آیات ۴۰ و ۴۱ از سوره بقره

از راه روشن

فایل صوتی

متن زیر برگردان فایل فوق توسط هوش مصنوعی و بدون ویرایش، حاوی اشکالات زیادی است.

بسم الله الرحمن الرحیم

عرض کنم که آیه ۴۰

يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ وَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ ‎﴿٤٠﴾

ای فرزندان اسرائیل یا ای نسل اسرائیل، نژاد اسرائیل فقط فرزندان نباشه، بنی اسرائیل چون نژاد اسرائیل را یاد کنید نعمتی که به شما عطا شد نعمتی ال نعمت من که به شما که به شما دادم انعام کردم دادم خب تا اینجاش که نعمتی که به شما دادم خیلی مصداق روشن نکرده کدوم نعمت را داره کدوم نعمت که به بنی اسرائیل داده مثلا میتونه نجاتشون از مصر باشه میتونه نعمت های که تو بیابون بهشون داد من صلوا و امثالهم یه جمعم نمیگن نعمات نعمت ها نعمتی نعمتی یک نعمتی نه مفرده نمی‌دونم بله ای فرزندان ایشون هم جمع بند کرده آقای به اصطلاح فولادندم گفته ای فرزندان اسرائیل نعمت هایم را که بر شما ارزانی داشتم به یاد دارید فرزندان اسرائیل نعمت مردم که به شما ارزانی داشتم ماجرای دیگری شده ای دودمان یعقوب نعمتش مرا که بر شما ارزانی داشتم به خاطر آورید نمی‌دونم چرا جمع مفرد مفرد چرا دیگه همین آقای فولادوند جمع گفته آقای نعمت‌های بعضیا گفتن ولی نعمتی حالا مفرده نعمت آیا داشته اشاره حالا به هر حال ممکنه که اون یه چیز جدیدی باشه او خود اون عه نعمت نعمت هدایت باشه که توسط حضرت موسی شده قیمت نجات از مصر نعمتی که تو بیابون مثلاً چشون کرد نعمت که بردشون تو سرزمین موعود بنی اسرائیل به هر حال معناش جمع باشه شامل حال من به نظرم تو ترجمه باید مفرد تو خواننده خودش اگه خواست بگه خوب همه اونها ترجمه امانت را رعایت کنیم ترجمه نداریم به اصطلاح نعمت خوب یاد کنید نعمتی که من به شما انعام کردم دادم فقط این آقای چی معنی کرده‌ای دود مان اسرائیل نه این فرزندان اسرائیل چراغ ولی کلمه بنی فرزندان معنیش را ولی اصطلاح بنی اسرائیل کلمه اصطلاح گاهی اصطلاح میشه یعنی قوم اسرائیل یعنی قوم اسرائیل و اگه کسی بگه قوم بنی اسرائیل هم غلط قوم بنی اسرائیل یعنی سنگ حجرالاسود قوم یا قوم اسرائیل یا بنی اسرائیل ولی فرزندان بلافصل که نیستند که بله یا بنی اسرائیل کدوم معنی اسرائیل را داره میگه ببین حرف حرف قرآن حرف قرآنه یا بنی اسرائیل یعنی بنی اسرائیل که هستن الله اسرائیل یاد کنید نعمتی که به شما دادیم خوبه دودمان مثلاً همچین نسل فرزندان حضرت فاصله یعقوب یعقوب فرمودید یعقوب یوسف ماجراش توی صفر پیدایش آمده بد تمام میشه صفر پیدایش صفر خروج شروع میشه سالها گذشت اون نسل مردن یعقوب و یوسف و اینها مردن نسل های جدیدی روی کار آمدند و پادشاه روی کار آمد که خدمات یوسف را نشناختن پر سه چهار قرنیه یعنی بین زمان حضرت موسی فرمودید دیگه به حضرت موسی تا حضرت یوسف طبق تورات سه چهار قرنی باید فاصله یوسف با یعقوب که با مخاطب این الان همون بنی اسرائیل که زمان پیامبر زندگی خطاب دیگه یا بنی اسرائیل نمیگه که گفتیم به بنی اسرائیل خطابه یا بنی اسرائیل که الان هستید اسکرون نعمتی انعمت علیکم این بنی اسرائیل دیگه باید توجه ترجمه کن قوم اسرائیل اشکال نداره برتری اسرائیل به شما ترجمه به پیمان من وفا بکنید تا به پیمان شما وفا بکنم ترجمه اما آیا مقصود اینه که او پیمانی که خدا با پیمان ذاتی که خدا با بشر بسته مثلا الامان السماوات ورض و الجبال اون عهدم داریم تو قرآن که خدا با انسان یا بنی آدم خدا با انسان عهد بسته آیا اونه جای عهدی که تو تورات آمده تو تورات آمده که خداوند با بنی اسرائیل نباید انسان با بنی اسرائیل پیمانی بست و اون پیمان اونا این میگن که شما به این شریعتی که من می‌فرستم عمل بکنید این از طرف شما پیمان دو طرف است دیگه من هم زندگیتونو خوب خرم می‌کنم کشاورزیتونو بارور می‌کنم حیوانات زیاد می‌کنم بر اقوام دیگر چیره می‌کنم شر دشمنانتونو دفع می‌کنم سرزمینو بهتون میدم زندگی