جلسه پنجم: پیامدهای محدود بودن دانش حضرت محمد ص به وحی
متن زیر برگردان فایل فوق توسط هوش مصنوعی و بدون ویرایش، حاوی اشکالات زیادی است.
سلام علیکم و رحمت الله
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
در جلسات قبل درباره محمد شناسی قرآن یه بحث‌هایی کردیم و یک پایه‌ای را گذاشتیم و من از قرآن مجید استفاده کردم و به نظر خودم به صورت آشکار و روشن بیان کردم که دانش پیامبر قبل از بعثت یک دانش عادی بوده مثل بقیه انسان های که توی اون جامعه میزیستند دقیقا مثل بقیه و بعد از رسالت دانشش محدود به اون مسائل خاصی است که خداوند بهش وحی میکرد اگر چیزی را خداوند بهش وحی میکرد رو میدونست و اگر وحی نمیکرد نمیدون بنابراین بستگی به این داره که خداوند چی بهش وصل کرده باشه یک آیه از قرآن مجید داریم که ما ینطق عن الحوا ان هو الا و پیامبر از روی هوای نفس صرف نمیزنه هرچی میگه وحی است که خداوند گفته برخی میگن که خوب پیامبر هر چی میگه به اصطلاح اینم که خود شما قاعدتاً بهش اشکال می‌کنین این حرف را ان هو الا وحیون پیامبر از روی هوای نفس قبول آدم عادی از روی هوای نفس حرف میزنه این مشکل نداره جمله دومش ان هو الا وحیون این قوه یعنی چی نیست این مگر وحی که چیزی که وحی شده از طرف خداوند قرآن بحث شده است نه اینکه پیامبر هرچی می‌فرماد وحجه درسته از هوای نفس حرف نمیزنه ولی قرآن وحیه قطعاً وحیه و اشتباه نیست آنچه که میگه گاهی استفاده میشه که هرچی پیامبر می‌گوید خب شما قاعدتا میگید مثلا شب به همسرش میگفت دوستت دارم میگفته دیگه ها قاعدت باید میگفته که وحی که مثلا به همسرش بگه دوستت دارم مثلا وحی خدا بهش وحی بکنه که انسان عادی خیلی حرف‌ها توی زندگیش میزنه مثلا یه کارهایی میکنه یه جوری می‌نشینه یه جوری نشست و برخاست میکنه یک عاداتی داره قاعدتا مثلا ممکنه یک کسایی دو زانو مینشینند به کسایی چپ دستن یه کسایی راست دست قاعدتا بیل را چپ دست چپ میگیرن راست دستا به دست راست میگیرن پیامبر مثل بقیه مردم این ویژگی ها را داره ولی ویژگی‌های شخصیش ربطی به دین نداره تفکیک کنیم و فوری ازش نتیجه نگیریم که اینا جز دینه کما اینکه بسیاری از حرف‌های حتی تو موارد مهمی زده یه موردشو مرحوم مطهرین نقل میکنه میگه وقت زمان امام علی اومدند و گفتن رنگ کردن مو چه حکمی داره تضاد فرمود که هیچی هر جور دلت میخواد برو راست آینه مثلا یه مقدارش مال تحریف خدا اینقدر عرض کنم که ببین اگه رنگ بکنی یا رنگ نکنی خوشتیپ تری چه زوده فلان یه وقت من رنگ میکردم برادر خانمم استاد دانشگاه بود یزد میگفت حالا موها رنگ میکنه قوز کمرو چیکارش میکنی اون که دیگه نمیتونه پنهانی شکل گرفته خوب آدم کمرم یه مشکلاتی پیدا کرده دیگه رنگ نکنم بهتره معلوم باشه به هر حال امام علی فرمود که خودمون از پیامبر شنیدیم که رنگ کنیم دستور داد پیامبر که وقتی یا واجبه یا مستحبه حداقلش اینه که باید بگیم رنگ کردن مو مستحبه امام علی پیامبر فرمود اونجا که پیامبر فرمود منم بودم جنگ فلان جنگی پیامبر شیر میشه و برید رنگ کنید برید که مخفی بشه معلوم نباشه فکر کنه دشمن یه لشکر جوان و شیر دل به این خاطر گفت رنگ کنید چه ربطی به دین داشت اون روز لازم بود که شما موهاتون رنگ به خاطر دشمن بیشتر مردم لشکر موهاشون سیگار بود پیامبر دستوری نمی‌داد مرحوم چون تو بین عالمان ما این جا افتاده مشهور شده که خضاب کردن موی سر و صورت مستحب چیزی بر اساس مطهری بعد از نقل این ماجرا که امام علی فرموده و روشن کرده ولی اگر امام علی فرمود ما باید اینقدر احمق باشیم که یک چیزی که یه روز خاصی دستور داده موتونو رنگ کنید مثلا از این حکم دینی برداشت کنیم بگیم برای همه آره مستحب چه ربطی به دین داره مو رنگ کردن و مو رنگ نکردن مو رنگ کردن هر کس به اصطلاح خانمش میگه رنگ بکنی یا رنگ نکنی ربطی نداره به هر حال بگم پایه و اساس علم پیامبر محدود شد آنچه تو خدا وحی میکند آنچه که خدا وحی میکند چیه حالا خدا چیه وحی میکنه به همه چی وحی میکنی این خودش یه بحث دیگره قرآنی هم هست اتفاق درباره خود قرآن تو خود قرآن اومده که دوتا آیه داریم یا دوتا سه تا آیه تفصیل کل شی قرآن تفصیل کل شیان کل شی همه چی بیان کردی بعد تفصیل کل شیء هم هست دوست تعبیر این گونه داریم یعنی چه قرآن همه چی را در بر داره حالا همین ببینید ما وقتی دنبالش میگردیم که فیزیک شیمی فلان مثلاً انرژی هسته‌ای پیدا بکنیم و اون وقت به هم میبافیم خیلی ساده اگه من یک کتاب نوشتم تو اخلاق و گفتم اولش که من تمام موضوع های در همه موضوع را بحث کردن همه چی پرداختن همه چی یعنی چی هرچه مربوط به اخلاقه دیگه هرچه مربوط به اخلاقه همه چی یعنی باید ببینیم موضوع کتاب چیه اگه یک کسی فیزیک کتاب فیزیک نوشت و گفت من به همه چی پرداختم همه چی رو بیان کردم یعنی هرچی مربوط به فیزیکه آره قرآن همین ترتیبی همین الان داره ذالک الکتاب لاریب فی هدا لمتقین کتاب هدایت به سوی رستگاری دو ستایم که میگذره میگه مفلحون پس کتاب کتاب هدایت به سوی رستگاری هر آنچه که مربوط به هدایت انسان به سوی ر خیلی مسئله محدودش کردیم میگن نه همین الان ما تو اسلام همه علوم را داریم پیامبر چرا که مربوط به هدایت انسان به سوی رستگاری داره بیشترشو نداره بیشتر از این را کامل داره هر دوتاشو باید محکم بهش چسبید تا اولا بیش از این نداره اصلا تمام راحته که بگیم ما فیزیک اسلامی چه فیزیک اسلامی یعنی چه مثلاً جامعه شناسی اسلامی روانشناسی اسلامی طب اسلامی هم خیلی هم از روحانیون هستند طب اسلامی و نمیدونم خواص عنبر نسارا و فلان انواع ورزشم بحث می‌کنند یعنی چه طب اسلامی دیگه یعنی