آیات ۵۷ و ۵۸ از سوره بقره
متن زیر برگردان فایل فوق توسط هوش مصنوعی و بدون ویرایش، حاوی اشکالات زیادی است.
بسم الله الرحمن الرحیم
سوره بقره را داشتیم آیه ۵۸ را سوره بقره ببینیم که ازش چه برداشتی میکنیم اگه بخوایم ترجمه کنیم چه جور ترجمه کنیم قریه و کلو منها حیث شتم رغدا وادخلوا الباب سجداً و قولو حطة نغفر لکم خطایاکم و سنزید المحسنین و حالا این که یاد یاد آنگاه که هنگامی را که گفتیم بدین شهر درآیید قریه را خب حالا یک شهر ایشون معنی کردن خوب و از آن هرگونه خواستید فراوان بخورید و سجده کنان از درد درآیید و سجده کنان حالا تو قلابم نوشته از در بزرگ بله ادخل الباب سجداً و قولو و بگویید گناهان ما را بریز خدا تو قلاب خداوند را گناه ما را بریز تا خطای شما را مثلاً ببخشایم و پاداش نیکوکاران را خواهیم افزود خیلی خوب ایشون ترجمه آقای طاهری را خیلی دیره یکی اینکه این کلمه را خیلی بحثه که یعنی چه آیا واقعا یعنی مثلا چیزی که ایشون معنی کردند یاضل غریب به یاد دارید آنگاه که گفتیم به این شهر وارد شوید و از نعمتهای آن از هرجا که خواهید فراوان و گوارا بخورید و آفرین من نکتهای که میخواستم بگم همین اینجا رو ندیده بودم ولی خوب گفتن ببینید خیلی نشون میده اونجاها هم که گفت سجده معنی چه باید بکنید آخه چه جوری داخل شهر بشیم بعد خللباب سجده در حال سجده چجوری میشه سینه خیز میشه مثلا سینه خیز در حال سجده وارد بشید که آقای فولادوند و سجده کنان درست نیست سجده کنان من نمیتونم علی ایشون خیلی درست و با خضوع و فروتنی از دروازه وارد شوید این درسته با خضوع و فروتنی و این نشون میده که جاهای دیگری هم مثلا فرشته ها را هم که گفت سجده کنید و اون سجده اشکال نکنید که او سجده مخصوص خداست اینم حل میکنه سجده اونجا هم که داشتیم مخصوص مخصوص فروتنی و اینهاست خضوع در از دروازم ترجمه کرده آره این درسته دروازه شهر که دروازه وارد شوید و بگویید خدایا تو قلاب نوشتن خدایا درخواست ما قلاب بسته آمرزش است تا گناهان گناهانتان را بیامرزید و البته دوباره تو قلاب بر دوباره قلاب پاداش نیکوکاران خواهیم افزود خیلی قلاب زیاده توی خوب این دوتا من فکر میکنم مشکل حل تنها مسئله من حال بد نیست بقیه رم ببینیم کسی این دوتا که را به معنی آمرزش و اینها معنی کردن آموزش خواستن و اینها بله چون گفتیم بدین شهر درآید پس از نعمت های آن هرگونه و هر کجا خواستید و فراوان بخورید و ایشون آقای صاد از داخل شوید باز همون نکته و بگویید ما خواهان ریزش گناهانمانیم تا خطاهایتان را ببخشیم نیکوکاران را بر پاداش نیکوکاران را ظاهرا کلمه به معنای طلب بخشش طوطی نماز نماز میت مثلا ما چی میگیم افوند فقط همین اول ولی مقصودمون یه جمله است خدایا این را بیاموز یا توی دعای جوشن کبیر که مثلا باز با یک کلمه ما یه جمله را می رسانیم فعل امر نیست نه نه اصلا اصلا امر نه اینجوری کنم تو فارسی نیست که فعل چند بار تکرار اینجوری به کار میبریم حالا فارسی مثلا اگه همینجور بگیم و بگید مثلا تو عربی جا داره تو عربی هست اینو داره من فارسی هیچی اضافه نکنیم و بگیم چی بگیم بگید بخشش بگید غفران گویا مجبوریم بگیم که خدایا یا درگذر مجبوریم ترجمه اش بکنم خود کلمه اول شما ویژگی زبان عربیه که اون معنا تو زبان فارسی دیگه نمیتونیم خدایا فارسی اگه بخوام خدا ببشش خدایا ازش درگذر ظاهرا اینجا نداریم که ما یک جمله معنی کنیم با عربی اول جمله را میرسونه ولی تو فارسی ما نداریم که چرا ممکنه کسی بگه خدا یا بخشش خدایا رحم کن به هر