیگه نه زیاد چیه نقاشی کردن پیامبر فامیلش جمع کرد سال سوم سوم مبحث ده سال قبل از مسیح تو این جلسه گفت چه کسی به من ایمان میاره تا وصی و جانشین من بشی با نومیدی بلند شد امام علی که ده ساله بود پیامبر فرمود اینجا رسید و جانشین من حکومت داشتم علی به پیامبر حکومت داشت ولی وصی و جانشین پس وب‌سایت و جانشین غیر از حکومت به ده سال قبل از مدینه هم امامعلی بر طبق اعتقاد شیعه وصی پیامبر شده پس وقتی اومد یا نه ولایت به معنای اولویت من رو نداری فکر می‌کنم ولایت نداریم قباد تعریف کن اگر کسی بنظر من میگه من امام علی را موجی نیستم با احکام دین ولایت نداد ولایت ائمه رو نداره به کسی میگه من مطیع امام امام علی ربطش حجت نمیدونم ولاد نداد ولی با امامت امامت و ولایت مسئله دین یک یک جین یک ام آر آی یا خداوند به کسی ولایت سیاسی هم داده یا نه من معتقدم حکومت مال مردم به معلم مکرر معمولأ اومد مال شماست درک اساسی بود داده بود احکام الهی او احتیاج داره درسته این نکته مثبت به حراج خب در مسائل سیاسی دارای زبونی بگم ندارم تبعیت نکنه چی امامعلی بفرمایید انتقاد کنید به من مخالفت با امام علی مشکل نبوده کی انتقاد میگه بکنین من ممکنه خطا بکنم ممکنه که بیای بسیاری رو به الله بر انتخاب درست بله دوتا با تهدید کنه ممنون سلامت خدا نزد فایده که مجرد عکس‌های لاین لاین رو اگه نه خداحافظ و شوق اوه خدا اوه از من دیگه مشاوره به نظر میرسه که شاعر و بی‌بو و راه بوم شاخص هستند نظر شما درباره میله می‌چرخه بسه مردم میچرخه و دموکراسی یالا آرش نمیشم اسب او شده بود مسلمان دومین دوز بسیار متشکر عرض کنم که از آخر و من یه خرده فرمایش تو را چه کنم فرمودید دموکراسی عیب‌هایی داره آره دموکراسی پایدار ولی چیزی بهتر از اون بردار پایدار ولی بهتر از اون نداریم به قول برخی میگن آیا دموکراسی روی شی یا یه ارزش یه روش یا ارزشی بندم گاهی هوس می‌کنم نظریه‌پردازی کنم میگن ارزشمندترین روش و روش مند در این لرزش جاشو نمی‌گیره چیزی جاتو نمی‌گیره بگو تو هیچوقت هیچوقت و خب خواهر نه در آی در هر زمان شما اینو ببینی میخواین یه تصمیم براش بگیریم بین ما یا باید رای اقلیت را مقدر کنیم یا رای سرگردان رای اقلیت ترجیح مرجوح همه آری همه عقلا گفتم نه اگر یه جمعی هستن اکثریت به روش‌های نوین درواقع رو می‌برم ایسنا اوه بله ولی میگم این رو در واقع برا آینده به نظرم آینده نمی‌تونن تو گلوش نداره الو کالا باشه حالا و این بسته فرمایشی چون سوپرماشین به نظرم دموکراسی من تورو دست‌کم ارزشمنده اما این دو تا نکته شما فرمود دوستان شما بود بعد عرض کنم خدمتتون که یک میدونید این بچه‌ها بر فعل امر در اون زمینش به کی برمیگرده یک کسانی تو جنگ و تخلف کردن وی کردن و فرار کردن خداوند به پیامبر دستور میده فرد فورا وسط فر لبو و شما به خون بدهم با خیلی از آدمای حسابی صدها آدمای ناجور