چی ائمه چیزی است طب نمیدونستند که حرفیم زدن حرف زمانه خودشون زدن ربطی به اون وحی و دین و اینا نداشته گفتم مثل همه ما حرف‌های عادی هم می‌زدند وقتی نشسته بوده که ساکت نبوده که گفتگو می‌کرده کسی میاد پیش حضرت میگه که سلام شوره میزنه شنیده بودم از یه جایی ما انتظار من عرض میکنم دوتایی یکی از کسانی علمیه معروف اند ها که میگن همه چی هست بعد مثلاً علم کشتی سازی یه جاهایی هم مسئله دارند راحت میپذیرید که فیزیک اسلامی یعنی چی شیمی اسلامی یعنی چه طب اسلامی یعنی چی میگه اومده که معلومه خودشون پزشک رفتن پیش پزشک یهودی مسیحی چی معالجه‌شون میکرد پزشک بودن پزشک بودند که یه دونه برای یه بیماری یه دارو می‌گفتند و میگفتیم خوب فلان دارو را فلان امام کشف کرده همچین چیزی این قسمتش یه خورده راحت‌تره یه جاهاییش سخت‌تره سخت‌تره و مهم است که بهش توجه کنید آیا مثلا ما اقتصاد اسلامی هم داریم اینجا دیگه سخت میشه که بخوای با مثلاً بزرگانی مثل سید محمد باقر صدر رحمت الله علیه مرحوم مطهری و دیگران در بیفتی و کتاب نوشتن که اقتصاد اسلامی واقعاً ما اقتصاد اسلامی داریم اقتصاد اسلامی یعنی چه یه وقت میگی یه چیزهایی تو اسلام به لحاظ اقتصادی مسلما تو قرآن داریم کلی لاتکلو اموالکم بینکم معاملاتتون کلاه سر همدیگه نکن عمال معاملهبه هم ظلم نکنید درست معامله کنید یا لا تقصیر المیزان یعنی چی میزان نفروشیفین ولی للمطفین کم فروشان که میکردن تکفیف یعنی دست من ای الان دست من وسطش پایین تر از انگشتانه ظرفی که ۴۰ بوده ۴۰ میکردن دست اینجوری بکشم ظرف سرش خالیه ببینید وسطش یه مقدارش خالیه چون دست وسطش پایین تر از سرانگشته یعنی کم بزارید تو فروش این چیزا را داریم و کلیش هم میکنیم و میزان ضرورت هم برای مغازه نیست برای استادم هست برای مهندس هم هست تو حرفه خودش طعمش بهتره کم گذاشتن و اون وظیفه خودش انجام اقتصاد اسلامی که اقتصاد یه علمه و برنامه‌ریزی برنامه است تخصص فوق العاده دقیقه اصلا یه چیز ثابت نیست یه جاهایی یه جامعه یه وقتی یه برنامه اقتصادی را طلب میکنه یه وقت دیگر یه برنامه دیگری علم بشری رشد میکنه تو این زمینه این چیزهای که علم بشری بهش رسیده در باب اقتصاد دقیقا مثل اون چیزایی که تو طبش رسیده به چی رسیده اقتصادم همین آره هر برنامه خاصی اجرا بکنی برای اقتصاد یه چیز در نظر بگیر قسط حواست باشه هر برنامه‌ای خواستی بریزی اگر دیدی که این برنامه که داری میریزی باعث ظلم به مردم میشه اینو رعایت کن لاتکل اموالکم بینکم بال این رعایت کن ولی خودت ببین برنامه رشد کرده و با اجازتون یواشکی میگم پیامبر این برنامه‌های اقتصادی فلان جامعه فلان وضعیت اگه باشه باید فلان برنامه اقتصادی رو اجرا کرد فلان برنامه و به اصطلاح گونه نیست که شما انتظار داشته باشی که اگر پیامبر می‌فرمود از کجا باید میفرمای که ممکنه چون تصور بکنید کتاب پویا قرآن که حجمش انقدره بخوای برنامه‌های متنوع و متکثر اقتصادی را که متناسب با زمان و مکان و چین اجرا میشه که شاید چند فقط اقتصاد میشه چندین جلدشو بیاره نمیدونسته برنامه های اقتصاد نه اینا از علوم اگه اگر میدونست علم غ باید خدا بهش وحی میکرد خدا هم به این چیزها این یه چیزی باید مطالعه بکنه برای اینکه یک کمی عادی بشه اول اول که خداوند فی الارض خلیفه من زمین خلیفه انسان که خلق کرد گفت که فرشته‌ها گفتند که اینکه خون میریزه من یه چیزی میدونم که شما نمیدونید بعد یه چیزهایی از آدم یاد گرفت خدا سوال کرد در آخر میگه نگفتم مگه چیز های میدونم که شما نمیدونید که آدم میتونه مطالعه کنه فکر کنه و به چیزهای جدیدی برسه به همین خاطر میتونه خلیفه خدا در روی زمین باشه خلیفه خدا روی زمین باشه میتونه فکر کنه میتونه به چیزهای جدید تقسیمش کنیم اون چیزهایی که بشر میتونه فکر بکنه مطالعه بکنه پیامبر ظاهر نیومده اونا را یادش بده چیزهایی که میتونه فکر بکنه مطالعه کنه اونا را انتظار نداشته باشید که از پیامبر ظاهر بگیریم نزدیکتر به دین حقوق که هدفش اجرای عدالت اصلا رشته حقوق که حالا ما اصطلاحا میگیم تو زبان فارسی شده حقوق درست خواستن چی بکنن گذاشتن قانون شاید بهتر دنیا که برای اجرای عدالت و امثال اینها نزدیکتر خوب مطالعه کتاب دنبالش نباید فوق العاده ارزشمند علم بشری بهش رسیده فوق العاده فقط دوتا شاهد روم و ثابت میکنه که کسی جنایت کرده قتل کرده قسم یا امثال اینها الان برنامه شناسیه راه‌های مختلف اثر از شما سوال میکنم آیا امام علی میدونست که اثر انگشت همه آدم های روی زمین متفاوته انگشت مقتول باقی مونده میشه تشخیص بده که قاتل کی بوده آره امام علی من و راه های آسمان آشناترم تا به راه های زمین آسمان یعنی چی زمین یعنی چی آره چون خود حضرت میفرماید راه های آسمان یعنی عالم معنا آسمان یعنی عالم معنا زمین یعنی همش زندگی که دارید من به اون آشناترم دین را میگم از من بپرسید یا کسی بلند نشه بگه که چند تا مو دارم من رو سرم چند تا معنی نداره کسی بپرسه احکام دینتون از من بپرسید اگر بخونه تا آخر داره میگه من به راه های آسمان آشناترم تا راه های زمین که نمیگه نمیگه من آشناترم آشنا که آشنا باشه که به زمین آشنا نیست نه زندگی زمینی‌تون را زندگی زمینیتونو خودتون آشناتر از منید مسائل دینتون را مربوط بیشتر از اینم یعنی اینجور نیست که بگیم چی داره خراب میکنه کار را کار را خراب میکنه اون وقت ببین همین که میگید به اونی که میگه طب اسلامی داریم ما خوندی که مدعی طب اسلامی داریم میاد کتاب طب جدید را آتش میزنه آتش میزنه میاد و بعد چی میشه و افرادی هم حرفای بد میرن به جای اینکه برن دکتر معالجه بکنن تو همه