تورات اصلا صحبت از زندگی تو تورات ذکر از معاد نیامده ذکر سرش ذکر صریح از معاد نیامده یعنی اصلا صحبت از این نیست که تو زندگی دیگر من پاداشتونو میدم سعادتمندتون می‌کنم همین جاست صحبت و زندگی همین جا اگر او پیمانی که تو تورات اومده ما بخواد اینجا بگه یا بنی اسرائیل بله پیمانی که من با شما بستم عمل کنید تا منم به پیمان شما عمل کنم ولی اگر بخواهیم به اون مصداق را بگیریم پیمانی که تورات آمده این با قرآن جور در نمیاد با قرآن جور در نمیاد که این پیمان را بسته باشد که خدا این پیمان را به بنی اسرائیل بسته باشه که شما به دستورات که می‌فرستم عمل کنید و مشترک باشد این اشکال نداره که بله ولو یا آیه داریم که اگر اهل کتاب به تورات و انجیل لعلکلو من فوقم و من تحت ارجله اگه پایبند باشند به تورات و انجیل و من فوقم و من تحت ارجلهم از آسمان و زمین براشون نعمت های هم براشون میاد یه وقت میگه پیمان خدا بسته پیمان اینه که شما آدم های کاملا مطیع پروردگار باشید نه با طبق منطق قرآن جوابش این باشه که منم این دنیا تو آباد میکنم بالاتری تو قرآن وجود داره سعادتمند میشید پیمان نمیتونه باشه قرآن بنابر منطق قرآن پیمان نمیتونه بگه آقا شما ۱۰۰% دیگه مطیع من بودید من دنیاتونو خوب می‌کنم مالتون زیاد می‌کنم عمرتونو طولانی می‌کنم نه پیمان خداوند چون یه چیز بالاتر است چون چیز سعادتمند با این مشکل ندارم ولی بخش مهمترش چیز دیگه است یعنی نمیده که اون بخش مهمتر مغفول بخش اصلی بخش اصلی مغفول بمانه پیمان هست تو قرآن اگه بخواد بگه پیمان به زبان قرآن بگیم پیمان ببندیم چی هر کس تسلیم خداوند باشه بشه تسلیم خداوند بشه طبق بیان قرآن مثلا وسل و الی الله فقط تمسک بالروسقا این یه آیه است یا من احسن دین محسن تو قرآن هر جا میگه مثلا همون جایی که حتی اهل کتاب میگه ان الذ من آمنه بالله والیوم الاخر و عمل صالحا قرآن قبل از هر چیست به اون اصلی شونه به سعادت اخروی تورات آمده پیمان خدا پیمان بست که شما به شریعت من عمل کنید من هم دنیاتون را آباد میکنم آباد کرد عمل کرده دیگه خدا و پاداش کسی که تسلیم خدا هستعینک دنیاش آباد بشه تسلیم خدا بود بخش اصلیش جا مونده یعنی خدای دنیا را آباد کرد وظیفه انجام اینقدر ضعیف نیست که مثلا انجیل حضرت عیسی میگن که مثلا از کجا میفهمی که تورات آمده اون وقت ایشون استناد میکنه مثلا به اینکه فرض کنید که چه چیزی که مثلاً میگه فلان میگی نگفته که به هارون کاهن سهمشو بدید وقتی وارد سرزمین شدید حالا اینو شک کردم که تلمود یا حضرت عیسی می‌گه مثلاً وقتی می‌خوان استناد بکنن میگن از کجا اومده اینجوری اثبات بکنن اینقدر دستشون خالیه که میگن او میگه تورات که وقتی وارد سرزمین مقدس شدی قربانی که کردید سهم هارون کاهن را بدید هارون که جلوتر از موسی فوت کرده قبل از ورود به سرزمین چی میگن پس مقصود اینه که تو دنیای دیگر دنیای دیگر از این آلمانی یهود عظیم اثبات بکنن این شکلی مثلا مرحوم دکتر زرین کوه میگه که در واقع این تورات بعد از چون تورات قطعا بعد از اسارت بابلی نوشته شده و یه چیزایش تحت تاثیر ایرانی‌ها وارد شده و اینها و بعدا فرضیه ایشون قبول نیست نمیتونیم ما بگیم که بنی اسرائیل معاد نداشتند به هر حال ببینید کتاب واقع شده یه کسی خاصه تاریخ بنی اسرائیل را بنویسه تو قرن ششم قبل از میلاد و بعد از اسارت بابلی تاریخ را می‌خواسته بنویسه ما توجه نکرد ولی بوده از ادیان حذف بکنیم فلسفه جین می‌خواید بگید نه فلسفه دین اونیم که قائل به معاد نیست تو فلسفه دین دین حساب میشه اصلا ادیان ابتدایی داریم که اصلا زندگی دیگری قائل نیستند ولی دین حساب میشه که به اصطلاح میگه که برای هم زندگیم خوب بشه مثلا دینداری میکنه که زلزله نیاد آتشفشان نیاد مثلا رودخانه نکنه امثال اینها فلسفه دین دین اینا ولی مشکل اینه که ما الان داریم قرآن را بحث می کنیم محال است که کسی قرآن را بدون و اون وقت به قرآن بگه که ما یک کتاب بر حضرت موسی نازل