جنگ و رها کردن با اینا میگه مشورت کن ایه یه نکته دیگر این‌که شما فرمودید مثلا آیاتی داریم که میگه به سر و هم لا یعقلون سالها من خودم این مسئله بودی من سالهای سال می‌خواستم این آیات را بر خودم درست کنم اون تو رو خدا گفته اکثر هم لا یعقلون با خودم اینجوری می‌گفتند کار دیگه آهه به سر به کی میگن به کسی که سرمایه‌ی خودش از بین میبره به کسی که معامله میکنه سرمایه از بوش سفیه همه ما یه مقداری از سرمایه‌ی خدادادی را از بین می‌بریم بلا استثنا پس از سرمون عاقل است سرمایه خیلی از بین میبره ما ما بیش از نصف سرمایه ما اکثریت سرمایه خدادادی را ازبین می‌برد من این توپ با خودم حل می‌کردم تا اینکه یک‌بار شیطون وسوسه‌ام کرد و رفتم آینه دیدی حاکم دیدم چهار تو قرآن آمده هیچ کدامش معنیش این نیست که اکثریت انسان‌ها عاقل نیستن این ضمیر و قم به یه چیز برمیگرده میگه مثل یه موردش فینال باهاش یادم رفته میگه یا کسانی بیرون خونه‌ی پیامبر وار نیستن داد می‌زنند و پیامبر صدا میزنن کی اینا رو باهاشون راه بیایم اکثر و هم لنگر اکثر انسان‌ها بهش صحبت از گروهی میکنه او گروه هدر می‌دهد شد اون خاص ده گروه خاصی را افراد خاص هر چهار موردی هر چهار موردی که میگم لایت می‌مونم خوب میشم نه نه خدای خود آی اومده بود ببین این عکس رو خوند که میگی سمیر و اون به جایی برمی‌گردد که اکثرشون داره با یه گروه درباره گروه حرف میزنه و میگه اکثرشون اکثر اونایی که گفتی قبلش صحبتت یه گروه خاص میگه اینقدر سرشون لاأقل عاقل نیستن جا قرآن نگفته اکثر انسان‌ها عاقل نیستم اپلیکیشن میگم به خودم سالیان سال به خودم در خیال می‌کردم یه نظریه‌پردازی کردن با مرحوم جناب آقای قرائتی می‌گفت که یه آینه دیدم یه چیزی به نظرم رسید تقصیر اونه آره دفعه تفضیل نظر بوی به نظرات شون می‌گفت یه چیزی به نظرم رسید تفسیر آیه گفتم مراجعه کنم ببینم که کس دیگه‌ای قبلا گفته او اولین تفسیر را که باز کردم نوشته بود که مزخرف بهترین هرطور که میشه بزنی و قبل از بله گفتن وقتی میگه که دیگه ناجورتر که ممکنه کسی به ذهنش برسه این آره بند سالیان سال اینجوری فکر می‌کردم به خودم اینجوری توجیه می‌کردم همونطور که گفتم که تو یه بار گفتم بذار برم ببینم جوری و منم بیخودی تلاش کردن نظریه‌پردازی کردم از قرآن نفرموده که اکثر انسان‌ها عاقل نیستم اکثر انسان‌ها وی ضایعات دلو ه باز من اونا رو ندیدم ولی ولی نه باش منم باید موارد ولی من لایت بلون ندیدم باید اونها رو مواردی شو ببینی اکثر و هوم لایت تفکر و لاک می‌گردد باش لاین تفکر خوب فکر نمی‌کند چی نمیکنن با سه باشی کسی میگه دگمه مال کیه من مردم بی فکری کردن و به کسی رای دادن و خسارت می‌بینم دفعه بعد هشیار میشم دفعه بعد عاقل میشن باش دموکراسی یکی از آفات شین کمپل اشتباه بکنن مرغ ولی رشد می‌کند مردم با دموکراسی روشن کنم مردم تفسیر قیم شون بشه مردم