مستندات روایی تقلید در سنجه اخلاق باور
متن زیر برگردان فایل فوق توسط هوش مصنوعی و بدون ویرایش، حاوی اشکالات زیادی است.
سلام علیکم و رحمة الله بسم الله الرحمن الرحیم
خیلی شرمندم که هم مشکلاتی برام قم به وجود اومد که دیر یک کمی حرکت کردم و همینجا ترافیک مشکل داشت معطل شد ببخشید فقط من مشکل ناخواسته بود و نمیتونستم بیماری بود فکر ذهنتون نره جای دیگری و با دو به قول فوتبالیست‌ها با دوتا آمپول اومدم که سنگ بود و عکس کنم خدمتتون که بحثمون امروز عنوانش هست مستندات نقلی تقلید در سنجه اخلاق باور و من به افراد قول دادم به دلیل اینکه جاهای مختلف این را رد کردند ابتدا چکیده سخنم را عرض بکنم که چرا مخالف تقلیدم که البته شما الان می فرماید که خوب معلومه یک کسانی حداقل مخالف بودن مثل بزرگی مثل فیض کاشانی و دیگر اخبار جون مثل علامه مجلسی و دیگران حتی نقل که مرحوم صدرالمتین با تقلید مخالف بوده و میگفتن همه آدم‌ها باید همه باید خودشون تحقیق بکنند که کسی زیاد ازش وحشتنا بود از دین خارج بشه بنا باید بگیم ملا محسن فیض کاشانی از دین خارج شد با این ادعامون خیلی نیست سخن من اینه که تقلید این شکلیش که گفته که به اصطلاحی که جلسه قبل بحث کردیم اصولی جون در مقابل اخبار تقلید هستند برخلاف اخباری ها مثل ملا محسن فیض کاشانی که مخالف باد تقلید هستند خب می‌خوایم ادعای بنده اینه که تقلید اخلاقی نیست تقلید اخلاقی نیست تقلید یعنی تبعیت چشم و گوش بسته کورکورانه میخوام این نکته رو عرض کنم بدترین نوع تقلید توی کلیسای کاتولیک مسیحی بدترین نوع تقلید کلیسای کاتولیک مسیحیه هم عقاید هم اعمال فقط باید کلیسا فتوا بدین و شما درست باید بپذیرید حالا میخوام اینجا یک ادعای وحشتناک بکنم گفت که بنده خدا زبان بود و داشت خطبه می‌خوند گفت این یکیش را فارسی میگم که مثلاً ترامپ هم بشنوه ها و طالبان عرض کنم خدمتتون که با صراحت میگم تا آقایون به رگ غیرتشون بر بخوره یکیشون بیان و حرف های من را ابطال کنند نشون بدن که باطله بنده عرضم اینه آنچه فقهای شیعه گفتن بسیار بدتر از اون چیزی است که در کلیسای کاتولیک گفته شده بسیار بدتره از تخصصم اینه و دارم میگم تبعیت کورانه محض محض محض که هیچ مو لای درزش نمیره در همه چیز برخلاف آنچه که می گویند آقایون میگن ما میگیم در احکام فرعی بنده می‌گویم شما می‌گویید در همه چیز نمیگید در احکام فرعی عمل بگویید در همه چیز الان میخوام کوتاه حرفم چون حرفم بحث امروزم یه چیز دیگری کوتاه عرض بکنم ببینید از مرحوم مطهری بپرسم بخونم ایشون میگن که اما تقلید تقلید بر دو نوع است ممنوع و مشروع یعنی نوعش ممنوعه یک نوعش مشروع یک نوع تقلید است که به معنای پیروی کورکورانه از محیط و عادت است که البته ممنوع است و آن همانیست که در آیه قرآن به این صورت مذمت شده انا وج ما عذاب و اجدادمون تبعیت میکنیم اجداد بنده بهش میچسبونم یک آیه دیگر ۱ آیه دیگر شما عزیزان را گفتید دیگر بهش میچسبونم تخذ احبارم من دون الله لع مسیحیا یهودی‌ها عالمان خودشونا و مسیحیا راهبان خودشونو رب گرفتن در کنار خدا متعددم روایت در کنار کردم اطاعت محض کردن چون هیچکس تو تاریخ مسیحیت راهبان یهودیت چیزی نبود غیر از اطاعت محض و بی چون و چرا اینا روایت از پیامبر امام صادق اطاعت محض اطمینان و چرا چون یکی از اقسام توحید توحید در اطاعته از یک نفر فقط باید اطاعت کرد از یک خدا پیامبر خدا چی خودت میگی پیامبر پیامبر خدا که داره از خدا را پس از خدا تبعیت میکنه توحید در اطاعت یکی از انواع توحیده و اطاعت بی چون و چرا از یک کسی با توحید نسازه شرک ذات محض خوب ایشون را فرمود و بد میگن که خوب ما اون نوع داریم تقلید به اصطلاح مجرا هستش میکنم شما بگید اولا کلمه تقلید بار معنایی منفی داره خود کلمه یعنی تبعیت کورکورانه حداقل واژه درست انتخاب کنید از کجا این کلمه رو درآوردید ۱ روایت نمایی هست که من میخوام درباره‌ش بحث کنم که دنبالشون اومده عوامل عوام باید ازشون تقلید بکنند بررسی میکنم که اصلا این روایت نیست که شما اینجوری درباره اش بگید ولی تقلید بار معنایی منفی داره شما به چه دلیل میگید مردم باید تقلید کنند اطاعت تبعیت محض کنند مسئله قبل از اینه که من رجوع به عالم بکنم ببینید مسئله درباره اینه که آیا من باید رجوع به کسی بکنم یا نباید رجوع به کسی بکنم اینو دیگه نباید آقا فتوا بده ها این باید دلیلش عقلی باشه ببین من که قبل از اینکه به آقا مراجعه بکنم باید تکلیفمو بدونم که باید با آقا مراجعه بکنم قبلش باید بدونم و مراجعه کنم نمیشه که من به طور اتفاقی مراجعه کنم بعد ببینم آقا بگه باید به من مراجعه کنید خب خودشونم همه گفتن که اگر بناست تقلیدی در کار باشه دلیلش باید عقلی باشه فتوای فقیه کارساز نیست باید دلیل عقلی داشته باشید نه دلیل نقلی دلیل نقلی کارایی نداره قبل از رجوع به عالم من باید تشخیص بدم که تکلیفم رجوع به عالمه دیگه شما دارید میگید خوب پس دلیلش باید عقلی باشه نباید فتوا باشه نقل باشه چی باشه بنا خلاص اوقلا در زندگیشون به کارشناس مراجعه می‌کنند بنده هم عرض میکنم که مثلاً میگن به پزشک مراجعه می‌کنند بنده هم عرض میکنم که اولاً دین با پزشکی فرق داره دوتا فرق دارد دین پزشکی اگر من سه ساعت پیش که آمپول زدن بهم و از گم راه افتادم بیهوشم بودم و این دوتا آمپول را به من می‌زدن اثر خودش را میکرد این دوتا آمپول چی بود و به من زدن اگه من ندونم اثر چی هست پس اگر من هیچ اراده ای نداشته باشم و هیچ شناختی هم نداشته باشم آمپول اثر خودش را قصد داشته باشم باید علم داشته باشم باید معرفت داشته باشم دین هم با معرفت و هم با نیت و قصد قصد دین سرتاسر دین و نمیتونیم با چیزهای دیگه نمیتونی من ممکنه آمریکا ساکن باشم آقا برو برای من یه زمین مهندسی خونه و مهندس پیدا میکنه و خونه خوب میسازه توش زندگی میکنن دینم اینجوریه دین یه چیز خاصه این باید شناخت مثال های که شما میزنید میگید رجوع به کارشناس با این مسئله فرق داره اگه میخواهیم مثال بزنیم اینجوری مثال بزن مثل دانشجویی که کلاس شرکت میکنه استاد تلاش میکنه که او را هم سطحشو بکشه بالا این مثالشه نه مثال پزشک مراجعه کردن مثال تو تو کلاس شرکت کردن اون تقلید نیست او میاد که استدلال را بشنوه بنابراین اصلا این نیست از این گذشته فرض کنیم رجوع به کارشناسه فرض کنیم رجوع به کارشناسه این حرفایی که شما میزنید کجاش تو رجوشناس شما میگردید که تو کل دنیا متخصص‌ترین پزشک کیه حتماً اونا شما وقتی رجوع میکنید به متخصص حتما حتما تا آخر عمرتون به یه متخصص مراجعه کنید شما در رجوع به متخصص برات براتون متخصص زن با متخصص مرد فرق داره و خیلی چیزهای دیگه ربطی به رجوع چون میخوام خلاصه جایی بحث کردم اگر میگید رجوع به متخصص به متخصص نیست فرق داره شما میگید رجوع چیزی که شما میگید که رجوع به متخصص نیست شما نمیگید رسالت است جلو هم بازه از ۱۳ تا مرجع نمیگید که اگر من نمیدونستم که باید برم و یکیو پیدا کنم و تقلید و ۴۰ سال نماز خوندم مثل پدرم و روزه گرفتم مثل پدرم حالا بعد از ۴۰ سال یه دفعه گفتن تقلید باید میکردی خوب حالا خوب باشه ببینم میگم ۴۰ ساله باید از آقای زید تقلید میکردید این آقای زید من پدرم یک بار تسبیحات اربع میگفته این آقای ز تنهایی همه عالمان تو طول تاریخ مثلا گفتن یک بار تسبیح کرده کافیه این آقا تنهایی میگهسه بار باید بگی میگه سه بار باید بگی این ۴۰ سال نماز من چطور میشه از باب میکنن رجوع به متخصص من میبینم یه مسئله را ۴۰ سال عمل کردم اینجور نماز می‌خونده خوندم بعدم فتوا یعنی طبق فتوای ۹۹ درصد علمای شیعه من ۴۰ سال دوباره باید نماز بخونم اینو گفتم حتما این آقا بگم ۴۰ سال قرص خوردم بعد فهمیدم که این دکتر متخصص تره این قرص های که خوردم چیکار کنم پس بخورم دوباره چیکارش بکنم ۴۰ سال طبق چی قرص خوردم گفتن یه کسی برام الکیه نسخه پیچیده گفته که آقا کسی که این بیماری را داره باید این نسخه این را میگم که اگه خواستید مراجعه بکنید دلیلتون پاش