جلسه پانزدهم؛ آیات ۳۰ و ۳۱ از سوره بقره

از راه روشن
نسخهٔ تاریخ ‏۲۲ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۲۵ توسط Admin (بحث | مشارکت‌ها)

فایل صوتی

متن زیر برگردان فایل فوق توسط هوش مصنوعی و بدون ویرایش، حاوی اشکالات زیادی است.

بسم‌الله الرحمن الرحیم

حس کنم که آیه سی سوره بقره خب آیه معروف روی خیلی بحث دار و عالیه سی ایست

وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً ۖ قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ ۖ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ ‎﴿٣٠﴾

کلمه خب این آگهی اول چک فوق‌العاده هم اصطلاح اساسی من مثلا ترجمه کردن آقای فولادوند و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت ناب به اصطلاح برخی ترجمه میکنن مثلا به یاد کن و جمله جمله کاملی بشه مثلا و چون جمله بشه مثلا اون و اذن غالب است که تو زیادم داریم سوره بقره مثلا بیات کن و یه چیزی جور و ایشون ترجمه کرده و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت من در زمین جانشینی خواهم گماشت بسیار اونجا خوب ترجمه کرده هیچی تو قلاب نگذاشته هیچی نمیخواد اگر یک کسی گفت کی من می‌خوام جانشین نصب کنم دانش یکی پس گفت من می‌خوام جانشین نصب کنه بیاورد اون نه نه جانشین کی جانشین چه کسی تازه ابزار خدا میگه من می‌خوام جانشین نصب کنم دیگه اینکه فکر بکنی که جانشین کی آخه معنی نمی‌ده او ظاهر دیگه حسن نگیر مگر اینکه خلاف عقل باشه خرد ستیز باشه اونوقت مجبوریم دست‌برداریم و نه ایشون به نظرم خوب ترجمه کرده که حالا این قسمت چکاننده و چون پروردگار تو گفت چون وقتی اینجور معنی کرده و چون جمله یا حالت ناتمام میمونه نمیدونم آخر چله می‌خواد چجوری جمله را تمام کنه دیگران می‌نویسند یاد کن مثلا یه چیزی اینجوری شد ولی و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت من در زمین جان جانشینی خواهم گماشت اه ایشون درستش کرده گفتند و چون اینجور گفت اینجوری کنی و آنگاه که اینجور گفت فرشتگان گفتند خب به نظر من مشکلی نداره ولی مثلا به عنوان نمونه بهتون عرض می‌کنم ببینید مثلا آقای طاهری دکتر مهندس چی است این است که دیشب آن آن ماده اینجام نه نه اینجا دیگه زمین نه اینجا دیگر زمین جناب چون قطعا تو کرات دیگر اگه بخواد آدمی فرق کرده باشه آدم دیگری از اونجا یه آدم در همه‌جا خراب نشده که نسل به دیگری اونجاها این مقصود این زمینه زمینی که قرعه مادر یعنی سیاره ما درواقع بله علاوه بر مورد نمونه مثلا ایشان را ببینید آقای مهندس طاهری گفته به یاد آره البته توی قلابی میشه بیشتر زمانی را که پروردگارت به فرشتگان گفت من در زمین جانشینی قلاب جانشین قلاب اینجوری برای بشر غیرمسئول و بی اختیار و بشر غیرمسئول بی‌اختیار و قلاب گذاشته است کی شما می‌فهمید گویا مثلا چی پارس کردن یک بشر غیرمسئول بی‌احتیاط و جانشین او انسان را قرار نه جوون اول من که اینو نمی‌فهمم که عجیبه برای بشر غیرمسئول بی‌اختیار میگه قبلش بشر غیرمسئول بی‌احتیاط اینجا بودی یه همچین چیزی می‌گشتند حسن انسان به نظر من اختیار ذاتی شی مسئولیت ذاتیه انسانه انسان بدون مسئولیت اصلا معنی نمیده انسان نیست انسان بدون مسئولیت از انسان نیست تو مسئولیت بلافاصله پس از ابزار میاد هرجا عقل مسئولیت ماست و اگر عقل نباشد و دیگه انسان انسان نیست که دیگه همه منطقیون و فلسفه و نگفتن انسان حیوان عاقل حیوان ناطق پس علم بدون عقل انسان دیگه انسان نیز احوالم فوق به گسترش مسئولیت میاد جمله ایشون اشغال حالا جدای از اینکه همچین موجودی نرسیم از اشکال فنی داره برتر غیرمسئول و به بی‌اختیار یعنی غیربشری بعد دیگه بشر و بن حیوان مثلا یا فرشته جا فرشته از جمله ایراد داره عبارتی رد داد وقتی نه تو پرانتز گذاشته مثل تو و قلاب به اصطلاح گذاشته قرار می‌دهم خب خب تا که این طوریه یه چیزی داره من یه نگاهی بکنم ببینم که مثلا آقای درمورد من گفتم آقای کوشا را هم ترجمه‌اش بیارن ولی حالا آقای احمدی که ببینیم نیاوردن هنوز ایست خب آقای گرمارودی گفتن که میاد کن آنگاه که پروردگارت به فرشتگان فرمود می‌خواهم جانشینی در زمین بگو ما رفت بنظرم خوبه گفتند آیا کسی را می‌گماری که در آن تباهی می‌کند و خون‌ها می‌ریزد پائیز خب حالا اون قسمتش بمونه تا این عبارت اول را به نظرم خوب برای ترجمه‌ی آقای فولادوند من این زن هر جوری که کسی ترجمه کنه که هیچی تو قلاب نیاز داره و بندر هیچی اقای فولادوند اینجوری بود و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت چون یعنی آنگاه می‌گفت آنگاه آنگاه که پرش پروردگارت به فرشتگان این‌گونه گفت گفتند قند آنگاه که اینگونه گفت گفته ند این ترجمه آقای فولادوند ترجیح میدم آقای گرمارودی دو پرانتز نوشته و یاد کن آنگاه که پروردگارت به فرشتگان فرمود می‌خواهم جانشینی در زمین بگو بگو مرا همه زن همینطور باید گفت چی چی نباید اضافه ده ولی وقتی گفت پس‌ای من می‌خوام جانشین به گمانم مردم خودشون رو به طور ظاهر را جانشین خود کرد و گفت می‌خوام جانشین جانشین برا خوردم این فقط میشه یا نه دفاع اسم فایل بعد من قرار ده یعنی میخوام قرار زائران یعنی میخوام قصد فعلی یعنی اسم فاعل حال و آینده بیشتر آن منبع حال خب این هم آقای گرمارودی و آقای صادقی تهرانی که معمولا متفاوت ترجمه می‌کنند ببین اینجا رو در نبود و چون پروردگارت به فرشتگان گفت همانا من قرار دهنده جانشینی او پرنده از گذشتگان از گذشتگان جانشین از یا جانشین برو عنوان جانشین خدا حوادث پس اضافه کرده شیر چیزیکه مال گذشتگان معنی گویا انسان‌های قبلی که روی زمین بودن امسالم که میدونم به هر حال نتونسته چگونگی جانشین خود خدا خب در زمین باشن گفتن و توپ و این قسمت مثل آقای فولادوند و چون پروردگارت به فرشتگان گفت گفتن این قسمت به سو خوبه من به درب بفهمه که هیچی اضافه نمیخوام ولی مجبور شده اضافه کنه از گذشتگان بله و این هم از آقای اصطلاح صادقی خیلی خوب خواهم