کردیم قرآن را بخواد بگه و بگه ما یک توراتی به حضرت موسی نمیشه که میاد که از اصول مهم را از نظر کلامی وقتی تو قرآن داریم میخونیم بر اساس قرآن نمیشه از قرآن که دو سه صفحه محاله که شما بگذرانید و یه بار بر معاد تاکید نشده باشه قرآن اینجوریه اون وقت این کتاب بگه که یه کتابی موسی نازل شده که ما توش نیامده بر اساس قرآن نمیشه اینطور چیزی رخ داده باشه بنابراین ما اگه عالم خارج را بخواهیم بگیم که خب این کتاب نویسنده‌ای داشت با استفاده از منابعی که در اختیارش بود ۸۰۰ سال بعد از حضرت موسی قرن ششم قبل از میلاد تا تاریخ قوم اسرائیل را می‌نوشت حالا جالبش اینه که ما پنج تا صفر داریم تورات صفر جمعش میشه اسفار قرآن داره میگه اسفار با سین یعنی کتاب کتابی که کتاب حمل بکنه ۵ تا صفره اون وقت کسانی میگن مثل اسپینوزا که این نویسنده فقط این نویسنده که تاریخ نوشته پنج صفر را ننوشته یک کتاب نوشته که پنج فصلش ۵ صفر بوده اصل ششمش کتاب یوشع بوده فصل هفتمش کتاب مثلا روت بوده کتاب داوران بوده کتاب روح و تا آخر کتاب دوم پادشاهان یعنی میگه ۱۷ تا کتاب را یه نفر نوشته داشته تاریخ قوم اسرائیل را می‌نوشته ایرانی کتابش ترجمه کتاب رساله دلاهوت و سیاست فصل هشتمش به این موضوع پرداخته قبل از نقد تاریخی کتاب مقدس بوده که قرن ۱۶ ۱۷ شروع نشده بوده در واقع تو اون ادبیات قدیم صحبت ولی در عین حال به این نتیجه میرسه که این کتاب ۱۷ تا کتاب نه ۵ تا ۱۷ تا کتاب توسط یک نفر که داشته می‌خواسته تاریخ اینو بنویسه اون وقت یه جاش گیر می‌کنه خیلی ور میره که یک کتابی داریم این وسط به نام کتاب رود بعد از صفر داوران ۵ تا صفر پیدایش خروج لاویان اعداد تصنیه بعدش صفر صحیفه یوشع است بعد صفر داوران بعد کتاب روت کتاب رود قصه یک زن اسرائیلی که جایی از صبح میاد و مسائلی براش پیش میاد داستان گیر می‌کنه که اینجا کجا این چرا این وسطشه دیگه این میشه چیکارش کنیم به نظر میرسه که این ۱۷ تا رو یکی نوشته و این یکی این وسط نمیدونم چیکارش کنیم نه نه وسط قصه وسط اینجا بیاد که اون تاریخ بقیه پشت سر هم ولی یکیش قصه یک فرعی زندگی میکرد اون وقت یه کسی اومده و کمک اسپینوزا کرده و اون اینکه تو داری نسخه سبعینیه را نگاه می‌کنی تو نسخه سبعی کتاب روت اینجاست نسخه قدیمی وجود داشته از عهد قدیم سراغ نسخه عبری کتاب روت اینجا نیست و بنابراین درسته عبدالرحیم سلیمانی کمک میکنه که این کتاب را نگاه کنید جور دیگری میشه به نسخه عبرین نگاه کنید کتاب پشت سرمه و اونجور باید نگاه بکنید درست میشه خب میخوام بگم کتاب تاریخ اونجا اومده کتاب تاریخ نوشته از کی جهان تا اسارت بابلی کی بعد از اسارت بابلی بعد از اسارت بابلی از پیدایش جهان نوشته کتاب تاریخ ۵ تا کتاب اولش اسمش شده دوران تاریخ جهان توی فضای یهودی کسی خواسته این کار را انجام بده کتاب جام را بنویسه ۵ تای اولش اسمش شده تورات عرض کنم خدمتتون که داوران اول سموئیل دوم سموئیل اول تواریخ بله از راه اهمیت یا اشتباه گفتم چند تا کتاب شو اصلا میگن وقتی منبر میری عدد نگو که کم نیاری نه نه اون عدد که من گفتم ۱۷ تا کتاب نه نه اشتباه ۱۷ تا کتاب‌های تاریخی‌اند کلش اون وقت دو نفر دو تا کتاب نوشته دو نفر دوتا کتاب نوشته یکی پیدایش خروج لاویان اعداد تصنیه یوشه یا داوران اول سموئیل دوم سموئیل اول اول پادشاهان دوم پادشاهان تا بابلی این نمیدونم بعدا یه قرن بعد یک کس دیگه نشسته یه بار دیگه تاریخ نوشته دانشمندان جدید جدید سنتی دیگه حضرت موسی نوشت و تازه نوشت که حضرت موسی مرد و ۳۰ روز براش عزاداری کردن و بدن او را در تو دره دفن کردند و احدی قبر او را تا امروز ندانستند قدرت نه سنتی ها بودن بعد که گیر کردن گفتن باب باب آخر تسنیه را بعدا نوشته شده نمیشه این دیگه نمیشه منتها اسپینوزا میگه قبل از اسپینوزام یک کسی به نام ابراهیم ابن اسرا در قرن قوم میلادی ابراهیم بن عذرا قومیت و جرتم نداره که بگه میگه ۶ تا رمز میاره به شدت از دادگاه