زیارت جامعه به مثابه منبع باور در سنجه اخلاق باور
متن زیر برگردان فایل فوق توسط هوش مصنوعی و بدون ویرایش، حاوی اشکالات زیادی است.
سلام علیکم و رحمة الله
بسم الله الرحمن الرحیم
اخلاق باور و در جلسه آخری که داشتیم پنجشنبه قبل خب بحث کردم که دلیل نقلی چگونه میتواند منبعی برای باور باشه و همه سخنم این بود که ما باورهامون حداکثر از خبر واحد گرفته شده و خبر واحد هیچ اعتباری نداره یه چیزی را یادم رفت اون دفعه عرض بکنم حتی کسانی که میگن خبر واحد معتبره نمیگن تو عقاید معتبره یعنی عقاید را نمیشه از خبر واحد گرفت بنابراین مثلا مرحوم علامه طباطبایی میگن خبر واحد فقط توی فقه معتبره تو تاریخ تو تفسیر تو عقاید و تو امور دیگر اعتبار نداره بنابراین این را باید اشاره بکنم که خود عالمان سنتی عموماً حرفشون اینه هرچند در عمل به این پایبند نیستند و اعتقادات ما عموماً به خبر واحد متکی است حداکثر و من یه نمونه از این خبر واحد ها را می خوام قول دادم که امروز درباره اش بحث بکنم و اون زیارت جامعه کبیره است بنده پنجشنبه هفته قبل این را مطرح کردم جون جناب استاد سروش محلاتی کون در جمع پزشکان یه سخنرانی کردند تحت عنوان زیارت جامعه مرامنامه شیعه علوی جناب دکتر سروش گفته بود که زیارت جامعه مرامنامه شیعه غالی و جناب او سروش یه چیز این سروش میفرماید که مرام نامه شیعه علوی و خوب من امروز میخوام ضمن بررسی این زیارت جامعه هم نقد بکنم جناب ایشون را که از دوستانم هست و در نقدشون هم هست اصلا متهم به این نمیشم که مسائل سیاسی تاثیر داشته چون با ایشون مشکل سیاسی حداقل ندارد نوع این نکته را بنده عرض بکنم خدمتتون بنده نقد میکنم همه اندیشه ها را هیچ استثنایی هم نداره اتفاقاً کسی را که براش احترام بیشتری قائلم جدیتر نقدش میکنم مثل مرحوم مطهری مطهری برا من یک ویژگی داره که به قول مثلاً جوونهایی که فوتبالیستن سن ۱۸ ۱۹ سالگی بهشون میگن الگووت کیه میگن که رونالدو مسی مارادونا به منم اگر تو جوانی میگفتن که الگووت کیه میگفتن مرحوم مطهری و واقعا برای ارزشمند و دلیلش هم یک نکته است و اون اینکه من بر آزادی خیلی تاکید دارم فوق العاده برام مهمه آزاد اندیشی و توی که میشناسم مرحوم مطهری را آزاد اندیشتر از بقیه میدونم بارها هم میگم قرائت مرحوم مطهری از اسلام را کم عیبترین قرائت میدونم با اینکه من کل قرائت سنتی از اسلام را قبول ندارم در عین حال قرائت مرحوم مطهری را از همه کم عیب تر میدونم ولی نقدم بهشون همین بوده جاهای دیگرم هست تو نوشتههام هم هست و کتابهایی هم که نوشته کتابی که به تازگی از چاپ درآمده با جدیتشون را دکتر سروش نقد کردم مرحوم مطهری را هم نقل کردند کسی که بیشترین درس را به من داده شخصیتهایی که الان هستند جناب استاد مصطفی ملکیان است من شاید حدود ۱۰۰ واحد خدمت ایشون درس خواندم ولی ایشونم لوط داره ببنده بگم مسئله ولی جدیترین نقدها را از توی کانالم میتونید ببینید اندیشههای اساسی ایشون را با جدیت تمام نقد کردم در عین احترام جناب استاد ملکیان ولی نقد جدی است جدی نقد میکنم بنابراین اگر خواستم جناب استاد سروش محلاتی را امروز نقد بکنم توجه داشته باشید بنده کسی را که مهم میدونم نقد میکنم سطحش را پایین بدونم که نمیاد این روضه خون ها را اومدم اینجا که از تلویزیون صحبت مشهورند که هیچ وقت اندیشههاشون را به اصطلاح نقد بکنم جان نداره آقای جناب سروش محلاتی استادن توپ سنتی کار کردن در میان کسانی که فقه سنتی کار کردن در میان اونا ایشون روشنتر از بقیه است به گونهای که در مرز بین فقه سنت و نواندیشی دینی در این مرز ایشون حرکت میکنه یعنی نمیتونیم بگیم نووندیشه نمیتونیم بگیم سنتی ولی به هر حال تو مسائل اجتماعی و اینها هم مواضع خوبی دارند البته از نگاه من سنتی هست فقه سنتی با اسلام شناسی متفاوت است این اسلام شناسی اصلا تو حوزههای علمیه خونده نمیشه اسلام شناسی انتظار نباید داشته باشید از من میخوام یک چیزهایی را بیان بکنم ایشون جمعه بنده پنجشنبه عرض کردم خدمت شما ولی ایشون سخنرانی جمعه کردند ولی از همین جا میخوام یک چیزی را شروع بکنم یکی از نقدهایی که دارم به مخاطبان است به اونایی که میرن سخنرانی گوش میدونید که مردمم خودشون گاهی آخوند خراب کن هستند ما خودمونم من به محلمون عرض کنم که یک به اصطلاح روحانی داشتیم مسن شده بود و دیگه نسل جوان تر از فرزندان و نوههای ایشون خواستن بیان تو محلمون به عنوان به محل مون مردم میگفتم که شما خودتون خراب کنید خراب میکنید برای اینکه مینشینید و هر گفته گفته حرفتو بزن حرف بزن تمام همین که صحبت شد اللهم انا نسل پایان و تمام خیلی برام اونجا خیلی اعتراض داشتند صوتی را که سه بار گوش کردم از جناب استاد سروش محلاتی که تو تهران برگزار شده و مخاطبان پزشکان بودند به شدت ناراحت شدم یعنی چه جمع همه پزشک و یک نفر سخنرانی و مخاطب و یک جلسه رو میخواد تشکیل بدید چرا اینجوری طراحی نکردید که بعدش چهار تا سوال بالاخره باید مصرف را که نقل میکنم مطالبی است که هر کسانی عمومی هم داشته باشند میتونن نقد بکنن فرمایشاتشون یا حداقل سوال بکنند این نکته که به ببینید تو کلیپ ها میشنوید که آخوندها حرفهای عجیب و غریب میزنند مردمم پاش میگن حیدر حیدر افتاد و فریاد آره هیچی پا هست ولی دیگه اگه یک جمعی پزشکان بودن انتظار دیگری تحصیل کردن نباید سوال بکنن پرسش بکنند و در این اصلا از خود برگزاری چنین جلسهای من ناراحت شدم چرا در تهران بعد پزشکان جمع بشن و یه همچین جلسهای برگزار بشه و هیچ کس یک سوال نداشته باشه خیلی مسئله است فقط موش خیلی بده خیلی بده شما اینجا قبل از انقلاب الان کتاب به همین انجمن اسلامی مهندسی کلی گفتگو میشده و بحث شده و پس از سخنرانیها قبل از انقلاب ولی الان دیگه خوب این ایراد ببینید میخوام حرفی که امروز میخوام خدمتتون بزنم در ضمن این نکته رو بگم که این بالاترین سطحیه که از حوزه انتظار میشه داشت آقای از نگاه من اگه بخوام نمره بدم کسی را انتخاب بکنم توپ بین آلمانی سنتی که یه مقداری دیدشون بازه نفر اول برای من یا یکی از پنج نفر اول استاد سروش محلاتی هست ولی در عین حال حالا میبینیم روش ایشون را که اگر روش ایشون را نقد کردم شما بدونید که دیگه باقی چه خبره اگر از ایشون انتظار نداشتم دیگه بقیه هیچ انتظاری ببینید ایشون اومده و همینجور که عنوان را قرار داده زیارت جامعه مرام نامه شیوه شیوه علوی در مقابل اون شیعه قالی که جناب دکتر سروش فرمودند تو ۲۰ دقیقه اول ایشون دو تا نظریه را مطرح کرده که ما با زیارت عاشورا چگونه برخورد کنیم که از علما بپرسیم تقلید کنیم ایشون رد میکنه حق با ایشون یه نظریه اینه که به اهل فن واگذاری مردم کاری باهاش نداشته باشند یه نظریه ام رد میکنه بعد میگن یه نظریه خودم میدم به راه میانه نه اون که تقلید بکنیم نه اینکه به اهل فن وا بگذاریم بلکه بیایم خودمون یه راهی پیدا بکنیم به قول ایشون ارجاع یعنی مقایسه کنیم زیارت عاشورا را با بالادستی زیارت جامعه را با منابع بالا دستی مقایسه کنیم عرض کنم خدمتتون که من از همین جا میخوام از دقیقه ۲۰ تا ۶۰ دقیقه صحبت ایشون اگه بخوام خلاصه بهتون بگم غیر از مغالطه هیچی توش نیست از دقیقه ۲۰ تا دقیقه ۶۰ که وارد بحث شدن فقط و فقط مغالطه است مغالطه اول اینه که ایشون میگن زیارت جامعه از امام منصوب به امام هادی علیه السلام که باید بریم به به اصطلاح منابع بالادستی ببینیم چی میگن اون وقت ایشون میگن نهج البلاغه من اگر ایشون اینجا بودن بهشون عرض میکردم شما عالمان سنتی تلاش میکنید که بگید زیارت جامعه سند داره و صحیح من موافق نیستم طبق مبنای خودتون هم این زیارت سند نداره ولیدر حالی که