آقای صلواتی خودمون هم ببینید که و چون پروردگارت به فرشتگان فرمود من در زمین جانشینی قرار خواهم داد فرشتگان گفتند آقای داخلی بود آن صادقی هم اسم فاعل ترجمه کرده من قرار دهند دستم ظاهرا همه آینده است میخوام قرار بدم برادر منی در صدد آن به قرار بدم باید خوب من جانشینی در زمین قرار خواهم داد فرشتگان گفتند او پس از چند سال بازم دیگه ترجمه می‌بینیم که دو جور و یه کسانی نتونستن قبول کنم که جانشین یعنی جانشین ظاهرش جانشین جانشین خودم یا اگر کسانی نتوانستند ایران وای من می‌گویم برای جانشینی نماینده‌ای اوه واسه بشه اضافه چیزی شرایطی تو ذهنم بود شروع شد و برادری به خاطر بیاورد نه و چقدر بخونیم به خاطر بیاور هنگامی را که پروردگارت به فرشتگان گفت من در روی زمین جانشینی وقتی قولنامه نوشته نماینده‌ای قرار خواهم داد فرشتگان گفتند پروردگارا آیا کسی را در آن قرار قطار خواهش می‌کنم این قصه قسمت خب ایشون اضافه نکرده نه واقعیت اینه کی وقتی میگه من در زمین جانشین قرار می‌دهم همینجور بعد میگی من در زمین جانشین میخوام قرار بدم در ماه دیگه اضافه هیچ نباید بگم خودم نباید بگیم دیگر نقاط ترجمه کنی منتها خواننده وقتی پس این جمله رو گفت من در زمین جانشین میخوام قرار بدم میفهمه جانشین خود ظاهر درنگی جانشین خودم بر هیچی لازم نیست اضافه بود رد می‌شناسم زبان و قیمت ارزون شما که وگرنه منتقل کنید همون منتقل کنیم تو ترجمه مون تا اینجا مردم زاغ هر تسمه خونه میگم این جمله را فارسی اگر مثلا یک کسی در یه حاکم بر می‌خوام جانشین تعیین کنم و کی او خودمون از تصادف من می‌خوام جانشین تعیین بکنم من برای اصطلاح خودم حالا هر مسئولیتی داره و لاغری یم تو بیمارستان سه تا پسر داشت و فوت می‌کرد لحظات آخر و وصیت کرد که از بیمارستان‌ها از تو هتل‌ها هم از تو ریستو جی سوپرمارکتها هم از تو من پرستاری کند و خوش به حالت اون چقدر سرمایه چقدر پول داره چقدر که بسا چقدر بیمارستان داره به این پسره چقدر اون دل داره به اون پسرت اعتقاد سوپرمارکت و بریم پسر ادریس گفت نه آقا یه نیسان قراضه داره آب معدنی توزیع میکنه حالا داره کارش تحسین می‌کنه که میگه آره بیمارستان آستارا و آبش تو آب معدنی توزیع کن هتل‌ها را دو دودو کن و سالم میخوام بعضی وقت‌ها جانشین وا خب ماهم ممکنه بر خودمون جانشین وصل کنیم عدسی اوه مواردی بیمار بگه خریدن مربا باشه منم باید برم نه خدا برده‌ها جانشین من این دیگه خیلی ایرانی است که زمینه بهشون بگو وگرنه جمعیت احیای انسانی عجیبه بیا اینجا بشین گذشته این موردی که شما فرمودید خودش گفته او معاد نابود کردی بعد از اونها شما دیگه خودش گفته جانشین او معاد اگه خودش برد ولی آیا اونجا که گفته که یا داوود خلیفة فی‌الارض نمیخوای بگی ممنونم اون نه خلیفه و مخصوصا بعدش هفتم مگه نه ناصب لهم الحق ولو بلغ به عقد به حق جدائی برایشان جانشین خود را وقتی میگه به عقوق موقع یعنی جانشین خدا یک کلمه‌ی دیگه داریم خلاء درست میگم خلاء فلفل است مامان نه جلب کن خلأ پر است خب یکی معنی کنیم اون ببره یه بحثی اگه خصوص آدم حضرت آدم خلیفه خدا و جانشین خداست که من و تو جانشین خدا باشه یا انسان خلیفه‌ی خداست انسان این نمونه‌ی اول شکل داره میگه و نه انسان البته از خود این آیه هم مشخصه‌ها چونکه فوری میده یعنی جای عرضه قلو ک ا علیها من دیگه بر اومده را خراب کرد به لرزیدن بعد قباد بین زمین باید بریم زمین به کجا نه خوب باشه اونجا اینجا که زمین داره باید ببین ده باش باش باش ولی این زمینه داره قوی باش این‌که معلومه که نه میگه ممکنه جانشین اقوامی باشه اون به کار رفته به معنای دیگر یه موردم داشتیم دیگه من عاد و اومد اینجا که قرینه داره ولی اینجایی که هیچی نیاورده یعنی جانشین و به اصطلاح خود خدا اونم انسان شاهد چندین کیس خاصی نیست فقط انیس تو موعظه همه انسان‌ها جانشین خدا هستن اونوقت شاهد شمع اینه که او بعدش فرشته‌ها میگن از حج العوفی ها من جفت دو فیها و یاس خود دماغ و با آدم دلم می‌گفتم که آدم که این کار را نکرد آدمی که این کار رو شخصی که نمی‌گفتم نوع بشر را می‌گفتند که اینجوری میشه کجاست نه هاروی به او الان میگیم دو ترجمه‌ها در به دست میاریم تا ببینیم چیا گفتن خب این قسمت اول منم منی می‌کنم این قسمت را و آنگاه گ و آنگاه کی پروردگارت به فرشتگان گفت من قرار می‌دهند یا من در صدد دم کی جانشینی قرار دهم روی زمین روی زمین جانشینی قرار دادم گفتن و آنگاه بنزین شد گفتند خبرش چیه و گفتن فرن فرشتگان گفتند خب اپل علافی من روح و و یاس بعد دماغ و مهمون و سقف به به حمل کن و نوبت سو لک عرض کنم که آقای فولادوند گفته آیا در آن کسی را می‌گماری که در آن فساد انگیزد و خون‌ها ریزد و حال آن‌که ما با ستایش تو و قلاب تو را تنزیه می‌کنیم و به تدریج سطح می‌پردازیم آقا گ طاهری فرمودند که گفتند آیا کسی را در آنجا می‌گماری که تو قلاب اضافه کرده با سوء استفاده از اختیار غلط نیست ولی به نظر من ترجمه خوب نیاز نداره نیاز نداره کی اینو بگی معلومه اگه اختیار نداشته باشی که فساد نمیکنه که اختیار فساد سوءاستفاده معلوم نبود اضافه کنیم اینجا ترجمه نباید اضافه کنی خیلی خوبه که با سوءاستفاده در آن تبهکاری کند و خون‌ها ریزد خیلی خوب این تا اینجا من آقای صادقی هم فرمودند که گفتند ای و در در آن کسی را جانشین قرار می‌دهی که در آن افساد کند و خون‌ها بریزد هم تو خیلی فرقی نداره من یک قول مکارم ببینید چی فرموده من یه جایی دیدم کی آیا کسی را در آن قرار می‌دهی که فساد و خونریزی کند برادلی زیرا موجودات زمینی دیگر که قبل از این آدم وجود داشتند نیز به فساد و خونریزی آلوده شدند من این تو ذهنم بود که جدیدم دنبال این می‌گشتم داشتم کی تو ترجمه اینجوری آوردن که تو قبلا آدما را دید دیده بودم آیت‌الله مکارم اینا دو آدم‌های دیگری بودن قبلا دیدم اینا فساد خود فرشته‌ها گفتند که ولی آیا واقعا عصبی ترجمه اینم باید اضافه کرد قطعا همینه هر جمعه که