حکومت نرمخویانه محمد ص در خدمت دین محمد ص
متن زیر برگردان فایل فوق توسط هوش مصنوعی و بدون ویرایش، حاوی اشکالات زیادی است.
سلام علیکم و رحمة الله
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله طاهرین
رسیدیم به بحث در باب محمد شناسی قرآن مجید به دو هفته قبل محمد حاکم محمد پیامبر و محمد حاکم و در جلسه قبل هم این موضوع را بحث کردیم که محمد مکی و محمد مدنی نتیجه حرفمون این میتونست باشه که قوانین اجتماعی که مورد تایید قرآن مجید قرار گرفته این قوانین معناش این نیست که همه به همین صورت تو همه تاریخ و برای همه جا باید اجرا بشود آن قوانین متناسب با اون جامعه بوده و اساساً کسی نمیتواند قوانینی وضع کنه که قوانین، قانون اجرایی مقصودمه نه اصول کلی که برای همه تاریخ کارایی داشته باشه اصلاً نمیشود بحث اینکه و بنابراین طبق این مبنا قوانین اجتماعی اسلام میرود تو احکام متغیر یعنی ممکنه مصداق عدالت تغییر بکنه توی جامعه ای وضعیت تغییر بکنه و مصداق عدالت متفاوت بشه در باب مسائل خانواده ازدواج در باب کارگر کارفرما و امثال اینها در باب مجازاتها در باب حدود و امثال اینها و کل مسائل و علائینهای نمونههاش بود که و بنده عرض کردم قطعاً خود آقایون نباید بگن که مثلاً امروز مثلاً شناخت مجرم تنها با دوتا شاهد راههای مثلاً اثر انگشت را بگن قبول نداریم دی ان ای را بگن قبول نداریم نمیشه اونجا نمیشده اصلا همچین چیزی را اونجا گفته بشه اصلا امکانش نبوده حالا که علم پیشرفت کرده و ما میتونیم در این زمان از یک راههای خیلی دقیقتره مثلاً قاتل را تشخیص بدیم بگیم که نه این کارو نمیکنیم همون روش قدیم تو همه چی تو خیلی از مسائل بنابراین نمیتونه ثابت بشه توی مثلا دیه و امثال اینها که شتر اینها را مثال زدم نتیجه ای بود که جلسه قبل بهش رسید اما میخوام امروز یه نکته دیگری را بحث بکنم بند تاریخ ادیان کار کردم و در واقع یه چیزی تو ذهنم بوده که برم سریع بزنم ببینم چه خبره ولی به دلایلی طولانی موندم اونجا به دلایل من نمیخواستم برم متخصص ادیان بشم خواستم هدفم اسلام شناسی بود هدف این بود اونا میخواستم به عنوان مقدمه کارم چون خیلی حالا همین الان که بخوام من به طور اتفاقی تقریبا رفتم سراغ ادیان ولی الان که بخوام برگردم بگم اگه کسی میخواد اسلام را بشناسه خیلی خوبه که ادیان را جون ادیان را که میبینی میبینی که نه خیلی راحت تو اینجا وحشت داری الان که بگی مثلا سر تا عالم وارسته خطاب گفتن خیلی سخته ولی اینقدر روبرو هستی بله اینجور بگی تمام اعتقادات بودایی ۲۶۰۰ سال گذشته ازش بپذیرم خیلی از عالمان گفتن وارسته بودن همه دانشمند بودن عالمان هندویی لفا همو وارسته بودن هم عالم و مسیحی اصلاً بر انسان عادی میشه که آقا فرد اینکه یک فلان آقا عالم وارسته است معنیش این نیست که حرفش درسته ضرورت عالم وارسته ممکنه حرف اشتباه هم بزنه دلیل نمیشه که چون عالم وارسته است حرفاش درسته آدم خیلی تو ادیان عادی میشه و دیگه اون وزن وحشت دیگه نداره وحشتش به اصطلاح کم میشه ما تعداد عالم شیعهای که داشتیم که گفتن مثلاً حالا ۱۰۰ تا ۲۰۰ تا ۳۰۰ تا چند تا طول تاریخ اون وقت مثلاً توی مسیحیت چند ده هزار نفر به حرف زدن همه هم مهم بودند نکته بسیار تاثیر یکی از چیزهایی که من در تاریخ ادیان دیدم که ادیان هر وقت آمدن تو صحنه اجتماع حکومت دست گرفتن به نوعی حکومت را تو اجتماع و به دست گرفتن دین لطمه خورده همه جا اینگونه بوده مثلاً یکی از پدیدههایی که رخ میده یکی از آفات که رخ میده دین میشود کلی سطحی و ظاهری از حالت عمقش کاسته میشه و سطحی مثلا شعائر خیلی برجسته میشه ظواهر خیلی مهم میشه وقتی دین تو به اصطلاح ادیان مختلف رخ داده ها تو ادیان مختلف وقتی جوری میشه این قضیه رخ میده که اعمال ظاهری فوق العاده مهم میشه شاعر فوق العاده مهم میشه ظاهر انسانها فوق العاده مهم میشه اخلاق آخر سر اخلاق میره اون آخر آخر و فراموش میشه پیام اصلی دین میره معنویت میره آخر ظاهر میشود برجسته دلیلشم روشنه دلیلش هم روشنه دلیلش اینه که وقتی دین حکومت خاص حکومت بکنه به هر حال کسان زیادی میخوان که این پستهای حکومتی را اشغال بکنن و خوب باید ظاهر شونه یک گونهای بکنن که بتونه و متناسب باشه ظاهر مهم میشه شعائر مهم میشه شاعر ظاهری مهم حتی میگم حتی حتی نماز حتی نماز جماعت ها ممکنه آره مثلا مهمه اخلاق مثلا جور دیگری از یک طرف این تاثیر را دارد ولی یک لطمه است که دین میبینه یک حتما که یه انقلاب مثلاً اگه بخوایم مصداق خیلی واضحشو ببینیم توی مسیحیت بین سالهای ۱۳۰۰ و مثلاً ۱۴ تا ۱۳۰۸۱ ۱۴ تا ۸۱ ۳۵ سال میشه معذرت میخوام ۳۵ سال کم ۶۵ سال ۶۵ سال نزدیک دیگه ما انقلابمون اگه ۱۰ ۲۰ سال دیگه چی باشه همین جور خاموش میشه ۶۵ سال تو این ۶۵ سال اینقدر تحول توی مسیحیت قبل از سال ۳۱۴ کسی که میگفت من مسیحی هستم یعنی معنیش اینکه کسی بگوید من مسیحی هستم معنیش این بود یعنی من حاضرم زنده در قفس درنده بیفتم من حاضرم زنده در آتش سوزانده بشم قبل از این کسی که میگفت مسیحم یعنی این خیلی مهمه سال مثلا سال ۳۰۱۴ آقای قسطنطین و کس دیگری اعلام کردند که مسیحیت از این به بعد یکی از ادیان رسمی بودن جرم نیست قبلش جرم بود مسیح بودن جرم بود سال ۳۸۱ چه رخ داد سال ۳۸۱ گفته شد که تنها دین قانونی مسیحیت غیر مسیحی باشه از این به بعد مجازات میشه یعنی از اونجا مسیحیت رو مسیح بودن جرم بود آقای ببخشید این چیه خاموشش کنید بی زحمت من این بحثم بله بحث خیلی گرمه و گرما زیاده گاهی هم موبایل عرض کنم خدمتتون که سال ۳۱۴ گفتن مسیحیت قانونیه دیگه میتونید مسیحی باشید سال ۳۸۱ گفتن فقط باید مسیح باشید اونم نه هر مسیحیتی ها قرائت که ما میگیم از مسیحیت راستگو حکومت میگه قرائتی که حکومت میگه از مسیحیت اون را باید باشید نه هر مسیحی احتمالاً تا سال این ۳۸۱ اینجورها مسیحیت گروههایی وجود داشتند که حرفهای متفاوتی میزدند ما تاریخ دقیق نقل نکرده چون که سال ۳۸۱ به بعد اون آثار قبلی اونها اگر چیزهایی هم بود بسیارش از بین رفت آتش زده شد اصلاً نگهداری جرم بود نگهداریش اصلا جور بود که آزاد باشه که بخواد هر کتابی چیزی بنابراین چیزی نبود ما اطلاعی ندارم ولی اینو میدونیم که این قضیه رخ داده اگه بخواهیم مسیحیت را بگیم تو این ۶۵ سال چه تغییری کرده مسیحی که حاضر بوده اون موقع تو قف درندهها بیفته تبدیل شده به کسی که صرفاً ظاهر را میگه من مسیحی هستم یک اسم دیگه مسیح بودن ۳۰۸۱ مرکزشم روم هست روم نه روم روم امپراتوری روم هست ۳۸۱ تا ۴۰۰ من اشاره خود شهر روم میشود غرق در فساد غرق در فساد ۳۰۰ و ۸۱ تا ۴۰۰ ۱۹ سال تبدیل میشه بعد از اون که میگه تنها قرائت قابل قبول از مسیحیت اونیه که من میگم اون یک حاکم میگه هرکه قرائت دیگری داشته