نهج البلاغه را که همه میگید مرسله یعنی سندش تا امام علی وصل نیست سند این نهج البلاغه موجود سندش اینگونه نیست که با وصل باشه به امام علی اصطلاحا اینو بهش میگن مرسل یه همچین روایت یا خود آقایون بهش فتوا نمیدن سالم اینه امامها را که شما مساوی میدونید امام هادی با امام علی حرفشون یه اندازه حجته شما مدعی زیارت جامعه سندش صحیحه در حالی که زیارت در حالی که نهج البلاغه مرسله چطور شد که نهج البلاغه شد سند بالادستی اگر او صحیحه ببینید او سخن امام سندش صحیحه شما میگید حرف شما را نقل میکنم نهج البلاغه زیارت جامعه به امام هادی منسوبه و سندشو شما میگید صحیحه نهج البلاغه به امام علی منصوب و شما میگید مرسله و درست رو چه حسابی نهج البلاغه شد سند بالادستی دست و میگید و میگید شما بر اساس نهج البلاغه فتوا نمیدید شما روایت امام هادی را اگر سندشو درست بدونید بر اساسش فتوا میدید ولی بر اساس نهج البلاغه فتوا نمیدید حالا بگذریم از اینکه بین سنتی های ما یک جمله عالمان سنتی هست که این جمله در میچرخه که نهج البلاغه کتاب بیسوادات بیمهری اینجوری هم میشینن نهج البلاغه کتاب ولی خود شما آره سرتاسر نهج البلاغه رو میگه سند مرسله شما بر اساسش فتوا نمیدید در حالی که اگر روایتی از امام هادی نقل شده باشه و سندش صحیح باشه بر اساسش فتوا میدید چرا گفتید از سند بالادستی نهج البلاغه امام علی همسر نهج البلاغه سندش به قول شما ضعیف تر از او هست این مغالطه اول این مغالطه اولی که به اصطلاح رخ داد مغالطه دومی که رخ داده ببینید آدم انواع و اقسام مغالطات را ممکنه مغالطه دوم اینه که آیا اونایی که میگن زیارت جامعه از بسم الله تا آخرش جملاتش غلبه یا میگن توش جملاته قلیان است آقا هیچکس نگفته همه جملاتش توش جملات قالیان هست شما تو این ۴۰ دقیقه بیش از نصفش را صرف کردی یک جملاتی از زیارت جامعه آوردی گفتی شبیشم تو نهج البلاغه است با حق با شما روی قسمتش که اشکال نیست که خداوند علم داده و اطهار خب اینا منبع دین خداوندند چیاند هادیاند راهنما هستند امین خداوند هستند قبول نداره شما میخوای بگی که آنچه که توی زیارت جامعه کبیر آمده مشابهش تو نهج البلاغه اومده ولی عمده وقتت را میزاری رو این قسمتهایی که هیچکس نمیگه اینا غلبه یه مغالطه است اینا چه کسی بخش راهنمایی علمشونم کامله تو مسئله دین خیلی و اما مغالطه سوم مغالطه دومی که شروع کردند مغالطه سوم میگن که شما میاید مسائل اجتماعی اینقدر قشنگه خب اینام توشه عجب یا من باید همه نهج البلاغه رو بپذیرم یا هیچی نپذیرم اینجوریه من خطبهای که عرض کنم زنها به لحاظ عقلی به لحاظ ایمان ضعیفن چون با عقل و قرآن ناسازگار میدونن کنار میگذارم من اینجور نیست که بگم از چی گفته که من باید اول اگر نهج البلاغه را مثلاً عهد نامه مالک اشتر را پذیرفتند اگر اونا پذیرفتن باید همه نهج البلاغه رو بپذیرم اینو گفته جدا نگاه میکنم هر چیزی میبینم این خطبه ممکنه مال امام علی باشه نباشه شما که ما میگیم تو عهد نامه مالک اشتر سخنان فوق العاده است که تو نهج البلاغه که او هست اینم هست پذیرفتی اینم باید بپذیریم به چه دلیل چرا سنتی هم این نیست این هم مغالطه سوم مخالفین چهارم مغالطه چهارم اینه که تو نهج البلاغه حالا از اینجا دیگه تیپ شماها با نهج البلاغه آشنایت آشنایی اجمالا چون اینجا کلاسه زیاد نهج البلاغه نهج البلا بحث درباره اینکه ائمه فوق بشری هستند علم غیب دارند چه دارند هست ترس من حالا یک نمونه خدمت شما میخونم بله اگر بله اون اشکال ندارم راجع بهش حالا اگر پیدا بکنم بله این خطبه بله بله خطبه ۱۷۵ حالا عرض کنم که هیچ کس نهج البلاغه به خدا قسم اگر بخواهم میتوانم هر یک از شما را خبر دهم که از کجا آمده به کجا میرود و امورش چگونه خواهد بود ولی اذان میترسم که مثلاً از آن ترسم که اگر چنین کنم خلاصه به من بگید که پیامبر نمیگفت من علم غیب دارم ولی تو میگی علم غیب دارم دقت بکنید عجب پیامبر نمیگفت علم غیب دارم ولی تو میگی دارم این امام علی گفته میگه نمیگم تا شما نگید که پیامبر مدعی علم غیب نبود ولی تو هستی از پیامبر مدعی علم غیب نبود پیامبر مدعی علم غیب نبود اون وقت امام علی بوده اما توی همین نهج البلاغه ۱۷۵۷ بله حالا ۱۷۵ حالا پیداش بکنید عرض کنم که اما این خطبه یه فرد که در ۱۷۵ آمده آره ادعای علم غیب امام علی کرده درسته این درسته ادعای علم به اصطلاح غیب کرده ولی یه نکته دو تا خطبه دیگر یکی هفت شما فرمودید خوب که چی میگه نبوت و فلان اینکه کسی ممکنه قبول بکنه ما معدن فیلم قبول داریم که امام علی معدن علم دینه مواردی که میخوام بگم مورد دیگر اونجایی بود که خداوند را هم کتابهای آسمان یکی دوتا خطبه اینجوریه اما یک خطبه دیگر که استناد بهش کرده که شما مس آوردی خطبه ۱۸۹ تو این نهج البلاغه من ۹ ایها الناس سلونی تفقدون از من بپرسید قبل از اینکه از منو از دست بدید طریق الارض و دنبالش میگه خب حالا سوال کنید یعنی چه به طریق آسمان من آگاهترم تا به طریق زمین به راههای آسمان آگاهترم تا به راه های زمین جناب آقای معنی کردن غیب سوال چرا امام علی علم به زمینش ضعیفتر از به آسمان نشست آره دیگه طبق این گفته میگه من به طریق سما آشناترم تا طرق زمین پس علمش به زمین کمتر از علمشه به آسمان کردی عرض کنم خدمت تو که امام علی داره میگه میفرماید از من بپرسید سما یعنی عالم معنا یعنی مسائل دین را من آشناترم تا مسائل زمینی از اون مسائل از من بپرسید اصلاً صحبت از علم غیب نیست ربطی به علم اگه میخواد بگه من اولاً وقتی میگه من به راههای زمین کمتر یعنی زمین را خودتون مطالعه کنید خودتون مطالعه کنید کشاورزی از من نخواید چیزای دیگر از من بخواهید اون وقت وقتی میگه چیزایی دیگر را از من بخواید یعنی امور علمی را از من بپرسید وقتی امام میگه بپرسید از من یعنی امور غیبی را بپرسید من به امور دین آشناترم این هم یک به اصطلاح من یک خطبه دارم میخوام پیداش بکنم اگر اما این موارد ایشون اومدن با اون خطبه ۱۷۵ و به خطبه ۱۷۵ را بنده گفتم خودش درونش ناسازگار با خودش چرا میگه من غیب را نمیگم تا شما ندید پیامبر میگفت من غیب نمیدونم ولی علی بن ابی طالب میگه من غیب بلدم این جمله میتونه مال علی باشه اگه علی قبول داره که پیامبر میگفته علم غیب چطوری میتونستم مدعی علم غیب باشه این جمله ناسازگار درونش به دلیل ناسازگاری درون کنارش میزارم اون خطبه اون تکه سلونی اتفاقا داره میگه غیب نمیدونم مسائل زمینی را شما بیشتر از من میدونید اما یه جایی میخوام بگم نمیدونم مغالطه بعدی یه مورد تو نهج البلاغه امام علی ادعای غیب کرد ۱۷۵ یکی چسبیدیم موارد دیگر را چی مثلا تو۱۳۸ خطبه ۱۳۸ امام یه چیزاییو بیان میکنه که تو بطره اینگونه میشه اینگونه میشه این گونه میشه یک تصویر از امام میپرسه یکی از یارانش گفت ای امیر مومنان به شما علم غیب داده اند دیگه روشنه به شما علم غیب دادند امام خندید و به آن شخص که از طایفه بنی قلب بود فرمود ای برادر کلبی این علم غیب نیست به من گفتم علم غیب نیست این علم غیب نیست بلکه دانشی است از یک صاحب دانش آموختم یه چیزیه که من از پیامبر آموختم من غیب علم غیب آگاهی از قیامت و چیزهاییست که خداوند در این آیه برشمردرده گفته علم قیامت نزد خداست و اوست که باران فرو می فرستد یادتون باشه من وقتی میرم سراغ متن زیارت ببینید اوست که باران میفرسته جمله در یادتون بمونه این اوست که باران میفرسته خوب و آنچه را در رحم هاست مید پسر دختر و کسی نمیداند فردا چه خواهد اندوخت فردا میکنه و کسی نمیداند در چه سرزمینی خواهد مرد اینا آیه قرآن امام علی بهش اشاره میکنه میگه اینا رو فقط خدا میدونه سوره لقمان آیه ۳۴ که