خب مگه چیز دیگر نه چیز دیگری میگم و اونی کی یه آقای طاهری اضافه کرد سوءاستفاده از اختیار به نیازم نبود بله بوی جور کیکی هم روح الهی داری هم حیوان و مختار هم هست قاعدتا انسان مختار دیگه لازمه انسان قبلش دیده باشند وقتی قرار شد که موجود مختار خلق کنه محرومت سوءاستفاده از اختیار پس خصوصیات روایت دارم ما معنای اختیار فرمون رو بده سوء استفاده و استفاده می‌کنند از اختیارشون لازمه انسان قبل اش دیده باشم همینطور معرفی کرد ولی این جور موجودی میخوام یه نکته حالا شاید شما بگین کی حالا از کجا فهمیدن کی میخواد موجودی ترکیبی اوه به نوبت امثال سوره‌ی انسان داریم ناخلف ملک سالم نه و کل ارشاد حساب رو از یک نطفه مختلط یعنی از دو تا عالم باهم قاطی کرده و انسان آفریدی از کجا فرشته‌ها و آیا که انجام داده و خلق کرده بود جدی بودن همین انسان اول خلق کرد و گفت من اینو می‌خوام جانشین قرار بدم نه یه چیز دیگه داری که نشون میده کی و این موجودی که میخواد خدا خلق بکنه بعد حیوانی میاد از کجا یه علم به ارزش زمین زمین عالم ماده است زمین عالم ماده است و عالم زمین خام جانشین وضع بده بنداز زمین جانشین وضع قرار بدی او از جنس زمینی دیگه پس بعد حیوانی داد اونوقت موجودی که بعد حیوانی داره اختیار هم داره خردمند داره از اختیارشان سوءاستفاده مک کلین و رسالتم بوجود میاد پرداخت روحانی داره دسته‌بندی می‌کنند در واقع حرفی را داشته باشه و بریم و برمیگرده باشه علاوه بر اون فقط باعث نه دوباره شروع می‌کنم رضا میشه فقط آره ولی تکامل تکامل‌گرایان میگن انسان و انسان‌هایی که میگم قبل سطحش به اندازه‌ی انسان نبوده و گاهی هم می‌گفتند با خط مستقیم مثلا تاحالا اخیر داعش دائما داره به میریزه و دائما به هم میریزه س پس اون دسته اول می‌گفتند که انسان نئاندرتال رومانی و انسان نئاندرتال حدود صد هزار سال پیش می‌زیسته کرومانیون مثلا پنجاه هزار سال پیش و انسان کنونی انسان نئاندرتال قدش خمیده‌تر از ما بوده و مغزشان کوچکتر بوده و اونها نام دفاع یه ذره متفاوت مغز بزرگتر پایان بابا ولی خب یکی باشه اگه اینجوری نگاه کنیم دیگه نباید بگیم او انسان قبلی و انسان قطعات قبلی که اصلا مغزش کوچیکتر از ما بوده نام درس‌ها و ما و فرق داشت و کوچیکتر بوده و بنابراین می‌تونی بگی که اگر فسادی هم می‌کرده به خاطر اینکه خودش مثلا نام کمتر بوده چی بوده باشید این تو و تکامل شکلی نمیشه می‌کنی خود تکامل را حالا در حدی که کتاب علم و دین ایان باربور میگی اوه اون میگه که خب اول اینطوری فکر میکردن نم‌دار تا رمانی انسان چی اون سال بری هنوزم این چیزا رو کشف نکرده نشده بوده اون زمان چون الان که میگن حسن ادعیه نه مثلا انسان نئاندرتال فرق داره باغ ما میخوایم اعلام زمان که این حرف‌ها رو بلد نبودن ارز یعنی هم داروی هر روز چیزهای جدید پیش میاد و ولی جدایی از اون در حدی که آقای ایان باربور نوشته یه دفعه یه جمجمه کشف شد که اسمش هست یه اسمی رو از رو منطقه‌ای که پس میشه اسم میذارن اسم من بهنام سوانسون کن که نت مربوط به دویست و پنجاه هزار سال پیش بوده و از انسان نئاندرتال خیلی خیلی پیشرفته‌تر مغزش بزرگ‌تر کی تو بیا و اینجا و وقتی‌که به هم ریخت اون قضیه که خط مستقیم میکشیدن است نادرطالب این انسان به هم ریخت چون اگه اینجوری بشه و اون انسان‌نمایی حالا یا انسان حدود حدودا سه انسان کنونی بوده اگه دویست و پنجاه هزار سال پیش رمز اینجوری بوده خب باید صد و پنجاه هزار سو سال بعد تبدیل‌شده باشه به نام دفاع میره پایین اومده که پایین اون وقت باید مثل صد هزار یکصد و پنجاه هزار سال از آدمه الان پیشرفته‌تر باشه به هرحال اینجا اقتدار الان دیدم بعد جات حرف می‌زنن آنها صحبت است دیگه دویست و پنجاه هزار سال و اینا نمیکنن دیگه میگن از صدهزار سال و یک‌میلیون سال و میخوام پیدا شده و دائما داره یه مقداری میشه به هم ریخته پس دیگه نمی‌دونیم چی بگیم وضعیت روانیش بعضیا ترجمه اشتباه می‌گیرند و در مقابل یورش می‌برن اهایو منفجرش دارین قضیه بو میبره دو روز بیشتر دو سه تا یه نقطه رو باید توجه داشته باش ما که تکاملی اونایی که میگن تکامل که یه آدم جد ما بودی نه اصلا قبول ندارم اوه یکی ها و اونوقت بعضی چیزا را بهم بریزند مثلا خود داروین می‌گه آقا عطسه مسیح یهودی‌ها از کتاب تورات و عهد قدیم و را اثبات می‌کنند زمانیکه چون آخه و اسم آورده مثلا فرزندان آدم از کد کم کردن دوباره و نوار چقدر ساک همه اینارو بوسه اداره ثبت احوال قشنگ مینویسه چند سال عمر گردد نتیجه میدونم که از آدم شش هزار سال پیش می‌زیسته و داروین می‌گه که نه روی اگه کس میخواد نظریه تکامل منو قبول کنی و شیشه زرد سالن‌ها رو بذار کنار تو شش هزار سال یه مجرم تغییر نمیکنه تو شش هزار سال یه مجرم تغییر نمیکنه باید واقعیت اینه که مایل انسان‌ها خیلی متفاوت است خیلی متفاوت در آدم‌ها سیاه‌پوست‌ها تا ادمای بقیه تیکه شمال اروپا و نه و دوباره اون طرف ژاپنی‌ها سر اصلاح کنی خیلی گوناگون و خم به لحاظ و اگه بخواین با تکامل و این چیزا یه چیزه ولی باهاش روبرو هستیم ما با جواب بده اگر فرض گرفتیم که حضرت آدم یه آدم بده اینا همه از نسل جو چقدر زمان باید در نظر بگیریم که اینا اینقدر متفاوت بشم اینقدر متفاوت بشن سیاه‌پوست مسن آفریقا و تو سفید مثلا شمال اروپا سرخپوست ضرب فوتبال ژاپن جی یا خیلی متفاوت کرده و معذرت خب باید اگر هم کسی می‌خواهد بگوید حضرت همه این آدما از نسل حضرت آدم آدمم قاعدتا باید بگه آدم میلیون‌ها سال پیش دیگه نباید بگه شیش هزار سال فوت تو شش هزار سال که اینقدر تفاوت بوجود نمیاد من صحبت از میلیون عابد من نمیدونم چه زمانی آدم را خلق کرده یه مشکل علمی هم پیدا میکنه و مقاوم و اونی که او انسان‌های دیگر که پیدا میشن الان مثلا نام دلتا اگر دیه چی گفتم دین بهم اونی که اون موقع گفتم آره اون نادرشاه افشار گفته داشت رد می‌شد و اینجا مسجد بسازید سوار بود واثقی نادرشاه و بالاش هم بنویسید یدالله