باشه باید کشته بشه اعدام بشه زندان بره شکنجه بشه چی بشه چی بشه اون موقع دیگه همین مسئله ۱۹ سال دین مسیحیت که حاضر بود خودشو بده برای اینکه بگه من مسیحیام تبدیل میشه به یه جامعهای که مسیحی خیلی زیاده ها ۸۵ درصد مردم مسیحیت رو سال ۲۰۱۴ ۱۵ درصد مردم سال مثلاً ۳۸۱ به بعد ۸۵ درصد مردم مسیحیاند خیلی فرق داره یک مسیحی قبلی به همه این مسیحیا میارزد مسیحیت قبلی یکی بود یه حسابی بوده دین وقتی اومد مثلا با حالا یا حکومت تشکیل داد یا با حکومت یکی شد این فساد را داره این گونهها جامعه فاسد میشه دین لطمه میبینه دین محتواشاز دست میده دین میشود ظاهری پیام اصلیش فراموش میشه اخلاق حالا هر کس میخواد داد بزنه که آقا این نما مکارم الاخلاق صدا به جایی نمیرسه میگه پیامبر فقط و فقط برای اخلاق مبعث شدم جامعه اسلامی هستید باید اخلاقتون بهترین باشه دیگه چون پیامبرتون داره میگه که فقط و فقط برای اخلاق مبعوث شدن عرض کنم میگه من فقط برای اخلاق مبعوث شدم تو جامعه هیچ خبری نیست هیچ خبری نیست از اخلاق میگه هذا یان از خدمت صادقین صدقه این روزی روز قیامت که راستان را راستیشون بهشون صوت میرساند معنیش اینه که در رستگاری چیه راستی راستی کلید رستگاری آیه قرآن تاکید کردن تو راست که فقط اینه ما تاکید کرده باشه بر راستگویی مثلا در آیین زرتشت خیلی زیبا ترکیب کردن ولی زیبا اسماعیل راستی و اتفاقا مثلا اشا اشا یعنی مثلاً پاک و پاکیزه و اینها در مقابل اون کل ف در مقابل دروغ تو آیین زرتشت من یه وقت از یه موبد زرتشتی پرسیدم چرا شما میگید اشو زرتشت اشو زرتشت این اشاره بکنیم به پاکیش درستیشو در مقابل دروغ در مقابل دروغ ما میگیم حضرت پاکی را درست خوب تاکید کرده توی یهودیت که یک دین شریعتی هست در واقع باز ده فرمان را که نگاه میکنیم یکی از فرمانهاش اینه که دروغ نگویید تو مسیحیتم تاکید شده تو ادیان دیگر هم هیچ دینی به اندازه خود قرآن خیلی آیه فوق العاده مهمه یا خوندم که عرض کنم خدمتتون که یعنی صادقین صدقه صدق این روزیه که به صادقین داستان راستیشون نفع میرسونه صادقین این غذایی که ایمان آوردید تقوا پیشه کنید برید تو صادق مهمه مثلاً پیامبر میفرماید که اگر همه بدی ها را جمع بکنی کلید اتاق دروغه کی اون اتاق داره تاکید میکنه الان وضعیت راستگویی تو جامعه ما چگونه است دروغگویی چگونه است اصلا مگه میشه دروغ نگفت اصلا کسی که بخواد راست بگه دربارهاش داوری میشه که یه تختش کمه اگه یک آدمی فقط راست بگه آره مردمش نمیرسه که راست میگه آره نمیشه هیچی نمیشه قدم نمیشه برداشت قدم نمیشه برداشت قفل میکنه که دروغ نگ قفل باید دروغ گفت وضعیت چیزی رخ میده تو ادیان رخ داده تو مسیحیت رخ داده تو یهود رخ داده مثلاً توی یهودییت توی قرن مثلاً ششم قبل از میلاد سال ۵۳۸ قبل از میلاد وقتی کوروش کبیر رحمت یهودیان از بابل آزاد کرد و اومدن حاکم کاهنان شدن حاکم اون دوره است که یهودیت ظاهری شکل میگیره و خیلی شکل خاص حتی امروزیش که داریم که شریعت حرف اول فکر احکام فقهی حرف اولو میزنی شکل گرفته اون دوره شکل گرفته بعد از مثلاً ۳۰۰ و معذرت میخوام ۵۳۸ ۹ قبل از میلاد کوروش دبیر بابل را فتح کرد ۵۳۸ قبل از میلاد آزادشون کرد و اون موقع یهودیت ظاهری فقهیه خشکه شکل گرفته اصلا درست شده به شکل خاصی میشه دین اصلاً شکل دین تغییر میکنه این وضعیت ادیان دیگر هم این هر جا رخ داده همینجور شده هر جا رخ داده پس این آفت آفت خطرناک حالا چرا این مقدمه را عرض کردم چرا این نکته را بگم که آیا حکومت حضرت محمد صلی الله علیه و آله او هم همین لطمه رو به دینش زد یا نزد و اگر نزد چرا نزد چرا حضرت محمد مرا بدین اگر نزد تو تاریخ ببینیم آیا زده یا نزده علت مرا تاریخ ادیان را میبینم هرجا دین رفته تبدیل شده یعنی با حکومتی یا یا خودش حکومت تشکیل داده این آفت سر این دین به بدترین نوع تحریف شده به بدترین نوع تمام محتواش از دست داده تبدیل شده به چیزهای ظاهری پوچ و بی معنا این رخ داده اما کلید چی بود اولا آیا این مسئله پیامبر همین قضیه رو وقتی نگاه بکنیم تو مکه مسلمون بودن چقدر هزینه داشت تو مکه مسلمان بودن خیلی هزینه داشت از پیامبر مکه ولی تو مدینه اونقدر هزینه نداشت از هزینه نداشت به اون معنا دیگه نه فشار بود نه شکنجه بود نه هیچی حالا شایدم پست و مقام پیامبر توضیح نمیکرد و اینجور نبود که کسی حالا ظاهرشو درست بکنه و اینگونه پیش بیاد و که ببینم چرا در تاریخ پیامبر با اینکه ده سال حکومت کرده اون آفت که سر ادیان دیگر آمدیم با اینکه پیامبر حکومت تشکیل داده سر پیامبر دین اسلام نیامده به وجود نیامده نه دین ظاهری شده نه محتوای دین بلکه عمق دین افزوده شده عمق دین افزوده شده خب اینها خیلی چی داره عامل اصلیش اینه یکی از حالا دین یکی اینکه حکومت برای قدرت حکومت مساویست با قدرت قدرت برای حفظ خودش از هر چیزی هزینه میکنه قدرت ذاتاً اینگونه است که برای حفظ خودش هر چیزی را که لازم باشه هزینه میکنه اون وقت دین را هم ممکنه به این صورت بهش نگاه بکنه به عنوان یه ابزاری که برای قدرت به اصطلاح وسیله کمک قدرت دین میشود فدای قدرت جین همه چی میشود فدای قدرت از جمله دین هم میشود ابزار برای حفظ قدرت این قدرت نهفته است قدرت نهفته است میتواند بیاید حکومت بکند و دین را فدای قدرت نکنه قدرت را فدای دین بکنه که چی که قدرت براش هیچ ارزشی نداشته باشه قدرت هیچ ارزشی نداشته پشیزی ارزش نداشته باشه اگر یه همچین کسیو پیدا کردیم که قدرت براش پشیزی ارزش نداشته باشه او نمیاد دین را فدای قدرت بکنه قدرت را فدای دین میکنه قدرت را دین میکنه اگر یه همچین کسی پیدا شد آره یه حداقل بدین لطمه میزنه به دین لطمه دین و فدا نمیکنه وقتی قرار شد که دین فدای قدرت نکنی موقع ملاکهایی که تو دین هست حاکم میشه برای انتخاب شخصیتها نه ظاهر نه ظاهر افراد ملاکهای واقعی که دین اینجاست که آدم های درست میایند بوی کار دمای خوب میان روی کار جملهای داره امام علی علیه السلام تو کتاب میدونم هست جاهای دیگرم هست کی میفرماد که خوباشون جامعه فاسد خوبا کنار زده شدن تقدیم الاراذل و ترس آدم حسابیا ته صف اراذل میان صف نشونه اون جامعه که داره سقوط میکنه ها امام علی میفرماید جامعهای که داره سقوط میکنه ملاکها تغییر میکنه قبلش هم هست عرض کنم که اصول کنار گذاشته میشه فرو میاد بالا اساسی اینا فرو گذاشته میشه زخلاقهای ظاهری و فرعی یا مهم میشه اصول کنار فروغ به اصطلاح رمز قضیه اینه یعنی کلید قضیه اینه که اگر حاکم که دست میخواد پرچم دین باشه یه دستشم پرچم حکومت باشه اگر برای حکومت هیچ ارزشی قائل نباشه فقط حکومت را برای خدمت به اون بدونه بخواد دین اصلا دین ظاهر نیستا ارزش های دینی برای ارزش های دینی مهمترین ارزش دین چیه عدالت عدالت میگه