زمینه ها اون وقت میگیم گام بعدی کتابمون همه چی اومده نیاز نداریم که علوم جدید را از جهان بگیریم نیاز نداریم اون وقت میگیم این حرف روبرو هستیم حداقل علوم انسانی اسلامی اسلامی رو انسان یک اقتصاده یک حقوق خاصی نداره بشر مطالعه بکنه مطالعه هم کرده پیشرفتم کرده و به دستاوردهای مهمی هم رسیده و به هر حال آدم رو روی صندلی میپرسه و دستگاه میگه که دروغ گفتی دستگاه می‌سنجه که دروغ گفتی متغیر داره تغییر میکنه به صد سال دیگه اقتصاد چه تو حقوق خیلی چیزهای دیگه جدید پیشرفت میکنه و معلومه و ما هم باید بریم متناسب با زمان زندگی کنیم متناسب با زمان باید زندگی کنیم بنابراین انتظار این انتظارات را داشتن از پیامبر ظاهر گمراهیست علوم انسانی را باید ببینیم هر جا هر کس داره بگیریم البته اون حدود اسلامی را هم رعایت بکنیم خطوط را رعایت بکنیم همین الان یه مصلا چی هست مثلا برخی از لاتی که تو جهان داره صورت میگیره و ما هم داریم با کشورهای دیگه که از این دوستان ما که اقتصاد دانند و می‌شنوم واقعاً سخته که من بفهمم دقیق چی میخواد بگه این نوع معامله یک آقایی که ۸۰ هست و این خود این نوع معامله را کنید بچه نمیشه این حرفا چیه متخصصین گفتند به سود جامعه هست عدالت را بیشتر پیاده میکنه همونه اینو معامله ظلم آیا حق کپی رایت معتبره یا نه یه نرم افزاری یک کسی تهیه کرد مثلا این قرآن مجید رو اومد و شما بتونه هر موضوع خاصی راحت بگردیم پیدا یک سال دو سال سه سال نشست نرم افزار تهیه کرد حقشه که بگه که آقا من سه سال وقت گذاشتم هر که میخواد بگیره به صورت چی قفل نشکسته و رسمی از من بخره که سودش برگرده منم زندگیم اداره بشه قفلشو بشکنیم و بریزی توی بازار یک کسی این کارا رو زیاد میشد اون زمان‌ها در ۲۰ سال پیش شاید شما محاسبه میکنیم پیدا کنم همین دیروز پریروز دو سه تا کتاب های حجیم را فرستادم گفتم به کار مثلا قرآن اندازه مقاومت چند سال دیگه مراجعه به این با این موبایلم بگردم که خیلی ۳۰ ثانیه طول میکشه تا پیدا کنم اندازه بزرگ حالا به هر حال ایجاد وسایل این نرم افزارها چقدر برای جامعه ضروریه چقدر خدمت میکنه حالا شما فتوا داد که هر که بخواد قفل بشکنه و توی بازار شما آزادی این زمانی بود هیچمرحوم آیت الله امام را نمیدونم مرحوم آیت الله منتظری نظرش این بود اشکال ندارد بچه ۱۵ ساله چیکار کنم مجبورم اون زمان بیش از تومان رامین باید اصفهانی باشه که درد را دفع بکنی ۲۰ تومن ۲۰ سال پیش اون وقت چقدر به آدم فشار این قابل به اصطلاح ماجرا داشتم میگفتم که حضرت ابراهیم علیه السلام یک گوساله چاق قرآن داره‌ها برای مهموناش کباب کرد آورد دست دراز نمیکنه بعد فهمید که اینا فرشته‌اند خب شما متوجه نمیشید مصیبت کجاست اصفهانی باشه که متوجه بشه یک گوساله چاقو کباب کنیم مهمون دست نکنه کسی این کار را نمیکنه که این خیلی مسئله پیچیده نیست ببخشید هر چیزی را ما نباید بگیم انتظار عظ پیامبر را احکام کلی مربوط به هدایت انسان اموالتون را بینتون به باطل معامله باطل نکن ظلم به همدیگه قصه را رعایت کنید چه کنید چه کنید کدام برنامه الان برای وضعیت فعلی ایران مناسب با این وضعیتی که الان داریم این قرآن ببین اقتصاددان‌های دنیا چی گفتند ممکنه اشتباه کرده باشن ممکنه اشتباه کرده باشند که حکم ساده تو رساله هست تو مسائل نماز نماز او پس به شما میگید مجتهد چی هست ممکنه اشتباه اشتباه کرده اشتباه کرده باشه حقوقدان ممکنه اشتباه کرده باشه مرجع خیلی نماز جمعه در زمان غیبت برخی میگن حرامه برخی میگن مستبد ها دیگه همین الان نه آیه قرآن داریم که من جلسه قبل خوندم که به خدا ظاهر میکنه برای پیامبر براش نگهدار این دست مردم درست برسه حکم خدا درست برسه اینکه مقصودتون اینکه اشتباه کرده باشه مقصودتون اینه آیا ممکنه پیامبر اینجا چاه بکنه که به آب برسه ولی به آب نرسه آره ولی آیا ممکنه که حکم خدا را اشتباه بیان کنه نه قرآن میگه خدا نمیزنه حکم خدا را خوب نمیزاره ولی چاق را خودش میده که بگو من غیب نمیدونم اگه غیب میدونستم مال زیاد میکردم چه میکردم چه میکردم پیامبر امام علی اینجا آب هست یک دستگاه‌های گنج‌یاب فلزیاب بهتر از امام علی میدونه که جگر نیست حکم خدا را بلده بنابراین یک معضل مصیبت چیست که ما بگیم که ما تو اسلام همه علوم را داریم نداریم باید بریم بگیریم جاهایی که پیشرفت کردن اشتباه میکنن اشتباه میکنن نماز جمعه ها یکی میگه حرام یکی میگه حلال مستحبه یکی میگه واجب این همونی که گفته حرامه کم گفته معددشم باید بکنه به هر حال نماز تقوا باشه امام جمعه میاد میگه که آیت الله سیستانی انگلیسیه بعد از شش ماه حالا کاش هفته بعد میومد دیگه بعد از شش ماه میگه که نباید میگفتم حالا سیستانی را چون مطرح و مرجع و فلان و اینها بقیه رو که دارید پشت سرش حرف میزنید آزادی یه طرفه حتی آزاد یه حزب را علیهش حرف بزنید عرض کنم خدمتتون که حرف بزنید و بعد اون فرصت دفاع خوب یه جور دیگری به هر حال انتظار داریم قرآن مجید هر آنچه که راجع به هدایت است داره چیزای دیگه همه چی تو قرآن تو روایات هست مصیبت به بار میاره نیست و بنا نبوده باشه علم بشری بیاد تو همون مسائل مربوط به هدایت خوب خوب مهمترین شخصیت که توی قرآن مجید مطرح شده محمد صلی الله علیه به تفصیلم بیان شده اگر معلوم علم غیب نداری هیچکس دیگری علم غیب تبیان کل شی یعنی این یعنی شما حق نداری یه چیزی را یه شأنی را برای امام قائل بشی که قرآن برای هیچ کس قائل نشده قرآن اصل نمیتونی بگی نه اگر گفتی که تعبیر میکنیم ببینید به عالم امکان بیرونم سرک کشیدم چون امام قطب عالم امکان یعنی چی امکان یعنی چی و در مقابل