و غریب اومدن و مسجد ساختن دیگر تست حفظ و کبک چی گفت استاندار بالش بدن که ساخته‌شده بالغ چی بنویسیم اون لحظه تو ذهنش بود و گفت دیگه نوبت توه به او گفتم من اون گفت و گو اون روز گفتم بنویسید جونز چی و به او گفتم باید بفرستی دیگه همین که اول گفتم برنی بخرید اونوقت دلیل مشکلاتی است که ما به لحاظ الهیاتی پیدا می‌کنی از یک‌طرف باید بگویم حضرت آدم اصلا کاری هم ندارم با حرف‌هایی که دوربین‌ها من بگو گفتم به هم ریخته است الان یه جوری جان که چجوری میشه مقدمات فرق داشتن با ما تکامل آن به جای خیلی محکمی نرس خود ما میخوایم به لحاظ الهیاتی بحث کنیم از یک‌طرف برای اینکه این قدر تفاوت دیگه میخوان همه این آدما جدیدشون یه پدر و مادره باید اینقدر زمان بدیم که اینقدر تفاوت بوجود بیاد پس باید بریم سراغ تو آثار مقطعی مشکل روبرو میشی که آدمایی که به آدم نماهایی که دویست سیصد سال پیش بودن این مقداری که کشف شدن دی ان ایشون با ما دور نیست همین امر مان گیر دادیم به اندازه‌ای که اونها جیر دارن ما هم دیر داریم نه نمیدونم چی بگی نسل تکامل حل حل ما به لحاظ الهیاتی حل به شرط اینکه با اشعه به خودم اجازه بدین فکر کنیم و راست میگی که پزشک به من خوراک فرناز شد من فکر بکنیم خونه با یه جاهاشون بگه نمیدونم واقعا نمی‌شه من هیچی نمیدونم در عشق اگر نظریه تکامل ثابت بشه ارتش من هیچ مشکلی به لحاظ الهیاتی پیدا نمی‌کند می‌پذیرم نظریه تکامل و میگم این تمثیل که خدا گفته من از گل آفریدم باهات فرآیند که نمی‌شد که به مردم بگه که اون وسط نظریه را بیاد و بیان‌اش بکنه پویا فرآیند خداوند انسان را آفرید وجود آخر به لحاظ الی من مشکلی پیدا نمی‌کنم باشه اینا رو میگم به قول شما تمثیلی من بی‌همسر اینه که تکامل روح کن در واقع تکامل میگم که آخه میگیم شما میگه که میلیون‌ها سال لازمه و میگه برای تغییر یک مجری هم شش هزار سال کافی نیست بنابراین میلیون‌ها سال خود شما باید کشف و ثابت کن که اون انسانی که می‌گه هشتصد هزار سال پیش می‌زیسته واقعا ما از نسل اوست و تکامل درست بشه اگه علم گفت از نسل او نیستیم باس شماها میگی همون اندازه که ما موندیم و نمیدونم چی بگم بعدشم مونده ایرانی یه مقداری باید قبول کنیم نمیدونم اتصال نمی‌دونیم که من اگر آخرش اونجا گیر کرد وقتی کسی میگه کی مثلا یه دفعه آدم رو خدا مثلا ده هزار تا پانزده هزار سال پیش خلق کرد یه دفعه خرابش کرد و باید جواب بده که چرا تو رو سیاه‌پوست شدن چی شده نا زمان بخور اونایی که تکامل می‌نگرند میگن ما یه شاخه اصلا نیستی انسان‌ها از یه شاخه نیستن جاهای مختلف بهبود و زن آفریقا یک که بوجود اومده جدیدی یک سوریه و بر برتری نداریم که میگم که اینکه الان قاطی آب آره الان قافیه دیگه عراق بودن صندوق نژاد آریایی نداریم و چیزی نژاد آریایی خالص مثلا نداریم و نژاد سامی خالص ندار نمی‌شه پیدا کنی الان مثلا تو آتیش شده آتین خیلی حال است خب من دنبال اون می‌گشتم که از کجا گفتند که این خون میریزه آیت‌الله مکارم میگن که از اونجا که انسان‌های اولیه رو دیده بودم موجودات زمینی من بنظرم زیاد این نباید بنویسیم نباید بنویسی اگر بگی همین که بگه من میخوام زمین جانشین قرار رو زمین ازجنس زمین میخواد بسازه دیگه از جنس زمین از جنس زمین جانشین خود آن است پس عقل داره مسئولیت داره از سوی دیگر حیوان هم حیوان و هم از اینه پس هرچند داره هنوز نه ساخته و داره میگه می‌خوام بسازم غفوری میگه خب حیوانی که شهوت داره قلمداد اختیارم داده‌ایم مطبوعی بی توشون فساد هم میشه خونریزی زیاد می‌شه نیاز نیست که به کس دیگری را دیده باشه دجال شانکار اومد نه ندارم نه باشه از این شاخه به آن عطر بله بدمینتون من الان شدند مثلا یعنی جلوتر شما فرمود خلق نشد شده آره اما شما این کلمه جره رو توی قرآن موارد دیگری را ببینی چی کردم وی مثلا اون یکی ابراهیم خلیل رو بفرمایید که و غالب بگید ا یران بله نه ابراهیم و ارائه می‌دهد نه من وضع ابتلا ابراهیم رفت وقوع کلمات فقط طبع معقول این عینی جاعل و کله ناصر یعنی از طرف هستی من فعلا جدید حالا سر صحبت من حالا صحبتی چی آی جو ابراهیم او سیر را که طی کرد میشه امام امام می‌شکست و سه را طی بکنه بی‌ادب میشی یا خدا این چی میگه ما قرار دادی قرار دادیم و نمیشی می‌دونی طبیعیه که دوستی از کجا میگم اینو از اونجا که یهو یکی دیگه میگه ما هممون میگیم ما باید دعا کنیم وجه النا للمتقین اماما خدایا ما را قرار بده یعنی چی یعنی برو قرار بده و مستقیم امام یعنی ما توفیقمان بده که مسیری را طی کنیم که به قله برسیم که امام بشی بیاید صنایع آره به هرحال شما میخواید بفرمایید که اول ایده بد بگه که من ولی من میخوام قرار بدم بعد بر معنیش این باشه که شیرینیه نه جانشین قرار دادن خلق را میگید صحبت نیست از من خیال می‌کنم موقع خلق انسانه حالا هرگونه چالشی باشه اگر اوه خدای من می‌گفت که من میدونم میدونم باش بعد برو یک من دارم دنبال شاهد می‌گردم که بلافاصله بعد از این گفت و گوی بین فرشته‌ها و خدا مخفی کک وضع قول ملائکة دودول دول آدم نه فکر کنید یعنی خودرو کنید در مقابله لعنتی آره دیگه این موید می‌خوام بگم موید سخن شماست که بوده مثل اول آدم غرق‌شده بوده و من اینو می‌خوام قرارش بدم جانشین همیشه فقط برای دانشجویان چه چیز مرتبه جانشینی پیدا می‌کنم حس ظاهر شد بابا سرش نمیشه نه دو هست ولی جوری خلق‌شده و راموس من فقط ماده هر نوع نمیشن مدیر نگاه کنین هر چیزی که نبوده من قرار داده باشه مثل یه موردش بخونید که ما تلاش بودن مفهوم آورده نه این یعنی تبدیل شوند نه یعنی تبدیل میکنه اوه نه باش هستن یکیشون قیمت ایمنش مخالف با فرمایش ایشان این مورد که شمردم منم ماجرا بسیار خوب نه بعداز انشعاب به معنای خلق و خاص است اونجا که خداوند فرمودند جانشینی براش و اون برگه سعی نکردم ولی اینجا میشه این ماه عقربی میخوایم کجا چی اتریشی گفته امید زبانا ن یه اشتباه بود بیا فرشته‌ها گفتم خدایا چیز دیگری