قرآن مجید ارس کتاب قسط پیامبران فرستاد کتاب و خرد را هم فرستادیم همه رو فرستادیم تا مردم عدالت را اجرا کنم پس مهمترین پیام دین عدالت عدالت کسی که برای قدرت خود قدرت ارزش قائل نیست قدرت را میخواد فدای عدالت کنه نفت عدالت را فدای قدرت بکنه عدالت را فدای قدرت نمیکنه آدم میشه متفاوت متفاوت اگر پیدا شد لطمه به دین نمیزدین را مصادره نمیکنه برای خدمت به حکومت خودش خود نظام مهمترین چیز نمیشه مهمترین چیز خود نظام نمیشه حتی اگه نظام نظام علوی باشه ها حتی اگر نظام نظام علوی باشه به امام حسن مجتبی علیه السلام میگن چند تا صلح کردی چرا تن دادی به سلطه با معاویه میخواستم رون خودم خانوادم و شما را حفظ جون مردم مهمتر از نظام برای امام حسن برای امام حسن مهمتر آره نمیگه که جان مثلاً همه مردم حکومت من بشه نظام هم نظامیه که به ارث رسیده به مردم بعد از امام علی دادن به امام حسن مجتبی علیه السلام دیدم که نابود میشید کشته میشید به هر حال نمیخواید توانشو ندارید چی ندارید رها کردم خودم خانوادم و شما را حفظ کنم آره جان مردم مهمتره عرض کنم که نظام نمیشه نه نظام هر نظام حتی نظام امام علی نظام علوی تا جایی ارزشمند که بتونه عدالت اجرا بکنه اگه قرار شد نتونه عدالت اجرا بکنه یا نخواد عدالت اجرا بکنه نظام که اصلا دیگه نظام علوی نیست نظام اموی محتوا عوض شده یه چیز دیگری شده هدف چیز دیگری خیلی قضیه فرق میکنه پیامبر براش حکومت و امام علی علیه السلام امام علی که میفرماد که این حکومت بر شما از این کفش تکه من چند وزن کمتره مگر اینکه بتونم ابزار قرار بدم برای عدالت اون وقت این قضیه را ببینید حکومت که خودش شد اصل خودش مهم شد با مردمش اون موقع چگونه برخورد میکنه اون موقع زندانهاش بزرگ میشه آدما به بهانه زندان میرن آدما به بهانه زندان میرن مجازات میشن مجازات میشه یه اصل مجازات میشود اینجا عناوینی پیدا میشه عناوین همه یه عناوین ارتباط داره با نظام نمیدونم حفظ نظام تشویش فلان از خانم تبلیغها ردیف میشه و اون موقع است که اوضاع تغییر میکنه همه چی میشه متفاوت اگر بخواهیم حکومت پیامبر را بشناسیم و ببینیم که رمزش چی بوده رمز موفقیت پیامبر چرا دین را فدای حکومتش نکرده چرا دین از محتوا خالی نشده این الان شاهدش کجاست کجا خودشو نشون میده اونجا که با مجرم با کسی که با نظامش درافتاده دیگه بدترین کار را کرده با نرمش برخورد میکنه مجازات نمیکنه این را جرم نمیشماره جرم نمیشماره حتی از جرمها هم میگذره از جرم که جرم هست میگذره جور دیگری میشه این آیه سوره آل عمران که خیلی معروفه و خیلی همه حفظن میفرماید فبما رحمت من الله درباره چیه درباره کسانی که یک جرم سنگین حکومتی انجام دادن جرم سنگین ها که همین الان تو دنیا این جرم را کسی انجام بده ازش نمیگذرن هیچ جای دنیا نمی گذرند دادگاه صحرایی تشکیل میدن دادگاه تشکیل میدن دادگاه قضیه چیه تو جنگ احد یک عده وسط جنگ جا گذاشتن اومدن خیانت کردن از مسلمانان یک عدهای از مسلمونها حالا یا منافق یا هر چیز ظاهرا مسلمان وسط جنگ رها کرده و تنها گذاشته که نتیجهشم شکست بوده شکست خب پس خیلی ضرر زده به نظام به اصطلاح اینو وقتی خداوند میگه اول از پیامبر تعریف میکنه که به ما رحمة الله این رحمت الهی است که نرمخو هستی خاطره رحمت الله نرمخو هستی خشن نیستی بعد میفرماید و کنک اگه یه آدم از اطرافت پراکنده میشدند اون وقت بعدش میفرم دنبال از اون متخلفان جنگو بود ببخششون درگذر پیش خدا هم براشون به خاک خدا هم ببخشد از حقوق اجتماعی شان هم محرومشون نکن مشاور وقتی داره با مردم مشورت میکنی اینا رو جداشون نکن درسته خیانت کردن توی این نوع حکومت این حکومتیه که قدرت را برای قدرت نمیخواد حکومتی که قدرت را برای قدرت نمیخواد با متخلف اینگونه برخورد با متخلف نه با اینکه به بهانه مردم را مجرم کنیم نه تنها به بهانه مردم را مجرم نمیکنه و به زندان نمیفرسته به بهانه چی بلکه اونجا واقعا مجرمه اون که واقعا جرم کرده جرمش هم سنگینه هیچ جا همین جرم بخشیده نمیشه بخشیده نمیشه دادگاه صحرایی تشکیل میدهد دادگاه فوق العاده تو میدان جنگ مثلاً خانم اینا را پیامبر خداوند اول از نصفه اول آیه از پیامبر تعریف میکنه که تو هستی آدم خشن نیستی که به بهانه مجازات کنی سخت بگیری چی بکنی بعد میفرماید که حالا از همین مجرمین ببخششون درگذر چی دستور میده که حالا از اینها درد براشون استغفار کن از حقوق اجتماعی شونم محروم نکن ما همین یک آیه را داشته باشیم فکر میکنم اگر یک آیه برای اینکه را سرمشق خودمون قرار بدیم و ببینیم کدام حکومت کدام نظام قدرت را بر قدرت برش ارزش اصلی یا قدرت وسیله است برای خدمت برای عدالت همین یک آیه را ملاک قرار بدیم اصلا کافیه من فکر میکنم تو همین آیه کلی روش حکومت درست را بیان کرده که شما با مجرمان هم با نرمش بگذریم به بهانه مجازات نکنیم نه این نشون میده خود نظام اصلی نیست انسانها اصل انسانها اصلاً آدما اصلاً ببینی که به بهانه آدما را به راحتی مجرمشونو بدم مجازات بکنی میگه تو نرم خو هستی نام جرمشون بزرگه در گذر ببخش استغفار بکن بشونه احترام بزار باشون مشورت بکن از هیچ حقی محکومشون نکن فوق العاده آیه به اصطلاح کلیدی و اساسی است رمز اینکه حکومت پیامبر به دینش لطمه نزده با اینکه معمولا اینگونه است توی تاریخ ادیان و اینها معمولاً اینگونه است ولی کسی که اصلا براش حکومت ارزش نداشته باشه حکومت وسیله است برای اخلاق وسیله است برای عدالت وسیله است برای خدمت به مردم اگر این گونه شد کسی اینگونه یا پیدا کردیم اون موقع دین لطمه حکومت لطمه به دین نمیزنه ببینید میخوام یه نکتهای رو بهتون عرض کنم من با یه جملهای یعنی عنوان کتابی داره مرحوم مطهری با اون مخالفت بکنم خیلی شخصیت بزرگی کتاب هم معروفه جاذبه و دافعه علی علیه السلام با چیش مخالفم علی دافع نداشته دافعه یعنی چه علی با سراپا جاذبه باشه پس زدن نباید علی علیه السلام کسی را پس بزنه اما یه مشکلیه جای دیگری ها مشکل اونجاست که مشکل سر بوی عطره عطر عطر فروشی درش بوی عطر میاد اما یک کس که تو دباقی کار میکرد دوست و اینها اونجا بوی ناجور و اینها این رفته بود در عط فروشی و غش کرده بود چون عادت نداشت چیز دیگری عادت کرد ایبت فروشی نیستا عیب عطر نیست ای سراپا جاذبه است ای سراپا جاذبه است اصلا اشتباست تحریفش نکنیم علی علیه السلام همش جاذبه است اما یک کسان نمیشه بیماری نمیکنه دفن نمیکنه ولی جاذبه است فقط پیامبر فقط جاذبه است فقط جاذبه است هیچکس را رد نمیکنه پس او نمیکنه فاعل کارت چیه کننده کیه آیا علی کسی را دفع کرده یا کسی از علی گریخته با هم فرق داره علی دافعه نداره طبق آیه قرآن دیگه بدترین آدم فرعونه تو طول بدتر از فرعون که کم میتونیم پیدا بکنیم اونو