حال اگر ریشه کلمه به معنای بخششه قرینه هم هست لکم خطایاکم بگید این ببخشید خطایات را بگید ببخش تا ببخشیم خطایات را مثلاً بگید استغفرالله تا ببخشید آنگاه که گفتیم که وارد این شهر شوید و بخورید از آن هر چه خواستید فراوان از آن هرچه خواستید فراوان بخونید شاید اینجا تو فارسی در آن معنی کنیم بهتر باشه درسته منها از این شهر هرچی ولی مثلاً در این شهر هرچی میخواید این چیزایی که هست بد نبود و آنگاه که گفتیم داخل این شهر شوید داخل این شهر شوید پس بخورید در آن هرچه خواستید فراوان فراوان هرچی خواستید بخورید و داخل دروازه شبی خازانه و خاضعانه داخل دروازه شوید و بگویید خدایا بخشش حالا خدایا بخشش تا ببخشیم خطاهاتون را و سنزیید المحسنین و به زودی نیکوکاران را محسنین را خواهیم افزود بیشتر بهشون خواهیم داد حالا اگه بخوایم خطاها اگر بخشیده شد تازه میشویم عادل ها تازه صاف میشه خطاها اینجا اینجا خطا یعنی گناهان اینجا به معنای خطا معنای گناه است نه به معنای کلمه خطا فکر میکنم اینجا خطا رو باید به معنی گناه معنی کنیم چون خطا که بخشش نداره خطا بخشش نداره فقط به معنی خطا تو فارسی کردیم اگه خطا گفتی اگر خطا کردم چی ببخشه خدا نماز ما حواسم نبود چهار رکعت خوانده بخشش نداره که خطا که بخشش نداره مگر اینکه کوتاهی کرده باشه اینجا من به نظرم اصلا غفران برای گناه میاد غفران که برای تناسب نداره غفران برای خطا کردیم فراموش کردیم اتفاق اونجا که آورده فراموش کرده خطا فراموش کردیم خطا اون وقت زود خیلی خوب پس این جا من فکر میکنم این را باید گاهی هم گاهی تو فارسی میگیم دستور میدیم مواظب باش خطایی ازت سر نزنه خطا که اصلاً اختیارش آدم نداره خطا اصلا در اختیار من نیست مواظب باشم خطایی از دستیم گاهی خطا را به معنی بازم اشتباه به معنای خطا است یعنی عمده عمد مواظب باش که چی خطایی ازش کار ناشایست نکن ناشایست فارسی میگیم آره درسته میشه گفت اثر خودش رو داره در هر حال شاید اون اثر اثر نامربوطی نسبت انجام میدن حالا خواسته یا ناخواسته من به اصطلاح دخالتی ندارم در اون ولی اثرش فکر میکنم اثر وضعیه نداره او بخشش نداره مثلا لیوان آب را میخورم حالا حواسم نیست بعد میفهمم که این یه دفعه توفیق چی شده و شراب از کار درآمد خوب من کار حرامی انجام نداده بخششم نیست ولی عقلم که زائل میشه برای مدت تورات که حضرت نوح خلاصه شراب انگور را چیز کرد و پخت خورد و بعد بره بیرون اومد از کوچه و خونه و اینها و از آقایی به نام پروفسور امتو یه ایتالیایی که ۱۵ سال قبل از انقلاب ایران بوده و ایران ازدواج کرده همسرش مسلمانمسیحی بچههاشم بگن هم مسلمونیم هم مسیحی این آقای دوستان میگفتند که این حضرت نو یعنی چه شراب لخت اومد تو کوچه و این حرفا که ناجور میگفت نه حضرت نوح آب انگور و نوشابه درست کنه خوشمزه است خورد که اینجوری شده یعنی قبلش اصلا نمیدونست که چیه و فلان کی گفته مخترع شراب ما فهمید یکی بوده و ولی به هر حال ایشون اینجوری توجیه میکرد قضیه را از عمد میشه دوباره توی همون گناه دسته بندی نمیشه مواظب دست از پا خطا مردم چی میگن توصیه مواظب باش دست از پا خطا یه همچین چیزی باشه که دست خودم نیست که گویا تو فارسی هم ما خطا را به معنای گناه به مرجا زن مثلاً همچین چیزی به کار میبریم ولی یادمون باشه که بکارم میبریم باید مجازی و اینها باشه خطا توشه الان اگه بگم قتل خطایی یعنی چی کاملا غیر امن یه حالتی داره نسبت به همین خطا لزومی داشت اصلا گناه نباشه طاهایش خوندن اونجا مسلم چی بود چی