اما اینکه شما می‌فرمایید چه وظیفه‌ای بالاخره محل میخوام اقلا ترجمه در این ترجمه می‌کنیم اگر قرار شد که همهی ما خلیفه خدا بر روی زمین باشی پس منفجره ع خدای باید خدا گونه جهان را اداره کن زمین را اداره کنیم خدا گونه زمین را اداره کنیم وی ویلی معقول همه ماموریت همهی مأموریت همینه خداگونه جهان را اداره کرد و مرد اون آیه معروفی که میگه که لقد ارسلنا رسل نابل و گنو و انزل نامه ملک کتاب المیزان لیقوم الناس بالقسط با همه‌ی پیامبران و فرستادن کتاب‌ها رو فرستاد منظورم فرستادیم تا مردم اقامه‌ی عدل کنن اقامت از کار کیه کار خداست خدا این ماموریت را به ما سپرده که عدالت را جهان را عادلانه اداره بکنیم جهان را عادلانه اصطلاح مانند خاک اینجا خانه و زمین ما انسان زمینی بودن آن بینداز ظاهر اینه که قباد با گل زائر عبارتی ولی نه اگر گفتیم که مثلا نظریه تکامل را پذیرفتیم یعنی عروس دسته گل موجود تک سلولی یا آب گل امثال نا بوجود اومد و افزایش زنده است ماده بخور ماده مگه نه میخوای یا به عبارتی آره یا به عبارت دیگر ولی شکل دیگر که بخوای نگاه کنی ما از کجا بوجود میاد همه‌ی ما همین الان از گل هممون از گل بوجود میاد یعنی گل خب یا فقط از آب و زمین و اگر هر چیز دیگری که خورده می‌شه که پدر و مادر ما خورده باشد که خودمون می‌خوریم که رشد بکنیم از او پاک و بدن ما از خواهد گرفت و شروع به معنای دیگر نه نه نه مادر اسناد شیء ان‌ها هر موجود زنده‌ای رو از آب فرق کردیم خب لو روی اگه آب نباشه هیچ موجود زنده‌ای وی من ولی این معنیش این نیست که ضد این نیست که از خاک از گل گل گل گل گل آب‌پاش ضد آب قاطیش آنها یعنی از آب گرفتیم یعنی موجودات زنده همه ما وابسته به آب اند ولی خاتم استراحت اردوی مشکلی نداره که هم آب باش نه به هم دیگه از عناصر سازنده‌ی که در جدول مثلا در نظرت رو گردن شیعیان وجود زمین است و آب و همه‌ی اون‌ها تو خواب که دو و همه مبهم آب وایسا آره همینطوره عملیات مواد آوا را ملاقات نماید ورودی غربی شدم جالب نمود خوبه که مذاهب نظیر کتاب رزمندگان آمد من خبر میاد بذار برم یالا اعلام می‌دارد نه بدن قرار لعنتت اگه مشابه اینو می‌خوای که من یه مورد آوردم که وجه النا مال آینده هستم للمتقین ما دعا داریم می‌کنیم که در آینده قرار نه نبود کی نداره با فرمایش شون اینکه بلیت آینده امید آینده اونایی که هدفشون میگن آینده اونایی که هفتصد اینجوری قرارشون میدم میشون اینجوری میگن باش آیندم باشه اون ترم مثال بزنم وجعلنا للمتقین اجعلنا دعا که می‌کنی مال آینده ست حالا آینده است خدایا خصوصیات که خداوند وجود داشتن نقطه مقابل ملائکه بله سلام من اختیار دارم و ندار منه سری عوارض داره موندن نداره بعد از روی همین موارد می‌تونن بفهمن که ما تبدیل به چی میشی درسته مثلا الان اینجا من بگم که پر از گاز مثلا دی‌اکسید‌کربن اگر اینجا شما بخوای بخوابی نیاز نیست بگم شما اینجا روایت می‌آوری و خفه میشی شما از روی حمیدی و در نتیجه مهر شما میگید که از علاقه من نیز دیده باشی آره یه نه سال تجربه کرده باشی این اتاق اکسیژن به اندازه کافی نداره یا گازهای دیگر است حتی اینجا بخوابه بدون اینکه قبلا دیده باشم آره همین همین و همین حالا هم میهمانی به همین حالت نتیجه میگیره میگه این موضوع دیگه رو گفتی من میخوام روز زمین حالا با سر فرمایش ایشون جدا سرما ماشه شو که میگن این جاعل و نقل بود این مقام قرارش بدم و جدا از این رو من نمیخوام الان تصمیم قطعی قطعی بگم راجع بهت نمیاد ولی جدای از این بنده این‌گونه است که وقتی میگی من رو زمین هامون موجودات زمینی که مشخصه که زمین یعنی ماده زمین یعنی جسم زمین یعنی شهوات زمین یعنی اینجوری بعدی حیوانی پس داره و شما هم جانشین شماست پس او بود اونجایی داری هم حیوان روی زمین این حساب می‌کنه و چه کنم خب بله بله من گفت صد و پی‌ها و یاس به قد ما و نه ما نسب به هو به هم و نقطه به صلح کرد قال علمی علم و ملا تلمذ ما تسبیح می‌کنیم نسب به او به حمل و نقل سرعت نه آقای اینجوری معنی کردن و حال آن‌که ما با ستایش تو تو قلاب تو را تنزیه می‌کنیم و به تقدیس و تقدیس است می‌پردازیم بهت حق دیدن و قبر به سو رد کرد یادم نیست کدوم مترجم رو ببینم برخی ترجمه کردن که خود دو راه برای تو تدریس می‌کنیم خودت را پاک می‌کنیم برای تو خودمون ما خودمان رو نقد سلطه کم ظاهرش این من ببینم یک کجا دیدن من نه اینجور معنای بم دیدم یه کسی کردن بله خب حال آنکه ما به‌وسیله‌ی آقای صادقی این دورنما کرده حال آنکه ما به‌وسیله‌ی سی آی‌ای شرط ستایش تو تو پرانتز تو را از کل نقایص تنزیه می‌کنی و برای تقدیس می‌نمائیم آقای صادقی روبین ترجمه دات هی مرد جشن میخونن به زور یه انگار جملات چی نیس حال آنکه من که اون صلواتیان حال آنکه ما سپاسگزارانه تو را تسبیح می‌گوییم و تو را تقدیس می‌کنیم خوب این روغن به سرلک آقای مکارم بدونی چی گفتم ما تسبیح و حمد تو را بجا می‌آوریم و تو را تقدیس تو بپردازید عرض کنم خدمتتون کی درحالی‌که ما تو رو با سپاس به پاکی می‌ستاییم و تورو پاپ می‌شماری خودت باش من یه جا دیدم که من توی ترجمه دیدم ترجیح دادم نه کدام بود لغت دزفول له کرد خودمونو برای چی می‌کنیم ولی نه ظاهرا همین ما تو را تقدیس می‌کنیم لام به معانی مختلف میاد یعنی مقدس که ما تغذیه ست می‌کنیم و تصفیه می‌کنیم تنزیه می‌کنیم خب حالا چی خدا گفت نه علم ما لا تعلمون من یه چیزی می‌دانم که شما نمی‌دانید قوت دیگه من اما آگهی بعدیش و المعاد عمل اسمی از کلیه‌ها سوم عرض هم الملائکه قائلم به اونی به اسماءالله این کنتم صادقین فکر می‌کنم این به لحاظ ترجمه‌ای هیچ دینی نداره ولی جایی برای ما مبهم بانک ترجمه گیر نداره خداوند آدم را اسمی آموخت همه‌اش رو اسامی رو آموخت عرض کنم خدمتتون چی من آقای فولادوند گفته و خدا حالا خودت رو گذاشتی تو عقلا هم همه معانی نام‌ها را به آدم آموخت معانی نام‌ها را به خدا آموخت خوب باش و آقای خدا همه اسم‌ها را به آدم