واجب واجب الوجود واجب الوجود خداست عالم امکان یعنی یک جمله بهتون امروزه ما هنوز کشف نکردیم سیاره‌ای که مثل زمین موجودات زنده‌ای مثل ما و او مقدار از کیهان که تاکنون کشف کردیم که رقم‌هاش را که وقتی بچه‌ها را میگه یک چند میلیارد کهکشان کشف کردیم که مثلا کهکشان راه شیری که ما توش هستیم این طرفش تا اون طرفش فاصله اش مثلا چند هزار سال نوریه چقدر سال پیش چند قرن پیش اصلاً خاموش شده حالا گفتم برای که روح احتمالات اون زن که ما فضا را تا حالا دیدیم و کشف کردیم که میلیاردها کهکشان راه شیریت اینقدر صدها میلیون سیاره مانند زمین احتمالات باید وجود داشته باشد زندگی میکند اون موقع این امام که اینجا روی زمین بوده قطب عالم امکان صدها میلیون سیاره دیگه چی خونده ذهن ما که کره که ما داریم کره زمینی که ما داریم تو خود کهکشانه راه شیری یه نقطه است از اینم کمتره از یعنی هر چه ماسولا هست جواب میدن به مسیحی هم میگن به همه ادیان میگن میگن یاوه نگو یه پیغمبر برای شما روی زمین بود اومد زندگی کرد هدایت کرد به اون صدها میلیون سیاره دیگر که احتمالاً انسان‌هایی روش زندگی می‌کنند و امکان تو چی میدونی چند تا سیاره مثل زمین داریم و همه اینها را به اصطلاح خدا براشون پیامبر فرستاده اونجا هم اونام برای خودشون پیامبر مثل پیامبر ما راهنما چی چی میکنن علم باز میکنیم باید توجه بکنیم وقتی میخوایم در مورد شخصیت هامون حرف بزنیم پامون از قرآن فراتر نگذاریم اصلاً نگو در قرآن همه چیز نیامده قرآن خودش مدعیه من همه چیز تبیان کل شی بعضی چیزها را معلومه که گفت نماز بخون ولی جزئیاتشو گفت ما رسول جزیئیات مراجعه یه چیزایی رم خود قرآن فرمود که عقل بشری واگذار کردم فوق العاده مهمه که اگر قرآن بیانش نکرده باشه نقص بزرگ مثلاً یک کسی یه انسانی قطب عالم امکان باشه چجوری میشه چه جوری همچین چیزی قرآن نه بشری هستند من بشری هستم مثل شما زندگی فقط به من وحی میشه الفاظ و اون چیزها را به اصطلاح به کار من خیلی ساله اذیت میشم که ولا ندارم بسه عقیدتی امر مسلمین جهان یعنی چی آقا مسلمین جهان کجا اومدن انتخاب دیگران به کار میبرند دیگران به اخبار میگه اخبار میگه ولی امر مسلمین جهان مسلمین جهان جهاناگر رگی در کار باشه و انتخاب شده باشه رهبر جمهوری درست بشه بعد بیایم قرآنش کنیم عرض کردم اینجوری نیست که راجع به حضرت محمد صلی الله علیه و آله اگر قول کردی پیامبر در همه چیز بر من اولویت داره بر همه چیزها بزرگی مثل علامه طباطبایی از اون طرف تفسیر المیزان تفسیر نمونه آیت الله مطلق در همه چیز که من اشکالشو گفتم قبلاً اینجا اگر گفتیم همه چیز من در دست از همه چیزم آبروم جانم همه چیم در دست اوئه اون وقت یک کسی هم پیدا میشه میگه همون ولایت پیامبر دقیقا به من داده شده کسی هم پیدا میشه که اگر بخواد زن مردمم میتونه طلاق بده گفت زن تو باید طلاق بدی باید طلاق بدی یک دیگه فاصله نیست ولایت خداوند به پیامبر داده بعدشم همون ولایت به علی علیه السلام رسیده هیچ وقت خداوند نگفت که اختیار همه چیز مردم را داره همه چیز مردم را دارد النبی تو نبوتش بقیه چیزاش مثل بقیه مردم مثل بقیه مردم حالا به منم نفرمایید که عرض کنم خدمتتون بگم مرحوم محمد باقر صدر مرحوم مطهری را میخوام مخالفت بکنم مخالفت بکنم با علامه طباطبایی میخوام مخالفت بکنم با آیت الله مکار کاملا حواسم است که اگر سخت فرو بریزه فوری یک استغفار بکنم و جلو ریزش سقف را بگیرم حرفم اینجوری بود با استغفار نمی‌ذارم عرض کنم خدمتتون که قسمت دوم حواسمون باشه حتماً باید بگیم همه چیز در قرآن آمده آنچه که مربوط به هدایت فوق العاده مهمی امام داره قرآن نیامده در گفتی مهم ترین شما میگی آقا مهم مسئله قرآن بیانش نکرده قرآن هر آنچه که مربوط به هدایت و رستگاری انسان است حتی اونجا که نماز نماز چیزهای دیگر هم تکلیف روشن کرد باورهامون را به قرآن عرضه کنیم و منطبق کنیم با قرآن منطبق کنیم با قرآن خیلی مهمه که این را عرض بکنم یعنی اگر یه چیزی رو اینجوری بهتون نصب میکنم طبق مبنای شیعه پیامبر اولوالعزم هم پیامبر هم امامشون را طبق این مبنای شما مفصل تو قرآن اومده زندگی وقتی میبینید توش هیچی درباره اون چیزایی که شما میگید نیست بلکه کاملا پیامبر اسلام یک انسان مثل بقیه انسان ها نو قدرتی داره نه اراده بکنه هرچی بخواد ظاهر دست مردم میرسونه ببخشید به صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد سلام علیکم سلام علیکم فرمود که مثلا به اون آقا حقوق حقوق اقتصاد نمیدونسته اما مدرک نداریم که نمیدونسته همونجور که مدرکی هم که میدونسته نمیدونسته چرا برای اینکه جامعه اون روز علم اینقدر پیشرفت نکرده بوده اگر میدونسته چهلمی بوده علم غیب بگو نمیدونم دانشگاهی نبوده که بگیم احتمالاً امام علی رفته بوده این دانشگاه درس خوانده بوده اگر میدونسته نمیدونم به پیامبرش بدون امام اگر سوالی دارید استفاده راجع به باقر علیه السلام باغ رو علوم دین یعنی چی شکافنده علوم دین همه مسائل دین را میدونه و بازش میکنه تعبیر اینه علوم دین یه چیزهایی بهش اضافه یه چیزایش بیجا اضافه شده به جاهاییشم به جا اضافه شده ولی به هر حال آنچه که برای هدایت و رستگاری لازم بود در اختیار سلمان بود سر کار رستگار بشم غیر دینی رستگاری نه علوم دنیا تا درست می کنم میگه سالمه بیماری تا معالجه میکنن برات رفاه فراهم میکند اقتصادتو درست میکنم یا الله بسم الله الرحمن الرحیم خواهش بیشتر در اولویت در نبوت بود معنی اصلا معلومه وقتی من یه کسی رو به عنوان نبی قبول میکنم اون اولویت داره دیگه معلومه که اصلا جای گفتگو نیست یعنی در بحث