به هیچ جا بند نیست اما نکته دوم چرا ما باید تقلید کنیم چون مردم نمیتونن شما مگه نمیگید حرفتون این نیست که همه مردم نمیتونن نمیتونن روایت صحیح را از غیر صحیح تشخیص بدن روایت خبر واحد از متواتر تشخیص بدن علم رجال نخوندن نخوندن چی نخوندن چی نخوندن ادبیات عرب نخوندن فقه نخوندن اصول نخوندن چی نخوندن اینا به این دلایل شما میگید اول شماست مسئله اول شماست عرض کنم خدمتتون از آیت الله خمینیه ۱۲ تا مرجع فعلی هم که بعضی هاشون هم فوت کردند تایید کردند عقیده مسلمان به اصول دین باید از روی دلیل باشد نمیگید امامت از اصول دین هست یا نیست یه مسئله ساده آیا امام زمان متولد شد یا نشد آیا غایب شد یا نشد آیا باید یا نباید آیا ظهور میکنه یه زمانی یا نباید در زمان غیبتش وظیفه من چیه اینا از عقاید یا نیست اینا از اصول دینه یا نیست ها اینا از اصول دین هست یا نیست مردم باید خودشون اینا رو برن تحقیق کنند دلیل برای امامت امام زمان چیه قرآننه عقله یا روایت یا روایت فوق العاده پیچیده است فوق العاده پیچیده است به گونه که برخی از ظالمان بزرگ گفتن بقچه‌شو باز فقط دلیلش روایت نیست مگه میتونه اینا تحقیق کنه اون مسائلی که من اینجا میگم که خیلی ساده‌تره که اگه جرات نمیکنم وارد مسئله امام زمان بشم هر کس هم ازم میپرسه میگم کار نکردم کار نکردم میگم چرا این مسئله مهمیه کار نکردی من مهم نیست اولویت پیدا نکرده تو زندگیم چطور یک جمله ساده امام زمانی که میاد اگر امام زمانی قراره بیاد باید بیاد که قرآن را پیاده کنه میگه قرآن جدید میاد میگه دین نمیگه خاتمه میگه نمیگید کتاب دیگری نمیاد پس میاد که قرآن پیاده بکنه قرآن خودم تلاش دارم میکنم پس وظیفهم اینه که من خودم میفهمم که انتظار داشتن معنیش اینه که به اندازه توانم خودم تلاش کنم که قرآن را پیاده بکنم چشم این کارو دارمم میکنم این کار را تمام چه امام زمانی باشه که امام زمان نباشه و یه وظیفه بیشتر ندارم تو اسلام تو قرآن پیاده درسته پس نقشی تو دین داری من به همین دلیل اولویت نداشته البته از او که دوربین انداختم میبینم فوق العاده سنگلاخ فوق العاده پستی و بلندی وحشت چون چیزی در دین داریم اثر نداره من به چیزی می‌پردازم تو عمرم ها به راحتی ۶۶ سالش گذشته یه ۸۰ سال دیگشم مونده تا چشم به هم بزنی ۸۰ ۹۰ ساله زود میگذر وقت ندارم که به چیزهایی که داریم تاثیر نداره حالا حرفم اینه این هر دو این کشاورزا این دامپرورها این مغازه دار ها میتونن درباره امام زمان تحقیق کنند یا نمیتونند که دلیلش روایت خبره متواتر چون عقاید باید قطعی باشه نباید خبر متواتر بره هر کسی نداشته باشیم کدوم یک از مردم میتونن امام زمانا امام یازدهم امام دهم و نهم و هشتم و هفتم و ششم و پنجم چهارم سوم دومیه و روایت مردم متخصص نیستن که به روایت مراجعه کنند به روایت مراجعه بکنه همون چیزی که خودت گفتی اگه نمیتونه یک چیز دیگه حضرت محمد پیامبر خاتم هست یا نیست دلیلش چیه یه آیه قرآنه که اون نیست ظاهره حاتم نبی قطعی و صدور ولی قطعی و دلاله نیست باور باید دلیل قطعی داشته باشه همون روایت قطعی نیست ظاهر آیه خاتم میتونه معنای دیگری داشته باشه نبود اگه خبر متواتر نداشتیم از تو خاتمیتم اینکه باوره دیگه پس مردم باید به روایت مراجعه بکنند مردم باید به روایت مراجعه کنند خودشون و بفهمند که این روایت درسته یا نیست این خبر متواتره یا نیست باید بفهمن دیگه اینا رو دوش مردم نگذاشتید اگه اینا رو میتونن اون را هم اونا ساده‌تره تازه مهم نیست یه بخشش مسائل اجتماعیه دما عقلشون کاملاً توش حرف برای گفتن داره یه بخشش احکام مربوط به رابطه انسان با خداست که هم ساده است هم خدا سخت گیری نمیکنه رفتم سراغ یه روایت و تسبیحات اربعه را یکی گفتم و روز قیامت معلوم شد که من باید سه تا میگفتم چون حق الله خیلی طبق خود دین مهم نیست الناس مهمه تو حق الناس هم که عقلم حرف اول رو میزنه اون طرف اتفاقات ساده است اینو چه جوری بگم چه جوری اثبات بکنم که واقعا امام زمان یه بچه متولد شده غایب شده نمیدونم نواب خاص غیبت صغرا غیبت کبرا ظهور خواهد کرد انتظار باید داشت اینا همه دلیلش چیه میگه غیر از روایته بگو مردمی نمیتونن خیلی چیزهای دیگه ساده‌تره هرچی اینجا گفتیم اونجا بگو یک نکته بگم این قسمت تمام کنم عرضمو تمام کنم این قسمت چون گفتم در خلاصه حرفمو بزنم حرفم اینه یک چند تا جمله میگم کلمه تفقه در دین یعنی اسلام شناسی تخصص در احکام فرعی عملی اونچه که شما دارید ادعاتون اینه من قبول ندارم که اینم دارید اینه که تو احکام فرعی عملی تخصص دارید که تو قرآن اومده یعنی چی در دین احکام یا در دین اسلام را پایه‌هاشو نشناخته باشه اون وقت ها نمیشه که جور نیست که قبلا جاهای دیگه شاید اینجا من دارم میرم پیش متخصص مغز و اعصاب میتونه بگه که من برای مغز و اعصابت دارو می‌نویسم ولی نمیدونم این دارو چه کار سر کلیت میاره ممکنه کلیت را از کار بیندازه من تخصصم مغز و اعصاب بهش میگم آقا تو اول باید تخصص بدن انسان باشه کلی بعد مغز و اعصاب چون تو دارو بدی مغزمو چی بکنه ولی کلاً من از دست ببند در مطب نمیرم تو دارو به من میدی که منو میکشه مسئله دین هم دین را باید شناخت جامع بهش داشت همونطور که تو پزشکی اینجوریه و بعد توی زمینش تخصص خاص داشت تو نمیتونی بگی که من با فقه اکبر آشنایی ندارم و فقط فقه اصغر اون وقت میری از درخت آلبالو نمی‌دونست که این درخت درخت بشناسی تا بتونی ازش آلبالو بچینی که یعنی اسلام شناسی اشتباه نه یعنی تخصص اصلا تو حوزه‌های علمیه ما از اول که میان تا آخر احکام فرعی عملی میخونن نه هیچ چیز دیگر که خدا را ظالم می‌کنی باهاش خدا را ظالم کرده با احکام که تو دادی فتوایی که تو دادی دلیلش اینه که فقط را باید قایق قرار می‌دادی ندادی نکته دوم شما میگید نگفتیم دلیل مون نقلیه برای چی متون دینی ما پره از اینکه آقا دستور به عموم مردم میدهد که در دین تفقه کنیم تحقق نکته دوم خیلی زیاد داریم اینا رو که بغل هم میزاریم یعنی چی اصول دین من باید چیکار کنم به اندازه که الان گفتم مشکلاتشو به اندازه توانم تلاش کنم هر چند که نمیتونم کمک بگیرم آدمم فرق دارن با هم آدم با هم سطحشون فرق داره یکی بیشتر خودش میتونه یکی بیشتر داره ناهار هر کسی به اندازه وسع خودش باید تلاش خودش بکنه همه مردم تکلیف تفقه در دین دارند منتها به اندازه توانشون ایهم اصول دین هست هم در هر دو میگی نمیتونم گفته امام زمانو میتونن شما مگه نگفتی یک نظرم اینه حرف ببین دقت بفرما من حرفم اینه میگم که باز به قول ایشون ریگان بشنوه میگم تو او بفهمه آقا من توجه دارم که همه آدما نمیتونن اونجوری ولی این تو اصول دینم هم اصول دین حرفم اینه که میگم به انسان‌ها نگو حالا که اینجوریه تو اصول دین خودت برو تحقیق کن تو فروع دین ازمن نه اصول و فروع دین یک جوره به اندازه که میتونی خودت کار کن نتونستی کمک بگی اما یک جمله که گفتم اگر یادم میرفت خیلی بد میشد شما به من گفتی همین جا تو مسئله اول اصول دین باید تحقیقی باشه نگفتی شما گفتید کهخسوما خودتون گفتید یه جای دیگه کتاب غیر اسلامی اگه دستت رسید واجب آتشش بزنی نگه می‌داری تورات را انجیل را عهد قدیم را عهد جدید را تلمود را هر کتاب دیگری که غیراسلامیه اینو بهش میگن کتب ضاله مشهوری ها کتاب را حق نداریم مطالعه کنیم عجب چه جوری تحقیق کنم من حق ندارم مطالعه بکنم چه جوری تحقیق کنم اسلامی چه کتابیه یک کتابی که توش یه جمله خلاف اسلام نباشه اسلام چیه من میگم یا اسلام که شما میگید قاعدتاً میگه اسلام آقا اینو میگه دیگه من میگم خودش میگه بنابراین میگه باید تحقیق کنیم ولی فقط و فقط مجازی که کتابی رو بخونی که من میدم درست شد او کتابی که مجازی بخونی و من برات تعیین کردم که اسمشو می‌ذاره تحقیق تحقیق تحقیق یا تقلیده درست شد با این حال تو میگی همون کتابی را هم که من میگم اگه خوندی و یکی از اعتقاداتت مخالف اعتقادات من باشه اعدامت میکنم توبتم قبول نمیکنم همین کتابی که برات تعیین کردم بخون