گوش نمی‌کنم مردم باید به خودشون تصمیم بگیرن بچه را باید چیکار کرد که الان نوجوان نوجوان حیدری پدر حسابی بچش ترمیم بکنی ناپدری که به بچش نون درآوردن یاد بده دو و سه باید باش اونا باشی آروم باش کاملا کاملا شما میگی کلاه سر ما می‌زدند یه بار تو کلاه سرم گذاشتند و به بعد حواسم به رشد می‌کنم و می‌فهمم که دفعه قبلی کلاه سرم گذاشتند هر ملتی باید رشد بکنیم ایکی اما این مثال را زدم پدری که نور به دست بچش بده پدر حسابی نیست پدری که نان درآوردن یاد برچسب از طریق اشتباه بکنه عطارزاده علی آره با رفتن وجود اون آدما پا استقلال نداشته باشند تا مسئولیت نداشته باشند تا سرنوشت خودشان را خودشان تعیین کنند رشد نمی‌کنم و اون طرفش میگن گربه را نقد و قیم تعیین کردیم بهتره و خسارت خیلی بیشتره معمولا حداقل اکثریت اشتباه معمولا اشتباه نمی‌کند گاهی اشتباه میکنن ولی یک دیکتاتور اون بالا بذاریم بتمن من همش اشتباه و حتما همش اشتباه و بود خب بفرمایید بیا بهشون بفروشی بپر بپر فرد بعدش سم آره مسئول مرگ زود اومد از زمان وی یالا ادامه داد خوبه کاش لوکاس در عرض میگه وقتی موضوع من یه مدرک شدی علی و محمد بوده و ولی سیر تکاملی مگه میشه عرضه جهانی داداش ولی اگه تو بری غزل گفته میشه یه انسان هزار دلار برای گوشی قول معروف هستی در جا میمونه از قبل و تکلیف شده باشی کامل شده باش تو اون ماموریت این موضوع ملاقاتی با این قضیه داری محمد اول باید اینک به‌سادگی یه نه اون بعد میگی نه نه نه بهتر شدن مگی او زدن بسیار متشکر بسیار متشکر یه چیزی فرمودید که محمد توی مدینه کامل‌تر شده من چیزی حس نکردم عرض کردم حکومت دستش آمده به تناسب حکومت خداوندم براش قوانین کمکش کرده و نوک‌تیز کامل‌تر من من کلمه رو بکار نبردم اوه ولی الان به کار می‌برم الو پیامبر تا چهل سالگی به انسان شایسته و صالح هیچ فوت ده با عقل و فطرت خودش که شایستگی به سرت را پیدا کرد با عقل و فطرت خودش با اینکه دین آبا و اجدادیش بسیار مغشوش ولی با عقل و فطرت خودش درست درستت و شد انسان شایسته کی شایستگی رسالت را پیدا کرد کمالی رخ بده ولی انسان مادامی که ضمن درس باز هم ممکنه فروش باز هم ممکنه رشد بکنه پیامبر اینا خیلی حساسند مدال جناب دکتر سروش گفته ولی به نظرم من خیلی او زدی که مثلا پیامبری ببینید پیامبر در جنگ احد که مسلمانان شکست خوردن و عده کشته شدن آنها من فرمود که و ما محمد الا رسول و نه قبل رسل ما تفاوت لین غلط تو ملأ اعقاب کن شایعه شده بود که پیامبر کشته‌شده جنگ و بعد می‌فرماید که پیامبرم محمد یک پیامبر یک قبلش پیامبران اومده بودند اگر کشته باشه یا بمیره شما برمیگردی به همون عصر جاهلیت چرا نباید برگردی آره جین حضرت محمد و زمان جنگ و بعد چهارم هجری آنهاست مسلمانی درست بوده اون بچه مسلمانی درست بوده تو محکم درست بوده بستگی داره چه نگاهی داشته باشی چه انتظاری داشته