النبی و اولا بالمومنین من انفسهم انفسه چیکار میکنه اصلا جای پیغمبر بگم آقا من نسبت به تو در نبوت اولو دارم که اصلا جای بحث نیست اصلا موضوع گفتگو نیست به اضافه انفسهم انفسهم چی می فرماید این پیغمبر از خود شما به شما سزا اگر اشتباه نکنم شان نزول وقتی زید رفت وقتی پیغمبر خواستگاری کرد برای زید گفتن نمیدیم ایشون گفت باید بدیم بهش کاری ندارم ولی میخوام بگم اصلا نبوت که محل بحث نیست معلوم پیغمبر داره یعنی هیچ فرد عادی نرفته جون راستی در قسمت نبوت من با تو یه گفتگو دارما اولویت داره صحبتشون تمام این آیه داره می فرماید بسیار مهم هست توی بحث اولویت هر کسی اولویت داره به آدم‌ها تا جایی که خیر اون رو میخواد اولویت داره مثال‌هایی که آقا طلاق بده برو این کارو کن یه مثال مثالی که به ضرر طرف باشه قطعاً پیغمبر تو اون قسمت این قاعده است بین مسلمان ها نگاه سوره داره مقام پدر مادر عجی دیگه خداوند میفرماید که من حکم کردم توقع داریم مهمترین جایگاه پدر و مادر در قرآن و روایات عجیبه ولی خداوند یعنی مردم تا جاییه که اون به مولا علیه ضرر نزن این معصوم اینجا جمعش میکنم گفتگو خواهیم الان شما مستند به قرآن میکنید کجای محدودیت در قرآن شما الان استناد به آیه قرآن من میگم این ولایت رو کجا در قرآن براش محدوده قرار داده این که حق نداره اینکه بحث عمدیه نه نه بحث عقلی اینجا اگر عقلی باشه که ما عقلی خودمون برداشت من میگم در قرآن کجا برای ولایت محدوده قائم شده همین پدر و مادر درایت دارند ولایتشون ولایت ولایت در واقع پیامبر صحبت میکنیم شما الان اینجا نتیجه نگیره الان برای ولایت پیامبر یااهل بیت کجا در قرآن از آیات قرار شد که حاج آقا برداشت خودش رو گفت من از ترجمه تفسیر نکنید من یک سوال روشن دارم من میگم در آیات بفرمایید کجا در ارتباط با ولایت محدوده قائل شده محدودش کرده که اگر ما قائل هستیم اینو ببینیم که پیغمبر اطاعتش و اولویتش محدودیتی نداره محدود پیامبر علم داره علم همه چیش را ما پذیرفتیم اونی که من برداشت میکنم برداشت پیامبر نیست پیامبر تشخیصش اینه که این عین صلاحه معذرت این مرحله اش چی هست ببینید شما مثال هیچ جای قرآن هیچ اعتباری ندارد بعضی آیات قرآن پنج تا شان نزول براشون اومد این چه ارتباطی ندارد همسر زید مثالی که شما زدید به سودش بود که همسر زید بشه یا نه اصلا وقتی میگه اولا هست همه جا به ضرر مردمه معلومه که اگه اولویت داشته باشه نسبت به مال من یعنی میتونه مال منو بگیره ببینید میگه فرمان راجع به پیامبر خود تو نبوتش اولویتش روشنه کجا روشن یعنی شما در نبوت مهاج مسائلی که تو مسائلی که میگه بخشی از حرف‌هایی که پیامبر میزنه در محدوده عقل منه باید تو این چهارچوبه من حرف بزنه باید بزنه پنج تا آگهی چیه که حالا شماکم برهان ربکم یعنی چی دلیل اصلا اشاره مبین قسمت آخر آیه قرآن را اشاره میکنه آیا این برهانون یعنی قرآن یا یعنی شخص پیامبر مثلاً امام فخر رازی میگه که فرقی نداره اگه قرآنه قرآن کارش برهان آوردنه اگه شخص حضرت محمد کارش برهان آوردنه ولی آیه رو که کاملا میخونه معلوم شخص حضرت محمد را داره قسمت دوم آیه قرآن را اشاره میکنه محمد برهانه یعنی چه خوب یه مقدار فکر کن حنا نبوده که ذهنیت های ساختیم که یک کسی بیاد بگه اشتباهه تو مسائل شکل بگیره من تموم شد دوباره تا به قسمت خودم من چند بار گفتم اگه خدا بهم نمیگفت که نماز صبح دو رکعته نمی‌دونستم که میگم چشم همین الانم که گفتم گفتم اون چیزهایی که من درباره اش حرف داره یه چیزایی حرف نداره او چیزهایی که عقل من حرف داره بکنه یعنی سود نه خوب یعنی پیامبر باید نفع طرف را در نظر پیامبر اختیار داره اختیار مال منو داره کوچک‌ترین دخالتی که خواست بکنه یک چیز دیگر گفتید شما پیامبر محاسبه میکنه پیامبر خلاف نمیکنه پیامبر ظلم نمیکنه چون نه قضیه اینه یه چیز یه جور دیگری فکر کنید اگر همه چیز مال و که گرفت مال من که ظلم نیست اگر آبروی منو برد آقا از روز اول برهان عقلی آوردم گفتم درسته که علامه طباطبایی گفته درسته که آیت الله مکارم گفته همینو گفته این مطلق حتی درسته که دکتر سروش گفته ببینید خوندم خوندم کاملا و به مناسبت دکتر سروش که نقد میکردم حرف مفسران را مفصل آوردم و رد کردم آقای تفسیر اشکال داره اگر گفتی که پیامبر همه چیز اختیار داری اون موقع اگر مال منو برداشت منو برد اختیار داره اگر جان منو گرفت اختیار داره اون موقع چه جوری که بشه پیامبر شما میگید این پیامبر عادل نیست چون هر کاری بکنه چه جوری بگیم پیامبر معصوم نیست معصومه طبق اصطلاح رایج میگم طبق استدلال خودم که عصمت وحیه این پیامبر معصوم بله هر کاری بکنه عین عصمت آبروی مردم ببره بنابراین اشکالی که و عشاعره وارده به ایشون وارده از شاعر میگن چی میگن هرچی خدا بکنه شیعه و معتزله میگن چی میگن نه هرچی که عدله و ما با عقلمون تشخیص میدیم اون خداست شیعه و معتزله به اشعاره میگن اگه اینو گفتی هر کاری خدا بکنه عین عدل باشه خوب سلم به حق به عشاعره می‌کنند شیعه و معتزله اشکال عیناً به کسانی که میگن اولویت پیامبر مطلقه در همه چیز وارده چون معنیش اینه پیامبر هر کاری کرد عین عدالت من راهی ندارم که تشخیص بدهم که امام علی عادله اصلا من نمیتونم چون امام علی یا پیامبر پیامبر هر کاری بکنه اشتباه کرده باشم فکر کردم پیامبر ۹۰ درصد مردم دنیا فکر می‌کنند پیامبر بوده اشتباه کردن از کجا بفهمم که واقعا محمد صلی الله علیه پیامبر داشته باشند بنابراین در صورتی من میتوانم پیامبر را داوری کنم که پیامبر ملزم به رعایت اخلاق باشه همین اخلاقی که ما قبول داریم اگه قرار شد بتونه تهمت به من بزنه