بود قبلش چیه فراموش کردیم یا خطا کرد فراموشی میگه خدایا اگه ما به اصطلاح فراموش کردیم ثبت شد یا خطا کردی ما را مواخذه نکن گناه باشه دیگه هم توشه پس تو زبان عربی باید خطاب به معنای گناه هم باشه اشتباه میکنه فراموش میکنه اما اینجا ببینید یک مسئله دیگری هم هست گاهی فراموشی را هم میشه مواخذه کرد اگر شما به فرزندتون تاکید کردید که این کار فلان کار فلان ساعت حیاتی امروز ساعت ۱۰ تلفن اومدید و گفت یادم رفت محافظهش میکنید یا نه چرا یادت رفت چون مهم ندونستی یادت رفت تو نه اهمیت براش قائل نبودی یادت رفت اگه براش اهمیت قائل بودی یادت به اصطلاح نمیرفت اون وقت همینا حالا مثلاً یه کسی بگه که مثلاً فرض کن عقب انداختن عقب انداختن لحظه آخرم یادم رفت آقا این خیلی برات مهم نبود که هی عقبش انداختی من ساعت ۱ یادت بود گفتی حالا بعد وقت دارم وقت دارم وقت دارم وقت دارم یه ربع آخر به کاری مشغول یادت رفت درسته ها ما باز مواخذه باید ما یه خورده ما غفران گناه مسلم خود یه چیز دیگری داریم یه چیزه سرسری گرفتن چیه داداش خیلی اهمیتیم مثلا ندیم که شما تجربه حتما همتون دارید که اگر صبح زود خوابم میبره یک مثلا سفر مهمی حتمی ساعت اصلا شب تا صبح ۵ بار بیدار میشه آدم ساعت میبینه تو خواب بیدار میشه بخاطر اهمیت که آدم میده بخاطر اهمیت که براش داره این یه چیزی رو که اهمیت پیش نمیاد پس بنابراین میشه یه جاهایی فراموشی و نسیان اینا را به خاطر چی باشه و مثلاً بگیم ماخذه باشه ولی به هر حال اینجا وقلو لکم خطا یا قوم تا ما ببخشیم خطای شما را حداقلش اینه که باید اعم حذف گناه باشه حداقل اینه که گناه را هم باید در یعنی خطای به معنای خاص نباشه اون خطایی که تو قتل خطایی به کار میبریم او خطا نباید باشه گناهه اوناش که خطا هست ولی خطای من از کوتاهی کردن خودم ناشی شده باشه هر خطایی آره خب من مثلاً پولی به کسی بدهکارم یادداشت نمیکنم یادم میره یادداشت بکن یادت نره و بعد یاد طرف یادم نمیاد میگن که تو قرآن بنویسید تا مشکل من پیش نیاد یکی از دوستان یه پولی به من داده بود من یادم رفته بود چی شد آدم رفته بود میگفتم بهش که من ۵۰۰ هزار تومان سالار رد و بدل شد این آدمه ولی یادم نیست من به تو دادم یا تو به من دادی من این قسمت این قسمت یادم رفته بود که ولی ۵۰۰ تومن یادم بود گفتم حالا احتیاطاً بیام الان مصالح کنیم تموم بشه بسیار کردن خطا کلمه اینجا حتماً باید اعم از گناه باشه یعنی خطای به معنای اشتباه که ما تو فارسی میگیم نباشه اولین چیزی که از خدا باید بخواهیم ببخشه گناهه خطا که حتی خطایی که از روی به اصطلاح سرسری شمردن پیش میاد بازم از گناه کمتره که اینکه فرض کنیم میدونم صبح خواب بیدار نمیشن ساعتم دارم ساعت رو زمین نمیذارم کسی میدونم خواب میمونه واجب نیست ساعت رو زنگ بزنه که ساعت رو زنگ گذاشتن واجب نیست ولی به هر حال اینجا خودش آدم میدونه که کار نداریم خدا مخذه بکنه یا نکنه ولی خودمون میدونیم که یه خورده سرسری گرفتیم قضیه را توی به اصطلاح اگر مواخذه میکرد یه مواخذه یه ذره یه چیز فرق او که ساعتو میزاره که حتما بیدار بشه ممکنه نمیزاره و هر روز فرقی هم داشته باشند یه جایی باید فرق بکنه دیگه ها مثلا تا آخر عمر حداقل یه قصر به این بیشتر یه چیزی باید به تفاوتی باید باشه اجماع کلمه پوشاندن گناهان ممکنه باشه ولی معنی اصطلاحیش بخشش آمش میشه دیگه به این شهر همین حالت در سجده از خدا طلب چه جوری داخل سجده کنان وارد دروازه شوید درسته دوباره برگشت گفت آره وارد بشید بخورید