باشیم از پیامبر اگر این حصار را داشتی که گفتیم پیامبر ظاهر اومده تلنگر بزنه به پیامبر باطن امام نام بفرما تا نکته اوله دفاع لوگو باید تعدد میثاق قدمت خطبه اول نهج‌البلاغه پیامبران را فرستاد تا خود قرآن به فرهاد نه و الا ذکر للعالمین ذکر یعنی یادآوری علم هم متذکر تو فقط یادآوری کننده هستی درون انسانها تلنگر باید بهش بزنه که ویدا این رخ‌داده بود توی مکه هم اونایی بودم که در مکه مسلمان بودن و وفات یافتن مثل مثلا یاسر و سمیه پدر عمار یاسر ما آدم حسابی بودند و مسلمان ایراد نداشت اون کار پیامبری و پیامبری که تو متن تمام میشه تلنگر به اصل و فطرت بشر زده بود رخ‌داده بود این قضیه اما یه شخص مقدم که در زندگی میکنه هرچی تقوا را رعایت می‌کنی هر چی که هست پرستی می‌کنی گام به گام جلوتر و بالاتر میره و قطعا پیامبر اسلام که در شصت و سه سالگی وفات یافت در هشتاد و سه سالگی لقب وفات من به قضاوت نباید به نام حق ندارم قضاوت بکنم ولی نمیتونم بگم که اگر پنجاه و سه سالگی وفات یافته بود فرقی با چتر و سه سالگیش ده سال هر چه زحمت کشیدی هیچ دستاوردی زحمت‌کشیده ده سال دیگه نمی‌تونم بگم که ده سال حق‌پرستی کرده هرچه انسان بیشتر حق‌پرستی بکنه آره ولی خب ریس قضیه پیامبر قله را فتح کرد که خداوند به پیامبری مبعوث شد بخش دوم نمی‌دانم وقتی نیستم چی میگی هی داره واقعی غدیر اون موقع کامل نشد ببینید ممکن بود که احکام چیزهای دیگر بیشتر آشنا شوید ده سال دیگه بود به چیزهای مناسبت‌های پیش رو چیزای دیگره آره کامل شده بود شما میگید با چی کامل شد عامل نگردد باک کامل شد دیگه میگه یه عمر انسان اینو نفرمودم وبسایت امام علی را یا یک هزار نفر بود استاد مکه قرار گی اون میشم که می‌فهمی همه میگه کی میگه که پیامبر روز سه بار می‌گفت اینا رو به مناسبت اون آیه چیست و عمران که اون تا جنسیت رو اشتباه به و او را که اون آره تای رو قاطی کردم عرض کنم خدمتتون و امثال اینها آقایونی که میگن پیامبر هر روز میوفته خوام فونت به معنای تو یعنی دیگه مثلا حالت نگارشی واقعیت اینه که بهترین نه نظر شما راجع به این آیه از نظر من بهترین تبیین نگاه اهل سنت میگی مسئله عادی قبلش اومده با مسئله کامل شدی خیلی نچسبه ولی چیز مهمی افتاده باشه خیلی فربه ولی در عین حال پیامبر اگر سالی مثلا چهارم هجری وفات می‌یافت اسلام لحظه نباش حتی ولایت امام علی بیان شد مثلا درمورد انسان قافیه بیان شدیم موارد دیگرشان باش کامل رباط بگویم که دیگه به بهترین وجه بیان‌شده به بهترین صورت بیان شد اینجوری ببین صندلی کنید مرسی بله گوشت خوک اوه زودتر خانم سلیمانی خونه بیاره توی آسانسور بشی رستوران شهادت ممنونم ممنون در تفسیر میشه میشه نه اون زمان هم می‌دوزد یکیشون پخش نه باشه بله توهین دستگاه‌های دو بشیری پرچم ماست بهش گفتم یه آیه بیست گلو گلو نه اصلا آیه اعتراض نه در مقام بیان است