آموخت آقای گرمارودی هم میگی و همه‌ی نام‌ها را به آدم آموخت همینطور فقط ترجمه کرده نام آروم ظرف همینجور با درج نکنیم همه‌ی نام‌ها نام یعنی چی نام یعنی چی پادشاه بشی اسم اسم یعنی چی خب همینجا ما یه چیزی رو می‌خوایم ببینیم فرض کنید یه وقت بعد از ما الان اینو میگیم این پس موجودات اسم رو گذاشتیم کتاب مینویسه صندلی بعضی‌ها را با وضع تعیینی منوط به توجه داشتیم و اسم گذاشتیم بوش از کتاب کتاب یعنی نوشته کتاب یعنی نوشته اونجا که توجه است بر مثل مثلا شما به دماسنج دماسنج این وضع وضع تعیینی یعنی با توجه به نیستما گذاشتن اون یه وضعی داریم عجمی یعنی به طور اتفاقی این اسما گرفته و سوسا به طور کاملا اتفاقی زون نمیدونی مثلا خوابیدن آذر یعنی چی سلسله آذر مثلا فرض کن یا چرا حالا اون طرف چی زنبیل آباد و چرا زن به لواط برویم اینجا تحت مالا کسی زنبیل می‌فروخته مدت اینجا مثل سر راه غلام این به اصطلاح این وضع تعجبی نشنیدم ولی قبل از اینکه وضع تعیینی و تخیلی رخ بده انسان وضع درگیری و درج نمیکنه چه تعجبی چه تضمینی تعیینی است که توجه داره اسمش رو میذاره هواپیما حکم کاملا ببین کارت شستشو یا ترجمه آه بله قبل از این‌که این نامگذاری‌ها را انجام بده ما که با یه شیء روبه‌رو بشیم با یک شیء روبه‌رو بشی که تاحالا ندیدین می‌خواین اسمی براش بلد نیستی میخوایم اشاره به کنیم با چی اشاره می‌کنی هنوز نوز ترجمه داره نوز تعیینی داره به نام می‌ترسی و روش نریزه حالا باهاش روبرو شدیم من میخواین اشاره کنیم با چی بهش اشاره می‌کنی با ویژگی هاش با کارکردش آه یه جوری اینا و می‌کنی پس از چند روز و اسم رتینول شده بوده که پس مقصود ویژگی‌های اشیاء اسمی ویژگی‌های نه چی هست نامی که روز بارون نامیده گذاشته نشده چرا بهش میگه اسم برای اینکه ما با چی بهش اشاره می‌کنیم ما با کارکردش بهش اشاره می‌کنیم با ویژگی‌ها بهش اشاره می‌کنیم و مقصود چیه که خداوند اسماء را به آدم آموخت نه اینکه خدا بشم تو استعداد شاد داشت همه کار را خدا انجام می‌ده وقت کنایه از اینکه در وجود این آدم قدرتی قرار داد که این آدم میتونه ویژگی اشعار رو بشناسه ویژگی‌های انسان موهاش رو بشناسه و دائما بیشتر بشناسه دائما به بیشتر بشناسی و چون این قدرت را داری این قدرت فرشته‌ها ندارم هرچه از اول مثل کامپیوتر در وجود فروش گذاشته‌شده همون قدر می‌دونه ولی میتونه بیشتر یاد ویژگی‌ها رو ببینه خشواش همین قضیه همین علت شم است که این انسان چنین قدرتی را داره شایستگی اداره جانشینی خدا را داره تو این قدرت رو داره کی توان در وجود انسان نهاده شده که اون ویژگی‌ها رو می‌تونه کشف کنه و حلق و سپاه دستیار و ویژگی‌های اشیا رو کشف کنه آره این میسوزونه منفجر میشه هیچی میشه این و آره خب به پام مگه خر کنه این کتاب ترکیب کنیم نه خلق بکنه چرا چون اسم ما می‌تونه بشناسه اسمی می‌تونم که اسم نه به معنای اسنیپ تو منو رسمی گذاشته نشده اون تمام من مختلف یه محتمل است نه نه نه این بود از بحث مال کی است تو عالم حالا تمثیل هم هست و قضیه تمثیل ولی میخوایم بگیم این تمثیل به چی اشاره می‌تونه داشته باشه اون موقع حتی در عالم تمثیل است که ما الان می‌گوییم کسی را نداشتم اسم نداشتن نام پس یعنی دقیقا مثل چیزی که الان باهاش روبرو میشیم و هیچی نه این را پس به ما دستگاه را به ما میگه که خوب اینا رو توضیح میده که اینجوری میشه باهاش تلفن بزنی میشه باهاش صحبت بکنی رو بکن ما بخوایم به اسم ورزش ندونیم چه جوری اشاره می‌کنیم بهش خصوصیات خصوصیات و ویژگی هاش اشاره می‌کنی پس اسم یعنی ویژگی‌ها اینجا اسنانی ویژگی‌ها اونوقت آدم خوب آدم در وجودش قدرتی نهاده شده که می‌تونه ویژگی‌های اشیاء رو بشناسه همینم کافیه ها دور همه وسایلم ندهد علم یعنی همین علوم چیزی شماره فرمات تولید اختراع حالا اختراعات کشف یه چیز اختراع یا چیز دیگری هم انسان کشف میکنه هم انسان اختراع میکنه هر دوش ویژگی‌ها رو در آقا این ماده ویژگی را دارد این ماده ویژگی را دارد این کار را بکنیم یک چیز جدیدی ما اختراع می‌کنیم یه چیز جدیدی را اختراع می‌کنیم ویژگی مادر ادیسون میبینه اینجوریه و مثلا الکترسیته را چیکار میکنه کشف خب اونوقت ویژگی بنزین اینه که مثلا منفجر میشه چینی شو بابا بر اساس ویژگی‌ها طرف اومد ماشین را ماشینو دیگه کشف نکرد ماشین تشریح نکرد ماشینو اختراع ولی بر اساس ویژگی‌ها آهن ویژگی‌اش اینه بنزین ویژگی هاش اینه و آتش بگیره و ویژگی‌های مجموعه ویژگی‌ها شکل اختراع هم کشف ما هم اختراع ما هر دوش به ویژگی‌های این مواد و کیو آب بستگی داره ا جای زشتی و زیبایی ذکر بری و و اینام گشت اینا یکم کارای موتور نر زشتی و زیبایی نه بدیم هیچ کدوم از اینا نیست ما بنزین وقتی شعله بهش برسه چیزی بهش برسه آتش میگیره و فضای بیشتری میخواد من دیگه نه خوب نه بد اوه به معنای ولی ویژگیش چیه یادم میاد این ویژگی را تشویق کنه وین خیلی خوب نمی‌تونم تو فضای قرارش بدم اونوقت پیستون ماشین‌رو نه متعصب تو سیلندر حرکت فشار بده پایین و ماشین شو خونه کار کنی همش سرکاری و پس من میگم به نظرم جایی دیدم گفتم برخی که اسمی یعنی ویژگی اشیاء یه جا دیدم من نه نه نه نه نه نه سوره علق بله این‌رو سالم عالم گردم بله این علمه اینجا ظاهرا یعنی اون چیزی که در وجود انسان نهاده شده من انسان چیزایی که میدونم نه و چیزهایی که از طریق پیامبران چرا چرا این عمل انسان ما لم یعلم یعنی آنچه که از طریق پیامبر باطن انسان گفتش نه و چه از طریق پیامبر ظاهر چون انسان که همه انسان‌ها همه آب احتمالا نه اون جور دیگری اون نه اون یعنی با وهمی بهت نشون داد او اشاره به وحدت نه نه میخوام بگم اون یه چیزایی می‌بینم حبس کنن چی دو ستاره کیه کردن و گرنه پسرت گنجی فکر می‌کنی به‌به این رو با قدرت عقل منتشر می‌کنیم با عقل خودمون تصور کنیم این که فرمودید این بهتون بگم عقل انسان اخبار پیامبر ظاهر نیست پیامبر ظاهر پست توی جزیره یاس پیام بهش نرسیده ولی به یاد داد