خوب حالا دوباره داره توضیح میده مثلا یه فضا فضای ارتباط بگیرید سجده کنید بخواهید از خدا که گناهاتون رو ببخشه هرجا باشه هرجا باشه این جمله رو باید ما معنی کنیم در را وارد سجده کنان وارد شوید چه جور میشه سجده کنان وارد شد مگر اینکه شما میگید یه چیز معنوی شده باشه که اسامی که برای اعمال عبادی و اینها به کار رفته اینها بعد از نزول قرآن شکسته بخون نماز اما اگر که دلیل خاص نداریم که نرفتن گفت داخل شهر حالا داره توضیح میده وقتی میخواید وارد بشید وقتی میخواید وارد بشید بار خازن من به نظرم حق با آقای طاهری خاضعانه وارد بشید و بگید خدایا بخشش با بگویید بخشش تا اینه بگید این تا خودش لازم این جمله است بگید فارسی حتما میخواد تا خطا یا تا گناهان خطاها من نمیتونم خطا معنی کنم تا خطایی که گفتیم ظاهرا همینه از معنا تقریبا روشن بگید استغفرالله ببخشید ما بعد از ماده حتما جمله داشته باشیم هر کجا که جمله اسمی آمده بعد از اون ماده یعنی هیچ اشکالی به نظر میاد خیلی ضرورتی نداره اینجا حتما یه جمله در واقع حالا فعلش حذف شده جمله عربی فرق ندارد بین مردم مثلاً بگو یا علی بگو یا علی یا علی توش جمله را دارهدنبال چی دارم میگردم دنبال کلمه به کار ببرم که در تقدیرم داشته باشه اگه داشتم یه کلمه اینو میگفتم اگه داشتم تو عربی میگیم یا تو عربی به کار میره ولی تو فارسی ما تو ذهنم نمیاد بگیم فارسی بگیم خدایا بخشش خدایا درگذر بگید خدایا درگذر تا ای کاش کلمهای داشتم که بگم خطها یک واژه اهم اهم چی بگم لغزشهای ما را لغزش اعم از گناه است یا نیست گناه است لغزش مثلا چه عادی ضربه بهتر لغزشهای ما را بب ببخش خوب و البته این محسنین و نیکوکاران را خواهیم افزونم معنی کرده آقای چی بله نیکوکاران را خواهیم و البته تو پرانتز البته تو قلاب بر پاداش نیکوکاران افزود ببینید من میخوام این را که دارم دنبال این نافرمانی نافرمانی همان گناه نافرمانی همون گناه عصیان گناه نه حالا اینجا ببینید میخوایم بگیم که استغفار کرد گناهانتونم بخشیده شد ولی به مقام محسنی نرسیدید تا به مقام عادلین رسیدیم یه مقام مقام عادلها هست عادل کیه کسی که حق خدا و انسانها را ضایع نکرده که حق خدا و انسانها را حالا یا بخشیده شده یا ضایع نکرده این مقام عادل محسن کسیه که از حق خودش به دیگران بخشیده گام فراتره خیلی بالاتره مهمتر از احسان بالاتر از عدالته من اینجور از این و محسنی را نیکوکاران خواهیم افزود ولی توجه داشته باشیم که این یک مرحله بعدی یعنی چرا گفت که لکم خطایاکم و البته محسنین را نیکوکاران را خواهیم افزودشون خیلی بیشتر خواهیم داد یعنی خیلی بیشتر بهشون خواهیم داد این یه حالت میخوام بگم این جمله آخر استدراک ما اصطلاحا توی عربی میگن استراق مثلا یه دفعه آدم یه چیزی را میگه برمیگرده اصلاحش میکنه مثلا یه نمونه تو بهشت زهرا آیت الله خمینی گفتن که من دولت تعیین میکنم من دولت تامین میکنم من به واسطه اینکه ملت مرا قبول دارد دولت تعیین میکنم یعنی جملهای که جمله بعد از جمله که یک گونه ای میای اشتباهت را اصلاحش میکنی رو جمله اولش من میکنم جمله دوم من کاره نیستم ملت کار است که داد به من ملت قبول داره دولت تعیین میکنم اصلاح یا یک مرحلهای که ممکنه غفلت ازش بشه با عبارت قبلی محسنین یعنی توجه داشته باشید که اون مقام بالا مال نیکوکاران پیامی که توجه داشته باشید که بالاترین مقام ها مال محسنینه نه ملا عادلی اون قسمت قبلش عدالت که به هر حال قله مال محسنی محسنین ما نیکوکاران را خواهیم افزود اینجا