خداوند به موسی و هارون فرمود اذبا الی فرعون انه تقاولا لهو قولاً نرم نرمش با فرعون با فرعون نرمش این پیام قرآن می فرماید آدم فرعونه برید نرم حرف بزنید تو موسی به حال فرعون بسوزکه در اشتباه علی الکار رحما بینهم تو کدوم سوره است سوره فجر سوره فتح سه چهار تا آیه قبلشو ببینید درباره مشرکان مکه است الکفار ال لام داره به این مشرکان را میگه در نسبت به اینا سخت حقوق هما متجاوز با متجاوز که باید با سخت گیری برخورد کرد نمیبندیم که کسی تجاوز بکنه به کشورمون سخت الکار اونایی که قبلش گفتن نه غیر مسلمانها نه غیر مسلمانها این آیه را بزار کنار آیه ۸ و ۹ سوره ممتحنه که میفرماد لاینحاکم الله عن الذین لم یقاتلوکم فی سبیل الله خدا نهیتون نکرده که با این مشرکینی که با شما در حال جنگ نیستند نیکی کنید و با عدالت باشون رفتار نکرده فقط یه چیز انما انما حصره اونایی که بهتون تجاوز کردند اونم نمیگه باهاشون نیکی نکنید و با عدالت برخورد نکنید میگه رابطه صمیمانه برقرار نکنید دوستیه چی با اونا برقرار نکنید با همون دشمن متجاوز هم باید عدالت و نیکی الله الله اون آیه هم با کفار متجاوز برای اون دوم قسمت دوم قبول داریم با خودمون کفار یعنی با متجاوز با شدت برخورد میکنن باید باشه کسی که تجاوز کرد باید میگه اصل عقلانیه همونا همون دشمن متجاوز قرآن فرمات اگر بپذیر بپذیر اگرم فکر میکنی که به ذهنت رسید که داره میخواد زمان بخره و چی بکنه خیلی نرم میشه خیلی نرم ولی دشمن تا داره حمله میکنه چیکار کنیم حمله کرده کشورمان را دفاع کنیم از کشورمون ولی در اولین فرصت ممکن جنگا تمام کنیم اولین دشمن گفت یا صلح کنیم اصلشم فریب با قصد صلح کنیم بازم بپذیر و توکل کن بر خدا نیست نه نه یه چیز دیگه یه جور دیگری حکومت جور دیگری هم میشه کرد اون ماجرا که حتما هم شنیدید همتون سرمب ازش معروفه که جرم انجام داده بود زور میگفت یک درخت خرما نخورد راهش از خونه کسی عبور میکرد بنده خدا فقط یه درخواست داشت وقتی میخوای بیای بری یه صدا پیش درخته یک صدا بکن تو ما بالاخره حواستون باشه شاد برهنه باشین گفته همچین کسیا میارن خدمت پیامبر از این باید چیکار کنه با این باید چیکار کنه یه همچین آدمی که اینقدر بی منطق بهش بنده خدا صاحب این درخت را بفروش پیامبر در مقابل لجبازی گونه چقدر کوتاه قیمت را دو برابر میکنه پیامبر میگه دو ۳۰ برابر بفروش کجا اینجوری میبینه هیچ راهی نرم جواب دیگه نمیده دیگه جواب پیامبر نرمش دیگه جواب نمیده دیگه نمیشه هیچ کاری نمیشه بکنی ببرید درخت بکنید بندازید بعد از اینه که با زبان خوش بهش گفت بفروش به قیمت خوب میخرم دو برابر میخرم سه برابر میخرم اون موقع خیلی مهمه که با یک همچین آدمی اینگونه برخورد بشه حکومت داری یه روش بنا نیست که به بهانه آدما را مجازات کنیم بنا نیست که به مردم همه ما به دید مجرم نگاه کنیم همه مردم مجرم اند مگر اینکه یک کسی این معنا نیست جور باشه مردم خوبن مردم درستن تسلیت در ثابت شد که اونجا هم باز میگه بعد از اثباتم تا میشه جواب نده مگر اینکه بخشش جواب نده بخشش جواب میده از راه بخش از راه تا جایی که جواب میده از راه نه نرمی برو نرمش برو جلو تا جایی که جواب میده امام علی علیه السلام تو حکومتش تبلیغ علیه نظامش بوده یا نبوده خوارج چیکار میکردن میگفتن علی کافره علی چون مرتکب گناه کبیره شده و حکمیت را پذیرفته و حکم پذیرش حکمیت گناه کبیره است و اونا میگفتن مبنای کلامشون این بود خوارج که مرتکب گناه کبیره کافره سختی حکومت را هم زیر سوال میبردند میگفتن حکومت مال تو نیست مال خداست عزای قرآن همه زیر سوال شعار هم میدادن توی مسجدی که امام علی داره حتی نماز حضرت شعار میدن وسط خطبه حضرت شعار میدن علیه هم تبلیغ میکنن هم مردمو تحریک میکنن همه کاری میکنن خوارج امام علی حتی سهمیهشون از بیت المال قطع نمیکنه برخورد هیچی هیچی جواب بهشون میده این حق این حرفی که زدی حرف خوبیه ولی شما اراده اشتباه میگید اینجوره من فقط بحث اشکال داره اشکال جواب برخوردی نمیکنه اون چیزهایی که گاهی تو جامعه حکومت امام علی اصلاً جرم نبود انجام میشده و امام علی هم هیچ کاریشون نداشته خوارج هر کاری میخواستن میکردن بعد یه وقت رفتن اردوکشی کردند ابن خباب را کشتن زنش که آبستن بود شکم زن را پاره کردند اینجوری کردند از یاران از دوستداران امام علی بود به به اجبار دست به شمشیر برد اون موقع هم میگه که من با چشم گریان من نمیخواستم مجموع گریه میکنه امام علی که مجبور شده شمشیر به دست بگیره بعد از اون مراحل اونجا اونجا هم تازه میفرسته پس یا میفرسته بهشون التماس میکنه چه میکنه ابن عباسو میفرسته از یارانه بس کن گفتگو کن بعد از جنایتم کردن باز هم باهاشون گفتگو میکنه وقتی هیچ کارهای نیست دستشان شیر میبره هیچ راهی دیگه نمونده تو عهدنامه مالک اشتر میفرماد که خیلی خوشحال نباش از مجازاتی که کردیا و هیچ وقت هم پشیمون نشو از بخششی که کردی حرفی که کردی پشیمون نشو از شادمان نباش شادمان نباش بنابراین میتوانیم میشود حکومت داشت که با دینم همراه باشه ممکنه رخ بده و بدین لطمه نزنه و بلکه به دین خدمت بکنه در صورتی که کسی را بیابیم که قدرت براش فی نفسه هیچ ارزشی نداشته باشه این آدم از براش راحت یه آدم براش اهمیت نداره که یک دستی اصل نرمش کاراشو میخواد با نرمش پیش ببره با چی چرا چون میخواد قلب آدما را فتح کنه دین با دل آدما کار داره با داغ و درفش بدن آدما را میشه تسلیم کرد دلشون تسلیم نمیشه که بعدشون میشه باتون چماق زندان امثال اینها صرفا منافق درست میکنیم نمو مومن درست نمیشه منافق درست میشه بیش منافق درست میکنه ولی مومن درست نمیکنه اینه که قدرت براش معنا ارزش نداره دغدغش دینه و دینم میبینه که به مربوط به دل انسانهاست اون موقع دغدغش این میشه که دل آدما فتح کنه کسی که میخواد دل آدما را فتح کنه اصلا سراغ داغ و در رفت به ذهنش نمیرسه که با داغ و درفش میشه دل کسی را فتح کرد خب ببخشید یه صلواتی مرحمت اللهم صل علی سلام سلام علیکم بله بله عرض کنم خدمتتون که حداقل اسماعیل گر میگم حداقل اسماعیل تقلیدی که من اصلاً قبول ندارم که تو شیعه هست و یک بحثی دارم در قم تحت عنوان فقه حقوق بشر آره پنج شش جلسه اخیر فقط درباره تقلید بحث کردن نشون دادم که چرا قبول ندارم مفصل و از روی سالم خوندما از رساله گفتم این اشکالش چیه این اشکالش چیه این اشکالش چیه و اومدم جلو حالا یکی دو جلسه دیگه این بحث ادامه پیدا ولی مثلا اسماعیلی امام زنده دارنداروپایی ثروتمندترین آدم یکی از ثروتمندترین هاست بدتر هم هست یه چیزی بهتون عرض بکنم ادیان تو مسائل چیزهای مختلف دیده میشه هست همه جا به اصطلاح همه جورش هست همه جورش دیده میشه یعنی به اصطلاح ما خیلی خرابه جاهای دیگرم چیزهای