دهخدا اسکودا یاد داده این پیامبر باطن نه پیامبر جذابیت خاص شرایط بعد معنوی شو که من اشاره کردم یه موز خواص و هشت نیز دارای خواص دقیقا یک بعد معنوی نه بدی نخوندم بستگی به این داره که ما چی تو استفاده کنم همه و همه اون چیزهایی که خواص ذکر شده است بستگی داره که ما چه جور استفاده بکنیم آهن میشه خوب استفاده کن شعبده حواس ش چماق و چاقو آتش و معنوی نه نه الآن بستگی دارد از بعد معنوی دیگه نه اسیر ش تو خوبی اصلش اینه که خوبه و غربت استفاده ولی نه بعضی چیزا استفاده ما ربط نداره این جاذبه خوبه یا بده جاذبه غایب نبود که ما کله‌پا شدیم که استیو زمین راه بری برو به سقف چسبیدیم و باید با طناب می‌بستند ما خودمونو به زمین که در این بالا و اوضاع خراب میشه که جاذبه نبود سیم ارت جوراب مال آقا هیچی خب جاذبه خوبه همین جاذبه باعث میشه که مو از پشت بوم بیفتیم باش فوت بکن آره اینجا شم همین جاذبه باعث میشه که مال جیم ماده وزن داشته باشه ماده وزن داشته باشه همین جاذبه باعث میشه که وزنه رو هم وقتی فشار خیلی زیاد شد حرارت ایجاد کنه حرارت فشار زیاد شد حرارت ایجاد میشه که مرکز زمین گرما زیاد ذوب بشه اوضاع باش یه سوراخ پیدا بشه و به زوال آتش و احوال البته اولش که خودتو خیلی خوبی بود جاذبه هم جاذب من بگم جاذبه چیز خوب بود یا چیز بدی بود پس اگه نبود که من نمی‌تونم تازه اختیار ما نیست سال ربطی به اختیار ما نداره ولی جاذبه چیز خوب اگر جاذبه نبود ما نمی‌تونستیم زندگی بکنیم همین جاذبه باعث آتش می‌خواهم آغوشی همه جاذبه نبود زلزله از همینه اون انرژی وقتی جمع می‌شوند زیر زلزله بوجود میاره و بنابراین که جناب آقای ثارالله میخواد بفرمایید و میخوام داوری نمی‌تونم بکنم خوب و بدشان اگه بخوام داوری کنه میگم همش خوبه داوری بخوام بکنم همه‌اش خوبه ولی اونا ماساژ اینطوری می‌شود جاذبه‌ی جا باشه اگر بنا بود یه جا باشه یه جا نباشه وقتی‌که علم معنی نداشت نمی‌شود چیزی کشف کنیم یه جابجایی اینجا نباش اگر باشه باید همه‌جا باش قانون هام باش همه‌جا باشه معنیش اینه که بچه از بالا پشت بوم میفته پایین زلزله بوجود میاد آتش‌فشان بوجود میاد و به اصطلاح همه اینها ولی آره یه مقداریش حالا که اینجور شد به نگاه ما بستگی داره به خود نگاه ما بستگی داره یه زاویه خلیفةالله اگه اینجوری نگاه کنیم که اگه نبود چه مشکلاتی داشتیم حتی اون چیزایی که پدران ما نمیدونستن الان میدن مثل مار اگه نبود چی مار اگه نبود خیلی می‌ترسیم از ما وحشتناکه جدای از این‌که الان از سمش استفاده‌های مهمی میکنن و جدای از این اثر تو طبیعت طبیعت مار نبود تعداد موش‌ها مثلا موش زودی نمیذاشت چیزی گیر ما بیاد موش دیگه همه مزرعه را از بین می‌برد و مجبور می‌شد و به هرحال من کنم دبیرستان نه نمی‌خورم توی قضاوت اشتباه هی کاملا همینطوره همینطوره مثلا سس دیدید من هم خودم دیدم چیده و با چشم دیدم و هم تو تلویزیون زیاد دیدم میبره بهش میگن سرگین غلتان جهت تو پارسی شنیدم نباش ژوئن سبک من می‌برد تو زمین زیر زمین چال میکنه در واقع تو خون میزاره توش ولی تبدیل میکنه به کدوم جیک ما همه دارن دست به دست هم دادن تا همه چی دست به دست هم داده تا بشه این کره زمین اینجوری که ما بتونیم راحت توش زندگی بکنیم و همه فهم نه نه نه نه نه همینجا همینجاست بین بله آیا بدیه کی میگه که و گرنه حرم ملحق گردد علم حول برگرد بیا خب خدا به انسان بیان را توانایی صحبت کردن آن بر روی قصر چیزای خوب و الما و عمل اسمی از کلاه‌ها کله‌ها جالبه همه چیو یاد داد همون موقع آدم همه چی رو میدونی همه‌ی ویژگی‌ها رو برای بالقوه یعنی نهایت نداره خونه بروی به هر آن چه کسی است آیا عجیبی نمیاورد من باید برم نه نه نه انگار یادم میاد وی محروم بشی الیور کان لم بیا اینجا خونه بیا اینجا از اون موقع شما باشه من حالا قول آرتور درگیر شده واقعا اعجاب انگیزه ذره‌بین داره فکر میکنه معذرت میخوام مقابلتون انسان به وخامت به همین دلیل واقعا خدا پدر خدا رو بیامرزه که این تیپ آدما دو خواره فکر میکنه نه واقعا میگم همین الان استانفورد سالن‌ها بود که یه سیارک چی داره میاد به سمت زمین مثلا چهل سال دیگه برخورد ممکن به احتمال یک در جمع حضار به زمین برخورد کند احتمال شمع میگن یک در کل اعضا چهل سال دیگه الان دیدم داره میاد چهل سالگی به احتمال یک در چند نزاع و انسان داره الان مطالعه می‌کنم چقدر از سال‌ها پیش که ما چکار کنیم که یه ذره مسیر را تغییر بدی نظریات فرضیه‌ها و آیا با بمب اتم استفاده کنی آیدیا با آینه استفاده کنیم و نور خورشید را منعکس کنیم اینارو بر اساس فیلم دارم بگم‌ها را فیلم مستند و آیا پایین مثلا منعکس کنیم که یه مقدار حرارتش تغییر بکنه و مسیرش بقیه بکنه یا چی یا چی یا کی راه‌های مختلف خوب و مقدسی هستم که می‌تونه همین که داره فکر میکنه به اینکه آرد چهل سال دیگه من می‌خوام به زمین برخورد نکنه اگر برخورد کنه حیات از بین میره اگر برخورد کن حیات از بین میره دارو فکر می‌کنم همینطوری خلیفةاللهی لمی می‌تونه اینقدر و مسئله انسانی‌ام از برادر و حتی به برای کشف میکنه مطالعه میکنه این بیماری معالجه ش چیه چیه اولی و دیگه داره به شدت در ادامه پدرش باران طرز دید‌های بارون بارانیست خودش دست به کار شده که ابرا به اون کارها رو انجام میده اگر فقط تهران یه خورده دیگه چی بشه که بتونه باد هم بوزون من این دارم که دیگه این آلودگی به مشکلش حل بشه چون ما دیگه یکی رتبه یه چیز به رتبه اول یعنی دوستت چیز رتبه اول در این دو و اینم یک مدل یه چیز بودم مدال طلا داشته باشیم فساد داشتیم تو آلودگی هوا بالاخره من اول شدیم توی دنیا خیلی خب ارزوی قسم می‌داد من برای پولدارها کردم کیمیا ایران فیلم بدی نیست که پدر زندانیان نه نه نه ایفل فهم انسانی که می‌تونه همه چی رو داشتی به فطرت اوه کارهای خوب کارهای بد آن ساله دارم نه یه اشاره به خلقت انسان که می‌تونه مطالعه کنه جهان را میتونه مطالعه کنه می‌تونه اداره کنه