سود در مقام بیان بیان یک قاعده است برو بعضی از میاد از اون عطر دور است کردن دیگه اوه هستیم اوه روزی به شهادت شما می‌فرمایید من است چیه نه اهل عجیبی شهر باشه یه خاموشی هستند فراموش می‌کنی یه دیگه بله استقرار نمیتونه امور اجتماعی ندارد و شهاب فقیه عجیبه فراموشی فوق‌العاده اونجا بشین سروش محلاتی چرا دستگیرش شود آنان به عرض کنم که با عقل تجربی آدمه مجرب‌تر ضبط چشم قوی‌تر ثبت یعنی چی اصطلاح یعنی اینکه مرجع را درست به ذهن بسپاره مطلب رو برس به ذهن بسپاره اینم خودش کار یه آدم مجرب به هرچی آدم تمرین کرده باشه به همین جا قحطی است که اهل مطالعه و چون اونها هست مطلبی را هم که میشنوه می‌تونه بهتر به ذهنش تو ذهنش دسته‌بندی کنه و جلوی ذهن دسته‌بندی کردن سپردن حفظ کردن امثال اینها چرا این هم به تجربه رو داره ولی یه آگهی دیگر داریم که کالا کن و اونی کی اون ناحیه می‌فرمایید کیه زنها نمی‌تونن استدلال کند و خوب معروفی چی بله در سخن در استدلال ضعیف معایب را می‌ترسم بخونم و شما بگید آیات شیطانی اون آبش عرض کنم خدمتتون که یا جای اینجوری داریم که در استدلال بر ادیان قطع چی سریعتر اونم کمک که میخوام بگم اینجور چیزیه که قرآن داریم که نشون میده زن‌های اون بوس نمی‌تونستم استدلال کنند چک کنند چون یک جنگ روایت داری یک زنی اومد پیش پیامبر اصحاب نشسته بودند در فیزک خیلی حرفا عادی سخن ساده پیامبر به اصحاب و خب ببینید من به شما میگم اینا میتونن حرف بزنن نمی‌تونه جو نشون میده که زن‌ها و بوس خیلی سطحش شون اصطلاح پایین وای میگن زبان دار نیستند زن‌ها حالا من اگر یادم نمیاد است چی نه نه عنوان مستضعفان نه منافع چیه و هوبت بله فعل هلیا هلیا کجاست و فلدر بگردی پیدا می‌کنید ممنونم بلیط رو شصت زینت زن و آره من یه قطره ش یادم باش شما کمک کنین هی درک ببینی پیدا می‌کنید هی زینت زبان و گفت بگو اوه خط سامر غیور و مبین دنبال این می‌گشتم خطا یعنی تو بحث تو بحث خیلی زرنگ نیست تو بحث خیلی زرنگ نیست منظور چی از زنان چرا چرا میگه آن شما زن‌ها را دختران خدا قوچی و نه صبر می‌کنید از بحث درباره اینه میگه آیا قصد تو زینت هست و رفته‌ای باشه باشه تخصیص باشه میخوام بدونم چه چیزی هم داری که میگه اشاره میکنه که اینها زر و زیور و اینها هستند و در بحث ه ناتوان است یعنی نمیتونن آب غیر مبین یعنی امتناع آشکار و روشن بحث و این اگر ژنرال ببندم ببری و خوشی ندارم اوه بله رافا ارده بحث قبلش تمام زنانی که دختر و بهشون داده میشه و امثال سال نو به دربار زنانه این آیرا به این جهت میدم و آقایون برای مثلا اینکه زن قضاوت نباید بکنه و نه به این آیه استدلال می‌کند این آیه در مورد زن می‌خوام استدلال می‌کنند بیای و بنابراین میگه الو آنتن حالا شما فرمودید پوکر را تنها زبانش اصلا موس اون مکان واقعا نمی‌تونستم عرض می‌کنم پیامبر اومده بود یه چیز ساده گفته