ولی وای به حالت اگر یکی از اون اعتقاداتی که من فهمیدم تو جور دیگری بفهمی اعدامت میکنم توبتم قبول نمیکنم قبول کردی که بدتر از کلیسای کاتولیکه یا بیشتر بحث کنم روشنه یا بیشتر بحث کنم کی اینا رو گفته عقاید تحقیقشون مشکلات کتاب‌هایی که فقط من تعیین میکنم و نتایجی که من میگم تغییر نتایج من جلوتر تایید کردم تو حتما باید به این نتایجی برسی که من قبلا تعیین کردن تحقیق حتما تحقیق بابا خدا شنیدم پاپ من منتظرم که اگر ایشون فوت کرده باشه تسلیت جانانه بگم و تقدیر بکنم خیلی شخصیت بی‌نظیر خیلی بی‌نظیر خیلی فوق العاده عرض کنم خدمتتون تحقیق کن من وقتی در موزه افطار دادن فرانسیس میگه وقتی در موزه افتا ایستادم روح القدس نمیتونه نمیزاره خوابم ماه رمضان نشده و هنوز پیشواز که نرفتی میگه من آدم بدیم منو نگاه کنا فکر نکن من میگم آدم خوبیما ما آدمیم چون این مسئولیت را پیدا کرده این لحظه‌ای که میخوام فتوا بدم دیگه نگاه نکن که بعدشو قبلش گناهکارم من گناهکارم لحظه ای که دارم فتوا میدم روح القدس نمیزاره خطا بکنم حرفای بدی حرف بدی ولی حضرت عباسی یا به قول رئیس جمهور به پیر به پیغمبر تره او بدتره یا این بدتره کدومشون بدتره این که میگه آقا نکن چون تو سقوط کردی منم مثل تو سقوط کردم نه عقل من کار میکنه نقل تو کار میکنه اون آقا میگه ولی من به دلیل این مسئولیتی که دارم این لحظه خاص روح القدس نمیزاره خطا کنم بنابراین تو از حرف من تبعیت کن ادعای کتاب‌هات را هم دقیقا من برات تعیین میکنم نتیجه را هم من از قبل تعیین کردم رفتی و به غیر از نتیجه قبول نمیکنم به همه مقدسات عالم قسم بهتر کمتر بده بهتره نه اشتباست کمتر بده این خیلی بیشتر بده یه کمی میخواستم بگم که چیه مینالم الکی نمی‌آلم درد دارم که مینالم تبعیت کورکورانه جلو رشد را میگیره نمیزاره انسان ها رشد بکنند و اونچه که شما میگید تبعیت کورکورانه است اونچه که شما میگید تبعیت کورکورانه است دقیقا تو عقاید یه کسی تحقیق کرد کتابشو براش مشخص کردم چی کرد و غیر از خیلی شگفت انگیزه پس طلب تبعیت کورکورانه میکنید دقیقا روبرو آیهبارهم و رهبانم ارباب من دون الله شما میگید باید چشم و گوش بسته مردم از ما تبعیت کنند شرک هستیم این تبعیت که شما طلب میکنید شرک است از این بحث گفتم من مقدار طول کشید عرض کنم خدمتتون که ببینید مهم‌ترین روایتی که گفته از اینجا میرم تو اون بحث عنوان اصلی که ادله نقلیه تقلید بسنده اخلاق باور بحث گفتم این بحث باید عقلی باشه بله حالا میخوام ببینم دلیل داره یا نه میخوام یه شخصیت بزرگی مثل مرحوم مطهری را نقد کنم شما خیلی هم مورد علاقه جدی‌ترم نقدش میکنم دیشب جلسه‌ای داشتیم جلسه ماهانه‌ای داریم دوستان یکی از دوستان تاخت که ما نباید حرف دکتر سروش حرف اون آقای مجتهد دبستری حرف استاد ملکیان وحی منزله و به تصویر بنده عرض کردم تا اینجاش کاملا موافق با شما تا اینجا ولی فقط اضافه میکنم و علامه طباطبایی و آیت الله خمینی و آیت الله منتظری لایت الله مطهری و بقیه از شیخ طوسی تا سید روسی همه و همه همه دکتر سروش هیچ تفاوتی به اصطلاح ندارد یعنی چه دکتر سروش نه میگه علامه طباطبایی نقد کرد هیچ تفاوتی بین علامه طباط نداره بیش از هر کسی به مرحوم مطهری علاقه میکنه چون نقد کردن احترام گذاشتن ها نقد احترام بزرگ را نقدش می‌کنند بزرگ را همه مرد اساطیر تلویزیون ما غیر از مداح میگه حرف میزنه تئوریسین امام مداحا هستن شرط اینکه نظریه پردازی کنی تو صدا و سیمای ما که صدات خوب باشه یه بیشتر نداره صدات دیگه پرچم گفتی خوب گفتی هرچی گفتی هم خوب گفتی آره حالا با مکرر میگم غیر از ورزش و مستند حیات وحش هیچ چیز دیگری را از این سیمای ملی یا چیز دیگه من نمیشم خیلی هم برام مخصوصا اون مستندش ورزش مخصوص فوتبال مستقیم پخش میکنه نمیشه دروغ بگی یا نه چون با چشمم میبینه چشمم میبینه آقا گل شد آقا گل آقا آفساید شد ها خطا شد چشمم میبینه و کسی نمیتونه دروغ وی ای آر هم هستا آره یا بار به قول برخی اوم هست و دیگه خطاش را هم کمتر میکنه پرسپولیس وریان را من سخنرانی بود در خانه پنجشنبه تهران شما محصور بودم تلویزیون جالب و بزرگ و خوب جلو هم بود از دقیقه یک تا دقیقه ۹۸ دقیق پرسپولیس حذف کرد خودش رفت مرحله بعد تا دلت بسوز بله خوب بود راحت بود خوش گذشت خوش گذشت عرض کنم خدمتتون ببخشید یه حدیث فوق العاده مشهوری هست یه قسمتش اینه آخرش من کان من الفقهها ساعنا لنفسه حافظ لدینه مخالف له هوا علی امر تنها جایی که کلمه تقلید به کار رفته بنده اصلا تو هیچی بحث سندی نمیکنم چون سند شناسی آقایون در باب قبول ندارم معتقدم وقتتونو دارید تلف میکنید صدها حدیث داریم که طبق ملاک شما سندش خوبه ولی مزخرف حتی روایاتی داریم که شما میگید متواتره و خودتون میگین مزخرف مثل روایت تحریف قرآن مثل روایات تحریف قرآن ۲۰۰ تا روایت درست داریم خودتون میگید مزخرفه پس ممکنه از فیلتر شما روایت بیرون بیاد شما هم بگین متواتره ولی خودت بگی از فیلتر شما فیلتر خوبی نیست اگر از فیلترتون صدها روایت شد که مزخرف بود پس این فیلتر فیلتر خوبی نیست ثابت میکنم شاهدش اینه که صدها فتوا دارید که با قرآن و عقل از کجا اومده من اونا قبول ندارم اما تنها روایت شگفت انگیزه که مرحوم مطهری هیچ اشاره‌ای نکرده که من این روایت از کجا نقل میکنم این روایت یا هر چی هست در یک کتابی نقل شده به نام مشهور به تفسیر امام حسن عسکری علیه السلام و عالمان میگن مشهور عالمان قطعا از امام حسن عسکری نیست آلمان یه عالم زیدی اینو نوشته از زیدیه این کتاب نوشته عرض کنم خدمتتون که آهاتوجه بفرمایید اصلا کتاب حدیث سنت نداره چی نیست تفسیر مال امام حسن عسکرین نیست کتابم بنابراین توش روایت یک آدم ناشناخته احتمالا یه عالم زیدی از زیدیه نوشته آقای مطهری راحت گفتی امام صادق اینو میگه کلمه گفتید که یه کتاب این حدیث تو این سخن توی تب آمده او کتاب بی اعتباره اون کتاب هیچ اعت شما این را باید تذکر می‌دادی نباید میومدی می‌گفتی که این حدیث اینو گفته این حدیث در کتاب تفسیر معروف تفسیر امام حسن عسکری چقدر از امام حسن عسکری نیست معلوم نیست کی نوشته اومده هیچ اعتباری نداره به لحاظ روش شما به لحاظ روش شما که من قبول ندارم هیچ اعتباری نداره یه اشاره میکرد مردم آره اگه فکر می‌کنی که مردمو باید فقط براشون گفت ولی ذهنشونو تلنگر نزد حداقل با روش مرحوم مطهری نمیسازه خب بگو یه روایت داریم که کلمه تقلید توش اومده تو روایت مون چیزی به نام تقلید نداریم تمام شدی کلمه معنای بدی داره جایش بگذارید شما این چیزی که روایت نیست برای چی اومدی که امام صادق وقتی یکی مطهری میگه امام صادق فرموده حداقل چیزی که تو ذهنم میاد اگه ماجرا را نمیدونستم که دارم الان روشنگری میکنم اگه نمیدونستم گفتم حداقل مرحوم مطهری رو سندش کار کرده و داره تایید میکنه چون داره تایید میکنه شما که سندشو تایید می‌کنی خیلی اشکال بزرگی آقای مطهری خیلی اشکال بزرگیه وظیفه روشنگری مردمه تو وظیفت اینه که ذهن مردمو باز کنیم چرا فرمودی امام صادق اینو فرموده تو کتاب معتبری نیست خیلی مسئله مهمیه بزرگترین شخصیت است اشکال را جدی اشکالم بشه مردم وقتی کتاب شهید مطهری را میخونن میگن روز سندش ایشون کار کرده حداقل حدیث چرا به عنوان حدیث نقل کرده و فرموده امام صادق اینجور می‌فرمایید جدی دارم اصلا قابل بخشش نیست اصلا عرض کنم خدمتتون که ببینید حدیث از اینجا شروع میشه از هر جاست من میخوام محتوایش را بررسی کنیم ببینیم چی میگه قضیه بحث درباره یه آیه قرآن لا یعلمون کتاب الا امانی و این هم لا یذن برشون درباره یهودیا داره حرف میزنه برخیشون کتاب را نمی‌شناسند اگر تخیلات امانی امید گمان دارند علمی ندارند مقصود اینه که از ظالمانشون تبعیت کردن تو اینجا میگه که سوال سوال کننده میپرسه این چه تبعیتیه که اونا می‌کردن و بد بوده دیگه نباید تبعیت کرد امام حالا ببخشید امام که میگم امام زیاد شده فرض کنید اونایی که بیش از ۱۲ من کلمه امام حواسم نیست سیزدهم و چهاردهم