ویژه روحانیت می‌ترسیده و جرات نداره حرف شاه قرن بعد این شش تا رمز ابن عذرا را ابراهیم بن عذرا را اسپینوزا باز کرده مقصودشین اون وقت رمز را و شد رمز تبدیل به دلیل وقتی بازش کرد دیگه رمز نیست ۵ تا هم خودش اضافه کرد اسپینوزا ۱۱ تا دلیل میاره برای اینکه نویسنده تورات نمیتونه حضرت موسی باشه قرن‌ها بد نوشته شده تورات مال چه سالیه ۱۶ داشته آیا باور چه برایش پیدا میکنه این کتاب نویسنده کتاب حضرت چطور برای معتقد هستند آیا همچین چیزی را ببینید کسی گیر نمیکنه تو ادیان هیچ کس گیر نمیکنه مثلا امام زمان چهار تا نایب داشت نواب خاص از طریق اونا ای پیام اومد برام مفید این پیام اومد این نامه اومد اعتقادات درست میشه ولی تحقیق علمی بخوای بکنی با همین مسائل تحقیق علمی تاریخی بخوای بکنی دستت به هیچ جا نیستی دیگه دست به هیچ جا بند نیست تحقیق تاریخی علمی بکنیم میگه حتی از قبل مشخص شده بوده که خوب این باید یکی دیگه نه اینه ابراهیم بن اسرا یه عذرای دیگری داریم کهاتو قرن ششم قبل از میلاد می‌زیسته اون وقت گاهی گفته می‌شده سنت را تورات را گردآوری و وقتی برای اینکه قضیه درست بشه از راه همون علامه میگه که قرآن مجید می فرماید اللهضرا را اینقدر بالا میبره دیگه که میگه خدا اگر تورات را به موسی نمی‌داد بذرا میداد یهودیای سنتی ببینید جبرانش اینه که آره از را گردآوری کرده تورات نوشته بازنویسی کرده اینقدر بالاست که اگه خدا به موسی نداده بود به اون می‌داد تورات را داشته باشه ولی جایی نگفتن از راه الله نگفته تو تاریخ هیچی نداریم که گفته باشند از راه نه غلط نمیشه اینرو تو اون کتاب ادیان در قرآن آوردند یهودیت گفتا و قالت الیهود یهود و یهودیت فرق دارد با یهودیت فرق داره یهود تعداد یهود اون وقت یهودیا رو من نشون دادم که تورات تو عهد قدیم همه جا افراد زیادی را ابن الله خوندن هر کس مقام بالایی داره ابن الله خوندن علی القاعده شخصیتی که میگه اگر موسی نمی‌شد نمی‌شد اینم باید ابن الله به معنای تشریفی قرآن نمیگه به معنای واقعی گفتنا مثل حالا روح الله مثلا کلمت الله روح الله مثلا عهد آیا معنیش اونه که تو تورات اومده اینا منطق قرآن جور در نمیاد که پیمان اینجوری پس چی آیا اشاره میکنه به اون عهدی که با بنی آدم بسته ۸۴ ۱۸۷ عالم را ۱۲ مائده خوب اونجا یک شب اولشو ببینید کربلا کربلا نیامده که حال خوب که میگه منم به پیمان خودم پیمان دو طرفه است که شما این کارو بکنید من در مقابل این کار را میکنم ظاهرا اشاره مسیحیت مسیحیان یهودیان گفتند مسیحیان گفتند مسیحیان گفتن اتفاقا میگم زده حرف همین بود که هیچ جا نیست همچین چیزی که یعنی تو کتاب هاشون جایی که گفته باشند از را ابن الله چیزی نیست این نیست جای نیست خوب ولی اینکه کسی را ابن الله بخواند خیلی رایجه سلیمان ابن الله داوود بن الله خوانده شده در عهد قدیم در عهد قدیم در خود یک کسری به نام افراراییم ابن الله خوانده شده بغل یک مقدمه دیگه و اون اینکه تو فرهنگ یهودی از راه مقامش اینقدر با چه کسایی میخوندن که مقام معنویشون بالا باشه اون وقت مقام معنوی عزرا اونقدر بالاست که میگه اگر خدا تورات را به موسی نداده بود بذرا میداد بنابراین قرآن که نمیگه همه یهودیان چه چیزی گفتن که یهودیا گفتن تعداد یهود و یدالله مغلو یعنی چه خدا دستش بسته است جور کنید یعنی چی یعنی مسلمانان میومدن میگفتن در راه خدا بدید چون مسلمان فقیر بودند بدی مسخره می‌کردن می‌گفتن خدا دست بسته است اینایی که ایمان دارند هیچی بهشون نمیده مسخره اینجوری می‌کردن تعدادی یهودی که اونجا بودن مسخره کردن مسلمونا رو گفتن لازم نیست همه یهودیا گفته باشن اونجا هم همینه لازم نیست همه جا گفته شده باشه همین که معل نه اون یه چیز دیگه است اینقدر بسته است یعنی ذره ازش بیرون نمیاد یعنی پیروان شاه مومنان را مسخره یهودیایی که تو مدینه بودند یهودی ها عموما اشتباه که اینجا هستند میخواستم عرض بکنم اون آیاتی که آقای طاهری آورده نیاورده