امام علی بشه اشاره کرده خداوند سبحان خداوند سبحان آنچه را در رحم مادران است میداند که پسر است یا دختر زشت است یا زیبا یا چی بله این علم غیبی است اینا این بچه علم غیبیه امام علی میگه خدا آن را میداند فقط خدا آن را میداند تو نهج البلاغه هست این مغالطه است که بله این خطبهای که الان خوندم خطبه ۱۲۸ ۱۲۸ ۱۲۸ حالا ۱۰ مشکل عرض کنم خدمتتون که عرض کنم که فقط خدا آن را میداند و جز آن جز این علمای غیبی که گفتم دانشی است که خداوند آن را به پیامبرش صلی الله علیه و آله و سلم آموخت علما مال خودشه غیر از اینا رو خدا یه چیزایی به پیامبر خطبه نهج البلاغه است شما چرا فقط یکیو نقل کردی امام علی فقط تو خطبه ۱۷۵ میگه من علم غیب دارم بله عبارت ناجور میگه بیان نمیکنم که نگید پیامبر مدعیه علم غیب نبود ولی علی ابن ابی طالب مدعی علم غیبه معلومه مغشوش نوشته نمیتونه مال امام علی باشه دلیل خطبهای که الان خوندم سریعاً ندارم میخنده وقتی طرف میگه میخنده امام علی خوب این هم مثلاً یه خطبه اینکه ما تو کل نهج البلاغه بگردیم یه تیکه رو پیدا بکنیم نهج البلاغهای که امام علی خودش میگه صلاح ابن ابی جارود را گمارده به ماموریت اون وقت ناجور درآمده امام علی میگه صلاح دیدم پدرت آدم خوبی بود من گول خوردم علم غیب داره یا نداره میگه من گل خوردم دیدم پدرت آدم خوبیه خیال کردم منم آدم خوبیم اینم تو نهج البلاغه است من گذشتم از اون قبلیها آره میخوای بگی منابع دسته بالا خب باشه نهج البلاغه رو فرض کردیم نهج البلاغه چی میگه یک خطبه ۱۷۵ که مغششه اون ظاهرش اینه علم قطب داریم هم حرف داریم از امام ملکه علم غیب ندارم هم عرض کنم خدمتتون که مثل این صلاح ابی غیر از این چند مورد که امام علی کسی را میگماره بعد از کار در میاد میدونه که بده و میگم آره یا نمیدونه میدونه بده و مسئولیت حساس بهش میده و بعد معلوم میشه که اینا چند تاست تو نهج البلاغه بنابراین این هم مغالطه نمیدونم که توی نهج البلاغه هر تصمیم البلاغه باهاش آشنا باشه امام علی تو خطبه ۲۱۶ میفرماید منو نقد کنید مداحی نکنید نقد کنید بعد تصریح میکنه میگم من فوق اینکه خطا کنم نیستم من خطا میکنم من فوق این نیستم که خطابو از خطا مصون نیستم تصریح میکنه به یک خطا میکنه یعنی چه چه کسی خطا میکنه نداره دیگه اون وقت ایشون میگن که از اینا استفاده میکنن که امام علی درون انسان از همون خطبه 175 که امام علی درون انسان ها را میدونست اونقت ۱۲ تا آیه انه علیم به ذات صدوق شما میگید که نه دیگرانم بساط صدور نگید که صفاتی هست که بین ما و خدا مشترکه میگه خدا عالم است ما هم عالمیم خدا بصیر است ما هم بصریم درمون انسانها را هیچکس نباید بدونه هیچکس نباید بدونه حضرت موسی درون فرعون را نباید بدونه نباید بدونه که واقعا عناد با حق داره زینت با حق نداره چرا چون اگر بدونه دیگه اون وقت معنی نمیده که خدا بهش بگه که هوا الی فرعون انه تغا فقولا له قولانا جون اول سوره بقره گفت ان الذین کفرو ثواب علیهم انزلتهم املم لا یومنون یه کسانی که با حق نات دارند انظارشون بکنی یا نکنی فایدهای نداره حالا فرعون از اونا هست یا نیست فرعون از اونا هست یا نیست موسی خبر داشته باشه نه باید خبر داشته باشه موسی و خبر نداره به همین خاطر نرم حرف و البته توی روایتی هم داریم که شما رو منبرها میخونید که خداوند به حضرت موسی گفت یه نفر بدتر از خودت را دفعه بعد که بیار هیچکسو پیدا نکرد بعد خواست سگی را ببره بدبخت رفت بالای کوه اونم رها کردن گفت خداوند بشه آوردی گفت نه گفت چی شد گفت حتی هر آدمیو فکر کردم شاید از من بهتر باشه بعد خواستم بعد فکر کردم شاید اون سگم از من بهتر باشه بدتر از من نبوده باشه اون وقت خداوند بهش گفت که اگر آورده بودی از پیامبره ازت میکردم من کار ندارم روایت درسته یا نه ولی شما منبر حضرت موسی میدونست نمیدونست درون آدما را او هیچی امام سجاد چی امام سجاد یک جا در دعای ابوحمزه یک جا در یک دعایی که تو صحیفه سجادیه نیست این تعبیر را داره چه کسی حالش بدتر از منه حالش بدتر از من باشه معنوی شوخی میکنه با خدا تکی حرف میزنه شاید دیگران بهتر از من باشن اینا چیکارش کنم اون که امام حسین ازش پرسیدند ادب ادب چیه ادب اینه هر وقت از خونت بیرون اومدی با هر کس روبرو شدی بگی بهتر از من علیم به ذات الصدوق امام علی نمیدونه اگه میدونست آدم ناجور نصب نمیکرد این هم یک مغال دیگر اینه که شما موارد متعددی تو دای ابوحمزه است که من الان میخوام معذرت میخوام زیارت جامعه هست که الان میخوام بگم که با عقل و قرآن نمیسازه همشو نادیده گرفتی جز ۱ یکیشو فقط مطرح کردیم بقیهشو پرداختیم به حاشیه چه جوری حلش کردی اون یکی اینه ایاب الخلقه الیکم و حسابم علیکم قرآن که حساب علینا حساب خوب این دوتا ناسازگار با هم بله قبل از اون قبل ایشون چه جور حل کرده این مسئله را قرآن داره میگه بازگشت شما به سوی منه و حساب شما بر عهده منه او میگه بازگشت شما به سوی ائمه است حسابشونم بر عهده ائمه است ضد همدیگر استراق سوره اعراف آیه ۴۶ میگه در اعراب رجالی هستند که میشناسند آدما را با سیماشون با صورتشون میشناسند تو بهشت تو بهشت آدمایی هستند تو اعراف که هر کسو میبینن و میشناسن و اینها بحث نمیکنه که با قرآن چه کارش کردی آیه ضد اونه این رسم نمیکنه اون وقت از این گذشته عراق کسانی هستند که تو چهره مردم را میشناسند این دلالت میکنه که ایاب مردم ائمه اطهار بازگشتشون و حسابشون با ائمه اطهاره ربطی داره بحث کردیم هفته قبل آیه ۴۶ خودتون نگاه کنید در اعراب هستند که مردم را با چهرهشون میشناسند اولاً چرا این دوتا را با هم مقایسه نکردی بعد رفتی سراغ چه دلالتی داره که ائمه یا به خلق بشونه و حسابشون رجالی هستن مقامشون بالاست احاطه دارند بر مردم موسی هم است حضرت ابراهیم آیه قرآن که می فرماید الینا یا بخوم این زمین بازگشته مردم به سوی من جز مردم هستن یا نیستند بازگشتشون به خداست حسابشونم خداست از در تضاد اما جدایی مسلم با قرآن خوب عرض کنم خدمتتون که شما مغلطه میکنید هیچگونه ارتباطی نداره ندارم هیچی قبل از اینکه ما بنده وقتی بحث میکنم منبع اول من چیهخلقی الی ۴ خودتون فکر کنید خلق یعنی چی مخلوقات ائمه مخلوقن یا نه یا هستند یا نیستند غیر از اینکه نمیگید اگر هستند پس تو مخلو باید برگردن به کی خالق اگه نیست قالی هستی اگه نیستن قالی هستی چرا دعوا میکنی یا ائمه مخلوق هستند یا ائمه مخلوق نیستند اگر مخلوق میگه یا خلقه بازگشت خلق به سوی چه جوری وقتی میگه الهی خلق خود ائمه خود ائمه تو خلقن اون وقت به خودشون برمیگردند به خودشون هم تو خلقن هم برمیگردند اینجوری میشه اون وقت برگشت یعنی چه برگشت مخلوق به مخلوق یعنی چه برگشت مخلوق به خالق معنی میده ولی برگشته مخلوق به مخلوق یعنی چی اصلا بی معنیه اصلا بی معنیه ها اون وقت حساب الخلقه علیکم ائمه جز خلق هستند یا نیستند اون وقت خودشون حساب خودشونو میرسند نه حساب الخلقن که حساب الخلقه علیکم این هم ببینید مغالطه دیگر بعد مغالطه عجیبی اینه که ما شخصیت حضرت محمد صلی الله علیه و آله را در قرآن مجید به وضوح بیان کرده انقول انما انا بشرون درسته بگو دوباره چند جا بگو بگو من علم غیب نمیدونم اگه غیب میدونستم دوباره بگو من غیب نمیدونم و فرشته نیستم بچه نیستم همه این آیات را که به روشنی داره بیان میکنه تصریح میکنه شما آقای استاد سروش محلاتی رها کرده و رفته سراغ قضیه حضرت سلیمان و اونجا که یک داستانیه که معلوم نیست چیه که یک جنی یه چیزی که در مورد پیامبره رها کردی رفتی را در نظر میگرفتی خدا به پیامبرش میگه بگو من غیب نمیدونم بگو هیچ کاری اصلا نمیاد نرو و رفتی سراغ بنابراین جا