و فلان حالا هر چی شد امام پنجاه و چندمه اسماعیلی تازه فوت کرده آقا حالا امام داشتیم که میگفتن مردم کدوم خودش معصوم نیست ولی زنش معصومه ها یه امام داشتیم که فامیلیش امام بود ولی زنشم اسمش معصوم بود گفتن که کدام امام ما امام اینجوری هم داشتیم پیغمبرشم داشتیم یه محله‌ای تو اردستانه بهش میگن تبودان محلی کبود اون وقت یه ضرب المثلستانی کدوم پیامبره کدوم پیغمبره معذرت میخوام کدوم پیغمبره که معجزه این بود که ۱۷ من تریاک را خورد و نمرد خیلی خوردن و نمردن پیغمبر این کارو کرده جوابش اینه که پیغمبر اسمش پیغمبر بوده اسمش اسمش پیغمبر بوده ۱۷ من تریاک امانت گذاشتن بالا کشیده ۱۷ من دریافت را و نمرده تو جمهوری اسلامی خیلی زیاده بیشتر شب است این معجزه هست اون وقت میگن کدوم پیغمبرته معجزه اش این بود ۱۷ من دریا بخورد و نمرد پیغمبر تریاک نمرده ببخشید حالا وقتی میگم این چه که هست متن میگه بین عوام ما و عوام اونا یه چیزایی مشترکه یه چیزایی متفاوته چرا دارم میخونم من گفتم حدیث اعتبار نداره که حدیث نیست که حدیث نیست من نقد محتوایی میکنم روشم چیز دیگری روشم چیز دیگری اگه محتوا با عقل و قرآن ساختش خوب باشه میخواد سندش بد باشه محتوا را بررسی محتوایی نقد محتوایی من وقتم کمه ترجمه مفهوم مطهری را میخونم عوام و علمای ما و عوام و علمای یهود دارم ترجمه متن را میخونم از یک جهت فرق دارد و از یک جهت مثل هم از آن جهت که مثل هم می‌باشند خداوند عوام ما را نیز به نوع تقلید از علما مذمت کرده و اما از آن جهت که فرق دارد خدا مذمتشون کرده از یه جهت فرق دارد از این جهت ازمت نکرده بله که ایشون نقل کرده مرحوم از کجا بفهمیم عالم درست میگه یا نه از کجا بفهمیم جالبه ببینید میخوام بگم تو همین متن میگه هو حکم الاهامات فطری عمومی به حکم الهامات فطری عمومی یادتون هست بنده به فطریات چقدر تاکید کردمها فجورها و تقوا میگه به وسیله اونایی که در وجود میتونی بفهمی که این آقا درست میگه یا نه آدم میتونه تشخیص بده طبق همین روایت طبق همین روایت طبق همین نوشته حالا هر چی هست میگه به حکم الهامات فطری عمومی که خداوند در سرشت هر کس تکوین قرار داده می‌دانستد یعنی یهودیا میدانستند که هر کس که چنین اعمالی داشته باشد نباید قول او را پیروی کرد نباید قول خدا و پیغمبران خدا را به با زبان او قبول کرد من یه فکری با این فطریاتم می‌سنجم آدم ببینم آدم خوبیه یا دم بد پس یک چیز مرگ فطریاتی دارم حرف خوب و بد را هم میتونم بفهمم اگه میتونم بفهمم درستیه یا نیست از کجا میتونم بفهمم از اونجا که قبلش میدونم چه کاری خوبه چه کاری بده دیگه نمیدونم که چه کار خوبه چه کاری پس بعد از اینم که فتوا داد من با اون فطرتم میتونم بسنجم پس از همینجا تبعیت همین متنم سخن از طبیعت محض نیست بدکاری‌ها و خوب کاری ها را به من خداوند الهام کرده بنابراین پونه‌ها من نباید کورکوران تبعیت کنم شما میگید اگر من فتوا دادم که اگر یک کسی بدعت گذاشت تو دین میتونی بهش بهتان بزنی تو باید بهتان بزنی شاهین میگید در حالی که فطرت هم می‌گوید نباید بهتان بزنه ببین میخوام بگم دارم دیگه یه روایت آخرشه دیگه مرحوم مطهری باش استناد کرده همین روایت همین روایت هیچکس مجاز از تبعیت کورکورانه نیست این روایت داره میگه تنها روایت مستند که روایت نه تنها سخن که توش کلمه تقلید آمده داره میگه انسان فطریاتی داره خدا نهاده تو فطرتش که میتونه بسنجه احترام قائل بشید و چیزهایی در وجودمه که میتونم بسنجم پس نباید تبعیت قورقورانه بکنم از من تبعیت کورکورانه این روایت چرا این حرف حرف حتماً این قسمتش این قسمتش چرا حتماً حتماً درسته کون فرهمها فجورها و نفس و ما سواها فجورها و تقوا دقیقاً منطبق بر قرآن مجید مطابق اون درسته قرآن فرموده که بعد دنبالش می‌فرماید که و به همین منوال است حال عوام ما اینها نیست اینها نیست اگر در فقهای خود اعمال خلاف تعصب شدید اگر من پولمو عمل خلاف تعصب شدید دیدم اما اعمال اگر عمل خلاف دیدم یعنی چی ما درسته عمل خلاف دیدین دیگه تبعیت نباید بکنیم درسته روایت به نظر شما اگر یک کسی بدون محاکمه خلاف قانون اساسی خلاف عرف بین الملل خلاف فطرت خلاف عقل خلاف همه چی ۱۴ سال ۱۵ سال حصر کردن و یک عالم دم در نیاورد کارش خلاف هست یا نیست عوام عوام عوامم این روایت داره میگه اگه دیدی خلاف کردن دیگه نباید تبعیت کنیم به من نسپردی مگه نگفتی به من ببینه که خلاف کردن از نظر من کسی که ظلم آشکار آشکار آشکار را میبینه و برای اینکه موقعیت برای اینکه هزینه نده دم بر نمیاره دومین ویژگیش اگر در فقهای خود اعمال خلاف دیگه خلاص یکیش تعصب شدید تعصب شدید تعصب شدید یعنی چی یعنی یه مجموعه باورهایی داره هیچ حاضر نیست با هیچ استدلالی دست ازش برداره حتی حرف حاضر بشنوه هست یا نیست تظاهم بر سر دنیادعوای برا دنیا سر دنیا دعوا میکنن خوب نه من نه شما ندیدی سر دعوا اونجا دعوا بکنه دیدید مثلا کسی برای حالا باغی نمیدونم کاخی چیزی خوب باشه برای مقام مرجعیت دعوا این هم دنیاست اینم دنیاست موقعیت دعوا کردید که رایج کرایه یه مثلاً آیت الله منتظری استثنایی بود که واقعا بی ندارید ندارید خودتون خودتونو مطرح میکنید دم و دستگاه می‌سازید که مطرحتون کنم که دعوا با هم بکنن ها دنیا که طرفداری از طرفدار خود هر چند ناله باشد و کوبیدن مخالفین خود هر چقدر هر چند مستحق احسان و نیکی باشند یکیش اینه اونایی که با من همفکرن آدمای خوبی‌ان اونایی که با هر چند فوق العاده باشن بدن اینا هست یا نیست ها کو همفکر شما خودتون همدیگه رو تکفیر میکنید این نجسه که فکرش مثل فکر من نیست کاسه آب خورده باید آب کشیدم فکر من نیست مصداق روشنه این هستی بعدشو ببینیم خب اگر این اعمال را در آنها حس کنند و باز هم چشم خود را و از آنها پیروی کنند عیناً مانند همان عوام یهودند و مورد مذمت و ملامت هستند اینا هست اینایی که شما گفتی خودم باید ببینم میگه من نباید ببینم همش بین علم است دعوا سر اینکه وقتی نوشتی آیت الله چرا ننوشته آیت الله العظمی چرا نوشته آیت الله روایت نیست میگم عمل بکنیم این نگفته تبعیت کورکورانه نگفته با اینکه روایت نیست ولی نگفته تبعیت خیلی احترام گذاشته به من گفته اول گفت تو میتونی تشخیص بدی چه کاری خوبه چه کاری بد بد گفت تو میتونی آدما را بشناسی که کدوم درستن کدوم بد نادر بعد ملا کارم گفت به منم گفت تطبیق کن پس از من تبعیت کورکورانه طلب نمیکنه عرض کنم خدمتتون در ادامه این میگه که بخونم بله خوب در ادامه اومده که اما فقط میارن معروف در ادامه اومده که اما من کان من الفقهها ساعنا لنفسه چی چی چی چی چی عوام حالا این قسمت تحلیل بکنم یک مسئله اول من کان من الفها اول باید فقیه را تعریف کنیم از کجا بفهمم فقیه یعنی چه از کجا بفهمیم فقیه یعنی چه فرض کنیم روایت یعنی چه باید برم سراغ آیات و روایات ببینم به چه معنایی به کار رفت پس فقیه یعنی اسلام شناس فقیر یعنی اسلام شناس نه متخصص احکام فرعی عملی پس شما مصداقش اول از همون اول شما مصداقش نیستید آیات و روایات ما هیچ جا به معنای متخصص احکام فرعی عملی نیست بلکه به معنای اسلام شناسه یه مسئله که اسلام شناسی اصلا به همین خاطر اسلام شناس فوق العاده نادر اگه مرحوم مطهری را اسلام شناس میدونم برای اینکه بعضی از حوزه بیرون اومده خودش میگه من بعدش مطالعه کردم بعدش مطالعه کردن کار کردن خوب عرض کنم خدمتتون که فقها لنفسه کسی که از به اصطلاح نفس خودش محافظت میکنه غلبه بر نفس خودش داره کی باید تشخیص بده چه جوری تشخیص بدم که این بر نفس خودش مواظبت داره پیرو نفسش نیست اما تشخیص بدم دیگه درسته تو خارج هست این آقا را ببینم آیا چه هست یا نیست عرض کنم خدمتتون که حافظا لدین حافظ دین خودشه کسی که دین نمی‌شناسه چه جوری حافظه دینه پس با دین شناس باشه باید اسلام شناس باشه در ضمن دین خودشو مواظبت میکنه که دین فروشی به خاطر دنیا دینش را به خاطر دنیای دیگران دین خودش را خودمون باید تشخیص بدیم هست یا نیست مخالفت با هوای نفسش