که گفته که میثاق شما عمل کنید به دستورات من ولی پیمان دو طرف دارد پیمان اگر خدا پیمان می‌بنده یعنی طرف دیگه منم عه دو طرفی دیگه اینجا میگه اوف به عهدکم آیه ۱۲ گفته که گفته من با شما به هر حال اونچه که باید پیمان باشه خدا یه پیمان خدا در انسان‌ها که تسلیم او باشند پاداش اصلی هم رستگاریه انسان‌هاست ولی فرعیش هم اینه که دنیا ممکنه کسی اول تو عمرش هم بدبختی بکشه ولی ساده و اخروی و امثاله بگم اصلا حرفم اینه من حالا اینجوری که ایشونم گفتن درسته و پیمان نه اون پیمانی که تو تورات آمده اون نیست دنبال همچین چیزی بودم یه همچین پیمانه باید باشه که مخصوص قرآنه دستورات خدا عمل کنه نه اون پیمانی که توی تورات آمده مشکلش اینه که اون تورات فعلی هست میگه به دستورات من عمل کنید تا دنیا تا دنیا درست کنه میبخشم چی میکنم نه اینم نمی‌گفت همین اگر سیاتکم گناه یعنی صاف میکنم مربوط به آخرته نه قرآن و فقط از من من نمیدونم چرا این چند تا ترجمه که من دیدم ترجمه کردند و تنها از من بترسید ایجاب بود اینجا تق پیدا یعنی تنها آدم وقتی توجه میکنه چرا گفتم فقط آره دیگه اما درسته اینجایه به لحاظ من هرچی فکر می‌کنم باید بشم فکر دیدم که اینا گفتند که تنها حالا توجهم نداشتم که خودم بارها گفت که منبر گفتیم و پاکتشم گرفتیم فقط تو را میپرستیم راست میگیم یا نه خیلی دروغ بزرگیه فقط ایاک نعبد و ایاک نستعین فقط از تو تو را میپرستم و فقط از تو کمک بارها گفتم من وجه نمیدونم ضمیر دیگه از من بترسید یعنی از من پروا کنید از من قلاب تنها از کیفر من این ترس اینجاهایی که میگه از خدا بترسید نه نه اون موقع هم نباید از خدا بترس فارسی ما فکر کنم واژه‌ای که پرواز کنید از خدا بترس این فرهنگ میگه پس بترس نه آخه خدا میگه کلا ترسناک استچرا از خدا بترسیم ببینید امام علی شاید یه بار دیگه این به مناسبت خیلی قشنگ ذالکه اعلا توصیه میکنم که اگر زیر بغل شتر بزنید که زود بهش برسید شایسته است مناسبه اون وقت اولش اینه لا یرجوان احد منکم الله رب به هیچکس امید نداشته باشید غیر از خدا و هیچ یک از شما نترسید مگر از گناهتون از خدا چون حسابرسه خدا چون حسابرسه به حالشم اینه که وقتی میگیم مثلاً از قاضی بترس جرم جرم نکرده از چی خوب حال قاضی داریم تقاضای مکارم نوشته تنها از من بترسید و من برام جالبه یه علامت تعجب علامت تعجبش یعنی تو فارسی وقتی که دستور است تعجب علامت دستور خواستن جملات امری را جلوی علامت تعجب یا از نظر ریشه‌ای با رهبانیت هندوانه است هی هندوانه ولی عرض کنم خدمتتون نیست ریشه اش یکی نیست با اون با رهبانیت ریشه دوری از یعنی از دنیا جدایی گزیدن این به الله ریشه اصلش چیه یعنی یه نوع تقسیم و تنها از من پروا کنه پروا کنی دم یعنی همون نوع ترسه و تنها از من بترسید آره از خدا باید ترسید از خدا باید ترسید اما اگر گناه نکرده باشیم خدا ترسی نداره گفته از خدا بترسی عادلم است عدلش بترسیم یعنی چی قشنگ نشون میده رغبت چی رغبت رهبر یعنی نو ترس تمایل میل و ترس یا به طور میگن که بله خوف رجب کنار روبروی هم میارن که میگن باید انسان خوب بین خوف و رجا جمع بکنه امید و ترس هم بترسه هم امید داشته باشه هر دوشون به نظرم خدا باشه از خدا دور دنیا ببینید این منظور در حالی که رهبانیت از یعنی بیشتر غلبه کرده تا یعنی مجموع بوده بخاطر اینکه حالت افراطی پیدا کرده که رد نمیکنه حق رعایت نکردن ما برشون تکلیف نکردیم ولی درست هم رعایتش نکردن من دیدم مثل مثلا آقای شهرام پازوکی میشناسید دکتر شهرام پاز صوفی ایشون با دفاع مثلا میکرد میگفت نه این ببینید اصلا رد نگفته کار بدیه ما واجب نکردیم و فوری هم بدش میگه رعایت راغب قید تعرض و اضطراب بله من پیدا نمی‌کنم آقای طاهری نه جای دیگه جای دیگه بسیار خوب یعنی بهتر از من بترسید از من پرواز مصدقا لما معکم ولا تکون اول کافر و یا فتقون و ایمان بیارید امر به کیه بنی اسرائیل بنی اسرائیل ایمان بیارید به ما انزلتو به این قرآن که