میشه اونا همین ممکنه بگم مثال زدم آیت الله خمینی این اصلاح کرد نه اینکه تو جمله اول مقصودشون بود که به من نه نه برای مخاطب یعنی مخاطب ممکن است از جمله اول اونجوری برداشت کنه فوری میاد جمله دیگه میگه که نه اشتباه نکن اشتباه نکن ترجمه کافیه یعنی آینده عمه محسنین به محسنین افزون خواهیم داد به محسنین افزون خواهیم داد شهر رو بیت المقدس در رو معبد بیت المقدس خوب اینا معبد بیت المقدس دیگه ترجمه نیست ترجمه نیست اون وقت حالا اگه من بیام بگم که این مال چه زمانی بوده ظاهراً این حرفایی که میزنند معمولا زمان حضرت موسی را داره میگه زمان حضرت موسی و شلیم نه بیت المقدسی بوده و نه معبدی بوده ببین نه نبود تپهای بوده که گفته وقتی میرید اونجا اونجا معبد بسازید معبد حضرت سلیمان ساخته معبد را حضرت سلیمان ساخته یعنی چند قرن بعد از حضرت موسی من دارم فکر میکنم که یک آیه ای را دیروز مثلا تو قلاب گذاشته خیلی برام چی بود یادم نمیاد چی بود نه این قلاب ها به نظر من هر جا اول باید قلاب ها را حذف کنیم اون میگه از کجا میگه اون میگه داره بنی اسرائیل بیشتر زمان حضرت موسیست که اینها را داره میگه که بنی اسرائیل رو بیشتر ماجراها پیش اومد قرنها بعد شهر مقدس ساخته شد و معبد اصلا وقتی میگه بالا تپه که اول اول اومدن اون زمان مذبح ساختن ترجمه آقای اضافه کرده بودند که فاصله زمانی داره ذهن متوجه اگر داستان بنی اسرائیل بعد از حضرت سلیمان را داره میگه ساکن بودن توی شهر بیت المقدس ساکن بودند دیگه پایتخت بیت المقدس بود اون زمان قبلشو میگید قبل از حضرت سلیمان معبدی نبود و که بگیم معبد حضرت سلیمان ساخته حضرت سلیمان قبل از حضرت خیلی بعد چند قرن بعد آیات قبل منظورشون این بود که به لحاظ تاریخی خودشون میدونن آقای زمانی حضرت برای همچین اموری خیلی موقع منتقل کردند چه حکایتی باشه نمیدونم برای خودشون قائل نشدن ترجمه بکنن حساسیت است که یه ترجمه است که نام برد که هیچ گونه قلابی نمیدونم حادثه تاریخی داره میگه دیگه وقتی به بنی اسرائیل گفته باشه گفتیم به بنی اسرائیل داخل این شهر بشید خازعانه و بگید بخشش بگید اول یه وقتی خدا گفت کدوم شهرها گفت کجا را گفتند که کدوم کجا اون وقت که بیابون بوده که آخه این نبود تپه بوده معبدی نبوده که اون وقت بعد از حضرت سلیمانم که معبد معنی نمیده که اینجور چیزی را بگو بنابراین اصلا چه کاریه گرفتاری نداریم با اینا یه شهر یا خدا گفت اینجوری کنید اهمیت مصداق براش بگیم که اون وقت گیر بکنیم که این را کی بوده اطلاعات منتقل بشه ذهنیت بهتری پیدا میکنیم امام حسین به نینوا در عراق امروز وقتی اینجا مصداق را روشن کردی اون موقع این مشکل پیش میاد که میگه که کسی همه را دید و گفت خوب حالا پس حتما روایت چیزی بوده که آقای مکارم اینجور نوشته و بنابراین اونایی که پیامبر یا دیگران اطلاعاتشون دقیق نبوده از تاریخ و اینهاچه جوابی بدم ببین میگه اضافه نکرده حتما روایت یه چیزی بوده اون وقت بر اساس اون روایت که اینو آوردی اطلاعات تاریخی برخی میگن اطلاعات پیامبر اطلاعاتش مثلا ناقص بوده و اینا رو نه ما چیزی اضافه نکنیم روی این حساس هستم اضافه نکنیم که مشکل ساز نشه مکتوم همین جا آقای فولادوند آقای فولادوند همینجا آیه ۱۵۶ اعراف را الرس بله الذین یتبعون الرسول النبی الامی الذی یجدونهم مکتوباً عندهم تورات والانجید او را مییابند در تورات و انجیل ویژگیهاشون اشاره بکنه نام او را نمیتونم پیدا کنم من نام او را نمی توانم نیست نه قرآن نگفته است میگه عرض کنم که