هم مخالف باشه مطیعا امر مولا اطاعت بکنه از خداوند تشخیص بدم دیگری نیست اما جمله آخرش که شمارش استناد میکنید پس بر عوام است که از او تقلید کنند که تنها جاییه که کلمه تقلید آمده دو دست مردم یه دسته عوام و یه دسته فقها فقها طبق این سخن یه دسته عوام یه دسته عوام یعنی چی عوام یعنی چی آدم های برانی طبق اصطلاح عوام یعنی این دیگه سوال از شما دارم صادقانه به نظر شما یک من عوامه چند درصدتون قبول دارید یا نه من مدعی ام و میگم من رشتم اسلام شناسی کار کردم شمارم دیدم سریعت قاطع این جمع عوام و کسانی که میان شاهد بعد از همین جلسه سالهاست کسی منو گیر نی انداخته بود توی سوال ولی کسی تو این جلسه منو گیر انداخته بله گیر انداخته که یعنی دو هفته فکر کردم مطالعه کردم مشورت کردم به جواب نرسیدم سال عوام نیست کسی که میتونه کسی که با جدیت ۴۶ سال کار کرده و همه سال‌های عمرش روش خاص بوده که گفتگو حتماً بعد از سخنرانی داره مبارزه میکنه با منبر یه نفر برامون بالا بنشینه و سخنرانی ارائه بده صلوات و دستشم ببوسن و بره بیرون با این مبارزه میکنن باشه گیرم بندازید فشار بیارید اگه فشار بیارید هر چیزی را نمیگن مجبورم کنید که بدم اینجا نفهمیدم میرم هفته آینده هفته آینده میام میگم بازم نفهمید اسنپ میدم کسی که میتونه این کار را بکنه عوام به اصطلاح نیست عرض کنم خدمتتون که عوامل پس مردم طبق این گفته دو دستن یا عوامن یا فقیه اند درسته یا عوامند یا فقیر اند همینجوره همینجوره مردم دو دستن یا عوامن یا فقیه اند طبق این عوام باید از فقها تقلید کنند سوال اهوام چگونه تشخیص بده که این فقیره چه جوری تشخیص بده تشخیص بده که اسلام‌شناسی چه جوری تشخیص بده پس حتما یک کسی این وسط باید باشه که معرفی کنه ها خودشون مجبور شدن بهتر پس یک دسته از که نه فقیه اند و نه عوام اند معرفی میکنن تکلیف اونا چیه بابا چیکار کنم تقلید کنند با چه کار باید بکنن اونا عوام که عوامم که بیاد بشناسه که این آقا اسلام شناس هست یا نیست یا به لحاظ رفتاری اخلاقی او ویژگی‌ها رو داره یا نداره پس حتما باید یه دسته دیگری هم باشد عوام ها دیگه چی یه جورایی اونا فقیه نیستند عوام هم نیستن که تقلید بکنن این چجوری شد عالی من کنه که این حالا سند نداشت یعنی چی این حدیث به لحاظ اون قسمت‌های قبلش که خوب بود حسن تبعیت کوکورانه را رد میکرد یه قسمت آخرش که نمیشه جورش کنیم اولاً فقیه یعنی اسلام شناس ما را کجا می برید چسبانده بود شماره میبریم شما جایی که سوغ ها میگید ما متخصص احکام فرعی هستیم یعنی اسلام شناس فقیه یعنی اسلام شناس ببخشید آقای طاهری من چقدر وقت دادم ۸۰ دقیقه چقدر مطالب مهمیه عرض کنم خدمتتون یکی دیگه هم داریم یه چیز دیگه هم داریم که بشه انجام میدن حدیث یعنی در واقع ادعا اینه که امام زمان در زمان غیبت سقرا این سخن را بیان کرده از طریق مرحوم مطهری اشاره کردن ربات احادیثنا حجتی علیکم و انا حجت الله درسته حوادثی که پیش میاد باز با سندش کاری ندارم میگن امام زمان دوم چه جوری من تحقیق کنم گفتم اصلا کار نکردم در مورد نواب خاص اما کاریعمل حوادث الواقعه یعنی حوادثی که پیش میاد در آینده فرج او فیها الی روات احادیثنا بر راویان حدیث ما مراجعه کنید بخوام ببینم یه کسی یه جمله‌ای میگه یا نه اخبار میزنه حدیث ببین اختلاف هستند با اخباریا چیه اخباریا میگن ما فقط از معصوم تقلید میکنیم اخباری‌ها اصولی‌ها چیزای دیگه میگن شعار میدن اه قرآن الکی شما از مشهور علمای قبلی تقلید میکنید حواستون کاملاً پرت است ها ببین او میگه من از معصوم تقلید میکنم شما میگید کارشون بده خب میگم شما که از معصوم تقلید نمی‌کنید آقای اصولی شما از علمای قبل از خودتون تقلید میکنید که تقلیدتونم بدتر اون خوبه که باز میگفت پس معصوم تقلید میکنم شما از علم روایت نقل میکنن مراجعه کنید اونا حجتن اونا حجت من بر شما من حجت خدا هستم کار با محتوا ندارم میگه برو پیش راوی حدیث خوب رفتم راوی حدیث حدیث برام نقل کرد روش فکر کنم یا نه رو حدیث فکر کنم یا نه یا فکر نکنم حدیثی که نقل کرد آیه قرآن میگه رو به آیات الله علیها آیه قرآن وقتی خونده میشه چشم و گوش بسته خب روایتم من باید طبق آیه قرآن فکر کنم روش پس این روایت به من میگه به راوی حدیث مراجعه کن آیا خودم رو حدیث که او برم نقل کرد فکر کنم یا نه خب فکر میکنم پس شما دوتا روایت دارید که نقل میکنید که گفتم تکلیفش چیه این یکی هم دارید که حوادث الواقع فرج بیا الا روات احادیث حدیث مراجعه کردم روایت خودم فکر کنم رو حدیث که چه جوری فطرت را خدا در وجودم نخواد نه نخورده و تقوا میگه نگفت آیات قرآن کنید که پس من باید تفقه در دین کنم طبق این روایت دوم اگر روایت باشه با سندش کاری ندارم عکس اون اولیه عکس اولیه این میگه تقلید نکن روایت مرحوم مطهری باشه هیچ کدومش معلوم نیست معلوم بنابراین اینا مستندات روایی بود به من بحث کردم چی هست بکنم تبعیت کورکورانه باید بکنم یا نباید اولا اینکه میگفتن مشکلت چیه فقیه را هم که گفتم مشکلاتی چیه دومیش که داره میگه برید سراغ راویان حدیث حدیث وقتی گرفتم به قرآن عرضه بکنم یا نکنم رفتم سراغ راوی حدیث و حدیثو ازش گرفتم یا نکنم به عقل ارزش بکنم یا نکنم خب این تفقه در دینه دیگه پس من باید تفقه در دین بکنم حدیث دومی میگه سخن دومی میگه تقلید ممنون حدیث دوم اولی هم دلالت نداره پس چیزی به نام روایت که بگوید تقلید بکنیم دست ما نیست ببخشید که خسته‌تون کردم تمام میکنم که ناراحت نشید ببخشید اما قبل از اینکه جناب آقای طاهری شروع کنند و دوستان سوال بکنند سوال بکنند گفتگو کنیم سوالم خیلی یادم رفته ببخشید جلو بله بله آقای معتقد معتقد شما جلسه قبل از من پرسیدید آیه سوره نوار بخونید اینه که رب لا تضر من الکاره الا دجا را بله اونها بندگان خدا را گمراه می‌کنند و لم یلدو الا فاجرا کفار درسته بنده بهتون جواب حرف اینه اونا را بکش اینا گمراه میکنن اینا به دنیا نمیارن مگر تاجر بنده به شما عرض کردم که یعنی جوری تربیت می‌کنند تو اون محیط که آدم چون فایل نوارمم ضبط و هست و میتونم بگم چون خودم حرفی که به دلم نچسبه یه چیزی جا میزارم گفتم تحمل میکنم به دلم گفتم تحمل میکنم که درسته نزدم تو این دو هفته تحمل کردم او جوابی که به شما داده بودم اشتباه از اینکه سوالی کردی از من که باعث نه تنها دو هفته فکر کردم نگاه تحمل بگم حلی ندارم سوال کلیدیه ببینید میگه اینا به دنیا نمیارن مگر آدم فاج ناصر پاس و عدل الهی جور در نمیاد یعنی چه دو هفته فکر کردم جوابی براش پیدا نکردم فقط فهمیدم که حرفی که خودم زدم ذهنت دلیتش کن به قول جوانا خودمم گذاشتمش تو گنجه خوب آفرین به همین گفتم آخر میگم عوام نیست همچین کسی همچین کسی عوام که منم حالا دیشب جلسه داشتیم ۱۵ نفر یه جلسه ماهیانه دارم کاملا یک یک دکترا تو جیبشونه محققن کار کردن یه دوری می‌زنیم دور فرهنگی هرکس خبر فرهنگی داره خبر بگم که من دارم با منبر مبارزه می کنم می نخور منبر بسوزان تا مرد بیاد و گفتگو بکنه و مردم اشغال بکنن بعدش گفتم خب یکی از دوستان این را از من کرده شما هم کمکم کنید ببینم که اولین نفری که جواب داد جوابی که خودم به شما داده بودم تمام این جواب دادم همون موقع هم قانع نشدم گفتم فکر میکنم و بعد فکر کردم دیدم بی‌ربط جواب من کسی را فریب نمیدم نمیدونم با طرف رفته بود بالا منبر جوون بود یادش رفت مطلب وقتی جمعیت نشسته یکی گفت که چی شده گفت یادم رفته مطلب یادت رفته پایین اومدن که یادت نرفته که خوب بیا پایین دیگه آقا این راهی که رفتی یادت نمیره که یادت رفت پایین بیا نمیدونم که خیلی بنا برین آقا من جواب اون آقایون همه خسته جوابشون زدن گفتم آقایون یکی از دوستانی که میشناسید و فاضله به من نقل کردن گفت نه اسمشو نیاوردم گفتم او به من گفت میگفت که فلانی به من میگن تو ماله می‌کشی به تو هم میگم نه تا الان هیچکس به من نگفته ماله می‌کشی چرا میگن مالکش شما دارید معلم می‌کشید من اگه میخواستم بکشم که از شما نمی‌پرسیدم که من