خراب هست به هر حال اهل سنت این شکل تقلید را ندارند ولی معنیش نیست که تقلید نیست نه جدایی یعنی چه پیروی چون و چرا از یادم منتها شیعه میگه زنده باشه امید مال زمان باشه تبعیت کورکورانه از هر که کرده هیچ فرقی نداره هیچ ربطی ندارد یه حرفایی دارم ما هم ما مشکلاتی داریم ما هم مشکلاتی دارند حالا بخواهیم بسنجیم دقت میخواد که کدومش مشکل داشته بعد از پیامبر ائمه رو داریم اون چهار مذهب امام بر اونا میگیرن تبعیت کورکورانه اونا دارند طبیعت کورکورانه خلاف قرآن مجید ممنون سوال پیام مجاز خوب مجازات نمیخواد که امام برخورد کنه انجام داده برخورد بکنه بسیار خوبه ایشون سوال حق دیگری حق الناس را مگر میتونه ببخشه بعضی وقتا حق اجتماع بله قرآن مجید به پیامبر دستور میده که ببخش کجا کجا اونجا که میگه مدام خیانت خیانت یه نفر کشته شده به خاطر کشته شدن یک نفر جنگ جنگ یه چیزی مجازات قاتل یه چیز دیگر امام علی چند هزار نفر بودند که عوارش که چند هزار نفر بودند جنگ و کشتار و دوستان چند هزار نفر درسته یه جنایتی صورت گرفته مجرم هم باید مجازات بشه جنگ راه بیفته برخورد کرده بودند و دفاع میکردند ازش دستور میده آره بخشش باشه حتی حتی تو جنگ احد رها کردن تاثیر ندارن تقصیر ندارند در کشته شدن حمزه سیدالشهدا میدان را ببخش ببخش حمزه حاضر بوده جان فشان کنه در راه خدا حاضر بوده جان فشانی کنه در راه خدا و طلبکار نیست یه شخصیتی مثل ایشون ببخشید این یه قضیه ولی مسئله که شما مثال میزنین این نیست مسئله اینه که یه نفرو کشتن بخاطر کشته شدن یک نفر جنگ نباید راه انداخت جنگ بدیه جنگ خیلی آفت داره همش آفت داره همش ضرره جنگ چیز خوبی را باید یه جور دیگری رسیدگی بشه باید ببینه اینا که همه لشکر که نبودن بعدا اگر بعدا نگم که باید احساس بشه نه از بیت المال بالاخره فردی کرده این کار را اون فرد باید دستگیر بشه شناخته بشه تو دادگاه محاکمه بشه و مجازات بشه اون فرد معمولا که یه لشکر ۴ هزار نفر که نمیرن این کارو بکنن یک نفر دو نفر این کار را کردند خوب باید اون دو نفر گیر بیارن مجازات بعداً که قائله خوابید امام علی پیام میده که قائله را بخوابونه جنگ نشه ولی خوب اگر جنگ نمیشد و قائله میخوابید قاعدتاً امام علی فرمود خوب این کارو کی کرده بله جنگ جنگ نبود جنگ کرد به بهانه که بخوایم جنگ بکنیم که مغول کردن مغول به چه دلیل حمله کردن چند نفر اینا خطا کردند همین ایرانیها خطا کردن ۴ نفر چند نفر را کشتند ما هم حمله کردند این اندازه حق نداشته به خاطر چهار نفر اگر قرار شد که به بهانه جنگ راه بیندازیم خب الان مثلاً یه هواپیمای آذربایجان را روسیه زده هواپیمای مسافربری قضیه تمام راه نمیفته که به بهانه که جنگ یعنی کشتار مردم زندگی ها خیلی داره تا میشه باید از جنگ پرهیز کرد نترس امشب علت اصلیش خصلت های بسیار بسیار ضروری که عرب فقط حجاز نبود وقتی که از مرزهای ایران محافظت میکرد چقدر عقب مانده بودند چاپ غیر رسمی حجاب در زمان پیامبر از حجاب شرعی عرض کنم که آقای دکتر زبان عربی حتی پیامبر اومده مهاجرت انقلاب در مورد دکتر این عدالت پیامبر حقوق بشر چگونه ما مطالب من دارم از حوزه جامعه عرض میکنم چگونه ما میتوانیم مطالب دنیای مدرن رو حقوق بشر بحث دنیای مدر با دنیای به زبان لاتینی به قول معروف مسیحیت را بفهمند ترجمه زبان آلمانی خیلی مهمه شما بهتر چگونه متشکرم فنی و دقیق و خوبی بود متشکر عرض کنم خدمتتون که یک اصل مدرن مدرنیته که مدرنی داریم ها یه مودی داریم یعنی یه مکتب خاصیه در مقابل مثلا سنتگراها که سید حسین نصر و امثال اینا اونا مدرنیته سنتگراها امثال اینها به شدت مخالفه مدرنیته هستند این مخالف یه مکتب هستند یه مکتب که حرفهای خاصی داره یه فلسفه در واقع اما یک جریان داریم که جریان غرب جدید من خودم تلاش میخوام بگم اون مکتب را بهش میگن مدرنیسم این جریان مدرنی باید از هم جدا کنیم من با مدرنیسم که اسم اون مکتبه کاملا مخالف ولی اندیشه مدرن را کاملا باهاش موافق دوتا با هم یکی از اصول این در دنیای مدرن اینه کههیچ چیزی مسلم فقط نیست خیلی محکم حرف نزن خیلی این مطلب حداکثر حق داری بگی حداکثر حق داره بگه در خود خدا هست حداکثر بگو با ای برهان من به این نتیجه رسیدم که خدا هست با این برهان من به این نتیجه رسیدم که خدا حرفای خوبی ها واقعا باید همین حد گفت بیش از این هم نباید گفت من با این برهان به این نتیجه رسیدم که قرآن کتاب خداست بیش از این نمیتونم بگم من من رسیدم یا شنونده میبینه برهانم درسته قبول میکنه یا قبول نمیکنه این حرف دنیای مدرن خیلی هم یکی از چیزهایی که تو دنیای مدرن شد و خود اینکه این رابطه سنت و مدرنی چگونه است حرف های مختلفی باشه دوتا اندیشمند ما آقای دکتر سروش و آقای دکتر آقای استاد محمد مجتهد شبستری من این نکته رو بگم یک کتابی همین بازار نیامده باشه از من حمید تهران چاپ کردن انتشارات نگاه معاصر تحت عنوان مواجهه اندیشمندان مسلمان معاصر ایران با نظام جدید حقوق بشر به عنوان کتاب تو کتاب این نظریات را هم از دکتر سروش و متحد کردن آیا مدرنیته به معنای اندیشه مدرن یک دیواری داره که انسان قبل کاملا جدا کاملا جدا یعنی ما یه انسان سنتی داشتیم سان مدرن اینجوری ظاهر فرمایشات آقای دکتر سروش و آقای مجتهد شبستری این اون وقت میگه حقوق بشر هم مال انسان مدرن این نظام جدید حقوق بشر و بنابراین نتیجه میگیرند که تو سنت دنبالش نگرد نرو حقوق بشر تو قرآن پیدا کن نتیجه آقای مجتهد که تصریح میکنه که تو قرآن دیگه نرو دنبال این حقوق بشر مال انسان مدرنه انسان مدرن متفاوته خب اینم یه مبناست ولی بنده معتقدم که اصلا انسان یک انسان جودا نیست انسان فرق نکرده انسان فرق نکرده منتها این مرحله از تاریخ بشر فوق العاده مهمه تحولاتش بیشتره بشریت در حال تحول پیشرفت بوده تو این دوره بیشتر پیشرفت کرده در ضرر اینه خیلی بنابراین مدعی هستم از اون زمانی که انسان انسان شده از اون زمانی که یک انسان روی زمین بوده مسئله اول حقوق انسان بود نه اما عصر جدید وقتی دوتا آدم بودن با هم خرس میره ماهی را از دهان و یک دیگه خرس میگیره ولی انسان میگه من نباید حاصل زحمت دیگری را بگیرم اصلا مسئله اول انسان وقتی انسان روی زمین بوده حقوق بشر بوده عدالت بوده حقوق بشر و این مسئله اینگونه نیست که بگیم انسان انسان مدرن همون کاری را کرده که ارسطو با منطق کرد منطق چی منطق یه چیزی بود که مردم استفاده میکردند مردم استدلال میکردن آدما با هم استدلال میکنن منطق را تدوین کرد آنچه که مردم استفاده میکردند ارسطو تدوین کرد کسانی که اعلامیه جهانی حقوق بشر را نوشتن اومدن به بهترین شکل آنچه را که توی عقل و فطرت بشر از قدیم بود درست تدوینش کردن اختراع نکردند تدوین کردن تنظیم کردن بیان کردن