بله عایشه بخونید مبشراً به رسول گفته حضرت عیسی بشارت داد به اسم نگفته تو کتاب فعلی همچین چیزی هست این الذین ۵۶ اعراب داره میگه یجدون مکتوراتجی با توجه به اون چیزی که من عرض کردم کتابی که زمان پیامبر اسلام بوده همین کتابیه که الان هست پس اگه اون زمان بوده الان هم باید باشه او میگه می یابند همین الذین یتبعون رسول الن مسلمانان مسلمانا مییابند در تورات و انجیلی که پیششون هست نشون بدم که چی هست تو تورات و انجیلی که الان هست که تورات و انجیل که ولی اونجا یادمون باشه بسیار کتاب مثلا تفسیر سوره صف آیت الله سبحانی نوشته اسم کتاب را نوشته احمد موعود انجیل کتاب تفسیر سوره صفه ولی اسم کتاب نوشته احمد چقدر دست و پا اینا ثابت بکنیم که هست تو این متن فقط علامه طباطبایی توجه داشته یک کلمه تفسیر نمونه که اینا بعد از این مبشرن به رسول کجا پیدا کنیم علامه طباطبایی یک کلمه که بشارت دادا میگه کتاب است کتاب دنبالش گفته بود کتاب الان است بکن سیره اش بوده کتاب حضرت عیسی که گفته بود من که اینجا اگه گفته بود که حالا یه آیه غیر منزل من بخونم شیطانی عرض انا انزنا مثلاً ان یعتی بعد از عیسی نبیون اسمه احمد ها اگر ادبیاتش به اندازه اگر اینجوری داشتیم تا میگفت آقا من در انجیل عیسی نازل کردم که بعد از تو پیامبری میاد که اسمش احمد تازه اون موقع میگفتن که اونی که این زندگینامه حضرت عیسیست که بعدا نوشته شده بازم تو این کتاب دنبالش نمیگشتم برای این شما میدونید چقدر صفحه سیاه شده برای ناحیه چقدر کتاب نوشته شده چقدر فصل نوشته شده به خاطر این آیه صحبت از هزار هاست حتی کتاب روشن یک کتابی هست محمد خاتم پیامبران یه همچین چیزی حسینیه ارشاد چاپ کرده و مجموعه مقالات حتی تو کتاب کتاب مدل روشنفکری ماشاالله مطلبی که این نام احمد را پیدا نه منم یک نوشتم چاپ کردم که گفتم این همه کتابی که نوشته شده نه لازمه نه مفیده نتیجه میرسه بلکه بسیار ضرر داره خیلی مسئله است که اینقدر زحمت بکشیم که ضرر بزنیم ضرر به قرآن بزنیم تو هر کس بیاد بخونه و همه کتاب های ما را ببینه قرآنو دقت نمیکنند میگن تو این قرآن بوده اینقدر گشتند دارید دست و پا میزنید آقا به یک چیزهایی داریم چنگ میزنیم برای دفاع واقعا خنده داره خنده داره احتمال احتمال داشتم تورات را میخوندم اولین بار یک وقت رسیدم به اینجا تو صفر پیدایش از نسل اسماعیل دوازده رئیس بر خواهد خواست یه شیعه وقتی اینو از نسل اسماعیل ۱۲ رئیس صفحه بعد نوشته او ۱۲ رئیسی که گفتیم اومدن چی برای چی گفتم برای اینکه مقاله امروز میاد مینویسه اولی میاره مثلا مقاله مجله داره موسسه امام خمینی اسمش چیه مجله خاصی دارند موسسه امام خمینی دانشجوی منم بوده و یک مقاله اینجاست اون ۱۲ رئیس برخاستند آره من اضافه کردم اضافه کردن خودم اول که خوندم حقیقتش یه خورده ۱۲ رئیس نسل اسماعیل خیلی برداشتهای ذهنی من باشه و گسترشش بدم تا بی نهایت هرچی دلم بخواد درسته مشکلی پانویس من خودم اگه بخوام توفی داشته باشم که این کار را مکتوبش بکنم من مینویسم که مثلا ان الذین کفرو سو علیه حق ستیزان فرقی نمیکنه انظرشون بکنی یا نکنی ایمان نمیارند پاورقی مینویسم چرا من اینا هر ستیزان معنی کردم تو ترجمه توضیح میدم یکجا که من آره کفرو چند بار تو قرآن اومده چه جوریه و چرا این معنی را کردند این توضیح ترجمه است نه تفسیر ها یعنی توضیح میدم که چرا به جای این واژه اینا گذاشتم همین آیه را خطا یاکوم یا پاور کوچک چرا خطای لغزش های ما را معنی کردم چرا لغزش خطا به من میگه