که هفت خطم خودم سر من بمالی بگذریم ببخشید اینم دیگه اضافه شد به خاطر اینکه سوالی از من کردی که گیرم انداختی و یک مسئله تو گنجه اضافه کردی هم تشکر هم یک دست بزنید براش محکم و هم به صورت نمادین اصفهانی جایزه چی نمیده این کتابم خدمت شما خیلی متشکرم که گیرم انداختی من از کسی که گیرم به اندازه چرا چون باعث رشدم میشه جامعه ای که نپرسه حسابی گیر نیندازه نه خودش رشد میکنه اون وقت آخونده بی‌سوادم بار میاره ها وقت مسائل من سال‌ها بود اینجوری گیر نکرده بودم که دو هفته فکر کنم و به نتیجه نرسم مشورت کنم و به نتیجه نرسم ممنون سپاسگزارم از شما خب در خدمتتون هستم بعدش اگر یک مرد مومن برادر باشه من اینو رد میکنم اون فرد مثلا به دنیا بیاد از نسل این فرد و نکشنش یه آدم وجود نخواهد داشت ظاهرا این توجیه رو گفته میشه ولی حالا راجع به اون بحث تردید که شما فرمودید من کلمه تقلیدی داشته باشن که این کلمه یا نه ولی به هر حال همونجور که رجو راه به عالم ما داریم و یا وجود پزشک متخصص ما داریم من به نظرم یه جوری هم که باز از دکتر شریعتی من به خاطر دارم که پزشک منتها به نظر من مثلاً در درسته در اصول دین که نباید اصول ولی در فروع دین هم ایشون نباید کرد یعنی ما نباید تقلید کنیم که آیا نماز بخونیم یا نباید بخونیم یعنی اینکه باید نماز بخونیم یا روزه بگیریم یا به حج و بریم در اصلش ما باید خودمون رو بهش برسیم با تحقیق تردید رو ایشون میگه در فروع فروع یعنی بعد از اینکه با تحقیق ما رسیدیم به اینکه باید نمازحالا چگونگی نماز خوندن ۴ رکعت بخونیم نمیدونم ظهر بخونیم اصل بخونیم در رکعت اول چی بگیم یا مثلاً راجع به روزه وقتی بعد از اینکه با تحقیق به این رسیدیم که ما باید روزه بگیریم حالا چه شکلی باشه از کی شروع بکنیم تا کی مثلاً تموم بکنیم ایشون میگه تقلید در این مقاله در فروع یعنی چگونگی انجام دادن یه عملی که ما بهش رسیدیم که باید انجام بدیم یا مثلا بعد از اینکه رسید که ما باید به عنوان یه واژه به عنوان یه واجبی رو انجام بدیم خب این اگر هر کس بخواد حالا تحقیق بکنه مثلاً من باید توی حجم ۷ دور برم یا شش دور برم یا مثلاً در منا باید باشم یا در عرفات باشم یعنی این جزئیاتش دیگه شاید ضرورتی هم نداشته باشه که هرکس بگه که من باید خودم تحقیق بکنم پس بنابراین یه جایی باز میشه برای رجوع به افرادی که تو این زمینه تخصص داره بعد البته وقتی که ما وجود کردیم باز هم که شما فرمودین که یه جاهایی باید تشخیص بدیم که این فرد آدم درستیه که من دارم همین این مثلاً نماز رو که داره جزئیاتشو میگه از این دارم پیروی میکنم مثلاً حالا به عنوان مثال در مثل مناقشه نیست مثلاً اگه دیدیم یه کسی داره میگه که نمازی که میخوای بخونی جماعت حتماً پشت مثلاً یعنی میخواد دوست خودش رو ترویج بکنه ما اینجا می‌بینیم که این یه غرضی مثلاً تو کارشون یا مثلاً میگه که توی روزه که می‌خواید بگیرید مثلا افطارتونو حتماً باید بدید فلان رستوران مثلاً اگر یه همچین چیزایی دیدیم که مثلا با تقوا ناسازگار بود باز باید خودمون تشخیص بدیم که این فرد مثل منافعی داره ما تبعیت نمی‌کنیم خیلی ممنون بسیار متشکر من خیلی کوتاه اون سخنی امام علی نقل کردی اون سخنی که از امام علی فرمودید را باید عرضه کرد به قرآن اینکه امام علی می‌داند ۵ نسل بعدی چی می‌شود با اون آیه قرآن که به پیغمبر می‌فرماد بگو من غیب نمیدونم اگر غیب می‌دونستم چی با اون بیایه دیگرم داری نمی‌سازی با معاویه نمیسازه که به حضرت موسی و هارون میگه که چی اظهوا الی فرون چرا نمیسازه برای اینکه حضرت موسی اگر حق نداره خبر نداره که فرعون مغضوب علیهمه یا اگر با حق اینات داشته باشه که گفت ان الذین کفرو سوون علیهم لا یومنون درسته اگه نمی‌دونست که اون وقت شاید اینجوری داوری میکرد درباره اش ولی خدا میگه تو نمیدونی تو باید بنا را بر اینکه نه مغضوب علیهمه نه با حق داره حق نداره پس حضرت موسی نمیدونه درون در اطراف درون افراد را کسی نمیدونه غیبه انه علیم به ذات صدور روایت باید رد کرد این یک نکته دوم ببینید من که امام زمان را میتونه تحقیق کنه کسی که میتونه اونا تحقیق کنه اینم میتونه تحقیق کنه من که میگم اونم نمیتونه قبول دارم اونا باید کمک بگیره اینم باید کمک بگیریم به اندازه که میتوانانه باید تحقیق کنه یعنی چی همون کمک میگیره هم تبعیت کورکورانه نمیکنه فکر خودشم تعطیل نمیکنه عرض بنده اینه ببخشید متشکرم برای دین درد دین داشته باشند و برای دین هزینه بدن خیلی کمه جناب دکتر سلیمانی از حافظ من نوشتم خیلی قشنگ میگه حلاج بر سر داریم نکته خوش سراید از شافعی نپرسند امثال این مسائل شافعی یعنی چی مظهر عالم دینیه مذهب آیت الله عظمی است میگه که این نکته را که از شافعی نبود یعنی شافعی حلاج نمیفهمه حلاج درد دین داره که سرش بالایی داره نشان خدا عاشی‌ست با خود که در مشایخ شهر حافظ که دست ذوق فروشان خطاست بوسیدند توضیح نمیدم معلومه حدیثی هست از امام امام حسین خیلی معروفه میگه الناس دنیا یعنی مردم و حتی دارد معاش تا موقعی که این چیزی روزگار زندگیشون میگذره اما موقعی که با بلا امتحان میشن البته دیندار کمه آیا واقعا این قرآن از ترس این کارو نکردن این دوتا متشکر من نمیدونم ایشون وقتی میاد صحبت بکنه خیلی خوشم میاد چون فقط تعریف میکنه از من من کسی که تعریف بکنه نمیدونم چرا خوشم میاد کاش کتاب آورده بودم آقای صادقی میان تشریف میارن من یک نکته‌ای میخوام بگم دو سه هفته پیش من یک نقطه‌ای از آیت الله سبحانی نقل کردم ولی جناب آقای صادقی جلسه قبل گفتن فرمودند که اشتباه نقل کردی منتها تعبیرشون این بود که افترا زدید دروغ گفت من حقیقتش این کتاب فروغ ابدیت پاپ ۱۳۵۱ تومن قیمت خوندم میدونم ۴۴ ۵ سال پیش خوندم قبل ایشون وقتی گفتن اشتباه نقل کردی من هیچ دفاعی از خودم نکردم هیچ دفاعی نکردم فقط یه خواهش ازشون کردم نه به لحاظ بگی اعتراض زدی دروغ گفتی بفرما اشتباه نقل کردی فرمایش اشتباه نقل کردی در مریض که نیستم که بیام آخه ایشون تاکید کردن که نه دروغ و افترا من تازه خونده منم که ۴۰ شاید باشه من دیوان نکردم از خودم که اشتباه شد ولی به هر حال ایشون آخرش من حساس کرد که برم و ببینم که آیا اون چیزی که من ۴۶ سال پیش یا بیشتر خوندم خوب حافظم خیلی افتضاحه خیلی افتضاح ها حافظم واقعا خیلی چیز یادم میره رفیقم ۵۰۰ تومن بهم قرض داده دو ماه گذشته بهش میگم آقا من حافظم ضعیفه یادمه ۵۰۰ تومن رد و بدل شد ولی یادم نیست تو به من دادی یا من به تو دادم من آخه مشکل حافظه دارم چیکار کنم من میخوام از خودم دفاع کنم من دروغ نگفتم من افترا نزدم بانک ۴۰ سال فاصله بود دو چیز نسبت دادم به آیت الله سبحانی یکی اینکه ایشون گفته که عکس کنم خدمتتون که چوپان ابوبکر میرفت دم غار و گوسفند میبرد مامور بود که پیامبر اینها از شیر استفاده این یکی نکته دوم وقتی پیامبر فرمود بعد از سه روز به امام علی که بود دو تا شتر تهیه کن تا ما بریم ابوبکر گفت من جلوتر تهیه کردم پیامبر فرمود به شرطی که پولشو بگیریم فقط همین نقل کردم آیت الله سبحانی هم گفته ولی الان میگم این دوتا را گفته چیزهای آقای حواستون پرت است عرض کنم خدمتتون که اینا ولی بیشتر من براتون به اصطلاح میخونم ایشون میگه بنا به نقل به اصطلاح اکثر مورخان خوبه جمله رو گوش بدید بنا به نقل اکثر مورخان ۴ نفر اون سه روزی که پیامبر تو غار بود رفت و آمد میکردند علی علیه السلام یک نفر دوم هند فرزند هاله فرزند خدیجه اینم نفر سوم عبدالله بن رفت و آمد میکرد نفر چهارم چوپان ابوبکر ای چهار نفر تو غار رفت و آمد می‌کردن سه جلدی اول فروغ ابدیه صفحه ۳۰۵۶ نگفته بودم حالا اضافه میکنم عبدالله پسر ابوبکر اینقدر مورد میگه بنا به نقل سیگاری از مورخان این ۴ نفر خدمت پیامبر نگفتند چون من گفتم حافظم قاطی به همین خاطره کردند کتاب دیگری دیدم دفاع نکردم از خودم که دروغ نمیگم تو ذهنم واقعا هست بله بعد دیدم خوب یک دیگه آقای سبحانی این تیکه رو ببینید این فوق العاده