چشم همون کار ارسطو کرد این یه باورها یه باور و استدلال خودش هم داره همین الان من عرض کردم بزرگی مثل دکتر سروش مثل استاد مجتهد شبستری باید حرف من مخالفه کتاب انشالله که خواستید مطالعه بفرمایید خیلی خوبه ولی دکتر به من گفته بارش سنگین بلند نکن مشکل نیست اضافه کنه بارگذاری خوب توفیق شد که چون ما نیم ساعت شما یک ربع صحبت کن باشه باشه باشه نیم ساعت نیم ساعت ولی تنظیمش بکن که نیم ساعت یک ربع که صحبت کردید من ۵ دقیقه صحبت میکنم دوباره یک ربع دیگه منم پنج دقیقه که وقتم ۱۰ دقیقه از وقت بیشتر نگذره هفته آینده دیگه لازم میگم جواب کافیه قبلش بهتون عرض بکنم این موضوع که آقای امامی این موضوعی که میخوان آقای امامی بحث این موضوع را من یک مناظره ۴ ساعته با یک آقایی به نام دکتر علاء المحدثین تو دیدار نیوز انجام دادم که قسمت اولش نه هنوز نیامده اومده اومده اونجا چهار ساعت با اون آقا در همین باره بحث کردن یا حداقل شنونده چیزی که تو ذهن مخاطب هست رو درک نمیکنه بحث های نظری بهترین روش روش استدلاله روش استدلال چیکار باید کرد باید اول ادله را آورد ادله مو نظر خودمون رو میگیم نتیجه شنونده واگذار بکنیم خداوند در مقام اینه ببینید چیه راهش چیه راهش اینه که بیایم بیان کنیم این پیغمبر چون مبنای قرآن هست و درست هم هست در قرآن مجید خداوند متعال در مورد پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم ببینید یه آیه رو بیان کردن و ازش گذشتن و نتیجهگیری کردن به نظر میرسه روش درستی نباشه که وقتی میخوایم این بحث خوب جا بیفته راهش اینه من نمیتونم ذهن مخاطبو با بحث خودم یک طرفه بکشم یه جایی تموم شده مثل شما هستم من به این روش ایشون در این قسمت یه ایرادی وارد میکنم خوبه که شما یک بار آیات حالا من چند تا میخونم چون ایشون استدلالش این بود که ما پیغمبر با ما فرقی نداره حتی آدم های عادی هم میتونن پیغمبر بشن منتها باید این قله رو فتح بکنن و قرآن در مورد انبیا استفا داریم استفعان یعنی چی یعنی اینکه آقا یه شخصی توسط خداوند برگزیده میشه این یه بحث جداگانه است خداوند در مورد حضرت مسیح علیه السلام می فرماید که آقا من از قبل مادر بشارت میده در مورد حضرت خداوند پسری که اون پسر اسمش یحیست این سید حسود نبی حالا این بحث وارد آیا واقعاً انسانهای عادی تو این سطح اصلا ما تو انسان های عادی کسی رو میتونیم تو این حد پیدا بکنیم من چندین ایران خداوند متعال این ایراد از روان کفار بیان میکنه ها یعنی یه سری از کفار این بود اصلا چی میگفتند الا بشر از این مسائل 12 آیه است که خداوند یعنی پس این تکلیف مردم باشه که آقا یه سری از آیاتی که هست داره در مورد این آیه صحبت میکنه و میفرماید که آقا اینا بشری مثل ما هستند خداوند نقل کفار داره میکنه ببینید حالا یه نکته چند تفاوت ببینیم مثلا خداوند ان الله و ملا ص علیه نسبت به خودش سوره است سوره مبارکه شاه پنج تا ش پیغمبر از زبان قرآن با ما فرقی ندارد باید برای انسانهای عادی هم از قرآن نمیشه با این دلیل که به نظر من من اینجوری برداشت کردم فکر میکنم به نظرم یا خیال باید ببینیم خداوند دیگه اگر خداوند متعال می فرماید که آقا من انبیا را استفاده و آتینا دا میگه ما بعضی از انبیا و بعضی برتری متوجه نشه ولی زلیخا زن را دعوت کرد گفت چاقو بساز اینا دستشون نفهمید اینقدر زیبا بود لذا اذیت میشه این همه زحمت میکشه که چیکار کنی که منو هدایت بکنه این آدم داشته باشه میزنه دوباره ببینید یکی از چیزهای بسیار مهم چیزیعمل چیه یه کارهایی هست که این کارها باعث میشه تمام اعمال خداوند یکی از اینها اینه که لا صدا با صدای خود صحبت یا محمد یا محمد یعنی عمل یکی از یکی از قسمت هاش اینه که اگر شما بعد با پیغمبر صحبت رسول امتحان آدمی که تقوا داره حواسشو در موقع صحبت کردن با پیغمبر جمع میکنه یعنی همینجوری صحبت نمیکنه شروع به صحبت کردن میفهمه شخصی صحبت میکنه که این شخص خداوند جایگاهی داره که اون جایگاه یکیش اینه باید حواسش جمع صحبت محمد نداریم پیغمبر صحبت اگر شما یه کار بدی بکنیم یعنی نسبت داشتن با پیغمبر خودش یه ویژگیه که اگه این شخص حواس پیغمبر یه اثری داره اثر خوبم داره ولی اثر بد هم داره اون چیه عذاب من دو برابر میشه این زنا بعد از پیغمبر کسی حق نداره باهاشون ازدواج بکنه میخوام چی عرض کنم ببینید ما اگر میخویم یه بحثی رو ارائه بدیم هر وقت کلی صحبت کردیم این اصل هم تو مغالطات هست هم در روش هیچ کس حق نداره کلی عمل بکنه کلی فکر بکنه ولی وقتی خواست حرف بزنه عمل جزئی علوم انسان عادی خیلی چیز مهمی نیست اینجا فرق ها کاملا مشهود یعنی اولا صحبت صحبت میکنید لذا اگر ما یه بحث کلی ارائه دادیم استراحت میکنم میخوابم نمیدونم راه میرم بله من مثل شما ولی اون ویژگی چیزی اگر خداوند متعال به کسی چیزی داده ویژگی داد از فضل خودش بهش بخشید این هیچی نیست این بحث آیا این آیات تفاوتهای عمدهای بین یه بشر عادی و پیغمبر اکرم صلی الله بسیار متشکر فقط چون پیش اومد اون ان بشر فرمود دیگه الهی نیست به نظر من روشن عرض میکنم من ببینید من سریع برای اینکه ۵ دقیقه بیشتر وقت ندارم در استدلال باید نظر مخالف هم گفته بشه آیات مخالف را هم باید بیاریم آره منتها آلیاتی که تشخیص میدهم از آقای امامی جلوتر بپرسم که چه آیاتی ربط داره که شما خوندید چه ربطی نداره تشخیص خودمه آره گفتم وقتی که خداوند به پیامبر میگه غیب ندارم بگو غیب ندارم باید ببینیم در قرآن کلاً درباره پیامبر آیه انما انا بشرون را بله درست بخون ایشونم فرمود که من یه چیزی را گفتم که همه میتوانند پیامبر شوند من نمیدونم کی همچین چیزی گفتن من همچین چیزی کلمه نگفتند ولی چیز دیگه گفتم من یه آیه قرآن را خواندم وجلنا للم متقینه اما مار را برای متقین امام قرار همون جان گفتن ما یه امام منصوب داریم یه پیامبر داریم یک کسیه که مقامش بالا میره بخواد مقام معنوی آیه رو خوندم اگه اشکال داری آره آدمیم ممکنه بره ابوالفضل بالاست زینب سلام الله علیها بالاست بالا بالاست ولی جا مثلا علی اکبر امام نشده امام لازم نبوده یا امکانش نبوده مقامش پایینه نه مقامش بالاست ولی امام منصوب پیامبر منصوب این بستگی داره که خدا برای اون زمان و مکان بخواد من از همچین حرفی نزدم برگزیدن استناع خداوند کاملا قبوله خداوند پیامبر را باید برگزیده ال دو چیز اشتباه نکنیم خداوند پیامبر نمیسازه خداوند پیامبر برگزینه یعنی یه آدمی که حسابی هست خودش تلاش کرده انتخابش میکنه قول رایج مشهور اینه که خدا پیغمبر میسازه یعنی قبل از تولدش ساخته شده شما بیاید با قضیه حضرت ابراهیم خلیل جورش کنید ابراهیم کلمات نه خدا میسازه خدا پیغمبر خلق نمیکنه خدا انسان خلق میکنه انسان های شایسته را کجا همونجا که ابراهیم