این قرآن مصدقا لما محکوم در حالی که حال در حالی که قرآن تصدیق می‌کنه اون چیزی که با شماست خوب باید به کلماتش دقت بکنیم ها درسته که اولین بار که میاد محبتش هستیم اولین تکرار میشه لما معکم حواستون باشه داره میگه مصدقا لما معکم در حالی که این قرآن تصدیق میکنه اون چیزی که با شماست یعنی اون کتابی که نگیم کتاب اصلی که بر حضرت موسی نازل شده‌ها همون کتابی که زمان پیامبر بوده که من حداقل ۶ تا دلیل دارم برای اینکه همین کتاب فعلی همینیه که الان هست اهل کتاب زمان پیامبر کتابی غیر از اینکه کتابی که الان هست نداشتند همین کتابایی که الانه یعنی عهد قدیم عهد جدید همینه که الان هستند می‌خوام بگم از این جهت مهم میشه مصدقا لما معکم همینه داره میگه که الان درباره اش گفتیم که کی تعریف شده و همه این قصه‌هایی که قبلش گفتیم همینه داره تصدیق می‌کنه مصدقاً لما معکم تصدیق می‌کند آن چیزی را که پیش شماست آره لما معکم تصدیق میکند آن چیزی را که با شماست اینجوری که چیزیش که معلومه چون بحث کتاب مقصود اون کتابی که پیش اون کتاب‌هایی که پیش شماست که کتابی که اسرائیل را داره میگه دیگه قاعدتا باید بگه عهد قدیم و بدان که نازل کرده‌ام که یعنی قرآن که مؤید همان چیزی است که با شماست که مؤید آن چیزی است که با شماست ایمان دارید نگردم که بگم این نیست یه چیزی بردن اصلا یه چیزی بهتون بگم من گفتم شش تا دلیل یه دلیلی خیلی دیگه روشن نسخه خطی عهد قدیم چند تا یکشنبه نه تقریبا کاملش سه چهار تا تقریبا صفحه آخرش از بین رفته مربوط به قرن سوم و چهارم تو موزه‌ها موجوده سوم چهارم میلادی ۳۰۰ سال قبل از اسلام ۴۰۰ سال قبل از اسلام این مثلاً یکی از ادله است قبل از مثلا یک دلیل دیگه که بخواهیم بگیم مثلا یک کسی مثل آگوستین ۲۰۰ سال قبل از اسلام حدود یه حجم زیادی کتاب نوشته و اشاره کرده به مطالب دانشمندان میگن یک کتاب آگوستین کتاب‌هاش را در نظر بگیریم ارجاع داده همین کتابیه که الان آگوستین به همین کتاب ارجاع داده مثلا جاهایی که شش مرحوم علامه میگه خیالتون راحت بشه مرحوم علام میگن که این کتابی که قرآن مجید میگه تصدیق میکنه تورات که الان هست همون توراتی که زمان پیامبر بوده و قرن ششم قبل از میلاد نوشته شده دقیقا همون کتابه و بعدش این کتاب که الان همینه که الان نزد ما هست و با اینکه این کتاب همین بنابراین فوق العاده ساده از کنارش نگذریم ها همینا داره تصدیق میکنه اگه این شد یک تعبیرهایی که شما من تو اون کلاس دیگر که صبح داشتیم اینها تو بحث به مناسبت لحظه تقلید اون قسمت گفتم که خوب گفته تو عقایدتون باید تحقیق کنید اول رساله آیت‌الله خمینی بعد اونجا ما یه بحثی کردم که خب خود آیت الله خمینی رو تحریرالوسیله اون وقت میگن که مثلاً اگر تورات و انجیل و اینها دستتون رسید باید نابودش کنید حق ندارید مطالعه کنید چون اینها کتاب های چین و تحریف شدن و فلان و خوب یک اینجا کتابی که قرآن مجید داره میگه تصدیق میکنه اینا چطور شما اونجور درباره‌اش داوری میکنید این بار اول که میگم اومده و من دارم مکرر آمده ولی اینجا کاملاً معلومه که میگه کتابی که پیش شماست چی بوده کی چه کتابی بوده اونجوری هم داریم ولی بالاخره حدود ۱۳ یا ۱۴ بار به صورت های مختلف کلمه تصدیق را آورده مصدقا لما معکم با فتوای تقریبا اجتماعی یا مشهوری که میگه تورات انجیل را اصلا حق نداری بخونید بخونی اگر نگه داری حرام است دیگه دست دم اتفاقی رسید باید از بین همه میگن از جمله آیت الله خمینی تخیلی دارید تفاوت این تصدیق تصدیق فی ال جمله ببینید مثلا اگه بخوام مثال بزنم یه جمله آیت الله خمینی گفت آثار مرحوم مطهری بلا استثنااز این هرگز نباید کسی استفاده بکنه که یک جمله تو آثار مرحوم مطهری نیست که آیت الله خمینی باطل بدونه هرگز نباید این استفاده رو بکنیم وقتی میگه همش خوبه نباید این از این کسی نمیتونه نتیجه بگیره که هیچ حرف باطلی تو کتاب های مرحوم مطهری از نظر آیت الله خمینی ما نباید استناد