انداخته باشم ولی این سخنرانی که جناب استاد سروش محلاتی که فایل صوتیش میتونید در اختیار باشه و بشنوید ولی عرایض بنده را خواستید و بنده مدعی هستم از دقیقه ۲۰ که وارد بحث شدن تا دقیقه ۶۰ غیر از مغالطه هیچی نیست همش مغالطه است و این اما من ایشون یکی از مغالطه اینه که شما اون جملاتی را که مردم اشکال دارن اونا را مطرح نکنید من یکی یکی مطرح میکنم بله تیکه تیکه من میخونم جملاتی را که به نظرم خیلی از زیارت جامعه کبیره که ایشون مطرح نکرده از همکم الله من الذ خدا شما را معصوم کرده است از پلیدیها و عکم الرجس و تهرکم تطهیر آیه سوره احزاب الله تطهرا یه ذره درباره این آیه خیلی مشهور اینجا تو زیارت جامعه ضمیر اونجا مضارع اینجا ماضی خدا این کار را کرد انما یرید الله اهل بیت کاملا منطقی ساده میخوام بکنم دو نوع اراده داریم خدا دو نوع اراده داره تکوینی و تشریعی تکویش چیه اضاف اراده شی یقول له کن ردخور نداره میش میشه ولی اراده تشریعی داره اراده تشریعی چیه خدا میخواد که من متقی باشم اراده اتق الله میخواد که من متقی باشم اینو بهش میگن اراده تشریعی خوب انما یریدون این اراده اراده تکوینیه یا اراده تشریعیه به نظر شما کدومه اگر اراده تکوینیه اضا اراده شی هیچ کس نمیتونه قطعا شده شده همین که میخواد شده اگر این اراده اراده تکوینیه ائمه اطهار هیچ اختیاری از خودشون نداشتند اگر تکوینی از بشر خارج میشن اراده اختیار بنابراین تشری داره میگه خدا میخواد شما اهل بیت پیامبر خوب بشید چون شما وابسته به پیغمبرید میخواد که خوب بشید آره دیگه شما چون وابسته به پیغمبری خدا ازش خدا میخواد که شما خوب حالا بریم تو سیاق قبلش میدونید بحث سر چیه زنان پیامبربره به زنان پیامبر میگه شما رعایت کنید انما یرید الله شما خوب باشید شما وابسته به پیغمبری خدا میخواد که شما خاندانی که وابسته به پیغمبرید خوب باشید اراده تشریع یعنی در دستور بهشون میده که رعایت کنید هیچ ربطی به عصمت نداره هیچ ربطی به عصمت نداره میخواد که خوب باشید اگر گفتید این اراده اراده تکوینی خرد ستیز میشه ائمه مجبور میشن قالی اون وقت یه چیزی برای اینکه نگیم یه چیزی توجه ببینید زنان پیامبر یه دفعه گفت انما یرید الله لیذهب عنکم رجس اهل بیت مذکر کرد به این چی کردن آره چرا مذکر برای اینکه یه دفعه میخواد کل خاندان بده یه دفعه داشت زنا رو میگفتن پیامبر تو عربی جایی که هم مرد باشه هم زن باشه ضمیر مذکر میارن دست و پای بیخودی کردید این همه سال اهل بیت و ۱۲ امام ربطی نداره این اراده اراده هم است برخلاف اینجا که زیارت جامعه شده اراده گذشته اینجا مضارع یعنی خدا میخواد خدا از شما میخواد که خوب باشید بزارید یه جمله دیگه بخونم رد میشم شما والحق معکم وفیکم و منکم و الیهم یعنی شما حقیقت الحقایق هستید دیگه شما حقیقت محض هستید دیگه الحق معکم و الیکم و من یعنی شما حقیقت محض هستید بنده حقیقت الحقایق و حقیقت محض را خدای تعالی میدونم نه این و اقلا آیه قرآن هم نمیتونم یک انسان سومین موردش که همون یاب الخل علیکم و چی بود که من بحث کردم برم سراغ چهارمیش من عطاکم نجار و من لم یتکم حلک هر کس که به سوی شما آید نجات یابد و هر کس که به سوی تان نیاید هلاک گردد بنابراین ما دو درصد اهل نجاتیم اون ۸۰ درصد مردم دنیا که نمیدونن ائمه که هر که به سوی شما اومد اهل نجات به سوی شما نیامد اهل هلاکه جمله رو چیکارش کنم ۹۸ درصد مردم سنیها مسیحیها همه اینها اهل دوزخندواده شیعه متولد شدند اینا میرن وسط بهشت و بقیه میرن به جهنم و فلان و این با عقل و اینا خیلی با قرآن هم نسازگارها عرض کنم که ببخشید من چقدر خیلی طول دادم یک ساعت و ده دقیقه صحبت عجب پس نیم ساعت دیگه بسیار بسیار عرض کنم خدمتتون داوری کنید شما داوری کنید اصلا کار ندارم بله و شهادت میدهم ارواح و نور و سرشت طینت دل شما سرشت شما یکی است یعنی ائمه سرشتشون یکیه با ما فرق داره یا نه تا اینجاش خلقکم الله انوارن خدا شما را به صورت نورهایی آفرید فجعلکم به عرشی محتقین اونا را شما را با نور خلق کرد و اینجوری هرچی میخواد باشه از جنس ما از جنس ما نیستند بنی آدم نیستن بنی آدم همه از گل آفریده شدن حضرت آدم از گل آفریده شد بنی آدم که خلقتشون هم ببینید ولی یادمون باشه کهما انا بشر آدمی هستم مثل شما کاملا متفاوت خلق شده از جنس دیگری خلق شده مثل من اون موقع این هم یک سکه بزارید اگر خوب من اراد الله غم بله توجه بکم ببین حرف اینه عرض کنم هر کس که خدا را بخواهد به شما آغاز کند هر کس خدا را بخواهد به شما بده آغاز کند اونایی که نمیدونن ائمه چیه خدا را بخوام درستهعرض کنم که توحید توحید تاکید کنه خدا را یگانه به شماره میپذیره عرض کنم که یعنی ممکن نیست که کسی جای دیگری موحد به معنای واقعی باشه ائمه را نشناسه قرآن چی میگه مسیحیا و یهودیا و اینا رو تو موحد میشماره یا نه کتاب قرآن فقط از طریق اینها باید یعنی کسی توی دنیا را نشناسه موحده توجه هر کس به خدا توجه بکن قصد آهنگ خدا بکنه به شما توجه میکنه هر کس میخواد قصد آهنگ حرکت به سوی خدا بکنه به شما واقعا اینجوریه توی دنیا آدما به خدا توجه میکنند به سوی ائمه فقط اینجوریه اصلا معنیش چیه من باید از طریق ائمه به خدا توجه کنند از طریق ائمه به خدا توجه کنم به خودم میتونم مستقیم قرآن چی گفته عقل چی میگه نه هم نه با عقل میسازه نه با قرآن هر دوش این عبارت بعدی که میخونم خدمتتون فت الله داره بتم فتح الله و بکم یخ با شما خدا آغاز کرد چی آغاز کرد پس قبلش بود خدا خلقت کرد با شما آغاز کرد پس شما بودید خلقت آغاز کرد پس شما مخلوق نیستید قبلش بود پس شما موجود ازلی بودید و بکم یخم با شما هم ختم میکنه کسی نگه که مقصودش اینه که اولین مخلوق شما بودیدا چون دیگه آخرش اونا نیستن که بکم با شما بودید و من خلق را شروع کردم و شما بودید که من خلق را ختم کردم پس بودید پس شما جز مخلوق نیستید پس شما ازلی هستید پس شما خدا هستید همون حرفی که مسیحیا میزنند و میگه منتها اونا از ما میگن اونا کار کرده بله یون به وسیله شما بارون میاد عصر دایناسورها بارون میومد یا نه دوره دایناسورها بارونم میومد دیگه زنده نمی ماند که پس اینها همیشه بودن با شما با یادتون باشه نهج البلاغه رو که خوندیم گفتم که خواندم اونجا که گفت ما علم غیب نداریم گفتم این تیکه رو یادتون بمونه خدا فقط باران را نازل میکنه نهج البلاغ خدا فقط باران را نازل میکند و بکم یمسک السما را نگه داشته با به وسیله شما اندوه از بین میبره و سختی را میگشاید و هم پس ائمه مدبر عالم اند آره دیگه اگر همه کار باران آسمان پس چرا فرار میکنید که میگن شما مفوض هستید میگن شما مفوضه هستید میگید خدا همه چیزو به ائمه واگذار کرده اداره جهان را میگید دیگه هستید دیگه بله همه کارها را آسمان را به وسیله شما نگه میداره جهان را به وسیله شما در مدبر عالم شما خدا به شما واگذار کرده میمونه توی دلم قرآن مجید مشرکان را که میگه من خلق السماوات والارض الله بپرسی که آسمانها و زمین را آفرید میگن خدا اگه ازشون بپرسید چه کسی این جهان را اداره میکنه که پس چرا این بتها را میپرستید میگن لیقربون الی الله زلفا ما میخوایم اینا رو به خدا نزدیک واسطه کنیم پس مشرکانه جاس تدبیر عالم را سپرده بودند اداره جهان را به خود خدا فقط اینا واسطه بودند اما اینجا چی تدبیر عالم به کی سپرده شده عجب پس این اندازه میتازیم موش بودن درجه ما در حد عرض کنم خدمتتون که تدبیر عالم بخونید و اشرقت الرض دقیقا نور میگیره از شما تو قرآن ضمیر از خدا زمین از خدا نور میگیره و جمله دیگه و فاز الفائزون به ولایت رستگار میشن فقط با ولایت شما رستگار میشن غیر از ولایت شما رستگاری