دقیقا لغزش عمه یعنی به معنای خاصش خطای چیز دیگری به این معنی کردم و او فرق داره پاورقی زدن غیر از قلاب گذاشتن تو قلاب یعنی معنیش اینه یابند نامه او را تو ذهن آقای فولادوند چی بوده آیه شش سوره صف قطعا بوده که اینو آورده نام اورانیوم در حالی که به اونجا توجه نکرده که اونجا نگفته که مثلا نام او تو کتاب فعلی هست نه اونجا یه چیز فرق داره در مورد پیغمبر است به نام ادیان در قرآن یه فصلش اینه که قشنگ گفتم آیات قرآن اول باید ببینیم قرآن چی میگه قرآن چی میگه بریم و ببینیم هست یا نیست اینی که قرآن میفرماد است اینی که آقایون دست و پا گردن اشتباه فهمیدن که نام باید نام نیست لینک قرآن میفرماد است به اسم خاص اشاره موجود هست که فقط گفته از عیسی بشارت داد همه حرف های پیامبر اسلام مثلا غیر اهل سنت خیلی مهمه ها فوق العاده مهمه این دستور همه چیز پیامبر میگه تو قرآن حتماً اومده شهادت اومده سنت است سنت پیامبر است شیعه میشه بفرمایید که شما بگید که من اشتباه کردم خطا کردم درسته یعنی من اقرار بکنم نه نه اقرار نبود بگید یعنی نیازی به این نیست چه کردم چه میکنم فقط طلب بخشش کفایت میکنه وقتی آدم میگیم مثل اینه که فارسی هم گاهی یک کلمه میگیم معذرت کامل ولی من اگر چیزی به شما بگم ببخشید شما باید توضیح بدم خطا را نسبت به شما کردم اگر ذات خطا را نذارم وسط شما چی خوب نه چون اینجا خطاب خداست خدا کافیه دل آدم خبر داره که دل دارم اشاره به چین میکنم اون میدونه ولی دیگری را که بگم یه وقت میگم که من غیبت کرد نه بخشیدم مهم نیست و بگید تا ببخش گفتم وقت اینقدر ناجوره که میزنه انقدر زشت گفتم که بفهمه که میزنه ناجور نسبت دادن بنده خدا دردسر میزنه میکشه و به قصاصش میکنن اگر مصیبت پیش میاد نه گفتن بخشید بخشید دیگه ببخشید خطایی زد مثلا اشکال ندارد البته گفتن گناه پیشت انسان های دیگرمسیحیت است که پیش کشیش باید بگی چه گناهی کردم امروز بخشی از روانشناسی برای اینکه درخواست بشم یه راهکاری مال عصبانیت نه اون یه چیز دیگری من یه اخلاق ناپسندی دارم چه کار کنم که این اخلاق معالجه بشه فلان کار را کردم شده و قبول دارم که اشتباه کردم ولی مشکلات دارم مشکلات گفتم بهتون آقا روحیاتم خرابه چیه آقام براش نوشت ترکیه رفت ترکیه و آنتالیالیا و فلان و اینها بود حالش خوب شد برگشت تشکر بکنه شما چطور شد که خوب شدی گفته شما نوشتید برام ترکیه رفتم ترکیه تذکیه نوشتم ترکی خوب کاری کردی که در ترکیه خوندی و خوب شدی خیلی خوب این بریم بعدی اونایی که تغییر دادند ستمکاران اینجوری بگیم تقدیر دادن ستمکاران سخننی را که گفته شده بود سخنی را که بهشون گفته شده بود تغییر دادند پس فرو فرستادیم بر همون کسانی که ستم کردن آقای ثاراللهی خوشش میاد و چون میگه میگه بر همونایی که ستم کردن میگه دوباره تاکید کرده که آره ستم نکردند یا گناه نکردن براشون عذاب اومده باشه حالا قوم ها را اقوام را که داریم که قوم نمیدونم پیامبر بزرگتر اشکال را باید حلش کنیم گفتم قبلا جای خودش حل کنه چرا نتونه حل بکنه بالاخره مشکل است مسئله شر کمر شکنه دیگه واقعا مسئله است باید حلش کرد ولی حداقل اینجا فانزلنا علی الذین ظلموا من السما این دیگه میشه اینجوری مثلا وبا بیاد و فقط اونایی که خطا کردن بگیرن شما نمیدونین کیا هستن فقط اونا ۲۰ نفر مردن ۵۰ نفر مردن به خاطر یه بیماری کاملا روشنه پس تغییر دادن ستمکاران سخنی را که بهشون گفته شده بود پس فرو فرستادیم بر این ستمکاران بلایی از آسمان عذابی از آسمان به خوابش به خاطر