خلیل عرض میکنه خدا و من ذریتی ظالمین آدما بعضیاشون عادلن بعضیاشون ظالمن عادلاین انتخاب آدلا انتخاب میشن بلاک داره منطقه یعنی یک آیه اینجوری هست باشه باشه آیه دیگری هم داریم که حضرت عیسی الکتاب و جعلنی نبی گهواره باید الان توجه وقتم ۵ دقیقه است برای خاطر ببینید عرض کنم خدمتتون که این آخری که قسمت آخرهایی بود که ایشون فرمود که عرض کنم به ما رحمت ایشون اینجوری برداشت من تو را نرم آفریدم فرمایش ایشونیم اینه رحمت من الله نه توفیق اینکه تونستی به این مقام برسی که نرم با مردم برخورد کنی خدا توفیق مال خداست توفیق منم مال خداست توفیق شما هم مال خداست استن نفسی یعنی این سیری که تو طی کردی این مقام رسیدی و قله را فتح کردی بدون اذن من ممکن نبود این نگاه موحدانه است و باید باشه ما باید همه چیز را اینگونه فکر کنیم به هر موفقیتی هم که رسیدیم مال خدا بدونیم چرا چون باید این تو دیدمون باشه که با ابزار باطل نمیشه اگه خدا نخواد خیلی درس ها به حضرت موسی داره میگه من تو را آره آره فکر نکن به این مقام که رسیدی اگه من توفیقم نبود اگه من به دل مادرت نمی انداختم که چه کار بکنه داستان بچگی مرده بود ولی در عین حال در عین حالی که کار خداست انسان بی اختیار نیست مقامات را انسان با اختیار مثلکم قول کفاره اشتباه گفتی پس حوست نبود انما انا بشر که میگفت ما قبول میکردیم گفتم پیامبر چون قله را فتح کرده شایستگی اینو پیدا کرده که پیامبر خدا بشه و فوق العاده مهمه ولی این معنیش نیست که به لحاظ خلقت پیامبر با من فرق داره این یعنی چی نیست که خدا پیغمبر متفاوته با من خلق کرده پیامبر با هنر خودش را فتح کرد شایستگی اینو پیدا کرد که مبعوث بشه به رسالت پیامبر پایینش نیاریم اگه بگه قبلاً جور دیگه ساختت زحمت کشید تا قله را فتح کرد شایستگی رسالت پیدا کرد همه ما هم میتونیم قله را فتح کنیما هر کی بگه نمیتونیم اشتباه منتها پیامبر خداست او برنامه خداست که بین خوبان چه زمانی چه مکانی پیامبر بخواد او برنامه الهی ولی قول فتح کردن یه چیز دیگره امام حسین قله را فتح کرده ابوالفضل فتح کرده کسی کههمه چیزمو در راه حقیقت دادم از ابوالفضل که میگم دیگه کسی جرات نداره بگه قله رو فتح نکرده حتی جرات کرد بگه اون وقت حساب باشه ملا آره آدم وقتی قله را فتح کرد چراغ نورانی میشه خورشید میشه معلومه بحثی ندارم به مردم گفته احترام بزارید بله شخصیت احترام گذاشت شخصیت قله را فتح کرده بی ادبی باعث حبس اعمال میشه مگه حقوق همدیگر ضایع بکنیم میگه اگر بی احترامی به همدیگه بکنیم با ثبت پیامبرو نمونه مثال زده تو شخصیتشو میخواد ولی اگر من به شما بی احترامی کردم میگه بی اثر توی قانونه به هیچ کس نباید بی احترامی کنیم پیامبر پیامبر معلومه عرض کنم که اجازه بدید بله زنان پیامبر چون انتصاب به پیامبر دارند باید مواظب باشند خونه پیامبر رفت و آمد میکنه نه زنان پیامبر امام صادق علیه السلام به یکی از اصحابش میگه خوب حواست یکی از یکی از اصحابش میگه ببین اگر میخوای دنبال صیغه و اینا برید خونه ما رفت و آمد نکنا آبروما را ببرید کسی که میخواد خونه امام صادق بره رفت و آمد بکنه پیغمبر باید مراقب باشه عرض کنم خدمتتون اون قضایای دیگر هم بله تمام شد یه مسئله موند زنان پیامبر ازدواج بکنن اینا بارها گفتم شبهه دارم تو این مسئله برام حل نیست بعد گذاشتن توی گنجه نمیدونم تا حالا برام حل نشده این مسئله که چرا زنان پیامبر نباید ازدواج کنن زنا نه علی باید ازدواج کنن چرا من نمیدونم سالها توی یک بار خیال کردم حلش کردم از گنجه بیرون دوباره فایل صوتی خودم را بعد از یک سال گوش کردم دیدم اشتباه فرمودند و دوباره گذاشتمش توی گنجه دیدم که اینکه آیه داریم شما بشری مثل ما هستید این آیه سر جاش هست ولی حواسمون باشه که بعضی از کفار هم این ادعا رو میکردن نه خداوند متعال یعنی من حواسم در این مورد صحبت بکنیم یک ربع دومتون صحبت کنید چون دوباره اگه بخواید از من جواب بدی نه شنونده ها بزار بشنوم بشنونده رو مثل آیه حضرت ابراهیم علیه السلام بخونیم برداشته هی تکرار بکنیم این نکته بسیار مهم شما بعضی از آیات رو قائل به ترجمه هستیم و تفسیر نمیکنید البته ترجمه چه جوری میشه دو ساعت آدم نباید از این قسمت نگران تفسیر ولی وقتی شما میخوید این آیات از سر جای خودش بیان میشه بابا پیغمبر بوده من اینکه نمیدونم یعنی چی که حضرت عیسی علیه خدا پیغمبر کردن تموم شده حضرت یحیی من پیغم ترجمه هستیم من قرارش دادم نبین من پیغمبر قرار دادن که بله باید باشه و اینکه طبیعتا نمیفهمم چرا ازدواج کنار متوجه نمیشم تصمیم بگیرند این چه استدلالی کردی اون استدلال پاسخ بده آیاتی که من میخونم رو آیات رو نقل کنید شما میفرمایید که پیوند ندارد اول اذعان بکن که فرد داره یا نداره این معلومه فرق میکنه ببینید معذرت میخوام این حرف میزنم این حرف نمیخوام جسارت بشه ولی ما که نیو ببینیم که آقا اعتقاداتی که دیگران داشتن به اعتقادات باطلی بوده حداقل در شیعه پاسخهای مناسب یعنی چی یعنی ببینید شما یه وقتایی میفرمایند شیعیان یادتون اشتراک لفظی با شما دارم خب اگه شما بیان میکنید که آقا این اعتبار منه باید بفهمید که این اعتقاد اعتقادی که مثلا کافه اهل سنت ما کجا داریم صحبت میکنیم شما دارید میفرمایید پیغمبر در با من فرقی ندارد در الا در وش جدا میکنه درسته من حرفی ندارم عرض کنم غیر از اینه نقطه کجاست نقطه کجاست نقطه اینه که شما از آیات قرآن استفاده بفرمایین بشر یعنی مثل ما فرقی من دارم عرض میکنم نه یه مورد دوتا آیه ۳۰ تا آیه ۵۰ غیر از اینه خوب بغل دستش دیگه در مورد اینکه می فرماید خدمت شما عرض شود که آیه میفرماید که مومنین باید اینجوری باشه باید پیغمبر خودش ترجیح بده باید من پیغمبر اصلا بیشتر دوست دارم ملاک های دین محبت نسبت به پیغمبرش میگه اگه میخویم خدا دوستتون داشته باشه از من تبعیت من دوست ما ماکان منراب ببین اگه بگیم وحی فقط اینجا معلومه بابا در مورد اون بحث اولویتی متوجه پیغمبر در بحث دین من باید ازش تبعیت بکنم حق تخل ولی میفرماید چی ما حق تخلف ندارد مجازات میشه که تو محدوده کسی تخلف بکنه از خدا تخلف کرده خدا داره پیغمبر یاد بگیرید من گوش کردم گوش کردم این روش وحشت کجا صحبت میکنیم داریم میگیم آقا یه آیه دو تا آیه می فرماید پیغمبر ولی ۵۰ تا ۳۰ تا ۲۰ تا آیه دیگه داریم یه چیز دیگه هم داره میگه اگر شما فقط به آیات ببینید دوباره روایت هفته پیش یکی از روش های که من اصلا نمیپسندم سلیمانی شما پرسش را پرسش پاسخ داد یادتونه شما این بنده خدا ناراحت شد در سوال پرسش هفته پیش شما در مورد قول شیخ مفید که قائل به شهادت بعضی از ائمه نیست گفتیم چی گفتیم آقا شیخ مفید شیخ مفید میگه که آقا من به سه تا یا چهار تا از ائمه