وجود رضوان هر تصمیم بهشت به وسیله شما میری این هم یک تکه بله و به موالاتکم تقبل و طاعت با دوستی شما طاعت واجب قبول میشه اگه کسی شما را دوست نداشته باشه واجباتشم انجام بده قبول هیچ کاری قبول نیست هر عبادتی بکنه هر چی شما را نشناسه شما را دوست نداشته باشه ارزشی نداره فمن یعمل مثقال ذة خیرا یعنی چه و من یعمل مثقال ذرة شره یعنی چه هر کس کار نیکو بکنه خدا این همه مردم عالم کارهایی میکنن یاد خدا هستند عبادت میکنن همه واجبات انجام میدن نه واجبات انجام میدن ببینید نماز مسیحیا میگه حقوق انسان ها را رعایت نمی کند اخلاق را رعایت نمیکنند اینا میگه خاص خدا نیست فقط از تسک قبول میشه که ولایت شما را داشته باشه بله این هم ببینید این قشنگه ان بینی و بین الله رضاکم عرض کنم که بین من چی بین من و بین خدای عزوجل گناهانی هست که جز رضای شما آنها را برنمیگرد عجب گوشت دقت بفرما چیه میگه اگر من گناهی کردم خدا هم بخشید ولی شما نبخش گناه پاک نمیشه عجب خدا میخواد ببخشه ولی باید شما جلوتر ببخشید تا حالا میگفتیم خدا شدن حالا شدن رئیس خدا رئیس خدا میگه تا ببین من گناهانی دارم که بدون رضایت شما درست نمیشه بدون رضایت شما یعنی چه یعنی حتی اگه خدا بخواد شما باید بخواید این دیگه از شعر کنها بالاتره خدمتتون من یک مهمترین قسمتهای زیارت جامعه حساستر بود انتخاب کردم و حالا عرض میکنم این جملاتی که بنده خوندم آقای جناب آقای سروش محلاتی گفتن که اونم جوابشو دادن با اون آیه اعراف بقیه اش را هیچ کدام که دیدید مشکلات به اصطلاح جدی داشت مشکلات جدی داشت اعتقادات ما شیعه قرانی نیست بلکه مبتنیست بر زیارت جامعه کبیره امام شناسی ما اینگونه است و این ناجور حق با اونیه که گفت مرام نامه شیعه قالی هر فرمایش جناب استاد سروش محلاتی را من هرگز قبول ندارم ببخشید این چیزا شده دیگه بحث نکردم میتونه آدم به جایی برسه که همه چیو میخواد بگه میدونه دیگه آدم به جایی برسه که آدم بالاترین جایی که میرسه کجاست اونجایی که محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله فتح کرد و اونو خدا بهش میگه بگو چیزی نمیدونم زمان خلق تاریخ تشکیل سیستم تشکر اینکه شما فرمودید تاریخ که ما نمیتونیم منسوب به امام هادی علیه السلام است کتاب مرحوم صدوق آمده نه آقایون اونجا میدن تو سند روایت ۲ نفر یکی دو نفر مجبورند ناشناختن ولی آقایون با چسب و سرشت میگن چون از اینها صدوق نقل کرده معلوم میشه آدمتسهیلاتش از هفته قبل یه بسته داشتم آیا هر راست گویی راستگو شناسم هست یا نیست ربطی به هم نداره راستگویی یه صفت اخلاقیه راستگو شناسی ۱ خود اینم یه مغالطه است اینکه بگیم طرف مجهوله ولی چون صدوق ازش نقل کرده پس آدم خوبیه نه از نظر من سند روایت درست نیست ولی آقایون با کسب و سرش و اینا درستش میکنن منسوب به امام هادی علیه السلامه از نظر من مجهوله ناشیانه جلب شده اگر یه ذره مثل قبلش که اسکناس ۷ هزار تومانی چاپ کرده بود طرف تقل آدمی که یه ذره وارد باشه نمیاد مستقیم ضد قرآن و یک تیکهای هم عرض بکنم برخی از عالم افتن البته کتاب خودشون ندیدم تو فضای مجازی دیدم آیت الله جوادی که این محتوا بالاست که حتماً مال معصومه خب هر وقت عالمان میگن محتوا خیلی عالیه مطابق اعتقادات مسابقه اعتقادات منه چون مطابق اعتقادات منه حتماً معصوم گفته چون کاملا جوره با اعتقادات من حتما معصومین را گفته پس من معصومم آره دیگه اگر چیزی که حتما کاملا با اعتقادات من جوره نه حتما معصوم گفته پس من خودم معصومم اینم اضافه بفرماید تشکر که خیلی جملات شبیه به اینها در مناسبتهای مختلف این اعمال شما عرضه میشه فرض کنیم حجت خداست این اعمال اگر حجت خدا نباشه مثلا زمین یا بحث های شبه عرفانی یا فلسفی شما تقریبا همش میشه خیلی بهش احترام متوجه نیاز هدایت کامل هست و گم رو مبهم نیست یعنی روشن و قابل برداشته و نیاز به تحصیل نداره بنابراین مثلاً ما نیاز نداریم کتاب تفسیر عیاشی یا کتاب تفسیر قومی یا تفسیر مثلاً امام حسن عسکری که قرآن را بفهمیم به اینا نیازی نداریم پس قرآن هدایت کامل قابل فهم است یعنی اگر نیست چرا باید قرآن متولد نمیشه سنت خیلی مطالب آموزنده مفید داره خوب کتاب شاهنامه فردوسی هم خیلی مطالب چرا برای منظور دایره دین ما نیاز به قرآن توقف بسیار متشکر سوالات فوق العاده خوبی بود اعمال به امام عرضه میشود خود خدا میبینه وسط و نه به کسی عرضه میشه و نه نیاز و نه کسی مسئولیت داره اونا اعمال خودشون را باید به خدا عرضه کنند پیامبر و امام هادی و راهنما هستند غیر از این هیچ شنی ندارد نه راز که شب قدر امام زمان روزی ما راز خداست نم مامور سنجش اعمالت کار خداست یعنی چه همه آدمهای روی زمین را امام زمان همه رو اعمالشون را ما نیستیم فقط ما نیستیم که دانشمندان میگن رو حساب احتمالات این فضا که ما کشف کردیم تا الان صحبت از میلیونها کهکشانه رو حساب احتمالات صدها میلیون کره مانند زمین که قابل زیسته باید وجود داشته باشه امام درسته بین حضرت عیسی و پیامبر اسلام کی بوده ما چرا زمینو نبرید زمین بین حضرت عیسی ۶۰۰ سال فاصله است تا پیامبر اسلام کدوم امام بود صادر اول و صادر دوم و حقیقت محمدی عرض کنم که یکی که داشتیم قول نما بشر مثلکم یه جای دیگه و ما محمد الله رسول مثل بقیه پیامبران صادر دوم پیامبر زمان خودش متولد شده هم وفات یافته مثل بقیه انسان ها مثل بقیه همون طوری که لقمان یه روزی متولد شده روزی وفات یافته پیامبر طبق قرآن اما بحث روش شناسی بنده که فرمودید قرآن نیاز قرآن من دیروزم عرض کردم قرآن برد تفسیرش نیاز به سنت نداره این تفاسیر عادی که هیچی این تفاسیر که معتقدند نه تنها کمکی نمیکنه بلکه من حتی گاهی از روشن ترین آیه را اگه به شما بگم روشنترین آیه قرآن بزرگترین مفسر چیه نتیجه حرف علامه طباطبایی اینه آخرش که دینه نمیشه تحمیل کنیا اصلا دین تحمیل شدنی نیست مگر بر سه چهارم مردم دنیا نوزده غیر از مسیحیا و یهودیا و زرتشتیا مسلمانا بقیه رو باید مجبورشون کنیم که من قرآن یز داره به سنت ولی برای تفصیل گفت نماز بخون نگفت چگونه نماز بخون اگر سنت نبود من نمیدونستم چه جوری نماز بخونم نمیدونستم چه جوری روزه بگیرم نمیدونستم چه جوری حج برم و مخصوصاً مسائل مربوط به رابطه انسان با خدا مسائل مربوط به رابطه انسان با انسان ها را با عقل هم میتونه سم آی داریم اینجوری بفهمیم خب یه آیاتی داریم که میگه انما انت مذکر و الا ذکر العالمین یادآوری پیامبرم یادآوری کننده پیامبر یه چیزایی یادتون داد که شما نمیتونستید یاد بگیرید چیه که من نمیتونستم یاد بگیرم یه چیزایی که من نمیتونستم یاد بگیرم آیا عدالت من نمیتونستم یاد بگیرم که عدالت مصادیق عدالت عقل بشری بهش رسیده همه دنیا دارن اجرا میکنن یه چیزاییه که میگه نمیتونستید یاد بگیرید اون چیزایی که من نمیتونستم یاد بگیرم چیاست محال بود که یاد بگیرم اگه تا روز قیامتم بود من نمیدونستم که نماز صبح ۲ رکعت یا نمیدونستم گوشت خوک حرامه یا نمیدونستم گوشت شتر حلاله یا نمیدونستم که مثلا هفت دور دور کعبه باید بچرخان اینا رو یاد داد بقیه چیزم تلنگر زد به عقل و فطرت حالا اون چیزایی که من نمیدونستم که نمیتونستم یاد بگیرم خداوند یه چیزایش را با قرآن فرستاد اون وقت گفت که تکمیلش هم گفت ما آتاکم الرسول فخذ هرچی که پیامبر آورد بگیرید آره تفسیر را پس بنابراین به روایت به سنت نیاز داریم اگر سنت روایت نباشه من نمیدونم نماز بخونم به قرآن نیامده چه جور نماز بخون ولی روایت ابهام قرآن را برطرف نمیکنه مبهم نیست که البته یک بحث های است مثل محکم و متشابه که ایشونم دیروز فرمودن اونو من قبلا بحث کردم ولی اگر یک روزی که وقت باشه دوباره