من نمیتونم بفهمم پیغمبره من نمیتونم هیچ از من گرفتید ابزار را من باید یه اخلاقی داشته باشیم با اخلاق علی و معاویه را بسنجم علی تو چهارچوبه اخلاق رفتار میکنه معاویه چهارچوبه اخلاق رفتار نمیکنه ابزار نداشته باشم الف و لام النبی معرفت مگه پیامبر دیگه‌ای هم بوده که آقا پیامبر در حوزه نبوت است نسبت به مال و جان و ناموس می‌تواند مرکب منو بگیره بده به شما اگه این کارو بکنه ظلم کرده خب بدون دلیل اگه این کار را بکند ظلم کرده پس چرا این اختیار بهش داده میشه در قرآن خدا که اختیار عبث نمیده که به پیامبر اگر این آدم چون در اسلام فرزند زن حق طلاق گرفتن ندارد و طلاق با مرد است اگر در وضعیت قرارداد شوهر زن را پیامبر می‌تواند در حوزه نبوتش طلاق بگیرد اگر شما اومدید از یک راه خلافی مثلاً امروز با قاچاق مواد مخدر اومدیم مالی رو کسب کردی علی رغم اینکه مالکیت در اسلام محترم شمرده میشود نبی می‌تواند فرد مالکیت کند اموالتون رو مصادره کنه ولی اینکه هر جایی بخواد بیاد مال من رو از من بگیره بده به شما که اینکه نه اولویت نداره حوزه نبوت نبوت در نبوتش اولویت داره حاکی بر جان وقتی میگیم اولویت دارد اگر یه نفر رفت عرض به حضورتون دیگری را کشت وقتی می‌خواهند قصاصش بکنن در حوزه نبوت می‌تواند جان او را در مقام قصاص بگیرد اما اینکه همینجوری بخواد جان من رو بگیره که نمیشه که خیلی خوب باشه حکم شرعی را میدهد اجرا نداریم ممکنه مثال های که میزنید ایشون میگن مثال ها اجراییه مال حکومته چون دیگه بحثیه که بهش میپردازیم و اون اینکه پیامبر پیامبر و حکومتی همراه آرزوی پیامبر چه پیامبر چه حکومت بکنه چه حکومت نکنه پیامبرش خدشه‌ای بهش وارد بحثیه خدا نداده مردم بهش زدن مردم بهش دادن خب این یک سوال بپرسم از شما پول بگیره به نظر شما ظلم شما را میگیره خداوند زکات میگیره از شما ظلم در قصه حضرت موسی علیه السلام و اون عبد صالح زد کشتی خراب کرد حضرت چه کاری اگر پیغمبر خدا خیلی خداوند کشتی را سوراخ کرد سوراخ میکنی اینجا حاکمه کشتی میگیره نه ممکنه به عقل من اون لحظه نرسه یا وقتی دیوار درست کرد حضرت دیوار اینجا یک چیزی ببینید اگر ملاک شما اینه که آقا من اگر چیزی به ضررم هست این رو نباید پیغمبر انجام بده خدا هم نباید انجام بده خدا زکات میگیره خواهش میکنم دقت کنید اگر نبوت من در نبوت اولویت به من داره پیغمبر معلومه این چه معلومه من یکی رو به عنوان نبی قبول کردم اون در نبود اولویت دارد چیکارخیلی ناقص شهید کرد آقا ضرر خواسته یعنی چی یعنی اگه دیدیم که خداوند مثال مثال دیگه وقتی پیغمبر اولویت داره یعنی چی یعنی آقا پیغمبر میدونه حالا پیغمبر و خداوند متعال به واسطه علمی که بهش داده حالا یه جایی میفرماید اتفاق آقا گوش بدین یک زکات مالیات برای اداره جامعه معلومه که مالیاتم که میدم کم میشه همه چی اصلا تو اجتماع زندگی بکنم لازم نیست بریم سراغ دین و اینها اندیشمندانی مثل مثلاً تو اجتماع زندگی بکنی یعنی محدودیت را پذیرفتید ضرر میدی یه جاهایی یا جاهای خلاف عقیدتی محدود پیامبر میگه زکات بدید برای اداره کشور ما حمله کرد باید دفاع کنیم احتمال کشته شدن هم هست احتمال اینکه مجروح بشیم بزار من اندازه همش ضرر همه هر حکمی ساده ترینش نماز صبح ساده ترینش نماز صبح واقعا یکی از دوستان شوخی میکرد میگفت من وقتی وضو میگیرم آیاتی که در مورد حضرت موسی و خضر باید بزارید کنار درباره اش بحث بکنیم ببینید شما نمیتونید از این دفاع کنیم که یه بچه را بخاطر اینکه بزرگ که میشه پدر و مادرشو گمراه میکنه بکشد من جلوتر می‌زدم می‌کشتم من خضر رو می‌کشتم آره حق نداره بچه رو بکشی به خاطر جنایت جنایت اما خطای وحشتناک شما که هستی دیگران هم دارند و انحراف فوق العاده بزرگی یک کلمه نفرما که اگر ملاک عقل من باشه همین که اینو گفتی من با عقلم فهمیدم که قرآن بهتر از توراته عقلم فهمیدم شما میگی عقل من ملاک نیست پس منم گوش بدید و منم نوشتم شما گفتید منم نوشتم من داوری کنم راجع به بعد از شما خیلی نیاز به شنیدن دارید شما خیال میکنی در حالی که نمی‌دونی خیلی جدی نیاز داری این حرف‌هایی که داری می‌زنی انحراف محض خوب شما داری دین را از داوری عقل انسان کل دین در معرض داوری اگه میخوای آگه میخواد الذین آیات الله علیها اونایی که قرآن را وقتی میشه چشم و گوش بسته گوش بسته چند تا آیه قرآن میفرماید آقا تعقل کنید خب معلومه اگه من نتونم تعقل کنم اصلا چه جوری بفهمم که این پیامبر واقعیه یا پیامبر دروغینه اگر قرار باشه تو چهارچوبه عقل من حرف نزنه من که ابزار غیر از عقل ندارم همه چی باید تو چهارچوب عقل باشه آیات مکرر متعدد قرآن میگه شما میزنید این شکلی که شماها میگید خرد ستیزه واضحه که اگه یک آدم میوم یه بچه رو می‌کشت همه دنیا میگن ظلمه همه دنیا و اونم اصلا جنایت نیست گمراه بشن مواظب باشند پیامبر از خودتون اولویت داره از خودتون دیگه انفسه چی از خونتون نسبت به خودتون اولویت معلومه خودتونو شما تاکید میکنید ببینید آقای شما باید از پایه از پایه ببینی که عقل رو براش چه جایگاهی را جایگاه مناسبش قرار ندی از قرآن خدمت شما عرض شود که اولا عرض میکنم خدمت شما که حاج آقا من از سال ۶۷ مباحث خوندم بی‌سواد نیستم خیلی باسوادن قطعا ممکنه جلسه قبل بزنم بعضی از جاها برداشت با کلام متناقضه شما فرمودید آقا من با پیغمبر قبل و بعد از قبل از وفاتش ببخشید قبل از تولدش من هیچ ندارم آیات قرآن از دست زیاده من دو سه تاشو میخونم پیغمبر قبل از اینکه به دنیا بیاد قبل از اینکه به دنیا بیاد شما قبل از اینکه صالحین میگه ببینید وقتی که به دنیا میاد نبی در مورد حضرت ان