فسقی که انجام دادند به خاطر نافرمانی که انجام دادند خب اما کسانی که ستم کرده بودند ستم کرده بله اما کسانی که ستم کرده بودند خوب تو قلاب داره آن سخن را به سخن دوباره به سخن دیگری غیر از آنچه به ایشان گفته شده بود تبدیل کردن من فکر میکنم که ایشون گفته آخه این وقتی گفتیم یعنی جلوتر یه ستم دیگه کرده بودند جلوتر دیگه کرده همین کارشون صدمه یعنی ستمکارا الذین ظلم یعنی ستمکارا نه اینکه کسایی که ستم کرده بودند گویا جلوتر از ستم کرده بودن این حالا ببینیم آقای خیلی قشنگه ولی ستمگران ایشون ولی ستمگران سخنی به کاربردند غیر از آنچه که به آنان گفته شده بود ما هم به کیفر انحرافشان بلای از آسمان بر ستمگران فرو فرستادیم آره من بلا را بهتر میدونم عذاب میکنم ببینید بقیه کردن اعم از بلا ممکنه که عذاب توش باشه ولی مثلاً به آزمایش باشه برای چی باشه توجه داره به اینکه بلا از ابتلا از آزمایش و اینهاست برای عذاب فارسی من به نظرم عذاب معنی کنیم بهتره آقای چی هم بلای خودش کلمه داره در عربی مشترک لفظیه ولی تو فارسی ما عذابم به کار میبریم بلا عربیه عذابم عربی ولی عذاب به نظرم اینجا بهتره این آقای فولادوند هم عذاب کرده آقای فولاد اما کسانی که ستم کرده بودند من این فارسی باز اینجا قلاب باز کرده آن سخن را اصلا نیاز نیست آن سخن را به سخن دیگری خط تیره غیر از آنچه به ایشان ستمگران سخنی که بهشون گفته شده بود تغییر دادند سخنی که بهشون گفته شده تغییر دادن خوب پس فرستاد که به اصطلاح موصوله اشاره داره که همون ستمگران عذابی از آسمان به خاطر نافرمانی که انجام داده بودند اینجا دیگه انجام بودن کانون یا انجام میدادند قانون انجام میدادن به خاطر خطای به خاطر نافرمانی که مرتکب میشدند میشدند جرم و مجازات با هم متناسبه جرم و مجازات با هم متن نگفته که چی هم هست که چیکار کردی نگفته چه بلایی که نه کارشون این بود که مسخره بازی درآوردند گفت بگید گفتن اگه من جای اونا بودم میگ مثلا مسخره کردن مسخره یه چیزی تغییر دادن و یعنی چی کردن عوض نگفت مجازات من گفتم و با فقط تغییر دادن اون چیزی که گفته شده بود جایگزین کردن نگفت بخشش نگو مثلاً بگید افوند وارد بشید یه چیز دیگش کردن مسخره بازی درآوردن مثلا مسخره شد آره برای اینکه مشکل ایشون هم حل بشه برنامه دوباره شروع کردن به نافرمانی ببین حرف اینه اون جمله قبلش این بود گفته داخل که میشید بگید خدایا درگذر تا خطاهاتونو ببخشید اونا بعضیاشون ستمگرانشون به جای اینکه بگن بخشش یه چیز دیگه گفتن ها یک مسخره بازی اون وقت میگه که بخشیدیم شان میگه اینو بگید تا ببخشیم خطاهاتونو بعضیاشون تغییر دادن مسخره بازی درآوردن بلا از آسمان عذاب از آسمان فرستاد نافرمان آره نافرمانی کردن به خاطر نافرمانیشون درسته ما هم به کیفر انحرافشان آقای طاهری فسق به معنای انحراف نیستا دین نوشته نافرمانی آقای ببینم بله اینکه نافرمانی پیشه کرده بودن آقای فولادوند نوشته انحراف یه چیز دیگری نه نافرمانی درسته نافرمانی درست خوبه نافرمانی خوبه ولی انحراف یه چیز معنیش به اصطلاح متفاوت از جای فرستاده خدا یعنی اعطا کردی یعنی در اختیارتون گذاشتین آسمان طرف خدا یعنی فرستاده اینجا قرآن همه جا بنی اسرائیله یا بنی اسرائیل کورک را گفتم ولی مثلا ده تا بلا آره فرعون وقتی که گوش نمیکردند به رومیا به تورات به درخواست حضرت موسی ۱۰ تا بلا نازل شد مثلا یکیش بلای قورباغه بود آبگوشت بار میذاشتن نیم کیلو گوشت می پختن ظهر که میومدن میخوردن نشده ۵ کیلو قورباغه توش افتاده.