سوال کنید یادآوری کنم بله خب در خدمتتان است بفرمایید من دخالت مدیریت بفرما استفاده جامعه کبیره مرامنامه شیعه قالی این بحثو پیش رو مطرح میکنه بعد آقای دکتر پیش میاد که استادم از بحث از بحثاش معلوم بود که طرفدار نظر آقای سروش محلاتی من یه سوال داشتم از استاد که آیا قبل این عنوان کسی مطرح کرده بود که زیارت جامعه کبیره مرام نامه دکتر سروشه فقط همین سوال میخواست امام هادی امام دهم شیعه امام زیارت داره که مهمترین اساس چیز شیعه است یکی همون زیارت جامعه کبیره است یکی از زیارت امام علی در روز غدیره که حتماً استاد میدونن خیلی زیارت نامه خیلی هم هست در چیز در مفاتیح یک امام بعد از بعد از امام هادی چیز شده به اون صورت شناخته شده و به رسمیت یعنی تا زمان امام هادی به اون صورت شیعه به عنوان یک مقام یک چیز مثلا مذهب شناخته نمیشه بعد از آیا این یه مقداری با اون نظر متشکر متشکر عرض کنم که ببینید جناب دکتر سروش اینجا را گفته فرمودید که نزدیکه خوب اینجا را منم زیارت جامعه را قلیان نمیدونمولی در جای دیگری دکتر سروش را نقد کردند در مورد وحشی شناسی دکتر سروش اونجا میگم دکتر سروش درباره پیامبر غف کرده خود دکتر سروش درباره پیامبر قلیانه حرف زده یعنی اون وحشتناسی که دکتر سروش داره ازش غلو درباره پیامبر در میاد مقصودم اینه که حالا اما اینکه فرمودید آیا بله تاریخ بحث شده ولی منم دیگه اینکه چه کسایی رو تو تاریخ تاریخ شیعه از چه زمانی شیعه به این شکل خیلی دقیق نمیشه حرف زد ولی قبلش بوده شیعه زمان امام صادق دیگه کاملاً جدا و مجزا و شناخته شده بوده این نمیشه بعد نمیگم نمیدونم ولی قطعاً هم حرف های زده همین قبل از چی شما مثلا فکر میکنید مرحوم آقای صادقی تهرانی هم چیزی را قبول داشته مثلا آقای صادقی تهرانی اورانگرا بوده یا مثلا مرحوم آقای برقه ای مثلا چیزهای قبول داشته دیگه کسانی بودن که قبول نداشتند اما عذابش نمیکنه همین الان ما هم ممکنه یک کسی بینمون باشه تا خدا به خاطر او ما را عذاب مثلا میخواد به خاطر یه بچه به خاطر یه آدم دل پاکی حادثه قراره بخوره به مثلا خدای نکرده اینجور نگاه نکنه من دارم میگم خدای نکرده ساختم عرض کنم خدمتتون که بناست ولی به خاطر فلان اینها چیزی نیست که ویژه است پیامبر چون پیامبر خوبه پیامبر خوبیه همین کار ممکنه نسبت به حضرت زینب هم رخ بده زینب را گفتم که ببخشید آقای سلیمانی از دیدگاه مسلمه ایشون اونجوری که باید و شاید منتظر به روایات نیست منم نمیخوام وارد بحث روایات بشم میخوام قرآنی بحث کنم امروز هرچند این زیارت جامعهای رو که ایشون امروز مورد نقد قرار دادن از جهت هم شیخ در من لا یحضر کرده هم شیخ طوسی در تفسیر مصباحمی در مصباح زیارات و ادعیه است و همه توصیف کردن این زیارت رو حالا کاری ندارم ولی در هر صورت من به جهت اینکه میخوام بگم که این مفاهیم و معانی که در این ریشه قرآنی داره به این جهت عرض میکنم که میخوام به آیات قرآن بپردازم در واقع هم آیات رو قرآن روشن بشه هم اینکه یه جاهایی هم آقای سلیمانی کردیم حالا ما انشالله تو این بحث امروزمون به جایی نرسیدیم آیه قرآن را شناخته من عرضم اینه که ما در قرآن من از اولش که بخوام شروع کنم در قرآن عرض کنم در سوره بقره اونجا که داستان محاورهای که بین خداوند متعال را عرض کنم که حضرت آدم ملائکه انجام میشه که خداوند متعال سبحان الا خداوند داره یه صحنه ای رو ترسیم میکنه یه گفتگوی خداوند ملائکه که خداوند به ملائکه میگه من اعتراض به اونها به اصطلاح نور رو خداوند نشان میده با ضمیر اشاره این همون حدیث نور است که به اصطلاح متفقالقوله مثل حدیث که بین شیعه و سنی نیست حدیث نور است که به اصطلاح متفق القول بین شیعه و سنی که فرمود پیامبر اکرم یا جابر الله یعنی خداوند عالم در عالم هیچی نبوده خلق اولیه مجرد دورانی که خداوند کرده نور پیامبر اکرم به نور پیغمبر عرض کنم که عطا کرده کمالات و آیه قرآن می فرماید که عرض کنم که این داستان امام جعفر صادق و ابوحنی ابوحنیفه مهمان امام صادق بود بعد یه غذا تموم شد امام صادق علیه السلام فرمودند که الحمدلله آزاد من الله و رسول تعجب کرد این چه فرمایش رسول الله موفق نشدن ولی در عین حال خدا داره اشاره میکنه انتقام بگیرند همین نیرو و توان را دارند یعنی در این حد خدا داره رسول رو دخیل میدونه بله خدا منشا همه است منتها خدا به وسیله پیغمبرش به واقع هر نعمتی در این عالم ساری و جاری به نعمت وجود محمد و آل محمد اونها رو طریق و وسیله عرض کنم که عنایت خود بهش وصل خودش کرم خودش قرار این یه آیه خیلی مطالب نامربوط نسبت به قرآن فرمود امر ولایت امیرالمومنین قرآن بسیار متشکر بسیار متشکر آقای عرض کنم خدمتتون که دیدگاه خداوند اسما اسما فلان این یعنی حقایق حقیقت اهل بیت و ائمه اطهار و اینا رو یاد اسمشون یاد آدم داد و برمیگردند به آنها ببینید کما اینکه حالا حدیث نور حدیث این حدیث این شما قرآن را دارید با حدیث معنا میکنید قبول دارم کسی که از اون طریق پیش میاد آقا آقای ببین آقای صادق آقای صادقی آقای صادقی درخواست سخنرانی بکنید شما آقا به من چه مربوط شما الان سخنرانی منو به هم نزن اون به ایشون بگو من بعدا اینجا نیستم اون به من مربوط نیست اما آره قرآن که با روایت بخوایم چی بکنیم همین است توش در میاد آره همینه راست میگه نورشون بوده با ما متفاوت بوده حضرت آدم نور اونا را قسم داده چه کرده چه کرده از اول بودن دعوا چیه راست حق با ایشون قرآن که با روایات تفسیر کنیم همینه درسته آقا آقا این یک قرائت از اسلام این یک قرائت از اسلام که اتفاقاً قرائت به اصطلاح رایج هم هست بندم یه جور دیگه میگم شما هم فکر میکنید چرا دعوا کنیم دعوا معنی نمیده حق با ایشونه دارم میگم حق با ایشونه اگر بگوید قرآن را باید با روایات فهمید همینه راست میگه هیچ حرفی درش نیست اما یه جمله بهتون بگم اصلا قرآنی میمونه ۱۲۰۰ تا روایت درباره تحریف قرآن داریم که کسی میگه ۲۰۰ تاش سندش خوبه چیکار کنم این قرآن اگر میخوام به روایت بچسبم اصلا این قرآنی که دست منه اون نیست میگم ۱۲۰۰ تا ۲۰۰ تاش سندش خوبه اگر آقایون باید میگفتن متواتره متواتر معنوی داره فوق تواتره پس فوت طبق حدیث حقوق تواتر که قرآن درست دست ما نرسیده اصلا قرآن روایت اما یه نکته آیات قرآن را گفت خود قرآن فرمود العذین اذا ذکرو به آیات الله علیها چشم و گوش بسته آیه را که یک آیه بیار که مثلا هر کس ولایت علی بن ابی طالب را قبول نداره کافره و جاش توی دوزخه این اولینکه زدی خدا را دو نیم کردی چون عدالت خداوند را از بین ای خدایی که فقط ماها که تو خونه شیعه متولد شدیم بهشت میبره آدم حسابی هر چه حسابی باشه آیات متعدد قرآن که عکسش را میگه اونا را نبینیم یک نگاه به اصطلاح دیگری هست عرض کنم خدمت عرض کنم خدمتتون که عرض کردم خدمتتون اینجوری بهتون عرض بکنم بیراه نمیگن همینو میگم همین میگن پیدا شدن میگم گوش بدید و قبولم نکنید اینم یک قرائت از دین اونم که مشهوره من رد نمیکنم آره بنده میگویم اگر قرار شد قرآن را با روایت تفسیر بکنیم قرآن کنار گذشتیم چون اون موقع قرآن را چه کسی تفسیر میکنه روایت ها روایت میشه اول نه نه عالم دین میشه اول چون تو روایاتمون هرچی دلت بخواد است هرچی دلت بخواد است عالم روایت پیدا میکنه مطابق فهم خودش تفسیر میکنه قرآن را هر جوری خواست مطابق باور خودش هرچی بخواد هست اون وقت میشه احبارم و رهباننهم ارب من دون الله قرآن کتاب روشن و مبین و جور دیگری باید بهش نگاه بکنیم خودش ثقل اکبر طبق روایات ثقل اکبر روایت ثقل اصغرند اکبر بودنشه حفظ کنید دلایل تحصی میکنن مصداق این جلسه پرداخت یک بحث مصداقیه که اون وقت اشکالات یک مبحث