کنیم تو مصدقا که یعنی کل اصلا همچین چیزی بود خدا قرآن یعقوب الا بنی اسرائیل قرآن اکثر اون ماجراهای تاریخی که اینقدر اختلاف دارند شخصیت اکثر چیزهایی که توش اختلاف دارن درستشو میگه یا اونایی که میگه مصدوم سلطه داره یه نوع چی که تصدی به اصطلاح مصدق لما معکم ولا تکون اول کافر به اولین کافر نباشید به این قرآن یعنی قرآن خوب پیش دستی نکنید نسبت به مثلاً مشرکان و اینها قبل از موش یعنی گلوله سبقت نگیرید از مثلاً همان چیزی است که با شماست ایمان و نخستین نباشید منم همینجور معنی می‌کنم و آیات مرا به بهای ناچیز نفروشید ولا تشترو به آیا قلیل و یا فقون و تنها دوباره میگه از من پروا دارید پروا کنید تنها از من پروا کنید ببینید ایشون برداشت و آقای فولادوند اونجا فرحبون را گفت که از من بترسید و اینجا گفت از من پروا کنید آقای طاهری اونجا گفت از من نه اونجا گفت از من پرواز کنید فردا کی آقای طاهری آره گفت اونجا گفت بترسید شاید دقیق تر باشه که اونجا رو من گفتم پروا کنید بگیم بترسید ولی پرواز کنید اینجا را پروا کنید آقای به آنچه ناظر کردم که کتاب شما را تصدیق می‌کند باور آورید موافقی باور آورید برای چی آمین به ما انزلتم مصدقا معکم ایمان با باور یکیه ایمان به نظر من ایمان من به یه چیزی باور داشته باشم ولی بش گردن نه ایمان گردن نهادن به حقیقت نه قبول داشتن حقیقت من ممکنه یه حقیقتی را قبول داشتند یعنی میدونم این حق میدونم حقه معنیش این نیست که گردن نهادن ایمانه بنابراین آقای من با آقای عرض کنم که مثلا آقای فولادوند گفته ایمان آره به نظرم کلمه ایمان را ترجمه کنیم ترجمه کنیم نه باور به اصطلاح باور موافق نیستم آقای طاهری گفتن باور عقیده رو تو قرآن که نداری بله قبول داشتن دانستن اونچه که میدونم معادل یادم رفته میدونم ایمان را نباید به باور ترجمه کرد ایمان به باور ایمان یعنی اینجوری بهتون بگم ایمان فعل اختیاری انسان باور غیر اختیاری من الان باور دارم که شما جلو من نشستید در حالی که ایمان یعنی اون چیزی که بهش باور پیدا کردید که گردن عمل اختیاری انسان باور و نخستین منکر آن نباشید یعنی کنایه بر اینه که شتاب نکنید که فوری انکارش بکنید و آیات مرا به بهایی ناچیز مفروشید و تنها از من پرداخت کنید و خب ایشون هم میگه که و بدان که نازل کردم که موعد همان چیزی است که با شماست ایمان دارید و نخستین منکر آن نباشید و آیات مرا به بهای ناچیز نفروشید و تنها از من پروا کنید نفروشید یعنی چی برای مقصود اینه که وقتی نشانه خدا را آیه یعنی نشانه از جمله آیات که تو قرآن آمده اینا را وقتی کسی انکار میکنه چرا این کار میکنه چرا کسی چیزی را که حق می‌دونه این کار میکنه تو قرآن فروخته اند یعنی در واقع اینا داد که برسی به دنیا دادی این کار کردی که دنیا به دست آورید اوکی میگه نفروش مکارم توی پرانتز میگه بخاطر درآمدی مختصر نشانه های قرآن و پیامبر اسلام را که در کتب شما موجود است پنهان نکنید اینجا میگن اصل اینکه به خاطر درآمدی اندک این میشه مال بهایی ناچیز و به خاطر درآمدی مختصر درآمد مختصری درآمد مختصر نه اصلا ممکن کسی که به خاطر جاه به خاطر مقام خیلی دنیا خیلی مظاهر دیگر حتما ضرورتاً پول رد و بدل نمیشه قبل از چیز خوب است مالی میشه نباید بگیم آیات اشاره داره به آیات قرآن کتاب شما این نفهمیدم چرا آورده توی پرانتز قرآن و پیامبر اسلام را هم قرآن را میگه هم پیامبر رو که در کتب شما موجود است پنهان نکنید این آیات همونیه ایشون داره مسئله بشارت را اشاره میکنه بشارت به پیامبران شما پیامبر اسلام را شما یه بار دیگه بخونید از اول آیه بخونیم درست میشه فکر میکنم میگه و به نازل کرده‌ام توی قلاب نوشته مساوی است با قرآن ایمان بیاورید که نشانه‌های آن با آنچه در کتاب‌های شماست مطابقت دارد و نخستین کارفرماها نباشید و آیات مرا به بهای ناچیزی نفروشید نه مصدق لما معکوم چی معنی نه مصدوم یه چیز دیگه معنی کردن و به آنچه نازل کرده‌ام قرآن