الله بشارت میده یعنی این شخصی که داره بله شما خودتون با پیغمبر یعنی قرآن اینو نمیفهمه واقعا تو این قسمت به قول شما باید عدالت داشته پیغمبر میگه آقا من پیغمبر میرسونه چرا شما خودتو با پیغمبر یکی میدونی پیغمبر که معلومه با ما متفاوت این آیات قرآن اصلا بحث روایی هم نمیخوایم بکنیم از این دست میارم داده من به اسم خدا عرض کردم خدمت یک بعدی نگاه بکنید اگر شما گفتی پیغمبر مثل ما فقط الان ببینیم دوستان پیامبر از هنگام تولدش متفاوت از اول متفاوت خلق شده از اول یه موجودی خلق شده که علم غیب میدانه گناه نمیکنه چی نمیکنه خوب اشکال اشکال من دارم میگم اونایی که ۷۰ سال کار کردن اول تا آخر اون که گفتن و نوشتن دارم نقل میکنم اول تا آخرش باشه مهم اینه که اینایی که میشنوند استدلال را بشنوند اگر استدلال درست بود چی گفته مهم نیست چند وقت پیش جمع دوستی هم ردیف های خودمون جلسه ماهیانه گزارش از اندیشه خودم میدادم یکی ازگفت که میدونی چه اندیشمندان بزرگی اگر قرار باشه به خاطر شخصیت‌هایی که پشت یک حرف ایستادن من یه حرفی را بپذیرم اولین چیزی که می‌پذیرم تثلیث مسیحی چرا چند تا عالم شیعه داریم داشتیم تو طول تاریخ چند تا مسیحی چند تا مثل داشتیم قدیس جلبک نبودن نوابغ بودن واقعاً هم وارسته بودن قدیس واقعا آدم دشمنش به وارستگیش چی میکنه ۲۰۰۰ سال صدها هزار عالم برجسته نوابغ مسیحی اینا قبول دارند من باید قبول کنم چی گفته ولش کن فقط یه چیز استدلال عرض کنم خدمتتون که الان یک از سخن شما بر میاد که پیامبر پیامبر ساخته شده عزیز من شما چه برداشتی من برداشتمو که مطرح نکردم الان من دارم برداشت شما رو میخوام بگم خیلی بده آقای عزیز بزارید بحث آیه را غلط ترجمه کردی آقای محترم ببین طرفرفت که ببخشید پنج دقیقه پیش کسی لپ لپ باز نکرده شمای اشکال عقلی باهاش روبرو هستی و اونی که پیامبر و ائمه قبل از تولدشون جور دیگری خلق شدند خلق شدند عیب دارد چطور مستقیم منم اینجوری خلق کرده بود این تعریف و تمجید دیگه از پیامبر میکنیم این تعریف و تمجید چیه از علی که قبول اشکالی هست بدیهیه روشنه یه ذره باید عقل را به کار انداخت آقا بشارت میده که فرزندت در آینده اینجوری میشود آتان جعلنی نبی جان شما میگید ترجمه کردم خوب آتان یعنی کتاب و جعلنیا قرآن دیگه حضرت عیسی تو گهو آتان یل کتابشو قرآن را اینجا ای داده پیشگویی میکنه اونجا که بشارت میده که یحی یعنی در این فرزند در آینده مهمت خودش با تلاش خودش اینگونه میشود شما مجبور نیستی که یه ظاهر را بگیرید ابراهیم خلیل را چیکارش میکنی طلا ابراهیم خلیل مراحلی را طی کرد تا امام شد آزمون شده امام شما داری میگی تولد امام شده بود شما جواب بده نه آیات را آیات که شما خوندی حرف داره دیگه بسه دیگه نوبت دیگران نه نه دیگه تموم شما بفرمایید استفاده بکنید که پیامبر و ائمه قبل از تولد اینگونه خلق شدن ده تا اشکال جدی داره ده تا اشکال جدی من نمی‌تونن باشن لکم فی رسول الله متفاوته محمد خلقش کردیم اصلا یه چیز دیگری اشکال دیگر اصلا میگم شما گفتید خودتون بالاتر از پیامبر میدونم حتما بالاتر از اون پیامبری که شما گفتید چون پیامبر که شما گفتی یه رباته خدا برنامه توش ریخته کار خوب بکنه من تلاش میکنم بفهمم حقیقت را بفهمم تسلیمش بشم هوای نفس داره می‌کشتم چی میخونم مقاومت میکنم او پیامبر خوب میکنه من مهمم من ۱۰۰ مرتبه بالاترم آره خیلی هم درس هم ندارم این پیامبر که شما تصویر میکنید من بالاترم شما میگید یک کسی قبل از تولدش خدا یه جوری ساختهتش فقط خوبی میکنه آیه قرآن اگر یه برداشتی کردی و دیدی که اشکال عقلی داره با تحمل بیشتر کنیم آیات دیگر را ببینیم خوب این آیه که میده حضرت عیسی از هنگام تولد و جعلنیا هنگام تولد با ابراهیم خلیفه می‌فرماد بعد از اینکه این همه آزمایش داد آخر آخر اونجا داره بچه پیشگویی میکنه مژده میده پسرت در آینده سعی و تلاش خودش نیست نه همه مثل هم خلق شدیم هیچ تفاوتی بین من و پیامبر و علی علیه السلام وحی بهش میشه خود قرآن گفته میشه علم غیبت نداره یه ذره هم نمیتونه بلا و از خودش دفع کنه هیچ کاری خدا من وابستم بفرمایید بعد از ایشون بفرماید زمان کم هست دیگه خیلی مطلب اصلی نکته بگم اگر اینجا آیات قرآن خونده میشه انسان مستحضر باشند جلسه بحث قرآنی قبول کردیم و چون جلسه پیش صحبت شد که بعضیا زیاد آیت قرآن می‌خونن خب طبیعتا صحبتی عرض کنم حضور ماجرا وجود داره شما میفهمید که پیامبر علم غیب نداره یه ماجرایی در قرآن وجود داره این لفظی که در قرآن زیاد تکرار شده ماجرای علم و کتاب یعنی از مطالبی که در قرآن زیاد در موردش صحبت شده کسانی هستند که بهشون علم داده شده و کسانی هستند که بهشون کتاب داده بررسی صلاحیتی داشته باشند که این علمه بهشون داده شده یه نکته قبلش بگم اگر برگردیم به سطح سال همه آدم نشستن روشنفکران اهل علم حتی اگر میگفتیم که آقا میشه کف دست نگاه کنی و در آن واحد یک نفر در دنیا صحبت کنه یا جن زده خرافاتی هستی یعنی چی که یه نفر در آن واحد میتونه با اونور دنیا صحبت کنه ولی الان می‌بینیم که این گوشی من دستم میگیرم اونور دنیا شروع میکنم صحبت کردن برای همه ما هم جالبه اگه الان من بگم آقا یه تکنولوژی اومده رو هوا میتونی الان یه چیزی ببینی هیچ استبداد عقلی نمی‌کنید نهایت کجاست رد نمیکنه این قدرت علم رو میرسونه صد سال پیش این قدرت مشخص نبود برای ما الان خیلی واضح شده نکته دوم عرض کنم تا برگردم به بحث اصلی اونم اینه که ما علم مطلق قاطی نکنیم ما یعنی اگر یک نفر علمش زیاد باشه دلیل در حد خدا قرار گرفته هوش مصنوعی هرچی ازش می‌پرسیده آقا هوش مصنوعی وجود داره