رودخانه مطالعه کنه ده دی فوق‌العاده توان این انسان زیاد واقعا با سرکار بوده چهل سال دیگه چه محاسبه‌ای خیلی محاسبه میخواد که چهل سال دیگه به احتمال چقدر این احتمال را مشخص کرده حجم او فاصله چقدره الان با زمین نانو دقیق محاسبه کرده و داره محاسبه میکنه که چیکارش کنم که یه ذره حدود انسان همین الان داره کاملا ملل میگه که نسل فلان نهنگ کم شده زیاد شده چی شده ته دریا مثلا گلبرگ‌ها و قوطی‌ها چه مقداریش چیکار کنیم که زیاد بشه چیکار کنیم که تو برو داده بکنید بشر داره اداره میکنه وقتایی نفهمید کرده فساد کرده نابود کرد جنگل‌ها رو الان دوباره داخل نگاش میکنه میلاد و چه می‌کنم خوب وقت آوردی زیاده وگرنه خودم بفرمایید جلسه شماره سی و یک سال است که انسان یونش یادم بیاد انسان یه شیره خبره چالش آره اون همونه و خرد انسان چالاک اونوقت این یه آیه خیلی حساسیت‌ها این خیلی حساسی این آیه من بنیان قرار میدم برو آن چیزهایی را که انسان میتونه مطالعه گونه درک کنه به خود انسان با گستاخ شدی آن چقدر می‌تونه کشف بکن چیزی رو دیگری از بیرون به انسان میگه که انسان نمیتونه کشف کنه چیزی رو که انسان نمیتونه کشف بکن اون تمام ابعاد را که انسان میتونه کشف کنه او رو به خود انسان داده‌شده که می‌تونه ممکنه وقت بگیم که یک سوم اقتصاد یک سوم حقوق نقدی می‌تونه دارو می‌تونه و روتینی که اصلا اونوقت نه نمی‌تونی هم بگی که امروز با دیروز کیه حسن امروز با دیروز فرق کرده جلو را امروز چیزای جدیدی کشف کردن تو همون وظیفه اجرای عدالت که با وظیفه مونه وظیفه هم مخالفت با لایحه مونه برا همون اجرای عدالت و چیزای جدیدی امروز کشف کردم دیروز نمی‌دونستم نه امروز میدونن کی با یه تار مو هم می‌تونم قاتل رو پیدا کنم و یه تار مو دیروز نمی‌تونستم جلوی قطار را می‌گیرم اینجوری نیست که کسی بتونه همینطور هر کس خواست بکشه الان من سخت ما هم راه‌های دیگری هم دارم فقط دو تا شاهد نه الان دوربین مداربسته دارم اثر انگشت رمز دارم یه تار مو هم می‌تونم خیلی کارهای دیگه بنابراین من امروز توان دارم و همه چی خصوصیات که کشف کرده هم خصوصیات یک تجربه است ولی امروز با این توانی که دارم بسیار بسیار بیشتر می‌تونم عدالت را اجرا بکنم تا پنجاه سال پیش صد سال پیش بنابراین یه چیز ثابتی نمیتونه شاه یه چیز ثابتی نمیتونه باشه که بگیم ه همون راه‌هایی که هزار و چهار صد سال پیش می‌شد عدالت اجرا کنیم برات تا روز قیامت ثابت باشه نه کاملا تفریح می‌کنه اعلامیه حقوق بشر در دراز مدت حتما حتما اوه اون دست هر دستاورد بشری در معرض خطا است و به شهردار آزمون و خطا میکنه ممکنه که پنجاه سال دیگه بگه ما این بندش رو اینجوری ش کنیم به دستگاه رنجش این جوریش کنیم به برلین مثل بسه بله بله ماه حرام به اونجا نگه‌داشتن اون زمان زمان مشخص میگن باردارم یا نه بیایید مشخص می‌کنم این بچه کیه یه سرم گذاشته باشی ممکنه ممکنه این غذا یمن به کسی بگه تعبدی نیست این قضایا به تصویر تعبدی نیست که شما باید صبر کنید که ببینی که مثلا زن باردار هست یعنی داستان نشون بده بار و است و ممکنه بعضی چیزها تغییر بکن مخصوص هاست خب ببخشید وی مشکل داشته‌اند برایان داشتند بفرمایید فشار داد بله تکامل گراها مثل یه مسئله دارند و اونی کی هنوز برای ما نمیتونن روشن کنند که اگه انسان چند میلیون سال بعد نه بگم دیگه در طی میلیون‌ها سال وقتی الان دارند ترک می‌کنند میگی انسان نئاندرتال گن‌های با من بد مزه نسل او نیست خب سلسله رو چجوری به خاطر حفظ کنه هنوز نتوانسته درست انسان‌های مختلف و دوره‌های کشف کرده ولی این اتصال سلسله رو نکن با اتصال بشه درستش کنی با این باید بشه فانوس به هم ریخته است به نتیجۀ جی روشن نرسیده من نمیگم نمی‌رسید از نرسیده به نتیجه‌ی روشن من مشکلم چیه به عنوان ال عالم الهیات مثل همه تو میگم فصل کنیم اون را نپذیرفتم یا برام روشن نشده میگم همین ظاهر را می‌پذیرم که قرآن و تورات میگه ما ناگهانی ساختیم ناگهانی اگه ساختی اونوقت یه اسب کی ساختی که همه این آدمای متفاوت شدن با میلیون‌ها سال پیش این آدم می‌زیسته که میرم انسان متفاوت بشه مخت و به علم داره میگه آدما مایکی هشتصد هزار سال پیش می‌زیستند زیستن سوانسون کی من با او فرق دارم و هر دو طرف شش ساله هر دو طرفش شفاف نیست به‌اصطلاح جای بحث و گفتگو خسته نباش می‌رسد هی تو نه بعضی چیزا زندگی تفاوت بعد فکر می‌کنی مسیر نه بله آیا در یک‌لحظه چرا حال بشر ایجاد بکنه بنظر من زیاد نمی‌تونه و به همین خاطر بسته میشه و زیاد نیست دانش زیاد از حد ایستادن اسب مبهم باش اصلا مبهم بمونه منتها با بادک اگر این اثبات کرد کی من اما از راه تکامل بوجود اومدی من باید بلا به عنوان الهیات ما عالم الهیات نمی‌تونم چشمامو ببندم به قرآن داره ضد شان میگه بابا جواب بدم من باید جواب بدم که چرا قرآن داره ضد علم میگه کتابی که ضد علم میگه که میخواد معتبر نیست خود کتاب معتبر نیس ممنون منطقه نه را حل‌نشده هنوز ولی اگر شد اگر آره من گفت که تو متن اومده که مثلا خورشید داره حرکت میکنه وقتی خورشید اومد وسط آسمون نماز بخوانید تا عالم به من میگه کی ساینتیست مثلا عالم علوم تجربی بگو چرا متن تو گفتی خورشید خورشید که راهنما زمین میچرخه متن تو گفتی خورشید وقت اومد وسط آسمون من با جواب داشته باشم بهش بگم بت بگم کی مثلا متن من اصلا نمی‌خواد نه حرکت خورشید حرکت زمین را بگه می‌خواد آنچه را که مردم می‌بینن یا عرفی میخواد صحبت کنه بخواد بگه احمق خوشبخت خورشید تا اونوقت دیگه اونجاست نماز تو اینو میخواد بره خورشید می‌چرخه زمین ایجاد کتابه ال ال نیست که اون میخواد که نمازت رو بخون حسن نمیخواد بگه زمین خورد ولی جواب داشته باش جواب بگی اگه جواب ندم وقتی خوی کتاب دکتر میگه کتاب از طرف خداست و غلط گفتی نه نه بشین باید بری بعد از آن را به من نداره اسناد یه دسته شخصه هر شخصی از خودش سوال کن که هر جا قدم می‌زند و هر چی دیدی به چه کار آید به این سوال رو بپرسم