زن ای پیامبر رو به اصحاب میکنه ببینید من به شما میگم اینا میتونن حرف بزنن میتونن چه نشون میده که واقعا به کسی نیاد تو اجتماع چندتا کلمه عادی حرف بزنه نمیتونه آه و خون نوشی اینجا و دو ساعت سوار گفت که بنده خدا می‌خواست بچش بود که و مطرب بشی اوه ای پررو بشی سه روز ببریش تو قهوه خونه سه روز قبل نسبت به جایگاه باشه ولی من فکر می‌کنم اینقدر توانایی‌ها وجود داره خدا خب حالا بهتره که اون چیزایی گفت سه روز ببریش تو قهوه خونه که روی باز بشه تا بتونه ببین بنده خودمو بر بچه مطرب بشه گفت این کمرو به درد نمیخوره سه روز ببرش تو قهوه‌خانه قهوه‌خانه پررو میشه آره برد تو قهوه حواسش نبود و بعد از یه هفته برده میشه مطمئن بود گرد قهوه خونه دوباره او چند روز و هر روز بهت گفتم سه سه روز دیگه به درد مزرعه نمی‌خوره به بقاء خود بشی دیگه زیادی باز شده و به محض آغاز بشه که یهو خب خدمت ایشون دارن میان می‌آوریم از خدا نفر است چرا بگیرید بهش نباشد برسید بهش نباشد به چی به پاش فعلا بهترین چیز دارم جای تاریخ بهترین چیز بود و مرض و پاشون بوده ساده میشه به غیر از خود من اوه از اون رو می‌شناسم در واقع حضور بپرسم که الان شما اشاره کردید که درواقع پیام پرداز وقتی‌که ایام وفات پیغمبر فرا میرسه افراد مختلفی جالبه نه مشهور باشم که ازت خواسته باشند یعنی شهادت و نگاه به سرعت و سوز و وقتی می‌شنویم که پیغمبر پیدا کردن واقعا زندگی خودمون یه زن موقع جمع‌بندی شد و دروس ویژه جنوب یزدانی اجرا کرده باشه بسیار متشکرم چی به نظر شما اگر پیامبر را اونایی که میگن ای زن یهودی مسمومش کردی آره دینی که پیامبر مسموم شده باشی و بدون اینکه بدونه و کم‌کم شد فصل یازده فضلی براش فضیلتی پیامبر رو به کسی مسموع یه وقت میگی اومد تو میدان جان‌فشانی کرد و از خودش گذشت آره قصد جانش در راه خدا میده می‌تونیم بریم پس نمی‌خواست این راجع به اصل ما میدونن که برخی از عالمان بزرگ گذشتم من اسم نبرم یادم چون می‌ترسم نمیدونم مفید یا صدوق من شک دارم میگن در سطح چهار نفر از ائمه ما شهید شده بقیه‌اش رو به مرگ طبیعی فوت کرد و میدونم این کس این میخوام میخواین چه پذیر ائمه ائمه ع رو که تا سی تاشون مسلم چهارم مشغول به چه دلیل لندن برمیگشتم به دلیل اومدم ولی آره آره آره آره ولی مسموم شده باشی نمی‌خواسته شب بلند شد امام از سنگ شده امام صدر نتایج خوبی و بلند شو و بعدش آب بخور رز آن‌سو دنی اگه نمی‌شد به مرگ طبیعی مرد فوت کت شان پایین‌تر بود یه خورده‌ای ما آب توش می‌کنیم برای اینکه بهتر مردم گریه کنن چون گریه مردم دست و دلباز کردن آنها با تو عروسی حواسش جمعه پولشو جیبش است ولی وقتی عذاب پسرش از دست داده جونش از دست داده یک از دنیا بریده اونجا ولخرجی بیشتر میکنه به لحاظ روانی گریه مردم نه پس بهتره که عمه شهید شده باشن و ما هم همه سال عزاداری کنیم همه سال عزاداری