بعد حالا مثلا ما دچار شرک شدیم پس نه میگیم که این علم اینقدر قدرت دارد که میتونه یه کارایی بکنه حواسمونم باشه در مثال مناقشه نیست من دارم این مثال را عرض میکنم از جهت اینکه بفهمیم که توانایی علم تا کجاست در امور دنیو حالا توی قرآن چند تا آیه وجود داره اولین آیه رو که من میخونم دیگه فعلا کوتاه میخونم در مورد حضرت عیسی علیه السلام هم در سوره آل عمران و هم در سوره مائده آیاتی داریم که اینطوریه عرض به حضورتون که میفرماید که و یعلمه الکتاب والحکمه و تورات والانجیل و رسولا الی بنی اسرائیل انی قدکم به آیت من ربکم انی من اخلاق من الطینه که هیئت الطیر من می آفرینم از گ از خا یه چیزی مثل پرنده به اذن خدا زنده کور مادرزاد و شفا مرده رو زنده میکنم خبر بهتون دادم به او او به واسطه این کتاب حالا میتونه یه کارایی انجام بده ولی اجازه نمیشه بگم تمومش میکنم تو ماجرای ملکه صبا و حضرت موسی زمانی که هدهد خبر آورد قبل از اینکه چشم بزنی تختشو من میارم به واسطه اون علم بودش که می‌تونست این کارو انجام بده ولی یه نکته من اینجا بگم پس ما اینجا قائل به این هستیم که یه علمی رو خدا در اختیار گذاشته خدا به حضرت موسی می فرماید نفس خودم ساختم از این پیغمبر اینطوری نیستش که بیاد بگه که زن تو بده به من زور میگیرن بابا اینکه خلاف عقل کل ماجرای نبوت زیر واضحات اول ماجراست که این پیغمبر تربیت شده به ما ندادن این علم رو به یه آدمی دادن که او ساخته شده است او برای نمیخواد بره اینجا وضعمون خوب بشه یه کاسبی راه بندازیم یه کاری بکنیم نه او تربیت شده خداست نفسیه تربیت شده است اگر علمی بهش داده در راه خودش استفاده خیلی قدرت داره بنابراین خبر میده ولی حالا حضرت عیسی راه میفته تو خونت اینو داری تو خونت اونو داری تو قلبت اونو داری بازی که نمیک که نبوده که دکون دستگاهدر مسیر هدایت که هرچی که می‌خواهد باشه اتفاقاً خبر از غیبم می‌داده یه طوری برخورد نشه که اذن الله خیلی وزنش پایینه یا وحی خیلی وزنش پایینه اتفاقاً وحی خیلی باله چون وحی رو خدا به کسی نداده پس این پیامبر تربیت شده است علم غیب داره برای منافع استفاده نمیکنه هر آنچه که انجام میدهد امر خداست بسیار تمام عرض کنم شما جلسه بعدی دیگه باشه ببخشید عرض کنم خدمتتون که من دوست دارم دوستان وقتی صحبت میکنن واقعا یه حرفایی که ما می‌زنیم معلوم نی مسلم باشه با یه لحنی صحبت نکنیم که مسلمه مسلمه مسلمه این یه مقداری آقا ناراحتی چیه بسیار بسیار آقا میگم که فامیل طوسی یه لحنی آدم وقتی صحبت میکنه که احتمالم بده که این طرفی که اینجا نشسته میتونه جواب بده ۱ ادبیاتمون یه خورده باش چون سنم بیشتره خیلی خوب باشه آقا کتاب میگه ما بحثی داریم به پیامبر علم داده شده به پیامبر کتاب داده شده به پیامبر حکمت داده شده هر کس منکر نفهمیده قرآنو وحی شده همه این چیزا گفته شده بهش خیلی چیزا بهش گفته شده شهید تکرار همه پیامبران را خدا کتاب و حکمت بهشون داده حداقل پیامبران اول پیامبران معجزه داشتند یکی هم انواع معجزه ممکنه یه پیامبری معجزه این باشه که یه مورد خاصی را به اذن اللهی بکنه کسی اگه نمیدونه که ندیده قرآن که مار چوب تبدیل به اژدها میشه مار میشه چی میشه شتر از دل سنگ بیرون منکرشه پیامبران معجزه دارند تمام پیامبران علم دارند علوم دین را همشون خداوند بهشون داده حکمت بهشون داده کتاب بهشون داده اینها عرض کنم خدمتتون که نه علم کتاب علمی از کتاب ماجرا انسان آقا آقا گوش بدید گوش بدید نه گوش بدید گوش بدید همین لحظه که جواب ایشونو میدادم آیه قرآنو خوندم و طلا ابراهیم قبل از بعثت تا ۴۰ سالگیش آدم حسابی شوتی که خدا وحی کرده تلاش خودش را فتح کرده طلا ابراهیم صلاح دونست برای این وضعیت پیامبر توی جامعه میخواست نیاز بود به پیامبری مبعوث میکنه اگر نخواست جایگاهشو داری ها امامی اگه اونجا رسیدی امامی خود شمای کجا امامی خیلی ترس نداره آقا گوش بده آقا من قرار من جعل میکنم بعد منم امامت میکنه این نگاه آیات قرآن گوش بدید ببخشید معذرت کی قراره گوش بده نه معذرت میخوام معذرت قرار دادن یعنی قرارداد کسی را پیغمبر قرار بده خدا دیگه یعنی چی آقا جمله که نگذاشتی بگم آره چرا خود قرآن وجلنا للمتقین امام خدایا ما را امام مت آیه قرآن منتها امام لازم نیست همه جا پیغمبر منصوب باشه که فتح کرده امام یادمون میده عرض کنم که عزیز من این نمیشه بعضی چیزها را وا بگذار به افراد که حضور دارند حرف های شما را شنیدم جوابشم میشنوند بعدم خودشون داوری میکنن خود افراد نه حرف منو دربست می‌پذیرند فکر میکنن هر آدم فکر قد من و شما فکر و منم دارم نظر خودم برداشت خودمو میگم ارائه میکنم که حتی من نمی‌گویم ببینید من نمی‌گویم خدا هست این خبر از واقع من میگم من با این برهان به این نتیجه رسیدم که خدا است دارم درون خودمو میگم بیرون کار ندارم من با این برهان به نتیجه رسیدم که خدا هست شما چی شمام ببین با این خانم تمام شد دعوا نداره شما میفهمید جواب میدم دوستانی هم که میشنوند یا داوری میکنن اینجا جواب تمام نبود اینجا جواب درست اشتباه بود معلومه هیچکس هم نمیاد بگه ۱۰۰% حق با این بود یا صددرصد حق با او بود و تحمل کرد دیگه آدما با هم اختلاف چی دارند اما آخرش یه جمله گفتید مسلم پیامبر مال کسی را با زور نمی‌گیرینی که اون مبنایی نشون داره بپذیری مال خودشه مال خودش که مال زور نیست که شما اگه گفتی پیامبر مال من مال پیامبره آبروی من مال پیامبر نکن که پیامبر نمیاد ظلم بکنه نه ظلمی که ظلم مال خودش مال خودش که خدا گفته همه چی مال توست ظلم مال منه شما با زور نمیگیره مال خودشو گرفت مال منو که نگرفته.