میخواستم صحبت کنم با طبقاتی کردن مفاهیم طبقاتی کردن نوع ارائه یه معنی ببینید ما چه کی این اتفاق میفته و خدمتتون عرض بکنم طبقه قدرت اجتماعی قدرت قبیلهای هستند فرقی نمیکنه طبقه نفع قدرت هاست چون اون معنی رو محدود میکنه چون برای اون معنی حدی و اجازه نمیده که ما گونه دیگهای فکر بکنیم یه جا ببینید مثلاً توی تمام جوام طبقاتی یک جا من کارگر مثلاً متوقف میشم یه معلم متوقف میشه حد و حدود وجود داره اون طبقه واحد یا اصطلاحاتی وجود نداره یکی بشیم بتونیم مثلاً من بیسواد با استاد با یه آدمی که مدرسه رفته یه سطح دیگهای از دانشگاه صحبت کنیم اتفاقی که میوفته عرض من نبودم ماجرا من شخصاً که این مطالعهای که اکثر شما انجام دادین رو روی نعل ندارم منم شنید اندازه چیزی که وجود داره اما چیزی که اهمیت این بحث رو بالا میبره که توی بحث بحران نقلی هم من راجع بهش صحبت کردم دقیقا همینه و مسئله طبقه است طبقه وقتی ایجاد میشه توی یه مفهومی به اسمش چیه توی مفهوم به اسم جامعه دینی توی مفهوم به اسم بحث چه میدونم بحث اسلام مداری اتفاقی که میفته اینه که ما واسه زیارت جامعه نمیتونیم بیایم بشینیم راجع به اینکه آقا من ولی تعبیر از قرآن در این باره متناقض صحبت بکنیم چون من شیعه و منتظر هستم که به این پایبند باشند هر آن چیزی هر آن تفسیر به جای من ساده و زمین تر از این حرفا ناقص این حرفایی مثل مثلاً دیوان حافظ مثل مثلاً دیوان شعرای دیگه هزاران تفسیر وجود داره که ما میخونیمشون ازشون استفاده میکنیم یا استفاده نمیکنیم یا خیلی وقتا میگیم ما مخالف این هستیم تفسیر در مورد قرآن که تمام این واقف یک کتاب خامه میتونه توی این نگاهی که الان شما توضیح دادین در مورد زیارت جامعه تولید کنه افراد جا میمونن و مسئله سطحی باقی میمونه فکر کنم که من نمیتونم بفهمم به ذات کلمه و با این مسائل با اون مبانی مثل شفاعت با این مسئله مثل زیارت جلسه قبل عرض کردم شکل میگیره من دقیقا میخواستم به همین اشاره کنم که شروع بخش قضیه برهان نقلی اون بحث یه عده بود که من خدمتتون عرض کردم و میرسه به همین ماجرای زیارت جامع با معنی مواجه بشید چون افراد رو داریم جدا من چیزی که سعی کردم بگم عرضم تموم میکنم عذر میخوام طولانی شد چیزی که میخواستم یک بحث بحث علمیه اجتماعی تر توی مفاهیم در واقع درشت میتونه چی باشه خیلی ازتون ممنونم بله بسیار متشکر خدمت تون که اگر درست فهمیده باشم فرمایش شما را من اینجوری بگم که دین یک امر سادهای هست پیچیده نیست مخاطبش همه مردم هستند و باید دونهای بیانش کنیم که همه راحت و اگر در چه صورتی رخ میده کین دین را قبول کنیم که تو چهارچوبه خرد هست دو چهارچوبه عقل اگر شد تو چهارچوبه عقل انسانها میتونن دربارش به اصطلاح داوری بکنند و اگر غیر این کار را کردیم به تعبیر شما مفاهیمی به وجود آوردیم که با عقل انسان ها کنار نمیومد نمیتونه اون موقع است که باید انسان ها بگن جای دین نمیفهمم اینجای دین نمیفهمم اینجای دین را نمی فهمم اون وقت یک عده خاصی فقط دین را میفهمند و اون موقع مسلطی پیش میاد نه دین در دسترس همه مردم و به اصطلاح و این نکته آخرتونم بسیار زیبا بود خیلی درسته اینجور نیست که ما بگیم مثلاً راجع به علم امام یه داوری داشته باشیم تو بقیه دینمون تاثیر نکنه همه جاشو تحت تاثیر قرار میده کل نظام تغییر میکنه ها یعنی علم پیامبر وقتی شد همه چیز فوری بعدش میشه که این پیامبر نیاز به مشورت نداره نقدش تو حکومت نباید کرد فوری بدش میاد که مسائل دیگر که کسی هم اون وقت نایب اون پیغمبره و مسائل بد به همه جا کشیده میشه متشکرم سلام علیکم فکر میکنم که شاید یه کمی دقیق تر و منصفانه بود قابل استفاده قابل فهم قابل بررسی من فایل را فرستادم خدمت جناب مهندس طاهری یه پیام فرستادم که لطفا تلگرام را ببینید منتها ایشون تلگرام بحث اهل بیت علیهم السلام بحث اساسیتر و خیلی قبل تر از این بحث زیارت یه ادعایی هست که خداوند دینشون رو که توسط پیغمبرش فرستاد بعد از اون خلفا کرد با شرح وظایفی که مهمترین اونها رساندن و ابلا آنچه خداوند به عنوان دین خودش به پیغمبرش رساندیها و مردم برساند همه اینا را ادعا فرض کنیم که آیا خداوند امام خلیفهای برای پیغمبر اصل صحبت اینه دوتا عمل شده یکی بعد از پیغمبر اومدن آنچه که خدا به عنوان دین خودش فکر میکنم این روز متواترات دیگه قبول داشته باشند که هم شیعه و سنی حضرت پیغمبر و خدای پیغمبر برای رسیدن آنچه خدا به عنوان دین مورد نظرش میخواست خلیفه و امام منصوب کرد یه عده نه پیغمبر رفت دیگه ما مردم خودمون میدونستیم و خودمون حکومتش یه بحثه گرفتن ممنوع کنیم بحث اصلا بحث زیارت جامعه نیست هیچ وقت شیعه نگفته شما این است که معتقد باشید به فرازهای زیارت جامعه نکته اینه برادر عزیز خانم محترم دوتا راه رفته ۵۰ سال بعد از فوت سال ۶۰ هجری واقعه عاشورا دیگه کسی نمیتونه به اسم دین آمدند با هم برخورد میکردند یک عده به اسم دین و غربت الی الله وقتی که عمر سعدی رو کشید گفت برداشته بودند امام حسین علیه السلام بحث اینه شما زیارت عاشورا اما یا باید بیایی اونجاهایی که محل اختلافه در خونه بچههاشو بزنه سوال کنید از من نوعی خیلی خنده داره اما من سلیمانی اما شما اساس فرمایشاتتون روسی متعدد من روزی میدم من تدبیر میکنم یعنی تبسی و گرفتن نفس رو به خودشون من خدا میگیرمپس طرفی نفس رو اینجا به ملائکه یه جا فقط میگه خودم یه جا میگه ملکه ملاکه پس نمیشه اما خدا اذن داده خدا امر کرده کارگزار خدا فرقش با اون چیزی که شما میگید مفوض اینه یا اون یهود میگفتند که خدا واگذار معنی عقلی ندارد چرا این بحثی است که در قرآن کرده رزق باشه خدا که اطلاع نیاز اونچه که خدا داده خدا داده ولی مال خدا مال خودشه خدا هر آدم بخواد میگیره پس این دیگه خدا میشه دو دقیقه نداره و اما نکته امروز اما نکته همینه که همون کسی که قرآن حجت است همه علمای شیعه اینو تعیین میکنن این گرفتن علم از نیست دنبال پیدا هر قسمت علمی نیست ممنونم متشکر یه بحثهای تاریخی کردند که بعد از پیامبر چه شد و چه شد و چه شد و اونا رو که کاری نداریم که قضیه امام حسین چی بود و اینا خیلی تحلیل میخواد و اصلا چرا امام حسین به شهادت رسید و هدفش چی بود و اینها بحث های زیادی داره که واردش نمیشیم تفویض کسی نگفته که تفویض کردی ما یه تفویض دیگری داریم که منتظر قائل بودن جبرو تیار منتظر تفویض میگفتند و میگفتند که خدا هم دیگه دخالتی نداره کاری نداره اون تفویض با این تفویض فرق داره اونی که یهود هم بهشون نسبت میده اونی که منتظره میگفتن این تفویض شیعه را میگن میگن خداوند سپرده به ائمه و اونا انجام میدن من کاری ندارم میشه سپرد یا نمیشد من بذار کمکشون بکنم آقای سجاد یک آیه یادتون بیارم مدبرات امراه نه داریم کسانی که فرشتگانی که تدبیر میکنند منکرش نشد که تو مسلم کیه که منکر اینه که جبرئیل وحی را میآورد برای پیامبر اینه آیا انسانی را ما توی قرآن داریم که حساب و کتاب مردم روزی دادن مردم چی چی چی چی چی چی سپرده شده باشه انسانی را داریم توی قرآن که اینجوری شده باشه که مدبر عالم شده قرآن کتاب است یادمون باشه قرآن تفصیل کل شیعها و این مهمترین مسئله است این مهمترین مسئله است اگر خداوند به یک کسی سپرده هیچ باوری مهمتر از این نیست که من اونو بشناسم قرآن باشه وقتی قرآن پیامبر را کاملا محدوده حتی خودت هم نمیتونی از خودت چیزی را دفع بکنه چی بکنه پس قضیه اینکه از اینکه خداوند به یک کسانی سپرده از این استفاده نکنیم که آره به فرشتگان جبرئیل وحی را به جبرئیل استفاده بکنیم برای پیامبر چی میخوای استفاده کنی حداکثر اینه که به لحاظ عقلانی خدا ممکن است به ماموریتی به