قبول دارم شهادت پیغمبر حرف میزنند شیخ مفید داره نظر خودش میگه اگر کسی اینجا در مورد شهادت میپرسه پیغمبر شهید شده یا نشده شما باید از ادله قرآنی استفاده شخصی مثل شیخ برای ما محترمه صحبت خارج نشید دارم عرض میکنم شما دوتا آیه خوندی با این دوتا آیه استدلال کردی که پیغمبر شبیه بشری مثل ماست در پی پیغمبر در بشریت ولی آیات قرآن شئونی قائل میشود پیغمبر وظایف برای اون رعایتش یه جاهایی واجب است و اگر شما رعایت متشکر متشکر اون چیز های هم که فرمودید و خوب نکات شخصی درباره بنده فرمودید باشه توصیه اخلاقی چشم اگه اون آقا را ببینم اگر بهش جسارت کردم شما سلام اگه میشناسید برسونید عذرخواهی میکنم اگر صدای من بهش رسید عذرخواهی میکنم آدم اشتباه میکنه تو لفظ تو چی طبیعیه و قبول دارم که گاهی ممکنه لغزش مغزش شما هم جسارت کردم ببخشید ببینید داوری کردم بنده خودم را یک اسلام شناس میدونم و یک مدرسی که بازنشسته شده و سالها کار کردم چه و چند سال دارم کار تبلیغی میکنم با مردم مبلغ نمونه کشور با زمان احمدی نژاد انتخاب شدم سال ۸۴ مبلغ نمونه کشور انتخاب یعنی اگر اگر فقط بقیه که انتخاب شده بودند بردن تو سالن فیلم برداشتن تلویزیون نشونشون داد من اگه گونی جایزه رو آوردن در خونه این تفاوت بود من دعوت نکردن ولی قاب و تاب آورد آقا تجربه و تدریس دانشگاه نوشتم کار کردم بحث کردم اگر داوری میکنم الان هم داوری میکنم درباره شما به عنوان یه متخصص داوری میکنم شما شنیدم قبلا هم شنیده بودم شما نیازدارید که شاگردی کنید نیاز به شاگردی نه نظریه پردازی شما تو ابتداییات موندی خب این نظر شما نگی چرا اینو گفتی برای اینکه اون سابقه اونه برای اینکه ۲۰ سال پیش کتاب که من همیشه خلاف جریان آب چه میکردم کتابم بود الهیات کتاب برگزیده شده کار یعنی کردم که جوری شدم خوب داوری این داوری ببینید آقای امامی شما جدای از اینکه خیلی بی دقتی اون نسبتهایی که به من میدید من کی گفتم نفسی را من نمیفهمم من توضیحش دادم آقا شما پرسیدی قانع شدی یا نه آقا من توضیح دادم توضیح دادم حالا یک چیز دیگری را که شما آقا عبدالله آتانیک فعلی فعل ماضی جعلنی نبیا چه فعلی گهواره گفت خدا کتاب به من داده یعنی کتاب دستش بود یعنی کتاب دستش بود کتاب خبر از گذشته است دیگه مردم نگفتند کتاب مردم گذشته به تو داده آقا نیست توی یه خانواده اعضای خانواده فامیلا شک کردن به این حضرت مریم خداوند این قدرت را میده که بچه تو قهواره حرف بزنه و که آینده چه میشود بیان بکنه آینده نه اینکه الان هستم نه اینکه الان پیامبر خدا نه اینکه الان کتاب دارم کتاب یعنی چه دارم من کتاب کو پس چرا ۳۰ سالگی ماموریتش شروع شد اگه کتاب داشت سحر سالگی ماموریتش شروع شد ببین آیا مقداری ازش استفاده پیامبر باطن را هم باید استفاده من کجا گفتم روایت را قبول ندارم این کانال من شما بکنید اگر یه نفر دیگر پیدا کردی تو کل حوزه و ایران و اینها که به اندازه من روایت ائمه و پیامبر را نقل کرده باشه تو کل این چند ساله یک نفر اگه پیدا کردید که به اندازه من روایت من شب که میخوام بخوابم صبح از خواب بیدار میشم یه روایت را توضیح دادم ۵ دقیقه ۴ دقیقه هر روز کانال کم بچه هیچ کس به اندازه من حدیث نمیکنه قبول ندارم کی من گفتم حدیث پنده میگم حدیث را باید سنجید با عقل سنجید با قرآن سنجید این حرف من نیست که حرف خودشونه ببینید میگه راوی حدیث نباشید تحمل کنید حدیث تصریح میکنه بله تفکر اینه که محتواش و عقل نمیسازه مردم تو دنیا مسخره میکنن ما را نسنجیده نقل نکن چون روایت ما قاطی بهترین کتابمون کتاب کافی که حدیث سلسله سلسله الحمارم اونجا اومده بود این قلاق گفت که شنیدم از پدرم اونم از پدش اونم از پدرش اونم از پدرش تا الاغی که تو کشتی حضرت نوح بود حضرت نوح یه دست پشت من زد پدر کشتی نوح بود و گفت از نسل تو الاغی میاد که پیامبر خاتم سوارش میشه خوب این بهترین کتابمون که کافیه اومده شما که میگید همه دوتا الاغ بودن من تو بچگی سوارش شدم از نسل همون مونده اونم از نسل همون بوده همه الاغ از نسل او بودند چیه مسخره است خوب مسخره احادیث اینجوری کمم نداریم آقا باید بکار انداخت به قرآن باید درست کرد من اینو میگم کی بیشتر از من حدیث من خودم تو همین جلسه میگه نگفتم بهترین کتاب ماه است همین کتابو نیاوردم و گفتم بهترین حتی من بخوام داوری کنم از نهج البلاغه بهتر با دقت عرض کنم عذاب نمیکنم ممکن هم جایگاه داشته باشه نزد خداوند که به خاطر اون مجازات نکنه تا او کشته چون خدا اگه بخواد بلا بفرسته اونم باید کشته بشه به خاطر او نفرسته بلا آره ممکنه الان هم یه آدم شایستهای بین ما باشه خدا ماها را کل ما ربطی نداره که پیامبر با ما فرق داره داره به پیامبر احترام میگذاره مومن باید پیامبر را بیش از خودش دوست داشته باشه خب معلومه مومن کسی که به پیامبری او اعتقاد داره دوستش داشته تفاوت داره شیخ مفید نظر خودش را بیان کرده منم گفتم شیخ مفید نظر خودش جمله چیز دیگه نگفتم که بقیه هم مخالف اند ولی اینکه گفتید باید دلیل از کجا بیارید دلیلش یه چیزه خب حواستون کاملا پرت است دقت آقای حواستون کاملا ببینید اونایی که میگن همه ائمه و پیامبر شهید شدن دلیلشون یه روایته که اون روایت میگه ما خاندان همه مون یا مقتولیم یا مسموم بخاطر اینه خبر واحدی تو مسئله تاریخ حجیت نداره بر اساس این میگن شهید شدن که خبر واحد تاریخ حجیت نداره که مفید این حدیث رو قبول نداره من فقط این نقل کردم شیخ مفید تو کتاب ارشاد میگه امام علی امام حسن امام حسین امام کاظم دلیل داریم که شهید شدن امام رضا شک داریم بقیه را دلیل نداریم از شیخ مفید بقیه مخالفن باش اونایی که مخالفن نه دلیل از قرآن بیارم برای زندگی حضرت نیاورد قرآن زندگی فقط شئون حضرت محمد آورده امام محمد پیامبر نیست مگر یه پیامبری مثل پیامبرانی که قبلا بوده ۱ آیه متمل بحث که نیاورده بودم عرض کنم که با این حال اون نکات اخلاقی که گفته چشم رعایت میکنم اگر قبلا هم رعایت نکردم عذر میخوام متشکر که اومدید و حرفاتون را زدید جالبه اصلا میخوام بگم من خیلی سعی کردم محلمون هم این کار را بکنم یکی از معضلات ما اینه که منبر بلند میسازیم آخوندا میفرستیم اون بالا هرچی منبر بلندتر ساختیم ما را کوچکتر میبینه هرچی بالاتر بفرستیمش کوچکتر میبینه یه طرفه هرچی خواستی بگو بعدشم مردم دستتو ببوسن و اگه هر کس صحبت کرد باید بشینه و جواب بده باید سوال باید رشد کنیم اگه بخوایم به لحاظ دینی روح که مسئله دین بیشترین تاثیر را تو فرهنگ ما داره ها فرهنگمون عامل اصلی دینه و این با گفتگو با سوال با پرسش با رشد میکنیم خوبه حتما این باید که از اینکه شما لطف کردید و اومدید از من سوال کردید و منو نقد کردید بسیار سپاسگزارم یه صلواتم بفرستید