جذاب داری بیشتر دهم درست کنی دهه محسنیه و دهه چی و درجه چیه بیشتر بهتر عمه شهید شده باشه که شهید نشده باشند امام حسین مقام اونجا ایمی به این درجه رسیده باشی به این درجه رسیده باشه خبره به خداوند بگی اتاق را نه صد در صد تسلیم حقیقتا تمام هزینه از پرستی و هرچی باش چرا آزارم بده پروتکل به این درجه رسید شهادت نصیبش از این دعا خدایا شهادت نصیب من و خب خود نکن هنر داره به این مقام برسیم که بهت نه ما نه در این دعای اینطور که اگه برعکسش را داریم که من در حق برخی از مسئولین گفته بودند که من آرزو دارم که شهید بشم بنده برای روز پیچیدم سه چهار تا از این پاسداران تمپو حاصل میشه و مشکل حل به هزینه مردم یه خورده کم بشه ثواب کردی هم به آرزوت رسیدی به شعرتان باباطاهر اکسل باشه میان درد و درد و درمان وصل و اجرا پسران درمان سردرد میان درد و درمان وصل و هجران پسندم آنچه را جانان پسندد یه روایتی به این مضمون داره کسی من نمیدونم او گرفته یا نه ولی کسی میاد پیش ابی میشه یکی از ائمه ولی من این رو بیشتر از این دارم پستچی رو بیشتر دوست عزیز دارم امام جواب کشیده‌ای چی ما مثل تو نیستیم ما میخوایم که خدا میخواد میدونم هرچی خدا میخواد ما اونا دوست داره نمیگم یک تعبیرش اینه منفعت را دوست‌تر از ثروت دارم طرف مرتبه امام فرمود که زمان دوس ما مرد که خدا میخواد ما دوستت داریم و حتی نیش هم فضولی تو کار خدا نمی‌کنی که تمومش کن هر جور میخواد اصلی این کار یه زن یهودی بوده کمتر مزاحم رو شنیدم و یا راجبش صحبت اونایی که میگن شهید شدی پیامبر می‌گن به وسیله زن یهودی مسموم شد این کمتر کمتر از علمای مشهور است جو مقامی دارد گل آره حبس هرزه جناب سرمربی هر کی گفته هر کس گفته نه نه نه هر کس گفته نه نه این حق گفته زیادی چی بوده آره این اونایی که بیا اونایی که میگن میگن یک زن یهودی ولی منم الان شنیدم ولی به چه دلیلی چون این دو نفر دختر ابوبکر و مرض سل اومد پیامبر را اومدن و ناخن عایشه پیامبر اوست خودشه تا مرا دوست داشت حرفهای بیخود که بگی اونوقت درباره ای شیطون علایم خصوص آریشی بزرگ‌ترین ظلم کجا کرد جنگ جمل علیه علی شمشیر کشید بعد از جنگ جمل امام علی می‌فرماید و اما فلان نه فرها حرمت القولند احترام اولش رو پر کن باشه داغ شده ما هم شیعه تندتر از علی نباید بریم ممکنه حالا تصاویر رو درست کرده باشند که خلفای اول و دوم را بگم ولی معروف میومدم نشنیده بودم تا الان اونایی که میگن میگن یک زن یهودی مسموم کرده باشه این حرف بچسبد پس واقعا علاقه‌مند به تو رود مستمری خود به خود خیلی زن یهودی زرگر اونایی که میگن نامیده اونایی که میگن اینو میگن ولی بنده که میگم آقا حالا چه باشه چه نباشه چه خاصیت برا بیام به من بیاموز بگم پیامبر میدونسته و یا آبرو و جان‌فشانی کرده که بگم فضیلت خب یه صلوات شب بخیر زیرنویس بیا ببخشید هرگز زمانی رو هر زمانی که