کسی داده به پیغمبرش ماموریت داده که گفته پیام منو برسون قبول شه پیغمبر دادیم جهان را هم داده بهشت و دوزخ را هم داده آیا اونا منجی اند یا هادی راهنما صرفاً هادی رمز چی به سیلار دقیق و چیه اما یه کیک در خانه علی بریم یا در خانه ببینی اصلاً این بحث قبلش بگم قبل از علی سراغ قرآن برم یا نرم برم یا نرم قبل از خود روایت میگه که تصحی که چیزی باور را از غیر قرآن بگیره این محکم نیست ولی همین قرآن را همین قرآن بالاتر از قرآن نداریم که علی میخواد پیام خدا را برسونه نیست مهمترین پیام خدا تو قرآن مگه نیست این پیام خدا که تو قرآنه میفرماد که ما عربی فرستادیم تا تعقل کنید مکررم میگه افلاطلوم آیات را هم میگه چشم و گوش بسته نپذیری دعوا این تعاری که میخوام بگم فرمایشات آقای ستاکی طالبان از علی بگیریم و از فلانی اشاره داره این را می فرماسانه این خوب نیست جمله من یادم عرض کنم خدمتتون که بس که این نیست که بحث اینه که این قرآن را حتی سخن علی را میخواهیم بفهمیم که از خودش توضیح بخواهیم که ما با رسوب چطور خداوند گفته رو سخن من فکر کنید تا بفهمید سخن علی را هم جوراد واجور نقل میکنن همین الان امروز دیدیم به من گفتم جناب استاد سروش محلاتی یک ۱۷۵ فقط نقل کرده در حالی که دیگران نقل میکرد جور دیگری میشد دو تا برداشت از من که در مقابل علی نیستم که اشتباه است من اگه این باشه باید بگم در مقابل میگم به این دلیل قرآن اینو میگه به این دلیل امام علی اینو میگه به این دلیل خطبه ۱۷۵ نمیتونه مال امام علی باشه به این دلیل نمیتونه امام علی گفته باشه من علم غیب دارم اون وقت مجبوره بگه خدا که به پیغمبرش گفته بگو من غیب ندارم اون وقت مردم یقه میگیرن که پیغمبر خدا بهش گفت بگو من غیب ندارم دکتر ادعای غیب میکنی همینو گفته تو خطبه ۱۷۵۰ ها خب عرض بنده بله بعدا مطالعه اما یک جمله به یهود نسبت دادید من دفاع بکنم ازش یهود یدالله مغلوله ربطی به این قضیه نداره مسلمونا میگفتن بدید در راه خدا اونا مسخره میکردن میگفتن خدای اینا دست بسته است خسیسه که اینا از ما میخوان و قالت یهودو یدالله مغضوب یعنی یهودی های مدینه یه مسخره بازی که مسلمانا وضعشون بد بود که گفتن در راه خدا این مفسران هم همین معنی کردنا یدالله مقوله یعنی این اما قضیه خود اونا که گفتن که این قرآن تحریف شده گفتن به همین قرآن عمل کنید بحث همین نبود که من بحثم این بود اولاً شما فرمودید شیعه و سنی مهمترین عالمی که تحریف قرآن را پذیرفته تو جهان اسلام حاجی نوری است عالم بزرگی است تحقیق و پذیرفت و من سخنم سر این نبود که سخنم صحیح اینه شما ای جان نمیگید ۲۰۰ تا روایتی که سندش خوبه جلیه چرا نمیگید ۲۰۰ تا روایت چیه ۱۲۰۰ داره عالمان میگن طبق سند شناسی که داریم ۲۰۰ تاش باید بگیم خوبه چطور ۲۰۰ تا سندش خوبه ولی یه خورده اینقدر رو روایت تاکید نکن روایت عرضه کن به قرآن قرآنو به روایت روایت میتونسته ۱۲۰۰ تا با ۲۰۰ تا سند صحیح جلب بشه و توش بیاد یه خورده قبول کن که روایت اکبر اصغره قرآن ثقل اکبر قرآن روایتها به قرآن عرضه کن قرآن را روایت تفسیر نکن که بشه شیعهای که الان شدیم ببخشید مسلمان که خداوند توسط یک سوال دوم سوال ۲ امکانش هست من نمیدونم زمانی که زندگی میکردن اشتباه کرده باشند ۱۰۰% به درستی جواب یا اشتباه کرده بودن تو زندگیشون این دوتا سوال گفتم امکانش هست زمانی اشتباه کرده باشند مقابل خانواده زندگی اقتصاد چیزهای کرده بودند که اماما یا ۱۴ معصوم یه اشتباه کرده باشن یعنی بسیار متشکر اون جمله اولتون که فرمودید چرا قسمتی از قرآن از بین رفته ها حداقل اینه که ما همچین چیزی را قبول نداریم و باور نداریم که میشده از بین بره شده جابجا بشه ولی اون حرفی که اون آقایونی که میگن تحریف شده مثل حاجی نوری میگن تو سوره مائده بین آیه فلان دو سوم قرآن حذف شده محاله که همچین چیزی رخ داده باشه محال قرآن که همه حفظ میکردن حفظ میکردند آیا وقتیجابجا شده باشه یه سوره جابجا شده باشد اما اینکه فرمودید آیا ممکنه بستگی داره چه سوالی بکنیم قطعا درست جواب میدن مسائل دین را قطعا درست اما کسی اومده پرسیده است تو روایتمون است سرم شوره میزنه چیکار کنم امام فرموده که ناس را با سرکه افغانی اینجا دیگه ما مسئله دینی اینجا یا اقتصادشم همینجور همین الان بود کدام برنامه اقتصادی را این برنامه اقتصادی برنامه اقتصادی علوم بشری نو علوم بشری باید مطالعه کرد باید فکر کرد راه های زمینی که امام علی می فرماید من به راه های آسمان آشناترم تا راه های زمین راه های زمین میگم قضیه شوره سر باید بدونه که کسی که میپرسه از امام علی به اون هرکس میومد چیزی میپرسید که به عنوان امام نمیپرسید به عنوان یه آدم عادی میپرسید امامم علوم زمانه را نقل میکرد براش ربطی به امامتش نداره که هرچی گفته باشه که ربط داره به امامته اون روز اینجوری بوده که با شور و با چی همین همین الان چی الان سرمونو با چی بشوییم که شوره ها که مشکل من از بچگی داشتم مصیبت بود برام هرچی شامپو بود فایدهای هم نداشت الان میگه اصلا کل شامپو کنار بزن ویتامین بدنت کمه او ویتامینه رو باید تامینش کنی باشه شامپو مشکلت حل نمیشه سپرده اون که گفته که کشاورزی اگه امام علی بپرسه اینجا چاه بزنم یا نه با آب میرسه یا نه چی میگه نمیدونم جای نگاهی میکنه نه به عنوان امام مبینه که مثلاً اینجا اینجوریه مثلا سمت رودخانس مثلاً که مسیر به اصطلاح مسیر سیل اینور باید آب بیاد علی القاعده فکر میکنم اینجا جا بزنیم این دیگه امامت نیستا آقا امام علی یه زندگی عادی هم داره پیغمبران یه زندگی عادی هم داره یه زندگی عادی داره مردم هم میان به عنوان عادی ازش میپرسند ربطی به امامتش نداره احتمال خطا هست احتمال اینکه نه احتمالش قطعا امام علی اومد لب جوی آبی خورد و گفت به به عجب ظرفی خوبی حالا فرض کنیم دستشویی رفته قبلش غارت گرفته که یعنی چی نجس نیست با کافیه ولی به لحاظ بهداشتی باید چیکار کرد نبود مایع دستشویی نبود امام علی هم نیامده بود که علوم را بگه علوم را بگه باید اتم مثلاً برق اینا زمان امام علی کشف میشد زمان ائمه کشف میشد که اونا اومدن مسئله سعادت امور داره به سعادت و رستگیش بگم ولی دنیا راه های راه های زمین را خودتون برید و مطالعه و خواهش خوب از امام علی دنبالش میگشتن که کسی متوجه نشه خودش میدونست بعد که این کارو میکرد که مردم فکر نکنن مورد فرمودند که آقای استاد فرمودند که مثلا دو درصد جمعیت باشه که تو خیابون میگیریم میزنیم توی مثلا خاصه در قرآن بیان میکنه که قبلا در سوره الرحمن اونجا به سیمای خودشون شناخته میشن دقیق تری دارند بهتر میشناسند ولی همه میشناسند اینا عبارت هایی هست میگه که اینها روز قیامت مردمان هستند چهره های نورانی دارند برخی شان گواهی میده از اون نورانی بودن اعمال نیک اینا رو میگه اینا همه دیده میشن اتفاقا جالبه یعنی این منافق اینجوری نیست که فقط یه عده خاصی اینا رو بشناسند اصلا شناخته جزئیات اون اعمال و رفتارشون اجماعاً کلیت نورانی اینها شناخته شده است و اینها همدیگر را باز میشناسند اما منافقین مومنین میشناسند برگردید به دنیا اونجا باید اینجا نتیجه شده الان اینجا از این نور گرفتن آرزوهای محال اینا امروز برای ما میگه که ما میریم از این دستگیری های کرده باشیم خبرا نیست به قول استاد فرمودند که انسان الاسلام و ادامه باز هم این گفتگو ادامه داره تو همین سوره روز قیامت فقط اعراف نیستند که همدیگر را بشناسند بعد تازه اینا همه فقط ناشی از این است که اون چهره های نورانی و غیر نورانی همدیگر را میشناسند نه اینکه اینها برای دیگران اهمیت برای دیگران تعیین کنند فقط اونجا همه چیز ببخشید استفاده...