مهمه از قول یکی از مورخان به نام ابن اسیر نقل میکنه و ردم نمیکنه میگه عبدالله بن ابوبکر شبا میومد تو غار و تصمیم‌هایی که قریش گرفتند گزارش میداد به پیامبر جاسوسی میکرد برای پیامبر فرزند ابوبکر شب ها تصمیمات قریش را برای رسول خدا و پدرش نقل میکرد و این یکی چیز دیگری که گفتم ایشون باز میگم شب‌ها گوسفندان را از نزدیکی غار به سوی غار به سوی مکه می‌آورد تا پیامبر و مصاحبه از شیر آنها استفاده کند یه چیز دیگه که نگفته بودم میگه عبدالله نمیومد عبدالله بن ابوبکر میگه و هنگام مراجعت عبدالله پسر ابوبکر جلو گوسفندان راه میرفت تا سر پای او از بین برود نتونن از رد پاش پیامبر را پیدا کنند جلو گله یه گله رو جای پاش رد بشه من خیلی چیزا را نگفتم به خاطر حافظه ضعیفم ولی اوناش که گفتم اما قسمت آخرش خب ببین شیخ در امالی آقای سبحانی نقل میکنه از شیخ در امالی خوب که چی در یکی از شب ها اینا که دیگه منبعیه دیگه حتی شیخ آقای سبحانی هم از یک منبشیخ گفته که در یکی از شب‌ها که علی و هند شرف‌دار محضر رسول خدا شدند پیامبر به علی دستور داد که برای ما شتر برای ما یعنی اون آقا رم می‌خواسته دنبال خودش ببره شتر برای ما تهیه نما در این موقع ابوبکر عرض کرد من دو شتر قبلا برای خودم برای شما و خودم آماده ساختم پیامبر فرمود من با پرداخت قیمت آن حاضرم سپس به علی دستور داد که قیمت شتر را بپردازد من نه تنها اونچه را که نقل کردم درست نقل کردم بلکه کم نقل کردم خیلی چیزای دیگری هم بود که من نقل نکردم من عبدالله بن ابوبکر را نقل نکردم که چقدر مورد اعتماد پیامبر بوده که ازش جاسوسی میکرد طبق گفته آیت الله سبحانی هیچی نمیخوام بگم یک جمله کوتاه لطف کنید جناب آقای صادقی اگه این دفعه دیدید کسی گفت بگو اشتباهمی بفرما من چیز دیگری نقد نمیخوام شما را بکنم این دفعه دروغ نمیگم اشتباه میگم در معرض خطا هستم که قبول دارم دفاعیم از خودم نکردم اینکه بهم بگید دروغ میگه یعنی میدونی خط داری خوب نیست منم شما را بهتون نمیگم کار غیر اخلاقی کردید که اینا شما نقل کردی درسته شما اشتباه کردید چون مطمئنم که قصد این را نداری که مطلب تحریف کنی میگی مشکل چی داره آدم که بیاد و مطلبی را اشتباه نقل بکنه نه عذر میخوام آقای صادقی بسم الله الرحمن الرحیم پیاده میکنن عین کلماتش چی بوده و در مقابل اون لحن بیان از کتاب آقای سبحانی به این بحث می‌پردازه اشاره میکنن به داستان لیله و خوابید در جایگاه پیامبر در شان امیرالمومنین ولی معاویه اومد یه کارایی رو بهش پول داد به صد به اصطلاح شتر راضی نشد با چهارصد شتر راضی شد که بره بگه که این آیه چگونه به اصطلاح توطئه معاویه در طول تاریخ برملا شد و حقانیت امیرالمومنین اثبات شد یکی هم در صفحه بعدی کتاب عرض کنم که فروغ ابدیت هستش در مورد داستان همین مسائل رو که فرمودید اینه که امیر المومنین غذا تهیه کرد اونجا برد اصلا ابوبکر شتر موتوری این حرفا به اصطلاح خبری نبود که بخوادش بیارن غذا اینا در صفحه عرض کنم که دروغ ابدیت نوشته جعفر سبحانی تبریزی جلد یک پخش کنم که شما چی فرمودید و من چی گفتم عرضم اینه که شما زدید آقای سبحانی حالا بازم تاکید چون اومدی حرف خودت رو خواستی به استناد حرف آقای سبحانی بپرسید که این فقط حرف من نیست آقای سلطانی یک به اصطلاح مرجع تقلید سنتی این حرف رو داره حالا اون رو جای خودش مخصوص ولی آقای سبحانی آقای صادقی من تهمت نزدم من حرف شما را آقای صادقی آقای صادقی کتاب خوندم اگر من که گفته بودم ببینید چیزی نمیخوام بگم چیزی نمیخوام آقای صاد آقا چیزی نمیخوام بگم من که از رو خوندم الان و مطلب از اینجا نقل کرده بودم داورش باشم فرض میکنیم هفته آینده ایشون بیاد و اثبات کنید من چیز دیگری گفتم و آیت الله سبحانی چیز دیگری گفته خواهش میکنم آقای صادقی بازم بفرما اشتباه کردی فرعون را به حضرت موسی میگه از درون دلش داوری که فرعون نیستند به خدا نیستند همین الان نماز خوندم نماز خوندم میخونم آقای سهرابی دیده میخونم به خدا آقا به فرعون میگه نه باشه ما وظیفه‌مون اینه اتفاقا کار اصلی میگه کل فرقت طایفه قهوه فی الدین تا اسلام بشن چیکار کنن فتوا نه انصار بکنن به مردم بدن احتیاط کن تو حرف زدنش من وظیفهم احتیاط به من نسبت دروغ که میدی باید جواب بده روز قیامت ولی اشتباه خودم دارم میگم بهم بگو اشتباه کردی اصلا برام مهم اینه که الان من باید اینو تعلیم بدم درون دلش خبر نداری که قلبیه که من میدونم اشتباست و دارم عمدی میگم درون دل من خبر نداره شما بفرما اشتباه نقل کردی چشم اگر هفته بعد اومد دید و فرمودید و ثابت کردید که اشتباه نقل کردم عذرخواهی میکنم از اینکه درست تحقیق نکردن که دروغ گفتن به خدا دروغ نمیگم من به چه دلیل میترسم واقعا نمیخوام حساب و کتابش برداشت نه ببخشید از معذرت میخوام معذرت هفته باشه باشه باشه باشه باشه آقای صادقی مهمه خطا میکنید اشتباه میکنید صادق جان صادق جان قربونت برم من که نمیگم من اشتباه نگفتم ممکنه اشتباه گفته باشه من آقا نمیزنم عین کلام شما را نقد کردم نه عرضم اینه آقای صادق آقا صادق ممکن است آینده معلوم بشود که حق با ایشون بده من اشتباه نقل کردم ولی هفته آینده که معلوم شد ایشون حق با ایشونه هیچ کدومتون به من نگید دروغ گفتی در معرض خطام داره ارائه میده من چی تعبیر کنم شما اشتباه نگو دروغ گفتی تحمل حرف میزنه بفرما بفرما آقا صادق آقا صادق بفرماید سروران عزیزم عرض کنم که ما بحث در قرآن پناه دیگه‌ای نداره و هر کسی دیگه از شیخ انصاری گرفته تا شیخ طوسی تا شیخ مفید تا عرض کنم که اهل علمای اصلی حاضر اینا همه غیر معصومن یعنی ما از نظر تعهد خودمون پیش خدای خودمون هیچ تضمین نداریم که آقا حرف تک تک علما رو بخواهیم از آیه قرآن در سوره توبه همین معنا رو داره بیان آیه ۱۶ سوره مومنین الله خاصی میشه تثبیت کرد که این مومنین کیا هستند ما اونها قرار یعنی افرادی که محل رجوع ما هستند مورد اعتماد ما هستند اعتماد میکنیم غیر از اونها رجوع اخلاقی مطلق به هیچکس نداره این شرط ایمان حالا در این جهت شما قبول نداریم بار منفی ولی اینکه فقط روایت تنها که نیست بحث اینه که آقا در فروع دین و احکام عملیه یا باید مجتهد باشی یا باید تقلید از یه عالمی که قبولش داره به عنوان فرض حالا میگن به اعلم علما مراجعه اشکال نداره چون من هنوز از نظر من در مقایسه حالا بحث این معنا در احکام عملی که از او به اصطلاح سوال میکنید اگر پاش بیفته باید مستند و مستدل به منفعت باشه این موضوع چیه آقا ژاپن محله‌هایی در روز شاید چندین زلزله چندین زلزله این بنده خدا مقید بود نماز میخواست آقا من چند تا پدرش رفته تهران با قم تماس آقای روحانی تماس آقای سید محمد روحانی معرف حضور آقای سلیمانی است که از ایشون سوال یه موضوع اینجوری پیش میادامضا امضا فقط در فقه اصغر نیست در فقه اکبره حتی اکبر اعتقاد من سوما رو اجرا میکرد به کتاب جامع الحادیث شیعه مال آقای بروجردی یعنی تحت نظر ایشون جمع آوری شده جلد اولش مراجعه کنید در این جلد اول روایاتی در اون مجلد اول در مذمت تقلید به این معنا که عده‌ای میان به اصطلاح دچار قیاس و استحسان و روایات مفصل آورده در این باب که اصلا این بحث مضمون ناپسنده و مردود و روایات مستدل قوی انواع و اقسام آورده آقای بروجردی که خودش مرجع تقلید بوده که مقلد داشته عرضم اینه که یه چیزایی واضح و عیان در فضای حوزه و مردم در احکام عملی افزودن در اعتقاد به عرض کنم که اونجوری که حق و حقیقت برسند بسیار متشکرم یک کتاب سیمای علی علیه السلام در روایت اهل سنت مال مرحوم عرض کنم که سید هاشم بحرانی ترجمه آقای دکتر محمد امینی فرزند ترجمه کرده همه اون روایاتی که ما استناد میکنیم بهش در فضیلت امیرالمومنین و لزوم تبعیت از امیرالمومنین که کلام امیرالمومنین کلام رسول الله عرض کنم تو جایگاه امیرالمومنین در بین مسلمین جایگاه حدیث منزلت عدیده متعددی که همه موید این معناست از قول اهل سنت خوب آورده و این کتاب به اصطلاح ترجمه اساس دیانت ما که