ایمان با آنچه در کتاب‌های شماست مطابقت دارد و نخست چه ترجمه نشانه‌های قرآن ترجمه را که نشانه‌های قرآن تو کتاب شماست یعنی تصدیق قرآن تو کتاب شماست یعنی تصدیق قرآن میگه قرآن کتاب شما را تصدیق میکنه این وارونه شده وارونه شده تعجبه که مگه میشه اینجوری ترجمه کنیم بعد نشانه های قرآن توی تورات هم شما اطلاعات دارید وجود داره الان اون سوالی که بعضی از گزاره‌های تورات تخیلم توش هست کشتی گرفتن حضرت فلان با خداوند و اینا این نشانه‌ها چی می‌شه وجود داره اصلاً ما نشانه‌های قرآن تو تورات از نشانه‌های قرآن بشارت کسانی احمد صف آمده رسول یتی بعدی احمد اونجا نمیگه که تو کتاب شما چیزی آمده حضرت عیسی گفت اینجا خیلی قشنگ مرحوم علامه بقیه مفسران و نویسندگان رسیدن از جمله تفسیر نمونه ۱ باب وسیعی باز کردن که بیان نمی‌دونم اون کلمه فارغ الت یا پراکلیتوس را تبدیلش کنن و بگن از احمد در بیارن و خیلی کارهای بیهوده مرحوم علامه یه جمله گفته اونا چیزی از توش در نمیاد واقعا حرف های بی رحم مرحوم علامه یک جمله گفته حواستون باشه نمیگه تو کتاب مدا میگه حضرت عیسی گفت بشارت داد سند نمیزنه اون چیزی را ما باید نشون بدیم وظیفه که نشون میدیم تو کتاب که قرآن میگه تو کتابی که الان میگید هست اون وقت اشکال به قرآن میشه فقط اون یه جا تو قرآن یه آیه در قرآن داریم ۱۵۷ اعراف الذین یتبعون رسول النبی الامی الذی یجدونه مکتورات و نبی و رسولی که می‌یابند پیش خودشون در تورات و الذین یتبعون الرسول کسانی که از این پیامبر تبعیت از زمان پیامبر اسلام میگه اینا می‌یابند او را در تورات و انجیلی که نزدشون است تنها کتابی که این زمان هست بشارت پیامبر آمده دیگه هیچ کدام همچین حالتی نداره و مثلا آیاتی که میگه یعرفونه کما یعرفونه ابنا میشناسن این پیامبر را همانطور که فرزندان خودشونو میشناسند یا این آیه راجع به قرآن یک در که شما با قرآن می‌دونن که این قرآن اومدن همه رو گرفتن ۱۵۷ اعراب یعرفونه کما یعرفونه یعنی پیامبر را وقتی دیدند کار شاه حرفا شد قرآن آیات اینها به اون وضوح تشخیص میدن که این پیامبر خداست که میدونن این فرزندشونه نداره تو کتابشون هست بحث با کتاب نیست یعنی پیامبر را که دیدن فهمیدن این پیامبر خداست میدونن که این قرآن حقه از جانب میدونن که تو کتابشون اومده شنیدن علم پیدا کردند آقای فولادوند قلاب اضافه کرده می یابند نام او را نام را اضافهفقط بشارت هست یعنی نمیتونه این باشه که نشانه‌ها اینه همون چیزایی که خانم تو آیه ۸۰ بود فکر کنم مثلاً به والدین نیکی بکنید به خداوند ایمان بیاورید نشانه های قرآن را می یابد علی القا ادبیات عالمان سنتی مقصود بشارت نشانه هاشمی یعنی بشارت رو ادبیات اون‌ها ولی مشکل همون نیست که حالا یه همچین چیزی مشکلم سر اینه که چرا وارونه این معنای که آقای مکارم آوردن معنیش اینه که کتاب اونا کتاب ما را تصدیق درآمد مختصری نشانه‌های قرآن و پیامبر اسلام را بشارت وقتی پیامبر آیات را به چی معنی کردند نشانه ها نشانه هایی که تو کتاب شما در رابطه با قرآن آمده نه آیات یعنی آیات قرآن یعنی این آیات آن را که می‌دونید حقه به خاطر دنیا بهش پشت نکنید این آیات رو پشت سر نیندازید یعنی در واقع نادیده نگیرید نادیده نگیرید ولی چرا تعبیر به خاطر دنیا آیات را زیر پا نادیده نگیرید ایمان به قرآن بیاورید این از نتیجه همینه که اون اول آیه بود مسلمان بشی آره ایمان به قرآن مسلمان نیاورد از همین استفاده میگن یعنی چون اعتقادات شان مطابق حق نیست به این معنا اونجایی که گفته که اهل کتاب را کافر شمرده یعنی اعتقاد را چه مطالعات نه به خاطر اینکه به قرآن ایمان نیاوردند اینجایی که میگه اگر می‌دونید حق ایمان نیارید اونجا کفره به معنای حق ستیز بله بله قرآن ایمان نیاوردن اینا هم کافر محسوب میشن مسلمان نیست مسلمان بستگی دارد اگر میدونن حقه و ایمان نیاوردند کافرین که سو علیه نمیدونم ولی اعتقاد ممکنه نجاتم پیدا بکنن خسته نباشید خواهش می‌کنم.