بر ولایت امیرالمومنین استواره و هر کسی ولایت و امامت امیرالمومنین حدیث به اصطلاح عرض کنم که من هنوز نه خوب نپذیرد کوچک خودتون برای کلام حدیث حدیث متواتر صدور پیغمبر این روایت در به اصطلاح متعدد بیان کرده از جمله در حدیث در داستان غدیر از جمله لحظات آخر جسارت کردن در حضور پیغمبر ولی پیغمبر خودش رو انجام داد چون خدا فرموده باید ابلاغ نمی‌کرد متشکرم برخی از بحث های قسمت آخر چون تکراریه بفرمایید آقای صادقی من دوستان قطع کردن اهل سنت بعضی هاشون تکراری بود منم تکرار نمیکنم که چون قسمت آخر قبلا بحث شده بود ولی یک قسمت برام جالبه با بقیه بحث‌های ایشون کار ندارم میگم بشنوی جناب آقای صادقی باز خوبه که اینا ثبت میشه و هست فرمودند که من مرحوم آیت الله خویی را اعلم می‌دونستم و اعلم میدونم اما آثارانیش هم بعضیا تا الان خوب خوبه اصطلاح سنتی از جایگاه سنتی صحبت میکنه دیگه من که حرف شما را قطع نکردم قربانت عزیزم بیا ادامه بده آقای صادقی آقای صادقی آقای صادقی من اینقدر پرت نیستم که شماره سنتی حساب کنم آقا میخوای جایگاه سنتی منتها از سنت اطلاع نداره که تو ببخشید هیچ اطلاعی نداره ولش کن بذار حرفمو بزنم گفتم از کلمات دقیق به کار می‌برم از جایگاه سن من نگفتم شما عالم سنتی هستی آگاه هستی اینایی که بقیه که نشستن بیشتر از شما آگاهند کاری ندارم میخوام یه تحلیل بکنم حرفایی که زدم منطبق بکنم بر فرمایشات میخوام مستند بکنم به فرمایش آقای صادقی آقای صادقی ادعا دارد از نظر من آقای از نظر شخص آقای خویی مرحوم آیت الله خویی اعلم بین معاصران خودش و بعد از خودش بوده یعنی مثلا حدود ۲۰ ۳۰ نفر عالم تراز اول سنت رشته‌های مختلفی را باید کار کرده باشند از ادبیات عرب گرفته تا اصول فقه تا فقه رجال تا درایه تا مسائل دیگر به نظر شما کار سختی نیست که من ادعا کنم من بر این ۲۰ تا عالم چنان احاطه دارم علمشون رو که میتونم داوری کنم که این از همشون تو همه اینها اعلمه یا تو معدل اینا برخیش برای خود عالمان سنتی ضریب ۲ میخوره برخیش ضریب ۳ میخوره مهم‌تره برقش کمتر اهمیت داره معدل گیری از اینا خیلی کار سختیه فوق العاده سخته که بگم تو ۲۰ تا عالم حداقل من میتونم تشخیص بدم که این معدلش از همه بالاتره یعنی من خودم یک اسلام شناس تراز اولم خیلی کار سختی برای اینکه ببینید مسئله چقدر سخته فقط زمان آیت الله بروجردی یه اجماعی به وجود اومده که آیت الله بروجردی اعلمه بعد از او تو خود موسوی ها هیچ وقت کس نگفتم که کیه شاهد مدرسین گفت چند نفر چند نفر شایستگی یعنی من نتونستم بین این هفت نفر تشخیص بدم دیگه وقتی میگه از این هفت نفر میتونید یعنی من نتونستم تشخیص بدم که کدوم یک از این هفت نفر بالاتر کار سختی البته من متهمشون میکنم که شما موضع سیاسیتون نقش داشته و کردن را چون نوشتن قسم میخورم والله بالله طلا اگر مسائل سیاسی نبود و سه نفرو می‌خواستید معرفی کنید یکیش آیت الله منتظریم الله و طلا و بلا اگر میخواستی ۲۰ نفر را انتخاب بکنید آقای ایکس توش نبود قسم میخورم من میگم برای اینکه همین الان چه کسی ادعا میکنه که بیان و بگن کودکی سختی که باید به علم رجوع کرد نمیشه شناخت پزشک درجه یک برم معنیش اینه که یک پزشک همه مردم ایران صف کشیدن بقیه هم دارن مگس می‌پرونن درسته آیا پزشکا بیکارن یه نفر فقط کار داره مردم پیش پزشک‌های مختلف فهمید چه میدونم کی علمش بیشتره متخصص بنابراین متخصص بهش پایبند نیستی که باید پزشک یک را پیدا کرد نزدیکترین پزشک در خونش گاهی مراجعه میکنه مراجعه میکنه متخصص که شهرشه میتونه بیاد تهران بالاتره نمیاد اصفهان پزشک میشناسم نیست رجوع اگر آنچه که آقای صادقی ادعا کرد ممکنه که ایشون کرده دیگه از نظر من ایشون اسلام شناسه من به ایشون نیستم الان خیلی کار سختیه طبق همون مبنا چه میدونم آقای وحید علوم بالاتره سیستانی که ترازو ندارم اصلا میگه میشه فهمید حرف بیخودیه حرف بیخودی من نمیدونم داوری هم ندارم حرفم اینه اگر کسی زرنگ باشید بسیار بسیار عرض کنم خدمتتون که در زمان آیت الله خویی اکثریت معلمان حوزه علمیه قم میگفتن آیت الله خمینی تاریخ که دیگه میشه ولی اختلافی یکی میگه تو همین اینایی که الان هستند آقا شاگردان آقای خمینی مراجعه میکنیم چرا به شاگردان آیت الله خمینی مراجعه نمی‌کنیم کارشناس میدونی چرا به شاگردای من خوب بود خودت میشناسی دیگه تشخیص میدی که به شاگردای آقای خویی باید مراجعه کرد و نه به شاگردای خودت تشخیص میدی اجازه بده این آقایونم اینقدر احترام براشون قائل بشه خودشون تشخیص بدن کسی که اینقدر میتونه تشخیص بده عوام نیست کسی که می‌تواند تشخیص بده که بین ۳۰ نفری امان آیت الله خویی تا الان اومدن که یکیش آیت الله خمینی بوده یکیش آیت الله سیستانی الان یکیش آیت الله وحید یکیشو کسی که میتونه اینا رو سبک و سنگین کنه و بگه این یکی تو اینستا نمرش نمره میده استاد میدونه خود شاه درسته استاد میدونه خودش را اگر شما خودتو استاد میدونی و میتونی اینجوری داوری کنی برادرای هم که اینجا نشستن حرف های منو بشنوند خودشون داوری کنن همین درخواست ما اینه دعوام نکنید باش باش در عین حال تشکر میکنم که میای همین که انشالله خوبه من از اصل این چی ندارم برنامه ۳۱ ادامه‌اش می‌فرمایدکسانی که احبار و رهبان رو ارباب میگیرند و از اونا تبعیت محض می‌کنند و همچنین مریم اینها به راه خلاف توحید هستند ادامه میده و ما الا واحدا اینا تبعیت بحث میکردند و خود مسیح بن مریم که پیغمبرشون بوده در حالی که اینها امر شده بودند که غیر از اله واحد کسی دیگر را عبادت یعنی همین که از یک کسی تبعیت محض می‌کنند هرچه او گفت به روی چشم می‌گذارند تبعیت این خودش یه نوع خلاف عبادت الله و کفره لا اله الا هو سبحانه و تعالی بسیار خوب اگر فرمایشی نیست خیلی متشکر دوستان اصرار ندارن که ادامه بدم که شما دارید بحثی نیست برای اینکه هر کسی بیاد با شما مخالفت کنه ولی ادبانه یا از کلمات بی‌ادبانه استفاده کردن خیلی آدمو اذیت میکنه شما نباید اجازه بدین اینجوری هر سوالی دارن بکنن نه درست نیست استاد نه معذرت میخوام معذرت میخوام من نه نه معذرت میخوام باشه خوبه اما یه چیز آقای صادقی به فرمان امام علی من ندیدم ولی آقای انصاریان شیخ حسین انصاریان بعد از اینکه یک منبری گفته بود که پیامبر و ائمه گوش تلخ بودن یادتون اومد آقای شیخ حسین انصاری به طرف اومد پیش امام شکایت کرد که آقا فلان مغازه دار کرده به من امام علی راه افتاد رفت توی اون مغازه مغازه دار گفت که یک چیزی بوده مثلا یک کنیزی بود یه چیزی را خریده بود و پس نمی گرفترفت غلام اربابشم یه چیزی اینجوری بود اذیتش میکرد امام علی اومد خواهش کرد گفت خواهش میکنم که بپذیرین اینقدر سخت نگیر مشت به گونه‌ای سینه ما مریض زد که از مغازه بیرون بله امام علی سرش زیر حاکمان اسوه ما کیه قدرت داره ولی تحمل میکنه نیست من که هیچی نیستم اگر نه علی قنبر هم اگر می بودم افتخار می‌کردم ولی امیدوارم که بتونیم الگو و رستم اونا باشن اونا باشن امید دارم تمرین کنیم باشند میدونید که یه چیزی من به شما بگم گاهی تو خود همین دعواها پیام های خوبی ها گاهی تو بزن بزن پیامه بزن بزن طرف ظالمانه میزنه و من میتونم خوابونشم رو زمین ولی نمیزنم پیام دیگه اینجاست که امام حسن اشتباه سلام به مادرش ناسزا میگه تو مدینه است قدرت داره دست طرفو میگیره می‌بره تو خونه سه روز نگهش می‌داره ۳۰ روز نگهش می‌داره و میگه غریبی و بعدم میگه پول چیزی بخواد پرچم دین بلند کنه میخواد دل آدما را فتح کنه میخواد که نشون بده که پایبندم به همین خاطر در سطح خودم چی تند میشم ولی تلاشم اینه که یه جایی ظلم بد کردم عذرخواهی تمام کنم اهل خطای ماما خطا میکنیم ولی امام حسن واقعاً چون خودت ببین میتونی ناسزا به مادرت بگم قدرت داشته باشی که درس بگیریم یه ذره هم که درس بگیریم کفایت ببخشید من خودم شایسته نمیدونم که بحث های اخلاقی بکنم بیشتر بخاطر اینکه خودم میدونم اوضاع خرابه به این خاطر ببخشید ممنون سلامت.